نویسندگان: زینب عرب میستانی

کلید واژه ها: کامو ارزش نیچه عصیان معنای زندگی نیست انگاری

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۲۱۹ - ۲۴۱
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۱۱

چکیده

در دوران تجدد، یأس و بیمعنایی بر روح و جان انسان متمدن چیره گشته و باعث شده است تا ارزشهای اخلاقی که بشر همیشه به آن به چشم ارزشهای ماوراء عقلی نگاه میکرد، بیارزش شده و معنای خود را از دست بدهند. بنابراین بررسی و تبیین ضرورت انکارناپذیر نقش و اهمیت معنا در زندگی اهمیت دو چندان یافت و اندیشمندان را بر آن داشته تا به آن عطف نظر نمایند. در این میان فیلسوفان اگزیستانسیالیست به واسطهی ماهیت موضوع که نظر به ذات و حقیقت انسان است، به آن توجه بیشتری کردهاند. از این رو در این پژوهش تلاش شده است تا به روش توصیفی و تطبیقی، ضمن بررسی نظرات دو فیلسوف اگزیستانسیالیسم، به مهمترین مسئلهی زیستی بشر امروز، به طریق نقش عصیان در معنابخشی به زندگی پاسخ داده شود. نیچه و کامو می کوشند تا نشان دهند، خداباوری و ارزش های اخلاقی به پوچی منتهی شده و درک پوچی جهان به عصیان منجر می شود. نیچه با رد ارزش های اخلاقی از عصیان همچون نوعی درمان یاد می کند که در آن دیگر، انسان رنج را بی ارزش نمی داند بلکه آن را مبنای جدیدی از اخلاق دانسته که به برداشت جدیدی از لذت و جایگاه آن در زندگی منتهی می شود. کامو نیز با رد اخلاق سنتی و با تکیه بر مفهوم عصیان، اخلاقی نو بنا می کند که نوعی لذت از پس آن حاصل می شود که نتیجه ی پذیرش توامان دنیا با همه ی خوبی و بدی هایش می باشد. نیچه و کامو هر دو با انکار خدا تنها راه نجات را در عصیان می دانند. از منظر آن ها، عصیان با دمیدن روح تعهد در انسان ها و تربیت انسان های کنشگر با نیهیلیسم به مبارزه بر می خیزد و در نهایت منجر به اهتمام محض به زندگی این جهانی می شود.

"Rebellion and value " Rereading Nietzsche and Camus's views on nihilism based on the concept of rebellion against the meaninglessness of life

In the age of modernity, meaninglessness has taken over the soul of the civilized human being. It has caused moral values, which human beings have always regarded as metaphysics values, to become worthless and lose their meaning. Therefore, the study and explanation of the undeniable necessity of the importance of meaning in life have become particularly important and have led thinkers to come to a consensus on it. Existentialist philosophers, meanwhile, paid more attention to the nature of the subject, which is concerned with human quidditas. Via descriptive-comparative study, this article has attempted to give a response to the most important human biological problem today through the role of rebellion in providing meaning to life while examining the views of two philosophers of existentialism. Nietzsche and Camus try to show that theism and moral values lead to emptiness and understanding the emptiness of the world leads to rebellion. Rejecting moral values, Nietzsche refers to rebellion as a kind of treatment in which man no longer considers suffering worthless, but considers it as a new basis of morality that leads to a new understanding of pleasure and its place in life. Camus also rejects traditional ethics and relying on the concept of rebellion, he established a new morality from which a kind of pleasure is obtained, resulting in simultaneous acceptance of the world with all its good and bad. Denying God, both Nietzsche and Camus see rebellion as the only way to salvation. In their view, rebellion combats nihilism by instilling a spirit of commitment in human beings and training active human beings, and ultimately leads to a pure pursuit of life in this world.

تبلیغات