آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۰

چکیده

متن

در سال 1996 میلادی به شکل CD منتشر و در دسترس علاقه مندان به این دایرة المعارف بزرگ قرار گرفت. دایرة المعارف بریتانیکا علاوه بر داشتن مقالاتی در زمینه علوم تجربی دارای مقالاتی در زمینه علوم انسانی و علوم مذهبی نیز می باشد. تهیه کنندگان این دایرة المعارف در مورد معرفی امام زمان، عجل الله تعالی فرجه، نیز مقالاتی را ارایه داده اند. بررسی این مقالات نشان می دهد که نویسندگان آنها اطلاع چندانی از موضوع مهدویت در اسلام نداشته اند و در بسیاری از موارد، اطلاعات غلط و تحریف شده درباره ولی عصر، عجل الله تعالی فرجه، به استفاده کنندگان از این دایرة المعارف ارائه داده اند. آنگونه که هر چند انسان خوشبین باشد، نمی تواند برخی از نادرستیها را در این مقاله نادیده انگارد. و جای این پرسش باقی می ماند که چرا نویسندگان دایرة المعارف، در این زمینه به منابع و مآخذ معتبر و مستند شیعه و سنی مراجعه نکرده اند. در حالی که عالمان و پژوهندگان شیعه از صدر اسلام تا به امروز کتابهای ارزشمندی در موضوع مهدویت تدوین نموده اند، و مقاله نویسان بریتانیکا می توانستند براحتی با حوزه های علمی تشیع و مراکز تحقیقاتی در ایران و یا سایر نقاط جهان تماس برقرار نمایند و از آثار اصیل و منابع معتبر تشیع و تسنن بهره ببرند، و اطلاعات کاملی نسبت به امر مهدویت به دست آورند.
این مورد و دیگر موارد، از این دست، نشانگر آن است که نه تنها بسیاری از مستشرقان و اسلام شناسان غربی، بلکه مراکز مهم تحقیقی غرب نیز، در بررسی عقاید آئین تشیع و مکتب اهل بیت، علیهم السلام، در پی آن نبوده اند که آنچه را می نویسند، مستند به مراجع دست اول و مآخذ معتبر شیعه و سنی باشد. از این رو یک دانش پژوه و محقق مسلمان، برای دریافت معارف دینی و حتی تاریخی خود، نمی تواند به آثار تحقیقی و تجزیه و تحلیل غربیان، به چشم وثاقت و اطمینان بنگرد و به آنها مراجعه نماید، تا چه رسد به این که آنها را مبنای نگرش و دین باوری و تحقیق خود قرار دهد. در این نوشتار، ابتدا ترجمه دو مقاله تحت عناوین «آخر الزمان در مذاهب اسلام و زرتشت » و «مهدی »، از دایرة المعارف بریتانیکا آورده شده و سپس به نقد و بررسی آنها خواهیم پرداخت. ذکر این نکته ضروری است که پاسخ تمامی شبهات و اتهامات وارده در دو مقاله مذکور و دیگر موارد، در سخنان معصومین، علیهم السلام، و آثار بزرگان و علمای تشیع، رضوان الله تعالی علیهم، و حتی برخی از علمای اهل سنت با بهترین شکل، موجود بوده و با مراجعه به آنها جای هیچگونه تردید و ابهامی باقی نمی ماند. بنابراین در این مقاله صرفا به جمع آوری و نقل پاره ای از این پاسخها اقدام شده است. امید آنکه این تلاش ناچیز، در کنار خدمات ارزشمند مرزداران عالم تشیع مورد لطف و رحمت حضرت بقیة الله الاعظم، ارواحنافداه، قرار گیرد.
ترجمه مقاله ها:
دکترین های مذاهب و اصول مذهبی
آخرالزمان در مذاهب غرب
اسلام و زرتشت
اسلام دینی نیست که در آن ظهور منجی انتظار برود، و جایی برای مسیح نجاتبخش در آن وجود ندارد. با این همه به طور تدریجی و شاید تحت تاثیر مسیحیت عقیده به یک اعاده کننده آخر الزمانی ایمان از نسل پیامبر و یا به عنوان عیسای رجعت کننده در آن مطرح گردیده که معمولا از او به نام مهدی یاد می شود، که به معنای کسی است که به طور الهی هدایت شده است. بعد از ظهور عیسی، روز قیامت شروع می شود. خوبها وارد بهشت و شریران به داخل جهنم خواهند افتاد. بهشت و جهنم دارای مراحل مختلفی برای مجازات خوبی و بدی می باشد. دوره قبل از پایان جهان به صورت بدبینانه ای مورد نگرش قرار گرفته است. خداوند، خودش جهان بدون خدا را ترک و رها خواهد کرد. کعبه (زیارتگاه بزرگ و مقدس جهان اسلام) ناپدید خواهد شد. نسخه های قرآن تبدیل به اوراق خالی می شود و کلمات آن از خاطره ها محو می گردد. پس آن گاه پایان فرا می رسد.
در اسلام اهل سنت تمام این موضوع بیشتر به صورت افسانه آمیز بیان شده است تا به صورت یک اصل مسلم مذهبی. البته تمام مسلمانان متعصب (1) به آمدن یک اعاده کننده نهایی ایمان، اعتقاد دارند. در زمانهای بروز بحران و اضطرابات سیاسی یا مذهبی، توقع برای ظهور مهدی افزایش یافته و موجب قیام تعداد زیادی از کسانی که خود را مهدی می خوانند، شده است. بهترین نمونه آن «محمد احمد» مهدی سودانی است که در سال 1881 م. شورشی را بر علیه دولت مصر بر پا کرد و بعد از چندین پیروزی پی در پی، دولت مهدی را به وجود آورد و تا سال 1898 م. که توسط فرمانده ارتش انگلیس به نام «کیچینیر» (KITCHENER) ، در سودان شکست خورد، دوام آورد.
در آیین مسلمانان شیعه (که به واگذاری رهبریت روحانی در خانواده علی، علیه السلام، پسر عمو و داماد محمد،، صلی الله علیه وآله، اعتقاد دارند) نظریه مهدی، بخش اساسی اعتقادات آنها را تشکیل می دهد. در میان شیعیان اثنی عشری که اصلی ترین گروه شیعیان اند، اعتقاد بر این است که مهدی منتظر، امام یا رهبر مذهبی دوازدهم است که مخفی شده و از مکان پنهان خود مجددا ظاهر خواهد شد. عقیده به مهدی در ایجاد مذاهب جدید و یا فرقه های شیعه نیز نقش داشته است. به عنوان مثال، می توان از اعتقاد دروزی ها نام برد که معتقدند «الحکیم » خلیفه مصری سلسله فاطمیون (که در سالهای 996 1021 م. سلطنت کرد) و تصور می شود آخرین نماینده الهی پیامبر باشد، در آخرالزمان (هزار سال بعد از ظهورش در اواخر قرن نهم) باز خواهد گشت تا حکومت خود را بر تمام جهان بر پا کند. دیگر چهره های منجیان اسلامی عبارتند از: میرزا غلام احمد، بنیان گذار فرقه احمدیه [ قادیانی] که در اواخر قرن نوزدهم خود را به عنوان مسیح و مهدی معرفی کرد. و همین طور میرزا علی محمد شیرازی در ایران که بنیانگذار مذهبی بود که بعدا به نام هائیت شناخته شد. او در سال 1844 م. اعلام کرد که باب (دروازه) می باشد. این اعلام مصادف با هزارمین سالگرد غیبت امام دوازدهم بود.
آئین زرتشتی، مذهبی است با یک افق کاملا آخرالزمانی;زیرا تاریخ جهان در این مذهب میدان جنگی است که در آن نیروهای روشنایی و خوبی، با نیروی ظلمت و بدی مبارزه می کنند. اگر چه عقیده به یک فرد مشخص نجاتبخش جنبه اساسی در نظام زرتشتی ندارد با این وجود چنین فردی حتما قیام خواهد کرد.
گفته شده است دولت زرتشت، پیامبر ایرانی (قرن ششم قبل از میلاد) در پایان تاریخ چهار مرحله ای جهان که هر دوره آن 3000 سال به طول می کشد گشوده خواهد شد و به فاصله هر 1000 سال، سه نجاتبخش دیگر که از پسران زرتشت محسوب می شوند و بعد از مرگ وی به دنیا خواهند آمد، در پی وی ظاهر خواهند شد، آخرین آنها سوشیانز (SOSHYANS) و یا سائوشیانت (SAOSHYANT) نام دارد که در پایان جهان ظاهر خواهد شد و خداوند وظیفه بر پایی آخرین حکومت جهان و رستاخیز مردگان را بر عهده وی خواهد گذاشت.
مهدی
واژه عربی: به معنی شخصی که به طور الهی هدایت شده است. و در آخرالزمان شناسی اسلامی عبارت است از منجی که انتظار ظهورش می رود و زمین را از عدالت و برابری پر خواهد کرد. دین راستین را اعاده خواهد نمود و در طی یک دوره کوتاه طلایی که هفت، هشت و یا نه سال تا قبل از پایان جهان طول خواهد کشید، راهنمایی مردم را بر عهده خواهد گرفت. قرآن (کتاب مقدس اسلامی) اشاره ای به او ندارد و به هیچ حدیث (گفته منسوب به محمد پیامبر، صلی الله علیه وآله) قابل اعتمادی نیز در مورد مهدی نمی توان استناد کرد. بسیاری از علمای متعصب سنی اعتقاد به مهدویت را زیر سؤال می برند. اما این اعتقاد، بخش ضروری اصول عقاید شیعیان می باشد.
به نظر می رسد عقیده به مهدی در دوره های اغتشاش و عدم امنیت مذهبی بر تحولات سیاسی اوایل اسلام (قرنهای هفتم و هشتم میلادی) رواج یافته باشد.
شاید مختار بن ابو عبیده ثقفی، رهبر شورش مسلمانان غیر عرب در عراق، در سال 686 م. اولین کسی باشد که از این نظریه برای نگهداشتن یاران خود در کنار یکی از پسران علی، علیه السلام، (داماد پیامبر، صلی الله علیه وآله) به نام محمد بن حنفیه، استفاده کرد. حتی بعد از مرگ محمد بن حنفیه نیز این اعتقاد ادامه یافت. ابوعبید [مختار] فکر می کرد که مهدی یا همان محمد حنفیه زنده مانده است و در معبد خود در حالت پنهانی (غیبت) زندگی می کند. و مجددا ظاهر خواهد شد تا دشمنان خود را نابود کند،در سال 750 م. انقلابیان عباسی از پیشگوییهائی که در آن هنگام درباره آخرالزمان رایج بود، استفاده کردند. این پیشگوییها می گفت که مهدی از خراسان که در مشرق قرار دارد، قیام خواهد کرد و پرچمهای سیاهی را حمل می کند.
اعتقاد به مهدی در هر زمان که بحرانی رخ می دهد، مورد تاکید قرار می گیرد، بنابراین بعد از جنگ «لاس ناواس دو تولوسا» .DE) TOLOSA) (LAS NAVAS در سال 1212 م. که بیشتر خاک اسپانیا از دست اسلام خارج شد. مسلمانان اسپانیایی حدیثی را بین خود، رد و بدل می کردند که منسوب به پیامبر، صلی الله علیه وآله، بوده و پیشگویی می کرد که اسپانیا مجددا توسط مهدی فتح خواهد شد. در هنگام تصرف مصر توسط ناپلئون نیز شخصی ادعا کرد که مهدی است و در دوره کوتاهی در مصر سفلی ظاهر شد. از آنجایی که مهدی اعاده کننده قدرت سیاسی و خلوص دینی اسلام است، در جامعه اسلامی این عنوان مورد ادعای انقلابیون قرار کرفته است. بویژه شمال آفریقا شاهد تعدادی از این مدعیان، به نام مهدی بوده است. مهمترین آنها«عبیدالله » مؤسس سلسله فاطمیون (در سال 909 م.) است. «محمدبن تومرت » بنیانگذار نهضت المهاد در «موروکو» در قرن دوازدهم میلادی و «محمد احمد مهدی سودانی » که در سال 1881 م. بر علیه دولت مصر، شورش کرد نیز از این جمله اند.
پاسخ به اشتباهات و انحرافات:
اینک به نحو اجمال و اختصار به پاسخ اشکالات فوق می پردازیم.
نویسندگان مقالات مزبور معتقدند: «اسلام دینی نیست که در آن ظهور منجی انتظار برود و جایی برای مسیح نجاتبخش در آن وجود ندارد».
برای پاسخ می گوییم:
اسلام دینی است که اساس تعلیمات خود را برتذکرات فطری پایه گذاری کرده، و از فطرت انسانها به عنوان گنجینه عظیمی از ودیعه های الهی بهره برده و آن را پشتوانه اصول معارفی و تربیتی خود قرار داده است. یکی از اصول غیر قابل انکار فطری که همواره در طول تاریخ بشری توسط ادیان و مذاهب تکرار شده، موضوع فرارسیدن روز موعودی است که عموم رسالتهای آسمانی با همه ابعادشان اجرا شوند و پس از رنجهای طولانی و نگرانیهای جا نفرسا، انسانیت مسیری مطمئن و قرارگاهی مجهز برای تلاشهای آرمانی خود بیاید. شهید «صدر» (2) در این زمینه می گوید:
انتظار آینده ای اینچنین، تنها در درون کسانی که با پذیرش ادیان، جهان غیب را پذیرفته اند راه نیافته، بلکه به دیگران نیز سرایت کرده است. تا آنجایی که می توان انعکاس چنین باوری را در مکتبهایی که جهت گیری اعتقادی شان، با سر سختی، وجود غیب و موجودات غیبی را نفی می کند، مشاهده کرد.
برای مثال، در ماتریالیسم دیالکتیک که تاریخ را بر اساس تضادها تفسیر می کند نیز روزی مطرح است که تمامی تضادها از میان می رود و سازش و آشتی حکمفرما می گردد.
بدین سان می بینیم که تجربه درونی که بشریت در طول تاریخ در مورد این احساس داشته، درمیان دیگر تجربه های روحی، از گستردگی و عمومیت بیشتری برخوردار گردیده است.
دین اسلام نیز در عین حال که به این احساس روحی همگانی، استواری می بخشد; با تاکید بر این عقیده که زمین همانگونه که از ظلم و بیداد پر شود; از عدالت و دادگری آکنده خواهد گشت، به این احساس، ارزش عینی بخشیده و جهت فکری باورمندان به این اعتقاد را، به سوی ایمانی به آینده روشن، متوجه می سازد. نگاهی به ادبیات مذهبی در ادیان الهی و حتی آیینهای بشری نشان دهنده اعتقاد دیرینه انسانها به روز موعود است که در آن عدالت به دست مصلحی جهانی، در سرتاسر آفاق گسترده می شود. تکرار اصل ظهور یک منجی و نیاز به آن، دلیلی بر فطری بودن این احساس است.
اعتقاد به ظهور یک منجی موعود نه فقط در دین مسیحیت بلکه در دیگر ادیان الهی و یا حتی آئین های بشری مورد بحث و تاکید قرار گرفته است. به عبارت دیگر این امر یک اعتقاد فطری است که در طول تاریخ بشری توسط سفیران الهی پیوسته تذکر داده شده است. (3) اما ویژگی اسلام به عنوان آخرین دین الهی در این است که جزئیات این امر را نیز مورد بحث قرار می دهد و ریشه های فطری بودن عقیده به مهدویت را نیز بیان می کند.
محمد بن یعقوب کلینی (م 328 ق.) در کافی به اسناد خودش از حمران بن اعین، از ابوحمزه از امام باقر، علیه السلام، نقل می کند که فرمود:
اخذ الله المیثاق علی النبیین و قال الست بربکم؟ قالوا بلی و ان هذا محمدا رسولی و ان علیا امیرالمؤمنین و الاوصیاء من بعده، علیهم السلام، و لاة امری و خزان علمی و ان المهدی، علیه السلام، انتصر به لدینی و اظهر به دولتی و انتقم به من اعدائی و اعبد به طوعا و کرها قالوا اقررنا ربنا و شهدنا. (4)
خداوند از پیامبران میثاق و پیمان گرفت و فرمود: آیا من پروردگار (مالک) شما نیستم؟ گفتند آری، سپس فرمود و اینکه این محمد، صلی الله علیه وآله، رسول من است و علی، علیه السلام، امیرالمؤمنین و جانشینان بعد از او، علیهم السلام، ولی امر من (و اولی به تصرف) و خزانه داران علم من هستند و همانا بوسیله مهدی، علیه السلام، دین خود را یاری می کنم و دولت خود را توسط او نمایان می سازم، و با او از دشمنانم انتقام می گیرم و بوسیله او با گردن نهادن یا اکراه، پرستیده می شوم. گفتند ای پروردگار ما، اقرار کردیم و گواه هستیم.
این روایت نشان می دهد در عوالم قبل از این عالم هنگامی که خداوند میثاق توحید را از پیامبران اخذ می کرد، میثاق ولایت چهارده معصوم را نیز از آنها اخذ کرد. این اخذ میثاق در روایتهای متعددی در مورد تمام انسانها وارد شده است. (5)
نویسنده مقالات بریتانیکا در مورد مهدی، علیه السلام، ادعا کرده است که عقیده به مهدی در دوره های اغتشاش و عدم امنیت مذهبی و تحولات سیاسی اوایل اسلام (قرن های هفتم هشتم میلادی) رواج یافته است.
با توجه به آنچه در مورد فطری بودن اعتقاد به ظهور منجی گفته شد، رواج اعتقاد به مهدی، در دوره های اغتشاش و عدم امنیت مذهبی و سیاسی، نه تنها تردیدی در اصل مهدویت ایجاد نمی کند بلکه تاکید دیگری بر فطری بودن آن است. زیرا امور فطری هنگامی ظهور و بروز پیدا می کنند که انسان با مشکلات و مصائب شدیدی روبرو می گردد. در آن هنگام که کشتی آسیب دیده در دل دریای طوفانی دچار امواج می شود مسافران کشتی هر لحظه خود را در ورطه غرق شدن می بینند، براساس فطرت، ناخودآگاه متوسل به یک نجات دهنده می شوند که می تواند آنها را نجات دهد و شروع به دعا برای نجات خود می نمایند. در صحنه اجتماعی نیز هر گاه امنیت و عدالت در جامعه دستخوش آسیب گردد همان یادآوری فطری باعث می شود افراد جامعه به وجود منجی که می تواند امنیت و عدالت را برقرار کند، متوسل گردند. و انتظار ظهور چنین شخصی را در دل بپرورانند.
البته در چنین مواقعی همواره افرادی وجود دارند که بنابر دلایل مختلف مانند حس جاه طلبی، دخالت بیگانگان و یا حتی انگیزه اصلاح اجتماعی، خود را به نام همان منجی موعود می نامند، و مقام وی را مدعی می شوند. در حقیقت هنگامی کالای تقلبی رواج پیدا می کند که نوع اصیل آن نیز وجود داشته باشد. و اگر طلایی وجود نداشت کسی نیز به عرضه طلای تقلبی اقدام نمی کرد. بدیهی است که از نظر شیعیان تمامی ادعا کنندگان ذکر شده در مقالات بریتانیکا غیر واقعی و دروغین می باشند. زیرا همگی آنها علاوه بر نداشتن علایم امامت، نتوانستند به صورت جهانی به گسترش عدالت اقدام نمایند.
نویسنده مقاله بریتانیکا مدعی است که قرآن، کتاب مقدس اسلامی اشاره ای به او یعنی مهدی، علیه السلام، ندارد و به هیچ حدیث قابل اعتمادی، یعنی گفته منسوب به محمد، صلی الله علیه وآله، نیز در مورد مهدی نمی توان اشاره کرد!!
مراجعه به برخی آیات قرآن بطلان این ادعا را نشان می دهد، که از جمله می توان به آیات ذیل توجه نمود:
هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون. (6)
او همان خدایی است که رسولش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر تمام ادیان غلبه و چیرگی دهد، هر چند که مشرکان ناخوش داشته باشند.
هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و کفی بالله شهیدا. (7)
او همان خدایی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا اینکه آن را بر تمام ادیان چیرگی و غلبه دهد و خداوند برای شهادت کافی است.
یریدون لیطفئوا نور الله بافواهم و الله متم نوره و لو کره الکافرون. (8)
می خواهند تا نور خدا را با دهانهایشان فرو نشانند، در حالیکه خداوند تمام کننده نور خود خواهد بود هر چند که کافران ناخوش داشته باشند.
به صراحت این آیات دین اسلام به رغم خواسته کافران و مشرکان باید بر تمام ادیان جهان چیره شود و این هدف و اراده خدای متعال است. باید از مدعیان پرسید آیا تاکنون چنین اتفاقی در جهان افتاده است؟ و اسلام بر همه ادیان غالب و چیره گشته یا هنوز باید برای تحقق این فرموده خدای متعال در انتظار بود و چشم به راه آنکس که رسول خدا، صلی الله علیه وآله، به وی بشارت داده، که این کار به دست توانای او انجام خواهد شد.
انسان در شگفت می شود که چگونه حقایق نادیده انگاشته شده و افرادی که گویا از همان مصادیق بارز مخالفان در آیات فوق هستند به کتمان یکی از بر جسته ترین و بارزترین عقاید اسلامی که توسط رسول خدا بیان شد، پرداخته اند. روایات منقول از رسول خدا، صلی الله علیه وآله، در امر قیام «مهدی، علیه السلام » از منابع سنی و شیعی، افزون بر صدها حدیث است که در صدها کتاب و اثر، آمده است.
قیام حجت حق در آخرالزمان تا آن جا قطعی است که اهل سنت از رسول خدا، صلی الله علیه وآله، نقل کرده اند که فرمود:
من انکر خروج المهدی فقد کفر بما انزل علی محمد، صلی الله علیه وآله. (9)
هر کس قیام مهدی را انکار کند همانا بر آن چه بر محمد، صلی الله علیه وآله، نازل شده، کفر ورزیده است.
روایات انبوهی که بسیاری از آنها فوق حد تواتراند از طریق اهل سنت در قیام مهدی، علیه السلام، از سوی رسول خدا، صلی الله علیه وآله، نقل شده که از آن جمله است:
لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله عز و جل ذلک الیوم حتی یبعث فیه رجلا من ولدی اسمه اسمی. (10)
اگر از عمر جهان جز یک روز باقی نمانده باشد خداوند بزرگ آن روز را طولانی خواهد کرد تا اینکه برانگیزد در آن روز مردی را از فرزندانم که نام او نام من است.
المهدی حق و هو من ولد فاطمة. (11)
مهدی حق است و او از فرزندان فاطمه، علیه السلام، است.
در مجلدات اول و دوم از دوره پنج جلدی «معجم احادیث الامام المهدی » بیش از پانصد و چهل حدیث به نقل از رسول خدا، صلی الله علیه وآله، آمده است که بیشتر آنها از طریق اهل سنت روایت شده است. منابع و مآخذ دو مجلد 408 کتاب و رساله می باشد که حدود بیست اثر از آنها از شیعه و همگی مآخذ دیگر از اهل سنت است. در این آثار انبوه ویژگیهای فروانی از «مهدی، علیه السلام » و قیام و نهضت جهانی او ترسیم شده است.
نکته مهمتر آنکه امر قیام مهدی در آخرالزمان تا آن پایه قطعی بوده که اهل سنت آثار مستقل در موضوع «مهدی ». قیام او نگاشته اند. از جمله در خلال «کتابنامه امام مهدی » نوشته علی اکبر مهدی پور که بیش از دو هزار اثر تالیف شده در باب مهدویت را معرفی نموده، هفتاد نوشته مستقل از اهل سنت نیز شناسانده شده است. هم چنین مؤلف این اثر، در مقدمه خود می نویسد:
هم اکنون بیش از یکصد جلد کتاب مستقل، از علمای اهل سنت در دست داریم که پیرامون آن موعود جهانی، نگارش یافته است. (12)
در «کتاب خورشید مغرب »، تالیف محمد رضا حکیمی نیز بیش از چهل اثر از این دست گزارش شده که از آن جمله اند:
- البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان، علی بن حسام الدین معروف به متقی هندی (975 ق.).
- البیان فی اخبار صاحب الزمان، محمد بن یوسف گنجی شافعی (658 ق.).
- العرف الوردی فی اخبار المهدی، جلال الدین سیوطی (911 ق.).
- صفة المهدی، ابونعیم اصفهانی (430 ق.).
- عقدالدرر فی اخبار المنتظر، یوسف بن یحیی بن شافعی (قرن هفتم). (13)
- احقاق الحق و ازهاق الباطل، مجلد سیزدهم، مجموعه ای از روایات اهل سنت و از منابع ایشان است در اینکه ائمه، علیهم السلام، دوازده نفرند. و ویژگیهای دوازدهمین امام، علیه السلام.
- « احقاق الحق » مجلد چهاردهم، نیز مجموعه ای است از روایات از طریق اهل سنت در تفسیر آیات قرآن کریم که مربوط به اهل البیت، علیهم السلام، و از جمله مهدی، علیه السلام، می باشد.
پی نوشتها:
1. ORTHODOX
2. امام مهدی حماسه ای از نور، ص 14-13.
3. ر.ک: امام مهدی حماسه ای از نور، ص 14-13.
4. تفسیرالبرهان، ج 2، ص 47، ذیل آیه 172، سوره اعراف.
5. برای مصادر فراوان دیگر، رک: مدرک یاد شده ص 46 51، بحار الانوار، ج 25، ص 1 تا36.
6. سوره توبه (9)، آیه 33.
7. سوره فتح (48)، آیه 28.
8. سوره صف (61)، آیه 8.
9. احقاق الحق، ج 13، ص 213، به نقل از ابن حجر عسقلانی در لسان المیزان، ج 5، ص 130، چاپ حیدرآباد.
10. معجم احادیث الامام المهدی، ج 1، ص 142-143، به نقل از یازده اثر از اهل سنت.
11. معجم احادیث الامام المهدی ج 1، ص 136-141، به نقل از 50 کتاب از اهل سنت که برخی از آنها، صحاح و مسندهای ایشان است.
12. ج 1، ص 9، ج 2، صص ،828 -829.
13. برای خصوصیات چاپی آثار همانند دیگر ر.ک: معجم احادیث الامام المهدی ج 2، ص 46-49.

تبلیغات