آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

مسلمان قبل از هر چیز باید در این اندیشه باشد که کارش چگونه مورد رضایت خدا قرار می‌گیرد و لازمه چنین هدفی آن است که احکام و وظایف خود را در زمینه کار خود بشناسد تا بتواند در عمل آنها را اجرا کند. از این رو، امیرمؤمنان(ع) فرمود:
«یا معشر التجّار الفقه ثم المتجر، الفقه ثم المتجر، الفقه ثم المتجر...؛[1] ای جامعه تجار و معامله‌گر! اوّل یادگیری مسائل شرعی تجارت، بعد تجارت»، و این جمله را سه بار تکرار کرد.
پس اولین وظیفه در تجارت و معامله، آموختن احکام شرعی و بعد تلاش برای عمل به آن است تا داد و ستد به صورت صحیح انجام گیرد و اموالی که از آن راه به دست می‌آید، حلال باشد و بتواند در آنها تصرف کند. اما چنانچه دقت کافی در یادگرفتن احکام شرعی نداشته باشد و معامله به صورت باطل انجام گیرد، اموال به دست آمده نیز حرام خواهد بود و تصرف و استفاده از آن جایز نیست و اگر خود یا خانواده‌اش از آن مال حرام استفاده کند، اثر سوء خود را خواهد گذاشت. به علاوه، در قیامت هم مورد بازخواست خواهد بود. از این رو، امام راحل و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی در این زمینه می‌فرماید:
«واجب است بر هر کسی که تجارت می‌کند و سایر معاملات را انجام می‌دهد، احکام شرعی آنها را و مسائل مربوط به آنها را یاد بگیرد تا معاملات و تجارت‌های صحیح و باطل را بشناسد».[2]
مستحبات معامله
آداب و دستورهایی نیز در این باره بیان شده است که شایسته است مسلمان آنها را مراعات کند تا رنگ عبادت و بندگی به معامله بدهد و خداوند مهربان هم از او راضی و خشنود باشد.
امام خمینی(قدس سره) می‌فرماید:
«تجارت و کسب، آدابی دارد که بعضی از آنها مستحب است که بهتر است آنها را انجام دهد و بعضی مکروه است که بهتر است آنها را ترک کند».
سپس مهم‌ترین آداب مستحب تجارت را چنین بر می‌شمرد:
1. در معامله میانه‌رو باشد؛ یعنی از طرفی حریص نباشد و از طرف دیگر، سهل‌انگار و بی‌تفاوت و بی‌حال هم نباشد؛ به طوری که در تنگنا قرار گیرد.
2. اگر طرف معامله پشیمان شد، معامله را فسخ کند و سخت‌گیری نکند.
3. از نظر قیمت با همه خریداران یکسان برخورد کند و با یک قیمت بفروشد، نه اینکه به کسی که چانه می‌زند، ارزان‌تر بفروشد و به کسی که چانه نمی‌زند، گران‌تر بفروشد. به تعبیر دیگر، قیمت مقطوع داشته باشد تا در نتیجه نه خود را اذیت کند، نه دیگران را.
بعد امام اضافه می‌کند: «آری، مانعی ندارد که در مورد کسی که دارای تقوا و فضیلت اخلاقی است، فرق بگذارد و از او کمتر بگیرد».
4. هنگامی که جنس را تحویل می‌گیرد، کم بگیرد و موقعی که جنس را به کسی می‌دهد، بیشتر تحویل دهد و یا به تعبیر دیگر، جنس را کامل‌تر تحویل دهد.
امور مکروه در معامله
در معامله برخی امور هم مکروه است؛ یعنی بهتر است آنها را ترک کند که تعدادی از آنها از این قرار است:
1. فروشنده جنس خود را تعریف کند (البته بیش از آنچه هست).
2. مشتری «در معاملات کلا به کلا» از جنس خود (بیش از اندازه) تعریف کند.
3. قَسَم راست برای خرید و فروش بخورد. روشن است که قسم دروغ، حرام است و جایز نیست.
4. فروختن جنس در جایی که عیب جنس را پنهان می‌کند.
5. گرفتن سود از شخص مؤمن مگر به مقدار ضروری.
6. دریافت سود از کسی که به او وعده احسان داده است، مگر به مقدار ضروری.
7. عرضه کردن کالا بین طلوع فجر و طلوع آفتاب.
8. ورود به بازار قبل از همه و خروج از بازار بعد از همه.
9. معامله با افرادی که به حرف و وعده خود اهمیت نمی‌دهند.
10. تقاضای پایین آوردن قیمت بعد از قرارداد.
11. وارد شدن در معامله کسی که مشغول معامله است که بعضی آن را حرام دانسته‌اند.
12. رفتن به استقبال کاروان بازرگانان که کالای تجاری وارد می‌کنند و با شرایط خاص آن.[3]
دو نکته
در اینجا لازم است دو نکته اساسی و مهم هم مورد توجه قرار گیرد:
اول اینکه علاوه بر این دستورها و وظایف ویژه‌ای که باید در معاملات رعایت شوند، انسان به دستورهای عمومی و واجبات دیگر نیز در جای خود عمل کند تا این خدمات به عنوان عبادت به حساب آیند و به اجر و پاداش الهی دست یابد.
دوم اینکه در معاملات و فعالیت‌های خود برخورد اسلامی و انسانی را در هر حال با همه کس به کار بندد و از هر گونه کار حرام از قبیل دروغ‌گویی، تهمت و بهتان، چاپلوسی، کلاه‌برداری و حقه‌بازی، قسم خوردن بپرهیزد و با صداقت و خوش‌رویی و متانت عمل کند و روزی و برکت معامله را از خدا بخواهد.
بازار اسلامی
امیرمؤمنان(ع) وقتی در بازار می‌گشت، این چنین می‌فرمود:
«ای تاجران! از خدا طلب خیر کنید، و با سهل و آسان‌گیری برکت بجویید، و در جایگاه به خریداران نزدیک شوید، و به حلم و بردباری خود را زینت دهید، و از سوگند خوردن بپرهیزید و از دروغ‌گویی کناره‌گیری کنید، و از ستم به دیگران بترسید، و حق مظلومان را بپردازید، و به ربا نزدیک نشوید، و پیمانه و ترازو کامل کنید، و از اموال مردم و حق آنان کم نگذارید، و در زمین مایه فساد نشوید».[4]
آن حضرت در بیان دیگر فرمود:
«أیهّا الناس إیاکم وحبّ الدُنیا فإنّها رأس کلّ خطیئة و باب کلّ بلیّة، و قِران کلّ فتنة، وداعی کل رزیّة؛[5] ای مردم! از حبّ دنیا و علاقه به آن برحذر باشید که حبّ دنیا سرآغاز هر گناه و خطایی است و درِ ورودیِ هر بلا و گرفتاری است و موجب نزدیکی به هر فتنه‌ای است و انسان را به بلا و مصیبتی فرامی‌خواند».
آری، برادر عزیز مواظب باش از دنیا فقط به عنوان ابزار و وسیله استفاده کنی، نه اینکه آن را هدف قرار دهی تا تو را از همه چیز غافل کند و وقتی بیدار شوی که کار از کار گذشته است. بکوش از معامله‌گرانی باشی که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «تاجر و معامله‌گر امین و راست‌گو و مسلمان روز قیامت با شهیدان خواهد بود».[6]
و در حدیث دیگری فرمود: «او در قیامت در سایه حمایت و عرش خدا خواهد بود».[7]
نه در زمره کسانی که خداوند در قرآن می‌گوید: )حتی إذا جاء أحدهم الموت قال ربّ ارجعونی لعلّی اعمل صالحاً فیما ترکت کلاّ انّها کلمة هو قائلها و من ورائهم برزخ إلی یوم یبعثون([8]؛ «آن گاه که وقت مرگ رسد، (با پشیمانی) گوید: بارالها! مرا به دنیا باز گردان تا شاید به تدارک گذشته، عملی صالح به جای آورم. به او خطاب می‌شود که هرگز چنین نخواهد شد و این سخنی است که او به زبان می‌گوید؛ در حالی که پشت سر آنان عالم برزخ است تا روزی که برانگیخته شوند».
آری، دنیا بازاری است که به قول امام هادی(ع) : «جمعی در آن سود می‌برند و گروهی زیان می‌برند».[9]
چنانچه تحت جاذبه و زرق و برق سکه‌ها قرار گیریم و همه همّ خود را به جمع مال اندوزی صرف کنیم، آنگاه است که مال و ثروت ما را به سوی هلاکت و تباهی می‌کشاند. از این رو، پیشوایان دینی ما در احادیث فراوانی به ما هشدار داده‌اند.
رسول خدا(ص) فرمود:
«إنّ الدینار و الدرهم أهلکا من کان قبلکم و هما مهلکاکم؛[10] دینار و درهم، کسانی را که پیش از شما بودند، نابود کرد و آن دو شما را هم به نابودی می‌کشند».
در بیانی دیگر فرمود:
«إنَّ لکل اُمة عِجْل و عجل هذه الاُمّة الدینار و الدرهم؛[11] هر امتی گوساله‌ای دارد (که آن را منحرف می‌کند) و گوساله این امت، دینار و درهم است».
امام صادق(ع) نیز فرمود:
«ابلیس ملعون می‌گوید: در مورد بنی آدم، هر چه مرا خسته و ناتوان کند، یکی از این سه چیز مرا در برابر آدمی‌زاد ناتوان نمی‌کند: یکی به دست آوردن مال از راه غیر حلال، و دیگری جلوگیری کردن او از پرداخت واجب مالی، و سوم، مصرف کردن آن در راه ناروا و حرام».[12]
آثار مال حرام و حرام‌خواری
1. پیامبر اکرم(ص) فرمود:
«من اکتسب مالاً من غیر حلّه کان زاده إلی النار؛[13] هر کس مالی را از غیر راه حلالش به دست آورد، توشه‌اش در آتش است».
2. امام باقر(ع) فرمود:
«وقتی کسی مالی از راه حرام به دست آورد، خداوند حج و عمره و صله ‌رحم را از او قبول نمی‌کند، بلکه ازدواج با آن مال هم مشکل خواهد بود».[14]
3. رسول خدا(ص) فرمود:
«کسی که مال مؤمنی را به ناحق از او بگیرد و به او ندهد، خداوند از او روی‌گردان شده، کارهای او را سرزنش کرده، آنها را در نامه اعمال او نمی‌نویسد تا توبه کند و مالی را که از آن مؤمن گرفته، به او برگرداند».[15]
4. پیامبر اکرم(ص) فرمود:
«لا یدخل الجنّة جسد غُذّی بحرام؛[16] پیکری که از حرام تغذیه شده باشد، وارد بهشت نمی‌شود».
5. امام صادق(ع) فرمود:
«امیرمؤمنان بارها فرمود: کسی که مال مؤمن را به حرام بخورد، از دوستان ما نیست».[17]
6. همچنین آن حضرت فرمود:
«هنگامی که لقمه حرام در شکم انسانی قرار گیرد، هر فرشته‌ای که در آسمان‌ها و زمین است، او را لعنت می‌کند و تا وقتی که آن لقمه در شکم اوست، خدا به او نگاه نمی‌کند، و هر کس که لقمه حرام بخورد، به سوی خشم خدا رفته است. پس اگر توبه کند، خدا می‌پذیرد و اگر قبل از توبه بمیرد، آتش به او سزاوارتر است».[18]
7. نیز فرمود:
«کسی که لقمه حرام بخورد تا چهل شب نمازش قبول نمی‌شود، و دعایش تا چهل روز مستجاب نمی‌شود، و گوشتی که آن لقمه حرام می‌رویاند، به آتش سزاوارتر است. آری، یک لقمه هم گوشت می‌رویاند».[19]
آثار لقمه حلال
1. پیامبر گرامی(ص) فرمود:
«من أکل الحلال أربعین یوماً نوَّرالله قلبه؛[20] کسی که چهل روز مال حلال بخورد، خداوند قلب او را نورانی می‌کند».
2. در حدیث دیگری فرمود:
«من أکل الحلال قام علی رأسه ملک یستغفر حتّی یفرغ من أکله؛[21] کسی که روزی حلال بخورد، فرشته‌ای بالای سرش قرار می‌گیرد و برای او طلب آمرزش می‌کند تا وقتی که از خوردن آن فارغ شود».
3. امام صادق(ع) فرمود:
«یکی از سخت‌ترین واجبات بر بندگان خدا، ذکر زیاد و یاد اوست». سپس فرمود: «مقصودم ذکر سبحان الله و الحمدلله و لا اله الاّ الله و الله اکبر نیست، گر چه آن هم ذکر و یاد خداست، بلکه مقصود من، این است که در برخورد با آنچه خدا حلال یا حرام کرده، خدا را یاد کند تا اگر اطاعت خدا بود، به آن عمل کند و اگر معصیت الهی بود، آن را رها سازد».[22]
4. آن حضرت در حدیث دیگری فرمود:
«ترک لقمة حرام أحبّ الی الله من صلاة ألفی رکعة تطوعاً؛[23] رهاکردن لقمه حرام، پیش خدا از دو هزار رکعت نماز مستحبی محبوب‌تر است».
5. در بیان دیگر فرمود:
«لردّ دانق من حرام، یعدل عند الله سبعین ألف حجّة مبرورة؛[24] رها کردن و گذشتن یک دانگ از حرام(یک ششم دینار یا درهم)، پیش خدا معادل هفتاد هزار حج مقبول است».
پی‌نوشت‌ها
1 . کافی، ج5، ص150، ح1.
2 . تحریرالوسیله، ج1، ص500، مسأله20.
3 . همان، مسئله 22.
4 . بحار الانوار، ج78، ص54، ح100.
5 . همان، ح97.
6 . چهل حدیث بازار، حدیث 8 و9.
7 . همان.
8 . مؤمنون/99 و 100.
9 . تحف العقول، ص774.
10 . کافی، ج2، ص316، ح6.
11 . محجة البیضاء، ج7، ص328.
12 . خصال، صدوق، ص132، ح141.
13 . بحارالانوار، ج103، ص11، ح48.
14 . همان.
15 . همان، ج104، ص294، ح8.
16 . جامع الاحادیث، ص289.
17 . بحارالانوار، ج104، ح17.
18 . مکارم الاخلاق، ص150.
19 . بحارالانوار، ج66، ص313، ح7.
20 . همان، ج103، ص16، ح71.
21 . مکارم الاخلاق، ص150.
22 . کافی، ج2، ص80، ح4.
23 . تفسیر معین، ص26.
24 . جامع الاخبار، ص442.

تبلیغات