هدیه در سنّت و سیره
آرشیو
چکیده
متن
هدیّه در لغت، به معنى تحفه، سوغات و ارمغانى است که به رسم تحبیب و بزرگداشت به کسى بدهند، یا براى او بفرستند؛ پس مطلق بخشش را «هدیه» مىگویند؛ اما تحفه و ارمغان بیشتر به اشیاء نفیس یک شهر و دیار اطلاق مىشود که به هنگام بازگشت از آنجا براى اهل و عیال، خویشان و دوستان، به رسم یادبود و به جهت بزرگداشت آنان تهیّه مىگردد.
از معانى دیگرى که در کتابهاى لغت براى هدیه ذکر شده، عبارت است از:
1. شیربها و پولى که خواستگار براى جشن عروسى به خانواده عروس مىپردازد.
2. پول یا اشیایى که به عنوان رونما به عروس داده مىشود.
ریشه لغوى
اصل تحفه را از «وَحْفه» به معنى قرب و نزدیکى و اصل هدیه را از «هدى» به معنى ارشاد و هدایت و پراکندن یا فرستادن شیىء دانستهاند؛ تا در واقع هدیه، ارشاد و نشانهاى بر محبت بین اشخاص باشد و حاکى از دوستىها و نیکى بین آنان.1
مفاهیم و مصادیق هدیه در روایات
بررسى و دقّت در روایات امامان معصوم علیهمالسلام نشان مىدهد که هدیه در سیره و سنّت، مفهومى وسیع دارد که هم شامل مادیات و اموال و اشیا مىشود و هم امور معنوى را دربرمىگیرد. در آموزههاى دینى، بیان عیوب دوستان از روى خیرخواهى و به جهت اصلاح، هدیهاى تلقى شده است که برادران دینى به یکدیگر اهدا مىکنند. امام صادق علیهالسلام مىفرماید: «اَحَبُّ اِخوانى اِلىَّ مَنْ اَهْدى اِلىَّ عُیُوبى؛2 محبوبترین برادران نزد من کسى است که عیبهایم را به من هدیه دهد (مرا نسبت به آنها آگاه کند)».
در همین راستا مولى على علیهالسلام «موعظه» را به عنوان بهترین هدیه ذکر مىکند و مىفرماید: «نعمَ الهدیة الموعظة3؛ بهترین هدیه، موعظه و پند است.»
از مصادیق مادّى هدایا که در روایات و نیز فرهنگ ملّى ما مطرح شده است، مىتوان به این موارد اشاره کرد:
1. خرید و تهیه گوشت، میوه نوبر و لباس نو در اعیاد مذهبى و مخصوصاً روزهاى جمعه که ویژه عبادت است.
2. خرید اشیا و وسایلى که با عبادت در ارتباط است، از قبیل مهر،تسبیح، عِطر، جانماز، سجاده، کتب دعا، قرآن کریم، کفن و متعلّقات آن و... که این موارد بیشتر در سفرهاى زیارتى براى دوستان و اقوام خریدارى مىشود.
3. خرید و تهیّه چیزى که به عنوان سوغات مخصوص هر شهرى است.
4. تربت مرقد مطهر سیدالشهدا علیهالسلام ، آب زمزم و آب سقاخانه حضرت رضا علیهالسلام که زائران به عنوان تبرّک و براى شفاى دردهایشان براى یکدیگر هدیه مىبرند.
با توجه به ذکر چند مورد از مصادیق هدایا، آنچه با دقّت در روایات اسلامى مهم به نظر مىرسد، این نکته است که: باید به کیفیّت و آثار تربیتى ـ معنوى هدیه توجّه شود و ارزش مادى و مالى آن نباید مورد توجه باشد، از همین رو مصادیق معنوى هدیه بر مصادیق مادى آن اولویّت داده شده است؛ گرچه به اعتبار نیّت پاک و خالص، این تفکیک وجهى ندارد. از آنجا که در بحث هدیّه، مهمّ آثار تربیتى است؛ شایسته است که در تهیّه آن، علاقه و شوق کسانى که هدیّه براى آنان خریدارى مىشود، در نظر گرفته شود؛ تا با دیدن آن، هیجان و شور و شوق روحى در دریافت کنندگان هدیه ایجاد شود و موجب ایجاد صمیمیت و همدلى بین آنان گردد. این صمیمیت از ضرورىترین امورى است که در رشد و تکامل روحى و معنوى انسانها نقش دارد و به ویژه در بین اعضاى یک خانواده وجود آن احساس مىشود؛ پس با تهیه هدیّه بر طبق خواست و سلیقه آنان، به آنها نشان مىدهیم که نه تنها در سفر فراموششان نکردهایم بلکه در همه حال به خواست و علاقه آنها توجه داشتهایم.
در تهیّه هدایا تنوّع و گوناگونى را فراموش نکنیم، گاه لازم است هدیه از اشیایى انتخاب شود که شکل و صورتى زیبا و هنرى داشته و از جنبه تفنّنى برخوردار باشد. موضوع فوق از مسائلى است که ما ایرانیان کمتر به آن توجه مىکنیم و نسبت به آثار روحى ـ تربیتى آن بىتوجه هستیم. در همین راستا هدیه دادن عطر و بوى خوش، گل و اشیاء زینتى به نزدیکان (همسر و فرزندان) مىتواند از مصادیق شایسته اهداء هدایا باشد. همچنین، در روایات رد کردن هدیه مکروه دانسته شده است.4
نکته دیگرى که در بحث مصادیق هدیه از روایات برداشت مىشود، این است که اصل در روابط مسلمانان باید اخلاق خوش و نیکو باشد؛ که در روایات بسیار مورد تأکید قرار گرفته است و هدیه دادن، فرع بر اخلاق خوش است. رسول گرامى اسلام حضرت محمد صلىاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند: شما آن قدر مال و ثروت ندارید که همه را از خود راضى کنید، پس سعى کنید با اخلاق خوب آنان را متوجه و دوستدار خود گردانید.
این سیرهاى است که نمونههاى زیادى از آن در اخلاق و روش پیامبر و اوصیاى الهى آن بزرگوار در کتابهاى روایى ذکر شده است؛ به طورى که آن حضرت پیوسته با اخلاق کریمه و مدارا و مهربانى و صرف نظر از اشتباهات زیردستان و حتى دشمنان، دلهاى آنان را شیفته خود مىکرد و همین گونه رفتار سبب مىشد تا با میل و رغبت به دین اسلام ایمان آورند، و این درسى است که نباید در بین ما مسلمانان فراموش شود.
ارزش و اهمیّت هدیه
على علیهالسلام مىفرماید: «مَن لَم یُؤکِّدْ قَدیمَهُ بِحدیثِهِ شانَ سَلَفَهُ و خانَ خَلَفَهُ؛ هرکس نیکى و احسان گذشته را با هدیه و نیکى جدید استوار و محکم نگرداند، نیکى و احسان گذشتهاش معیوب مىگردد و جانشین آن را نادرست گردانده است.»5
دقت در روایات نشان مىدهد که بین سنّت هدیه دادن و دوستى و رفاقت، رابطهاى نزدیک و تنگاتنگ وجود دارد و از امورى که موجب ایجاد الفت و دوستى بین انسانها است، هدیه دادن است و تکرار آن، راهى است براى تقویت و ادامه روابط دوستانه.
از آنجا که قطع روابط دوستانه و از دست دادن دوستان، نشان از عجز و ناتوانى دانسته شده است، عدم توجه به موضوع هدیه و بىاهمیّت شمردن و تقویت نکردن روابط دوستانه از طریق آن و یا رد کردن هدایاى دوستان و ترک قدردانى در برابر آنها نیز مىتواند نشانه عجز و ناتوانى فرد تلقى شود و در هر حال، چنین شخصى از تعالیم معصومان علیهمالسلام دور افتاده است.
در مکتب اسلام آداب و سنتهاى درخشان و حیات بخشى در ارتباط با طرز برخورد، دید و بازدید و دیدار و ملاقات برادران دینى آمده است و چنان آثار تربیتىاى دارد که فراموش کردن آنها شایسته نیست. آدابى چون: مصافحه، معانقه، عیادت، حضور در جمعه و جماعت و... در کنار اینها هدیّه دادن و نامه نگارى از جایگاه ویژهاى برخوردار است که تنها جمعى از مسلمانان به آن عمل مىکنند و از آثار آن برخوردار مىگردند.
همه مسلمانان نسبت به یکدیگر اظهار دوستى و علاقمندى مىکنند، اما تنها عده قلیلى هستند که در سفرها و یا حتى در شهر و منزل به یاد نزدیکان و دوستان خود هستند و قدردانى خود از آنها را با هدیه همراه مىکنند. این موضوع یعنى، همراه کردن تحسین و قدردانى با یک شیىء رسمىتر چون: کارت تبریک یا هدیّه، با کیفیت هنرمندانه و ظریف، کارى است بس شایسته که در فرهنگ دینى ما مسلمانان رواج دارد.
از نظر اثر تربیتى، این افراد با این کار خود دلیل مثبتى براى به خاطر آوردن خودشان در آینده، به هدیه دهندگان، ارائه مىدهند و خاطره خوشى از خود در ذهن آنان به جا مىگذارند.
با هدیّه، حسّ اعتماد و اطمینان را در خود و دیگران ایجاد مىکنیم به گونهاى که آنان حس مىکنند نزد ما محترم و عزیز هستند و با این کار، آنان را برده محبت خود کردهایم و در این صورت است که ما نزد آنان نه تنها محترم مىشویم؛ بلکه حرف و سخن ما را از دل و جان مىشنوند و حاضر مىشوند در راه ما فداکارى کنند و این روحیه، به ویژه در روابط خانوادگى، براى رشد و تکامل معنوى اعضاء ضرورت تام دارد.
در اهمیّت هدیه، همین بس که در جهان و تمدن مادى و دنیاى سرمایه دارى، براى جلب نظر مشتریان و در روابط دیپلماسى بین کشورها، این موضوع کاملاً اجرا مىشود. وقتى در امور دنیوى بر هدیّه چنین آثارى مترتب است نباید آثار آن را در امور معنوى و تربیت دینى فراموش کرد.
هدیه مىتواند در تشویق به سوى امور معنوى، نقش مهمّى ایفا کند.
از موقعیتها و زمانهاى مناسب براى دادن هدیه و رواج آثار تربیتى آن، زمان زیارت و در بازگشت از سفرهاى زیارتى است.
در فرهنگ عمومى مردم، آشنایى لازم جهت خرید هدیههاى مناسب از شهرهاى مذهبى وجود ندارد و گاه نیز افراطهایى دیده مىشود که «زائر»، به جاى زیارت و عبادت، وقت زیادى را در بازارها مىگذراند، آن هم گاه با سر و وضع نا مناسبت!
شایسته است، از طرف مدیران آستانهها، فروشگاههاى مناسب و غنى، از جهت محصولات فرهنگى، از قبیل: کتابهاى مفید و مذهبى با قیمت مناسب، نوارهاى مذهبى و دیگر محصولاتى که زائران به عنوان هدیّه تهیه مىکنند، مهیّا گردد، تا هم وقت کمترى از زائر گرفته شود و هم زائر مجبور نباشد در بازارهایى که مملوّ از جمعیت است و سبب اختلاط زنان و مردان نامحرم مىشود، حضور یابد و از فضاى معنوى و روحانى و عبادت و زیارت دور گردد؛ یعنى همان اوضاعى که هم اکنون در سطح بعضى بازارها دیده مىشود.
ترویج مراسم اهداى هدایا
اسلام و تعالیم آن نه تنها با هنر و زیبایى مخالف نیست؛ بلکه بسیارى از عبادات و مناسک و شکل و چگونگى انجام آنها به گونهاى تأسیس، تأیید و امضا شده است که سرشار از جنبههاى شگفتانگیز و نمایشى است. به عنوان نمونه، مناسک حجّ، نماز جمعه و جماعات، صفوف بهم فشرده و منظم و حرکت جمعى در آنها را مىتوان مورد بررسى قرار داد.
مسلمانان به پیروى از سیره و سنّت اولیاى الهى آموختهاند که در بسیارى از موقعیتهاى زندگى، با برپایى مجالس خاص و سرشار از معنویت، بر آثار تربیتى این مراسم بیفزایند. آنان به سفارش معصومان علیهمالسلام جشنهاى تولد، رسیدن به سنّ تکلیف و عروسى برپا مىکنند و نیز با برپایى مجالسى در اعیاد مذهبى، زیبابینىهاى معنوى مراسم اسلامى را به نمایش مىگذارند.
بر پایى این گونه مراسم، نشان رواج روح و عظمت فرهنگ اسلامى است و شایسته است مسلمانان، این مراسم را عارى از بدعتها و سنتهاى غلطى که بعضاً رواج دارد، برگزار نمایند.
در کنار سنّتهاى رایج اسلامى، مثل: جشنها، ولیمهها، قربانىها، چاووشىها، استقبالها، بدرقهها، مهمانىها و دید و بازدیدها مىتوان به سنّت هدیّه و ارمغان بردن، اشاره کرد که بسیار شایسته و به جا است که همچون دیگر تکالیف، طى مراسمى انجام شود و برپایى مراسم منحصر به هدایاى رسمى و ادارى و دولتى نشود، بلکه در خانواده و در هر موقعیتى، هدیه را در مجلسى در حضور دیگران، به عزیزان خود تقدیم کنیم. این امر سبب مىگردد تا وجود آنان را سرشار از نیرو و نشاط کنیم، چرا که از لحاظ روانى، تحسین و قدردانى از دیگران به منزله خورشیدى است که روح انسانها را گرم و پرشور مىگرداند و خانوادهاى که در آن تشویق و قدردانى نباشد، اعضایش به افسردگى و انزوا دچار خواهند شد که موجب گسست عاطفى مىگردد.
از امورى که در کیفیّت اهداى هدایا باید بدان توجه نمود، مىتوان به طور خلاصه به موارد ذیل اشاره کرد:
1. وقتى به نزدیکان و اعضاى خانواده هدیه مىدهیم، سعى کنیم مجلسى هر چند مختصر و کوتاه ترتیب دهیم، فرزندان را در آغوش بگیریم و آنها را ببوسیم و هریک از اعضاى خانواده، هدیه خود را جداگانه به او تقدیم کرده و به او تبریک بگوییم.
2. هدیه خود را با شوخى و لطیفه و خوشرویى و تبسّم تقدیم کنیم؛ تا خاطره خوشى از آن در ذهنها بماند.
3. هدایا، مورد علاقه آنان باشد، از چیزهایى باشد که مدتها آن شخص داشتن آنها را آرزو مىکرده است؛ تا او درک کند که به فکر او و نیازهاى او بودهایم.
4. بهتر است در مراسم اهداى هدیّه از دوستان و همسالان هم دعوت شود و بعد از پایان مراسم، در فضاى اطراف، دست جمعى باهم بازى کنند.
پىنوشتها:
1. لغت نامه دهخدا، ج 14، ص 20715.
2. روضه بحار، ج 2، ص 250.
3. غررالحکم، ج 2، ص 770.
4. حلیةالمتقین، ص 209.
5. غررالحکم، ج 2، ص 699.
از معانى دیگرى که در کتابهاى لغت براى هدیه ذکر شده، عبارت است از:
1. شیربها و پولى که خواستگار براى جشن عروسى به خانواده عروس مىپردازد.
2. پول یا اشیایى که به عنوان رونما به عروس داده مىشود.
ریشه لغوى
اصل تحفه را از «وَحْفه» به معنى قرب و نزدیکى و اصل هدیه را از «هدى» به معنى ارشاد و هدایت و پراکندن یا فرستادن شیىء دانستهاند؛ تا در واقع هدیه، ارشاد و نشانهاى بر محبت بین اشخاص باشد و حاکى از دوستىها و نیکى بین آنان.1
مفاهیم و مصادیق هدیه در روایات
بررسى و دقّت در روایات امامان معصوم علیهمالسلام نشان مىدهد که هدیه در سیره و سنّت، مفهومى وسیع دارد که هم شامل مادیات و اموال و اشیا مىشود و هم امور معنوى را دربرمىگیرد. در آموزههاى دینى، بیان عیوب دوستان از روى خیرخواهى و به جهت اصلاح، هدیهاى تلقى شده است که برادران دینى به یکدیگر اهدا مىکنند. امام صادق علیهالسلام مىفرماید: «اَحَبُّ اِخوانى اِلىَّ مَنْ اَهْدى اِلىَّ عُیُوبى؛2 محبوبترین برادران نزد من کسى است که عیبهایم را به من هدیه دهد (مرا نسبت به آنها آگاه کند)».
در همین راستا مولى على علیهالسلام «موعظه» را به عنوان بهترین هدیه ذکر مىکند و مىفرماید: «نعمَ الهدیة الموعظة3؛ بهترین هدیه، موعظه و پند است.»
از مصادیق مادّى هدایا که در روایات و نیز فرهنگ ملّى ما مطرح شده است، مىتوان به این موارد اشاره کرد:
1. خرید و تهیه گوشت، میوه نوبر و لباس نو در اعیاد مذهبى و مخصوصاً روزهاى جمعه که ویژه عبادت است.
2. خرید اشیا و وسایلى که با عبادت در ارتباط است، از قبیل مهر،تسبیح، عِطر، جانماز، سجاده، کتب دعا، قرآن کریم، کفن و متعلّقات آن و... که این موارد بیشتر در سفرهاى زیارتى براى دوستان و اقوام خریدارى مىشود.
3. خرید و تهیّه چیزى که به عنوان سوغات مخصوص هر شهرى است.
4. تربت مرقد مطهر سیدالشهدا علیهالسلام ، آب زمزم و آب سقاخانه حضرت رضا علیهالسلام که زائران به عنوان تبرّک و براى شفاى دردهایشان براى یکدیگر هدیه مىبرند.
با توجه به ذکر چند مورد از مصادیق هدایا، آنچه با دقّت در روایات اسلامى مهم به نظر مىرسد، این نکته است که: باید به کیفیّت و آثار تربیتى ـ معنوى هدیه توجّه شود و ارزش مادى و مالى آن نباید مورد توجه باشد، از همین رو مصادیق معنوى هدیه بر مصادیق مادى آن اولویّت داده شده است؛ گرچه به اعتبار نیّت پاک و خالص، این تفکیک وجهى ندارد. از آنجا که در بحث هدیّه، مهمّ آثار تربیتى است؛ شایسته است که در تهیّه آن، علاقه و شوق کسانى که هدیّه براى آنان خریدارى مىشود، در نظر گرفته شود؛ تا با دیدن آن، هیجان و شور و شوق روحى در دریافت کنندگان هدیه ایجاد شود و موجب ایجاد صمیمیت و همدلى بین آنان گردد. این صمیمیت از ضرورىترین امورى است که در رشد و تکامل روحى و معنوى انسانها نقش دارد و به ویژه در بین اعضاى یک خانواده وجود آن احساس مىشود؛ پس با تهیه هدیّه بر طبق خواست و سلیقه آنان، به آنها نشان مىدهیم که نه تنها در سفر فراموششان نکردهایم بلکه در همه حال به خواست و علاقه آنها توجه داشتهایم.
در تهیّه هدایا تنوّع و گوناگونى را فراموش نکنیم، گاه لازم است هدیه از اشیایى انتخاب شود که شکل و صورتى زیبا و هنرى داشته و از جنبه تفنّنى برخوردار باشد. موضوع فوق از مسائلى است که ما ایرانیان کمتر به آن توجه مىکنیم و نسبت به آثار روحى ـ تربیتى آن بىتوجه هستیم. در همین راستا هدیه دادن عطر و بوى خوش، گل و اشیاء زینتى به نزدیکان (همسر و فرزندان) مىتواند از مصادیق شایسته اهداء هدایا باشد. همچنین، در روایات رد کردن هدیه مکروه دانسته شده است.4
نکته دیگرى که در بحث مصادیق هدیه از روایات برداشت مىشود، این است که اصل در روابط مسلمانان باید اخلاق خوش و نیکو باشد؛ که در روایات بسیار مورد تأکید قرار گرفته است و هدیه دادن، فرع بر اخلاق خوش است. رسول گرامى اسلام حضرت محمد صلىاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند: شما آن قدر مال و ثروت ندارید که همه را از خود راضى کنید، پس سعى کنید با اخلاق خوب آنان را متوجه و دوستدار خود گردانید.
این سیرهاى است که نمونههاى زیادى از آن در اخلاق و روش پیامبر و اوصیاى الهى آن بزرگوار در کتابهاى روایى ذکر شده است؛ به طورى که آن حضرت پیوسته با اخلاق کریمه و مدارا و مهربانى و صرف نظر از اشتباهات زیردستان و حتى دشمنان، دلهاى آنان را شیفته خود مىکرد و همین گونه رفتار سبب مىشد تا با میل و رغبت به دین اسلام ایمان آورند، و این درسى است که نباید در بین ما مسلمانان فراموش شود.
ارزش و اهمیّت هدیه
على علیهالسلام مىفرماید: «مَن لَم یُؤکِّدْ قَدیمَهُ بِحدیثِهِ شانَ سَلَفَهُ و خانَ خَلَفَهُ؛ هرکس نیکى و احسان گذشته را با هدیه و نیکى جدید استوار و محکم نگرداند، نیکى و احسان گذشتهاش معیوب مىگردد و جانشین آن را نادرست گردانده است.»5
دقت در روایات نشان مىدهد که بین سنّت هدیه دادن و دوستى و رفاقت، رابطهاى نزدیک و تنگاتنگ وجود دارد و از امورى که موجب ایجاد الفت و دوستى بین انسانها است، هدیه دادن است و تکرار آن، راهى است براى تقویت و ادامه روابط دوستانه.
از آنجا که قطع روابط دوستانه و از دست دادن دوستان، نشان از عجز و ناتوانى دانسته شده است، عدم توجه به موضوع هدیه و بىاهمیّت شمردن و تقویت نکردن روابط دوستانه از طریق آن و یا رد کردن هدایاى دوستان و ترک قدردانى در برابر آنها نیز مىتواند نشانه عجز و ناتوانى فرد تلقى شود و در هر حال، چنین شخصى از تعالیم معصومان علیهمالسلام دور افتاده است.
در مکتب اسلام آداب و سنتهاى درخشان و حیات بخشى در ارتباط با طرز برخورد، دید و بازدید و دیدار و ملاقات برادران دینى آمده است و چنان آثار تربیتىاى دارد که فراموش کردن آنها شایسته نیست. آدابى چون: مصافحه، معانقه، عیادت، حضور در جمعه و جماعت و... در کنار اینها هدیّه دادن و نامه نگارى از جایگاه ویژهاى برخوردار است که تنها جمعى از مسلمانان به آن عمل مىکنند و از آثار آن برخوردار مىگردند.
همه مسلمانان نسبت به یکدیگر اظهار دوستى و علاقمندى مىکنند، اما تنها عده قلیلى هستند که در سفرها و یا حتى در شهر و منزل به یاد نزدیکان و دوستان خود هستند و قدردانى خود از آنها را با هدیه همراه مىکنند. این موضوع یعنى، همراه کردن تحسین و قدردانى با یک شیىء رسمىتر چون: کارت تبریک یا هدیّه، با کیفیت هنرمندانه و ظریف، کارى است بس شایسته که در فرهنگ دینى ما مسلمانان رواج دارد.
از نظر اثر تربیتى، این افراد با این کار خود دلیل مثبتى براى به خاطر آوردن خودشان در آینده، به هدیه دهندگان، ارائه مىدهند و خاطره خوشى از خود در ذهن آنان به جا مىگذارند.
با هدیّه، حسّ اعتماد و اطمینان را در خود و دیگران ایجاد مىکنیم به گونهاى که آنان حس مىکنند نزد ما محترم و عزیز هستند و با این کار، آنان را برده محبت خود کردهایم و در این صورت است که ما نزد آنان نه تنها محترم مىشویم؛ بلکه حرف و سخن ما را از دل و جان مىشنوند و حاضر مىشوند در راه ما فداکارى کنند و این روحیه، به ویژه در روابط خانوادگى، براى رشد و تکامل معنوى اعضاء ضرورت تام دارد.
در اهمیّت هدیه، همین بس که در جهان و تمدن مادى و دنیاى سرمایه دارى، براى جلب نظر مشتریان و در روابط دیپلماسى بین کشورها، این موضوع کاملاً اجرا مىشود. وقتى در امور دنیوى بر هدیّه چنین آثارى مترتب است نباید آثار آن را در امور معنوى و تربیت دینى فراموش کرد.
هدیه مىتواند در تشویق به سوى امور معنوى، نقش مهمّى ایفا کند.
از موقعیتها و زمانهاى مناسب براى دادن هدیه و رواج آثار تربیتى آن، زمان زیارت و در بازگشت از سفرهاى زیارتى است.
در فرهنگ عمومى مردم، آشنایى لازم جهت خرید هدیههاى مناسب از شهرهاى مذهبى وجود ندارد و گاه نیز افراطهایى دیده مىشود که «زائر»، به جاى زیارت و عبادت، وقت زیادى را در بازارها مىگذراند، آن هم گاه با سر و وضع نا مناسبت!
شایسته است، از طرف مدیران آستانهها، فروشگاههاى مناسب و غنى، از جهت محصولات فرهنگى، از قبیل: کتابهاى مفید و مذهبى با قیمت مناسب، نوارهاى مذهبى و دیگر محصولاتى که زائران به عنوان هدیّه تهیه مىکنند، مهیّا گردد، تا هم وقت کمترى از زائر گرفته شود و هم زائر مجبور نباشد در بازارهایى که مملوّ از جمعیت است و سبب اختلاط زنان و مردان نامحرم مىشود، حضور یابد و از فضاى معنوى و روحانى و عبادت و زیارت دور گردد؛ یعنى همان اوضاعى که هم اکنون در سطح بعضى بازارها دیده مىشود.
ترویج مراسم اهداى هدایا
اسلام و تعالیم آن نه تنها با هنر و زیبایى مخالف نیست؛ بلکه بسیارى از عبادات و مناسک و شکل و چگونگى انجام آنها به گونهاى تأسیس، تأیید و امضا شده است که سرشار از جنبههاى شگفتانگیز و نمایشى است. به عنوان نمونه، مناسک حجّ، نماز جمعه و جماعات، صفوف بهم فشرده و منظم و حرکت جمعى در آنها را مىتوان مورد بررسى قرار داد.
مسلمانان به پیروى از سیره و سنّت اولیاى الهى آموختهاند که در بسیارى از موقعیتهاى زندگى، با برپایى مجالس خاص و سرشار از معنویت، بر آثار تربیتى این مراسم بیفزایند. آنان به سفارش معصومان علیهمالسلام جشنهاى تولد، رسیدن به سنّ تکلیف و عروسى برپا مىکنند و نیز با برپایى مجالسى در اعیاد مذهبى، زیبابینىهاى معنوى مراسم اسلامى را به نمایش مىگذارند.
بر پایى این گونه مراسم، نشان رواج روح و عظمت فرهنگ اسلامى است و شایسته است مسلمانان، این مراسم را عارى از بدعتها و سنتهاى غلطى که بعضاً رواج دارد، برگزار نمایند.
در کنار سنّتهاى رایج اسلامى، مثل: جشنها، ولیمهها، قربانىها، چاووشىها، استقبالها، بدرقهها، مهمانىها و دید و بازدیدها مىتوان به سنّت هدیّه و ارمغان بردن، اشاره کرد که بسیار شایسته و به جا است که همچون دیگر تکالیف، طى مراسمى انجام شود و برپایى مراسم منحصر به هدایاى رسمى و ادارى و دولتى نشود، بلکه در خانواده و در هر موقعیتى، هدیه را در مجلسى در حضور دیگران، به عزیزان خود تقدیم کنیم. این امر سبب مىگردد تا وجود آنان را سرشار از نیرو و نشاط کنیم، چرا که از لحاظ روانى، تحسین و قدردانى از دیگران به منزله خورشیدى است که روح انسانها را گرم و پرشور مىگرداند و خانوادهاى که در آن تشویق و قدردانى نباشد، اعضایش به افسردگى و انزوا دچار خواهند شد که موجب گسست عاطفى مىگردد.
از امورى که در کیفیّت اهداى هدایا باید بدان توجه نمود، مىتوان به طور خلاصه به موارد ذیل اشاره کرد:
1. وقتى به نزدیکان و اعضاى خانواده هدیه مىدهیم، سعى کنیم مجلسى هر چند مختصر و کوتاه ترتیب دهیم، فرزندان را در آغوش بگیریم و آنها را ببوسیم و هریک از اعضاى خانواده، هدیه خود را جداگانه به او تقدیم کرده و به او تبریک بگوییم.
2. هدیه خود را با شوخى و لطیفه و خوشرویى و تبسّم تقدیم کنیم؛ تا خاطره خوشى از آن در ذهنها بماند.
3. هدایا، مورد علاقه آنان باشد، از چیزهایى باشد که مدتها آن شخص داشتن آنها را آرزو مىکرده است؛ تا او درک کند که به فکر او و نیازهاى او بودهایم.
4. بهتر است در مراسم اهداى هدیّه از دوستان و همسالان هم دعوت شود و بعد از پایان مراسم، در فضاى اطراف، دست جمعى باهم بازى کنند.
پىنوشتها:
1. لغت نامه دهخدا، ج 14، ص 20715.
2. روضه بحار، ج 2، ص 250.
3. غررالحکم، ج 2، ص 770.
4. حلیةالمتقین، ص 209.
5. غررالحکم، ج 2، ص 699.