ساده زیستی در سیره نبوی
آرشیو
چکیده
متن
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم: می فرمود:
«اللهمّ احینی مسکینا و امتنی مسکینا واحشُرنی فی زمرة المساکین (1)؛ خدایا! مرا مسکین و فقیر، زنده نگاه دار، فقیر بمیران و در زمره فقیران محشورم نما.»
به راستی این خواست و پیام رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم سیره عملی وی در زندگی بابرکت و پررحمتش بود که تجلّی آن در تمام سال ها، ماه ها، روزها، و... در وجود آن خورشید دو عالَم هم چنان روشن ماند و می توان جلوه این اخلاق حضرت را با یک بررسی مختصر در تمامی شئون زندگانی آن حضرت نظاره کرد. قرآن نیز در تبیین جایگاه واقعی و تکوینی رسول گرامی می آورد:
«ای پیامبر! وجود تو برای تمام عالم هستی، رحمت است.»(2)
پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله وسلم نه تنها در زندگی، مسکین گونه زیست؛ بلکه در هنگامه وفات هم فقیرانه به دیدار معبود شتافت. چنانچه ابن عباس می گوید:
«انّ رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم تَوَفَّی و درعه مرهونة عند رجلٍ من الیهود علی ثلاثین صاعاً من شعیر اخذها رزقاً لعیاله (3)؛ حضرت هنگام وفات زره مبارک را در برابر 30 پیمانه (4) جو (که برای برآوردن نیازهای تغذیه ای خانواده، قرض گرفته بود) نزد مرد یهودی در گرو نهاده بود.»
عایشه می گوید:
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در حالی از دنیا رفت که از خویش دینار، درهم، گوسفند و شتری به جا نگذاشته بود.(5)
اگر در درستی آنچه که گذشت، تردیدی به خویش راه ندهیم و به توجیه و تأویل نپردازیم، چه بسا بتوان از آنچه که در سیره رفتاری آن حضرت یافت می شود، بهره جست و برای تحقّق آن در زندگی رهروان و الگوپذیران آن حضرت، به تلاش و کوشش پرداخت و با اراده ای قاطع و نفی هر توجیه و تأویلی، بدان عمل نمود.
در این راستا به کلامی از امام باقر علیه السلام در بیان نخستین اصلِ اقتصاد در زندگی می پردازیم که می فرماید:
«در بررسی وضعیت اقتصادی خویش ملاک و الگوی خود را آن کس که بیش از تو مال دارد، قرار نده؛ به گونه ای که آرزوی داشتن آنچه را او دارد، بنمایی و بر آنچه خود داری، خشنود نباشی!»
در پی این دستورالعمل، امام باقر علیه السلام به آیاتی از قرآن استناد نموده، و نحوه زندگی رسول گرامی را یادآور می شود:
«فانّما کان قُوتُه الشَّعیر و حلواه التَّمر و وقودُهُ السَّعف اذا وجده (6)؛ غذای رسول گرامی، جو و شیرینی ایشان، خرما و سوخت وی برای تهیه غذا و گرما، شاخه های درخت خرما بوده، البته تهیه این ها هم اگر برایش امکان پذیر می بود.»
تکیه و تأکید بر جو و خرما(7)به عنوان مهم ترین مواد غذایی مورد استفاده حضرت، بیانگر نوع زندگی و سیره تغذیه ای ایشان است. در زمانی که پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم بالاترین جایگاه اجتماعی را دارا بود و رهبری یک حکومت و بزرگ ترین مسئولیت اجرایی را در دست داشت و ساکنان شهر مدینه، از انواع گوشت ها، لبنیات و غذاهای دیگر استفاده می کردند، خرما و جو، ارزان ترین و فراوان ترین کالای موجود بود که تهیه آن برای محروم ترین ساکنان مدینه امکان پذیر بود.
با بررسی بیشتر در می یابیم که این نوع زندگی تنها ویژه شخص ایشان نبوده، بلکه خانواده آن حضرت نیز همین روش را داشته اند.
عایشه می گوید:
«والذی بعث محمّداً بالحقّ ما رأی مُنخلاً ولا اَکَلَ خُبزاً منخولاً منذ بعث الله الی ان قُبِضَ صلی الله علیه وآله وسلم ...(8)؛ سوگند به خدایی که محمّد صلی الله علیه وآله وسلم را به حق برگزید، از آن زمان که خداوند وی را به پیامبری برگزیده تا آنگاه که فراخوانده شد، آرد جوی نرم شده (الک شده) و نان جویِ با آرد نرم در منزل ایشان دیده نشده است!»
عروة، تعجّب کنان می پرسد: پس چگونه جویِ سخت را می خوردید؟
عایشه در پاسخ می گوید: پیوسته آخ، آخ، می گفتیم!
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم زمانی برای خانواده، چنین برنامه غذایی را اجرا می نماید که توانایی استفاده از هر نوع امکانات و لوازم را برای بهترین زندگی اقتصادی دارد. روزی زنی از انصار برای منزل پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم زیراندازی هدیه می آورد، پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ضمن آنکه از عایشه می خواهد آن را به وی برگرداند، می فرماید:
«فوالله لو شئتُ لأجری الله معی جبال الذّهب والفضّة(9)؛ به خدا سوگند! اگر اراده می کردم، خداوند برای من کوه های طلا و نقره را فراهم می نمود.»
پیامبر گرامی به ما می فهماند که این گونه زیستن، بر اساس نداشتن و محرومیت نیست، بلکه تفکّر و خواست قلبی و عملی خاتم پیامبران این چنین بوده است. حضرت در کلامی فرمود:
«والقُربة الی الله حُبّ المساکین والدّنو منهم (10)؛ نزدیکی به پروردگار، با عشق ورزیدن و نزدیک شدن به مسکینان به دست می آید.»
رسیدن به این «حُبّ» با استفاده از انواع بهترین خوراکی ها، صورت نمی گیرد. چگونه می توان انتظار هم نشینی و همراه شدن با مسکین را داشت و از طرف دیگر به مانند آنان زندگی نکرد؟ حضرت فرمودند: دوست داشتن و نزدیک شدن به مسکینان، عاملی در تحقّق قرب به خداوند است. زمانی می توان به مسکین نزدیک شد که مانند او به تغذیه خویش بپردازیم. گروه مسکین علاوه بر ناتوانی مالی، امکان استفاده از مواد غذایی را به طور کمّی و کیفی نیز ندارد. در این راستا پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است:
«والتّباعد من الله الشّبع (11)؛ سیر خوردن، باعث دوری از خداوند می شود.»
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نه تنها خود بر این کلام جامه عمل پوشاند، بلکه در خانواده به چنین سیره ای دست یافت، چنانچه عایشه می گوید:
«ما شبع آل محمّد صلی الله علیه وآله وسلم غداءً و لاعشاءً من خبز الشّعیر ثلاثة ایام، متتابعات حتی لحق بالله عزّوجلّ (12)؛ خانواده محمّدصلی الله علیه وآله وسلم سه روز پی درپی از نان جو نیز سیر نخوردند، تا اینکه ایشان به خداوند عزّوجل پیوست و رحلت کرد.»
عایشه در جای دیگر آورده است:
«خانواده محمّد صلی الله علیه وآله وسلم، یک شب با شکم سیر نخوابیدند.»(13)
عایشه در مورد زمان شروع این رفتار پیامبر به صراحت می گوید:
از ابتدای ورود به مدینه، این وضعیت موجود بوده است.»(14)
اگر کارگزاران، رهرو و احیاگر سیره الهی پیامبران علیهم السلام نباشند، چه کسانی توانایی زنده نمودن این تفکّر الهی را دارند، تا بدانسان به سیر نمودن گرسنگان و نجات محرومان دست یازند؟! البته این سخن بدان معنا نیست که این الگو، ویژه مسئولان نظام اسلامی است و بس؛ بلکه هر انسانِ معتقد به خدا و پیرو ادیان الهی باید چنین باشد؛ زیرا پیامبران الهی علیهم السلام نیز در جامعه خویش، این گونه بودند. چنانچه، یاور محرومان و گرسنگان، امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید:
«واِن شئتَ ثَنَّیتُ بموسی کلیم الله - صلّی الله علیه و سلّم - اذ یقول: «ربِّ انّی لِما اَنزلتَ الیّ من خیرٍ فقیر»(15) و الله ما سأله الاّ خُبزاً یأکُلُهُ لانّه کان یأکُلُ بقلة الارض...؛ و اگر خواهی دومین را موسی علیه السلام مَثَل آرم که گفت: «پروردگارا! من به چیزی که برایم فرستی نیازمندم.» به خدا، که از او نخواست جز نانی که آن را بخورد که موسی علیه السلام از سبزی زمین می خورد، چندانکه به خاطر لاغری تن و تکیدگی گوشت بدن، رنگ آن سبزی از پوست تُنُکِ شکم او نمایان بود. و اگر خواهی سومین را داود علیه السلام گویم، خداوند (صاحب) مزامیر و زبور و خواننده بهشتیان، که به دست خود از برگ خرما زنبیل ها می بافت و مجلسیان خویش را می گفت: کدام یک از شما در فروختن آن مرا یاری می کند؟ و از بهای آن زنبیل، گرده ای نان جوین می خورد. و اگر خواهی از عیسی بن مریم علیه السلام گویم: که سنگ را بالین می کرد و جامه درشت به تن داشت و خوراک ناگوار می خورد و نان و خورشت او گرسنگی بود و چراغش در شب ماه، و در زمستان مشرق و مغرب زمین او را سایبان (16) بود و جای پناه، و میوه و ریحان (17) او آنچه زمین برای چهارپان رویاند از گیاه...»(18)
به راستی سیره رفتاری پیامبر گرامی و سایر پیامبران بیانگر چگونه زیستن اند.
پی نوشت ها:
________________________________________
1. مشکاة الانوار، ص 228، ح 639.
2. و ما ارسلناک الاّ رحمة للعالمین؛ (انبیاء / 107)
3. مکارم الاخلاق، ج 1، ص 65، ح 66.
4. پیمانه ای که به اندازه چهار مُد باشد.
5. توفی رسول الله(ص) و ما خَلَّف دیناراً و لادرهماً و لاشاةً و لابعیراً. (سیره ابن عساکر، ج 4، ص 70).
6. اصول کافی، ج 2، ص 137، ح 1، باب القناعه، (با اختلاف اندک در اصول کافی، ج 8، ص 168، ح 189.)
7. دانستنی های تغذیه برای بهبود رشد کودکان، اداره بهبود تغذیه جامعه، چاپ فروردین 1380 ش.
8. سیره ابن عساکر، ج 4، ص 71.
9. همان، ص 74.
10. مکارم الاخلاق، ج 1، ص 320، ح 1024.
11. همان.
12. سیره ابن عساکر، ج 4، ص 71.
13. همان.
14. همان، ص 72.
15. قصص / 24.
16. جائی نداشت که آن را پناه گیرد.
17. ریحان: هر گیاه خوشبو.
18. نهج البلاغه، ترجمه دکتر شهیدی، خ 160، ص 161 و 162.
«اللهمّ احینی مسکینا و امتنی مسکینا واحشُرنی فی زمرة المساکین (1)؛ خدایا! مرا مسکین و فقیر، زنده نگاه دار، فقیر بمیران و در زمره فقیران محشورم نما.»
به راستی این خواست و پیام رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم سیره عملی وی در زندگی بابرکت و پررحمتش بود که تجلّی آن در تمام سال ها، ماه ها، روزها، و... در وجود آن خورشید دو عالَم هم چنان روشن ماند و می توان جلوه این اخلاق حضرت را با یک بررسی مختصر در تمامی شئون زندگانی آن حضرت نظاره کرد. قرآن نیز در تبیین جایگاه واقعی و تکوینی رسول گرامی می آورد:
«ای پیامبر! وجود تو برای تمام عالم هستی، رحمت است.»(2)
پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله وسلم نه تنها در زندگی، مسکین گونه زیست؛ بلکه در هنگامه وفات هم فقیرانه به دیدار معبود شتافت. چنانچه ابن عباس می گوید:
«انّ رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم تَوَفَّی و درعه مرهونة عند رجلٍ من الیهود علی ثلاثین صاعاً من شعیر اخذها رزقاً لعیاله (3)؛ حضرت هنگام وفات زره مبارک را در برابر 30 پیمانه (4) جو (که برای برآوردن نیازهای تغذیه ای خانواده، قرض گرفته بود) نزد مرد یهودی در گرو نهاده بود.»
عایشه می گوید:
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در حالی از دنیا رفت که از خویش دینار، درهم، گوسفند و شتری به جا نگذاشته بود.(5)
اگر در درستی آنچه که گذشت، تردیدی به خویش راه ندهیم و به توجیه و تأویل نپردازیم، چه بسا بتوان از آنچه که در سیره رفتاری آن حضرت یافت می شود، بهره جست و برای تحقّق آن در زندگی رهروان و الگوپذیران آن حضرت، به تلاش و کوشش پرداخت و با اراده ای قاطع و نفی هر توجیه و تأویلی، بدان عمل نمود.
در این راستا به کلامی از امام باقر علیه السلام در بیان نخستین اصلِ اقتصاد در زندگی می پردازیم که می فرماید:
«در بررسی وضعیت اقتصادی خویش ملاک و الگوی خود را آن کس که بیش از تو مال دارد، قرار نده؛ به گونه ای که آرزوی داشتن آنچه را او دارد، بنمایی و بر آنچه خود داری، خشنود نباشی!»
در پی این دستورالعمل، امام باقر علیه السلام به آیاتی از قرآن استناد نموده، و نحوه زندگی رسول گرامی را یادآور می شود:
«فانّما کان قُوتُه الشَّعیر و حلواه التَّمر و وقودُهُ السَّعف اذا وجده (6)؛ غذای رسول گرامی، جو و شیرینی ایشان، خرما و سوخت وی برای تهیه غذا و گرما، شاخه های درخت خرما بوده، البته تهیه این ها هم اگر برایش امکان پذیر می بود.»
تکیه و تأکید بر جو و خرما(7)به عنوان مهم ترین مواد غذایی مورد استفاده حضرت، بیانگر نوع زندگی و سیره تغذیه ای ایشان است. در زمانی که پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم بالاترین جایگاه اجتماعی را دارا بود و رهبری یک حکومت و بزرگ ترین مسئولیت اجرایی را در دست داشت و ساکنان شهر مدینه، از انواع گوشت ها، لبنیات و غذاهای دیگر استفاده می کردند، خرما و جو، ارزان ترین و فراوان ترین کالای موجود بود که تهیه آن برای محروم ترین ساکنان مدینه امکان پذیر بود.
با بررسی بیشتر در می یابیم که این نوع زندگی تنها ویژه شخص ایشان نبوده، بلکه خانواده آن حضرت نیز همین روش را داشته اند.
عایشه می گوید:
«والذی بعث محمّداً بالحقّ ما رأی مُنخلاً ولا اَکَلَ خُبزاً منخولاً منذ بعث الله الی ان قُبِضَ صلی الله علیه وآله وسلم ...(8)؛ سوگند به خدایی که محمّد صلی الله علیه وآله وسلم را به حق برگزید، از آن زمان که خداوند وی را به پیامبری برگزیده تا آنگاه که فراخوانده شد، آرد جوی نرم شده (الک شده) و نان جویِ با آرد نرم در منزل ایشان دیده نشده است!»
عروة، تعجّب کنان می پرسد: پس چگونه جویِ سخت را می خوردید؟
عایشه در پاسخ می گوید: پیوسته آخ، آخ، می گفتیم!
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم زمانی برای خانواده، چنین برنامه غذایی را اجرا می نماید که توانایی استفاده از هر نوع امکانات و لوازم را برای بهترین زندگی اقتصادی دارد. روزی زنی از انصار برای منزل پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم زیراندازی هدیه می آورد، پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ضمن آنکه از عایشه می خواهد آن را به وی برگرداند، می فرماید:
«فوالله لو شئتُ لأجری الله معی جبال الذّهب والفضّة(9)؛ به خدا سوگند! اگر اراده می کردم، خداوند برای من کوه های طلا و نقره را فراهم می نمود.»
پیامبر گرامی به ما می فهماند که این گونه زیستن، بر اساس نداشتن و محرومیت نیست، بلکه تفکّر و خواست قلبی و عملی خاتم پیامبران این چنین بوده است. حضرت در کلامی فرمود:
«والقُربة الی الله حُبّ المساکین والدّنو منهم (10)؛ نزدیکی به پروردگار، با عشق ورزیدن و نزدیک شدن به مسکینان به دست می آید.»
رسیدن به این «حُبّ» با استفاده از انواع بهترین خوراکی ها، صورت نمی گیرد. چگونه می توان انتظار هم نشینی و همراه شدن با مسکین را داشت و از طرف دیگر به مانند آنان زندگی نکرد؟ حضرت فرمودند: دوست داشتن و نزدیک شدن به مسکینان، عاملی در تحقّق قرب به خداوند است. زمانی می توان به مسکین نزدیک شد که مانند او به تغذیه خویش بپردازیم. گروه مسکین علاوه بر ناتوانی مالی، امکان استفاده از مواد غذایی را به طور کمّی و کیفی نیز ندارد. در این راستا پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است:
«والتّباعد من الله الشّبع (11)؛ سیر خوردن، باعث دوری از خداوند می شود.»
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نه تنها خود بر این کلام جامه عمل پوشاند، بلکه در خانواده به چنین سیره ای دست یافت، چنانچه عایشه می گوید:
«ما شبع آل محمّد صلی الله علیه وآله وسلم غداءً و لاعشاءً من خبز الشّعیر ثلاثة ایام، متتابعات حتی لحق بالله عزّوجلّ (12)؛ خانواده محمّدصلی الله علیه وآله وسلم سه روز پی درپی از نان جو نیز سیر نخوردند، تا اینکه ایشان به خداوند عزّوجل پیوست و رحلت کرد.»
عایشه در جای دیگر آورده است:
«خانواده محمّد صلی الله علیه وآله وسلم، یک شب با شکم سیر نخوابیدند.»(13)
عایشه در مورد زمان شروع این رفتار پیامبر به صراحت می گوید:
از ابتدای ورود به مدینه، این وضعیت موجود بوده است.»(14)
اگر کارگزاران، رهرو و احیاگر سیره الهی پیامبران علیهم السلام نباشند، چه کسانی توانایی زنده نمودن این تفکّر الهی را دارند، تا بدانسان به سیر نمودن گرسنگان و نجات محرومان دست یازند؟! البته این سخن بدان معنا نیست که این الگو، ویژه مسئولان نظام اسلامی است و بس؛ بلکه هر انسانِ معتقد به خدا و پیرو ادیان الهی باید چنین باشد؛ زیرا پیامبران الهی علیهم السلام نیز در جامعه خویش، این گونه بودند. چنانچه، یاور محرومان و گرسنگان، امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید:
«واِن شئتَ ثَنَّیتُ بموسی کلیم الله - صلّی الله علیه و سلّم - اذ یقول: «ربِّ انّی لِما اَنزلتَ الیّ من خیرٍ فقیر»(15) و الله ما سأله الاّ خُبزاً یأکُلُهُ لانّه کان یأکُلُ بقلة الارض...؛ و اگر خواهی دومین را موسی علیه السلام مَثَل آرم که گفت: «پروردگارا! من به چیزی که برایم فرستی نیازمندم.» به خدا، که از او نخواست جز نانی که آن را بخورد که موسی علیه السلام از سبزی زمین می خورد، چندانکه به خاطر لاغری تن و تکیدگی گوشت بدن، رنگ آن سبزی از پوست تُنُکِ شکم او نمایان بود. و اگر خواهی سومین را داود علیه السلام گویم، خداوند (صاحب) مزامیر و زبور و خواننده بهشتیان، که به دست خود از برگ خرما زنبیل ها می بافت و مجلسیان خویش را می گفت: کدام یک از شما در فروختن آن مرا یاری می کند؟ و از بهای آن زنبیل، گرده ای نان جوین می خورد. و اگر خواهی از عیسی بن مریم علیه السلام گویم: که سنگ را بالین می کرد و جامه درشت به تن داشت و خوراک ناگوار می خورد و نان و خورشت او گرسنگی بود و چراغش در شب ماه، و در زمستان مشرق و مغرب زمین او را سایبان (16) بود و جای پناه، و میوه و ریحان (17) او آنچه زمین برای چهارپان رویاند از گیاه...»(18)
به راستی سیره رفتاری پیامبر گرامی و سایر پیامبران بیانگر چگونه زیستن اند.
پی نوشت ها:
________________________________________
1. مشکاة الانوار، ص 228، ح 639.
2. و ما ارسلناک الاّ رحمة للعالمین؛ (انبیاء / 107)
3. مکارم الاخلاق، ج 1، ص 65، ح 66.
4. پیمانه ای که به اندازه چهار مُد باشد.
5. توفی رسول الله(ص) و ما خَلَّف دیناراً و لادرهماً و لاشاةً و لابعیراً. (سیره ابن عساکر، ج 4، ص 70).
6. اصول کافی، ج 2، ص 137، ح 1، باب القناعه، (با اختلاف اندک در اصول کافی، ج 8، ص 168، ح 189.)
7. دانستنی های تغذیه برای بهبود رشد کودکان، اداره بهبود تغذیه جامعه، چاپ فروردین 1380 ش.
8. سیره ابن عساکر، ج 4، ص 71.
9. همان، ص 74.
10. مکارم الاخلاق، ج 1، ص 320، ح 1024.
11. همان.
12. سیره ابن عساکر، ج 4، ص 71.
13. همان.
14. همان، ص 72.
15. قصص / 24.
16. جائی نداشت که آن را پناه گیرد.
17. ریحان: هر گیاه خوشبو.
18. نهج البلاغه، ترجمه دکتر شهیدی، خ 160، ص 161 و 162.