آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

  مقدمه
قرآن کریم در اندیشه، گفتار و کردار اهل‌بیت:تجسّم و عینیت تمام یافته است و سیرة کریمانه و سخن حکیمانة آنان، مستقیم یا غیر مستقیم، روشنگر کتاب الهی در ابعاد گوناگون آن است؛ از این رو یکی از رسالت‌های مهم امامان معصوم تبلیغ دین، بیان احکام و تفسیر قرآن بوده است. میراث قرآنی و تفسیری باقی مانده و ارزشمند از وجود مبارک امام رضاعلیه السلام از نمونه‌های اعلی و عظیم ذخایر قرآنی تفسیر معصومان:است و از آن جا که لطف و حکمت خداوند متعال همواره اقتضا کرده انسان را در پهنة طبیعت، بی‌راه و راهبر، رها نکند، میراث قرآنی را در میان خاندان نبوت:دست به دست نموده تا به هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام علی بن موسی الرضاعلیه السلام رسید و آن امام همام، وارث کتاب الهی و مفسّر راستین قرآن شد و اکنون دوازدهمین حجت، امام عصرعلیه السلام میراث‌دار آن است. به فرمودة امام صادقعلیه السلام پیوسته خداوند از میان ما خاندان، کسی را بر می‌گزیند که کتاب او را از آغاز تا به انجامش می‌آموزد.[1]
در این مقاله با نگرشی به سیرة قرآنی و تفسیری امام رضاعلیه السلام ، بیاناتی که ایشان به طور مستقیم در باب قرآن کریم و تفسیر و فهم آن فرموده‌اند، می‌پردازیم.
بخش عمده‌ای از گفتار و سیرة حضرت رضاعلیه السلام به شکل مستقیم یا غیر مستقیم به شرح، تبیین و عینیت بخشیدن کتاب خدا اختصاص دارد؛ بنابراین، می‌توان در دیدی فراتر به گزارش، شرح و تفسیر قرآن در بیانات امام رضاعلیه السلام پرداخت. آنچه از ایشان در ابواب مختلف فقه یاد شده، به گونه‌ای تبیین و تفصیل آیات الاحکام و اوامر و نواهی الهی است یا آنچه دربارة توحید، نبوت، امامت، معاد، ایمان و کفر و دیگر مسائل اعتقادی به جای مانده است، شرح و بسط معارف اعتقادی قرآن است. اندرزها، آداب و اخلاق کریمانة امام رضاعلیه السلام نیز توضیح آیه‌های اخلاقی قرآن می‌باشد.
الف) بیان منزلت و فضیلت قرآن
قرآن، توصیف گری گویاست و در آیه‌های فراوانی به بیان منزلت رفیع و شأن والای خویش پرداخته است تا برای کسی در روی گردانی از قرآن حجّتی باقی نماند و آن کسی که به قرآن رو می‌آورد با معرفت و بینش در وادی آن گام نهد. اهل‌بیت:نیز که عارف به حقیقت قرآن هستند، هم پای آن، این منزلت و فضیلت را به خوبی تبیین کرده‌اند.[2] اینک نمونه‌ای از فرازهای گفتار امام رضاعلیه السلام در این خصوص ذکر می‌گردد:
الف) ریّان بن صلت از حضرت رضاعلیه السلام پرسید: نظر شما دربارة قرآن چیست؟ امام فرمود:
کلام الله لاتتجاوزه و لا تطلبوا الهدی فی غیره فتضلّوا؛ قرآن کلام خداست، از آنچه او گفته است، فراتر نروید و هدایت را در غیر او نجویید که گمراه می‌شوید.[3]
ب) محمد بن موسی رازی از پدرش روایت کرده که یکی از روزها در محضر حضرت رضاعلیه السلام ، سخن از قرآن به میان آمد. امام فرمود: «قرآن ریسمان محکم، دستاویز استوار و آیین برتر خدا در میان بندگان است. به سوی بهشت راهبری می‌کند و از دوزخ رهایی می‌بخشد. در اثر گذشت زمان، کهنه نشده و با تکرار بر زبان‌ها از ارزش و اثر بخشی آن کاسته نمی‌شود؛ زیرا خداوند، آن را برای زمان خاصّی قرار نداده است، بلکه حجت و برهان برای همة انسان‌ها در سراسر زندگیشان است و نه از پیش رو و نه از پس، باطل به آن وارد نخواهد شد. فرود آمده‌ای از سوی خداوند حکیم و ستوده است.»[4]
ج) در حدیث امامت که از آن حضرت صادر شده نیز آمده است که ایشان می‌فرماید: «خداوند زمانی پیامبرش را به سوی خود فراخواند که دین او را کامل و بر او، قرآن را نازل کرد، کتابی که روشنگر همه چیز است و حلال و حرام و حدود و احکام و هر آنچه مردم بدان نیازمندند، در آن به طور کامل بیان شده است.»[5]
ب) تبیین علوم قرآن
در بحث‌های قرآنی، گاهی خود قرآن کریم، موضوع و محور بحث قرار می‌گیرد و گاهی به بررسی و مطالعة جنبه‌های مختلف آن پرداخته می‌شود. در اصطلاح به این بخش از مباحث قرآنی مثل نزول قرآن، اسباب نزول، قرائات، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، مباحث ادبی قرآن؛ اعجاز و... را در بر می‌گیرد، علوم قرآن اطلاق می‌شود.[6] در آثار به جای مانده از حضرت رضاعلیه السلام ، نمونه‌هایی وجود دارد که در ذیل علوم قرآن جای می‌گیرد که ما به بیان آن‌ها می‌پردازیم:
ترتیب نزول
حضرت امام رضاعلیه السلام فرمود: از پدرم شنیدم که از پدرش حکایت می‌کرد نخستین سوره‌ای که نازل شد )بسم الله الرحمن الرحیم، اقرأ باسم ربّک( و آخرین سوره‌ای که نازل شد )اذا جاء نصرالله والفتح( بود.[7]
بحث نخستین و آخرین بخش‌های نازل شدة قرآن، از جمله مباحث علوم قرآن است که امروزه در ذیل «تاریخ» یا «علوم قرآن» از آن یاد می‌شود.[8]
نظم و اعجاز قرآن
در فرازی از حدیثی که محمد بن موسی رازی از پدرش در مورد منزلت و فضیلت قرآن از حضرت امام رضاعلیه السلام ذکر نموده و ما نیز در بحث فضیلت قرآن در بینش آن حضرت، این روایت را آوردیم، چنین می‌گوید:
«ذکرالرضاعلیه السلام فی منزلة قرآن فعظّم الحجّة فیه والآیة والمعجزة فی نظمه»؛ او گرچه سخن امام رضاعلیه السلام دلایل اعجاز و نظم قرآن را ذکر نمی‌کند، ولی این عبارت وی دلالت دارد که آن حضرت، این مسأله را بسیار با اهمیت دانسته و از آن به عظمت یاد کرده است.[9]
شأن نزول
از امام رضاعلیه السلام روایت‌هایی در شأن نزول برخی آیات و سور وارد شده است که به ذکر دو مورد بسنده می‌کنیم.
1. آن حضرت از پدرانش نقل می‌کند که آیة )الّذین یُِنفقون اموالهم باللیل والنّهار سرّاً و علانیة[10](؛ دربارة حضرت علیعلیه السلام نازل شده است.[11]
2. حضرت امام رضاعلیه السلام در تفسیر سورة )والیل اذا یغشی( می‌فرمایند: این سوره دربارة ابودحداح است که درخت خرمای شخصی بخیل را که در خانة مرد انصاری بود و موجب اذیّت او می‌شد، در عوض خانه‌اش خرید و به آن مرد واگذار کرد.[12]
محکم و متشابه
علی بن ابراهیم قمی روایت می‌کند که حضرت ثامن الحججعلیه السلام فرمود: هرکس متشابه قرآن را به محکمش بازگرداند، به راه راست راهبری می‌شود. سپس فرمود: در اخبار ما نیز متشابهاتی همانند متشابهات قرآن و محکماتی همانند محکمات آن وجود دارد، پس متشابهات آن را به محکماتش ارجاع دهید و از متشابه آن بدون در نظر گرفتن محکم، پیروی نکنید که گمراه می‌شوید.[13]
ج) تفسیر آیات قرآنی
سیره و روایات تفسیری باقی‌مانده از عالم آل محمد گنجینة بسیار ارزشمند و دست مایه بسیار مهم برای مفسران و علاقه‌مندان به تفسیر قرآن به شمار می‌رود. ما به اختصار نمونه‌هایی را ذکر می‌نماییم:
1. امام هشتم در تفسیر آیه شریفه )الذی جعل لکم الارض فراشاً والسّماء بناءً([14] فرموده است.
«یعنی زمین را با طبایع و ابدان شما سازگار و موافق قرار داد و آن را گرم و سوزان نساخت تا شما را بسوزاند، و بسیار سرد قرار نداد تا شما را منجمد گرداند، هوای آن را زیاد خوشبو نکرد تا سرهای شما به درد آید، و زیاد بد بو نساخت تا شما را هلاک کند، آن را مانند آب نرم روان قرار نداد، تا در آن غرق شوید، و زیاد سخت وصلب نیافرید تا نتوانید خانه و ابنیه و قبرهای مردگان در آن بسازید، بلکه خداوند متعال بخشی از آن را به اندازه‌ای که از آن سود برید، و آرامش یابید و بدن ها و خانه‌هایتان بر آن قرار گیرد، سفت و سخت آفرید. )والسّماء بناءً( ؛ یعنی بر بالای سر شما آسمان را سقفی محفوظ بنا کرد، و خورشید و ماه و ستارگان[15] آسمان را برای مصلحت و منفعت شما، به چرخش و گردش در آورد.»
2. حضرت امام رضاعلیه السلام در مورد معنای «ختم الله علی قلوبهم» فرمودند: ختم به معنای طبع است که به عنوان عقوبت عصیان و کفر کافران بر قلب‌های آنان زده می‌شود. چنان که می‌فرماید: «بلکه خداوند متعال بر قلوب آنان مهر زده است به سبب کفر آنان، پس ایمان نمی آورند مگر اندکی.»[16]
3. امام هشتمعلیه السلام در پاسخ سؤال ابن فضال در مورد آیه شریف ) کلا انّهم عن ربّهم یومئذٍ لمحجوبون( فرمودند: خداوند متعال هرگز وابسته به مکانی نشده و در محلّی حلول نمی‌کند که موجب محجوب بودن بندگان از او باشد، ولکن در اثر معاصی از اجر و ثواب پروردگارشان محجوب می‌شوند.[17]
4. حضرت امام رضاعلیه السلام در معنای )ترکهم فی ظلمات( در آیه شریفة 17 از سوره بقره فرموده‌اند: «خداوند متعال چنین نیست که بدون جهت کسی را ترک و از او اعراض کند، ولی چون دید که آنان (کفّار) از کفر و گمراهی و انحراف و طغیان خود دست نمی‌کشند، نظر لطف و معاونت هدایت را از آنان قطع می‌کند و آنان را به خود و به اختیار خود وا می‌گذارد.[18]
5. ابن فضال: «وسألته (الرضاعلیه السلام ) عن قوله الله عزّوجلّ: )و مکروا و مکرالله([19] و )یخادعون الله و هو خادعهم([20] فقال: انّ الله تعالی لایمکرو لا یخادع، و لکنّه تعالی: یجازیهم جزاء المکرو الخدیعة، تعالی الله عمّا یقول الظالمون علوّاً کبیراً»: ابن فضال گوید از امام رضاعلیه السلام در مورد معنای مکر و خدعه پروردگار پرسیدم: آن حضرت در پاسخ فرمودند: پروردگار به کسی مکر و خدعه نمی‌کند. معنای مکر و خدعه پروردگار آن است که وقتی مردم مکر و خدعه در مقابل برنامه‌های الهی کنند خداوند مطابق اعمال آنها، آنان را مجازات می‌کند.[21]
ارائه معنای واژگان
از دیگر روش‌ها و معیارهای تفسیری امام رضاعلیه السلام در تبیین پیام‌ها و نکات آیات شریفه قرآنی، آوردن جمله‌ها و عباراتی در ذیل آیه‌ها جهت معنا نمودن واژگان و اصطلاحات قرآنی و بیان مقصود خداوند متعال و رفع ابهام‌های مردم در زمینة فهم قرآن می‌باشد.
حضرت رضاعلیه السلام از امام صادقعلیه السلام نقل می‌کند آن حضرت دربارة )اهدنا الصراط المستقیم( فرمود: أرشدنا الی الطریق المستقیم؛ یعنی ما را به راه راست رهنمون باش تا پایبند و ملازم طریقی باشیم که به حجّت تو منتهی می‌شود. و به دین تو می‌رسد و ما را از پیروی هوا و اخذ به رأی خود که منجر به هلاکت و تباهی می‌شود باز می‌دارد.[22]
امام رضاعلیه السلام در بیان مذکور ضمن تبدیل آیة قرآن به معادل لغوی آن، تبیین می‌کنند که صراط مستقیم راهی است که در مسیر حجت خدا باشد و هوا جویی و خود رأی در دین، گمراهی و تباهی است.
امام علی بن موسی الرضاعلیه السلام دربارة )فاصفح الصفح الجمیل([23] فرمودند: «صفح جمیل، گذشتی است که در او مؤاخذه و عقاب نباشد.»[24]
دربارة )خذوا زینتکم عند کلّ مسجد([25] نیز از امام رضاعلیه السلام روایت شده که فرمود: زینت یعنی لباس؛ بنابراین، معنای آیه این می‌شود که هنگام نماز و حضور در مساجد، لباس‌های نیکو و زینتی خود را بپوشید.[26]
از حضرت امام رضاعلیه السلام دربارة )و ما یؤمن أکثرهم بالله الاّ و هم مشرکون([27] پرسیده شد. فرمود: «شرکی است که به حدّ کفر نمی‌رسد.»[28] در این آیه کریمه آمده: بیشتر آنان به خدا ایمان نمی‌آورند مگر آنکه برای او شریک می‌گیرند.» این سؤال پیش می‌آید که چگونه در حالی که مشرک‌اند، ایمان دارند. پاسخ امام رضاعلیه السلام می‌فهماند که مقصود از شرک مذکور در این آیه، شرکی است که با ایمان قابل جمع است و به حد کفر نمی‌رسد.
از دیگر معیارهای تفسیری امام رضاعلیه السلام ، تعیین مصداق و تطبیق آیه است، بدین صورت که مفهوم کلی آیه اخذ و بر مصادیق جدید انطباق داده می‌شود و راه کارهای زندگی در گستره‌های مختلف فردی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از قرآن برداشت می‌شود و برای واژه یا عبارتی مصادیق بسیار کلامی و یا فردی تعیین می‌نماید. حال، نمونه‌های از کلام امام رضاعلیه السلام در این زمینه عرضه می‌گردد که در آن به بیان مصداق و تطبیق آیه پرداخته‌اند:
1. امام علی بن موسی الرضاعلیه السلام در آیه )ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه([29]، برای کبائر این مصادیق را بر می‌شمرند: «پرستش بت‌ها، می خوردن، قتل، نافرمانی پدر و مادر، تهمت ناروا زدن، فرار از جنگ و خوردن مال یتیم.»[30]
2. در ذیل آیة )شهدالله أنّه لا اله الاّ هو والملائکة و أولوا العلم قائماً بالقسط([31] امام هشتمعلیه السلام فرمود: «هو الامام». یعنی مقصود و مصداق اعلی و اکمل )اولوالعلم( امام معصومعلیه السلام است؛ زیرا دانش آنان برگرفته از دانش خدا و رسول اوست و آنان به سر چشمة علم و معرفت، دسترسی دارند و دیگران از فیض وجودشان به معرفت صحیح و کامل دست می‌یابند.[32]
3. امام رضاعلیه السلام فرمود: «زمانی که به شما سختی‌ای برسد، به واسطة ما از خداوند کمک بخواهید و این همان فرمودة اوست: )و لله الاسماء الحسنی فادعوه بها([33] حضرت در ادامه فرمودند به خدا سوگند! ماییم اسمای حسنای الهی که هیچ کس جز به شناخت ما پذیرفته نمی‌شود.[34]
4. وشّاء می‌گوید: از حضرت رضاعلیه السلام دربارة )و علامات و بالنجم هم یهتدون([35] پرسیدم. فرمود: آن نشانه‌ها ماییم و نجم، رسول الله6است.[36]
د) بیان احکام قرآن کریم
فقه پژوهی قرآنی از نخستین شاخه‌های تفسیر و علوم قرآن است که زمینة خلق آثار فراوانی با عنوان «آیات الاحکام» و «فقه القرآن» بوده است. امامان معصوم:که خود منبع و مرجع تبیین احکام دین هستند، در بسیاری از موارد، نظر خود را در بیان احکام، به قرآن کریم مستند کرده‌اند. روایت های امام هشتمعلیه السلام در آیات الاحکام و تمسّک به قرآن در تبیین مسائل فقهی از نمونه‌های بارز استناد معصومین: در تبیین احکام به قرآن کریم است.
ابوالقاسم فارسی می‌گوید: به حضرت رضاعلیه السلام عرض کردم: خداوند در کتابش می‌فرماید: )فإمساک بمعروف أو تسریح بإحسان([37] مقصود از آن چیست؟ امامعلیه السلام فرمود: امساک به معروف؛ (نگه داشتن به خوبی) یعنی آزار ندادن همسر و پرداخت نفقة او و اما )تسریح بإحسان ) (به شایستگی رها کردن) یعنی طلاق دادن طبق آنچه خدا مقرر فرموده است.[38]
پس از گفت و شنودی که ابوسعید مکاری با امام رضاعلیه السلام داشت، به امام می‌گوید: مسأله‌ای از تو می‌پرسم. امام می‌فرماید: «گمان نمی‌کنم، پاسخ مرا بپذیری، از یاران من نیستی! اما در عین حال بپرس.» می‌پرسد: مردی که هنگام مرگش گفته است: )کلّ مملوک قدیم فهو حرّ لوجه الله(؛ یعنی هربردة قدیمی‌ای که داشتم، در راه خدا آزاد کردم، در این باره چه می‌گویی؟ امامعلیه السلام می‌فرماید: «بله، هر بنده‌ای که شش ماه بر او گذشته باشد، آزاد است؛ زیرا خداوند می‌فرماید: )والقمر قدرّناه منازل حتی عاد کالعرجون القدیم([39] بنابراین، هرچیزی که شش ماه مانده باشد، قدیمی است.[40]
هـ) تنزیه پیامبران و تبیین متشابهات
رواج اسرائیلیات و افسانه‌های نادرست دربارة پیامبران:برداشت‌های نادرست از آیات متشابه در داستان پیامبران و تفسیرهای ناروا، سبب مشوّه شدن چهرة پیامبران و تهمت‌های ناروا به آنان بوده است و شاید در طول تاریخ برخی ناپاکان خواسته‌اند با آلوده جلوه دادن حریم نبوّت و ولایت، زمینة حضور خود در مسند رهبری جامعه و توجیه کرده‌های خود را فراهم آورند.
امامان معصوم:که مهبط وحی و آگاه به سرگذشت و سیرة انبیای پاک الهی بوده‌اند، پرده از چهرة باطل برداشته و به دفاع از حریم نبوت پرداخته‌اند. اهل بیت:تمامی آیه‌های مربوط به زندگی انبیا را بر اساس «رأی به عصمت آنان» تفسیر کرده و به این گرایش معروف بوده‌اند.[41]
عالم آل محمد، امام هشتمعلیه السلام در مناظراتشان و در پاسخ پرسش‌هایی که از ایشان می‌شد، میراث ارجمندی را در تفسیر آیات قصص به یادگار گذاشت که به یک نمونه از آن اشاره می‌شود:
محمد بن علی بن جهم، حکایت می‌کند که در مجلس مأمون حاضر شدم و علی بن موسی الرضاعلیه السلام نیز نزد وی نشسته بود. مأمون به ایشان گفت: ای فرزند رسول خدا! آیا سخن شما این نیست که پیامبران دارای عصمت از گناه هستند؟ وی فرمود: «بله، درست است». مأمون از تعدادی از آیه‌های قرآن پرسید، از جمله گفت: این آیه را برای من روشن سازید که نسبت به ابراهیم می‌فرماید: )فلمّا جنّ علیه اللیل رأی کوکباً قال هذا ربّی([42]. علی بن موسیعلیه السلام فرمود: ابراهیم، میان سه گروه قرار گرفت: زهره پرست، ماه پرست و خورشید پرست.
این زمانی بود که از نقبی که در آن مخفی بود، خارج شد. وقتی پردة تاریک شب، همه جا را گرفت و ستارة زهره را دید، به گونه‌ای پرسش گرانه و انکار آمیز گفت: )هذا ربّی.( چون زهره افول کرد و نا پدید شد، گفت: من چیزهایی را که غروب می‌کنند، دوست ندارم؛ زیرا افول از صفات پدید آمده‌هاست، نه چیزی که قدیم و همیشگی است. پس از آن، وقتی ماه را دید که طلوع کرده است، انکار آمیز و پرسش گرانه گفت: این پروردگار من است؟! زمانی که ماه از دیدگان نهان شد گفت: اگر پروردگارم مرا هدایت نکند، از گمراهان خواهم بود.
پس چون صبح شد و خورشید را دید که درخشان و طالع است، از روی انکار و پرسش، نه از روی پذیرش و خیر گفت: این پروردگار من است؟! این که از زهره و ماه هم بزرگ‌تر است! آنگاه که خورشید غروب کرد، به گروه‌های سه گانه‌ای که زهره، ماه و خورشید را می‌پرستیدند، گفت: ای قوم! من از آنچه شما شریک خدا قرار می‌دهید، بیزارم، من رو به سوی کسی می‌آورم که آفرینندة آسمان‌ها و زمین است و از مشرکان نیستم. ابراهیمعلیه السلام خواست برای آنان بطلان دینشان را روشن و ثابت کند که پرستش، همانند زهره، ماه یا خورشید را نسزد و تنها شایستة آفرینندة آنها و خالق آسمان و زمین است. آنچه ابراهیم با آن بر قومش احتجاج کرد، از چیزهایی بود که خداوند عزّوجل به او الهام کرده بود، همچنان که می‌فرماید:
و تلک حجّتنا آتیناها ابراهیم علی قومه[43](.[44]
پی‌نوشت‌ها:
1. ر.ک: البرهان فی تفسیر القرآن، سیدهاشم بحرانی، ج 1، ص 19.
3.ر.ک: بحارالانوار، چاپ بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ سوم، سال 1403 ق.، ج 92، ص 12 – 1.
4. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 307.
5. عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 130.
6. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 96.
7. فصلنامه پژوهش‌های قرآنی، ش 17 – 18، ص 301 – 300.
8. عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 6.
9. جهت مطالعه تفصیلی این بحث ر.ک: اسباب النزول واحدی نیشابوری، ص 8 – 6؛ التمهید فی علوم القرآن، محمدهادی معرفت، ج 1، ص 130 – 126 و الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ج 1، ص 113 – 106 و 119 – 114.
10. ر.ک: فصلنامه تخصصی الهیات و حقوق (دانشگاه علوم اسلامی رضوی) ، ش 14، ص 171.
11.بقره / 274.
12. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 323.
13. همان، ج 1، ص 383.
14. همان، ج 1، ص 308.
15. بقره / 22.
16. ر.ک: سیره امام رضا، ص 267.
17. عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 16.
18. همان،باب 11، حدیث 19.
19. همان، حدیث 16.
20. آل عمران / 54.
21. نساء / 142.
22. عیون اخبار الرضا، باب 11، حدیث 19.
23. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 314.
24. حجر / 85.
25. معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص 373.
26. اعراف / 31.
27. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 334.
28. یوسف / 106.
29. مسند الامام رضا، ج 1، ص 347.
30. نساء / 31.
31. تفسیر عیاشی، ج 1، ص 238.
32. آل عمران / 18.
33. تفسیر عیاشی، ج 1، ص 166.
34. اعراف / 180.
35. تفسیر عیاشی، ج 2، ص 42.
36. نحل / 16.
37. اصول کافی، ج 1، ص 219.
38. بقره 229.
39. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 316.
40. یس / 39.
41. مسند الامام رضا، ج 1، ص 367.
42. ر.ک: فصلنامه تخصصی الهیات و حقوق، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ش 14، ص 180 – 175.
43. انعام / 76.
44. همان، 83.
45. عیون اخبارالرضا، ج 1، ص 204 – 195.

تبلیغات