امامزاده جعفر بن موسی الکاظم
آرشیو
چکیده
متن
سامنات، دشت وسیع و گستردهای است که در دامنه جنوبی کوههای البرز، میان تهران و سمنان واقع شده است که دشت ورامین نیز در امتداد آن ناحیه وسیع قرار دارد. از معدود آبادیهای این منطقه، «سناردک» است که از قدیمیترین و کهنترین مناطق مسکونی آن به شمار میرود و در دل این دشت وسیع و در حاشیه کویر واقع شده است. «سناردک» از شهرت و مرکزیت و رونق خاصی برخوردار بود. بعد از مهاجرت امام رضا(ع) و نیز مهاجرت بزرگان و شخصیتهای علوی به ایران، پیکر پاک یکی از بزرگان و سادات، به نام حضرت جعفر بن موسی الکاظم(ع) در حوالی سناردک مدفون شد. به دلیل عشق و علاقه مردم به خاندان عصمت و طهارت(ع)، شیعیان در گرداگرد مرقد پاک این سلاله زهرای مرضیه سکنا گزیدند و همین امر موجب شد تا سناردک رونق و معروفیت خود را از دست بدهد و کم کم محله امامزاده جعفر(ع) مرکزیت یابد. سناردک هم اکنون روستای قدیمی و متروکهای است که در یک کیلومتری شهرستان پیشوا قرار دارد.[1]
پیشینه تاریخی پیشوا
منشأ پیدایش یا گسترش بسیاری از شهرها و آبادیهای جهان، به ویژه ایران، وجود شخصیتهای بزرگ در آنجا بوده است. از جمله شهرستان پیشوا که هم اکنون در 45 کیلومتری جنوب شرقی تهران قرار دارد. منشأ پیدایش آن شهر، وجود مرقد مطهر و مقدس حضرت جعفر بن موسی الکاظم(ع) است. نام سابق شهرستان پیشوا، امامزاده جعفر و نیز نام قدیمیتر آن، سناردک است. بعد از شهادت و دفن این امامزاده در آنجا، این آبادی از سناردک به امامزاده جعفر تغییر نام یافت و قرون متمادی با همین نام در منطقه شهرت داشت؛ تا اینکه در سال 1317ش. در جریان احداث راه آهن سراسری تهران ـ شمال ـ مشهد که از مسیر این آبادی میگذرد، با احداث ایستگاهی در جوار این آبادی، نام آن از امامزاده جعفر، به «پیشوا» تغییر یافت. پیشوا، بخش کوچکی بود که از لحاظ جغرافیایی از توابع شهرستان ورامین به شمار میرفت. افزایش جمعیت در این منطقه باعث شد تا در سال 1366 ش. با عنایت ویژه مسئولان نظام اسلامی، از بخش به شهرستان ارتقا یابد.[2]
اشاره شد که منطقه پیشوا قسمتی از دشت وسیع ورامین است. گفته شده سکنه قدیم آن تاجیکها بودند و به مرور ایام، مردمی از مناطق دیگر به آنجا آمدند و ساکن شدند و معمولاً همگی علاقهمند به انتساب خود به امامزاده جعفر(ع) بودند. به همین دلیل بیشتر آنان، پسوند جعفری را برای نام خانوادگی انتخاب کردند و به جز تاجیکها، طایفه بزرگ رازیها و جنیدیها که همگی از تبار شیخ جنید رازی، عارف نامدار قرن نهم هستند، از مشهورترین خاندانهای ساکن در منطقه پیشوا بودهاند و اغلب بزرگان و دانشمندان این خاندان، از خادمان و واقفان امامزاده جعفر بودهاند که شرح تفصیلی خدمات آنان در اینجا نمیگنجد.
در زمان نادرشاه افشار، تعدادی از اعراب به این منطقه کوچانیده شدند و نیز دشتهای حاصلخیز آن باعث شد تا تعدادی از شاهزادگان و دولتمردان قاجار برای خرید املاک به این منطقه بیایند که برخی اقامت دائمی گزیدند. خلاصه آنکه پیشوا از لحاظ اجتماعی دارای بافت کاملاً مذهبی است که تاکنون به دلیل عدم مهاجرت دیگران به آنجا، اصالت خود را حفظ کرده است. بیشتر مردم این شهر با کلام الهی مأنوس و با قرآن و فقه آشنایند و پایبند به احکام اسلام هستند.[3]
امامزاده جعفر کیست؟
هر چند تعداد واقعی فرزندان امام موسی بن جعفر(ع) و نیز مدفن واقعی آنان در کتب تاریخ و سیره در هالهای از ابهام قرار داد و عالمان نسب شناس نتوانستهاند تعداد یقینی فرزندان آن امام همام را مشخص کنند؛ ولی میتوان دریافت که حضرت کاظم(ع) نسبت به سایر ائمه(ع) فرزندان زیادتری داشت. برخی از مورخان تعداد آنان را تا 60 نفر ذکر کردهاند،[4] ولی اغلب مورخان تعداد فرزندان آن حضرت را 37 نفر دانستهاند[5] و بدیهی است که اغلب آن بزرگواران، برادران ناتنی امام رضا(ع) به شمار میروند. با مطالعه تاریخ آنچه مسلم است، اینکه یکی از فرزندان امام کاظم(ع)، امامزاده جعفر است.
از کسانی که این امامزاده را از فرزندان بلافصل امام کاظم(ع) ذکر کردهاند، شیخ عباس قمی است.[6] مؤلف کنز الانساب، تعداد فرزندان امام هفتم را 42 تن ذکر کرده و در ادامه نوشته است:
«چون مأمون، حضرت علی بن موسی الرضا را از مدینه به شهر طوس دعوت نمود، جمله فرزندان و فرزندزادگان حضرت امام کاظم(ع) به تدریج از بغداد رو به ولایت خراسان نهادند، مِنجمله تعدادی از این بزرگواران همچون جعفر و ابراهیم و ... چون به ناحیه ساوجبلاغ رسیدند، دشمنان از عقب آمدند و مجادله بسیار کردند و آخر الامر حسن بن موسی الکاظم(ع) را شهید کردند و به بعضی هم جراحت رسیده بود و چون شب درآمد، لاعلاج روی به اطراف نهادند. اما جعفر بن موسی الکاظم(ع) که در حین دفاع مجروح گردیده بود، در توابع ورامین به موضع سناردک (مکان فعلی) در اثر شدت جراحات وارده به شهادت رسید».
مؤلفان ریاض الأنساب و تاریخ خُوار و ورامین نیز این نکته را تأیید میکنند.[7] علامه نسابه، آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی(ره) در جواب سؤال دو تن از علمای پیشوای ورامین درباره هویت امامزاده جعفر، این گونه اظهار نظر فرموده است:
«امامزاده جعفر از فرزندان بلافصل حضرت موسی بن جعفر(ع) میباشند که در قریه خُوار در اطراف مدینه منوّره زندگی میکردند. جمعی از آن قریه تصمیم گرفتند به خدمت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در مرو مشرف شوند و امامزاده جعفر را به سرپرستی خودشان انتخاب نمودند. چون ایشان عالم و دانشمند و زاهد بودند و به این قصد حرکت کردند، وقتی به ایران آمدند، مأمون حضرت رضا(ع) را شهید کرده بود. مأمورین مأمون، با این گروه در اطراف ساوه جنگیدند. عدهای از این جمع در آن درگیری شهید شدند. امامزاده جعفر در حین مبارزه با مأمورین مأمون، در این جنگ مجروح شدند و با همان حالت بدان نواحی تشریف برده و در محل سناردک در اثر همان مجروح بودن شربت شهادت نوشیدند».[8]
کاتب نسخه خطی تاریخ خوار و ورامین مینویسد:
«امامزاده جعفر در سناردک، در منزل مردی به نام جلال الدین به تاریخ 15 جمادی الثانی 217 قمری رحلت نموده است و سپس در گورستان محل مدفون شد».[9]
نکاتی که از زندگانی این امامزاده جلیل القدر به دست میآید، عبارتاند از:
1. وی از فرزندان بلافصل امام هفتم(ع) است و درباره مدفن وی تردیدی نیست که موضع کنونی، مدفن او است.
2. درباره محل جراحت آن بزرگوار ـ ساوجبلاغ یا ساوه ـ اختلاف است. آنچه مسلم است اینکه وی در اثر شدت جراحت، در این مکان فعلی شربت شهادت نوشیده است.
3. شهادت امامزاده جعفر در سال 217 بعید به نظر میرسد؛ زیرا مهاجرت سادات و علویان را به سرزمین ایران میتوان به چهار گروه و دسته کلی تقسیم کرد:
دسته اول، سادات و علویانی هستند که در زمان حجاج بن یوسف ثقفی به ایران مهاجرت کردند.
دسته دوم، سادات و علویانی بودند که در زمان ولایتعهدی امام رضا(ع) به عشق دیدار آن حضرت به ایران مهاجرت کردند؛ ولی اغلب آنان موفق به زیارت حضرت نشدند. آنان در بین راه با شنیدن خبر شهادت امام رضا(ع) و در اثر درگیری با مأموران عباسی، به دست آنان شهید شدند و یا فرار کردند و بعدها در اثر بیماری از دنیا رفتند.
گروه سوم، سادات و علویانی هستند که در قیامهای مسلحانه علیه خلفای اموی و عباسی شرکت داشتند و بعد از شکست قیامشان، از خوف خلفای عصر به ایران پناهنده شدند.
دسته چهارم، ساداتی بودند که در زمان حکومت علویان در طبرستان و گیلان به ایران مهاجرت کردند و برای همیشه ماندگار شدند.[10]
امامزاده جعفر(ع) طبق اظهارات عالمان نسب، از دسته دوم به شمار میآید که برای دیدار برادر بزرگوارش عازم ایران شد؛ ولی در میان راه، به دست دشمنان مجروح و در اثر شدت جراحت شهید شد. اگر آن بزرگوار بعد از شهادت امام رضا(ع)، در سال 203 ق. مجروح شده باشد، آن وقت رحلت وی، چهارده سال پس از شهادت حضرت رضا(ع) است که درست به نظر نمیرسد، مگر آنکه امامزاده جعفر(ع) دیگری باشد که آن هم نیاز به تحقیق و بررسی کاملتری دارد.
اهالی محترم پیشوا معتقدند که امامزاده جعفر(ع) بعد از مجروح شدن، به این موضع پناه آورده و سپس شهید شده است و هم اکنون محل شهادت او را «شهیدگاه» مینامند و این مکان در نزد اهالی آن سامان، احترام و قداست خاصی دارد. میان شهیدگاه و محل تدفین و مرقد کنونی او، فاصله است.
از تاریخ دقیق شهادت وی، اطلاعی در دست نیست؛ ولی بیگمان شهادت آن بزرگوار در بین سالهای 203 و 204ق. بوده است.
از تاریخ اولیه بنای بقعه نیز اطلاعی نداریم. ساخت اولین بنای باشکوه بر روی مرقد پاک آن حضرت، در دوران صفوی صورت پذیرفته است. مدفن آن بزرگوار در این ناحیه باعث شد تا هسته اولیه شهر پیشوا پدید آید. گنبد نورانی امامزاده، مشرف بر تمام نقاط شهر و مناطق اطراف است و ساختمان آن در بافت معماری و اقتصادی منطقه، تأثیر به سزایی داشته است.
بارگاه مجلل
آستان مقدس امامزاده جعفر(ع) دارای منارههای بلند و گنبدی بسیار با عظمت و کاشی کاری شده با ارتفاع بلند است که از همه نقاط شهر و حتی از فاصله بسیار دور، نمایان است. ساخت بنای بقعه، در زمان شاهان صفوی به ویژه شاه طهماسب بوده است و تاریخ کتیبه روی ضریح مقدس با خط خوش نستعلیق به سال 994ق. است و اسامی خداوند همانند: یا کمال، یا سریع، یا عالی، یا غافر، یا رافع، یا فاتح و... در حواشی آن حک شده است. بنا و توسعه حرم امامزاده در زمان شاهان قاجار نیز مورد توجه و عنایت آنان بود؛ ولی اساسیترین توسعه و بازسازی و مرمت، در نظام مقدس جمهوری اسلامی صورت پذیرفته است.[11]
در کنار صحن و سرای امامزاده، بازار قدیمی و سرپوشیدهای وجود دارد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تعدادی از اماکن و بناهای پیرامون آستان مقدس خریداری و به مجموعه حرم اضافه شد که هم اکنون حرم امامزاده دارای مسجد، کتابخانه، فضاهای تدارکاتی، بهداشتی، فرهنگی و ... است.
موقوفات امامزاده
آستان مقدس امامزاده جعفر(ع) همانند بسیاری از اماکن مذهبی کشور، دارای موقوفات فراوانی است. موقوفات امامزاده جعفر، شامل موقوفات تجاری، آموزشی، اداری، خدماتی، اراضی کشاورزی و مسکونی، قنات آب و غیره است.
سابقه اولین وقفنامه مکتوب امامزاده به سال 873 ق. میرسد که نام واقف آن، شیخ خضر فرزند درویش جنید رازی است. خاندان جنید رازی که از عارفان مشهور قرن نهم و دهم این دیار به شمار میروند، تا کنون همگی از خادمان و خدمتگزاران امامزاده جعفر بودهاند.
در اینجا لازم است یاد و خاطره حاج شیخ احمد جنیدی،[12] پدر بزرگوار چهار شهید و امام جمعه فقید شهرستان رودسر را گرامی بداریم که خدمات صادقانه و مخلصانه آن بزرگوار همیشه جاویدان خواهد بود؛ مردی که به تعبیر مقام معظم رهبری، از اولیاء الله بود. ایشان هم مانند گذشتگان خود، از خادمان واقعی آن امامزاده جلیل القدر به شمار میرفت و پس از عمری خدمت صادقانه در راه دین و انقلاب اسلامی، دار فانی را وداع گفت و مرقد پاکش در جوار مزار مطهر امامزاده جعفر قرار دارد.
پیشگامان نهضت اسلامی
مردم ورامین و پیشوا مردمی متدین، انقلابی و آگاه هستند و در طول نهضت مقدس اسلامی در حمایت از مرجعیت امام و انقلاب اسلامی از پیشگامان به شمار میروند. در جریان حادثه خونین 15 خرداد و دستگیری حضرت امام خمینی به دست مزدوران پهلوی، مردم این شهر در اعتراض به این اقدام، با پای پیاده عازم تهران بودند که در جلوی پل باقرآباد به گلوله بسته شدند و صدها تن از آنان به درجه رفیع شهادت نایل آمدند. یکی از شاهدان عینی از این واقعه خونین تاریخی چنین نقل میکند:
«ساعت حدود 11 صبح روز پانزدهم خرداد 42 برابر با دوازدهم محرم الحرام بود که جمعیت کثیری از مردم منطقه پیشوا در صحن مطهر حضرت امامزاده جعفر(ع) گرد آمده بودند تا شاهد مراسم خاص روز بنیاسد ـ که فقط در این شهر انجام میشود ـ باشند. در این هنگام ناگاه خبر رسید که حضرت آیت الله العظمی خمینی را دستگیر کردند. تا خبر منتشر شد، همه مردم آماده دفاع از مقام مرجعیت شدند و یکجا از صحن مقدس به قصد تهران حرکت کردند. در این هنگام، پیشنهاد شد که مردم متفرق شوند و با آمادگی بیشتر در ساعت سه بعد از ظهر در صحن مطهر جمع شده و با یک برنامهریزی صحیح حرکت نمایند. اما ساعت دو بعد از ظهر به علت ازدحام بیش از حد جمعیت، بیاختیار حرکت آغاز شد و اولین محل در طول مسیر راه، شهرستان ورامین بود که جمعیت میباید از آنجا عبور میکردند.
تا نزدیکی ورامین از همه روستاها به جمعیت ملحق میشدند و مردم غیور ورامین که خبر دستگیری امام به آنان رسیده بود نیز خود دو کیلومتر به استقبال مردم پیشوا آمدند و به جمع آنها پیوستند و جمعیت عظیمی را تشکیل دادند و به طرف تهران حرکت نمودند و در طول مسیر، شعارهای «خمینی، خمینی، خدا نگهدار تو/ بمیرد، بمیرد، دشمن خونخوار تو»، «مرگ بر این دولت قانون شکن»، «ای شیعیان دستگیر کردند مرجع ما را / خدا براندازد این قوم اعدا را» سر میدادند. و برخی نیز شعار «مرگ بر شاه» را بیان میکردند و نیز در طول مسیر، ذکر «یا حسین» و «صلوات» هیچ گاه قطع نمیشد.
حدود مغرب بود که در نزدیکی پل باقرآباد، با مأمورین رژیم منفور پهلوی رو به رو شدیم. آنان پس از یکی ـ دو اخطار بر روی ما آتش گشودند و در نتیجه جمعی از برادران عزیز ما را در خاک و خون غلطاندند. ما نیز با مقاومت شدید آنها، به عقب رانده شدیم و خسته و نالان و با دلی پر از کینه و بغضِ آن کافران به شهر پیشوا برگشتیم؛ اما در برگشت، چهره شهر عوض شده بود و شهر یک پارچه در عزا، ماتم، ناله، گریه و شیون بود.
آن شب نظامیان حکومت طاغوت، شهر را در محاصره خود داشتند؛ اما صبح که فرا رسید، موج دستگیری دست اندرکاران این حرکت عظیم آغاز شد و طی آن، به وسیله دژخیمان تعداد زیادی از برادران رشید پیشوا و ورامین و روستاهای اطراف روانه زندان گشتند و در آنجا شرایط سختی را تحمل نمودند. سرانجام دستگیرشدگان پس از تحمل دو سال حبس و گرفتاری شدید، از بند آزاد گشتند. لکن مقاومت آنها باعث گردید تا بارقههای انقلاب در درون آنها و نسل جوان شعلهور گردد و سرانجام این نهالهای نوشکفته در 22بهمن سال 1357 به درخت تنومند و پرثمر انقلاب تبدیل گردید و مرجع شیعیان جهان از تبعید، به کشور اسلامی ایران بازگشتند و زمام امور را به دست گرفتند».[13]
ختام مسک
مرقد ملکوتی امامزاده جعفر در پیشوای ورامین همچون خورشید فروزان هماره میدرخشد و هر ساله هزاران نفر از انسانهای دردمند و حاجتمند و بیماران صعب العلاج، مشتاقانه به زیارت این سلاله پاک رسول خدا(ص) میشتابند و بدین وسیله به زندگی و حیات خود، جان و امید میبخشند. کرامات بسیاری از آن امامزاده جلیل القدر (شفایافتن بیماران لاعلاج و...) مشاهده و از معتمدان نقل شده است و شاعران نیز محلی اشعار فراوانی در مدح و منقبت امامزاده جعفر(ع) سرودهاند که نمونهای را در ذیل میآوریم:
پیشوا خلد برین از بارگاه جعفر است
شهر ما خرم از این صحن و سرای جعفر است
شد ز یمن تربت پاکش، مزیّن پیشوا
پیشوا یکسر همه نور و صفای جعفر است
پرچم اسلام و قرآن، دائماًً در اهتزاز
بر فراز گنبد ایزد نمای جعفر است
قدسیان از بهر تعظیمش فرود آورده سر
حور و غلمان، خادم دولت سرای جعفر است
کن نظر با دیده دل، تا خدا را بنگری
مطلع نور خدا، ظلّ همای جعفر است
ای فقیر بیبضاعت، با بصیرت کن نظر
تا ببینی پادشاهان را، گدای جعفر است
هست این در، قبله حاجات ارباب کرم
ملتمس مردان حق، بهر عطای جعفر است
چون که صحن اطهرش گردیده کانون قیام
سنگر این امت قرآن، لوای جعفر است.
پینوشتها_
[1] . فرهنگ دهخدا، علی اکبر دهخدا، ص735؛ آشنایی با سلاله پاکان، امامزاده جعفر بن موسی الکاظم7 پیشوا، حسین اصلانی، ص9و24.
[2] . همان؛ مرکز آمار ایران، شهرستان ورامین، ص3، 7، 18و 19 (سرشماری عمومی نفوس و مسکن مهرماه1365).
[3] . آثار تاریخی طهران، محمد تقی مصطفوی، ج1، ص262؛ «فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی»، نصرت الله مشکاتی، دایرة المعارف تشیع، ج2، ص961. برای آشنایی با موقعیت جغرافیایی و باستانی پیشوا، به کتاب پیشوا، تألیف جعفر رضایی رجوع شود.
[4] . منتهی الآمال، حاج شیخ عباس قمی، ج2، ص223؛ عمدة الطالب، ابن عنبه، ص185 ـ187.
[5] . اعلام الوری بأعلام الهدی، شیخ ابوعلی الفضل بن حسن الطبرسی، ص312؛ الارشاد، شیخ مفید، ترجمه استاد رسولی محلاتی، ج2، ص236؛ الفصول المهمة فی معرفة الائمة، ابن صباغ، علی مالکی مکی، ج2، ص960؛ کشف الغمه، علی بن عیسی اربلی، ج3، ص38.
[6] . ر.ک: منتهی الآمال، ج2، ص223.
[7] . آشنایی با سلاله پاکان، ص43ـ47، (با تلخیص).
[8] . همان، ص86.
[9] . همان، ص44.
[10] . دایرة المعارف تشیع، ج2، ص392.
[11] . برای آشنایی تفصیلی با معماری امامزاده جعفر پیشوا، ر.ک: آشنایی با سلاله پاکان.
[12] . نگارنده، حجت الاسلام والمسلمین جنیدی را از نزدیک زیارت کرده است. او انسانی خدوم و انقلابی بود که بعد از منصوب شدن به سمت امام جمعه شهرستان رودسر استان گیلان، خدمات صادقانه فراوانی را ارائه کرد. وی در تشویق و ترغیب نیروهای بسیجی و اعزام آنان به جبهههای نبرد حق علیه باطل و نیز جمعآوری کمکهای مردمی و یاری رساندن به محرومان جامعه، از فعالان به شمار میرفت. دریغ که خدمات و زحمات مردان بیادعایی همانند او، در جایی به ثبت نرسیده است تا آیندگان بتوانند از چنین کسانی الگو بگیرند! بعد از رحلت آن ولیّ صالح خدا، چهارمین فرزند بزرگوارش که از مجروحان شیمیایی بود، شربت شهادت نوشید و روح مطهرش به عالم ملکوت پرواز کرد.
[13] . نشریه 15 خرداد، ش11، سال 1372، ص72؛ آشنایی با سلاله پاکان، ص35. برای آگاهی تفصیلی قیام مردم ورامین و پیشوا، به کتاب «انقلاب اسلامی در ورامین» مرکز اسناد انقلاب اسلامی، رجوع شود.
پیشینه تاریخی پیشوا
منشأ پیدایش یا گسترش بسیاری از شهرها و آبادیهای جهان، به ویژه ایران، وجود شخصیتهای بزرگ در آنجا بوده است. از جمله شهرستان پیشوا که هم اکنون در 45 کیلومتری جنوب شرقی تهران قرار دارد. منشأ پیدایش آن شهر، وجود مرقد مطهر و مقدس حضرت جعفر بن موسی الکاظم(ع) است. نام سابق شهرستان پیشوا، امامزاده جعفر و نیز نام قدیمیتر آن، سناردک است. بعد از شهادت و دفن این امامزاده در آنجا، این آبادی از سناردک به امامزاده جعفر تغییر نام یافت و قرون متمادی با همین نام در منطقه شهرت داشت؛ تا اینکه در سال 1317ش. در جریان احداث راه آهن سراسری تهران ـ شمال ـ مشهد که از مسیر این آبادی میگذرد، با احداث ایستگاهی در جوار این آبادی، نام آن از امامزاده جعفر، به «پیشوا» تغییر یافت. پیشوا، بخش کوچکی بود که از لحاظ جغرافیایی از توابع شهرستان ورامین به شمار میرفت. افزایش جمعیت در این منطقه باعث شد تا در سال 1366 ش. با عنایت ویژه مسئولان نظام اسلامی، از بخش به شهرستان ارتقا یابد.[2]
اشاره شد که منطقه پیشوا قسمتی از دشت وسیع ورامین است. گفته شده سکنه قدیم آن تاجیکها بودند و به مرور ایام، مردمی از مناطق دیگر به آنجا آمدند و ساکن شدند و معمولاً همگی علاقهمند به انتساب خود به امامزاده جعفر(ع) بودند. به همین دلیل بیشتر آنان، پسوند جعفری را برای نام خانوادگی انتخاب کردند و به جز تاجیکها، طایفه بزرگ رازیها و جنیدیها که همگی از تبار شیخ جنید رازی، عارف نامدار قرن نهم هستند، از مشهورترین خاندانهای ساکن در منطقه پیشوا بودهاند و اغلب بزرگان و دانشمندان این خاندان، از خادمان و واقفان امامزاده جعفر بودهاند که شرح تفصیلی خدمات آنان در اینجا نمیگنجد.
در زمان نادرشاه افشار، تعدادی از اعراب به این منطقه کوچانیده شدند و نیز دشتهای حاصلخیز آن باعث شد تا تعدادی از شاهزادگان و دولتمردان قاجار برای خرید املاک به این منطقه بیایند که برخی اقامت دائمی گزیدند. خلاصه آنکه پیشوا از لحاظ اجتماعی دارای بافت کاملاً مذهبی است که تاکنون به دلیل عدم مهاجرت دیگران به آنجا، اصالت خود را حفظ کرده است. بیشتر مردم این شهر با کلام الهی مأنوس و با قرآن و فقه آشنایند و پایبند به احکام اسلام هستند.[3]
امامزاده جعفر کیست؟
هر چند تعداد واقعی فرزندان امام موسی بن جعفر(ع) و نیز مدفن واقعی آنان در کتب تاریخ و سیره در هالهای از ابهام قرار داد و عالمان نسب شناس نتوانستهاند تعداد یقینی فرزندان آن امام همام را مشخص کنند؛ ولی میتوان دریافت که حضرت کاظم(ع) نسبت به سایر ائمه(ع) فرزندان زیادتری داشت. برخی از مورخان تعداد آنان را تا 60 نفر ذکر کردهاند،[4] ولی اغلب مورخان تعداد فرزندان آن حضرت را 37 نفر دانستهاند[5] و بدیهی است که اغلب آن بزرگواران، برادران ناتنی امام رضا(ع) به شمار میروند. با مطالعه تاریخ آنچه مسلم است، اینکه یکی از فرزندان امام کاظم(ع)، امامزاده جعفر است.
از کسانی که این امامزاده را از فرزندان بلافصل امام کاظم(ع) ذکر کردهاند، شیخ عباس قمی است.[6] مؤلف کنز الانساب، تعداد فرزندان امام هفتم را 42 تن ذکر کرده و در ادامه نوشته است:
«چون مأمون، حضرت علی بن موسی الرضا را از مدینه به شهر طوس دعوت نمود، جمله فرزندان و فرزندزادگان حضرت امام کاظم(ع) به تدریج از بغداد رو به ولایت خراسان نهادند، مِنجمله تعدادی از این بزرگواران همچون جعفر و ابراهیم و ... چون به ناحیه ساوجبلاغ رسیدند، دشمنان از عقب آمدند و مجادله بسیار کردند و آخر الامر حسن بن موسی الکاظم(ع) را شهید کردند و به بعضی هم جراحت رسیده بود و چون شب درآمد، لاعلاج روی به اطراف نهادند. اما جعفر بن موسی الکاظم(ع) که در حین دفاع مجروح گردیده بود، در توابع ورامین به موضع سناردک (مکان فعلی) در اثر شدت جراحات وارده به شهادت رسید».
مؤلفان ریاض الأنساب و تاریخ خُوار و ورامین نیز این نکته را تأیید میکنند.[7] علامه نسابه، آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی(ره) در جواب سؤال دو تن از علمای پیشوای ورامین درباره هویت امامزاده جعفر، این گونه اظهار نظر فرموده است:
«امامزاده جعفر از فرزندان بلافصل حضرت موسی بن جعفر(ع) میباشند که در قریه خُوار در اطراف مدینه منوّره زندگی میکردند. جمعی از آن قریه تصمیم گرفتند به خدمت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در مرو مشرف شوند و امامزاده جعفر را به سرپرستی خودشان انتخاب نمودند. چون ایشان عالم و دانشمند و زاهد بودند و به این قصد حرکت کردند، وقتی به ایران آمدند، مأمون حضرت رضا(ع) را شهید کرده بود. مأمورین مأمون، با این گروه در اطراف ساوه جنگیدند. عدهای از این جمع در آن درگیری شهید شدند. امامزاده جعفر در حین مبارزه با مأمورین مأمون، در این جنگ مجروح شدند و با همان حالت بدان نواحی تشریف برده و در محل سناردک در اثر همان مجروح بودن شربت شهادت نوشیدند».[8]
کاتب نسخه خطی تاریخ خوار و ورامین مینویسد:
«امامزاده جعفر در سناردک، در منزل مردی به نام جلال الدین به تاریخ 15 جمادی الثانی 217 قمری رحلت نموده است و سپس در گورستان محل مدفون شد».[9]
نکاتی که از زندگانی این امامزاده جلیل القدر به دست میآید، عبارتاند از:
1. وی از فرزندان بلافصل امام هفتم(ع) است و درباره مدفن وی تردیدی نیست که موضع کنونی، مدفن او است.
2. درباره محل جراحت آن بزرگوار ـ ساوجبلاغ یا ساوه ـ اختلاف است. آنچه مسلم است اینکه وی در اثر شدت جراحت، در این مکان فعلی شربت شهادت نوشیده است.
3. شهادت امامزاده جعفر در سال 217 بعید به نظر میرسد؛ زیرا مهاجرت سادات و علویان را به سرزمین ایران میتوان به چهار گروه و دسته کلی تقسیم کرد:
دسته اول، سادات و علویانی هستند که در زمان حجاج بن یوسف ثقفی به ایران مهاجرت کردند.
دسته دوم، سادات و علویانی بودند که در زمان ولایتعهدی امام رضا(ع) به عشق دیدار آن حضرت به ایران مهاجرت کردند؛ ولی اغلب آنان موفق به زیارت حضرت نشدند. آنان در بین راه با شنیدن خبر شهادت امام رضا(ع) و در اثر درگیری با مأموران عباسی، به دست آنان شهید شدند و یا فرار کردند و بعدها در اثر بیماری از دنیا رفتند.
گروه سوم، سادات و علویانی هستند که در قیامهای مسلحانه علیه خلفای اموی و عباسی شرکت داشتند و بعد از شکست قیامشان، از خوف خلفای عصر به ایران پناهنده شدند.
دسته چهارم، ساداتی بودند که در زمان حکومت علویان در طبرستان و گیلان به ایران مهاجرت کردند و برای همیشه ماندگار شدند.[10]
امامزاده جعفر(ع) طبق اظهارات عالمان نسب، از دسته دوم به شمار میآید که برای دیدار برادر بزرگوارش عازم ایران شد؛ ولی در میان راه، به دست دشمنان مجروح و در اثر شدت جراحت شهید شد. اگر آن بزرگوار بعد از شهادت امام رضا(ع)، در سال 203 ق. مجروح شده باشد، آن وقت رحلت وی، چهارده سال پس از شهادت حضرت رضا(ع) است که درست به نظر نمیرسد، مگر آنکه امامزاده جعفر(ع) دیگری باشد که آن هم نیاز به تحقیق و بررسی کاملتری دارد.
اهالی محترم پیشوا معتقدند که امامزاده جعفر(ع) بعد از مجروح شدن، به این موضع پناه آورده و سپس شهید شده است و هم اکنون محل شهادت او را «شهیدگاه» مینامند و این مکان در نزد اهالی آن سامان، احترام و قداست خاصی دارد. میان شهیدگاه و محل تدفین و مرقد کنونی او، فاصله است.
از تاریخ دقیق شهادت وی، اطلاعی در دست نیست؛ ولی بیگمان شهادت آن بزرگوار در بین سالهای 203 و 204ق. بوده است.
از تاریخ اولیه بنای بقعه نیز اطلاعی نداریم. ساخت اولین بنای باشکوه بر روی مرقد پاک آن حضرت، در دوران صفوی صورت پذیرفته است. مدفن آن بزرگوار در این ناحیه باعث شد تا هسته اولیه شهر پیشوا پدید آید. گنبد نورانی امامزاده، مشرف بر تمام نقاط شهر و مناطق اطراف است و ساختمان آن در بافت معماری و اقتصادی منطقه، تأثیر به سزایی داشته است.
بارگاه مجلل
آستان مقدس امامزاده جعفر(ع) دارای منارههای بلند و گنبدی بسیار با عظمت و کاشی کاری شده با ارتفاع بلند است که از همه نقاط شهر و حتی از فاصله بسیار دور، نمایان است. ساخت بنای بقعه، در زمان شاهان صفوی به ویژه شاه طهماسب بوده است و تاریخ کتیبه روی ضریح مقدس با خط خوش نستعلیق به سال 994ق. است و اسامی خداوند همانند: یا کمال، یا سریع، یا عالی، یا غافر، یا رافع، یا فاتح و... در حواشی آن حک شده است. بنا و توسعه حرم امامزاده در زمان شاهان قاجار نیز مورد توجه و عنایت آنان بود؛ ولی اساسیترین توسعه و بازسازی و مرمت، در نظام مقدس جمهوری اسلامی صورت پذیرفته است.[11]
در کنار صحن و سرای امامزاده، بازار قدیمی و سرپوشیدهای وجود دارد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تعدادی از اماکن و بناهای پیرامون آستان مقدس خریداری و به مجموعه حرم اضافه شد که هم اکنون حرم امامزاده دارای مسجد، کتابخانه، فضاهای تدارکاتی، بهداشتی، فرهنگی و ... است.
موقوفات امامزاده
آستان مقدس امامزاده جعفر(ع) همانند بسیاری از اماکن مذهبی کشور، دارای موقوفات فراوانی است. موقوفات امامزاده جعفر، شامل موقوفات تجاری، آموزشی، اداری، خدماتی، اراضی کشاورزی و مسکونی، قنات آب و غیره است.
سابقه اولین وقفنامه مکتوب امامزاده به سال 873 ق. میرسد که نام واقف آن، شیخ خضر فرزند درویش جنید رازی است. خاندان جنید رازی که از عارفان مشهور قرن نهم و دهم این دیار به شمار میروند، تا کنون همگی از خادمان و خدمتگزاران امامزاده جعفر بودهاند.
در اینجا لازم است یاد و خاطره حاج شیخ احمد جنیدی،[12] پدر بزرگوار چهار شهید و امام جمعه فقید شهرستان رودسر را گرامی بداریم که خدمات صادقانه و مخلصانه آن بزرگوار همیشه جاویدان خواهد بود؛ مردی که به تعبیر مقام معظم رهبری، از اولیاء الله بود. ایشان هم مانند گذشتگان خود، از خادمان واقعی آن امامزاده جلیل القدر به شمار میرفت و پس از عمری خدمت صادقانه در راه دین و انقلاب اسلامی، دار فانی را وداع گفت و مرقد پاکش در جوار مزار مطهر امامزاده جعفر قرار دارد.
پیشگامان نهضت اسلامی
مردم ورامین و پیشوا مردمی متدین، انقلابی و آگاه هستند و در طول نهضت مقدس اسلامی در حمایت از مرجعیت امام و انقلاب اسلامی از پیشگامان به شمار میروند. در جریان حادثه خونین 15 خرداد و دستگیری حضرت امام خمینی به دست مزدوران پهلوی، مردم این شهر در اعتراض به این اقدام، با پای پیاده عازم تهران بودند که در جلوی پل باقرآباد به گلوله بسته شدند و صدها تن از آنان به درجه رفیع شهادت نایل آمدند. یکی از شاهدان عینی از این واقعه خونین تاریخی چنین نقل میکند:
«ساعت حدود 11 صبح روز پانزدهم خرداد 42 برابر با دوازدهم محرم الحرام بود که جمعیت کثیری از مردم منطقه پیشوا در صحن مطهر حضرت امامزاده جعفر(ع) گرد آمده بودند تا شاهد مراسم خاص روز بنیاسد ـ که فقط در این شهر انجام میشود ـ باشند. در این هنگام ناگاه خبر رسید که حضرت آیت الله العظمی خمینی را دستگیر کردند. تا خبر منتشر شد، همه مردم آماده دفاع از مقام مرجعیت شدند و یکجا از صحن مقدس به قصد تهران حرکت کردند. در این هنگام، پیشنهاد شد که مردم متفرق شوند و با آمادگی بیشتر در ساعت سه بعد از ظهر در صحن مطهر جمع شده و با یک برنامهریزی صحیح حرکت نمایند. اما ساعت دو بعد از ظهر به علت ازدحام بیش از حد جمعیت، بیاختیار حرکت آغاز شد و اولین محل در طول مسیر راه، شهرستان ورامین بود که جمعیت میباید از آنجا عبور میکردند.
تا نزدیکی ورامین از همه روستاها به جمعیت ملحق میشدند و مردم غیور ورامین که خبر دستگیری امام به آنان رسیده بود نیز خود دو کیلومتر به استقبال مردم پیشوا آمدند و به جمع آنها پیوستند و جمعیت عظیمی را تشکیل دادند و به طرف تهران حرکت نمودند و در طول مسیر، شعارهای «خمینی، خمینی، خدا نگهدار تو/ بمیرد، بمیرد، دشمن خونخوار تو»، «مرگ بر این دولت قانون شکن»، «ای شیعیان دستگیر کردند مرجع ما را / خدا براندازد این قوم اعدا را» سر میدادند. و برخی نیز شعار «مرگ بر شاه» را بیان میکردند و نیز در طول مسیر، ذکر «یا حسین» و «صلوات» هیچ گاه قطع نمیشد.
حدود مغرب بود که در نزدیکی پل باقرآباد، با مأمورین رژیم منفور پهلوی رو به رو شدیم. آنان پس از یکی ـ دو اخطار بر روی ما آتش گشودند و در نتیجه جمعی از برادران عزیز ما را در خاک و خون غلطاندند. ما نیز با مقاومت شدید آنها، به عقب رانده شدیم و خسته و نالان و با دلی پر از کینه و بغضِ آن کافران به شهر پیشوا برگشتیم؛ اما در برگشت، چهره شهر عوض شده بود و شهر یک پارچه در عزا، ماتم، ناله، گریه و شیون بود.
آن شب نظامیان حکومت طاغوت، شهر را در محاصره خود داشتند؛ اما صبح که فرا رسید، موج دستگیری دست اندرکاران این حرکت عظیم آغاز شد و طی آن، به وسیله دژخیمان تعداد زیادی از برادران رشید پیشوا و ورامین و روستاهای اطراف روانه زندان گشتند و در آنجا شرایط سختی را تحمل نمودند. سرانجام دستگیرشدگان پس از تحمل دو سال حبس و گرفتاری شدید، از بند آزاد گشتند. لکن مقاومت آنها باعث گردید تا بارقههای انقلاب در درون آنها و نسل جوان شعلهور گردد و سرانجام این نهالهای نوشکفته در 22بهمن سال 1357 به درخت تنومند و پرثمر انقلاب تبدیل گردید و مرجع شیعیان جهان از تبعید، به کشور اسلامی ایران بازگشتند و زمام امور را به دست گرفتند».[13]
ختام مسک
مرقد ملکوتی امامزاده جعفر در پیشوای ورامین همچون خورشید فروزان هماره میدرخشد و هر ساله هزاران نفر از انسانهای دردمند و حاجتمند و بیماران صعب العلاج، مشتاقانه به زیارت این سلاله پاک رسول خدا(ص) میشتابند و بدین وسیله به زندگی و حیات خود، جان و امید میبخشند. کرامات بسیاری از آن امامزاده جلیل القدر (شفایافتن بیماران لاعلاج و...) مشاهده و از معتمدان نقل شده است و شاعران نیز محلی اشعار فراوانی در مدح و منقبت امامزاده جعفر(ع) سرودهاند که نمونهای را در ذیل میآوریم:
پیشوا خلد برین از بارگاه جعفر است
شهر ما خرم از این صحن و سرای جعفر است
شد ز یمن تربت پاکش، مزیّن پیشوا
پیشوا یکسر همه نور و صفای جعفر است
پرچم اسلام و قرآن، دائماًً در اهتزاز
بر فراز گنبد ایزد نمای جعفر است
قدسیان از بهر تعظیمش فرود آورده سر
حور و غلمان، خادم دولت سرای جعفر است
کن نظر با دیده دل، تا خدا را بنگری
مطلع نور خدا، ظلّ همای جعفر است
ای فقیر بیبضاعت، با بصیرت کن نظر
تا ببینی پادشاهان را، گدای جعفر است
هست این در، قبله حاجات ارباب کرم
ملتمس مردان حق، بهر عطای جعفر است
چون که صحن اطهرش گردیده کانون قیام
سنگر این امت قرآن، لوای جعفر است.
پینوشتها_
[1] . فرهنگ دهخدا، علی اکبر دهخدا، ص735؛ آشنایی با سلاله پاکان، امامزاده جعفر بن موسی الکاظم7 پیشوا، حسین اصلانی، ص9و24.
[2] . همان؛ مرکز آمار ایران، شهرستان ورامین، ص3، 7، 18و 19 (سرشماری عمومی نفوس و مسکن مهرماه1365).
[3] . آثار تاریخی طهران، محمد تقی مصطفوی، ج1، ص262؛ «فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی»، نصرت الله مشکاتی، دایرة المعارف تشیع، ج2، ص961. برای آشنایی با موقعیت جغرافیایی و باستانی پیشوا، به کتاب پیشوا، تألیف جعفر رضایی رجوع شود.
[4] . منتهی الآمال، حاج شیخ عباس قمی، ج2، ص223؛ عمدة الطالب، ابن عنبه، ص185 ـ187.
[5] . اعلام الوری بأعلام الهدی، شیخ ابوعلی الفضل بن حسن الطبرسی، ص312؛ الارشاد، شیخ مفید، ترجمه استاد رسولی محلاتی، ج2، ص236؛ الفصول المهمة فی معرفة الائمة، ابن صباغ، علی مالکی مکی، ج2، ص960؛ کشف الغمه، علی بن عیسی اربلی، ج3، ص38.
[6] . ر.ک: منتهی الآمال، ج2، ص223.
[7] . آشنایی با سلاله پاکان، ص43ـ47، (با تلخیص).
[8] . همان، ص86.
[9] . همان، ص44.
[10] . دایرة المعارف تشیع، ج2، ص392.
[11] . برای آشنایی تفصیلی با معماری امامزاده جعفر پیشوا، ر.ک: آشنایی با سلاله پاکان.
[12] . نگارنده، حجت الاسلام والمسلمین جنیدی را از نزدیک زیارت کرده است. او انسانی خدوم و انقلابی بود که بعد از منصوب شدن به سمت امام جمعه شهرستان رودسر استان گیلان، خدمات صادقانه فراوانی را ارائه کرد. وی در تشویق و ترغیب نیروهای بسیجی و اعزام آنان به جبهههای نبرد حق علیه باطل و نیز جمعآوری کمکهای مردمی و یاری رساندن به محرومان جامعه، از فعالان به شمار میرفت. دریغ که خدمات و زحمات مردان بیادعایی همانند او، در جایی به ثبت نرسیده است تا آیندگان بتوانند از چنین کسانی الگو بگیرند! بعد از رحلت آن ولیّ صالح خدا، چهارمین فرزند بزرگوارش که از مجروحان شیمیایی بود، شربت شهادت نوشید و روح مطهرش به عالم ملکوت پرواز کرد.
[13] . نشریه 15 خرداد، ش11، سال 1372، ص72؛ آشنایی با سلاله پاکان، ص35. برای آگاهی تفصیلی قیام مردم ورامین و پیشوا، به کتاب «انقلاب اسلامی در ورامین» مرکز اسناد انقلاب اسلامی، رجوع شود.