رسانه و اوقات مردم
آرشیو
چکیده
متن
تمام ابزارهایی که در اطلاع رسانی و فرهنگ سازی و شکل گیری اطلاعات و آگاهی مردم و پر کردن اوقات فراغت آنان نقش دارد، مانند: صدا و سیما، مجلات، فیلم و ... رسانه است و امروزه سایتها، بلوتوثها و ... نیز در شمار رسانهها جای گرفتهاند.
تحولسازی رسانهها
اکنون بر کسی پوشیده نیست که رسانه در تحول سازی، حرف اول را مى زند. به عنوان نمونه، رسانهها در عرصه انتخابات تحول اعجابآوری را ایجاد مى کنند و بسیاری از مردم را به صحنه مى کشانند. فراواناند کسانی که ابتدا قصد ورود به عرصه انتخابات را ندارند، ولی با چند برنامه، مصاحبه و مناظره، آنان نیز به میدان مى آیند و گاه از دیگران سبقت مى گیرند.
این تحولسازی، نشان مى دهد که رسانه نخست بر ذهن و عقل و احساسات مردم تأثیر مى گذارد. امروزه در سطح جهانی بیشتر تبلیغات ارشادی و انحرافی، از طریق رسانهها انجام مى گیرد. به عنوان مثال، هرزهنگاری و کژاندیشی جنسی و اخلاقی در جامعههای غربی ـ کم و بیش ـ وجود داشت، اما با ورود رسانهها در این صحنه همچون سینما و رواج دنیای مجازی اینترنت، فساد و بى بندوباری اخلاقی به صورت کنترل نشده و آسان رایج شده و امراضی چون ایدز که امروزه آن به عنوان «طاعون رو به گسترش قرن» یاد مى کنند، بشر را به ورطه نابودی کشانده و بدین ترتیب دنیای مجازی اینترنت نیز ناامن گردیده است.
دنیای اینترنت به زودی حتی دورترین نقاط جهان را در قبضه خود خواهد گرفت و دولتها و ملتهای الکترونیکی ایجاد خواهد کرد.
گرام ـ استاد فلسفه اخلاق در دانشگاه ابردین اسکاتلند ـ در مقالهای در این زمینه مى گوید: «اینترنت بیشتر از آنکه آنارشیسم سیاسی را ترویج کند، آنارشیسم اخلاقی را رواج مى دهد و این واقعاً ویرانگر است»[1]. همین گونه است سینما، روزنامهها و مجلات. البته در طرف مثبت هم اینترنت و دیگر رسانهها مى توانند کارساز و مفید باشند.
رسانه در فرهنگسازی جامعه نیز نقش تعیینکنندهای دارد و حتی مى تواند فرهنگ جدید ایجاد کند. به عنوان مثال، سریال «شبهای برره» مدتها فرهنگ گفتاری و گویش مردم را دگرگون ساخته بود؛ فرهنگی که واقعیت خارجی نداشته! از اینجا مى توان حدس زد که اگر رسانهها به دنبال ترویج صحیح «فرهنگ دینی» باشند، تا چه حد مى توانند تأثیرگذار باشند. مناسب است به یک نمونه از تأثیر مفید مطبوعات اشاره کنیم:
خانمی به یکی از مجلات مى نویسد: «بعد از فوت پسر و همسرم، مطالب مجله شما به روح من آرامش مى بخشید و از رنجهای باطنى ام مى کاست. به این ترتیب هم خودم متحول شدم و از اندوه فاصله گرفتم و هم توانستم افرادی را که از زندگی مأیوس و ناامید بودند، به زندگی امیدوار و دلگرم کنم؛ از جمله یک بار که بین یکی از اقوام اختلاف به وجود آمده بود و قصد جدایی داشتند، با استفاده از دانش و تجربیاتی که از طریق مجله... آموخته بودم، توانستم آنها را آشتی بدهم... مطبوعات، تأثیر زیادی بر آگاهی خانوادهها دارند».[2]
امروزه در جامعه ما کمتوجهی به نماز و حجاب به صورت معضل جدی در آمده؛ اما اگر رسانه ملی و سینما در این زمینه احساس مسئولیت کند، مى تواند با ساختن چند فیلم، این فرهنگ پراهمیت را در جامعه احیا کند؛ اما دردا که این احساس مسئولیت کمتر وجود دارد!
وقت، مهمترین سرمایه
مهمترین و ارزشمندترین سرمایه آدمی، وقت اوست. اما این سرمایه به راحتی و سخاوتمندانه در اختیار رسانهها قرار مى گیرد. وظایف دینی و اخلاقی رسانهها اقتضا مى کند تا از سرمایه وقت، بهترین و ارزشمندترین بهرهبردارى ها بشود. قبل از پرداختن به توصیههایی در این زمینه، بجاست که اهمّیت و ارزش وقت و زمان را در منابع دینی بررسی کنیم.
در منابع دینی، سخت به اهمیت بهرهوری و برنامهریزی برای استفاده بیشتر از فرصتها توجه شده است که مهمترین این مباحث را تحت این عناوین مى توان تبیین کرد:
1. گذشتن سریع وقت و عمر
عمر و زمان به سرعت در حال گذشتن است؛ اما گذر عمر به گونهای است که قابل لمس و حس نیست. امام علی (ع) فرمود: «اَلْفُرصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحاب؛[3] زمان و فرصت همچون ابر در حال گذر است».
بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین
کاین اشارت ز جهان گذرا، ما را بس
2. برگشتناپذیر بودن وقت
همه، خصوصاً اصحاب رسانه به این امر توجه کنند که عمر و زمان قابل بازگشت نیست و به هیچ طریقی زمان از دست رفته و عمر گذشته را نمى توان برگرداند. امام علی (ع) فرمود:
«اَلْفُرصَةُ سَریعَةُ الْفَوْتِ وَ بطیئةُ الْعَودِ؛ فرصت به سرعت مى گذرد و به کندی بر مى گردد».[4]
آنچه از وقت و زمان بهرهبرداری شده، مى ماند و آنچه از دست رفته و یا بیهوده تلف شده، سرمایهای است که نابوده شده و قابل برگشت نیست.
3. قابل معاوضه نبودن وقت
امام علی (ع) فرمود:
«اَلْفُرصَةُ غُنْمٌ؛[5] زمان و فرصت، غنیمتی است که با چیزی قابل معاوضه نیست».
هر سرمایهای را انسان از دست دهد، قابل جبران است، جز سرمایه عمر و زمان که جبران ناپذیر است. فخر رازی در ذیل آیه )وَ الْعَصْرِ إِنّ اْلإِنْسانَ لَفی خُسْر(ٍ[6]؛
«قسم به عصر که انسانها همه در زیاناند»، چنین مى گوید:
«یکی از بزرگان پیشین گفته است: معنی این سوره را من از مرد یخفروشی آموختم که فریاد مى زد و مى گفت: «اِرْحَمُوا مَنْ یَذُوبُ رأسُ مالِه، اِرْحَموا مَنْ یَذُوب رأسُ مالِه؛ رحم کنید به کسی که سرمایهاش ذوب مى شود، رحم کنید به کسی که سرمایهاش ذوب مى شود (و از دست مى رود!)». پیش خود گفتم: این است معنی )إِنّ اْلإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ(. عصر و زمان بر انسان مى گذرد و عمرش پایان مى گیرد و ثوابی کسب نمى کند و در این حال، زیانکار است».[7]
باید اصحاب رسانه این نکته بسیار مهم و حیاتی را بدانند که سرمایه اصلی مردم؛ یعنی وقت و عمر آنان، در اختیار آنها قرار دارد و لااقل اگر با این سرمایه سودی را جلب نمى کنند، زیانی نرسانند و کاری نکنند که مردم سرمایه خود را از دست بدهند و دچار خسارت بشوند.
گویند: گدای زرنگی به مغازه خشکبار فروشی رفت و گفت: یک گونی از این گردوها را به من عطا کن. صاحب مغازه گفت: کجا دیدهای که یک گونی گردو بدهند؟ گدا گفت: پس اجازه بده تا در کنار گونی بنشینم! گفت: اشکالی ندارد. گدا پس از لحظهای گفت: اجازه مى دهی دانهای از گردو بردارم؟ مغازهدار گفت: بردار. بار دیگر گفت: اجازه مى دهی دومی را بردارم؟ و به این ترتیب تعداد زیادی از گردوها را برداشت. صاحب مغازه گفت: گویا تصمیم داری همان یک گونی را یکی یکی از من بگیری!؟
داستان رسانهها نیز همین گونه است. کسی نمى پذیرد که پنجاه سال از عمر مفید هر فرد بیهوده هدر رود، ولی برنامههای غیر مفید و حتی زیانآور رسانهها، سالهای سال از عمر انسانها را تلف مى کند و کسی هم احساس زیانی نمى کند. با برنامههای غیر مفید، لحظههای عمر از دست مى رود، بدون آنکه متوجه آن باشیم و زمانی متوجه مى شویم که تمام سرمایه از دست رفته است
4. وقت قابل افزایش نیست
رسول خدا (ص) فرمود:
«اِنَّ الْعُمْرَ مَحدُودٌ لَنْ یَتَجاوَزَ اَحدٌ ما قُدِر لَهُ؛[8] عمر محدود است. هیچ کس از مقدار تعیین شده، عبور نمى کند».
بلی، مى توان از وقت محدود خود بهرهبرداری بهینه کرد و کیفیت آن را افزایش داد، ولی از نظر کمّی هرگز قابل افزایش نیست. توجه جدّی برنامهسازان و اصحاب رسانه به این نکته، باعث افزایش کیفی برنامهها مى شود.
امام علی (ع) با تأکید به مردم توصیه فرموده است:
«کُنْ عَلی عُمْرِکَ أَشَحُّ مِِنْکَ عَلی دِرْهَمِکَ وَ دینارِکَ؛[9] بر عمر (و زمان و وقت) خود، از درهم و دینارت حریصتر باش».
چرا که پول و ثروت را دوباره مى توان به دست آورد و افزایش داد، ولی عمر هرگز قابل افزایش نیست. از اینجا به نارسایی این جمله که «وقت، طلاست» مى توان پى برد؛ زیرا طلا قابل کسب و افزایش است، ولی وقت این گونه نیست.
5. پرهیز از کار غیرمفید
باید در جامعه فرهنگسازی شود و متولیان و مجریان امور ـ به ویژه اصحاب رسانه ـ بیشتر به این توجه کنند، که عمر خود و دیگران را در کارها و برنامههای غیر مفید تباه و نابود نکنیم. پیامبر گرامی اسلام فرمود:
«اِحْذَرَوا ضِیاعَ اْلاَعمارِ فیما لا یبقی لکم فَفائِتُها لایَعُودُ؛ از ضایع کردن عمر در چیزی که ماندگار نیست، پرهیز کن؛ چرا که عمرهای از دست رفته، قابل برگشت نیست».[10]
آیا برخی گزارشهای ورزشی خارج از کشور، برخی برنامهها و سریالهای داخلی و خارجی که گاه هزاران ساعت از وقت مردم را مى گیرد، برای جامعه مفید و ماندگار است؟!
6. سعادت، در بهرهگیری صحیح از عمر
هم آحاد جامعه و هم برنامهریزان و برنامهنویسان و مجریان رسانهها باید این نکته را بدانند که سعادت دنیوی و اخروی انسان در گرو بهرهبرداری صحیح و بهینه از وقت و زمان است. رسول خدا (ص) فرمود:
«اِنَّ عُمْرَکَ مَهْرُ سَعادَتِکَ اِنْ اَنْفَدْتَهُ فی طاعَةِ رَبّک؛[11] عمر (و وقت)، قیمت و بهای سعادت تو است و این در صورتی است که در مسیر طاعت خدا به کار گرفته شود».
گاه یک برنامه و فیلم خوب و مفید، مردم را به طاعت و بندگی خدا مى کشاند و مایه سعادت آنان مى گردد؛ مثلاً مى توان از فیلم «توبه نصوح» یا سریال یوسف (ع) نام برد که با همه کاستى ها و نقصها، مفید و سازنده بودند و گزارشها نیز نشان مى داد که این گونه برنامهها، جمعی را به سوی مسائل دینی و انجام فرایض سوق مى دهند.
راز موفقیت شخصیتهایی که به جایی رسیدهاند، استفاده صحیح و مفید از وقت بوده است. معروف است که امام خمینی(ره) آن قدر منظم بود که برخی مغازهداران در نجف، ساعت خود را با رفت و آمد ایشان تنظیم مى کردند.
«مارون کور» با استفاده بهینه از وقت، یکی از آثارش را در ضمن رفتن از خانه بیماری به خانه بیمارِ دیگر نوشت».[12]
دکتر «برزی» زبان فرانسوی و ایتالیایی را هنگام رفتن به اداره و بازگشت از آن یاد گرفت».[13]
شیخ انصاری (قدس سره) با بهرهبرداری از وقت خود علاوه بر کارهای اصلی، هر روز یک جزء قرآن، یک نماز جعفر طیّار، زیارت جامعه و زیارت عاشورا مى خواند.[14]
رسانه مى تواند این فرهنگ را بین مردم زنده کند که عمر خویش را صرف برنامههای غیر مفید نکنند.
7. از دست دادن وقت و تأسف و غصّه
از دست دادن بیهوده وقت، باعث تأسف و غصه انسان مى شود و تأسف خوردن نیز هدر دادن وقت و زمان است. برنامهریزی اصحاب رسانه نباید به گونهای باشد که هم تأسف و غصهخود را در پى داشته باشند و هم باعث تأسف و غصه مردم شوند. امام علی (ع) فرمود:
«إضاعَةُ الْفُرصَةِ غُصَّةٌ؛[15] ضایع کردن فرصت (در مسیر غیر صحیح)، غصه مى آورد». «تَرْکُ الْفُرَصِ غُصَصٌ؛[16] ترک فرصتها (و بهرهبرداری نکردن از آن)، غصهها در پى دارد».
8. سؤال از لحظات عمر و وقت
روز قیامت از لحظهلحظه عمر ما بازجویی و بازخواست مى شود و از متولیان امور و اصحاب رسانه نیز پرسش خواهد شد که وقت مردم را چگونه و برای چه برنامهای گرفتند؟
حضرت علی (ع) فرمود:
«اِنّ عُمْرَکَ عَدَدُ اَنْفاسِک وَ عَلَیْها رَقیبٌ یُحصِیها؛[17] عمرت همان تعداد نفسهای تو است و بر آن نگهبانی است که آن را شمارش مى کند».
و از انسان سؤال مى شود که عمر را در کجا مصرف کرده است؟ لذا پیامبر اکرم (ص) فرمود:
«بنده در روز قیامت گام از گام بر نمى دارد، مگر آنکه از وی چهار چیز پرسیده شود؛ ... از عمرش که چگونه سپری ساخت، و ازجوانى اش که چگونه هدر داد».[18]
آیا این مؤاخذه، مخصوص افراد است و کسانی که عمر مردم را تلف مى کنند، مورد مؤاخذه و پرسش قرار نمى گیرند؟
وای به حال کسی که وقت خویش را هدر داده و بدا به حال کسانی که زمینه هدر دادن وقت مردم را فراهم کردهاند! امام علی (ع) فرمود:
«فَیا لَها حَسْرَةً عَلَی کُلِّ ذی غَفْلَةٍ اَنْ یَکوُنَ عُمْرُهُ عَلَیْه حُجَّةً وَ اَنْ تُؤدِّیَهُ اَیّامُهُ اِلی الشَّقْوَةِ!؛ وای بر غفلت زدهای که عمرش بر ضد او گواهی و دلیلی علیه او باشد و روزگار، او را به شقاوت و پستی کشاند!».[19]
در پایان این بخش، حدیث جامعی نقل مى کنیم که به منزله جمعبندی مطالب گذشته است. این حدیث، «زودگذر بودن و قابل برگشت نبودن وقت» را مى رساند و هم بر پرسش از لحظههای عمر انسان دلالت دارد. نکته دقیق در این روایت، این است که خود زمان نیز ناظر رفتارها و اعمال است و در روز قیامت علیه ما گواهی مى دهد. امام باقر (ع) فرموده است:
«هیچ روزی بر فرزند آدم نمى آید مگر اینکه آن روز گوید: ای فرزند آدم! من روز تازهای هستم و بر اعمال تو گواهم. پس در این روز سخن نیکو بگو و اعمال خوب انجام بده تا من در روز قیامت به آن گواهی دهم و بدان که تو، مرا بعد از این تا ابد نخواهی دید».[20]
روی خطاب این روایت، هم مى تواند تک تک افراد جامعه باشد و هم کسانی که وقت مردم را مى گیرند، مانند رسانهها؛ چرا که از همه خواسته شده تا از فرصتها به بهترین وجه استفاده شود و از کارهای غیر سودمند پرهیز شود.
توصیههایی به اصحاب رسانهها
با توجّه به عظمت و ارزشمندی بى مانند وقت و لحظهها، خوب است اصحاب رسانه ـ خصوصاً صدا و سیما ـ به این نکات توجه داشته باشند:
1. سعی شود مطالب و برنامهها، یا برای دنیای مردم مفید باشد ـ جنبه تفریحی و طنزی مفیدی داشته باشد، اطلاعرسانی صحیح و قابل بهرهبرداری باشد، و یا تعلیم و آموزش مطالب نو و مفیدی باشد ـ و یا برای آخرت آنان کارایی داشته باشد. برنامههایی که از این گونه حیطههای مفید خارج باشد، هم وقت تهیهکنندگان و مجریان و هم وقت مستمعان و تماشاگران و خوانندگان را تضییع مى کند که به یقین در روز قیامت، مؤاخذه و مجازات سنگینی در پى خواهد داشت.
2. برای ارتقای کیفی برنامهها باید مطالعه و برنامهریزی در کار باشد. هدف، فقط پرکردن اوقات مردم و گذراندن وقت و پر کردن ساعت کاری نباشد.
اگر در ارایه فیلمها، سریالها، سخنرانى ها، اطلاعرسانى ها، طنزها، و ... برنامهریزی کارشناسانه در کار باشد، این آثار را به دنبال خواهد داشت:
الف) اولویتهای زندگی مردم و جامعه مشخص مى شود.
یقیناً نیازها و ضرورتهای جامعه یک دست نیست: برخی مهمتر است و برخی مهم، و برخی اهمیت کمتری دارد. برنامهریزی، اولویتها و «اهمّ»های جامعه را مشخص مى کند. در شرع اسلام سفارش شده است در موارد تزاحم، نیازها و کارهای اهمّ و مهمتر را انتخاب کنید و آن گاه به ترتیب اهمیت، کارهای دیگر را.
ب) تمام اوقات انسان، مفید و مؤثر مى شود؛ به عنوان مثال اگر یک کانال مرتب و پشت سر هم برنامههای تعلیمی و آموزشی داشته باشد و یا 24 ساعت مثلاً ورزش باشد و یا فقط فیلم ارایه دهد، کارایی و ثمربخشی خود را از دست مى دهد؛ چون انسان گاه پس از کارهای سنگین فکری، مانند فراگیری علم نیز نیازمند کارهای سبک و تفریحی است.
ج) امکان ذخیرهسازی وقت فراهم مى آید.
برنامهریزی باعث مى شود که هر کار به اندازه و در جای خود انجام گیرد. هیچ ضرورتی ندارد که ما تلاش کنیم مثلاً شش کانال سیما همیشه برنامه داشته باشد و یا صفحات روزنامه و مجله حتماً به فلان مقدار برسد، هر چند با برنامه و مقالات غیر مفید.
با برنامهریزی مى توان کاری کرد که برنامههای مفید به مردم ارائه شود، نه مطالب فراوان و وقتپرکن بدون ثمر.
د) توجه اصحاب رسانه به بُعد هدایتی برنامهها.
ممکن است گاه برنامهای جذاب، ولی گمراه کننده باشد و ارایه دهنده یک سنّت غلط. هدایت یک نفر، برابر با هدایت همه جامعه است و گمراه کردن یک فرد، به منزله گمراه کردن همه مردم است. در قرآن کریم مى خوانیم:
)... مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی اْلأَرْضِ فَکَأَنّما قَتَلَ النّاسَ جَمیعًا([21]؛
«از این جهت بر بنى اسرائیل نوشتیم ( و لازم قرار دادیم) که هر کسی بدون جهت، کسی را بکشد و یا به خاطر فساد فردی را به قتل رساند، گویا همه مردم را کشته است و کسی که فردی را زنده کند، گویا همه را زنده کرده است».
حضرت صادق (ع) در تأویل و تبیین این آیه فرمود:
«مَنْ اَخْرَجَها مِنْ ضَلالٍِ الی هُدیً فَکانّما اَحیاها وَ مَنْ اَخْرَجها مِنْ هُدیً الی ضلالٍ فَقَدْ قَتَلَها؛ کسی که نفسی را از گمراهی به هدایت خارج کند، گویا آن نفس را زنده کرده است و کسی که نفسی را از هدایت به گمراهی بکشاند، (در واقع) آن را کشته است».[22]
ﻫ) از تکرار مطالب و برنامهها خودداری شود.
گاه برخی برنامهها بیش از حد تکراری مى شوند، آن هم در کانالهای مختلف که هم وقت مردم را بیهوده مى گیرد و هم ملالآور و خستگى آور مى گردد.
و) وقت دیگران نیز عزیز است.
گویا بسیاری از برنامهریزان و اصحاب رسانه و مطبوعات در ارایه سریالها، فیلمها و مقالات فقط به وقت و ارزش رسانه توجّه دارند که کی شروع کنند و چه زمانی تمام کنند. امّا ضروری و لازم است که این گونه افراد به وقت مردم نیز نیمنگاهی بیفکنند و دریابند که آیا این برنامهها برای آنان نیز مفید است؟ وقت برای همه مردم عزیز است؛ پس وقت دیگران را نیز عزیز بدانیم!
پى نوشتها
________________________________________
[1] . www.virtualaddiction.com
[2] . مجله خانواده، ش394، (15/2/1388)، ص29.
[3] . نهج البلاغه، محمد دشتی، حکمت 21؛ منتخب میزان الحکمه، محمدى ری شهری، ص403، ش4984.
[4] . غررالحکم، ش2019؛ منتخب میزان الحکمه، ص403، ش 4985.
[5] . منتخب میزان الحکمه، ص403، ش 4986؛ غررالحکم، ش194.
[6] . عصر/1و2.
[7] . تفسیر فخر رازی، ج32، ص85، به نقل از تفسیر نمونه، ج27، ص296.
[8] . منتخب میزان الحکمه، ص371، ش4592؛ غررالحکم، ش984.
[9] . منتخب میزان الحکمه، ص371؛ مکارم الاخلاق، ج2، ص364، شماره 2661.
[10] . غررالحکم، ش2618؛ منتخب میزان الحکمه، ص371، ش 4597.
[11] . منتخب میزان الحکمه، ص371، ش4598؛ غررالحکم، ش3429.
[12] .چهل مجلس، احمد دهقان، ص254، قم، انتشارات ناصر، 1383ش.
[13] . همان.
[14] . همان، ص253.
[15] . نهج البلاغه، حکمت118.
[16] . بحارالانوار، ج77، ص165، ح2.
[17] . غررالحکم، ش3434؛ منتخب میزان الحکمه، ص371، ش4589.
[18] . نهج البلاغه، ص112، خطبه64.
[19] . همان.
[20] . اصول کافی، ج2، ص523.
[21] . مائده/32.
[22] . ر.ک: تفسیر صافی، ذیل مائده/32.
تحولسازی رسانهها
اکنون بر کسی پوشیده نیست که رسانه در تحول سازی، حرف اول را مى زند. به عنوان نمونه، رسانهها در عرصه انتخابات تحول اعجابآوری را ایجاد مى کنند و بسیاری از مردم را به صحنه مى کشانند. فراواناند کسانی که ابتدا قصد ورود به عرصه انتخابات را ندارند، ولی با چند برنامه، مصاحبه و مناظره، آنان نیز به میدان مى آیند و گاه از دیگران سبقت مى گیرند.
این تحولسازی، نشان مى دهد که رسانه نخست بر ذهن و عقل و احساسات مردم تأثیر مى گذارد. امروزه در سطح جهانی بیشتر تبلیغات ارشادی و انحرافی، از طریق رسانهها انجام مى گیرد. به عنوان مثال، هرزهنگاری و کژاندیشی جنسی و اخلاقی در جامعههای غربی ـ کم و بیش ـ وجود داشت، اما با ورود رسانهها در این صحنه همچون سینما و رواج دنیای مجازی اینترنت، فساد و بى بندوباری اخلاقی به صورت کنترل نشده و آسان رایج شده و امراضی چون ایدز که امروزه آن به عنوان «طاعون رو به گسترش قرن» یاد مى کنند، بشر را به ورطه نابودی کشانده و بدین ترتیب دنیای مجازی اینترنت نیز ناامن گردیده است.
دنیای اینترنت به زودی حتی دورترین نقاط جهان را در قبضه خود خواهد گرفت و دولتها و ملتهای الکترونیکی ایجاد خواهد کرد.
گرام ـ استاد فلسفه اخلاق در دانشگاه ابردین اسکاتلند ـ در مقالهای در این زمینه مى گوید: «اینترنت بیشتر از آنکه آنارشیسم سیاسی را ترویج کند، آنارشیسم اخلاقی را رواج مى دهد و این واقعاً ویرانگر است»[1]. همین گونه است سینما، روزنامهها و مجلات. البته در طرف مثبت هم اینترنت و دیگر رسانهها مى توانند کارساز و مفید باشند.
رسانه در فرهنگسازی جامعه نیز نقش تعیینکنندهای دارد و حتی مى تواند فرهنگ جدید ایجاد کند. به عنوان مثال، سریال «شبهای برره» مدتها فرهنگ گفتاری و گویش مردم را دگرگون ساخته بود؛ فرهنگی که واقعیت خارجی نداشته! از اینجا مى توان حدس زد که اگر رسانهها به دنبال ترویج صحیح «فرهنگ دینی» باشند، تا چه حد مى توانند تأثیرگذار باشند. مناسب است به یک نمونه از تأثیر مفید مطبوعات اشاره کنیم:
خانمی به یکی از مجلات مى نویسد: «بعد از فوت پسر و همسرم، مطالب مجله شما به روح من آرامش مى بخشید و از رنجهای باطنى ام مى کاست. به این ترتیب هم خودم متحول شدم و از اندوه فاصله گرفتم و هم توانستم افرادی را که از زندگی مأیوس و ناامید بودند، به زندگی امیدوار و دلگرم کنم؛ از جمله یک بار که بین یکی از اقوام اختلاف به وجود آمده بود و قصد جدایی داشتند، با استفاده از دانش و تجربیاتی که از طریق مجله... آموخته بودم، توانستم آنها را آشتی بدهم... مطبوعات، تأثیر زیادی بر آگاهی خانوادهها دارند».[2]
امروزه در جامعه ما کمتوجهی به نماز و حجاب به صورت معضل جدی در آمده؛ اما اگر رسانه ملی و سینما در این زمینه احساس مسئولیت کند، مى تواند با ساختن چند فیلم، این فرهنگ پراهمیت را در جامعه احیا کند؛ اما دردا که این احساس مسئولیت کمتر وجود دارد!
وقت، مهمترین سرمایه
مهمترین و ارزشمندترین سرمایه آدمی، وقت اوست. اما این سرمایه به راحتی و سخاوتمندانه در اختیار رسانهها قرار مى گیرد. وظایف دینی و اخلاقی رسانهها اقتضا مى کند تا از سرمایه وقت، بهترین و ارزشمندترین بهرهبردارى ها بشود. قبل از پرداختن به توصیههایی در این زمینه، بجاست که اهمّیت و ارزش وقت و زمان را در منابع دینی بررسی کنیم.
در منابع دینی، سخت به اهمیت بهرهوری و برنامهریزی برای استفاده بیشتر از فرصتها توجه شده است که مهمترین این مباحث را تحت این عناوین مى توان تبیین کرد:
1. گذشتن سریع وقت و عمر
عمر و زمان به سرعت در حال گذشتن است؛ اما گذر عمر به گونهای است که قابل لمس و حس نیست. امام علی (ع) فرمود: «اَلْفُرصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحاب؛[3] زمان و فرصت همچون ابر در حال گذر است».
بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین
کاین اشارت ز جهان گذرا، ما را بس
2. برگشتناپذیر بودن وقت
همه، خصوصاً اصحاب رسانه به این امر توجه کنند که عمر و زمان قابل بازگشت نیست و به هیچ طریقی زمان از دست رفته و عمر گذشته را نمى توان برگرداند. امام علی (ع) فرمود:
«اَلْفُرصَةُ سَریعَةُ الْفَوْتِ وَ بطیئةُ الْعَودِ؛ فرصت به سرعت مى گذرد و به کندی بر مى گردد».[4]
آنچه از وقت و زمان بهرهبرداری شده، مى ماند و آنچه از دست رفته و یا بیهوده تلف شده، سرمایهای است که نابوده شده و قابل برگشت نیست.
3. قابل معاوضه نبودن وقت
امام علی (ع) فرمود:
«اَلْفُرصَةُ غُنْمٌ؛[5] زمان و فرصت، غنیمتی است که با چیزی قابل معاوضه نیست».
هر سرمایهای را انسان از دست دهد، قابل جبران است، جز سرمایه عمر و زمان که جبران ناپذیر است. فخر رازی در ذیل آیه )وَ الْعَصْرِ إِنّ اْلإِنْسانَ لَفی خُسْر(ٍ[6]؛
«قسم به عصر که انسانها همه در زیاناند»، چنین مى گوید:
«یکی از بزرگان پیشین گفته است: معنی این سوره را من از مرد یخفروشی آموختم که فریاد مى زد و مى گفت: «اِرْحَمُوا مَنْ یَذُوبُ رأسُ مالِه، اِرْحَموا مَنْ یَذُوب رأسُ مالِه؛ رحم کنید به کسی که سرمایهاش ذوب مى شود، رحم کنید به کسی که سرمایهاش ذوب مى شود (و از دست مى رود!)». پیش خود گفتم: این است معنی )إِنّ اْلإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ(. عصر و زمان بر انسان مى گذرد و عمرش پایان مى گیرد و ثوابی کسب نمى کند و در این حال، زیانکار است».[7]
باید اصحاب رسانه این نکته بسیار مهم و حیاتی را بدانند که سرمایه اصلی مردم؛ یعنی وقت و عمر آنان، در اختیار آنها قرار دارد و لااقل اگر با این سرمایه سودی را جلب نمى کنند، زیانی نرسانند و کاری نکنند که مردم سرمایه خود را از دست بدهند و دچار خسارت بشوند.
گویند: گدای زرنگی به مغازه خشکبار فروشی رفت و گفت: یک گونی از این گردوها را به من عطا کن. صاحب مغازه گفت: کجا دیدهای که یک گونی گردو بدهند؟ گدا گفت: پس اجازه بده تا در کنار گونی بنشینم! گفت: اشکالی ندارد. گدا پس از لحظهای گفت: اجازه مى دهی دانهای از گردو بردارم؟ مغازهدار گفت: بردار. بار دیگر گفت: اجازه مى دهی دومی را بردارم؟ و به این ترتیب تعداد زیادی از گردوها را برداشت. صاحب مغازه گفت: گویا تصمیم داری همان یک گونی را یکی یکی از من بگیری!؟
داستان رسانهها نیز همین گونه است. کسی نمى پذیرد که پنجاه سال از عمر مفید هر فرد بیهوده هدر رود، ولی برنامههای غیر مفید و حتی زیانآور رسانهها، سالهای سال از عمر انسانها را تلف مى کند و کسی هم احساس زیانی نمى کند. با برنامههای غیر مفید، لحظههای عمر از دست مى رود، بدون آنکه متوجه آن باشیم و زمانی متوجه مى شویم که تمام سرمایه از دست رفته است
4. وقت قابل افزایش نیست
رسول خدا (ص) فرمود:
«اِنَّ الْعُمْرَ مَحدُودٌ لَنْ یَتَجاوَزَ اَحدٌ ما قُدِر لَهُ؛[8] عمر محدود است. هیچ کس از مقدار تعیین شده، عبور نمى کند».
بلی، مى توان از وقت محدود خود بهرهبرداری بهینه کرد و کیفیت آن را افزایش داد، ولی از نظر کمّی هرگز قابل افزایش نیست. توجه جدّی برنامهسازان و اصحاب رسانه به این نکته، باعث افزایش کیفی برنامهها مى شود.
امام علی (ع) با تأکید به مردم توصیه فرموده است:
«کُنْ عَلی عُمْرِکَ أَشَحُّ مِِنْکَ عَلی دِرْهَمِکَ وَ دینارِکَ؛[9] بر عمر (و زمان و وقت) خود، از درهم و دینارت حریصتر باش».
چرا که پول و ثروت را دوباره مى توان به دست آورد و افزایش داد، ولی عمر هرگز قابل افزایش نیست. از اینجا به نارسایی این جمله که «وقت، طلاست» مى توان پى برد؛ زیرا طلا قابل کسب و افزایش است، ولی وقت این گونه نیست.
5. پرهیز از کار غیرمفید
باید در جامعه فرهنگسازی شود و متولیان و مجریان امور ـ به ویژه اصحاب رسانه ـ بیشتر به این توجه کنند، که عمر خود و دیگران را در کارها و برنامههای غیر مفید تباه و نابود نکنیم. پیامبر گرامی اسلام فرمود:
«اِحْذَرَوا ضِیاعَ اْلاَعمارِ فیما لا یبقی لکم فَفائِتُها لایَعُودُ؛ از ضایع کردن عمر در چیزی که ماندگار نیست، پرهیز کن؛ چرا که عمرهای از دست رفته، قابل برگشت نیست».[10]
آیا برخی گزارشهای ورزشی خارج از کشور، برخی برنامهها و سریالهای داخلی و خارجی که گاه هزاران ساعت از وقت مردم را مى گیرد، برای جامعه مفید و ماندگار است؟!
6. سعادت، در بهرهگیری صحیح از عمر
هم آحاد جامعه و هم برنامهریزان و برنامهنویسان و مجریان رسانهها باید این نکته را بدانند که سعادت دنیوی و اخروی انسان در گرو بهرهبرداری صحیح و بهینه از وقت و زمان است. رسول خدا (ص) فرمود:
«اِنَّ عُمْرَکَ مَهْرُ سَعادَتِکَ اِنْ اَنْفَدْتَهُ فی طاعَةِ رَبّک؛[11] عمر (و وقت)، قیمت و بهای سعادت تو است و این در صورتی است که در مسیر طاعت خدا به کار گرفته شود».
گاه یک برنامه و فیلم خوب و مفید، مردم را به طاعت و بندگی خدا مى کشاند و مایه سعادت آنان مى گردد؛ مثلاً مى توان از فیلم «توبه نصوح» یا سریال یوسف (ع) نام برد که با همه کاستى ها و نقصها، مفید و سازنده بودند و گزارشها نیز نشان مى داد که این گونه برنامهها، جمعی را به سوی مسائل دینی و انجام فرایض سوق مى دهند.
راز موفقیت شخصیتهایی که به جایی رسیدهاند، استفاده صحیح و مفید از وقت بوده است. معروف است که امام خمینی(ره) آن قدر منظم بود که برخی مغازهداران در نجف، ساعت خود را با رفت و آمد ایشان تنظیم مى کردند.
«مارون کور» با استفاده بهینه از وقت، یکی از آثارش را در ضمن رفتن از خانه بیماری به خانه بیمارِ دیگر نوشت».[12]
دکتر «برزی» زبان فرانسوی و ایتالیایی را هنگام رفتن به اداره و بازگشت از آن یاد گرفت».[13]
شیخ انصاری (قدس سره) با بهرهبرداری از وقت خود علاوه بر کارهای اصلی، هر روز یک جزء قرآن، یک نماز جعفر طیّار، زیارت جامعه و زیارت عاشورا مى خواند.[14]
رسانه مى تواند این فرهنگ را بین مردم زنده کند که عمر خویش را صرف برنامههای غیر مفید نکنند.
7. از دست دادن وقت و تأسف و غصّه
از دست دادن بیهوده وقت، باعث تأسف و غصه انسان مى شود و تأسف خوردن نیز هدر دادن وقت و زمان است. برنامهریزی اصحاب رسانه نباید به گونهای باشد که هم تأسف و غصهخود را در پى داشته باشند و هم باعث تأسف و غصه مردم شوند. امام علی (ع) فرمود:
«إضاعَةُ الْفُرصَةِ غُصَّةٌ؛[15] ضایع کردن فرصت (در مسیر غیر صحیح)، غصه مى آورد». «تَرْکُ الْفُرَصِ غُصَصٌ؛[16] ترک فرصتها (و بهرهبرداری نکردن از آن)، غصهها در پى دارد».
8. سؤال از لحظات عمر و وقت
روز قیامت از لحظهلحظه عمر ما بازجویی و بازخواست مى شود و از متولیان امور و اصحاب رسانه نیز پرسش خواهد شد که وقت مردم را چگونه و برای چه برنامهای گرفتند؟
حضرت علی (ع) فرمود:
«اِنّ عُمْرَکَ عَدَدُ اَنْفاسِک وَ عَلَیْها رَقیبٌ یُحصِیها؛[17] عمرت همان تعداد نفسهای تو است و بر آن نگهبانی است که آن را شمارش مى کند».
و از انسان سؤال مى شود که عمر را در کجا مصرف کرده است؟ لذا پیامبر اکرم (ص) فرمود:
«بنده در روز قیامت گام از گام بر نمى دارد، مگر آنکه از وی چهار چیز پرسیده شود؛ ... از عمرش که چگونه سپری ساخت، و ازجوانى اش که چگونه هدر داد».[18]
آیا این مؤاخذه، مخصوص افراد است و کسانی که عمر مردم را تلف مى کنند، مورد مؤاخذه و پرسش قرار نمى گیرند؟
وای به حال کسی که وقت خویش را هدر داده و بدا به حال کسانی که زمینه هدر دادن وقت مردم را فراهم کردهاند! امام علی (ع) فرمود:
«فَیا لَها حَسْرَةً عَلَی کُلِّ ذی غَفْلَةٍ اَنْ یَکوُنَ عُمْرُهُ عَلَیْه حُجَّةً وَ اَنْ تُؤدِّیَهُ اَیّامُهُ اِلی الشَّقْوَةِ!؛ وای بر غفلت زدهای که عمرش بر ضد او گواهی و دلیلی علیه او باشد و روزگار، او را به شقاوت و پستی کشاند!».[19]
در پایان این بخش، حدیث جامعی نقل مى کنیم که به منزله جمعبندی مطالب گذشته است. این حدیث، «زودگذر بودن و قابل برگشت نبودن وقت» را مى رساند و هم بر پرسش از لحظههای عمر انسان دلالت دارد. نکته دقیق در این روایت، این است که خود زمان نیز ناظر رفتارها و اعمال است و در روز قیامت علیه ما گواهی مى دهد. امام باقر (ع) فرموده است:
«هیچ روزی بر فرزند آدم نمى آید مگر اینکه آن روز گوید: ای فرزند آدم! من روز تازهای هستم و بر اعمال تو گواهم. پس در این روز سخن نیکو بگو و اعمال خوب انجام بده تا من در روز قیامت به آن گواهی دهم و بدان که تو، مرا بعد از این تا ابد نخواهی دید».[20]
روی خطاب این روایت، هم مى تواند تک تک افراد جامعه باشد و هم کسانی که وقت مردم را مى گیرند، مانند رسانهها؛ چرا که از همه خواسته شده تا از فرصتها به بهترین وجه استفاده شود و از کارهای غیر سودمند پرهیز شود.
توصیههایی به اصحاب رسانهها
با توجّه به عظمت و ارزشمندی بى مانند وقت و لحظهها، خوب است اصحاب رسانه ـ خصوصاً صدا و سیما ـ به این نکات توجه داشته باشند:
1. سعی شود مطالب و برنامهها، یا برای دنیای مردم مفید باشد ـ جنبه تفریحی و طنزی مفیدی داشته باشد، اطلاعرسانی صحیح و قابل بهرهبرداری باشد، و یا تعلیم و آموزش مطالب نو و مفیدی باشد ـ و یا برای آخرت آنان کارایی داشته باشد. برنامههایی که از این گونه حیطههای مفید خارج باشد، هم وقت تهیهکنندگان و مجریان و هم وقت مستمعان و تماشاگران و خوانندگان را تضییع مى کند که به یقین در روز قیامت، مؤاخذه و مجازات سنگینی در پى خواهد داشت.
2. برای ارتقای کیفی برنامهها باید مطالعه و برنامهریزی در کار باشد. هدف، فقط پرکردن اوقات مردم و گذراندن وقت و پر کردن ساعت کاری نباشد.
اگر در ارایه فیلمها، سریالها، سخنرانى ها، اطلاعرسانى ها، طنزها، و ... برنامهریزی کارشناسانه در کار باشد، این آثار را به دنبال خواهد داشت:
الف) اولویتهای زندگی مردم و جامعه مشخص مى شود.
یقیناً نیازها و ضرورتهای جامعه یک دست نیست: برخی مهمتر است و برخی مهم، و برخی اهمیت کمتری دارد. برنامهریزی، اولویتها و «اهمّ»های جامعه را مشخص مى کند. در شرع اسلام سفارش شده است در موارد تزاحم، نیازها و کارهای اهمّ و مهمتر را انتخاب کنید و آن گاه به ترتیب اهمیت، کارهای دیگر را.
ب) تمام اوقات انسان، مفید و مؤثر مى شود؛ به عنوان مثال اگر یک کانال مرتب و پشت سر هم برنامههای تعلیمی و آموزشی داشته باشد و یا 24 ساعت مثلاً ورزش باشد و یا فقط فیلم ارایه دهد، کارایی و ثمربخشی خود را از دست مى دهد؛ چون انسان گاه پس از کارهای سنگین فکری، مانند فراگیری علم نیز نیازمند کارهای سبک و تفریحی است.
ج) امکان ذخیرهسازی وقت فراهم مى آید.
برنامهریزی باعث مى شود که هر کار به اندازه و در جای خود انجام گیرد. هیچ ضرورتی ندارد که ما تلاش کنیم مثلاً شش کانال سیما همیشه برنامه داشته باشد و یا صفحات روزنامه و مجله حتماً به فلان مقدار برسد، هر چند با برنامه و مقالات غیر مفید.
با برنامهریزی مى توان کاری کرد که برنامههای مفید به مردم ارائه شود، نه مطالب فراوان و وقتپرکن بدون ثمر.
د) توجه اصحاب رسانه به بُعد هدایتی برنامهها.
ممکن است گاه برنامهای جذاب، ولی گمراه کننده باشد و ارایه دهنده یک سنّت غلط. هدایت یک نفر، برابر با هدایت همه جامعه است و گمراه کردن یک فرد، به منزله گمراه کردن همه مردم است. در قرآن کریم مى خوانیم:
)... مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی اْلأَرْضِ فَکَأَنّما قَتَلَ النّاسَ جَمیعًا([21]؛
«از این جهت بر بنى اسرائیل نوشتیم ( و لازم قرار دادیم) که هر کسی بدون جهت، کسی را بکشد و یا به خاطر فساد فردی را به قتل رساند، گویا همه مردم را کشته است و کسی که فردی را زنده کند، گویا همه را زنده کرده است».
حضرت صادق (ع) در تأویل و تبیین این آیه فرمود:
«مَنْ اَخْرَجَها مِنْ ضَلالٍِ الی هُدیً فَکانّما اَحیاها وَ مَنْ اَخْرَجها مِنْ هُدیً الی ضلالٍ فَقَدْ قَتَلَها؛ کسی که نفسی را از گمراهی به هدایت خارج کند، گویا آن نفس را زنده کرده است و کسی که نفسی را از هدایت به گمراهی بکشاند، (در واقع) آن را کشته است».[22]
ﻫ) از تکرار مطالب و برنامهها خودداری شود.
گاه برخی برنامهها بیش از حد تکراری مى شوند، آن هم در کانالهای مختلف که هم وقت مردم را بیهوده مى گیرد و هم ملالآور و خستگى آور مى گردد.
و) وقت دیگران نیز عزیز است.
گویا بسیاری از برنامهریزان و اصحاب رسانه و مطبوعات در ارایه سریالها، فیلمها و مقالات فقط به وقت و ارزش رسانه توجّه دارند که کی شروع کنند و چه زمانی تمام کنند. امّا ضروری و لازم است که این گونه افراد به وقت مردم نیز نیمنگاهی بیفکنند و دریابند که آیا این برنامهها برای آنان نیز مفید است؟ وقت برای همه مردم عزیز است؛ پس وقت دیگران را نیز عزیز بدانیم!
پى نوشتها
________________________________________
[1] . www.virtualaddiction.com
[2] . مجله خانواده، ش394، (15/2/1388)، ص29.
[3] . نهج البلاغه، محمد دشتی، حکمت 21؛ منتخب میزان الحکمه، محمدى ری شهری، ص403، ش4984.
[4] . غررالحکم، ش2019؛ منتخب میزان الحکمه، ص403، ش 4985.
[5] . منتخب میزان الحکمه، ص403، ش 4986؛ غررالحکم، ش194.
[6] . عصر/1و2.
[7] . تفسیر فخر رازی، ج32، ص85، به نقل از تفسیر نمونه، ج27، ص296.
[8] . منتخب میزان الحکمه، ص371، ش4592؛ غررالحکم، ش984.
[9] . منتخب میزان الحکمه، ص371؛ مکارم الاخلاق، ج2، ص364، شماره 2661.
[10] . غررالحکم، ش2618؛ منتخب میزان الحکمه، ص371، ش 4597.
[11] . منتخب میزان الحکمه، ص371، ش4598؛ غررالحکم، ش3429.
[12] .چهل مجلس، احمد دهقان، ص254، قم، انتشارات ناصر، 1383ش.
[13] . همان.
[14] . همان، ص253.
[15] . نهج البلاغه، حکمت118.
[16] . بحارالانوار، ج77، ص165، ح2.
[17] . غررالحکم، ش3434؛ منتخب میزان الحکمه، ص371، ش4589.
[18] . نهج البلاغه، ص112، خطبه64.
[19] . همان.
[20] . اصول کافی، ج2، ص523.
[21] . مائده/32.
[22] . ر.ک: تفسیر صافی، ذیل مائده/32.