چکیده

امام علی (ع) زمانی خلافت را به دست گرفت که بدعتها و انحرافات بسیاری در رفتارهای دینی، اجتماعی و سیاسی مردم پدید آمده بود و ازاینرو، بازگرداندن جامعه - که پس از رحلت رسول خدا (ص) رنگ و بوی جاهلی به خود گرفته بود- به فرهنگ نبوی، کار بس دشوار و حتی ناممکن بود.مسأله اصلی که این مقاله به دنبال حل آن است، چیستی و چرایی عوامل شکست برنامه و حرکت اصلاحی امام علی (ع) در دوره حکومت و تحقق نیافتن اهداف فرهنگی ایشان است که با بهرهگیری از روش تحلیل تاریخی به یافته های زیر دست یافته است: آشوبی که قبل و بعد از قتل عثمان در جامعه به پا شده بود، اتحاد و انسجام اجتماعی را چنان از هم گسسته بود که امام نمی توانست هیچ گونه اتحادی میان مردمان عثمانی بصره و آرامش طلبان حجاز و شامیان معاویه سالار و کوفیان رنگ پذیر، برقرار کند و زمینه ای را برای اهداف والای فرهنگی خویش فراهم سازد. تشتت آرا و عمل در سطح جامعه، توان امام را فرسوده کرده بود؛ جایگاه حاکمیت به دلیل قتل پی در پی و خطاهای خلفا، تضعیف شده بود و بدعتها در میان مردم نهادینه شده و رسوباتی از فرهنگ جاهلی در پوشش دین به مردم القا گردیده بود. کارشکنی ها و تبلیغات سوء دشمنان باعث شد تا جنگهای خانمان سوز داخلی فراوانی بر حضرت تحمیل گردد و هر کدام از مناطق مهم و تأثیر گذار نیز به بهانه ای از دستورات امام سرپیچی و شورش کنند. دنیا طلبی بسیاری از خواص را به جبهه دشمن کشانده بود؛ سر انجام یاران و عمال هم اندیشه امام (ع) به قدری اندک بودند، که عملا امید تحقق بخشی برنامه های حضرت از بین رفت و تقریبا تمامی اهداف اصلاح طلبانه ی او با شکست مواجه شد.

تبلیغات