از خدمت فرهنگى تا خیانت فرهنگى
آرشیو
چکیده
متن
شناخت دقیق فرهنگ و ضد فرهنگ و بازشناسى «خدمت» و «خیانت»: در این قلمرو از مهمترین نیازهاى روزگار ما و از دشوارترین مسائل امروز جامعه بشرى است.
هر کس براى خود تعریفى خاص از فرهنگ و ضد فرهنگ و خدمت و خیانت دارد و بر اساس اهداف و آرمانها و جهانبینى و ساختار عقیدتى، اجتماعى خود این واژهها و دیگر کلمات را به کار مىگیرد. غالباً مجموعه آداب و رسوم و افکار و اخلاق ملتها را فرهنگ آنان تلقى مىکنند ولى تعریفى که ما براى خدمات فرهنگى و اصولاً واژه فرهنگ داریم در چارچوب اصطلاحات جارى و به ویژه در قاموس فرهنگنامه نویسان لائیک نمىگنجد زیرا آنان مفاهیم را بدون پشتوانه واقعى و منهاى هر گونه بار ارزشى و جهتگیرى معنى مىکنند.
خدمت فرهنگى از دیدگاه ما چیزى است که در قرآن و سنّت به عنوان «هدایت» تبیین شده است. هر کارى که به هدایت انسان و دستیابى او به اهداف بلند آفرینش کمک کند، خدمت فرهنگى است و هر اقدامى که سدّ راه حرکت عرفانى و اخلاقى و مانع پیشرفت بشریت به سوى رضاى خدا و خدمات اجتماعى شود، گامى ضد فرهنگى است.
بزرگترین خدمت و نعمت الهى به انسان نعمت «هدایت» است که آمدن پیامآوران الهى و نزول کتابهاى آسمانى زمینه آن را فراهم کرده است. بعثت انبیاى الهى اوج «خدمات فرهنگى خدا» به انسان است و امامان معصوم علیهمالسلام مرزبانان این فروغ هدایت و بزرگترین خادمان فرهنگى بشریت و معلمان اخلاق و شریعت بودهاند. نعمت «هدایت انسان» همچون نعمت خلقت او ریشه در رحمت و فیض بیکران الهى دارد. بلکه نعمت هدایت بشریت ارزشى والاتر از خلقت زمین و زمان و آفرینش جماد و گیاه و حیوان و انسان دارد.
«قال ربّنا الذى اعطى کل شىء خلقه ثم هدى»1
الرحمن، علم القرآن، خلق الانسان
دو جریان «خلقت» و «هدایت» همچون دو رودخانه زلال و پرآب از آغاز خلقت از رحمت و فیوضات و برکات الهى جریان یافته و عالم و آدم را خداوند در مسیر سعادت و نجات و فلاح هدایت کرده است.
ارکان هدایت
در اندیشه اسلامى کانونهاى نور و ارکان هدایت بشر چهار گوهر رخشان و گرانبهاست.
1. عقل و خرد.
2. فطرت و وجدان.
3. قرآن.
4. عترت رسول خدا.
دو سرچشمه نور در درون هر انسان وجود دارد که «عقل و فطرت» اوست و دو گوهر پرفروغ و آسمانى در صحنه جهان مىدرخشد که قرآن و عترت گرامى رسولخدا صلىاللهعلیهوآله هستند پاسدارى و تقویت روح خردورزى و قدرت عقل و اندیشه و نگهبانى از فطرت اصیل و سالم انسانى و مبارزه با آفات عقل و رذایل اخلاقى شرط بهرهورى از نیروى عقل و فطرت است. و معرفت و محبت و اطاعت از قرآن و عترت بزرگترین «سرمایه فرهنگى انسان» در برابر امواج کفر و شرک و فقر و جهل و بیماریهاى روحى و اجتماعى است. فرهنگ اسلامى نرمافراز الهى براى اداره بهتر زندگى فرد و جامعه بشرى است.
اگر رندگى جامعه بشرى را مجموعهاى از تمدن و فرهنگ و ایدئولوژى و تاریخ بدانیم، در این مجموعه همیشه سختافزار وجود انسان و شبکه جهانى با کمک نرمافزارهاى وحى الهى و عقل و فطرت خداداد کار کرده است.
هرگاه نرمافزار وحى کامل و بدون ویروس در قلب انسان استقرار یابد، عالیترین کارآیى، را داشته و شبکه انسانهاى مؤمن، زمین و زمان را به بهترین وجه اداره مىکنند. خادمان فرهنگى در اندیشه ما کسانى هستند که از عقل و فطرت و قرآن و عترت پاسدارى مىکنند و معارف آسمانى و اخلاق انبیائى و شریعت الهى را در زمین و زمان مىگسترند و عملکرد آدمیان را با خواست آسمان هماهنگ مىکنند در این تعریف خائنان فرهنگى آناناند که بشریت را از خردورزى دور، از فطرت بیگانه، از قرآن مهجور و از رهنمودهاى ائمه اهلبیت علیهمالسلام محروم مىکنند.
جلوهگاه خدمات فرهنگى
مساجد، بارگاه امامان معصوم علیهمالسلام و امامزادگان. قرآن و احادیث معصومین علیهمالسلام و حسینیهها و و هیئات دینى، حوزههاى علوم اسلامى، نشریات ناب اسلامى و هر عالم و دانشور قرآنشناس و حدیثشناس و پارسا جلوهگاه انوار هدایت الهى و کانون خدمات فرهنگى است.
هماهنگى و همفکرى و همکارى بین
پایگاههاى اصلى خدمات فرهنگى و نورآفرینى، شرط موفقیت در هدایت بشر و توزیع کامل نور و اطلاعرسانى ناب و سالم است.
تعریف مجدّد جایگاه مساجد و امامزادگان در نظام اسلامى و توجه به توان و خدمات فرهنگى از طریق آن، احیاى مساجد راکد و فعال سازى اماکن متبرّکه و مشاهد منوّره فرزندان رسول خدا صلىاللهعلیهوآله در جاى جاى کشور اسلامى، هزاران بار لازمتر از بازسازى ارگ بم و ویرانههاى دیگر و اعزام تیمهاى ورزشى به کشورهاى خارجى است.
مساجد بهترین مکان براى هدایت و ارائه خدمات فرهنگى به میلیونها جوان تشنه حقیقت است هماکنون حدود شصت هزار مکان مذهبى در شهر و روستاهاى ایران اسلامى وجود دارد و چندین برابر آن باید به وجود آید و به صورت شبکهاى واحد در جهت ارائه خدمات ناب فرهنگ اسلامى مورد استفاده قرار گیرد تا به صورت حضورى و منظم، فرهنگ قرآن و عترت به نسل جوان انتقال یابد و زمینه استقلال و آزادى و عدالت را فراهم آوردند. اگر یکصدم آنچه امروز براى ورزش و سینما و مطبوعات و میراث فرهنگى هزینه مىشود، براى مدراس و امور تربیتى و مساجد هزینه مىشد اوضاع فرهنگى کشور بدینگونه نبود، بازگشت ارزشهاى عصر طاغوت و بىحجابى و فقر و فساد و تبعیض، مولود این است که بودجه کارهاى فرهنگى و خدمات فرهنگى، صرف کارها و نهادها و ویرانهها و سفرها و بازىهایى شده و مىشود که با معناى فرهنگى و خدمت فرهنگى، فرسنگها فاصله دارد. آیا این براى ایران اسلامى ننگ نیست که مصلاّى تهران و محل برگزارى نماز جمعه پس از بیست و پنج سال ناتمام بماند و اجلاس کنفرانس سران بىخاصیت اسلامى با بودجه میلیاردى کمتر از شش ماه تکمیل گردد در کشورى که هزاران سالن ورزشگاه ایجاد و تکمیل و بازسازى و تجهیز مىشود، چرا براى تأمین مدارس و مساجد فکرى نمىشود.
امروز جامعه بزرگ اسلامى در کانون بحرانها و نقطه تلاقى توفانهاى فرهنگى قرار دارد، یأجوج و مأجوج مغربزمین به فرهنگ اسلامى و سرزمین مسلمانان یورش آوردهاند. سدّى دیگر و ذوالقرنینى دیگر لازم است تا از هجوم غارتگران نظامى و اقتصادى و فرهنگى غرب جلوگیرى کند.
جامعه بزرگ اسلام از جمله ایران عزیز امروز با سه خطر بزرگ فرهنگى مواجه است:
1. هجوم فرهنگى
2. خیانت فرهنگى
3. غفلت فرهنگى
هجوم فرهنگى، همزمان با پایان جنگ هشتساله نظامى آغاز شد. وقتى صدام که به نمایندگى از غرب و صهیونیسم و صلیبىها با انقلاب اسلامى مىجنگید، زمینگیر گردید. هجوم فرهنگى غرب با چاپ و نشر «آیات شیطانى» سر برآورد. برخورد قاطع امام خمینى الگوى خوبى براى برخورد با همه مهاجمان فرهنگى در طول تاریخ است.
هجوم فرهنگى از سوى نیروهاى کفر و شرک جهانى پشتیبانى مىشود و هویت اسلامى و موجودیت مسلمانان را هدف گرفته است. متهم کردن اسلام و مسلمانى به «خشونت و تروریسم» از یک سو و تبلیغ و ترویج اندیشه «تساهل و تسامح» در برابر مهاجمان، دو تیغه قیچى هجوم فرهنگى است. از یک سو تیغ دشمن هر چه تیزتر مىشود و از سویى دیگر قربانیان این هجوم هرچه رامتر و ساکتتر و گوش به فرمانتر تربیت مىگردند. تا مبادا به خشونت و تروریسم متّهم گردند.
پیادهنظام و سوارهنظام فرهنگى غرب با ماهواره و CD و سایت و روزنامه و مجله و تلویزیون به اغوا و اضلال و یأس آفرینى و نومیدسازى و بدبینپرورى و اختلافافکنى مىپردازند و هیچگونه خط قرمزى را در اندیشه و عمل برنمىتابند. و به همه مقدسات ما توهین کرده بذر تردید و تمسخر و توهین به ارزشهاى اسلامى مىکارند.
هجوم نظامى و غارتگرانه دشمنان اسلام را، در همه تاریخ و در نقاط گوناگون سرزمین مسلمانان بارها و بارها شاهد بودهایم و این بلاى همیشگى تاریخ انسانهاست. ولى هجوم فرهنگى همیشه به طور غیر رسمى و تدریجى شکل مىگیرد و در قالب فرهنگ و بهداشت و زبانآموزى و کمکرسانى و سیاحت و جهانگردى ظاهر مىشود و به جذب و پرورش نیرو در داخل کشورهاى اسلامى مىپردازد.
خیانت فرهنگى
خیانت فرهنگى توسط جریان نفاق سازماندهى مىشود و از حمایت خارجى بهره مىگیرد. هماهنگ با هجوم فرهنگى بیگانگان، افراد و احزاب و گروهکهایى در داخل کشورهاى اسلامى فعال مىشوند و از طریق مراکز و پایگاهها و سایتها و احیاناً کلاسها و مدارس و دانشگاهها و خبرگزارىها و روزنامه و مجلات به یارى و همکارى و خبررسانى به دشمن مىپردازند. اینان از اینکه بیگانه شناخته شوند سخت بیم دارند و تقسیم شهروندان به خودى و غیر خودى را بر نمىتابند.
سلطه بر سیستم آموزشى، نهادهاى فرهنگى، مطبوعات و رسانههاى جمعى و یأسآفرینى و بدبینسازى و اختلاف آفرینى از ویژگیهاى بارز جریان خیانت فرهنگى است.
ایجاد شک و تردید نسبت به مبانى مکتبى، ایجاد اختلاف در میان نیروهاى معتقد و اصولگرا، وابستگى فکرى، سیاسى به بیگانگان و ادعاى روشنفکرى و خودبرتربینى از دیگر شاخصههاى منافقان فرهنگى است. افشاى روابط جریان خیانت فرهنگى با دشمنان خارجى مهاجم، بیدارى نسبت به به توطئههاى آنان، وفاق و همفکرى و همدلى بیشتر نیروهاى مؤمن و مکتبى و حذف آنان از مصدر مراکز تصمیمگیرى راهکار مقابله با یاران داخلى مهاجمان فرهنگى است.
فرهنگ و نهادهاى بینالمللى
امروز با گسترش ابزارهاى خبرى و اطلاعرسانى، توسعه امکانات ارتباطى و سلطه دشمنان بر سازمان ملل متحد، این نهاد بینالمللى که با بودجه خود ملتها و به نام حمایت از آنان تأسیس شده، زیر نظر استکبار جهانى اداره مىشود و اهداف فرهنگى اقتصادى و سیاسى آنان را دنبال مىکند و در بسیارى از بخشها، هجوم فرهنگى و سیاسى و اقتصادى به عنوان مصوبات و کنوانسیونها و معاهدات و مقررات جهانى و بینالمللى ابلاغ و اعمال مىشود. این نهادها، اصولاً سپردن سرنوشت فرهنگ و اقتصاد و بهداشت و ورزش و امنیت کشور به سازمان ملل و نهادهاى وابسته به آن، تسلیم داوطلبانه در برابر کفار و خیانت آگاهانه یا ناآگاهانه به مسلمین جهان است. حضور نماینده کوفى عنان در مراسم جشن ابتذال «سازمان ملى جوانان» و ابراز خرسندى از حضور مختلط دختران با حجاب و پسرکان کراواتى در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللى تهران پرده از بسیارى امور برمىدارد.
نهادهایى مثل سازمان ملل و شوراى امنیت، همیشه ابزار فریب و آلتدست قدرتهاى استکبارى بوده و حداقل این روزها براى همه مسلمانان روش شده که این نهادها از هیچ تجاوز و جنگى جلوگیرى نکرده و همیشه برّه را به آرامش در برابر گرگها فراخوانده است.
دلسوزى براى قانون اسامى لبنان، اعمال فشار براى محروم سازى ایران از دانش هستهاى، سکوت در برابر جنایات پنجاه ساله صهیونیستها در فلسطین اشغالى، جاسوسى به سود استکبار جهانى و... پرونده سیاه این نهادها را هر روز قطورتر مىکند.
به نظر ما نه تنها ایران بلکه کلیه کشورهاى اسلامى باید از نهادهایى که کفار در آن اکثریت یا بر آن سلطه دارند، یکباره خارج شوند و نه تنها از NPT بلکه باید همه بندهاى سیاسى و اغلال و زنجیرهاى مرئى و نامرئى را یکباره بگسلند و در شرائطى که قدرتهاى سلطهگر با تشکیل گروه هشت سازمان مللى فراتر از سازمان ملل و مخصوص کفار به وجود آورده و براى جهان تصمیم مىگیرند. مسلمانان باید خود سازمان ملل اسلامى را پایهریزى کنند و پرچم و پول و ارتش و مجلس و قانون واحد دنیاى اسلام را در برابر کفر جهانى اعلام کنند.
اصولاً امضاى پروتکلها، کنوانسیونها و اسناد و معاهداتى که با قوانین قرآنى و مصالح امت اسلامى ناسازگار باشد و حضور در مجامعى از نوع بانک جهانى، بهداشت جهانى، تجارت جهانى و... و رسمیت بخشیدن به ارکان سلطه سیاسى کفر با عقل مکتبى و غیرت و مصالح امت اسلامى، سازگار نیست. بزرگترین خدمت فرهنگى بریدن رشتههاى وابستگى فکرى و فرهنگى و سیاسى و اقتصادى به نهادهاى وابسته به کفر و شرک جهانى است.
«هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دین الحق لیظهره على الدین کله و کفى باللّه شهیداً»2
والسلام
پىنوشتها:
1. طه / 50.
2. فتح / 28.
هر کس براى خود تعریفى خاص از فرهنگ و ضد فرهنگ و خدمت و خیانت دارد و بر اساس اهداف و آرمانها و جهانبینى و ساختار عقیدتى، اجتماعى خود این واژهها و دیگر کلمات را به کار مىگیرد. غالباً مجموعه آداب و رسوم و افکار و اخلاق ملتها را فرهنگ آنان تلقى مىکنند ولى تعریفى که ما براى خدمات فرهنگى و اصولاً واژه فرهنگ داریم در چارچوب اصطلاحات جارى و به ویژه در قاموس فرهنگنامه نویسان لائیک نمىگنجد زیرا آنان مفاهیم را بدون پشتوانه واقعى و منهاى هر گونه بار ارزشى و جهتگیرى معنى مىکنند.
خدمت فرهنگى از دیدگاه ما چیزى است که در قرآن و سنّت به عنوان «هدایت» تبیین شده است. هر کارى که به هدایت انسان و دستیابى او به اهداف بلند آفرینش کمک کند، خدمت فرهنگى است و هر اقدامى که سدّ راه حرکت عرفانى و اخلاقى و مانع پیشرفت بشریت به سوى رضاى خدا و خدمات اجتماعى شود، گامى ضد فرهنگى است.
بزرگترین خدمت و نعمت الهى به انسان نعمت «هدایت» است که آمدن پیامآوران الهى و نزول کتابهاى آسمانى زمینه آن را فراهم کرده است. بعثت انبیاى الهى اوج «خدمات فرهنگى خدا» به انسان است و امامان معصوم علیهمالسلام مرزبانان این فروغ هدایت و بزرگترین خادمان فرهنگى بشریت و معلمان اخلاق و شریعت بودهاند. نعمت «هدایت انسان» همچون نعمت خلقت او ریشه در رحمت و فیض بیکران الهى دارد. بلکه نعمت هدایت بشریت ارزشى والاتر از خلقت زمین و زمان و آفرینش جماد و گیاه و حیوان و انسان دارد.
«قال ربّنا الذى اعطى کل شىء خلقه ثم هدى»1
الرحمن، علم القرآن، خلق الانسان
دو جریان «خلقت» و «هدایت» همچون دو رودخانه زلال و پرآب از آغاز خلقت از رحمت و فیوضات و برکات الهى جریان یافته و عالم و آدم را خداوند در مسیر سعادت و نجات و فلاح هدایت کرده است.
ارکان هدایت
در اندیشه اسلامى کانونهاى نور و ارکان هدایت بشر چهار گوهر رخشان و گرانبهاست.
1. عقل و خرد.
2. فطرت و وجدان.
3. قرآن.
4. عترت رسول خدا.
دو سرچشمه نور در درون هر انسان وجود دارد که «عقل و فطرت» اوست و دو گوهر پرفروغ و آسمانى در صحنه جهان مىدرخشد که قرآن و عترت گرامى رسولخدا صلىاللهعلیهوآله هستند پاسدارى و تقویت روح خردورزى و قدرت عقل و اندیشه و نگهبانى از فطرت اصیل و سالم انسانى و مبارزه با آفات عقل و رذایل اخلاقى شرط بهرهورى از نیروى عقل و فطرت است. و معرفت و محبت و اطاعت از قرآن و عترت بزرگترین «سرمایه فرهنگى انسان» در برابر امواج کفر و شرک و فقر و جهل و بیماریهاى روحى و اجتماعى است. فرهنگ اسلامى نرمافراز الهى براى اداره بهتر زندگى فرد و جامعه بشرى است.
اگر رندگى جامعه بشرى را مجموعهاى از تمدن و فرهنگ و ایدئولوژى و تاریخ بدانیم، در این مجموعه همیشه سختافزار وجود انسان و شبکه جهانى با کمک نرمافزارهاى وحى الهى و عقل و فطرت خداداد کار کرده است.
هرگاه نرمافزار وحى کامل و بدون ویروس در قلب انسان استقرار یابد، عالیترین کارآیى، را داشته و شبکه انسانهاى مؤمن، زمین و زمان را به بهترین وجه اداره مىکنند. خادمان فرهنگى در اندیشه ما کسانى هستند که از عقل و فطرت و قرآن و عترت پاسدارى مىکنند و معارف آسمانى و اخلاق انبیائى و شریعت الهى را در زمین و زمان مىگسترند و عملکرد آدمیان را با خواست آسمان هماهنگ مىکنند در این تعریف خائنان فرهنگى آناناند که بشریت را از خردورزى دور، از فطرت بیگانه، از قرآن مهجور و از رهنمودهاى ائمه اهلبیت علیهمالسلام محروم مىکنند.
جلوهگاه خدمات فرهنگى
مساجد، بارگاه امامان معصوم علیهمالسلام و امامزادگان. قرآن و احادیث معصومین علیهمالسلام و حسینیهها و و هیئات دینى، حوزههاى علوم اسلامى، نشریات ناب اسلامى و هر عالم و دانشور قرآنشناس و حدیثشناس و پارسا جلوهگاه انوار هدایت الهى و کانون خدمات فرهنگى است.
هماهنگى و همفکرى و همکارى بین
پایگاههاى اصلى خدمات فرهنگى و نورآفرینى، شرط موفقیت در هدایت بشر و توزیع کامل نور و اطلاعرسانى ناب و سالم است.
تعریف مجدّد جایگاه مساجد و امامزادگان در نظام اسلامى و توجه به توان و خدمات فرهنگى از طریق آن، احیاى مساجد راکد و فعال سازى اماکن متبرّکه و مشاهد منوّره فرزندان رسول خدا صلىاللهعلیهوآله در جاى جاى کشور اسلامى، هزاران بار لازمتر از بازسازى ارگ بم و ویرانههاى دیگر و اعزام تیمهاى ورزشى به کشورهاى خارجى است.
مساجد بهترین مکان براى هدایت و ارائه خدمات فرهنگى به میلیونها جوان تشنه حقیقت است هماکنون حدود شصت هزار مکان مذهبى در شهر و روستاهاى ایران اسلامى وجود دارد و چندین برابر آن باید به وجود آید و به صورت شبکهاى واحد در جهت ارائه خدمات ناب فرهنگ اسلامى مورد استفاده قرار گیرد تا به صورت حضورى و منظم، فرهنگ قرآن و عترت به نسل جوان انتقال یابد و زمینه استقلال و آزادى و عدالت را فراهم آوردند. اگر یکصدم آنچه امروز براى ورزش و سینما و مطبوعات و میراث فرهنگى هزینه مىشود، براى مدراس و امور تربیتى و مساجد هزینه مىشد اوضاع فرهنگى کشور بدینگونه نبود، بازگشت ارزشهاى عصر طاغوت و بىحجابى و فقر و فساد و تبعیض، مولود این است که بودجه کارهاى فرهنگى و خدمات فرهنگى، صرف کارها و نهادها و ویرانهها و سفرها و بازىهایى شده و مىشود که با معناى فرهنگى و خدمت فرهنگى، فرسنگها فاصله دارد. آیا این براى ایران اسلامى ننگ نیست که مصلاّى تهران و محل برگزارى نماز جمعه پس از بیست و پنج سال ناتمام بماند و اجلاس کنفرانس سران بىخاصیت اسلامى با بودجه میلیاردى کمتر از شش ماه تکمیل گردد در کشورى که هزاران سالن ورزشگاه ایجاد و تکمیل و بازسازى و تجهیز مىشود، چرا براى تأمین مدارس و مساجد فکرى نمىشود.
امروز جامعه بزرگ اسلامى در کانون بحرانها و نقطه تلاقى توفانهاى فرهنگى قرار دارد، یأجوج و مأجوج مغربزمین به فرهنگ اسلامى و سرزمین مسلمانان یورش آوردهاند. سدّى دیگر و ذوالقرنینى دیگر لازم است تا از هجوم غارتگران نظامى و اقتصادى و فرهنگى غرب جلوگیرى کند.
جامعه بزرگ اسلام از جمله ایران عزیز امروز با سه خطر بزرگ فرهنگى مواجه است:
1. هجوم فرهنگى
2. خیانت فرهنگى
3. غفلت فرهنگى
هجوم فرهنگى، همزمان با پایان جنگ هشتساله نظامى آغاز شد. وقتى صدام که به نمایندگى از غرب و صهیونیسم و صلیبىها با انقلاب اسلامى مىجنگید، زمینگیر گردید. هجوم فرهنگى غرب با چاپ و نشر «آیات شیطانى» سر برآورد. برخورد قاطع امام خمینى الگوى خوبى براى برخورد با همه مهاجمان فرهنگى در طول تاریخ است.
هجوم فرهنگى از سوى نیروهاى کفر و شرک جهانى پشتیبانى مىشود و هویت اسلامى و موجودیت مسلمانان را هدف گرفته است. متهم کردن اسلام و مسلمانى به «خشونت و تروریسم» از یک سو و تبلیغ و ترویج اندیشه «تساهل و تسامح» در برابر مهاجمان، دو تیغه قیچى هجوم فرهنگى است. از یک سو تیغ دشمن هر چه تیزتر مىشود و از سویى دیگر قربانیان این هجوم هرچه رامتر و ساکتتر و گوش به فرمانتر تربیت مىگردند. تا مبادا به خشونت و تروریسم متّهم گردند.
پیادهنظام و سوارهنظام فرهنگى غرب با ماهواره و CD و سایت و روزنامه و مجله و تلویزیون به اغوا و اضلال و یأس آفرینى و نومیدسازى و بدبینپرورى و اختلافافکنى مىپردازند و هیچگونه خط قرمزى را در اندیشه و عمل برنمىتابند. و به همه مقدسات ما توهین کرده بذر تردید و تمسخر و توهین به ارزشهاى اسلامى مىکارند.
هجوم نظامى و غارتگرانه دشمنان اسلام را، در همه تاریخ و در نقاط گوناگون سرزمین مسلمانان بارها و بارها شاهد بودهایم و این بلاى همیشگى تاریخ انسانهاست. ولى هجوم فرهنگى همیشه به طور غیر رسمى و تدریجى شکل مىگیرد و در قالب فرهنگ و بهداشت و زبانآموزى و کمکرسانى و سیاحت و جهانگردى ظاهر مىشود و به جذب و پرورش نیرو در داخل کشورهاى اسلامى مىپردازد.
خیانت فرهنگى
خیانت فرهنگى توسط جریان نفاق سازماندهى مىشود و از حمایت خارجى بهره مىگیرد. هماهنگ با هجوم فرهنگى بیگانگان، افراد و احزاب و گروهکهایى در داخل کشورهاى اسلامى فعال مىشوند و از طریق مراکز و پایگاهها و سایتها و احیاناً کلاسها و مدارس و دانشگاهها و خبرگزارىها و روزنامه و مجلات به یارى و همکارى و خبررسانى به دشمن مىپردازند. اینان از اینکه بیگانه شناخته شوند سخت بیم دارند و تقسیم شهروندان به خودى و غیر خودى را بر نمىتابند.
سلطه بر سیستم آموزشى، نهادهاى فرهنگى، مطبوعات و رسانههاى جمعى و یأسآفرینى و بدبینسازى و اختلاف آفرینى از ویژگیهاى بارز جریان خیانت فرهنگى است.
ایجاد شک و تردید نسبت به مبانى مکتبى، ایجاد اختلاف در میان نیروهاى معتقد و اصولگرا، وابستگى فکرى، سیاسى به بیگانگان و ادعاى روشنفکرى و خودبرتربینى از دیگر شاخصههاى منافقان فرهنگى است. افشاى روابط جریان خیانت فرهنگى با دشمنان خارجى مهاجم، بیدارى نسبت به به توطئههاى آنان، وفاق و همفکرى و همدلى بیشتر نیروهاى مؤمن و مکتبى و حذف آنان از مصدر مراکز تصمیمگیرى راهکار مقابله با یاران داخلى مهاجمان فرهنگى است.
فرهنگ و نهادهاى بینالمللى
امروز با گسترش ابزارهاى خبرى و اطلاعرسانى، توسعه امکانات ارتباطى و سلطه دشمنان بر سازمان ملل متحد، این نهاد بینالمللى که با بودجه خود ملتها و به نام حمایت از آنان تأسیس شده، زیر نظر استکبار جهانى اداره مىشود و اهداف فرهنگى اقتصادى و سیاسى آنان را دنبال مىکند و در بسیارى از بخشها، هجوم فرهنگى و سیاسى و اقتصادى به عنوان مصوبات و کنوانسیونها و معاهدات و مقررات جهانى و بینالمللى ابلاغ و اعمال مىشود. این نهادها، اصولاً سپردن سرنوشت فرهنگ و اقتصاد و بهداشت و ورزش و امنیت کشور به سازمان ملل و نهادهاى وابسته به آن، تسلیم داوطلبانه در برابر کفار و خیانت آگاهانه یا ناآگاهانه به مسلمین جهان است. حضور نماینده کوفى عنان در مراسم جشن ابتذال «سازمان ملى جوانان» و ابراز خرسندى از حضور مختلط دختران با حجاب و پسرکان کراواتى در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللى تهران پرده از بسیارى امور برمىدارد.
نهادهایى مثل سازمان ملل و شوراى امنیت، همیشه ابزار فریب و آلتدست قدرتهاى استکبارى بوده و حداقل این روزها براى همه مسلمانان روش شده که این نهادها از هیچ تجاوز و جنگى جلوگیرى نکرده و همیشه برّه را به آرامش در برابر گرگها فراخوانده است.
دلسوزى براى قانون اسامى لبنان، اعمال فشار براى محروم سازى ایران از دانش هستهاى، سکوت در برابر جنایات پنجاه ساله صهیونیستها در فلسطین اشغالى، جاسوسى به سود استکبار جهانى و... پرونده سیاه این نهادها را هر روز قطورتر مىکند.
به نظر ما نه تنها ایران بلکه کلیه کشورهاى اسلامى باید از نهادهایى که کفار در آن اکثریت یا بر آن سلطه دارند، یکباره خارج شوند و نه تنها از NPT بلکه باید همه بندهاى سیاسى و اغلال و زنجیرهاى مرئى و نامرئى را یکباره بگسلند و در شرائطى که قدرتهاى سلطهگر با تشکیل گروه هشت سازمان مللى فراتر از سازمان ملل و مخصوص کفار به وجود آورده و براى جهان تصمیم مىگیرند. مسلمانان باید خود سازمان ملل اسلامى را پایهریزى کنند و پرچم و پول و ارتش و مجلس و قانون واحد دنیاى اسلام را در برابر کفر جهانى اعلام کنند.
اصولاً امضاى پروتکلها، کنوانسیونها و اسناد و معاهداتى که با قوانین قرآنى و مصالح امت اسلامى ناسازگار باشد و حضور در مجامعى از نوع بانک جهانى، بهداشت جهانى، تجارت جهانى و... و رسمیت بخشیدن به ارکان سلطه سیاسى کفر با عقل مکتبى و غیرت و مصالح امت اسلامى، سازگار نیست. بزرگترین خدمت فرهنگى بریدن رشتههاى وابستگى فکرى و فرهنگى و سیاسى و اقتصادى به نهادهاى وابسته به کفر و شرک جهانى است.
«هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دین الحق لیظهره على الدین کله و کفى باللّه شهیداً»2
والسلام
پىنوشتها:
1. طه / 50.
2. فتح / 28.