آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۰

چکیده

متن

اگر چه عقیله عالم امکانی، اما سیمرغ عالم عشقی. ودیعه عشق بزرگ خدا را تنها وسعت بی نهایت وجود تو شاید. تو عشق را بتمامی تفسیر کردی و آن را تا ابد سرفراز. اما بگو اینهمه درس عشقبازی را خود، از که آموخته بودی؟ حسین، علیه السلام، با تو چه کرده بود که چنان زیبا نغمه سرای عشق شیرین خدا را همنوایی کردی؟ تو مؤلف «دردنامه عاشورایی ». عاشورا، سرنامه ای است که فصل فصلش پر از آیه های خداست. تو مؤلف دروس عشق، شکیب و شهامت در کتاب محبت نامه خدایی. که می توانست چنین روشن، پرده از راز زیبای آفرینش بردارد و غزل زیبای عاشقی را چنین نغر بسراید; رازی که با «انی جاعل فی الارض خلیفة » (1) آغاز و البته در «وعدالله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم »; (2) روزی به حقیقت روشن خود خواهد نشست. اگر محمد، صلی الله علیه وآله، کمال دین خدا از آدم، علیه السلام، تا خود مقام خاتم، صلی الله علیه وآله، است، حسین، علیه السلام، واسطة العقد، رشته دین و رخشنده ترین مروارید پیوند نبوت به امامت، و مظهر و محیی شهادت است و تشیع...تا مهدی، عجل الله تعالی فرجه.
و تو یا زینب! از همانگاه بود که نه تنها با حسین، علیه السلام، همگام شدی که شانه به شانه مهدی، علیه السلام، در حرکت بودی در متن مذهب; در اعصار و قرون; از قیام حسین، علیه السلام، تا آخر زمان; تا قیام قائم منتقم، المنتظر المهدی، عجل الله تعالی فرجه!
آری،«سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود»
اما بگو، با من ای که شکیب نیز از تو خجل!
تو در شامگاه عاشورا، در غریبانه ترین شام غریبان، در گودال قتلگاه، به اقتدای کدامین شهید، برای اقامه نماز صبر از خون جگر وضو ساختی؟... می دانستی که سر بر خاک خونین ثارالله - خون خدا - می سایی. محوی شیرین در خدا، سر سودن بر سیمای خدا،اگر چه بر خاک،اما با خدا.
آن شب، تو برای آخرین بار... به تجدید عهدی شیرین با امام خویش، سر به سجده نهادی و بر این سجده، پرده از هر چه حجاب مفارقت معشوق بود، دریدی; آنگاه با پیشانی آغشته به خون خدا، با خدا یکی شدی. زهی به حقیقت نماز تو یا زینب!
عشق، هرگز مفسری عارفتر از تو نیافت; نه اینست که آنجا هم گفتی: «ما رایت الا جمیلا...» بی تردید این شانه های امین و گامهای استوار تو بود که اساسنامه دین خدا را تا ابد به مهری جاودانه، تثبیت کرد. اگر حسین، علیه السلام، احیاگر دین محمد، صلی الله علیه وآله، شد، تو نیز ضامن بقای این دینی تا ابد. همیشه دین وامدار استقامت تو خواهد بود!
ای الهه عشق و نجابت!
قصه عشق تو، قصه درد است اما دردی بس شیرین، اگر چه جانکاه. شرح نیستان است پر از ناله های جانسوز. فراقنامه ای است سراسر مملو از خاطرات «مقربون »، «السابقون السابقون » و شرح یک دشت آلاله; آلاله هایی که همیشه ردپای عاشقی تا خدا بوده اند; مظهر زیباترین هدیه های انسان به خدا.
تو، نه تنها احیاگر و پرچمدار دین محمدی که شجاعت علوی را مظهری، عطوفت و عصمت فاطمی را مرآتی; نجابت و عقل حسن، علیه السلام، با توست... لیکن برتر از اینهمه، یگانه ترین برگزیده خدایی در عشق شیرین حسین، علیه السلام; و شیرین عشق خدا; تنها تویی، تنها تویی، تنها تو...
تو، پرده بردار راز آفرینش به روز عاشورایی. آن روز که «عاشورایی » به دست شهید عشق آفریده شد و سرزمین «کربلا» به خون خدا رنگین; آسمانها و زمین و حتما ملائک، سر خدا را بتمامی دریافتند و خجل از پاسخ روشن «انی اعلم ما لا تعلمون »، (3) به حیرت اینهمه زیبایی - جمال عشقی شیرین، قصه ای سراسر دلدادگی محبت و محبوب - همگان ثناگوی این اعجاز شگرف و هم نوحه سرای ابدی بر قتل عظیم انسانیت، شرافت و معرفت گشتند. آری، از همان روز بود که بر هر پیشانی ای که مهر شیعگی زدند، بر دلش نیز شعله ای از آتش عشق و فراق محبوب افروختند. لذا، از آن روز به بعد، بر هر درد آشنای سوخته دلی، کل یوم، عاشورا شد و کل ارض، کربلا. و حسین، علیه السلام، مقتدای همه عشاق و سرور همه شهیدان و آزادگان جهان در هر دو دنیا.
اما تو نیز در هر گام، در همه این سوختنها، ایستادنها، شهادتها و به فنا رسیدنها و به احیا پیوستنها، همراه دین بوده ای و در هر لحظه، با مهدی، عجل الله تعالی فرجه.... مهدی اگر چه یگانه است و خواهد بود اما هرگز تنها نیست. تو پیوسته در متن زمان جاری در صبر و اسقامت او بوده ای. تو در تمامی لحظه های غربت، در تکرار هر شام غریبان از شامهای فراق مهدی، علیه السلام، همراه او به نماز عشق ایستاده ای. او هنوز هم هر صبح و شام با همان حزن صدای تو و همناله با ناله های جانسوز تو، به یاد حسین تو، اشک می ریزد... فتبارک الله از او، این بار، که هم حسین، علیه السلام، است و هم زینب، علیهاالسلام.
«اگر نی پرده ای دیگر بخواهد نیستان را به آتش می کشاند»
پی نوشتها:
1. سوره بقره (2)، آیه 30.
2. سوره نور (24)، آیه 55.
3. سوره بقره (2)، آیه 30.

تبلیغات