منکرات رسانه اى و ....
آرشیو
چکیده
متن
رسانههای جمعی تأثیر به سزا و نقش چشمگیری در شکلگیری فرهنگها و ارزشهای هر جامعه دارند که با پیشرفت فزاینده فناوریها و جریان گسترده اطلاعات در جهان معاصر، و نیز به دلیل پیچیدگیها و توسعه رسانهها در سطح ملّی و فرا ملّی ، توجّه به ظاهرگراییها و تأثیرگذاری آنها در فکر و فرهنگ مخاطبانِ قشرهای مختلف، نقشآفرینی آنها نمود بیشتری یافته و در معرض انحراف قرار گرفته است؛ انحرافاتی چون تجلیل از طاغوتیان و چهرههای نفاق و کفر، به بهانههایی مثل بزرگداشت هنر، علم و ادبیات. از این رو، لازم است عملکرد رسانهها به درستی ارزیابی شود. سعی نگارنده بر این است که آفات پرداخت رسانهها به برخی منکرات رایج را که با ظاهر خیرخواهانه انجام میگیرد، ذکر و تحلیل کند، شاید این زنگ هشدار بتواند مسئولان و مدیران انقلابی را به خود آورد.
رسانههای ملّی (صدا و سیما) به عنوان رسانهای جمعی از امتیاز شکلدهی و تأثیرگذاری بر فرهنگ جامعه برخوردار است، ولی به دلیل پیچیدگیهای ارتباط جمعی و مدیریت پیام، لازمه تحقق چنین امری دقت، تفکر و تأملی عمیق و شایسته است، به ویژه که رسانه ملی نظام اسلامی ایران باید عملکردی داشته باشد که منجر به گسترش ارزشهای دین و انقلاب و بسترساز عبودیت فردی و اجتماعی شود و این هدف، نیازمند پیمودن مسیری طولانی و تلاش علمی فراوانی است تا بدین سان، هم از آرمانهای مطلوب اسلام و انقلاب اسلامی فاصله نگیرد و هم به طاغوتیگری، استبدادگرایی، روشنفکریهای عوام فریب و به ظاهر دینی منجر نگردد.
به عبارت دیگر، رسانه ملی و جمعی، نیازمند طرّاحی و تعیین مدلها و ساختارهای کارآمد به منظور مدیریت پیامها، تصاویر و خدمات رسانهای است.
آفات توجه رسانه به منکرات
از منکراتی که امروزه در برخی رسانههای جمعی دیده میشود، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1. ایجاد زمینه حمایت از بیگانگان و دشمنان دینی در داخل و خارج کشور؛
2. تجلیل از چهرههای طاغوتی به بهانه خدمات علمی، هنری و ادبی؛
3. ایجاد زمینه آزاد اندیشیهای غلط و ترویج نظریههای غیر متخصصانه در دین؛[1]
4. توجه بی حد و حصر و غیر منطقی به عادات جاهلانه و عواطف انسانی، به جای توجه به قانونگرایی و واقعیتهای مذهبی؛
5. توجّه بسیار به تفریح و سرگرمی مخاطبان، به جای سوق دادن اندیشهها به مسائل مهم و جاری زندگی اجتماعی، خانوادگی و ملّی؛
6. رواج پیامهای تبلیغی بیحد و حصر و به دور از ارزشهای اسلامی و آرمانهای انقلابی؛[2]
7. ایجاد شبهههای بسیار درباره انقلاب و نظام اسلامی.[3]
لازمه پیشرفت مطلوب در مسیر ارزشهای اسلامی، این است که رسانه ملی با منکرات شایع یاد شده، مبارزه جدی کند و نقش مؤثر و کارای خویش را در فرهنگسازی، به شیوهای ایدهآل و مترقّی نشان دهد. به همین دلیل، بازنگری و ایجاد خلاقیت و نوآوری در این مجموعه، ضرورتی اجتناب ناپذیر است و میطلبد که نیازهای اساسی این رسانه، در دو حیطه درون و برون سازمانی، مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. البته ابتدا لازم است آثار بسیار منفی گرایش به منکرات در رسانهها و مطبوعات، ذکر و سپس به این موضوع به عنوان راهکار مقابله با منکرات مذکور پرداخته شود. مهمترین آفاتی که ممکن است بر رسانهها عارض شوند، عبارتاند از:
1. دور کردن مردم از هویتگرایی و هویت شناسی خود؛
2. فاصله گرفتن از ارزشها و باورهای مکتبی و رواج ناهنجاریها؛
3. فاصله گرفتن از نقش آگاهسازی و تبدیل شدن آنها به عرصه کنش و واکنشهای غیر منطقی؛[4]
4. غلبه الگوهای مبتنی بر غربگرایی و رواج فرهنگ غربی؛
5. ترویج مدل های ناکارامد و ابزاری، چون: اقتدارگرایی، توسعه ظاهریِ مبتنی بر بازار و جنبههای تجارتی.[5]
راهکار محو منکرات رسانهای
این موضوع به دو بخش قابل تفکیک است: درون سازمانی، برون سازمانی.
1. به نظر میرسد از منظر درون سازمانی، برای مقابله با آفات یاد شده، به طرح کلی نیاز باشد؛ یعنی ارائه فکر برای بهبود و ارتقای کمیت و کیفیت فعالیتهای سازمانی همچون: افزایش راههای صحیح بهرهوری، کاهش هزینهها، عرضه تولیدات یا خدمات جدید و تولید برنامهها و مواد رسانهای با بهرهگیری از روشهای بهتر و بازنگری در روشهای گذشته. همچنین بازنگری در فرایند فعالیت اداری، به همراه کاهش بوروکراسی و تلاش در جهت کیفیت بخشیدن به امور، در کنار بالا بردن دانش و ایجاد تجربهها و تخصصها در میان عناصر و کارکنان مجموعه رسانه.[6]
2. رسانههای جمعی، خصوصاً رسانههای تصویری، با توجّه به نقش ممتاز آنها در شکلدهی افکار عمومی و قدرت فرهنگسازی باید همواره و از جمیع ابعاد بر عملکرد خود نظارت کنند؛ نظارتی که بتواند مجموعه کوششهای رسانهای را در بازگرداندن قدرت و خصلت ارزشی به درون خود کارساز جلوه دهد، نه اینکه کوششهای آن به مثابه عاملی ترسآور و مهیب و تحت سلطه بیگانگان جلوه کند.[7]
به طور کلی، ارزیابی عملکرد در برنامههای رسانهای باید در صدر فعالیتهای رسانه قرار گیرد و در مسیر هدف؛ یعنی معیارهای مصوب، کیفیت مطلوب برنامهها و حفظ هنجارگرایی دینی قدم بردارد.[8]
3. لازم است رسانهها به عنوان وسیلهای برای اشاعه و ترویج صحیح دین، مطرح باشند. همچنین در این جهت، زمینهای برای مشارکت و گفتگوی نسلهای مختلف جامعه فراهم آورند و عامل پرورش و تبلور افکار عمومی جهت انتقال صحیح فرهنگ باشند تا هم تصدیق کننده ارزشها و باورهای مردمی باشند و هم فاصله میان زندگی خصوصی و اجتماعی آنها را کاهش دهند.[9]
4. مبنای برنامه و ارزیابی رسانهای نباید فقط متکی بر قضاوت مخاطبان باشد؛ زیرا اکثریت و عموم مخاطبان، وقوف کامل و جامعی به ارزشها و عوامل تأثیرگذار بر خودشان و نیز توانایی تشخیص حق و باطل بودن را ندارند.[10]
5. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، با صراحت بر ضرورت حاکمیت ارزشها در رسانهها و نیز ابزارهای ارتباط جمعی، تأکید کرده است و بر لزوم حرکت صدا و سیما در جهت روند تکاملی انقلاب اسلامی، اشاعه فرهنگ اسلامی، بهرهگیری از اندیشههای متفاوت در این زمینه، و از طرفی جلوگیری از ترویج خصلتهای تخریبی و ضدّ اسلامی سخن گفته است.
همچنین در ماده 9 قانون اساسنامه سازمان صدا و سیما، بر هدف اصلی سازمان به عنوان «دانشگاهی عمومی»، بر ایجاد محیط مساعد برای تزکیه و تعلیم انسان و رشد فضائل اخلاقی و شتاب بخشیدن به حرکت تکاملی انقلاب اسلامی در سراسر جهان، تأکید شده است.[11]
همفکری با مردم
به لحاظ برون سازمانی، مخاطبان صدا و سیما، مردم هستند و از این منظر، رسانه در همه روز و در خصوصیترین فضاهای زندگی آنها حضور دارد و از جایگاه و اهمیت فراوانی در مواجهه با رسانه برخوردارند.
به عبارت دیگر: سازمان صدا و سیما به عنوان متولّی رسانههای جمعی، میتواند جنبه بیرونی و به تعبیری، خروجی فعالیتهای خویش را به سمتی سوق دهد که نه تنها موجب بروز خلاقیت و نوآوریهای بنیادی در بینندگان و شنوندگان گردد، بلکه با نوآوری در برنامههای ارائه شده، گامی جدی در تثبیت آرمانها و ارزشهای انقلابی و حفظ هویّت اصلی آنها بردارد و این مقصود با کاربردی کردن برنامهها در عرصههای دینی و اجتماعی و ایجاد زمینه برای گسترش همکاریهای مطلوب مردم و رسانه در مسیر ارتقای سطح اندیشه و تفکّر مخاطبان، امکانپذیر و عملی میگردد.[12]
نتیجه
مهم ترین نتیجه این مقاله، آن است که برای مقابله با فساد و ترویج هرج و مرج، باید در ایجاد فضاهای نو و ابتکارات خلاّقانه و مطابق با ارزشهای الهی و شعائر اسلامی در عرصه رسانه، کوشید و در حقیقت فضای رسانه باید به رشد مطلوب فرهنگی و اجتماعی اسلامی کمک کند و این امر ممکن نمی شود مگر اینکه رسانه در درون و برون، وظیفه الهی و مسئولیت اجتماعی خویش را به منصه ظهور رساند.
پینوشتها
1 . مصباح دوستان، رضا صنعتی، قم، نشر همای غدیر، ص 130 ـ 133.
2 . همان؛ مجموعه دروس رشته علوم ارتباطات اجتماعی، هیئت علمی سنجش تکمیلی، تهران، نشر سنجش، ج1، ص 258 ـ 268.
3 . تهاجم شیطانی، م. سلحشور، قم، انتشارات فیضیه، بهار1380ش، ص 37 و 38.
4 . فصلنامه اندیشه صادق، مقاله «رسانه ملی در افق هنجارگرایانه»، جلال غفارّی، ش 24، ص10 ـ 14.
5 . همان، ص18و19؛ مجموعه دروس رشته علوم ارتباطات اجتماعی، ص 293 ـ 295.
6 . ماهنامه رواق هنر و اندیشه، مقاله «نوآوری و رسانه»، وحید حیاتی، ش 23، ص12 و 13.
7 . فصلنامه پژوهش و سنجش، مقاله « نظارت چشم سوم رسانه»، علیاکبر قاضیزاده، ش28، ص46 و 47.
8 . همان، مقاله «مروری بر نقش تحلیل محتوا در نظارت و ارزیابی»، مرضیه رضائیان، ش28، ص85.
9. برگرفته از نوار جلسات پروفسور مولانا در شورای برنامهریزی مرکز طرح و برنامهریزی صدا و سیما، خرداد 1384ش.
10 . وسائل ارتباط جمعی و تغییر ارزشهای اجتماعی، فرامرز رفیعپور، تهران، نشر کتاب فرا، چ1، ص 9 و10.
11 . فصلنامه پژوهشی دانشگاه امام صادق7، مقاله «تعامل دین و رسانه از دیدگاه حقوق»، محسن اسماعیلی، ش21، ص23 ـ 27؛ مقاله «رسانه ملی در افق هنجارگرایانه»، جلال غفاری، شماره 24، ص22و23.
12. برای مطالعه تفصیلی این موضوع ر.ک: فصلنامه رواق هنر و اندیشه، ش23، ص14 ـ 16، مقاله «نوآوری و رسانه».
رسانههای ملّی (صدا و سیما) به عنوان رسانهای جمعی از امتیاز شکلدهی و تأثیرگذاری بر فرهنگ جامعه برخوردار است، ولی به دلیل پیچیدگیهای ارتباط جمعی و مدیریت پیام، لازمه تحقق چنین امری دقت، تفکر و تأملی عمیق و شایسته است، به ویژه که رسانه ملی نظام اسلامی ایران باید عملکردی داشته باشد که منجر به گسترش ارزشهای دین و انقلاب و بسترساز عبودیت فردی و اجتماعی شود و این هدف، نیازمند پیمودن مسیری طولانی و تلاش علمی فراوانی است تا بدین سان، هم از آرمانهای مطلوب اسلام و انقلاب اسلامی فاصله نگیرد و هم به طاغوتیگری، استبدادگرایی، روشنفکریهای عوام فریب و به ظاهر دینی منجر نگردد.
به عبارت دیگر، رسانه ملی و جمعی، نیازمند طرّاحی و تعیین مدلها و ساختارهای کارآمد به منظور مدیریت پیامها، تصاویر و خدمات رسانهای است.
آفات توجه رسانه به منکرات
از منکراتی که امروزه در برخی رسانههای جمعی دیده میشود، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1. ایجاد زمینه حمایت از بیگانگان و دشمنان دینی در داخل و خارج کشور؛
2. تجلیل از چهرههای طاغوتی به بهانه خدمات علمی، هنری و ادبی؛
3. ایجاد زمینه آزاد اندیشیهای غلط و ترویج نظریههای غیر متخصصانه در دین؛[1]
4. توجه بی حد و حصر و غیر منطقی به عادات جاهلانه و عواطف انسانی، به جای توجه به قانونگرایی و واقعیتهای مذهبی؛
5. توجّه بسیار به تفریح و سرگرمی مخاطبان، به جای سوق دادن اندیشهها به مسائل مهم و جاری زندگی اجتماعی، خانوادگی و ملّی؛
6. رواج پیامهای تبلیغی بیحد و حصر و به دور از ارزشهای اسلامی و آرمانهای انقلابی؛[2]
7. ایجاد شبهههای بسیار درباره انقلاب و نظام اسلامی.[3]
لازمه پیشرفت مطلوب در مسیر ارزشهای اسلامی، این است که رسانه ملی با منکرات شایع یاد شده، مبارزه جدی کند و نقش مؤثر و کارای خویش را در فرهنگسازی، به شیوهای ایدهآل و مترقّی نشان دهد. به همین دلیل، بازنگری و ایجاد خلاقیت و نوآوری در این مجموعه، ضرورتی اجتناب ناپذیر است و میطلبد که نیازهای اساسی این رسانه، در دو حیطه درون و برون سازمانی، مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. البته ابتدا لازم است آثار بسیار منفی گرایش به منکرات در رسانهها و مطبوعات، ذکر و سپس به این موضوع به عنوان راهکار مقابله با منکرات مذکور پرداخته شود. مهمترین آفاتی که ممکن است بر رسانهها عارض شوند، عبارتاند از:
1. دور کردن مردم از هویتگرایی و هویت شناسی خود؛
2. فاصله گرفتن از ارزشها و باورهای مکتبی و رواج ناهنجاریها؛
3. فاصله گرفتن از نقش آگاهسازی و تبدیل شدن آنها به عرصه کنش و واکنشهای غیر منطقی؛[4]
4. غلبه الگوهای مبتنی بر غربگرایی و رواج فرهنگ غربی؛
5. ترویج مدل های ناکارامد و ابزاری، چون: اقتدارگرایی، توسعه ظاهریِ مبتنی بر بازار و جنبههای تجارتی.[5]
راهکار محو منکرات رسانهای
این موضوع به دو بخش قابل تفکیک است: درون سازمانی، برون سازمانی.
1. به نظر میرسد از منظر درون سازمانی، برای مقابله با آفات یاد شده، به طرح کلی نیاز باشد؛ یعنی ارائه فکر برای بهبود و ارتقای کمیت و کیفیت فعالیتهای سازمانی همچون: افزایش راههای صحیح بهرهوری، کاهش هزینهها، عرضه تولیدات یا خدمات جدید و تولید برنامهها و مواد رسانهای با بهرهگیری از روشهای بهتر و بازنگری در روشهای گذشته. همچنین بازنگری در فرایند فعالیت اداری، به همراه کاهش بوروکراسی و تلاش در جهت کیفیت بخشیدن به امور، در کنار بالا بردن دانش و ایجاد تجربهها و تخصصها در میان عناصر و کارکنان مجموعه رسانه.[6]
2. رسانههای جمعی، خصوصاً رسانههای تصویری، با توجّه به نقش ممتاز آنها در شکلدهی افکار عمومی و قدرت فرهنگسازی باید همواره و از جمیع ابعاد بر عملکرد خود نظارت کنند؛ نظارتی که بتواند مجموعه کوششهای رسانهای را در بازگرداندن قدرت و خصلت ارزشی به درون خود کارساز جلوه دهد، نه اینکه کوششهای آن به مثابه عاملی ترسآور و مهیب و تحت سلطه بیگانگان جلوه کند.[7]
به طور کلی، ارزیابی عملکرد در برنامههای رسانهای باید در صدر فعالیتهای رسانه قرار گیرد و در مسیر هدف؛ یعنی معیارهای مصوب، کیفیت مطلوب برنامهها و حفظ هنجارگرایی دینی قدم بردارد.[8]
3. لازم است رسانهها به عنوان وسیلهای برای اشاعه و ترویج صحیح دین، مطرح باشند. همچنین در این جهت، زمینهای برای مشارکت و گفتگوی نسلهای مختلف جامعه فراهم آورند و عامل پرورش و تبلور افکار عمومی جهت انتقال صحیح فرهنگ باشند تا هم تصدیق کننده ارزشها و باورهای مردمی باشند و هم فاصله میان زندگی خصوصی و اجتماعی آنها را کاهش دهند.[9]
4. مبنای برنامه و ارزیابی رسانهای نباید فقط متکی بر قضاوت مخاطبان باشد؛ زیرا اکثریت و عموم مخاطبان، وقوف کامل و جامعی به ارزشها و عوامل تأثیرگذار بر خودشان و نیز توانایی تشخیص حق و باطل بودن را ندارند.[10]
5. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، با صراحت بر ضرورت حاکمیت ارزشها در رسانهها و نیز ابزارهای ارتباط جمعی، تأکید کرده است و بر لزوم حرکت صدا و سیما در جهت روند تکاملی انقلاب اسلامی، اشاعه فرهنگ اسلامی، بهرهگیری از اندیشههای متفاوت در این زمینه، و از طرفی جلوگیری از ترویج خصلتهای تخریبی و ضدّ اسلامی سخن گفته است.
همچنین در ماده 9 قانون اساسنامه سازمان صدا و سیما، بر هدف اصلی سازمان به عنوان «دانشگاهی عمومی»، بر ایجاد محیط مساعد برای تزکیه و تعلیم انسان و رشد فضائل اخلاقی و شتاب بخشیدن به حرکت تکاملی انقلاب اسلامی در سراسر جهان، تأکید شده است.[11]
همفکری با مردم
به لحاظ برون سازمانی، مخاطبان صدا و سیما، مردم هستند و از این منظر، رسانه در همه روز و در خصوصیترین فضاهای زندگی آنها حضور دارد و از جایگاه و اهمیت فراوانی در مواجهه با رسانه برخوردارند.
به عبارت دیگر: سازمان صدا و سیما به عنوان متولّی رسانههای جمعی، میتواند جنبه بیرونی و به تعبیری، خروجی فعالیتهای خویش را به سمتی سوق دهد که نه تنها موجب بروز خلاقیت و نوآوریهای بنیادی در بینندگان و شنوندگان گردد، بلکه با نوآوری در برنامههای ارائه شده، گامی جدی در تثبیت آرمانها و ارزشهای انقلابی و حفظ هویّت اصلی آنها بردارد و این مقصود با کاربردی کردن برنامهها در عرصههای دینی و اجتماعی و ایجاد زمینه برای گسترش همکاریهای مطلوب مردم و رسانه در مسیر ارتقای سطح اندیشه و تفکّر مخاطبان، امکانپذیر و عملی میگردد.[12]
نتیجه
مهم ترین نتیجه این مقاله، آن است که برای مقابله با فساد و ترویج هرج و مرج، باید در ایجاد فضاهای نو و ابتکارات خلاّقانه و مطابق با ارزشهای الهی و شعائر اسلامی در عرصه رسانه، کوشید و در حقیقت فضای رسانه باید به رشد مطلوب فرهنگی و اجتماعی اسلامی کمک کند و این امر ممکن نمی شود مگر اینکه رسانه در درون و برون، وظیفه الهی و مسئولیت اجتماعی خویش را به منصه ظهور رساند.
پینوشتها
1 . مصباح دوستان، رضا صنعتی، قم، نشر همای غدیر، ص 130 ـ 133.
2 . همان؛ مجموعه دروس رشته علوم ارتباطات اجتماعی، هیئت علمی سنجش تکمیلی، تهران، نشر سنجش، ج1، ص 258 ـ 268.
3 . تهاجم شیطانی، م. سلحشور، قم، انتشارات فیضیه، بهار1380ش، ص 37 و 38.
4 . فصلنامه اندیشه صادق، مقاله «رسانه ملی در افق هنجارگرایانه»، جلال غفارّی، ش 24، ص10 ـ 14.
5 . همان، ص18و19؛ مجموعه دروس رشته علوم ارتباطات اجتماعی، ص 293 ـ 295.
6 . ماهنامه رواق هنر و اندیشه، مقاله «نوآوری و رسانه»، وحید حیاتی، ش 23، ص12 و 13.
7 . فصلنامه پژوهش و سنجش، مقاله « نظارت چشم سوم رسانه»، علیاکبر قاضیزاده، ش28، ص46 و 47.
8 . همان، مقاله «مروری بر نقش تحلیل محتوا در نظارت و ارزیابی»، مرضیه رضائیان، ش28، ص85.
9. برگرفته از نوار جلسات پروفسور مولانا در شورای برنامهریزی مرکز طرح و برنامهریزی صدا و سیما، خرداد 1384ش.
10 . وسائل ارتباط جمعی و تغییر ارزشهای اجتماعی، فرامرز رفیعپور، تهران، نشر کتاب فرا، چ1، ص 9 و10.
11 . فصلنامه پژوهشی دانشگاه امام صادق7، مقاله «تعامل دین و رسانه از دیدگاه حقوق»، محسن اسماعیلی، ش21، ص23 ـ 27؛ مقاله «رسانه ملی در افق هنجارگرایانه»، جلال غفاری، شماره 24، ص22و23.
12. برای مطالعه تفصیلی این موضوع ر.ک: فصلنامه رواق هنر و اندیشه، ش23، ص14 ـ 16، مقاله «نوآوری و رسانه».