آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۸

چکیده

متن

• اصول اخلاقی کسب و کار متمرکز بر شناسایی اصولی است که بر مبنای آنها می‌توانیم سازمان‌ها را ارزیابی کنیم .
• اغلب شرکت‌ها به شکلی غیر اخلاقی عمل می‌کنند که این امر اثرات مخربی بر افراد و محیط دارد.
• رفتار غیر اخلاقی ناشی از وجود تنها یک فرد بد نیست، بلکه این امر ماحصل تعاملات پیچیده میان افراد، گروه‌ها و سازمان‌ها است.
• رفتار اخلاقی را می‌توان هم به عنوان رفتاری که رضایت را به حداقل و آسیب را به حداقل می‌رساند و هم به عنوان رفتاری که ناشی از اصول کاری است، دانست.
• در حالی که رفتار غیر اخلاقی ممکن است مزایایی کوتاه مدت در پی داشته باشد اما در بلند مدت، به حمایت سهامداران شرکت آسیب جدی خواهد زد.
• ثبات و پایداری بلند مدت ناشی از تمرکز بر سه نتیجه‌ اصلی است یعنی تمرکز بر اثرات اجتماعی، محیطی و اقتصادی کسب و کار.
مقدمه
اگر به روزنامه‌های همین هفته نگاهی بیاندازید، می‌توانید حداقل یک گزارش را پیرامون رسوایی مالی یا نقض قوانین یا استانداردهای رفتاری مورد قبول جامعه توسط کسب و کارها بیابید. سرازیر شدن پساب‌های صنعتی به رودخانه‌ها، رشوه‌های پرداخت شده برای انعقاد قراردادهای تجاری، استفاده از نیروی کار کودک در کارخانه‌ها، رفتارهای تبعیض‌آمیز که مانع از استخدام یا توسعه‌ اعضای یک قشر خاص از جامعه می‌شوند و غیره به وفور دیده می‌شوند. به عبارت دیگر، کسب و کارها مستمراً به صورت‌های غیراخلاقی رفتار می‌کنند یعنی آنها به شکلی عمل می‌نمایند که اثرات مضری بر دیگران دارند و از نظر جامعه به عنوان رفتارهایی غیر اخلاقی تلقی می‌شوند. به علاوه، تأثیر این امر در حال افزایش یافتن است زیرا شرکت‌ها بزرگ‌تر (و در واقع جهانی) شده‌اند و فعالیت‌هایی که زمانی در راستای خدمات عمومی بودند مانند راه‌آهن، مراقبت‌های بهداشتی و پزشکی و تأمین آب شُرب، امروزه به فعالیت‌هایی سودمحور تبدیل گردیده‌اند. به طور فزاینده‌ای، این بخش خصوصی است که کیفیت هوایی را که ما تنفس می‌کنیم، آبی که می‌نوشیم، استانداردی که در زندگی داریم و حتی جایی که در آن زندگی می‌کنیم، تعیین می‌کند.
مشکلات رایج اخلاقی در شرکت‌ها
با توجه به اثرات فزاینده‌ اجتماعی کسب و کار، اصول اخلاقی کسب و کار به عنوان یک موضوع مهم طی 20 سال گذشته پدیدار شده است. اصول اخلاقی کسب و کار به یافتن آن دسته از اصول اخلاقی می‌پردازد که می‌توانیم به کمک آنها سازمان‌ها را در قبال تأثیر فعالیت‌هایشان بر مردم و محیط زیست ارزیابی کنیم . تروینو و نلسون1 چهار نوع مسئله‌ اخلاقی رایج را در سازمان‌ها بیان کرده‌اند :
نخست، مشکلات اخلاقی تأمین منابع هستند که مرتبط با برخورد عادلانه و منصفانه با کارکنان است. در اینجا، رفتارهای غیر اخلاقی عبارتند از برخورد ناعادلانه با افراد به دلیل جنسیت، رنگ پوست، مذهب، پیشینه‌ نژادی و غیره.
دوم، مشکلات اخلاقی ناشی از تضاد منافع هستند. در اینجا، افراد یا سازمان‌های خاصی، به دلیل برخی ارتباطات فردی با فرد یا گروه تصمیم‌گیرنده، توجهات ویژه‌ای را دریافت می‌دارند. ممکن است یک شرکت بتواند تنها به این دلیل قراردادی سودمند منعقد کند که تیم مدیریت سازمان طرف مقابل، رشوه دریافت کرده است. یعنی در واقع این قرارداد به واسطه‌ کیفیت پیشنهاد ارایه شده منعقد نشده است.
سوم، مسایل اخلاقی هستند که دربرگیرنده‌ اعتماد مشتریان هستند. در اینجا، سازمان‌ها به گونه‌ای رفتار می‌کنند که نشان می‌دهند هیچ احترامی برای نظر مشتریان قایل نیستند یا توجهی به امنیت عمومی ندارند. نمونه‌های این مسئله، آگهی‌هایی هستند که درباره‌ کالاها یا خدمات خاصی دروغ می‌گویند (یا حداقل حقیقت را پنهان می‌کنند).
چهارم و آخر، مسایل اخلاقی مربوط به استفاده از منابع سازمانی توسط کارکنانی هستند که در محیط کار خود تلفن‌های شخصی می‌زنند، صورت وضعیت‌ها هزینه‌ها را به صورت دروغ اعلام می‌کنند، لوازم اداری را به خانه می‌برند و غیره.
حسابرسی رفتارهای اخلاقی و غیر اخلاقی
علیرغم باورهای رایج، تصمیمات مضر برای دیگران یا محیط زیست که توسط سازمان‌ها اتخاذ می‌شوند، عموماً نتیجه‌ کار یک فرد غیر اخلاقی نیستند که به دنبال منفعت شخصی است. در حالی که تأثیرگذاری‌های فردی همچون سطح بلوغ اخلاقی کارفرما یا اعمال کنترل، جزء عوامل مهم هستند، اما باید محیط تصمیم‌گیری را مد نظر قرار دهیم تا بفهمیم چرا چنین تصمیم غیر اخلاقی اتخاذ شده است. پویایی‌های گروهی اغلب بر فرآیند تصمیم‌گیری تأثیر می‌گذارند.
یکی از اثرات مهم گروه، تفکر گروهی3 است. این پدیده‌ای است که ایروینگ جانیس4 در تحقیق خود پیرامون گروه‌های سیاست‌گذاری خارجی امریکا بدان اشاره کرده است (این تحقیق تفکر گروهی: مطالعات روان‌شناسی پیرامون تصمیمات سیاسی و شکست‌های مفتضحانه نام دارد که توسط کالج هاتون میفلین5 در سال 1982 ارایه شده است). این تحقیق وجود فشارهای شدید در قبال دستیابی به هماهنگی میان این گروه‌ها را اثبات می‌کند؛ اعضا قضاوت‌های مهم خود و حق سؤال کردن را از دست می‌دهند و در نتیجه دست به تصمیماتی بد و غیر اخلاقی می‌زنند. جانیس تفکر گروهی را این گونه تعریف می‌کند: «انگیزه‌ روان‌شناختی برای دستیابی به اجماع نظر، به هزینه‌ سرکوب ارزشیابی روش‌های جایگزین در گروه‌های تصمیم‌گیرنده".
میزان اخلاقی بودن تصمیمات تحت تأثیر فرهنگ سازمان قرار دارد. اسمیت و جانسون6 سه رویکرد متفاوت را بیان می‌کنند که سازمان‌ها باید مسئولیت آنها در قبال فعالیت‌هایشان بر عهده بگیرند (کتاب اصول اخلاقی کسب و کار و رفتار شرکت‌ها، انتشارات بین‌المللی تامسون بیزینس7، 1996):
1. تعهدات اجتماعی: بنگاه تنها آنچه را انجام می‌دهد که به لحاظ قانونی نیاز دارد؛
2. پاسخگویی اجتماعی: بنگاه‌ به فشارهای وارده از جانب سهامداران مختلف پاسخ می‌دهد؛
3. مسئولیت‌پذیری اجتماعی: بنگاه دارای برنامه‌ای برای رشد و توسعه‌ اجتماع است.
در شرکتی که تعهد اجتماعی، رویکرد اخلاقی اصلی آن است، احتمالاً توجیه تصمیمات بر مبنای معیارهای اخلاقی دشوار است؛ مادامی که قانون نقض نشود، رفتارهای غیرمسئولانه، غیر اخلاقی تلقی نمی‌شوند.
معضلات اخلاقی
در برخی موارد، کاملاً واضح است که یک کسب و کار به شکلی غیر اخلاقی رفتار کرده است. مثلاً دارویی به شکل غیر اخلاقی فروخته شده یا به مراجعان پاسخ درستی داده نشده است. نکته‌ مهم‌تر و رایج‌تر، شرایطی هستند که باعث خلق معضلات اخلاقی می‌شوند و نمایانگر تضاد میان خوب و بد یا بین ارزش‌ها و تعهدات هستند که در این گونه موارد، انتخاب کردن الزامی است. مثلاً شرکتی می‌خواهد کارخانه‌ای را در یک منطقه‌ محروم بسازد که میزان بیکاری در ان منطقه به شدت بالا است. در اینجا با تضاد میان مزایای ثروت و اشتغال‌زایی مواجه هستیم. فلاسفه تلاش کرده‌اند نظریه‌هایی را بیان دارند که نمایانگر قوانینی عمومی هستند و ما را قادر می‌سازند بین درست و غلط و خوب و بد تمایز قایل شویم. در اینجا الزاماً دو مکتب فکری وجود دارند. نتیجه‌گراها استدلال می‌کنند که یک رفتار در صورتی اخلاقی است که خوبی‌ها را به حداکثر و بدی‌ها را به حداقل برساند. مخالفان آنها استدلال می‌کنند رفتاری اخلاقی است که بر اساس حس وظیفه‌شناسی یا اصول اخلاقی خدمت به انسان انجام شده باشد – بدون توجه به این که نتیجه‌ آن چه می‌باشد.
عملی ساختن آن
در حالی که این دو رویکرد در قبال ارزیابی رفتارها، مسلماً با یکدیگر متفاوت هستند اما می‌توان آنها را در قالب چک‌لیستی تلفیق کرد که بع افراد یا گروه‌ها کمک می‌کنند تا دست به اتخاذ تصمیمات مهم اخلاقی بزنند.
• اقدام به گردآوری حقایق کنید: مشکل و راه‌حل‌های بالقوه‌ آن چه هستند؟
• موضوعات اخلاقی را تعریف کنید: (این مرحله‌ای است که اغلب نادیده گرفته می‌شود لذا معضلات اخلاقی حاصل از یک تصمیم خاص، هرگز مورد توجه قرار نمی‌گیرند.)
• طرفین ذیربط و متفاوت کسب و کار خود را مشخص کنید.
• درباره‌ پیامدهای هر راه‌حل بیاندیشید: چه مزایا یا آسیب‌های احتمالی وجود دارند؟
• تعهدات و حقوق تحت تأثیر قرار گرفته را مشخص کنید: در اینجا وظیفه‌ من چیست؟
• به احساسات خود توجه کنید.
آخرین مرحله بسیار مهم است. باید از خودتان بپرسید اگر جای دوستان یا اعضای خانواده‌ خود بودید، چه احساسی درباره‌ تصمیم اتخاذ شده پیدا می‌کردید.
چرا رفتار اخلاقی برای کسب و کار مهم است
اخلاقی بودن می‌تواند مشکلات کوتاه مدت برای سازمان‌ها به دنبال داشته باشد. اما در بلند مدت، اخلاقی عمل کردن، کلید توسعه‌ پایدار خواهد بود. وقتی با یک معضل اخلاقی مواجه می‌شوید که در آن یک انتخاب غیر اخلاقی، بهتر به نظر می‌رسدف حتماً سه پرسش زیر را از خودتان بپرسید:
1. اگر اقدام ما کشف نشود، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ به طور فزاینده‌ای، رفتار شرکت‌ها تحت موشکافی سهامداران متعدد و طرف‌های کاری آنها قرار دارد مانند مشتریان، عرضه‌کنندگان، کارکنان، رقبا، قانونگزاران، گروه‌های محیط زیست و غیره. اگر مردم احساس کنند که کاری ناعادلانه انجام شده، سکوت نمی‌کنند. امروزه، اینترنت و سایر رسانه‌های جمعی این فرصت را در اختیار آنها قرار داده‌اند تا نگرانی‌های خود را به اطلاع همگان برسانند. شرکت‌هایی که غیر اخلاقی عمل می‌کنند، احتمالاً نمی‌توانند از پیامدهای آن در امان بمانند و وقتی که تأثیر اقداماتشان روشن شود، می‌تواند فاجعه‌ای بزرگ را برای آنها به همراه داشته باشد. این امر ما را به پرسش دوم رهنمون می‌سازد.
2. آیا چنین تصمیمی واقعاً در بلند مدت به نفع شرکت است؟ بسیاری از بنگاه‌های خدمات مالی در انگلستان، توانستند در دهه‌ 1990 و از طریق دست بردن در حقوق و مستمری بازنشستگی کارکنان خود، به درآمد بالایی دست یابند. اما در بلند مدت همه‌ آنها مجبور شدند هم این پول‌ها و هم جریمه‌های وضع شده را پرداخت کنند و در عین حال اعتماد عمومی را نیز از دست دادند.
3. آیا سازمان‌هایی که غیر اخلاقی عمل می‌کنند، می‌توانند کارکنان لازم را جذب نمایند؟ شرکت‌هایی که به جامعه و محیط زیست آسیب می‌رسانند، به کارکنان خود نیز لطمه می‌زنند. مثلاً شرکت‌هایی که با تولید مواد سمی، هوا را آلوده می‌کنند، هوای تنفسی خانواده‌های کارکنان خود را نیز آلوده می‌نمایند. کسب و کار متکی به نیروی انسانی است. اگر شرکت نتواند افراد مجربی را به دلیل تصویر ضعیفش در نزد عموم مردم جذب کند که ناشی از فعالیت‌های غیر اخلاقی گذشته‌اش می‌باشد، مسلماً نابود خواهد شد.
رفتار اخلاقی کلید ثبات و پایداری بلند مدت یک کسب و کار است. تمرکز بر پیامدهای اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی، می‌تواند مبنایی برای برقراری ارتباطات مستحکم با طرفین کسب و کار باشد که ثبات و پایداری کسب و کار شما در آینده را تضمین می‌کند.
برای اطلاعات بیشتر
کتب:
«روابط و رفتارهای غیر اخلاقی: یک شبکه‌ اجتماعی بالقوه»، دانیل براس8، کنت باترفیلد9 و بروس اسکاگز10، 1998
«آدم خواری با چاقو و چنگال: نتیجه‌ سه گانه‌ کسب و کار در قرن 21»، جان الکینگتون11، 1998
«منشور اخلاقی یک شرکت، شبیه به یک چرخ طیار بزرگ است. این چرخ به خوبی حرکت می‌کند اما اگر به آن انرژی تزریق نکنید، حرکتش کند شده و در نهایت از حرکت بازمی‌ایستد.» ویلیام آدامز12
در سال‌های اخیر، نگرانی‌های عمومی عمدتاً در قبال محیط زیست، حقوق بشر و موضوعات اخلاقی بوده‌اند که مستقیماً تحت تأثیر فعالیت‌های بسیاری از شرکت‌ها هستند.» مارک مودی – استیوارت

تبلیغات