چکیده

متن ها در خلأ پدید نمی آیند؛ متون واقع گرا  - به ویژه در ژانر تعلیمی- خواه ناخواه چکیده و افشره فرهنگ زمانه را در خود دارند. در این پژوهش در نظر است با بررسی حکایت های چهار متن از مهم ترین متون تعلیمیِ پنج- شش قرن نخست هجری ( مخزن الاسرار نظامی گنجوی و حدیقه الحقیقه سنایی در شعر، و سیاست نامه خواجه نظام الملک و قابوس نامه عنصرالمعالی در نثر) برجسته ترین مؤلفه های خُلقی و فرهنگی ایرانیان، جمع آوری و صورت بندی گردد. سبب انتخاب حکایت های متون تعلیمی این بوده است که این متون، اساساً برای هنجارگذاری و مبتنی بر بایدها و نبایدها تولید می شوند و مروّج فرهنگ اخلاقی مورد تاییدِ جامعه و نهی کننده ناهنجاری های فرهنگیِ موجود هستند. نتایج این پژوهش که به لحاظ تاریخ سیاسی، دوره دیلمیان، آل بویه و غزنویان را دربر می گیرد، نشان می دهد که در غیاب تواریخ اجتماعی و فرهنگی، حکایت های متون تعلیمی، آیینه ای حقیقت نما و قابل اعتماد در انعکاس مسائل زیستی، فرهنگی و خُلقی مردمان است. در بُعد فردی «واقع بینی» پربسامدترین خُلق مورد تأیید و تشویق است. در بُعد جمعی، «پرسشگری و حق طلبی» و در بخش خلقیات حکومتی، تشویق به «تدبیر و هوشمندی حاکمان» بیشترین بسامد را دارد و آیینه ای از شیوه حکومتداری رایج مبتنی بر بی خردی و تعصب آن دوران است.

Iranian Behavioral Features in the Light of Didactic Anecdotes During First Six Hijri Centuries

Texts are not created in a vacuum. The realistic texts, particularly, the didactic genre inevitably contain the cultural extract of their times. The present research seeks to collect and formulate the most outstanding behavioral and cultural features of Iranians by examining four anecdotes from the four most important didactic works written in the fifth and sixth Hijri centuries which include Nizami Ganjavi’s Makhzanol Asrar ( Treasury of Mysteries ) in verse, Sanai’s The Hadiqat al Haqiqa (The Walled Garden of Truth) in verse, Khawaja Nizam al-Molk’s Siyasatnama (Book of Government) in prose, and Onsor Ma’ali’s Qabus-name ( Mirror of Princes ) in prose. These didactic and anecdotal texts were selected because they were produced to establish norms based on dos and don'ts. The study, moreover, chose the texts since they disseminated the socially approved ethical culture and discouraged existing cultural abnormalities.  This research’s findings (which historically cover the Daylamite, Buyid, and Ghaznavid dynasties) indicate that the anecdotes of didactic texts are truthful and reliable mirrors reflecting people’s existential, cultural, and behavioral issues in the absence of social and cultural histories. On a personal level, ‘being realistic’ is an approved and encouraged behavior having great frequency in these texts. On the collective level, ‘demanding one’s right and questioning’ was highly frequent, and in the governmental dimension, ‘encouraging rulers’ wisdom and judiciousness’ had the highest frequency. These features indeed mirror the irrational and biased ruling manner of those times.

تبلیغات