یاران ایرانی امام رضا
آرشیو
چکیده
متن
آغاز
سابقة تشیّع در میان ایرانیان به دوران رسول اعظم الهی میرسد. با آنکه دوران پیشوایان پاک شیعه به لحاظ حاکمیت دشمنان کینه توز اسلام و اهلبیت:از سیاهترین بسترهای تاریخ تشیع به شمار میآید. اما بهرههای علمی و معنوی ایرانیان از رهبران معصوم و یاری آنان در مآخذ تاریخی چشمگیر است. این ریشة اعتقادی که برگرفته از حس حقجویی و آزاد منشی ایرانی است، چنان استقبالی[1] را از امام رضاعلیه السلام در شهرهای ایرانی به نمایش گذاشته است. که در بستر تاریخ به عنوان یک سند افتخار جاویدان خواهد ماند. وصف یاران ایرانی امام رضا و حتی آوردن نام همة آنان در یک نوشتار دشوار است. از این رو در این نوشته به معرفی آن دسته از یاران ایرانی حضرت امام رضاعلیه السلام که آغاز نامشان با حرف الف باشد، به گونهای کوتاه بسنده میشود.
1. ابراهیم بن محمد همدانی – مولی همدانی[2]
معروفیت او به این نام از آن روست که حضرت امام رضاعلیه السلام در نوشته از وی به مولی همدانی یاد میکند. وی از دلباختگان امامت و ولایت به شمار میآید؛ زیرا نام مولی همدانی در زمرة یاران سه معصوم دیده میشود.[3] و این افتخاری است که او را از دیگر همگنان خود برجسته میسازد. پس از شهادت امام رضاعلیه السلام از امام جوادعلیه السلام بهره میبرد. و پس از آن حضرت نیز در گروه یاران امام علیالنقیعلیه السلام جای میگیرد. ابراهیم بن محمد در زمرة وکلای امام هادیعلیه السلام است.[4] او چهل بار به زیارت خانه خدا میرود. کشّی درکتاب رجال خود، در ذیل أحمد بن اسحاق تصریح دارد که محمد بن مسعود، علی بن محمد، محمد بن أحمد، محمد بن عیسی، ابو محمد رازی و أحمد بن ابوعبدالله برقی، برخی دیگر، همگی از ابراهیم بن محمد همدانی و ایوب بن نوح و أحمد بن ضمره و احمد بن اسحاق به عنوان ثقه یاد میکنند. همچنین در ذیل سخن از ابراهیم بن محمد همدانی مینویسد: حدیث کرد برایم أحمد بن محمد، از ابراهیم بن محمد همدانی که گفت: « حضرت ابوجعفر – امام جواد به پدرم نوشت که برای ایشان توطئه¬ای که سمیع – (از دشمنان تشیع) در حقم مرتکب میگردد «بنویسم» برای حضرت نوشتم. امام با خط مبارک خود برای من نوشتند: «اندوهگین مباش، خداوند تو را در برابر ستمکاران یاری میکند، من نیز تو را به یاری پروردگار بشارت میدهم. پاداش معنویت هم نزد خداوند کریم محفوظ است. پس آفریدگارت را فراوان ستایش نما و هرگز از یادش غافل مباش.[5]
2. ابراهیم بن اشعری قمی
وی نخست پروانة شمع وجود موسی بن جعفر است. پس از شهادت آن حضرت در زمره یاران امام علی بن موسی الرضاعلیه السلام در میآید و نزد حضرتش به کسب دانش و تهذیب نفس میپردازد.[6]
او از ویژه عالمانی است که پرورش شخصیت او مرهون تلاش امام معصوم میباشد و برای همین از هردو بزرگوار روایت میکند. با همکاری برادرش فضل بن محمد کتابی مینویسد که حسن بن علی بن فضّال از آن روایت مینماید.[7]
3. ابراهیم بن ابیمحمود خراسانی، معروف به مولی خراسانی
از این رو که ایرانی است و هم شخصیتی برجسته دارد. در کشورهای عربی به مولی خراسانی شناخته میشود. از یاران موسی بن جعفرعلیه السلام شمرده میشود. اما پس از شهادت آن حضرت در صف یاران امام علی بن موسی الرضاعلیه السلام قرار میگیرد.[8] عالمانی چون نجاشی و شیخ طوسی موثقش میخوانند. کتابی هم داشته که أحمد بن عیسی آن را روایت میکند.[9]
4. ابراهیم بن سلام نیشابوری (ابن سلامه)
وی راوی حدیث و از وکلای امام به شمار می آید. برخی صلاحیتش را انکار میکنند و برای همین نیز به سمت وکالتش از سوی امام هم به دیده تردید مینگرند. حدیثش را هم معتبر نمیدانند. اما بزرگانی چون شیخ طوسی، علامه حلی، نه در صلاحیتش تردید دارند، و نه اعتبار روایتش، وکالتش از سوی امام را نیز تأیید میکنند و سمت وکالت از جانب معصوم را بر صلاحیت و درستی گفتارش دلیل میآورند.[10]
بیشک ابراهیم بن سلام(سلامه) نیشابوری در زمره یاران فرهیختة امام رضاعلیه السلام است، زیرا غالب سخنان منفی که درباره شخصیتهای برجستة شیعی در تاریخ اسلام به چشم میآید. بر اساس شایعات و انگیزه های سیاسی دشمنان اهل بیت:رخ مینماید. با کمی ژرف بینی در تاریخ روشن میشود که شخصیت های شیعی هرچه برجسته تر و در خدمت به اهداف اهلبیت:به توفیقاتی فزونتر دست یابند، تبلیغات دشمنان نیز در تخریب چهره آنان حجم و گسترش بیشتر خواهد داشت.
5. ابوخالد سجستانی
از یاران امام رضاعلیه السلام ، راوی حدیث است.[11] شیخ طوسی بر این مطلب تأیید دارد. چون شهادت حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام در زندان هارون مظلومانه و محرمانه رخ مینماید. نخست بسیاری از شیعیان و حتی نزدیکان امام شهادتش را باور نمیکنند. اما با گذشت زمان هریک از راهی شهادت امام را به عنوان یک واقعیت تلخ میپذیرند به جزگروهی که در آرزوی رسیدن به رفاه و لذایذ دنیا با اموال و وجوهات شرعی، در دام نیرنگ حکومت عباسی گرفتار میآیند و امامت امام هشتم را انکار مینمایند. بقیه نزد امام رضاعلیه السلام میروند و به امامتش ایمان میآورند. از این رو عدم پذیرش شهادت امام کاظمعلیه السلام از سوی یاران خالص آن بزرگوار را میتوان دلیل بردید باز و ذهن کاوشگر آنان دانست، نه تردید در امامت امام رضاعلیه السلام شیخ ابوالعباس کشی نیز، ابوخالد سجستانی را در زمرة همین دسته از یاران امام معرفی کرده و نقل میکند که ابو خالد سجستانی به گمان اینکه امام موسی بن جعفرعلیه السلام زنده است. به جمع واقفیه میپیوندد و سپس با بهره از دانش ستاره شناسی که بیشک نزد امام آموخته است، به شهادت امام کاظمعلیه السلام یقین مینماید و در صف یاران امام رضاعلیه السلام در میآید.[12]
6. ابوطاهر بن حمزة بن الیسع قمی
او ثقه و راوی حدیث است. نجاشی او را از یاران امام رضا و راوی حدیث آن حضرت میداند.[13]
7 . أحمد بن عامر
یار فرهیختة امام رضاعلیه السلام است.[14] جد بزرگوارش «وهب بن عامر» از مردان جاوید تاریخ تشیع به شمار میآید. به سال 61 هجری دریاری امام حسینعلیه السلام به شهادت میرسد. أحمد بن عامر راوی حدیث نیز هست، پسرش عبدالله بن أحمد از وی روایت میکند.[15]
8. ادریس بن عبدالله اشعری قمی
دانشمند و دارای کتاب است. از زکریّا حسین بن عثمان و برادرش عبدالملک از او روایت میکنند. دانش او مرهون بهره گیری از حضرت امام صادقعلیه السلام ، امام کاظمعلیه السلام و امام رضاعلیه السلام است.[16] بیشک فردی که دانش خود را از سه معصوم آموخته باشد. در گفتار ثقه و در رفتار و کردار نیز قابل الگوگیری است.
9. ادریس بن حسین اشعری قمی
این راوی ثقه شمرده میشود. نزد امام رضاعلیه السلام شرفیاب میگردد و به فراگیری دانش میپردازد و از آن حضرت روایت میکند.[17]
10. ادریس بن یقین
وی اهل خراسان و از یاران امام رضاعلیه السلام است.[18]
پیش از امام رضاعلیه السلام نیز چندی به محضر حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام میرسد و از آن حضرت بهره میگیرد. اما بیشترین دوران بهرهگیری او نزد امام رضاعلیه السلام است. شیخ طوسی هم او را در شمار یاران ابوالحسنعلیه السلام نام میبرد.[19]
11. اسحاق بن ابراهیم حضینی
در شمار یاران امام رضاعلیه السلام است، توسط حسن بن سعید اهوازی نزد هشتمین پیشوای شیعیان میرسد و از آن حضرت بهره علمی و معنوی میبرد. در زمره روات حدیث است. از امام رضاعلیه السلام روایت میکند.
علی بن مهزیار اهوازی و پسرش حسن بن علی اهوازی از او روایت میکنند. برخی وثاقتش را تأیید میکنند.[20]
12. اسحاق بن آدم
از شیفتگان علی بن موسی الرضاعلیه السلام در شهر قم به شمار میرود. کتابی هم داشته که در حال حاضر در دست نیست. محمد بن ابیالخطاب آن را روایت میکند.[21] به گفته ابوالعباس فضل بن حسان دالانی، کتاب اسحاق ابن آدم، مورد نقل محمد بن الحسین بن ابیالخطاب نیز هست.[22]
13. ادریس بن زید
یار امام رضاعلیه السلام ، جلیل القدر و درست گفتار است.[23] شیخ صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه به دو طریق از او روایت میکند.[24]
پینوشتها:
1. کشف الغمه، علی بن عیسی اربلی، ج 2، ص 308.
2. خلاصة الاقوال، علامه حلی، ص 277.
3. قاموس الرجال، شیخ محمدتقی ششتری، ج 1، ص 189.
4. جامع الروات، ج 2، ص 21؛ التحریر الطاووسی، شیخ حسن (صاحب معالم)، ص 17؛ ایظاء الاشتباه، علامه حلی، ص 277.
5. اعیان الشیعه، محمد امین، ج 2، ص 224.
6. الفهرست، شیخ طوسی، ص 41.
7. اختیار معرفةالرجال، کشی، ص 554؛ اعیان الشیعه، ج 2، ص 203.
8. التحریر الطاووسی، ص 21؛ کتاب الرجال، ابن داود حلی، ص 48.
9. رجال نجاشی، ص 25؛ الفهرست، شیخ طوسی، ص 41.
10. رجال شیخ طوسی، ص 361؛ رجال علامه حلی، ص 4؛ جامع الرواة، ج 1، ص 21.
11. رجال طوسی، ص 396؛ اختیار معرفة الرجال، ص 614.
12. رجال الطوسی، ص 396؛ اختیار معرفة الرجال، ص 614؛ اعیان الشیعه، ج 2، ص 346؛ معجم رجال الحدیث، ج 1، ص 21.
13. رجال نجاشی، ص 318؛ جامع الروات، ج 2، ص 396.
14. رجال نجاشی، ص 73؛ رجال شیخ طوسی، ص 365.
15. جامع الروات، ج 1، ص 51؛ رجال ابن داود، ص 38؛ معجم رجال الحدیث، ج 2، ص 128.
16. الفهرست، ص 42؛ رجال نجاشی، ص 84؛ جامع الروات، ج 2، ص 25.
17. رجال ابن داود، ص 47؛ معجم رجال الحدیث، ج 2؛ ص 14؛ جامع الروات، ص 77.
18. رجال شیخ طوسی، ص 398.
19. جامع الروات، ج 1، ص 78؛ معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 15.
20.رجال شیخ طوسی، ص 398؛ اختیار معرفةالرجال، ص 552؛ معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 34.
21. الفهرست، ص 15؛ رجال ابن داود، ص 54.
22. رجال النجاشی، ص 53؛ معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 30.
23. جامع الروات، ج 1، ص 36.
24. معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 10.
سابقة تشیّع در میان ایرانیان به دوران رسول اعظم الهی میرسد. با آنکه دوران پیشوایان پاک شیعه به لحاظ حاکمیت دشمنان کینه توز اسلام و اهلبیت:از سیاهترین بسترهای تاریخ تشیع به شمار میآید. اما بهرههای علمی و معنوی ایرانیان از رهبران معصوم و یاری آنان در مآخذ تاریخی چشمگیر است. این ریشة اعتقادی که برگرفته از حس حقجویی و آزاد منشی ایرانی است، چنان استقبالی[1] را از امام رضاعلیه السلام در شهرهای ایرانی به نمایش گذاشته است. که در بستر تاریخ به عنوان یک سند افتخار جاویدان خواهد ماند. وصف یاران ایرانی امام رضا و حتی آوردن نام همة آنان در یک نوشتار دشوار است. از این رو در این نوشته به معرفی آن دسته از یاران ایرانی حضرت امام رضاعلیه السلام که آغاز نامشان با حرف الف باشد، به گونهای کوتاه بسنده میشود.
1. ابراهیم بن محمد همدانی – مولی همدانی[2]
معروفیت او به این نام از آن روست که حضرت امام رضاعلیه السلام در نوشته از وی به مولی همدانی یاد میکند. وی از دلباختگان امامت و ولایت به شمار میآید؛ زیرا نام مولی همدانی در زمرة یاران سه معصوم دیده میشود.[3] و این افتخاری است که او را از دیگر همگنان خود برجسته میسازد. پس از شهادت امام رضاعلیه السلام از امام جوادعلیه السلام بهره میبرد. و پس از آن حضرت نیز در گروه یاران امام علیالنقیعلیه السلام جای میگیرد. ابراهیم بن محمد در زمرة وکلای امام هادیعلیه السلام است.[4] او چهل بار به زیارت خانه خدا میرود. کشّی درکتاب رجال خود، در ذیل أحمد بن اسحاق تصریح دارد که محمد بن مسعود، علی بن محمد، محمد بن أحمد، محمد بن عیسی، ابو محمد رازی و أحمد بن ابوعبدالله برقی، برخی دیگر، همگی از ابراهیم بن محمد همدانی و ایوب بن نوح و أحمد بن ضمره و احمد بن اسحاق به عنوان ثقه یاد میکنند. همچنین در ذیل سخن از ابراهیم بن محمد همدانی مینویسد: حدیث کرد برایم أحمد بن محمد، از ابراهیم بن محمد همدانی که گفت: « حضرت ابوجعفر – امام جواد به پدرم نوشت که برای ایشان توطئه¬ای که سمیع – (از دشمنان تشیع) در حقم مرتکب میگردد «بنویسم» برای حضرت نوشتم. امام با خط مبارک خود برای من نوشتند: «اندوهگین مباش، خداوند تو را در برابر ستمکاران یاری میکند، من نیز تو را به یاری پروردگار بشارت میدهم. پاداش معنویت هم نزد خداوند کریم محفوظ است. پس آفریدگارت را فراوان ستایش نما و هرگز از یادش غافل مباش.[5]
2. ابراهیم بن اشعری قمی
وی نخست پروانة شمع وجود موسی بن جعفر است. پس از شهادت آن حضرت در زمره یاران امام علی بن موسی الرضاعلیه السلام در میآید و نزد حضرتش به کسب دانش و تهذیب نفس میپردازد.[6]
او از ویژه عالمانی است که پرورش شخصیت او مرهون تلاش امام معصوم میباشد و برای همین از هردو بزرگوار روایت میکند. با همکاری برادرش فضل بن محمد کتابی مینویسد که حسن بن علی بن فضّال از آن روایت مینماید.[7]
3. ابراهیم بن ابیمحمود خراسانی، معروف به مولی خراسانی
از این رو که ایرانی است و هم شخصیتی برجسته دارد. در کشورهای عربی به مولی خراسانی شناخته میشود. از یاران موسی بن جعفرعلیه السلام شمرده میشود. اما پس از شهادت آن حضرت در صف یاران امام علی بن موسی الرضاعلیه السلام قرار میگیرد.[8] عالمانی چون نجاشی و شیخ طوسی موثقش میخوانند. کتابی هم داشته که أحمد بن عیسی آن را روایت میکند.[9]
4. ابراهیم بن سلام نیشابوری (ابن سلامه)
وی راوی حدیث و از وکلای امام به شمار می آید. برخی صلاحیتش را انکار میکنند و برای همین نیز به سمت وکالتش از سوی امام هم به دیده تردید مینگرند. حدیثش را هم معتبر نمیدانند. اما بزرگانی چون شیخ طوسی، علامه حلی، نه در صلاحیتش تردید دارند، و نه اعتبار روایتش، وکالتش از سوی امام را نیز تأیید میکنند و سمت وکالت از جانب معصوم را بر صلاحیت و درستی گفتارش دلیل میآورند.[10]
بیشک ابراهیم بن سلام(سلامه) نیشابوری در زمره یاران فرهیختة امام رضاعلیه السلام است، زیرا غالب سخنان منفی که درباره شخصیتهای برجستة شیعی در تاریخ اسلام به چشم میآید. بر اساس شایعات و انگیزه های سیاسی دشمنان اهل بیت:رخ مینماید. با کمی ژرف بینی در تاریخ روشن میشود که شخصیت های شیعی هرچه برجسته تر و در خدمت به اهداف اهلبیت:به توفیقاتی فزونتر دست یابند، تبلیغات دشمنان نیز در تخریب چهره آنان حجم و گسترش بیشتر خواهد داشت.
5. ابوخالد سجستانی
از یاران امام رضاعلیه السلام ، راوی حدیث است.[11] شیخ طوسی بر این مطلب تأیید دارد. چون شهادت حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام در زندان هارون مظلومانه و محرمانه رخ مینماید. نخست بسیاری از شیعیان و حتی نزدیکان امام شهادتش را باور نمیکنند. اما با گذشت زمان هریک از راهی شهادت امام را به عنوان یک واقعیت تلخ میپذیرند به جزگروهی که در آرزوی رسیدن به رفاه و لذایذ دنیا با اموال و وجوهات شرعی، در دام نیرنگ حکومت عباسی گرفتار میآیند و امامت امام هشتم را انکار مینمایند. بقیه نزد امام رضاعلیه السلام میروند و به امامتش ایمان میآورند. از این رو عدم پذیرش شهادت امام کاظمعلیه السلام از سوی یاران خالص آن بزرگوار را میتوان دلیل بردید باز و ذهن کاوشگر آنان دانست، نه تردید در امامت امام رضاعلیه السلام شیخ ابوالعباس کشی نیز، ابوخالد سجستانی را در زمرة همین دسته از یاران امام معرفی کرده و نقل میکند که ابو خالد سجستانی به گمان اینکه امام موسی بن جعفرعلیه السلام زنده است. به جمع واقفیه میپیوندد و سپس با بهره از دانش ستاره شناسی که بیشک نزد امام آموخته است، به شهادت امام کاظمعلیه السلام یقین مینماید و در صف یاران امام رضاعلیه السلام در میآید.[12]
6. ابوطاهر بن حمزة بن الیسع قمی
او ثقه و راوی حدیث است. نجاشی او را از یاران امام رضا و راوی حدیث آن حضرت میداند.[13]
7 . أحمد بن عامر
یار فرهیختة امام رضاعلیه السلام است.[14] جد بزرگوارش «وهب بن عامر» از مردان جاوید تاریخ تشیع به شمار میآید. به سال 61 هجری دریاری امام حسینعلیه السلام به شهادت میرسد. أحمد بن عامر راوی حدیث نیز هست، پسرش عبدالله بن أحمد از وی روایت میکند.[15]
8. ادریس بن عبدالله اشعری قمی
دانشمند و دارای کتاب است. از زکریّا حسین بن عثمان و برادرش عبدالملک از او روایت میکنند. دانش او مرهون بهره گیری از حضرت امام صادقعلیه السلام ، امام کاظمعلیه السلام و امام رضاعلیه السلام است.[16] بیشک فردی که دانش خود را از سه معصوم آموخته باشد. در گفتار ثقه و در رفتار و کردار نیز قابل الگوگیری است.
9. ادریس بن حسین اشعری قمی
این راوی ثقه شمرده میشود. نزد امام رضاعلیه السلام شرفیاب میگردد و به فراگیری دانش میپردازد و از آن حضرت روایت میکند.[17]
10. ادریس بن یقین
وی اهل خراسان و از یاران امام رضاعلیه السلام است.[18]
پیش از امام رضاعلیه السلام نیز چندی به محضر حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام میرسد و از آن حضرت بهره میگیرد. اما بیشترین دوران بهرهگیری او نزد امام رضاعلیه السلام است. شیخ طوسی هم او را در شمار یاران ابوالحسنعلیه السلام نام میبرد.[19]
11. اسحاق بن ابراهیم حضینی
در شمار یاران امام رضاعلیه السلام است، توسط حسن بن سعید اهوازی نزد هشتمین پیشوای شیعیان میرسد و از آن حضرت بهره علمی و معنوی میبرد. در زمره روات حدیث است. از امام رضاعلیه السلام روایت میکند.
علی بن مهزیار اهوازی و پسرش حسن بن علی اهوازی از او روایت میکنند. برخی وثاقتش را تأیید میکنند.[20]
12. اسحاق بن آدم
از شیفتگان علی بن موسی الرضاعلیه السلام در شهر قم به شمار میرود. کتابی هم داشته که در حال حاضر در دست نیست. محمد بن ابیالخطاب آن را روایت میکند.[21] به گفته ابوالعباس فضل بن حسان دالانی، کتاب اسحاق ابن آدم، مورد نقل محمد بن الحسین بن ابیالخطاب نیز هست.[22]
13. ادریس بن زید
یار امام رضاعلیه السلام ، جلیل القدر و درست گفتار است.[23] شیخ صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه به دو طریق از او روایت میکند.[24]
پینوشتها:
1. کشف الغمه، علی بن عیسی اربلی، ج 2، ص 308.
2. خلاصة الاقوال، علامه حلی، ص 277.
3. قاموس الرجال، شیخ محمدتقی ششتری، ج 1، ص 189.
4. جامع الروات، ج 2، ص 21؛ التحریر الطاووسی، شیخ حسن (صاحب معالم)، ص 17؛ ایظاء الاشتباه، علامه حلی، ص 277.
5. اعیان الشیعه، محمد امین، ج 2، ص 224.
6. الفهرست، شیخ طوسی، ص 41.
7. اختیار معرفةالرجال، کشی، ص 554؛ اعیان الشیعه، ج 2، ص 203.
8. التحریر الطاووسی، ص 21؛ کتاب الرجال، ابن داود حلی، ص 48.
9. رجال نجاشی، ص 25؛ الفهرست، شیخ طوسی، ص 41.
10. رجال شیخ طوسی، ص 361؛ رجال علامه حلی، ص 4؛ جامع الرواة، ج 1، ص 21.
11. رجال طوسی، ص 396؛ اختیار معرفة الرجال، ص 614.
12. رجال الطوسی، ص 396؛ اختیار معرفة الرجال، ص 614؛ اعیان الشیعه، ج 2، ص 346؛ معجم رجال الحدیث، ج 1، ص 21.
13. رجال نجاشی، ص 318؛ جامع الروات، ج 2، ص 396.
14. رجال نجاشی، ص 73؛ رجال شیخ طوسی، ص 365.
15. جامع الروات، ج 1، ص 51؛ رجال ابن داود، ص 38؛ معجم رجال الحدیث، ج 2، ص 128.
16. الفهرست، ص 42؛ رجال نجاشی، ص 84؛ جامع الروات، ج 2، ص 25.
17. رجال ابن داود، ص 47؛ معجم رجال الحدیث، ج 2؛ ص 14؛ جامع الروات، ص 77.
18. رجال شیخ طوسی، ص 398.
19. جامع الروات، ج 1، ص 78؛ معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 15.
20.رجال شیخ طوسی، ص 398؛ اختیار معرفةالرجال، ص 552؛ معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 34.
21. الفهرست، ص 15؛ رجال ابن داود، ص 54.
22. رجال النجاشی، ص 53؛ معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 30.
23. جامع الروات، ج 1، ص 36.
24. معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 10.