مسجد براثا
آرشیو
چکیده
متن
یکی از مساجد مهم و معروف که در سرزمین عراق وجود دارد، مسجد «براثا»ست. مسجدی که هم پیشینه تاریخی پیش از اسلام دارد و هم پس از ظهور اسلام مورد عنایت ویژه قرار گرفته است.
موقعیت جغرافیایی
حموی در معجم البلدان مینویسد:
«براثا بالثاء المثلثة و القصر، محلة کانت تدعی فی طرف بغداد، فی قبله الکرخ و جنوب باب محوّل؛ براثا به ثاء سه نقطه و الف مقصور، محلهای بود در گوشه بغداد و در جهت قبله و جنوب باب محوّل قرار داشت».[1]
شهید در ذکری مینویسد: «یکی از مساجد شریف، براثاست که در جهت غرب بغداد قرار دارد».[2]
علامه مجلسی گفته است: « این مسجد که در حال حاضر موجود است، تقریباً در میانه راه بغداد و کاظمین قرار گرفته است».[3]
چرا براثا نامیده شد؟
در اینکه چرا به این سرزمین و این مسجد براثا میگویند، ظاهراً این نام برگرفته از نام اولین کسی است که در این سرزمین سرپناهی را ساخته و در آنجا به عبادت خداوند پرداخته است. او ابوشعیب براثی[4] نام داشته، ولی روشن نیست که وی در چه دورانی پس از حضرت عیسی (ع) در آنجا میزیسته.
نقل شده است امیرمؤمنان (ع) به فردی که در همان محدوده میزیسته، دستور میدهد تا در همان مکان مسجدی احداث کند و نام سازنده این صومعه را بر آن گذارد. از این مطلب روشن میشود که فردی به همین نام در آنجا زندگی میکرده است. به هر حال، حبّاب به دستور امیرمؤمنان چنین کرد و مسجد را براثا (یعنی نام اصلی سازنده آن صومعه) نامید.[5]
سرزمین براثا در گذر تاریخ
براثا سرزمین بسیار مقدسی است و علاوه بر اینکه محل نماز و عبادت بسیاری از انبیای الهی بوده، حوادث بسیار مهمی در آنجا به وقوع پیوسته است که بر اساس نقل تاریخ، به آنچه دست یافتهایم، میپردازیم:
الف) پیش از اسلام
این سرزمین وقتی شرافت یافت که شماری از پیامبران الهی در آنجا به عبادت خدا پرداختند، اما اینکه این امر در زمان کدام پیامبر بود، باز هم روشن نیست. البته در تاریخ آمده که حضرت ابراهیم در این مکان مقدس نماز گزارده است و از این رو، محتمل است که تقدیس یافتن آن از زمان آن حضرت بوده است؛ اگر چه ممکن است این سرزمین از هزاران سال پیش از حضرت ابراهیم مقدس بوده باشد.
1. عبادتگاه انبیای الهی
در روایات متعددی آمده است که در این مکان مقدس پیامبران نماز گزاردهاند[6] و از امام محمد باقر (ع) نقل شده که فرمود: ما یافتیم که در این مکان پیش از این، حضرت عیسی نماز خوانده است[7] و در روایت دیگری آمده است که حضرت ابراهیم خلیل الله نماز گزارده است.[8]
امیرمؤمنان (ع) به حباب ـ یعنی همان راهبی که از صومعه بیرون آمده و به گفتگو با وی پرداخته بود ـ فرمود: به تو بگویم که چه کسی دیگر در اینجا نماز گزارده؟ گفت: آری. حضرت فرمود: ابراهیم خلیل الله (ع) .[9]
2. محل دفن شماری از پیامبران
هنگامی که امیرمؤمنان در این سرزمین فرود آمد، فرمود: اینجا قبر پیامبری از پیامبران الهی است.[10]
3. خانه حضرت مریم
از دیگر مواردی که به این سرزمین تقدس خاصی داده است، اینکه حضرت مریم مادر حضرت عیسی (ع) در این مکان زیسته است. امیرمؤمنان (ع) در این خصوص فرموده است: «ارض براثا هذه بیت مریم؛ این سرزمین خانه مریم بوده».[11]
4. زادگاه حضرت عیسی (ع)
یکی از افتخارات بزرگ این سرزمین این است که در آن پیامبر بزرگی همچون حضرت عیسی (ع) متولد شده، بلکه یکی از آیات الهی در این سرزمین رخ داده است. در قرآن آمده که وقتی سخن درباره مادر عیسی شدت یافت، حضرت مریم ضمن سکوت، به گهواره اشاره کرد که عیسی (ع) در گهواره لب به سخن گشود و گفت: «من بنده خدایم. او کتاب (آسمانی) به من داد و مرا پیامبر قرار داد».[12]
5. محل چشمه شیرینتر از عسل
در این سرزمین چشمهای شیرینتر از عسل وجود دارد که شاید مانند آن در جای دیگری یافت نشود. این چشمه همان آب گوارایی بود که خداوند برای مریم(س) پدید آورد.[13]
ب) پس از اسلام
پس از ظهور اسلام نیز میتوان فضایل زیر را برای این سرزمین برشمرد.
1. محل اقامت چهار روزه امیرمؤمنان (ع)
در صفر سال 38 هجری هنگامی که امیرمؤمنان از سرکوب خوارج در نهروان فارغ شد، راه کوفه را در پیش گرفت و در سر راه خویش به این سرزمین رسید و راهبی را دید که در صومعه خود مشغول عبادت است. آن حضرت به سپاهیان خود فرمود تا در آن مکان فرود آیند. وقتی که راهب نگاهش به سپاهیان افتاد، پیش آمد و با فرمانده نیروها به گفتگو پرداخت. در اینجا نقلهای تاریخی متفاوت است: اولین برخورد وی با امیرمومنان چگونه بوده است؟ آیا او با شناخت قبلی نزد آن حضرت رفت؟ و یا درخواست کرد تا منطقه را ترک گویند؛ چون در آن سرزمین به جز وصی پیامبر با سپاهیانش فرود نمیآیند؟ شیخ طوسی در امالی از امام محمد باقر (ع) نقل کرده که فرمود: وقتی که امیرمؤمنان از جنگ خوارج برگشت، از سرزمین زوراء عبور کرد. به مردم گفت: این زوراء است. هر چه زودتر از این منطقه عبور کنید؛ چرا که بیم فرو رفتن در این سرزمین بسیار زیاد است. پس لشکر به راه خود ادامه داد تا به سرزمین سواد رسید. ناگهان به راهبی برخورد کردند. حضرت به او فرمود: ای راهب! در این مکان فرود آیم؟
راهب گفت: با سپاهیانت در این سرزمین فرود نیا. حضرت فرمود: چرا؟ گفت: چون کسی در این سرزمین به همراه سپاهش فرود نمیآید، مگر آنکه پیامبر باشد یا جانشین پیامبری که در راه خدا به جنگ میپردازد. این چیزی است که در کتابهایمان دیدهایم. امیرمؤمنان (ع) فرمود: من جانشین سید پیامبران و سید جانشینان هستم. راهب گفت: پس تو باید همان أصلح قریش و جانشین محمد (ص) باشی؟
حضرت فرمود: آری، من همانم.
آن گاه راهب از صومعه خود پایین آمد و گفت: از هم اکنون شرایع اسلام را بر من بشناسان؛ چرا که وصف تو را در کتاب انجیل دیدهام و خواندهام که تو در سرزمین براثا، خانه حضرت مریم و زمین حضرت عیسی (ع) فرود میآیی.
امیرمؤمنان فرمود: بر جای خود بایست و از چیز دیگری ما را خبر نکن.
2. آشکار کردن چشمه مریم(س)
سپس امیرمؤمنان چند قدمی راه رفت و پای خود را به شدت به موضعی کوبید که ناگاه در زیر پای حضرت آب فواره زد. امام فرمود: این همان چشمهای است که برای حضرت مریم از زمین جوشید. سپس فرمود: هفت ذراع دورتر از این، چاهی حفر کنید. آنان چنین کردند و سنگ سفید رنگی آشکار شد. حضرت فرمود: مریم(س) حضرت عیسی را بر روی همین سنگ به دنیا آورد و در همین جا نماز خواند. سپس آن سنگ را در جانب قبله نصب کرد و به سوی آن نماز گزارد و چهار روز در آنجا اقامت کرد.[14]
3. برگزاری نماز جماعت یکصد هزار نفری
در مدتی که امیرمؤمنان (ع) در براثا توقف کرده بود، نمازهای جماعت بسیار با شکوهی برگزار میشد و سپاه امام (ع) ، به ایشان اقتدا میکردند.
شیخ طوسی در تهذیب از جا÷بر بن عبدالله انصاری روایت کرده: هنگام بازگشت از جنگ خوارج، وقتی که به براثا رسیدیم، حضرت با سپاهیان خود که حدود یکصد هزار نفر بودند، نماز جماعت برگزار کرد. در این هنگام یک نصرانی از صومعه خویش بیرون آمد و گفت: فرمانده این لشکر کیست؟ گفتیم: همین شخص(و به حضرت اشاره کردیم).
او پیش آمد و بر حضرت سلام گفت و اظهار داشت: ای سید من! تو پیامبری؟
فرمود: خیر، پیامبر سید و آقایم بود که از دنیا رفته است.
گفت: تو وصی پیامبری هستی؟ فرمود: آری. سپس فرمود: بنشین، برای چه چنین پرسشی کردی؟ گفت: این صومعه به سبب ارزش این مکان در اینجا ساخته شده. من در کتابهای آسمانی خواندهام که کسی در این مکان با این سپاه عظیم نماز نمیخواند، مگر آنکه پیامبر یا جانشین پیامبری باشد و من آمدهام تا به دست تو مسلمان شوم.[15]
4. احداث مسجد براثا
پس از مسلمان شدن آن راهب، حضرت به او دستور فرمود تا محل صومعه را به مسجدی تبدیل کند و آن را به نام بانی اول همین صومعه که براثا نام داشت، نامگذاری کند. او نیز به فرمان امیرمؤمنان (ع) ، مسجدی به همین نام احداث کرد.[16]
ابن شهر آشوب مینویسد: حباب پس از احداث مسجد براثا، در کوفه به امیرمؤمنان ملحق شد و همچنان در آنجا حضور داشت تا اینکه امیرمؤمنان کشته شد. وی پس از شهادت علی (ع) به مسجد براثا برگشت.[17]
پیشگویی درباره براثا
درباره مسجد براثا و سرزمینهای اطراف آن از امیرمؤمنان و امام صادق(ع) چند پیشگویی نقل شده است که برخی از آنها به وقوع پیوسته و برخی دیگر هنوز به وقوع نپیوسته است.
1. در ملاقاتی که امیرمؤمنان در بدو ورود به سرزمین براثا با حباب داشتند، به وی فرمودند: بدان ای حباب که در کنار مسجد تو، شهری ساخته خواهد شد و ستمگران و جباران در آن زیاد خواهند شد. گناه در آن چنان رایج میشود که هر شب جمعه هفتاد هزار کار خلاف و نامشروع انجام خواهد شد. طغیان آن گروه ستمگر چنان بالا میگیرد که به این مسجد حمله ور میشوند و خرابش میکنند. پس اگر چنین کردند، سه سال از رفتن به خانه خدا منع خواهند شد و در برابر این گناهان، سبزیجاتشان به آتش کشیده میشود و خداوند مردی از اهل سفح را بر آنان مسلط خواهد کرد که بر شهری داخل نمیشود، مگر آنکه آن شهر و مردمش را از بین ببرد.[18]
2. در پیشگویی دیگری، حضرت به حباب فرمود: این مسجد همچنان پابرجاست. پس اگر آن مسجد را خراب کردند و درختانش را قطع کردند، حوادث ناگواری بر آن مردم روی خواهد آورد.[19]
3. امام صادق (ع) نیز درباره زنده شدن گروهی از شهدا سخن به میان آورده است که معلوم نیست اینان در چه زمانی و در چه واقعهای در حدود مسجد براثا به شهادت میرسند. به فرموده امام صادق (ع) : در روز قیامت 120 هزار نفر از شهدا از آنجا زنده میشوند و به سوی محشر و رستاخیز حرکت میکنند.[20]
پینوشتها
[1]. معجم البلدان، ج1.
[2]. الذکری.
[3]. سفینة البحار، ج1، ص68.
[4]. همان.
[5]. بحارالانوار، ج52، ص218.
[6]. مستدرک الوسائل، ج3، ص430.
[7]. همان.
[8]. مناقب آل ابیطالب، ج2، ص265
[9]. بحارالانوار، ج33، ص439.
[10]. مناقب آل ابیطالب، ج2، ص265.
[11]. مستدرک الوسائل، ج3، ص430.
[12]. مریم/30.
[13]. مستدرک الوسائل، ج3، ص430.
[14]. امالی، شیخ طوسی؛ مستدرک الوسائل، ج3، ص429؛ مناقب آل ابیطالب، ج2، ص265.
[15]. تهذیب الأحکام، ج3، ص264؛ بحارالانوار، ج33، ص439.
[16]. بحارالانوار، ج52، ص218؛ مناقب آل ابیطالب، ج2، ص265.
[17]. مناقب آل ابیطالب، ج2، ص265.
[18]. بحارالانوار، ج52، ص218.
[19]. مناقب آل ابیطالب، ج2، ص265.
[20]. بحارالانوار، ج97، ص321.
موقعیت جغرافیایی
حموی در معجم البلدان مینویسد:
«براثا بالثاء المثلثة و القصر، محلة کانت تدعی فی طرف بغداد، فی قبله الکرخ و جنوب باب محوّل؛ براثا به ثاء سه نقطه و الف مقصور، محلهای بود در گوشه بغداد و در جهت قبله و جنوب باب محوّل قرار داشت».[1]
شهید در ذکری مینویسد: «یکی از مساجد شریف، براثاست که در جهت غرب بغداد قرار دارد».[2]
علامه مجلسی گفته است: « این مسجد که در حال حاضر موجود است، تقریباً در میانه راه بغداد و کاظمین قرار گرفته است».[3]
چرا براثا نامیده شد؟
در اینکه چرا به این سرزمین و این مسجد براثا میگویند، ظاهراً این نام برگرفته از نام اولین کسی است که در این سرزمین سرپناهی را ساخته و در آنجا به عبادت خداوند پرداخته است. او ابوشعیب براثی[4] نام داشته، ولی روشن نیست که وی در چه دورانی پس از حضرت عیسی (ع) در آنجا میزیسته.
نقل شده است امیرمؤمنان (ع) به فردی که در همان محدوده میزیسته، دستور میدهد تا در همان مکان مسجدی احداث کند و نام سازنده این صومعه را بر آن گذارد. از این مطلب روشن میشود که فردی به همین نام در آنجا زندگی میکرده است. به هر حال، حبّاب به دستور امیرمؤمنان چنین کرد و مسجد را براثا (یعنی نام اصلی سازنده آن صومعه) نامید.[5]
سرزمین براثا در گذر تاریخ
براثا سرزمین بسیار مقدسی است و علاوه بر اینکه محل نماز و عبادت بسیاری از انبیای الهی بوده، حوادث بسیار مهمی در آنجا به وقوع پیوسته است که بر اساس نقل تاریخ، به آنچه دست یافتهایم، میپردازیم:
الف) پیش از اسلام
این سرزمین وقتی شرافت یافت که شماری از پیامبران الهی در آنجا به عبادت خدا پرداختند، اما اینکه این امر در زمان کدام پیامبر بود، باز هم روشن نیست. البته در تاریخ آمده که حضرت ابراهیم در این مکان مقدس نماز گزارده است و از این رو، محتمل است که تقدیس یافتن آن از زمان آن حضرت بوده است؛ اگر چه ممکن است این سرزمین از هزاران سال پیش از حضرت ابراهیم مقدس بوده باشد.
1. عبادتگاه انبیای الهی
در روایات متعددی آمده است که در این مکان مقدس پیامبران نماز گزاردهاند[6] و از امام محمد باقر (ع) نقل شده که فرمود: ما یافتیم که در این مکان پیش از این، حضرت عیسی نماز خوانده است[7] و در روایت دیگری آمده است که حضرت ابراهیم خلیل الله نماز گزارده است.[8]
امیرمؤمنان (ع) به حباب ـ یعنی همان راهبی که از صومعه بیرون آمده و به گفتگو با وی پرداخته بود ـ فرمود: به تو بگویم که چه کسی دیگر در اینجا نماز گزارده؟ گفت: آری. حضرت فرمود: ابراهیم خلیل الله (ع) .[9]
2. محل دفن شماری از پیامبران
هنگامی که امیرمؤمنان در این سرزمین فرود آمد، فرمود: اینجا قبر پیامبری از پیامبران الهی است.[10]
3. خانه حضرت مریم
از دیگر مواردی که به این سرزمین تقدس خاصی داده است، اینکه حضرت مریم مادر حضرت عیسی (ع) در این مکان زیسته است. امیرمؤمنان (ع) در این خصوص فرموده است: «ارض براثا هذه بیت مریم؛ این سرزمین خانه مریم بوده».[11]
4. زادگاه حضرت عیسی (ع)
یکی از افتخارات بزرگ این سرزمین این است که در آن پیامبر بزرگی همچون حضرت عیسی (ع) متولد شده، بلکه یکی از آیات الهی در این سرزمین رخ داده است. در قرآن آمده که وقتی سخن درباره مادر عیسی شدت یافت، حضرت مریم ضمن سکوت، به گهواره اشاره کرد که عیسی (ع) در گهواره لب به سخن گشود و گفت: «من بنده خدایم. او کتاب (آسمانی) به من داد و مرا پیامبر قرار داد».[12]
5. محل چشمه شیرینتر از عسل
در این سرزمین چشمهای شیرینتر از عسل وجود دارد که شاید مانند آن در جای دیگری یافت نشود. این چشمه همان آب گوارایی بود که خداوند برای مریم(س) پدید آورد.[13]
ب) پس از اسلام
پس از ظهور اسلام نیز میتوان فضایل زیر را برای این سرزمین برشمرد.
1. محل اقامت چهار روزه امیرمؤمنان (ع)
در صفر سال 38 هجری هنگامی که امیرمؤمنان از سرکوب خوارج در نهروان فارغ شد، راه کوفه را در پیش گرفت و در سر راه خویش به این سرزمین رسید و راهبی را دید که در صومعه خود مشغول عبادت است. آن حضرت به سپاهیان خود فرمود تا در آن مکان فرود آیند. وقتی که راهب نگاهش به سپاهیان افتاد، پیش آمد و با فرمانده نیروها به گفتگو پرداخت. در اینجا نقلهای تاریخی متفاوت است: اولین برخورد وی با امیرمومنان چگونه بوده است؟ آیا او با شناخت قبلی نزد آن حضرت رفت؟ و یا درخواست کرد تا منطقه را ترک گویند؛ چون در آن سرزمین به جز وصی پیامبر با سپاهیانش فرود نمیآیند؟ شیخ طوسی در امالی از امام محمد باقر (ع) نقل کرده که فرمود: وقتی که امیرمؤمنان از جنگ خوارج برگشت، از سرزمین زوراء عبور کرد. به مردم گفت: این زوراء است. هر چه زودتر از این منطقه عبور کنید؛ چرا که بیم فرو رفتن در این سرزمین بسیار زیاد است. پس لشکر به راه خود ادامه داد تا به سرزمین سواد رسید. ناگهان به راهبی برخورد کردند. حضرت به او فرمود: ای راهب! در این مکان فرود آیم؟
راهب گفت: با سپاهیانت در این سرزمین فرود نیا. حضرت فرمود: چرا؟ گفت: چون کسی در این سرزمین به همراه سپاهش فرود نمیآید، مگر آنکه پیامبر باشد یا جانشین پیامبری که در راه خدا به جنگ میپردازد. این چیزی است که در کتابهایمان دیدهایم. امیرمؤمنان (ع) فرمود: من جانشین سید پیامبران و سید جانشینان هستم. راهب گفت: پس تو باید همان أصلح قریش و جانشین محمد (ص) باشی؟
حضرت فرمود: آری، من همانم.
آن گاه راهب از صومعه خود پایین آمد و گفت: از هم اکنون شرایع اسلام را بر من بشناسان؛ چرا که وصف تو را در کتاب انجیل دیدهام و خواندهام که تو در سرزمین براثا، خانه حضرت مریم و زمین حضرت عیسی (ع) فرود میآیی.
امیرمؤمنان فرمود: بر جای خود بایست و از چیز دیگری ما را خبر نکن.
2. آشکار کردن چشمه مریم(س)
سپس امیرمؤمنان چند قدمی راه رفت و پای خود را به شدت به موضعی کوبید که ناگاه در زیر پای حضرت آب فواره زد. امام فرمود: این همان چشمهای است که برای حضرت مریم از زمین جوشید. سپس فرمود: هفت ذراع دورتر از این، چاهی حفر کنید. آنان چنین کردند و سنگ سفید رنگی آشکار شد. حضرت فرمود: مریم(س) حضرت عیسی را بر روی همین سنگ به دنیا آورد و در همین جا نماز خواند. سپس آن سنگ را در جانب قبله نصب کرد و به سوی آن نماز گزارد و چهار روز در آنجا اقامت کرد.[14]
3. برگزاری نماز جماعت یکصد هزار نفری
در مدتی که امیرمؤمنان (ع) در براثا توقف کرده بود، نمازهای جماعت بسیار با شکوهی برگزار میشد و سپاه امام (ع) ، به ایشان اقتدا میکردند.
شیخ طوسی در تهذیب از جا÷بر بن عبدالله انصاری روایت کرده: هنگام بازگشت از جنگ خوارج، وقتی که به براثا رسیدیم، حضرت با سپاهیان خود که حدود یکصد هزار نفر بودند، نماز جماعت برگزار کرد. در این هنگام یک نصرانی از صومعه خویش بیرون آمد و گفت: فرمانده این لشکر کیست؟ گفتیم: همین شخص(و به حضرت اشاره کردیم).
او پیش آمد و بر حضرت سلام گفت و اظهار داشت: ای سید من! تو پیامبری؟
فرمود: خیر، پیامبر سید و آقایم بود که از دنیا رفته است.
گفت: تو وصی پیامبری هستی؟ فرمود: آری. سپس فرمود: بنشین، برای چه چنین پرسشی کردی؟ گفت: این صومعه به سبب ارزش این مکان در اینجا ساخته شده. من در کتابهای آسمانی خواندهام که کسی در این مکان با این سپاه عظیم نماز نمیخواند، مگر آنکه پیامبر یا جانشین پیامبری باشد و من آمدهام تا به دست تو مسلمان شوم.[15]
4. احداث مسجد براثا
پس از مسلمان شدن آن راهب، حضرت به او دستور فرمود تا محل صومعه را به مسجدی تبدیل کند و آن را به نام بانی اول همین صومعه که براثا نام داشت، نامگذاری کند. او نیز به فرمان امیرمؤمنان (ع) ، مسجدی به همین نام احداث کرد.[16]
ابن شهر آشوب مینویسد: حباب پس از احداث مسجد براثا، در کوفه به امیرمؤمنان ملحق شد و همچنان در آنجا حضور داشت تا اینکه امیرمؤمنان کشته شد. وی پس از شهادت علی (ع) به مسجد براثا برگشت.[17]
پیشگویی درباره براثا
درباره مسجد براثا و سرزمینهای اطراف آن از امیرمؤمنان و امام صادق(ع) چند پیشگویی نقل شده است که برخی از آنها به وقوع پیوسته و برخی دیگر هنوز به وقوع نپیوسته است.
1. در ملاقاتی که امیرمؤمنان در بدو ورود به سرزمین براثا با حباب داشتند، به وی فرمودند: بدان ای حباب که در کنار مسجد تو، شهری ساخته خواهد شد و ستمگران و جباران در آن زیاد خواهند شد. گناه در آن چنان رایج میشود که هر شب جمعه هفتاد هزار کار خلاف و نامشروع انجام خواهد شد. طغیان آن گروه ستمگر چنان بالا میگیرد که به این مسجد حمله ور میشوند و خرابش میکنند. پس اگر چنین کردند، سه سال از رفتن به خانه خدا منع خواهند شد و در برابر این گناهان، سبزیجاتشان به آتش کشیده میشود و خداوند مردی از اهل سفح را بر آنان مسلط خواهد کرد که بر شهری داخل نمیشود، مگر آنکه آن شهر و مردمش را از بین ببرد.[18]
2. در پیشگویی دیگری، حضرت به حباب فرمود: این مسجد همچنان پابرجاست. پس اگر آن مسجد را خراب کردند و درختانش را قطع کردند، حوادث ناگواری بر آن مردم روی خواهد آورد.[19]
3. امام صادق (ع) نیز درباره زنده شدن گروهی از شهدا سخن به میان آورده است که معلوم نیست اینان در چه زمانی و در چه واقعهای در حدود مسجد براثا به شهادت میرسند. به فرموده امام صادق (ع) : در روز قیامت 120 هزار نفر از شهدا از آنجا زنده میشوند و به سوی محشر و رستاخیز حرکت میکنند.[20]
پینوشتها
[1]. معجم البلدان، ج1.
[2]. الذکری.
[3]. سفینة البحار، ج1، ص68.
[4]. همان.
[5]. بحارالانوار، ج52، ص218.
[6]. مستدرک الوسائل، ج3، ص430.
[7]. همان.
[8]. مناقب آل ابیطالب، ج2، ص265
[9]. بحارالانوار، ج33، ص439.
[10]. مناقب آل ابیطالب، ج2، ص265.
[11]. مستدرک الوسائل، ج3، ص430.
[12]. مریم/30.
[13]. مستدرک الوسائل، ج3، ص430.
[14]. امالی، شیخ طوسی؛ مستدرک الوسائل، ج3، ص429؛ مناقب آل ابیطالب، ج2، ص265.
[15]. تهذیب الأحکام، ج3، ص264؛ بحارالانوار، ج33، ص439.
[16]. بحارالانوار، ج52، ص218؛ مناقب آل ابیطالب، ج2، ص265.
[17]. مناقب آل ابیطالب، ج2، ص265.
[18]. بحارالانوار، ج52، ص218.
[19]. مناقب آل ابیطالب، ج2، ص265.
[20]. بحارالانوار، ج97، ص321.