آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

رسانه‌های جمعی، تأثیرات چشم‌گیری در شکل‌گیری فرهنگ‌ها و ارزش‌های هر جامعه دارند و سیاست‌های رسانه‌ای نیز نقش اساسی و پایداری را در توسعه فرهنگی کشور ایفا مى نمایند و با اتخاذ سیاست‌های متفاوت ارتباطی، موجب توسعه فرهنگی کشور مى شوند. ولی با پیشرفت فزاینده فناوری و جریان گسترده اطلاعات در جهان معاصر و با پیچیدگى ها و توسعه ظاهری رسانه در سطوح ملی و فرا ملی و توجه بسیار به فرهنگ مصرف گرایی با سیاست‌های عوام فریبانه و طبقاتی، زمینه را برای رشد معنوی و پویایی اجتماعی از دست داده و در معرض انحراف قرار داده است.
بدین منظور در طرح آینده توسعه فرهنگی کشور لازم است سیاست فرهنگی مناسبی را در برنامه‌ریزى ها و چشم‌اندازهای رسانه‌ای اتخاذ نمود که هم موافق با اصلاح الگوی مصرف باشد و هم نوعی سیاست یکپارچگی اسلامی و فرهنگی با تقویت هویت دین و وحدت ملی بر رویکردهای رسانه‌ای حاکمیت داشته باشد و دستاورد رسانه، ترویج فرهنگ مصرف و افزایش مصرف‌گرایی در جامعه نباشد.
در این مقاله سعی نگارنده آن است که آفات و مضرّات ترویج بیش از حد مصرف‌گرایی را در جامعه اسلامی ذکر نموده و به مهندسی آیده‌آل  فرهنگی رسانه و اصلاح الگوی مصرف اشاره نماید تا حقیقت پویایی اجتماعی و ترکیب آن با سیاست‌های صحیح فرهنگ‌گرا و معرفت افزا، در این عرصه ملی بیش از پیش روشن گردد.
سیاست‌های رسانه‌ای
رسانه‌های جمعی در واقع یک نظام تکنولوژی است که داده‌های فرهنگی و خبری را پخش مى کنند و فرهنگ تراوش شده از آن با فرهنگ کلاسیک و نخبگان متفاوت است؛ زیرا فرهنگی نامتجانس و ناپیوسته و بى نظم مى باشد و سیاست‌های کلی آن بر مبنای ترویج مصرف‌گرایی با برنامه‌های موقت و ناپایدار است. سیاست‌های رسانه‌ای ‌در چهار بخش قابل تقسیم و توضیح است:
1. سیاست‌ فرهنگی عوام فریبانه.
2. سیاست‌ فرهنگی جزمی.
3. سیاست فرهنگی طبقاتی.
4. سیاست فرهنگ‌گرا.
سیاست‌های یاد شده هر چند زمینه رشد اقتصادی و بازرگانی جامعه را فراهم نموده و پیشرفت تکنولوژی امکانات مادی را توسعه داده‌اند، ولی موجب پیدایش بحران‌های عمیق فرهنگی، دینی و اجتماعی در زندگی جمعی و فردی انسان‌ها گردیده‌اند؛  از جمله کاهش سطح کیفی زندگانی و به مخاطره انداختن هویت و شخصیت دینی انسان‌ها.
مهم‌ترین راهبرد برای درمان سیاست‌های فوق، کاربرد سیاست پویایی اجتماعی با گسترش و تصریح آفرینندگی و افزایش رشد فرهنگی و تفکّر دینی انسان‌ها مى باشد.[1]
آفات ترویج مصرف‌گرایی
مهم‌ترین آفات گسترش فرهنگ مصرف‌گرایی در رسانه را مى توان چنین برشمرد:
1. توجّه بى حد و حصر و غیر منطقی به عادات جاهلانه و عواطف انسانی، به جای توجه به قانون‌گرایی و معارف دینی.
2. رواج پیام‌های تبلیغی بى حد و حصر و به دور از ارزش‌های اسلامی و آرمان‌های انقلابی.[2]
3. ایجاد زمینه برای ترویج نظریه‌های غیرمتخصصانه در دین با تأکید بر سرمایه‌داری محض در تبلیغات رسانه.[3]
4. رواج بیش از حد تقلید از فرهنگ‌های بیگانه در مصرف و فاصله گرفتن از الگوهای اسلامی.
5. توجه بسیار به تفریح و سرگرمی مخاطبان، به جای سوق دادن جامعه به مسائل مهم و جاری زندگی خانوادگی، اجتماعی و ملی.
6. دور کردن مردم از هویت‌ اخلاقی و فطری خویش.
7. ترویج مدل‌های ناکارآمد و ابزاری؛ چون: توسعه ظاهری مبتنی بر بازار و جنبه‌های تجارتی و مادی.[4]
8. بى توجهی به نقش‌آگاه‌مندی و آگاه‌سازی رسانه‌ها.[5]
9. محدودیت‌ توجه رسانه و انحصار آن به برآوردن نیازهای مادی با سه واژه «خوراک، پوشاک و مسکن» و تبدیل محیط رسانه به مکانی برای رقابت‌های سرمایه‌ای و تجاری و پایگاهی برای تفاخر و حجم‌گرایی.
10. دور شدن رسانه‌ از مدیریت فرهنگی ایده‌آل و هدایت آن به سوی سیاست‌های شیطانی؛ چون: تبلیغ دروغ، پیام‌رسانی ابهام‌گونه و فریب‌کارانه و تحریک بیهوده احساسات و عواطف انسانی.
11. توزیع ناعادلانه بودجه‌های فرهنگی و عدم اولویت‌بندی برنامه‌های رسانه‌ای.
12. فاصله‌گرفتن از اخلاق و هنجارهای اجتماعی با غلبه روحیه مادى گرایی، رقابت‌های سرمایه‌ای و استعمارگرایی در نهاد بیرونی و درونی رسانه‌ها.
13. مقابله‌ رسانه‌ای با معروف و گسترش منکرات به دلیل جذب سودهای تجاری و کثرت مصرف‌کنندگان.
14. ترویج باطل، افراط در تبلیغ و تجمل‌گرایی و معیشتی.
15. دنیاطلبی و دنیامداری مصرف‌کنندگان با تقلید و پیروی از پیام‌های بازرگانی و مدگرایی و فرهنگ به اصطلاح مدرنِ کاذب و عوام فریبانه رسانه‌ها و در پى آن، استهزای زندگی مؤمنان و برنامه‌های هنجاری ایشان در عرصه مصرف.[6]
16. تکیه رسانه‌ها بر تبلیغات لغو و پیام‌های غفلت آفرین بدون توجه به سلامت جسمی و روانی افراد و نیز بهداشت عمومی جامعه.
17. گسترش مصلحت‌گرایى ها و منفعت‌طلبى های مؤسسات و نهادهای مختلف جامعه با استفاده‌های ابزاری از رسانه‌ها در جهت تبلیغ محصولات و دستاوردهای تولیدی خویش به منظور جلب رضایت مصرف‌کنندگان و افزایش تعداد آنان.
18. از بین رفتن برخی حدود و معیارهای شرعی در ارائه تصویرها، پیام‌ها و آگهى های بازرگانی در رسانه‌‌ها، که مهم‌ترین آن حیا و عفّت عمومی و عامل اصلی غفلت از موازین و هنجارهای شرعی است.
مهندسی فرهنگی و مصرف
نمودار قابل قبول در ترویج صحیح فرهنگ مصرف در رسانه‌ها با حاکمیت یک مهندسی فرهنگی ایده‌آل را مى ‌توان با مشخصات ذیل ترسیم نمود  و برای کاربردی نمودن آن در جامعه رسانه‌ای ارائه داد:
1. شناسایی نیازها از طریق نظام اجتماعی و تعامل با فرهنگ اسلامی جهت پاسخ‌دهی به میل مخاطبان، مطابق با چشم‌انداز توسعه.
2. مدیریت راهبردی و صحیح برنامه‌ها جهت ایجاد انگیزه‌های مثبت و هنجاری در مخاطب و هدایت آن به سوی امید و نشاط اجتماعی مطلوب.
3. جلوگیری از رشد روش‌های صنعتی رسانه با رویکردهای تبلیغی محض، مانند تولید و مصرف انبوه و بهر‌ه‌وری مادی و تجاری.
4. توجه به سیاست‌های ارشادی و ارتقای فرهنگی در تولید برنامه‌ها با پاسداری از ارزش‌های اجتماعی به شیوه‌ نوآوری و شکوفایی پایدار و با رویکرد واقع‌بینی و هنجار‌گرایی.
5. گسترش و همگانى کردن نوآوری در برنامه‌ریزی و تولید برنامه‌ها به منظور تحرّک بخشیدن و پیشبرد توسعه فرهنگی در جامعه.
6. جلوگیری از دوگانگی در نظام ارزشی و فرهنگی که عامل بروز بحران‌های رفتاری و هویتی است. مقصود از این امر، آن است که رسانه‌ها با هماهنگ نمودن و نیز انسجام درونی نظام‌های ارزشی و فرهنگی از بحران‌های رفتاری جلوگیری نموده و در زمینه‌های مذکور (ارزشی و فرهنگی) برنامه‌ریزى های منسجم داشته و در سطح ملی سیاستی مشخص در فرهنگ رسانه‌ها برگزینند.
7. جلوگیری از پخش آگهى های بازرگانی و فیلم‌های تبلیغاتی مضرّ و دوری از عوام‌فریبانه بودن رسانه‌ها در این عرصه، باخودداری از گسترش محض مصرف‌گرایی و نیز عدم کاربرد اصطلاحات و واژه‌های بیگانه در رسانه ملی.
8. جلوگیری از نمایش زیاد فیلم‌های بدآموز سینمایی و برنامه‌های غیر مفید که خلاقیت و شکوفایی استعدادهای مخاطبان را کاهش داده و به جای ترویج معنویت و دین‌گرایی، موجب افزایش منکرات، فساد و نیز به خطرافتادن امنیت اجتماعی مخاطبان مى گردد.
9. آموزش مردم به پیروی از اصول و موازین صحیح اجتماعی و در پى آن، تشویق آنان به مطالعه و گسترش فرهنگ صحیح کتابخوانی.
10. تقویت اتحاد ملی، انسجام اسلامی و یکپارچگی فرهنگی به جای توجه به توسعه رقابت‌های تجارتی با ترویج زیاد مصرف‌گرایی.[7]
11. هماهنگ کردن ارزش‌های فرهنگی شهر و روستا و بازسازی و حفظ خرده فرهنگ‌ها.
12. پرکردن شکاف‌های موجود بین فرهنگ عامه و فرهنگ نخبگان.[8]
13. ارجحیت اهداف فرهنگی و آموزشی بر ارزش‌های مادی و اقتصادی در ترسیم چشم‌اندازهای گوناگون ملی و فرا ملی.
14. تجهیز واحدهای رادیو و تلویزیونی به کادر متخصص، متعهد و مسئولیت‌پذیر در موارد مختلف تهیه‌کنندگی، کارگردانی، فرهنگ ملی و محلی و پخش‌ پیام‌های بازرگانی.
15. آلوده نشدن محتوای فرهنگی برنامه‌ها به مسائلی چون: غرب‌گرایی، روشنفکرى های بى حاصل، قهرمان‌بازى های حداکثری و بى مورد، ورزش‌زدگی بیش از حد، تجلیل از طاغوتیان و خشونت‌گرایی.[9]
16. بالندگی روحیه نقادی در رسانه‌ها با زمینه‌ها و دلایل علمی، منطقی و متقن و مطابق با ارزش‌های دینی و اسلامی به منظور آشکار شدن واقعیات و جلوگیری از نزاع‌های بى مورد و تکیه کردن به جنبه‌های صرفاً کمّی در تولید برنامه‌ها.[10]
17. هم آهنگی و همکاری مستمر صدا و سیما با دیگر سازمان‌های فرهنگی کشور در جهت حمایت از سیاست‌های مطبوعاتی مطابق و سازگار با فرهنگ و هویت آرمانی اسلام و نیز اشاعه فرهنگ و سیره عملی اهل بیت (علیهم السلام) در تمام عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، آموزشی، نظامی و ازهمه مهم‌تر عقیدتی.[11]
18. استفاده خردمندانه و برنامه‌ریزی شده از فن‌آورى های ارتباطی جدید در جهت رشد اعتقادی و دینی مخاطبان و نیز ایجاد همزیستی مسالمت‌آمیز میان تمدن‌ها، فرهنگ‌ها و اقوام گوناگون.[12]
19. ایجاد سیاست‌های رسانه‌ای جامع از طریق اقداماتی نظیر سازماندهی و سرمایه‌گذاری اصولی از سوی سازمان صدا و سیما؛ به منظور حفظ تمامیت ملی، هویت و وحدت فرهنگی.[13]
20. توجه به سیره‌های کامل و حیات‌بخش اخلاقی اهل بیت (علیهم السلام) در تدوین و اجرای قوانین و برنامه‌های رسانه‌ای؛ نظیر: اخلاص، مدارا و نرمی،[14] خیرخواهی، [15] همراهی تبلیغ و پخش پیام‌ با عمل[16] و تقوا و سلامت نفسانی در اشاعه فرهنگ رسانه‌ای.
نتیجه
مهم‌ترین جملاتی که به عنوان نتیجه و دستاورد این مقاله جلب نظر مى نماید، عبارت است از:
1. در عرصه رسانه برای مبارزه با فساد و تجملات، باید در مسیر اصلاح الگوی مصرف حرکت نمود و در ایجاد ابتکارهای خلاّقانه و مطابق با ارزش‌ها و شعائر الهی کوشید.
2. روحیه تعهد و مسئولیت‌پذیری عمومی در رسانه‌ها، عملی و زنده گردد تا اولاً از  افراط و تفریط در این عرصه مهم جلوگیری شود.
ثانیاً سازمان صدا و سیما به عنوان متولی رسانه ملی، خروجی فعالیت‌ها و برنامه‌های خویش را به سمتی سوق دهد که نه تنها موجب بروز خلاقیت و نوآورى های بنیادی در بینندگان و شنوندگان گردد، بلکه با شکوفایی، نوآوری و انسجام‌گرایی در برنامه‌های ارائه شده، گامی جدی در تثبیت آرمان‌ها و ارزش‌های انقلابی بردارد و از ترویج محض و بدون برنامه مطلوب و سازنده مصرف‌گرایی و نیز بهره‌ورى های مطلق مادی و تجاری جلوگیری نماید.
ثالثاً: زمینه ایده‌آل برای گسترش همکارى های سازنده و مفید مردم و رسانه را در مسیر ارتقای سطح اندیشه و تفکّر مخاطبان ایجاد نماید.
پى نوشت‌ها
_______________________________________
[1] . ر.ک: مصباح دوستان، رضا صنعتی، قم، نشر همای غدیر، ص133ـ130.
[2] . همان.
[3] . ر.ک: مجموعه دروس رشته علوم ارتباطات اجتماعی، هیئت علمی سنجش تکمیلی، تهران، نشر سنجش، ج1، ص295ـ293.
[4] . فصلنامه اندیشه صادق، ش24، مقاله «رسانه ملی در افق هنجارگرایانه»، جلال غفاری، ص10ـ12.
[5] . ر.ک: بقره/212؛ تفسیر نمونه، ج2، ذیل آیه مذکور؛ تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج2، ص166ـ164.
[6] . حدید/23.
[7] . ر.ک: امام خمینی(ره) و رسانه‌های گروهی، جواد فخار طوسی، ص277.
[8] . همان، ص278.
[9] . همان، صفحات مختلف؛ کلمات قصار امام خمینی(ره)، به عنوان نمونه، ص178، 180و 188.
[10] . در این موضوع الهام گرفتن از سخنان معصومان (علیهم السلام) بسیار مفید و سازنده است؛ از جمله فرمایش امام حسین (ع): «از دلایل انسان دانشور در امر ارشاد و هدایت(نقادی) این است که گفته‌های خویش را ارزیابی نموده، حقایق را از جهات گوناگون مى بیند و از آن آگاه مى گردد». (مستدرک الوسائل، ج2، ص353، با اندکی تصرف و تلخیص).
[11] . ر.ک: ماهنامه مهندسی فرهنگی، ش31و32، ص51ـ48.
[12] . همان، ص51.
[13] . این مورد در عرصه مهندسی فرهنگی رسانه، پیشنهاد سازنده استاد ارتباطات جناب آقای پرفسور حمید مولانا مى باشد.
[14] . پیامبر اعظم (ص): «همان‌طور که به تبلیغ رسالت مأموریت یافتم، به مدارای با مردم نیز فرمان دارم». (تحف العقول عن آل الرسول، ابن شعبه حرّانی، ص48، قم، جامعه مدرسین، 1404ق).
[15] . اعراف/68: )أُبَلِّغُکُمْ رِسالاتِ رَبّی وَ أَنَا لَکُمْ ناصِحٌ أَمینٌ(.
[16] . تحف العقول، ص301؛ اصول کافی، ج2، ص105، ح10.

تبلیغات