آشنایى با سیرهنگارى
آرشیو
چکیده
متن
سیره یا سیرت در فارسى به معناى طریقه، روش، سنّت، مذهب، خو، عادت، خُلق، ترتیب و انتظام است.1
سیره در اصطلاح
سیره در اصطلاح به تاریخ جنگها و غزوات رسول خدا صلىاللهعلیهوآله ، نحوه و شیوه سلوک و رفتار و سبک و متد و اخلاقیات آن حضرت در عرصههاى گوناگون حیات فردى، اجتماعى، سیاسى و عبادى و نیز در نگرشى دیگر، در مقابل فریضه و به معناى «مستحب»، اطلاق شده است.
تاریخچه سیرهنگارى
تاریخچه سیرهنگارى به صدر اسلام بازمىگردد. معاصران و اصحاب پیامبر صلىاللهعلیهوآله توجّه و اهتمام خاصّى به حفظ و ثبت سیره و شرح زندگانى و نیز صفات آن حضرت داشتند. این سیرهنگارى ـ بعداً ـ به شکل جزئىترى درباره خلفا، سلاطین و علما و حتى سایر طبقات نیز در شکل «شرح حالنویسى» رایج گردید.2
سیرهنگاران
نخستین سیرهنگار مسلمان، محمّد بن اسحاق بن یسار مطلّبى3 است که مىتوان گفت در زمان خود، جامعترین سیره را به رشته تحریر درآورده است. کتاب ابن اسحاق با آن که از خلط و مسامحه خالى نیست و مؤلّف هم مورد طعن بعضى از بزرگان عصر خویش واقع شده است، اهمیت و شهرت بسیار دارد و هم اکنون نیز مهمترین مأخذ سیرت رسولخدا صلىاللهعلیهوآله است.4
اسحاق بن محمّد همدانى، قاضى ابرقوه (582 ـ 623 ق.) سیره ابن اسحاق را ترجمه کرده و درباره آن مىنویسد:
«کتاب سیرت پیغمبر ما صلىاللهعلیهوآله که محمّد بن اسحاق بن یسار المطلّبى جمع کرده است، عمده و متناول اهل نقل است و حجّت و متمسّک اهل فضل، و علما از جمله سیرتها، آن را اختیار کردهاند و از جمله روایتها در این باب به روایت وى اقتصار کردهاند، از بهر آن که وى در ایراد سِیَر، اسبق و اقدم بود و در علم نقل روایت، افضل و اعلم بود و در این باب همه را اقتداء بر وى و اهتداء از وى.»5
کتاب ابن اسحاق چندین بار تلخیص و تهذیب شده که مشهورتر از همه، سیره ابن هشام است. پس از تألیف سیره ابن هشام گروهى از دانشمندان به اهمیت این کتاب تاریخى پى بردند و درصدد شرح و توضیح احادیث و اشعار آن برآمده و حقّاً که بعضى از آنها زحمات زیادى در این راه متحمّل شدند و از شروحى که بر سیره نوشتهاند، احاطه و اطلاع وسیع آنها بر تاریخ و لغت و سایر علوم، مشهود مىگردد.
از کسانى که مىتوان در این مورد نام برد، ابوالقاسم عبدالرّحمن بن عبداللّه، معروف به «سهیلى»6 است که شرح مفصّلى بر سیره نگاشت. دیگر از کسانى که سیره را شرح کردهاند، ابوذر خشنى7 (533 ـ 604 ق.) است. محمّد بن احمد حنفى نیز چنانکه گویند، شرحى بر سیره نگاشته و آن را کشفاللثام نام نهاده است.
برخى نیز آن را مختصر کردهاند، از جمله ابراهیم بن محمّد شافعى که سیره را در 18 مجلس خلاصه نموده و نام آن را «الذّخیرة فى مختصر السّیرة» نهاده است.
دیگر، عمادالدّین واسطى است که در سال 711ق. تلخیصش را به پایان برده و نام آن را «مختصر سیرة ابن هشام» نامیده است.
گروهى نیز آن را به نظم آورده و در قالب شعر ریختهاند که از جمله: عبدالعزیز بن محمّد دمیرى (م 607 ق.)، فتح بن موسى خضراوى (م 663 ق.) و محمّد بن ابراهیم نابلسى (م 793 ق.) را مىتوان نام برد.8
سیره ابن هشام به فارسى نیز ترجمه شده است؛ از جمله: ترجمه آقاى سیّد هاشم رسولى محلاّ تى با نام «زندگانى پیامبر اسلام».
غیر از این دو منبع عمده (سیره ابن اسحاق و سیره ابن هشام) مىتوان از مغازى واقدى تألیف محمّد بن عمر واقدى (م 207ق.) از مورّخان قرن دوم، که تخصّص او در مغازى (جنگها) و فتوحات است؛ انساب الاشراف بلاذرى تألیف احمد بن یحیى بن جابر بلاذرى (م 289ق.) از مهمترین مورّخان و نسبشناسان قرن سوم؛ تاریخ طبرى تألیف ابوجعفر محمّد بن جریر بن یزید طبرى (م 310ق.) به عنوان مآخذ عمده تحقیق در سیره یاد کرد.
کتاب پر ارج الصّحیح من سیرة النّبىّ الاعظم صلىاللهعلیهوآله نگاشته استاد گرانمایه سیّد جعفر مرتضى عاملى ـ که از حیث تتبّع و تحقیق تاریخى مىتواند الگویى براى پژوهش در سایر بخشهاى تاریخ اسلام باشد ـ از منابع ارزشمند و لازم براى تحقیق و مطالعه در سیره پیامبر صلىاللهعلیهوآله به شمار مىآید.9
کتاب «حیاة النّبى و سیرته» تألیف حجّةالاسلام و المسلمین شیخ محمّد قوام وشنوى (ره) ـ که به همّت و اشراف استاد گرانمایه آیةاللّه استادى (حفظهاللّه) در سه جلد به زیور طبع آراسته شده ـ نیز کتاب مفیدى است. مؤلف، این کتاب را حسبالأمر مرجع جهان تشیّع، حضرت آیةاللّه العظمى بروجردى، از منابع معتبر اهل سنّت گردآورى کرده و به احوال و سیره پیامبر صلىاللهعلیهوآله و برخى از رخدادهاى پیش از ولادت تا زمان رحلت پرداخته است.10
در جلد سوم این اثر، عناوین زیر به چشم مىخورد:
خدمتکاران رسول خدا صلىاللهعلیهوآله ، شمار اصحاب آن حضرت، شکل و شمایل، حجامت آن عزیز، ویژگىهاى اخلاقى، نحوه سخن گفتن، نحوه قرائت در نماز، حُسن خلق و معاشرت، شیوه غذا خوردن، محاسن اخلاق آن گرامى، نمازشان، قبول هدیه و ردّ صدقه، جایگاه زنان در نزد حضرتش، استعمال عطر و بوى خوش، خوراک و لباس ایشان، تنگناهاى معیشتى، معجزات، پیامبر و زیارت اهل بقیع، در آستانه وفات و آنچه در بیمارى منجر به وفات آن حضرت رخ داد، نامهاى که خواست بنویسد تا مسلمانان پس از او گمراه نشوند، وصایاى او در آستانه رحلت، روز وفات، غسل و تجهیز و کفن و دفن پیامبر، اشارهاى به ماجراى فدک، حدیث تلخ سقیفه و بالأخره روایاتى چند.
کتاب «سننالنّبى» تألیف علاّ مه طباطبایى (ره) اثر سودمند دیگرى در سیره اخلاقى پیامبر صلىاللهعلیهوآله است که همراه با ترجمه فارسى آن چاپ شده و اخیراً (1379ش.) نیز با ترجمه آقاى حسین استادولى به چاپ رسیده است.
از آثار دیگر در این زمینه، کتاب ارزشمند «سیره نبوى»، مجموعه متن چند سخنرانى از استاد شهید آیةاللّه مطهّرى درباره سیره اخلاقى پیامبر صلىاللهعلیهوآله است که همچون دیگر آثار ماندگار آن شهید والامقام بسیار مفید و رهگشاست.
برخى از عنوانهاى این کتاب عبارتند از:
مفهوم سیره، سیره و موضعگیرىهاى طبقاتى، سیره و مسأله نسبیت اخلاق، روش اسلام در مخالفت با غدر و حیله، اصل سادگى و بىآلایشى در زندگى، اصل قناعت، کیفیت استخدام در سیره رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله ، داستانهاى قرآن واقعیت دارد، در اسلام، هدفْ وسیله را توجیه نمىکند، سیاست على علیهالسلام در راه هدف، استخدام وسائل در راه اهداف و اتّهام به پیامبران، در اسلام، انسانیت ملاک است، روش دعوت در سیره پیامبر، شرایط دعوت، تبلیغ و فهم مستمعین، پرهیز از تکلّف، پیامبر، مبشّر و منذر بود، خشیت از خدا، نترسیدن از غیر خدا، سیره نبوى و پیشرفت سریع اسلام، اخلاق رسولاللّه، اخلاق على در مسائل شخصى و اجتماعى، اموال خدیجه، شمشیر على، تاریخچهاى از زندگى رسول خدا صلىاللهعلیهوآله ، مسافرتها، شغلها، ازدواجها و سخنانى از آن حضرت.
سیره در نگرش قرآنى
چنانکه اشاره شد، سیرت و سنّت در اصطلاح تاریخ و سیرهنویسان عبارت است از: شرححال و تاریخ زندگى و تولّد رسول خدا صلىاللهعلیهوآله و کیفیت غزوات و احیاناً تاریخ زندگى اولاد و عشیره و اصحاب آن حضرت. امّا در اصطلاح محدّثان و فقیهان، در مقابل فریضه و به مفهوم «عبادات مستحبّى» آمده است.
اما انگیزه اصلى در تدوین این درس نگرش قرآنى به سیره؛ یعنى لزوم تأسّى و الگوپذیرى ـ خصوصاً از اخلاقیات در سیره نبوى ـ است.
در اهمیت این الگوپذیرى از سیرت رسول خدا صلىاللهعلیهوآله همین بس که در این آیه تدبّر کنیم:
«لَقَدْ کان لکم فى رسولاللّه اُسوةٌ حسنةٌ لِمَنْ کان یرجوا اللّه و الیوم الآخر و ذکر اللّه کثیراً»11؛ براستى اگر به خدا و روز قیامت امید مىدارید و خدا را فراوان یاد مىکنید، شخص رسولاللّه مقتداى پسندیدهاى است.
در نگرش قرآنى، حضرت ابراهیم (على نبیّنا و علیه السّلام) قهرمان مبارزه با شرک و بتپرستى نیز به عنوان مقتداى موحّدان معرّفى شده است.12
الگوپذیرى از سیره رسول خدا انگیزه قیام امام حسین علیهالسلام
امام حسین علیهالسلام در وصیّتى به برادرش محمّد بن حنفیه، یکى از انگیزههاى اصلى قیام خونین و پرشکوه خود را «تأسّى به سیره جدّ بزرگوارشان رسول خدا صلىاللهعلیهوآله و پدر ارجمندشان امیرمؤمنان علیهالسلام » برمىشمارد و نجات دین را در این تأسّى مىداند و بر آن پاى مىفشارد و چنان بدان تأکید و اهتمام مىورزد که در نبردى نابرابر، نفسِ نفیس خود و بهترین عزیزانش را در این راه قربانى مىکند تا سیره به فراموش سپرده شده جدّش رسولخدا و پدرش علىّ مرتضى علیهالسلام را حیات مجدّد بخشد.
امام علیهالسلام در بخشى از آن نامه آورده است:
«انّما خرجتُ لطلب الاِصلاح فى أُمّةِ جَدّى أُریدُ أن آمرَ بالمعروف وَ أنهى عَنِ المُنکر و اَسیرَ بسیرة جدّى و أبى علىّ بن ابىطالب...13؛ تنها به انگیزه سامانبخشى در امّت جدّم برخاستم، مىخواهم به نیکىها فرمان دهم و از بدىها باز دارم و روش جدّ خود و پدرم على بن ابىطالب را دنبال کنم...»
حُسن ختام
سیره پیامبر صلىاللهعلیهوآله در عرصههاى گوناگون حیات فردى، اجتماعى و حکومتى، استراتژى آن حضرت در جنگ و صلح، تقسیم غنائم، مصرف بیتالمال و اموال عمومى، اداره کشور، تأمین امنیت، مبارزه با مفاسد اجتماعى، نحوه سلوک فردى، عبادى، اخلاقى و خانوادگى حضرتش و نیز نگرش عمیق به سیره علوى14 در دوران کوتاه زمامدارى آن حضرت، بهترین الگو و اسوه براى تزکیه و تهذیب جانها و جامعهها به شمارند. و بىتردید رستگارى امّت اسلام در رهپویى و پندپذیرى از این دو پدر دلسوز است که پیامبر صلىاللهعلیهوآله فرمود: «أنا و علىٌّ أبوا هذه الأمّة15؛ من و على دو پدر براى این امّتیم.» و باید دانست جز در طریق آن دو به جایى نتوان رسید.
مپندار سعدى که راه صفا توان رفت جز در پى مصطفى
و فردوسى مىگوید:
به گفتار پیغمبرت راه جوى دل از تیرگىها بدین آب شوى
و سهلترین راه براى شناخت «سیره نبوى» و «سیرت علوى»، مراجعه به آثارى است که از آن دو بزرگوار بر جاى مانده، عمده آن روایاتى است که همچون مشعلهاى هدایت فراروى ماست و قسمتى هم که به عنوان سیره، مغازى و زندگینامه، در صفحات تاریخ رقم خورده است.
منابع:
1. فرهنگ فارسى، دکتر محمّد معین، امیر کبیر، تهران، چ 7، 1364ش.
2. تاریخ سیاسى اسلام، رسول جعفریان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، تهران، 1371ش.
3. دائرة المعارف فارسى، به سرپرستى غلامحسین مصاحب، مؤسسه انتشارات فرانکلین، تهران، 1345ش.
4. سیرت رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله (ترجمه سیره ابناسحاق) ترجمه و انشاى رفیعالدّین اسحاق بن محمّد همدانى قاضى ابرقوه، با تصحیح و مقدّمه دکتر اصغر مهدوى، خوارزمى، تهران، چ 2، 1361ش.
5. زندگانى پیامبر اسلام (ترجمه سیرة النبویة ابن هشام) ترجمه سید هاشم رسولى، کتابفروشى اسلامیه، تهران، چ 2، 1364.
6. سنن النّبى، علاّ مه طباطبایى، ترجمه حسین استادولى، پیام آزادى، تهران، 1379ش.
7. نور علم، جامعه مدرّسین حوزه علمیه قم، ش 49 (بهمن و اسفند 1371).
8. فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیهالسلام (ترجمه کتاب موسوعة کلمات الامام الحسین علیهالسلام )، گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم علیهالسلام ، ترجمه على مؤیّدى، نشر معروف، قم، 1377ش.
9. ینابیع المودّة، سلمان بن ابراهیم قندوزى، کاظمین، بىنا، 1385 ق.
10. حیاة النّبى و سیرته، محمّد قوام وشنوى، به اهتمام رضا استادى، دارالأسوة، قم، 1416ق.
پىنوشتها:
1. فرهنگ فارسى، معین، ج 2، ص 1977.
2. ر. ک: تاریخ سیاسى اسلام، ج 1، ص 12.
3. محمّد بن اسحاق مدنى، مکنّاى به عبداللّه در سال 85 هجرى در شهر مدینه به دنیا آمد و ما بین 150 و 153 هجرى در بغداد از دنیا رفت و در مقبره خیزران به خاک سپرده شد.
4. دائرةالمعارف فارسى، ج 1، ص 1403. و ر. ک: تاریخ سیاسى اسلام، ج 1، ص 18 و 19.
5. سیرت رسولاللّه، ج 1، ص 2 (دیباجه)
6. «سهیلى» منسوب به سهیل، نام بلوکى است در اندلس و شامل قراء و قصباتى است که در یکى از آنها سهیلى به دنیا آمد.
7. «خشن» نام قریهاى است در اندلس که مرکز نشو و نماى ابوذر خشنى بوده است.
8. زندگانى پیامبر اسلام، ص 7.
9. ر. ک: تاریخ سیاسى اسلام، ج 1، ص 43 و 44؛ «عوامل تحریف در سیرهنگارى»، رسول جعفریان، مجلّه نورعلم، ش 49، ص 120 ـ 110.
10. مؤلّف، در مقدّمه آورده است: «سیرة النّبىّ و احواله من قبل ولادته الى زمان رحلته و وفاته، قد جمعتُه من المصادر المعتبرة عند العامّة اجابة للسّیّد العلاّ مة آیتاللّه البروجردى.»
11. احزاب / 21.
12. ر. ک: ممتحنه / 4 و 6.
13. فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع)، ص 330.
14. تأکید جدّى و مجدّد رهبر معظّم انقلاب (دام ظلّه العالى) به تأسّى مسئولان به سیره علوى (در پیام نوروزى 1380)، بسیار شایان توجّه است و درخور تحسین و تقدیر و ستایش، اعلى اللّه کلمته.
15. ینابیع المودّة، ص 123.
سیره در اصطلاح
سیره در اصطلاح به تاریخ جنگها و غزوات رسول خدا صلىاللهعلیهوآله ، نحوه و شیوه سلوک و رفتار و سبک و متد و اخلاقیات آن حضرت در عرصههاى گوناگون حیات فردى، اجتماعى، سیاسى و عبادى و نیز در نگرشى دیگر، در مقابل فریضه و به معناى «مستحب»، اطلاق شده است.
تاریخچه سیرهنگارى
تاریخچه سیرهنگارى به صدر اسلام بازمىگردد. معاصران و اصحاب پیامبر صلىاللهعلیهوآله توجّه و اهتمام خاصّى به حفظ و ثبت سیره و شرح زندگانى و نیز صفات آن حضرت داشتند. این سیرهنگارى ـ بعداً ـ به شکل جزئىترى درباره خلفا، سلاطین و علما و حتى سایر طبقات نیز در شکل «شرح حالنویسى» رایج گردید.2
سیرهنگاران
نخستین سیرهنگار مسلمان، محمّد بن اسحاق بن یسار مطلّبى3 است که مىتوان گفت در زمان خود، جامعترین سیره را به رشته تحریر درآورده است. کتاب ابن اسحاق با آن که از خلط و مسامحه خالى نیست و مؤلّف هم مورد طعن بعضى از بزرگان عصر خویش واقع شده است، اهمیت و شهرت بسیار دارد و هم اکنون نیز مهمترین مأخذ سیرت رسولخدا صلىاللهعلیهوآله است.4
اسحاق بن محمّد همدانى، قاضى ابرقوه (582 ـ 623 ق.) سیره ابن اسحاق را ترجمه کرده و درباره آن مىنویسد:
«کتاب سیرت پیغمبر ما صلىاللهعلیهوآله که محمّد بن اسحاق بن یسار المطلّبى جمع کرده است، عمده و متناول اهل نقل است و حجّت و متمسّک اهل فضل، و علما از جمله سیرتها، آن را اختیار کردهاند و از جمله روایتها در این باب به روایت وى اقتصار کردهاند، از بهر آن که وى در ایراد سِیَر، اسبق و اقدم بود و در علم نقل روایت، افضل و اعلم بود و در این باب همه را اقتداء بر وى و اهتداء از وى.»5
کتاب ابن اسحاق چندین بار تلخیص و تهذیب شده که مشهورتر از همه، سیره ابن هشام است. پس از تألیف سیره ابن هشام گروهى از دانشمندان به اهمیت این کتاب تاریخى پى بردند و درصدد شرح و توضیح احادیث و اشعار آن برآمده و حقّاً که بعضى از آنها زحمات زیادى در این راه متحمّل شدند و از شروحى که بر سیره نوشتهاند، احاطه و اطلاع وسیع آنها بر تاریخ و لغت و سایر علوم، مشهود مىگردد.
از کسانى که مىتوان در این مورد نام برد، ابوالقاسم عبدالرّحمن بن عبداللّه، معروف به «سهیلى»6 است که شرح مفصّلى بر سیره نگاشت. دیگر از کسانى که سیره را شرح کردهاند، ابوذر خشنى7 (533 ـ 604 ق.) است. محمّد بن احمد حنفى نیز چنانکه گویند، شرحى بر سیره نگاشته و آن را کشفاللثام نام نهاده است.
برخى نیز آن را مختصر کردهاند، از جمله ابراهیم بن محمّد شافعى که سیره را در 18 مجلس خلاصه نموده و نام آن را «الذّخیرة فى مختصر السّیرة» نهاده است.
دیگر، عمادالدّین واسطى است که در سال 711ق. تلخیصش را به پایان برده و نام آن را «مختصر سیرة ابن هشام» نامیده است.
گروهى نیز آن را به نظم آورده و در قالب شعر ریختهاند که از جمله: عبدالعزیز بن محمّد دمیرى (م 607 ق.)، فتح بن موسى خضراوى (م 663 ق.) و محمّد بن ابراهیم نابلسى (م 793 ق.) را مىتوان نام برد.8
سیره ابن هشام به فارسى نیز ترجمه شده است؛ از جمله: ترجمه آقاى سیّد هاشم رسولى محلاّ تى با نام «زندگانى پیامبر اسلام».
غیر از این دو منبع عمده (سیره ابن اسحاق و سیره ابن هشام) مىتوان از مغازى واقدى تألیف محمّد بن عمر واقدى (م 207ق.) از مورّخان قرن دوم، که تخصّص او در مغازى (جنگها) و فتوحات است؛ انساب الاشراف بلاذرى تألیف احمد بن یحیى بن جابر بلاذرى (م 289ق.) از مهمترین مورّخان و نسبشناسان قرن سوم؛ تاریخ طبرى تألیف ابوجعفر محمّد بن جریر بن یزید طبرى (م 310ق.) به عنوان مآخذ عمده تحقیق در سیره یاد کرد.
کتاب پر ارج الصّحیح من سیرة النّبىّ الاعظم صلىاللهعلیهوآله نگاشته استاد گرانمایه سیّد جعفر مرتضى عاملى ـ که از حیث تتبّع و تحقیق تاریخى مىتواند الگویى براى پژوهش در سایر بخشهاى تاریخ اسلام باشد ـ از منابع ارزشمند و لازم براى تحقیق و مطالعه در سیره پیامبر صلىاللهعلیهوآله به شمار مىآید.9
کتاب «حیاة النّبى و سیرته» تألیف حجّةالاسلام و المسلمین شیخ محمّد قوام وشنوى (ره) ـ که به همّت و اشراف استاد گرانمایه آیةاللّه استادى (حفظهاللّه) در سه جلد به زیور طبع آراسته شده ـ نیز کتاب مفیدى است. مؤلف، این کتاب را حسبالأمر مرجع جهان تشیّع، حضرت آیةاللّه العظمى بروجردى، از منابع معتبر اهل سنّت گردآورى کرده و به احوال و سیره پیامبر صلىاللهعلیهوآله و برخى از رخدادهاى پیش از ولادت تا زمان رحلت پرداخته است.10
در جلد سوم این اثر، عناوین زیر به چشم مىخورد:
خدمتکاران رسول خدا صلىاللهعلیهوآله ، شمار اصحاب آن حضرت، شکل و شمایل، حجامت آن عزیز، ویژگىهاى اخلاقى، نحوه سخن گفتن، نحوه قرائت در نماز، حُسن خلق و معاشرت، شیوه غذا خوردن، محاسن اخلاق آن گرامى، نمازشان، قبول هدیه و ردّ صدقه، جایگاه زنان در نزد حضرتش، استعمال عطر و بوى خوش، خوراک و لباس ایشان، تنگناهاى معیشتى، معجزات، پیامبر و زیارت اهل بقیع، در آستانه وفات و آنچه در بیمارى منجر به وفات آن حضرت رخ داد، نامهاى که خواست بنویسد تا مسلمانان پس از او گمراه نشوند، وصایاى او در آستانه رحلت، روز وفات، غسل و تجهیز و کفن و دفن پیامبر، اشارهاى به ماجراى فدک، حدیث تلخ سقیفه و بالأخره روایاتى چند.
کتاب «سننالنّبى» تألیف علاّ مه طباطبایى (ره) اثر سودمند دیگرى در سیره اخلاقى پیامبر صلىاللهعلیهوآله است که همراه با ترجمه فارسى آن چاپ شده و اخیراً (1379ش.) نیز با ترجمه آقاى حسین استادولى به چاپ رسیده است.
از آثار دیگر در این زمینه، کتاب ارزشمند «سیره نبوى»، مجموعه متن چند سخنرانى از استاد شهید آیةاللّه مطهّرى درباره سیره اخلاقى پیامبر صلىاللهعلیهوآله است که همچون دیگر آثار ماندگار آن شهید والامقام بسیار مفید و رهگشاست.
برخى از عنوانهاى این کتاب عبارتند از:
مفهوم سیره، سیره و موضعگیرىهاى طبقاتى، سیره و مسأله نسبیت اخلاق، روش اسلام در مخالفت با غدر و حیله، اصل سادگى و بىآلایشى در زندگى، اصل قناعت، کیفیت استخدام در سیره رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله ، داستانهاى قرآن واقعیت دارد، در اسلام، هدفْ وسیله را توجیه نمىکند، سیاست على علیهالسلام در راه هدف، استخدام وسائل در راه اهداف و اتّهام به پیامبران، در اسلام، انسانیت ملاک است، روش دعوت در سیره پیامبر، شرایط دعوت، تبلیغ و فهم مستمعین، پرهیز از تکلّف، پیامبر، مبشّر و منذر بود، خشیت از خدا، نترسیدن از غیر خدا، سیره نبوى و پیشرفت سریع اسلام، اخلاق رسولاللّه، اخلاق على در مسائل شخصى و اجتماعى، اموال خدیجه، شمشیر على، تاریخچهاى از زندگى رسول خدا صلىاللهعلیهوآله ، مسافرتها، شغلها، ازدواجها و سخنانى از آن حضرت.
سیره در نگرش قرآنى
چنانکه اشاره شد، سیرت و سنّت در اصطلاح تاریخ و سیرهنویسان عبارت است از: شرححال و تاریخ زندگى و تولّد رسول خدا صلىاللهعلیهوآله و کیفیت غزوات و احیاناً تاریخ زندگى اولاد و عشیره و اصحاب آن حضرت. امّا در اصطلاح محدّثان و فقیهان، در مقابل فریضه و به مفهوم «عبادات مستحبّى» آمده است.
اما انگیزه اصلى در تدوین این درس نگرش قرآنى به سیره؛ یعنى لزوم تأسّى و الگوپذیرى ـ خصوصاً از اخلاقیات در سیره نبوى ـ است.
در اهمیت این الگوپذیرى از سیرت رسول خدا صلىاللهعلیهوآله همین بس که در این آیه تدبّر کنیم:
«لَقَدْ کان لکم فى رسولاللّه اُسوةٌ حسنةٌ لِمَنْ کان یرجوا اللّه و الیوم الآخر و ذکر اللّه کثیراً»11؛ براستى اگر به خدا و روز قیامت امید مىدارید و خدا را فراوان یاد مىکنید، شخص رسولاللّه مقتداى پسندیدهاى است.
در نگرش قرآنى، حضرت ابراهیم (على نبیّنا و علیه السّلام) قهرمان مبارزه با شرک و بتپرستى نیز به عنوان مقتداى موحّدان معرّفى شده است.12
الگوپذیرى از سیره رسول خدا انگیزه قیام امام حسین علیهالسلام
امام حسین علیهالسلام در وصیّتى به برادرش محمّد بن حنفیه، یکى از انگیزههاى اصلى قیام خونین و پرشکوه خود را «تأسّى به سیره جدّ بزرگوارشان رسول خدا صلىاللهعلیهوآله و پدر ارجمندشان امیرمؤمنان علیهالسلام » برمىشمارد و نجات دین را در این تأسّى مىداند و بر آن پاى مىفشارد و چنان بدان تأکید و اهتمام مىورزد که در نبردى نابرابر، نفسِ نفیس خود و بهترین عزیزانش را در این راه قربانى مىکند تا سیره به فراموش سپرده شده جدّش رسولخدا و پدرش علىّ مرتضى علیهالسلام را حیات مجدّد بخشد.
امام علیهالسلام در بخشى از آن نامه آورده است:
«انّما خرجتُ لطلب الاِصلاح فى أُمّةِ جَدّى أُریدُ أن آمرَ بالمعروف وَ أنهى عَنِ المُنکر و اَسیرَ بسیرة جدّى و أبى علىّ بن ابىطالب...13؛ تنها به انگیزه سامانبخشى در امّت جدّم برخاستم، مىخواهم به نیکىها فرمان دهم و از بدىها باز دارم و روش جدّ خود و پدرم على بن ابىطالب را دنبال کنم...»
حُسن ختام
سیره پیامبر صلىاللهعلیهوآله در عرصههاى گوناگون حیات فردى، اجتماعى و حکومتى، استراتژى آن حضرت در جنگ و صلح، تقسیم غنائم، مصرف بیتالمال و اموال عمومى، اداره کشور، تأمین امنیت، مبارزه با مفاسد اجتماعى، نحوه سلوک فردى، عبادى، اخلاقى و خانوادگى حضرتش و نیز نگرش عمیق به سیره علوى14 در دوران کوتاه زمامدارى آن حضرت، بهترین الگو و اسوه براى تزکیه و تهذیب جانها و جامعهها به شمارند. و بىتردید رستگارى امّت اسلام در رهپویى و پندپذیرى از این دو پدر دلسوز است که پیامبر صلىاللهعلیهوآله فرمود: «أنا و علىٌّ أبوا هذه الأمّة15؛ من و على دو پدر براى این امّتیم.» و باید دانست جز در طریق آن دو به جایى نتوان رسید.
مپندار سعدى که راه صفا توان رفت جز در پى مصطفى
و فردوسى مىگوید:
به گفتار پیغمبرت راه جوى دل از تیرگىها بدین آب شوى
و سهلترین راه براى شناخت «سیره نبوى» و «سیرت علوى»، مراجعه به آثارى است که از آن دو بزرگوار بر جاى مانده، عمده آن روایاتى است که همچون مشعلهاى هدایت فراروى ماست و قسمتى هم که به عنوان سیره، مغازى و زندگینامه، در صفحات تاریخ رقم خورده است.
منابع:
1. فرهنگ فارسى، دکتر محمّد معین، امیر کبیر، تهران، چ 7، 1364ش.
2. تاریخ سیاسى اسلام، رسول جعفریان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، تهران، 1371ش.
3. دائرة المعارف فارسى، به سرپرستى غلامحسین مصاحب، مؤسسه انتشارات فرانکلین، تهران، 1345ش.
4. سیرت رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله (ترجمه سیره ابناسحاق) ترجمه و انشاى رفیعالدّین اسحاق بن محمّد همدانى قاضى ابرقوه، با تصحیح و مقدّمه دکتر اصغر مهدوى، خوارزمى، تهران، چ 2، 1361ش.
5. زندگانى پیامبر اسلام (ترجمه سیرة النبویة ابن هشام) ترجمه سید هاشم رسولى، کتابفروشى اسلامیه، تهران، چ 2، 1364.
6. سنن النّبى، علاّ مه طباطبایى، ترجمه حسین استادولى، پیام آزادى، تهران، 1379ش.
7. نور علم، جامعه مدرّسین حوزه علمیه قم، ش 49 (بهمن و اسفند 1371).
8. فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیهالسلام (ترجمه کتاب موسوعة کلمات الامام الحسین علیهالسلام )، گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم علیهالسلام ، ترجمه على مؤیّدى، نشر معروف، قم، 1377ش.
9. ینابیع المودّة، سلمان بن ابراهیم قندوزى، کاظمین، بىنا، 1385 ق.
10. حیاة النّبى و سیرته، محمّد قوام وشنوى، به اهتمام رضا استادى، دارالأسوة، قم، 1416ق.
پىنوشتها:
1. فرهنگ فارسى، معین، ج 2، ص 1977.
2. ر. ک: تاریخ سیاسى اسلام، ج 1، ص 12.
3. محمّد بن اسحاق مدنى، مکنّاى به عبداللّه در سال 85 هجرى در شهر مدینه به دنیا آمد و ما بین 150 و 153 هجرى در بغداد از دنیا رفت و در مقبره خیزران به خاک سپرده شد.
4. دائرةالمعارف فارسى، ج 1، ص 1403. و ر. ک: تاریخ سیاسى اسلام، ج 1، ص 18 و 19.
5. سیرت رسولاللّه، ج 1، ص 2 (دیباجه)
6. «سهیلى» منسوب به سهیل، نام بلوکى است در اندلس و شامل قراء و قصباتى است که در یکى از آنها سهیلى به دنیا آمد.
7. «خشن» نام قریهاى است در اندلس که مرکز نشو و نماى ابوذر خشنى بوده است.
8. زندگانى پیامبر اسلام، ص 7.
9. ر. ک: تاریخ سیاسى اسلام، ج 1، ص 43 و 44؛ «عوامل تحریف در سیرهنگارى»، رسول جعفریان، مجلّه نورعلم، ش 49، ص 120 ـ 110.
10. مؤلّف، در مقدّمه آورده است: «سیرة النّبىّ و احواله من قبل ولادته الى زمان رحلته و وفاته، قد جمعتُه من المصادر المعتبرة عند العامّة اجابة للسّیّد العلاّ مة آیتاللّه البروجردى.»
11. احزاب / 21.
12. ر. ک: ممتحنه / 4 و 6.
13. فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع)، ص 330.
14. تأکید جدّى و مجدّد رهبر معظّم انقلاب (دام ظلّه العالى) به تأسّى مسئولان به سیره علوى (در پیام نوروزى 1380)، بسیار شایان توجّه است و درخور تحسین و تقدیر و ستایش، اعلى اللّه کلمته.
15. ینابیع المودّة، ص 123.