رسانه و ده ها سوال
آرشیو
چکیده
متن
به فرموده حضرت رسول(ص):
«سؤال، کلید گنج علم و معرفت است».[1]
«پرسشگری»، دامنه علوم و معارف بشری را گسترش میدهد و در روایات ما به خوب پرسیدن و «حُسن السؤال» تأکید شده است. به قول مولانا در مثنوی:
هم سؤال از علم خیزد، هم جواب
همچنانکه خار و گل از خاک و آب[2]
برای تعمیق مباحث دینی و رهیافت به تازههای علوم و معارف، «طرح سؤال» یکی از بهترین شیوههاست.
برای پژوهشگران، مواجهه با سؤال، انگیزه تحقیق ایجاد میکند و نوع سؤال، سهم عمدهای در رسیدن به «جوابهای خاص» دارد.
اگر ذهن محقّق برای کاوش درباره موضوعی بسته یا خسته باشد، یا نداند در چه محور و جهتی باید در منابع و دلایل و اسناد بگردد، وقتی سؤالی طرح میشود، ذهن او فعّال میشود و از رهگذر «تداعی معانی»، در مسیر تحقیق و نظریهپردازی و پاسخیابی قرار میگیرد.
از این رو، مناسب است که در ویژهنامه «اخلاق رسانهای» از این شیوه استفاده شود. آنچه در پیمیآید، مجموعهای از سؤالاتی است که در عرصه کار مطبوعاتی و اطلاعرسانی مطرح است، یا میتواند مطرح شود و کاوش برای یافتن پاسخ و ارائه آن، حوزه معارف دینی در عرصه چاپ و نشر را عمق و غنا میبخشد. با هم این سؤالها را مرور میکنیم:
1. اگر گوینده خبر، به دروغ بودن آن مطمئن نیست و در صدق آن هم تردید دارد، آیا میتواند آن را نقل کند؟
2. دروغ به قصد مزاح و شوخی و طنز، چه حکمی دارد؟
3. آیا دروغ تنها در گفتنیها و شنیدنیها است، یا دروغ در نوشتهها، علایم، اشارات، تابلوها، آگهیها و تصویرسازیها هم مطرح است؟
4. آیا موارد استثنا شده در دروغ، اشاعه و ترویج دروغگویی نیست؟
5. فرهنگِ «دروغ مصلحت آمیز، به از راستِ فتنه انگیز» تا چه حد مبنای دینی دارد؟
6. آیا مراعات حقوق مؤلّفین و قانون «کپیرایت» شرعاً الزامی است؟ دلیل آن چیست؟
7. چاپ و نشر کلمات مستهجن و خلاف عفت عمومی و رکیک، چه حکمی دارد؟
8. در چه مواردی میتوان جلوی نشر اخبار را گرفت؟
9. حکم شرعی «سرقت ادبی» و عدم ذکر منبع و مأخذ منقولات چیست؟
10. آیا تهمت به شخصیتهای حقوقی، مثل تهمت و افترا به شخصیتهای حقیقی است؟ دلیل آن چیست؟
11. درج خبرها و تحلیلهایی که محتوای تهمت دارد، چه صورتی دارد؟
12. اگر خبر و گزارشی محتوای توهین و استهزا باشد، نشر آن مجاز است؟
13. ملاک در توهین و هتک حرمت نسبت به اشخاص چیست؟ برداشت شخصی یا قضاوت عمومی؟
14. معیار شرعی نشر مجلاّت طنز و کاریکاتور، ستونهای فکاهی و برنامههای طنز در صدا و سیما و فیلمها و سریالها چیست؟
15. اگر کسی از حق شخصی خود بگذرد، باز هم دیگران میتوانند او را غیبت و مسخره کنند و با تقلید صدا یا حرکات و رفتار، او را دست بیندازند؟ آیا این حق، قابل گذشت است؟
16. میزان در «تجاهر به فسق» که مجوّز غیبت است، چیست؟ آیا شامل متجاهرین به فسق و گناه در خارج از کشور هم میشود؟ هر چند در داخل مراعات کنند؟
17. اگر کسی در جامعه و در سطح عموم، مورد ملعبه و مضحکه و طنز قرار گیرد، میتوان او را استهزا کرد؟
18. آیا نهی از تجسّس در امور شخصی دیگران، شامل نهادهای حکومتی و اجرایی هم میشود؟
19. حرمت افشای اسرار، خاصّ اسرار شخصی است، یا شامل اسرار نهادهای مملکتی و ادارات دولتی و مراکز پژوهشی و مؤسسات تحقیقاتی هم میشود؟
20. نشر آمار جرایم و مفاسد و بزهکاریها در رسانههای عمومی و مطبوعات، جایز است؟ به خصوص اگر جنبه اشاعه فحشا پیدا کند؟
21. اگر درج اخبار و گزارشهای جنایی و دزدیها و فریبها، حسّ بیاعتمادی و ناامنی و هراس ایجاد کند، مجاز است؟ آیا میتوان محتوای همه پروندههای جنایی را رسانهای کرد و به اطلاع عموم رساند؟
22. درج سابقه افراد، در بررسیهای اجتماعی و ارزیابی صلاحیتها در استخدام و گزینش، چه حکمی دارد؟
23. نهادهای اطلاعاتی و انتظامی تا چه محدودهای مجاز به ارائه سوابق کیفری یا مفاسد اخلاقی اشخاص به مراکز استفسار کنندهاند؟ مرز حفظ آبروی مردم تا کجاست؟
24. آیا چاپ و نشر و پخش گزارشها و فیلمهایی که بر خانوادهها و کودکان تأثیر منفی و هراس انگیز و سلب آرامش روانی دارد، جایز است؟
25. گزارشها و مستندهایی را که ایجاد خودباختگی در برابر غرب میکند و احساس حقارت در خویش را پدید میآورد، میتوان از رسانههای عمومی پخش کرد؟
26. اگر نشر اخباری به صورت «افشاگری» یا «هشدارهای اجتماعی»، بد آموزی داشته باشد و مخاطبان یا خوانندگان را با راههای فساد آشنا کند، چه حکمی دارد؟ اگر به سستی اعتقادات بیانجامد، چه حکمی دارد؟
27. پخش و درج آگهیهای تجاری و بازرگانی، اگر سبب تقویت شرکتها و دولتهای ضد اسلامی شود، چگونه است؟
28. آیا میتوان به بهانه تضارب آراء و گفتمانهای علمی، مطالب خلاف اسلام و شبههانگیز را در مطبوعات چاپ کرد؟
29. در شرایط کنونی که اینترنت و سایتها و وبلاگها فعال و متنوّعاند، باز هم «حرمت نشر کتب ضلال» موضوعیّت دارد؟ آیا «فضای مجازی» حکم «فضای حقیقی» را دارد؟
30. آیا سر زدن به سایتهای انحرافی مثل خواندن کتب ضلال، حرام است؟
31. چاپ و نشر شایعات و گزارشهای تأیید نشده، چه صورتی دارد؟
32. مرز میان «تضعیف نظام» که حرام است و «انتقاد سازنده» که لازم و مفید است، چیست؟
33. آیا نشر اخبار و اطلاعات محرمانه که زمان آن سپری شده و به اصطلاح «سوخته» است، جایز است؟
34. یک نوشته و کتاب، در چه صورت مصداق «تشویش اذهان» میشود؟
35. اگر نویسندهای قصد بد و سوء نیت ندارد، ولی از نوشته او «سوء برداشت» میشود، آیا او مقصّر است؟ آیا مسؤول برداشتهای غلط دیگران است؟
36. درج آگهیها و چاپ تبلیغاتی که فرهنگ مصرفگرایی و تجمّل و مد پرستی را دامن میزند، آیا جایز است؟
37. چاپ لطیفهها، جوکها و طنزهایی که اهل یک زبان یا قومیّت و منطقه را تحقیر میکند، چه حکمی دارد؟
38. آیا حمایت مطبوعات و نشریّات و روزنامههایی که برخلاف مصالح اسلام و انقلاب تلاش میکنند، از طریق بیتالمال و بودجه ملّی و نهادهای دولتی جایز است؟
39. مبنای لغو امتیاز یا تعطیلی نشریات دگراندیش و اشاعه دهنده افکار ضدّ نظام چیست؟
40. اگر نشریهای به هر دلیل توقیف شد، چه کسی در برابر بیکاری کارکنان و حقوقبگیران و ضررهای مالی آن مسؤول است؟
41. آیا میتوان «اطلاعرسانی» را انحصاری کرد؟ آیا میتوان بر اجازه نقل خبر، پول دریافت کرد؟
42. آنان که در رسانهها و مطبوعاتِ مسألهدار و ضدّ نظام کار میکنند، آیا شغل و درآمدشان حرام است؟
43. درج تیترهای تحریک کننده در صفحه اوّل جراید، که منطبق با متن خبر و مطلب داخل نشریه نیست، چه حکمی دارد؟ آیا مصداق دروغ و فریب است؟
44. آیا «غیبت مکتوب» هم در حکم غیبت شفاهی و زبانی است؟
45. چاپ تصاویر ورزش زنان در رشتههای مختلف، اگر بدحجاب و تحریککننده نباشد، چه حکمی دارد؟
46. خریدن مطبوعات و نشریات فاسد و شبههانگیز و ضدّ اخلاق یا نظام، جایز است؟
47. آیا ردّ و بدل کردن «اس، ام، اس» و «بلوتوث»هایی که محتوای فاسد، توهین و استهزا و هتک حرمت دارد و صرفاً به قصد تبادل اطلاعات انجام میگیرد، جایز است؟
48. آیا بدون اجازه و رضایت کسی، میتوان توسّط گوشی تلفن همراه یا دوربین از او عکس و فیلم گرفت؟
49. نشر هر چیز، به صرف اینکه «هست» و «واقعیت دارد»، آیا مجاز است؟
50. فیلترینگ برخی سایتها یا «هک»کردن آنها جایز است؟
51. نقل مطالب تأیید نشده و استناد به «گفته میشود»، یا «محافل آگاه» یا «منابع مطلع» چه صورتی دارد؟
52. میزان دخل و تصرّف جراید و مطبوعات در مقالهها و آثار نویسندگان تا چه حدّ است؟ ویراستار تا چه حدّ میتواند عبارات یک نویسنده را تغییر دهد؟
53. آیا میتوان در نقد نوشتهای که اهانت و توهین و با کلمات رکیک است، از همان ادبیّات استفاده کرد؟ آیا اینجا جای «مقابله به مثل» است؟
54. آنان که نوشته و اثر دیگری را به نام خود به جراید یا انتشارات میفرستند و در مقابل آن، وجهی دریافت میکنند، آیا این پول حلال است؟
55. کسی اثر دیگری را به نام خود به همایش یا مسابقهای فرستاده و چون ممتاز شناخته شده، سکّهای دریافت کرده است. آیا میتواند در آن تصرّف کند، یا باید به صاحب اصلی مقاله برگرداند؟
56. آیا «هجو» چهرههای سیاسی دشمنان (به صور شعر، طنز، مقاله، کاریکاتور، فیلم و ..) جایز است؟
57. بزرگنمایی برخی از حوادث اجتماعی بیش از آنچه که هست، آیا مصداق دروغ است؟
58. آیا میتوان تبلیغات دروغین را به نام «جنگ روانی علیه دشمن» پذیرفت؟
59. محدوده و قلمرو «توریه» چیست و تا کجاست؟
60. اگر «راستگویی» و «درست نویسی» ، بهانه به دست مخالفان دهد و زمینهساز تبلیغات سوء گردد، باز هم یک ارزش محسوب میشود؟ آیا «هر راست نباید گفت» درست است؟
61. «سبّ» در چه مورد و شرایطی و نسبت به چه کسانی ناروا و حرام است؟ توهین به مقدّسات چه حکمی دارد؟
62. آیا میتوان مصاحبهای ساختگی با خدا ، پیامبر و معصومین نوشت و منتشر کرد؟
63. در رمان و داستاننویسی، تا چه حد میتوان به یک واقعه افزود؟ آیا «فضاسازی» حدّ معینی دارد؟ اساساً آیا نوشتن داستانهای تخیّلی و ساختگی جایز است؟
64. آیا برای افزایش تیراژ و مشتری و خواننده، میتوان تیترهای جنجالی یا مطالب غیر واقعی منتشر کرد؟
65. آیا «اطلاعرسانی آزاد»، صحیح و مشروع است؟
***
امید است این سؤالها و پرسشهای مشابه و همگون، توجه پژوهشگران و محقّقان و صاحبنظران عرصه فقه و معارف دینی را جلب کند و با بحثهای علمی و مجتهدانه پیرامون این مسائل و موضوعات، برای رسیدن به مرزهای «اخلاق مطبوعاتی» و چهارچوب فقه رسانههای جمعی (صوتی ـ تصویری ـ چاپی و ...) راهگشا باشد.
پینوشتها
1 . العلم خزائن و مفتاحها السؤال (تحف العقول، ص41).
2 . مثنوی، دفتر چهارم، بیت 3009.
«سؤال، کلید گنج علم و معرفت است».[1]
«پرسشگری»، دامنه علوم و معارف بشری را گسترش میدهد و در روایات ما به خوب پرسیدن و «حُسن السؤال» تأکید شده است. به قول مولانا در مثنوی:
هم سؤال از علم خیزد، هم جواب
همچنانکه خار و گل از خاک و آب[2]
برای تعمیق مباحث دینی و رهیافت به تازههای علوم و معارف، «طرح سؤال» یکی از بهترین شیوههاست.
برای پژوهشگران، مواجهه با سؤال، انگیزه تحقیق ایجاد میکند و نوع سؤال، سهم عمدهای در رسیدن به «جوابهای خاص» دارد.
اگر ذهن محقّق برای کاوش درباره موضوعی بسته یا خسته باشد، یا نداند در چه محور و جهتی باید در منابع و دلایل و اسناد بگردد، وقتی سؤالی طرح میشود، ذهن او فعّال میشود و از رهگذر «تداعی معانی»، در مسیر تحقیق و نظریهپردازی و پاسخیابی قرار میگیرد.
از این رو، مناسب است که در ویژهنامه «اخلاق رسانهای» از این شیوه استفاده شود. آنچه در پیمیآید، مجموعهای از سؤالاتی است که در عرصه کار مطبوعاتی و اطلاعرسانی مطرح است، یا میتواند مطرح شود و کاوش برای یافتن پاسخ و ارائه آن، حوزه معارف دینی در عرصه چاپ و نشر را عمق و غنا میبخشد. با هم این سؤالها را مرور میکنیم:
1. اگر گوینده خبر، به دروغ بودن آن مطمئن نیست و در صدق آن هم تردید دارد، آیا میتواند آن را نقل کند؟
2. دروغ به قصد مزاح و شوخی و طنز، چه حکمی دارد؟
3. آیا دروغ تنها در گفتنیها و شنیدنیها است، یا دروغ در نوشتهها، علایم، اشارات، تابلوها، آگهیها و تصویرسازیها هم مطرح است؟
4. آیا موارد استثنا شده در دروغ، اشاعه و ترویج دروغگویی نیست؟
5. فرهنگِ «دروغ مصلحت آمیز، به از راستِ فتنه انگیز» تا چه حد مبنای دینی دارد؟
6. آیا مراعات حقوق مؤلّفین و قانون «کپیرایت» شرعاً الزامی است؟ دلیل آن چیست؟
7. چاپ و نشر کلمات مستهجن و خلاف عفت عمومی و رکیک، چه حکمی دارد؟
8. در چه مواردی میتوان جلوی نشر اخبار را گرفت؟
9. حکم شرعی «سرقت ادبی» و عدم ذکر منبع و مأخذ منقولات چیست؟
10. آیا تهمت به شخصیتهای حقوقی، مثل تهمت و افترا به شخصیتهای حقیقی است؟ دلیل آن چیست؟
11. درج خبرها و تحلیلهایی که محتوای تهمت دارد، چه صورتی دارد؟
12. اگر خبر و گزارشی محتوای توهین و استهزا باشد، نشر آن مجاز است؟
13. ملاک در توهین و هتک حرمت نسبت به اشخاص چیست؟ برداشت شخصی یا قضاوت عمومی؟
14. معیار شرعی نشر مجلاّت طنز و کاریکاتور، ستونهای فکاهی و برنامههای طنز در صدا و سیما و فیلمها و سریالها چیست؟
15. اگر کسی از حق شخصی خود بگذرد، باز هم دیگران میتوانند او را غیبت و مسخره کنند و با تقلید صدا یا حرکات و رفتار، او را دست بیندازند؟ آیا این حق، قابل گذشت است؟
16. میزان در «تجاهر به فسق» که مجوّز غیبت است، چیست؟ آیا شامل متجاهرین به فسق و گناه در خارج از کشور هم میشود؟ هر چند در داخل مراعات کنند؟
17. اگر کسی در جامعه و در سطح عموم، مورد ملعبه و مضحکه و طنز قرار گیرد، میتوان او را استهزا کرد؟
18. آیا نهی از تجسّس در امور شخصی دیگران، شامل نهادهای حکومتی و اجرایی هم میشود؟
19. حرمت افشای اسرار، خاصّ اسرار شخصی است، یا شامل اسرار نهادهای مملکتی و ادارات دولتی و مراکز پژوهشی و مؤسسات تحقیقاتی هم میشود؟
20. نشر آمار جرایم و مفاسد و بزهکاریها در رسانههای عمومی و مطبوعات، جایز است؟ به خصوص اگر جنبه اشاعه فحشا پیدا کند؟
21. اگر درج اخبار و گزارشهای جنایی و دزدیها و فریبها، حسّ بیاعتمادی و ناامنی و هراس ایجاد کند، مجاز است؟ آیا میتوان محتوای همه پروندههای جنایی را رسانهای کرد و به اطلاع عموم رساند؟
22. درج سابقه افراد، در بررسیهای اجتماعی و ارزیابی صلاحیتها در استخدام و گزینش، چه حکمی دارد؟
23. نهادهای اطلاعاتی و انتظامی تا چه محدودهای مجاز به ارائه سوابق کیفری یا مفاسد اخلاقی اشخاص به مراکز استفسار کنندهاند؟ مرز حفظ آبروی مردم تا کجاست؟
24. آیا چاپ و نشر و پخش گزارشها و فیلمهایی که بر خانوادهها و کودکان تأثیر منفی و هراس انگیز و سلب آرامش روانی دارد، جایز است؟
25. گزارشها و مستندهایی را که ایجاد خودباختگی در برابر غرب میکند و احساس حقارت در خویش را پدید میآورد، میتوان از رسانههای عمومی پخش کرد؟
26. اگر نشر اخباری به صورت «افشاگری» یا «هشدارهای اجتماعی»، بد آموزی داشته باشد و مخاطبان یا خوانندگان را با راههای فساد آشنا کند، چه حکمی دارد؟ اگر به سستی اعتقادات بیانجامد، چه حکمی دارد؟
27. پخش و درج آگهیهای تجاری و بازرگانی، اگر سبب تقویت شرکتها و دولتهای ضد اسلامی شود، چگونه است؟
28. آیا میتوان به بهانه تضارب آراء و گفتمانهای علمی، مطالب خلاف اسلام و شبههانگیز را در مطبوعات چاپ کرد؟
29. در شرایط کنونی که اینترنت و سایتها و وبلاگها فعال و متنوّعاند، باز هم «حرمت نشر کتب ضلال» موضوعیّت دارد؟ آیا «فضای مجازی» حکم «فضای حقیقی» را دارد؟
30. آیا سر زدن به سایتهای انحرافی مثل خواندن کتب ضلال، حرام است؟
31. چاپ و نشر شایعات و گزارشهای تأیید نشده، چه صورتی دارد؟
32. مرز میان «تضعیف نظام» که حرام است و «انتقاد سازنده» که لازم و مفید است، چیست؟
33. آیا نشر اخبار و اطلاعات محرمانه که زمان آن سپری شده و به اصطلاح «سوخته» است، جایز است؟
34. یک نوشته و کتاب، در چه صورت مصداق «تشویش اذهان» میشود؟
35. اگر نویسندهای قصد بد و سوء نیت ندارد، ولی از نوشته او «سوء برداشت» میشود، آیا او مقصّر است؟ آیا مسؤول برداشتهای غلط دیگران است؟
36. درج آگهیها و چاپ تبلیغاتی که فرهنگ مصرفگرایی و تجمّل و مد پرستی را دامن میزند، آیا جایز است؟
37. چاپ لطیفهها، جوکها و طنزهایی که اهل یک زبان یا قومیّت و منطقه را تحقیر میکند، چه حکمی دارد؟
38. آیا حمایت مطبوعات و نشریّات و روزنامههایی که برخلاف مصالح اسلام و انقلاب تلاش میکنند، از طریق بیتالمال و بودجه ملّی و نهادهای دولتی جایز است؟
39. مبنای لغو امتیاز یا تعطیلی نشریات دگراندیش و اشاعه دهنده افکار ضدّ نظام چیست؟
40. اگر نشریهای به هر دلیل توقیف شد، چه کسی در برابر بیکاری کارکنان و حقوقبگیران و ضررهای مالی آن مسؤول است؟
41. آیا میتوان «اطلاعرسانی» را انحصاری کرد؟ آیا میتوان بر اجازه نقل خبر، پول دریافت کرد؟
42. آنان که در رسانهها و مطبوعاتِ مسألهدار و ضدّ نظام کار میکنند، آیا شغل و درآمدشان حرام است؟
43. درج تیترهای تحریک کننده در صفحه اوّل جراید، که منطبق با متن خبر و مطلب داخل نشریه نیست، چه حکمی دارد؟ آیا مصداق دروغ و فریب است؟
44. آیا «غیبت مکتوب» هم در حکم غیبت شفاهی و زبانی است؟
45. چاپ تصاویر ورزش زنان در رشتههای مختلف، اگر بدحجاب و تحریککننده نباشد، چه حکمی دارد؟
46. خریدن مطبوعات و نشریات فاسد و شبههانگیز و ضدّ اخلاق یا نظام، جایز است؟
47. آیا ردّ و بدل کردن «اس، ام، اس» و «بلوتوث»هایی که محتوای فاسد، توهین و استهزا و هتک حرمت دارد و صرفاً به قصد تبادل اطلاعات انجام میگیرد، جایز است؟
48. آیا بدون اجازه و رضایت کسی، میتوان توسّط گوشی تلفن همراه یا دوربین از او عکس و فیلم گرفت؟
49. نشر هر چیز، به صرف اینکه «هست» و «واقعیت دارد»، آیا مجاز است؟
50. فیلترینگ برخی سایتها یا «هک»کردن آنها جایز است؟
51. نقل مطالب تأیید نشده و استناد به «گفته میشود»، یا «محافل آگاه» یا «منابع مطلع» چه صورتی دارد؟
52. میزان دخل و تصرّف جراید و مطبوعات در مقالهها و آثار نویسندگان تا چه حدّ است؟ ویراستار تا چه حدّ میتواند عبارات یک نویسنده را تغییر دهد؟
53. آیا میتوان در نقد نوشتهای که اهانت و توهین و با کلمات رکیک است، از همان ادبیّات استفاده کرد؟ آیا اینجا جای «مقابله به مثل» است؟
54. آنان که نوشته و اثر دیگری را به نام خود به جراید یا انتشارات میفرستند و در مقابل آن، وجهی دریافت میکنند، آیا این پول حلال است؟
55. کسی اثر دیگری را به نام خود به همایش یا مسابقهای فرستاده و چون ممتاز شناخته شده، سکّهای دریافت کرده است. آیا میتواند در آن تصرّف کند، یا باید به صاحب اصلی مقاله برگرداند؟
56. آیا «هجو» چهرههای سیاسی دشمنان (به صور شعر، طنز، مقاله، کاریکاتور، فیلم و ..) جایز است؟
57. بزرگنمایی برخی از حوادث اجتماعی بیش از آنچه که هست، آیا مصداق دروغ است؟
58. آیا میتوان تبلیغات دروغین را به نام «جنگ روانی علیه دشمن» پذیرفت؟
59. محدوده و قلمرو «توریه» چیست و تا کجاست؟
60. اگر «راستگویی» و «درست نویسی» ، بهانه به دست مخالفان دهد و زمینهساز تبلیغات سوء گردد، باز هم یک ارزش محسوب میشود؟ آیا «هر راست نباید گفت» درست است؟
61. «سبّ» در چه مورد و شرایطی و نسبت به چه کسانی ناروا و حرام است؟ توهین به مقدّسات چه حکمی دارد؟
62. آیا میتوان مصاحبهای ساختگی با خدا ، پیامبر و معصومین نوشت و منتشر کرد؟
63. در رمان و داستاننویسی، تا چه حد میتوان به یک واقعه افزود؟ آیا «فضاسازی» حدّ معینی دارد؟ اساساً آیا نوشتن داستانهای تخیّلی و ساختگی جایز است؟
64. آیا برای افزایش تیراژ و مشتری و خواننده، میتوان تیترهای جنجالی یا مطالب غیر واقعی منتشر کرد؟
65. آیا «اطلاعرسانی آزاد»، صحیح و مشروع است؟
***
امید است این سؤالها و پرسشهای مشابه و همگون، توجه پژوهشگران و محقّقان و صاحبنظران عرصه فقه و معارف دینی را جلب کند و با بحثهای علمی و مجتهدانه پیرامون این مسائل و موضوعات، برای رسیدن به مرزهای «اخلاق مطبوعاتی» و چهارچوب فقه رسانههای جمعی (صوتی ـ تصویری ـ چاپی و ...) راهگشا باشد.
پینوشتها
1 . العلم خزائن و مفتاحها السؤال (تحف العقول، ص41).
2 . مثنوی، دفتر چهارم، بیت 3009.