آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

9 ـ خزانه دار امین
بعد از بیعت مردم با امام على(ع), حکومت ظاهرى دراختیار مولاى متقیان قرار گرفت. آن حضرت کارگزاران عثمان را ـ که براساس روابط و نسبت هاى فامیلى در رإس حکومت قرار گرفته بودند.ـ عزل کرد و شیعیان متعهد و کاردان را به کارهاى مهم حکومتى نصب نمود. ابوهیثم ابن تیهان و عماربن یاسر به سمت خزانه دارى و مسوولیت خطیر بیت المال مسلمین در مدینه انتخاب شدند. امام على(ع) بعد از نصب آنان به این سمت, دستورالعملى به این مضمون براى آن دو نفر صادر نمود:
((هرکسى که در دایره اسلام است و از مسلمانان محسوب مى شود, اعم از قبائل عرب و طوایف عجم, باید حقوق مساوى دریافت کند. در حکومت من, عربى و عجمى و قرشى و انصارى بودن ملاک برترى و ارزش نیست. با همه باید به عنوان یک مسلمان رفتار کنید. همه مسلمانان از لحاظ دریافت حقوق از بیت المال مسلمین, مساوى هستند.))
آنان طبق دستور امیرمومنان(ع) عمل مى کردند. روزى سهل بن حنیف به همراه غلام سیاه خویش, براى دریافت حقوق مراجعه کرد. سهل بعد از دریافت سهم خود, به على(ع) گفت:
ـ به این غلام چقدر مى دهید؟
ـ تو خودت چقدر دریافت کردى؟
ـ سه دینار گرفتم. همه همین اندازه گرفته اند.
ـ به غلام او هم مثل خودش, سه دینار پرداخت کنید.
سهل بن حنیف چون انسانى وارسته و از شیعیان مخلص بود, سخن امام را پذیرفت و از محل خزانه براى بیرون رفت اما عده اى از مسلمانان عدالت على(ع) را نتوانستند تحمل کنند. طلحه و زبیر برآشفتند و به عنوان اعتراض, وارد خزانه دارى شدند و با عمار و ابن تیهان به مجادله پرداختند اما قانع نشدند و درخواست ملاقات با امام على(ع) را کردند.(1)
10 ـ قهرمان جهاد و شهادت
ابن تیهان درطول 40 سال فعالیت سیاسى, اجتماعى و فرهنگى که دوشادوش سلمان, ابوذر, عماربن یاسر, مالک اشتر و سایر یاران صدیق پیامبر و على(ع) انجام داد, از میدان هاى جهاد و شهادت و صحنه هاى نبرد حق علیه باطل غفلت نکرد و از همان صدر اسلام در کنار رهبر مسلمانان, در جنگ بدر همراه برادرش, عبیدبن تیهان شرکت جست و در جنگ احد جانانه از حریم اسلام و مسلمین دفاع کرد. ابن سعد در طبقات الکبرى مى نویسد: ابوهیثم بن تیهان درنبردهاى بدر, احد, خندق و سایر صحنه هاى مقابله با اهل باطل در کنار رسول خدا(ص) حضور یافت. وى همچنین بعد از رحلت پیامبر(ص), در زمان حکومت على(ع) در جنگ جمل و صفین حضور فعال و چشمگیر داشت. ابن تیهان در این نبردها, علاوه برحمله هاى دشمن شکن و تهاجمات کوبنده علیه اهل باطل, با اشعار و خطابه هاى پرشور و آتشین خود هواداران على(ع) را علیه منافقین و مخالفین تشویق و تحریک مى کرد.(2)
11 ـ برادر مبارز
عبیدبن تیهان, برادر ابوهیثم درفعالیت هاى سیاسى ـ فرهنگى و نشر اعتقادات الهى و مبارزه با کفار و مشرکان, پیوسته با برادرش همراه و همدل بود و با او صمیمانه همکارى مى کرد. عبیدبن تیهان در جنگ بدر در کنار پیامبر(ص) و همراه مسلمانان حضور داشت و همچنین در نبرد احد دلیرانه از سپاه اسلام حمایت کرد. وى بعد از رشادت هاى فراوان و مقاومت در برابر کفار قریش, به دست ناپاک عکرمه بن ابى جهل, به شهادت رسید. از عبیدبن تیهان فرزندى به نام عبیدالله به یادگار ماند که در جنگ یمامه به درجه شهادت نایل شد.
12 ـ درعرصه خطابه و شعر
ابوهیثم ابن تیهان شاگرد مکتب على(ع) است. او شاگرد شخصیتى است که خطابه هایش دوست و دشمن را در بهت و حیرت فروبرد. در این مورد به اعتراف یک مسیحى اشاره مى کنیم.
استاد امین نحله, یکى از نظریه پردازان عالم مسیحیت و سخن شناس متبحر, در پاسخ شخصى که ازاو درخواست کرده بود چندکلمه از زیباترین سخنان على(ع) را برایش انتخاب کند, مى گوید: ((به خدا قسم! نمى توانم, من از انتخاب یک کلمه آن عاجزم (یکى از دیگرى زیباتر و شگفت انگیزتر است), زیرا این کار درست به این مى ماند که دانه یاقوتى را از کنار دانه هاى دیگر بردارم.))(3)
ابوهیثم شاگرد چنین مکتبى است. او اشعار و خطابه هایى دارد که در جاهاى مختلف بیان کرده و از عمق جانش ریشه گرفته و جلوه اى از ایمان اوست. امام على(ع) سخنانش را تإیید فرمود و برایش پاداش نیک آرزوکرد. به عنوان نمونه, به چکیده سه مورد از گفته ها و خطابه هایش اشاره مى کنیم:
الف) ابن ابى الحدید مى نویسد: او روزى در میان لشگرگاه على(ع) به پا خاست و چنین گفت: ((اى مسلمانان و اى اهل عراق! بین شما و پیروزى بردشمن راهى نیست. بهشت در آینده ى نزدیک در اختیار شماست. ثابت قدم و استوار باشید و صف هاى خود را منظم کنید. سرهاى خود را به پروردگارتان عاریه دهید و از خداى خود کمک و یارى بجویید. با دشمن خدا و دشمن خویش جهاد کنید. آن ها را بکشید که خدا آنان را بکشد و نابود گرداند. اى بندگان خدا! استقامت پیشه کنید که زمین از آن خداست و آن را به هرکس از بندگانش که بخواهد, واگذار مى کند; وسرانجام نیک براى پرهیزگاران است. ))(4)
ب) شیخ مفید نقل مى کند: به امام على بن ابى طالب(ع) گزارش رسید که طلحه, زبیر و عایشه از مکه به سوى بصره حرکت کرده اند. امام هواداران و شیعیان خویش را جمع کرد و در یک مجلس عمومى, بعد از حمد و ثناى الهى, فرمود: ((پس از آن که خداوند, پیامبر خویش را قبض روح کرد, گفتیم که ما, اهل بیت و خاندان و وارثان ودوستان و شایسته ترین مردم نسبت به پیامبر هستیم و هرگز در زمینه حق و سلطه او مورد مخالفت قرار نمى گیریم. درهمین فکر بودیم که منافقین برجستند و سلطه و قدرت پیامبرمان(ص) را از ما ربودند و به دست غیر ما سپردند. به طورى که به خدا سوگند! دیده و دل هاى ما; همگى براین حادثه گریست و سینه ها به خشم آمد. به خدا قسم! اگر بیم آن نبود که مسلمین پراکنده شوند و به کفر بازگردند و در دین شکاف و رخنه ایجاد شود, تا آن جا که در توان داشتیم, آن وضعیت را دگرگون مى ساختیم اما کسانى زمام امور حکومت اسلامى را به دست گرفتند و همگى در گذشتند. و خداوند آن را به من بازگرداند. این دو مرد ـ طلحه و زبیرـ در شمار بیعت کنندگان با من بیعت کردند, و حالا به بصره رفته اند تا اجتماع شما را پراکنده سازند. و بین شما جنگ و درگیرى بیاندازند. خداوندا! هردو نفر را به خاطر نیرنگى که به این امت زدند و سوء نظرى که به عموم مسلمین دارند, بگیر و کیفرشان ده.))(5)
وقتى کلام امام امیرالمومنین(ع) به این جا رسید, ابوهیثم ابن تیهان به پا خاست و گفت: ((اى امیرمومنان! حسد قریش برشما دوگونه است: خوبانشان به خاطر میل و مسابقه درفضل و برترى مرتبت, برتو حسد بردند و بد و اشرار آنان نیز حسد زشتى برتو ورزیدند که خداوند بدان سبب اعمالشان را تباه و بى ثمر ساخت و وزر و وبالشان را سنگین تر نمود, و آن ها به تساوى با تو بسنده نکردند بلکه خواستند برتو سبقت بگیرند و در نتیجه, از هدف دور افتادند و مسابقه با تو آنان را از مرتبه اعتبار ساقط کرد. اى مولاى ما! تو سزاوارترین فرد قریش به قریشیان هستى; پیامبرشان را در حال حیات یارى کردى; و پس از وفات آن حضرت, حقوقى را که برعهده تو بود, پرداخت نمودى. به خدا سوگند! این سرکشى آنان جز به زیان خودشان نخواهد انجامید. ما انصار و یاوران شماییم. پس هر امرى دارى, بفرما. ))(6)
سپس اشعارى با مضامین عالى قرائت کرد که دو بیت آخرش چنین است:
یا وصى النبى نحن من الحق
على مثل بهجه الاصباح
اى وصى پیامبر(ص)! حقانیت ما مانند سپیده صبح (روشن و آشکار) است.
لیس منا من لم یکن لک فى الله
ولیا على الهدى والفلاح(7)
هرکس از ما که در راه خدا با تو دوستى نکند, بر راه هدایت و رستگارى نخواهد بود.
بعد از اتمام سخنان و اشعار عارفانه و هنرمندانه این شاعر عاشق اهل بیت(علیهم السلام), حضرت امیرالمومنین(ع) براى وى پاداش نیک آرزو کرد و او را تحسین نمود.
ج) مالک بن تیهان یکى از افرادى بود که در جنگ جمل, در سنگر حق علیه باطل و مبارزه با ناکثین و پیمان شکنان, سهم زیادى در پیروزى لشگر حق ایفا کرد. کثرت علاقه او و ثبات قدم وى در پیروى و تبعیت از على(ع), از اشعارى که درمیدان نبرد در روز جمل خواند, آشکارتر مى شود:
قل للزبیر و قل لطلحه اننا
نحن اللذون شعارنا الانصار
نحن اللذون رإت قریش مکاننا
یوم القلیب اولئک الکفار
کنا شعار نبینا و دثاره
نفدیه منا الروح و الابصار
ان الوصى امامنا و ولینا
برح الخفإ و باحت الاسرار
به طلحه وزبیر بگو: ما را انصار و یاوران حق مى خوانند. ما افرادى هستیم که قریش در جنگ بدر که کافر بودند, قدرت و موقعیت ما را دیدند. ما از یاران نزدیک پیامبریم; چشم و جانمان را در راهش فدا کردیم. همانا وصى برحق پیامبر, امام و پیشواى ماست. اسرار و امور پنهانى آشکار گردید.(8)
ابوهیثم بن تیهان در منظر ائمه(علیهم السلام)
1 ـ در فراق یار
وى در دیدگاه پیشواى اول شیعیان جهان, از یاران درجه یک و در ردیف عماربن یاسر, مالک اشتر و ذوالشهادتین بود. امام على(ع) زمانى که براى دومین بار تصمیم گرفت به طرف صفین لشگرکشى کند, در ضمن یک خطابه پرشور, مطالبى بیان کرد و در مقام ستایش و تمجید از یاران مخلصش چنین فرمود: ((آن برادران ماکه در صفین خونشان ریخته شد, ضرر و زیانى نبردند, زیرا اگر امروز زنده بودند, مى باید غصه و خون جگر مى خوردند. به خدا سوگند! خدا را ملاقات کردند و اجر و مزد خود را یافتند. خداوند آنان را به خانه امن و امان وارد گردانید. این اخوانى الذین رکبوا الطریق, و مضوا على الحق؟ این عمار؟ و این ابن التیهان و این ذوالشهادتین...؟ و کجایند همردیفان و برادران ایشان؟ آنان که به کشته شدن در راه دین پیمان بستند, کجاست عمار؟ کجاست ابن تیهان؟ و کجاست ذوالشهادتین؟ افرادى که سرهایشان را براى اشخاص بدکردار و فاجر هدیه بردند.))(9)
امام مدتى گریست و سپس فرمود: ((آه! بر برادران من, آنان که قرآن را قرائت نموده و به آن عمل کردند و در واجبات اندیشه نموده و آن را به پا داشتند, بدعت ها را نابود ساخته و سنت ها را زنده کردند, هرگاه آنان را به جهاد مى خواندم, به سرعت اجابت مى کردند و به پیشواى خود اعتماد داشته و پیروى مى نمودند.))
امیرمومنان(ع) در این سخنان ـ که آخرین خطبه آن بزرگوار و در آخرین هفته عمر آن حضرت ایراد شده است.ـ ابن تیهان و یارانش را با این اوصاف مى ستاید:
شهادت طلبى در راه حق, استقامت در عهد و پیمان, اطاعت کامل از امام و مقتداى خویش, تلاوت قرآن و عمل به آن, تدبر در واجبات الهى و اقامه فرائض, احیاى سنت پیامبر, نابود کردن بدعت ها, آمادگى براى جهاد در راه خدا و گوش به فرمان رهبر الهى, ضرر نکردن در معامله باخداوند, ورود به خانه امن و امان پروردگار, ملاقات با خداوند, دریافت پاداش نیکو و عاقبت به خیرشدن و پایان عمر به راستى و درستى. (10)
2 ـ در نگاه امام رضا(ع)
پیشواى هشتم وقتى شیعیان با اخلاص امیرالمومنین(ع) را مى شمارد, از ابن تیهان نام مى برد و او را به عنوان پیرو راستین خط ولایت و داراى ایمان خالص و در ردیف سلمان و ابوذر معرفى مى کند و دوستى آنان را جزء دین مى داند. آن گاه برابوهیثم و یارانش دعا مى کند و درود و سلام مى فرستد. شیخ صدوق مى نویسد: روزى مإمون ازحضرت رضا(ع) خواست تا آن بزرگوار حقایق و معارف دین مبین اسلام را به طور خلاصه برایش شرح دهد. پیشواى هشتم در پاسخ فرمود: ((... و در دین ما واجب است دوستى ومحبت امیرالمومنین على(ع) و کسانى که به روش پیامبر عمل کردند و با آن از دنیا رفتند و در دین خداوند تغییر و تبدیل راه ندادند, مانند: سلمان فارسى, ابوذرغفارى, مقداد ابن اسود, عماربن یاسر, حذیفه یمانى, ابوهیثم بن تیهان, سهل بن حنیف, عباده بن الصامت, ابوایوب انصارى, خزیمه بن ثابت, (ذوالشهادتین), ابوسعیدخدرى و امثال آن ها که خداوند از آنان راضى است, رحمت و درود خداوند بر آنان باد. واجب است محبت و دوستى با پیروان و دوستان آنان و کسانى که به راهنمایى آنان هدایت شدند و روش آنان را دنبال کردند. رضوان الله علیهم.))(11)
در منظر اهل نظر
1 ـ کمال الدین ابن میثم بحرانى از دانشمندان قرن هفتم و شارح نهج البلاغه مى نویسد:
((مالک بن تیهان از مسلمانان انصارى است و از افرادى است که در لیله عقبه به ریاست قوم خود انتخاب شد. وى از اصحاب بدر بوده و در جنگ صفین در رکاب على(ع) به شهادت رسید.))(12)
2 ـ شیخ طوسى; معروف ترین فقیه و دانشمند امامیه در قرن پنجم مى گوید: ((ابوهیثم بن تیهان یکى از یاران امام على(ع) است.))(13)
3 ـ نویسنده کتاب ارزشمند معجم رجال الحدیث مى نویسد: ((مالک بن تیهان همان ابوهیثم بن تیهان است; چنان که در کتاب هاى استیعاب و اسدالغابه و سایر منابع, به آن تصریح شده است.)) آن گاه وى به روایات متعددى در تإیید و تمجید از شخصیت ابوهیثم و ثبات قدم او در ولایت على(ع), از جمله قصه نقبإ دوازده گانه, انکار خلافت ابوبکر, کلام امام رضا(ع) و تلاش هاى او در بیعت براى امیرمومنان(ع) و همچنین به اشعار و خطابه هاى او در دفاع از حریم اهل بیت(علیهم السلام) اشاره مى کند.
از منظر دانشمندان اهل سنت
1 ـ ابن سعد (متوفا: 230 ه' .ق) در طبقات الکبرى آورده است: ((ابن تیهان کسى است که حتى در ایام جاهلیت از بت و بت پرستى متنفر بود و شخصى خداجو و موحد محسوب مى شد. وى از اولین کسانى است که همراه تنى چند از مردم مدینه به نداى آسمانى توحید, لبیک گفت و مسلمان شد. او جزو هشت نفرى است که قبل از قوم خود, به پیامبر(ص) ایمان آورد. وى از پیشتازان تبلیغ اسلام در مدینه است. ابوهیثم به همراه هفتاد نفر از انصار در عقبه با رسول خدا(ص) پیمان وفادرى بست. وى از گروه نقبإ به شمار مى رود. او قهرمان میدان مبارزات حق علیه باطل است. او در بدر, احد, خندق و سایر صحنه ها در کنار پیامبر(ص) حضور داشت. پیامبر(ص) بین او و عثمان بن مظعون عقد برادرى بست و از طرف رسول خدا(ص) به عنوان کارشناس و تعیین کننده میزان خرماهاى خیبر به آن جا اعزام شد. او از اطاعت ابوبکر خوددارى کرد و بنا بر قولى, در صفین به شهادت رسید.))(14)
در کلام ابن سعد دو نکته قابل تإمل وجود دارد:
الف) او ناخواسته اعتراف مى کند که این صحابى پیامبر با آن همه سابقه درخشان با ابوبکر مخالفت کرد.
ب) ابن سعد در شهادت ابن تیهان در صفین تشکیک نموده و آن را به ((قولى)) نسبت داده است; در حالى که علاوه بردلایل محکم از شیعه و سنى, امام على(ع) صراحتا در خطبه 182 نهج البلاغه وى را جزو شهداى صفین نام برده و در کنار عمار و ذوالشهادتین یاد کرده است.
2 ـ ابوحامدابن ابى الحدید معتزلى, مورخ, متکلم, فقیه, شاعر و دانشمند سرشناس اهل سنت (586 ـ 655 ه' .ق) مى نویسد: ((ابوهیثم بن تیهان از اصحاب با سابقه پیامبر است که در بیعت عقبه و جنگ بدر حضور چشمگیر داشت. بنابرقول مشهور, او در جنگ صفین خطابه هاى پرشور ایراد کرد و صف هاى لشگر على را منظم ساخت و با سخنان پرشور و حماسى خود, آنان را علیه دشمنان على تشویق و تحریک کرد و بالاخره در کنار على بن ابى طالب به شهادت رسید.))
وى در ادامه, به کلام ابن قتیبه دینورى در کتاب ((المعارف)) اعتراف کرده, مى گوید: ((چطور او قول به شهادت این صحابى با سابقه را در جنگ صفین ضعیف دانسته است, در حالى که محدثین بزرگ ما, مانند: صالح ابن وجیه وابن عبدالبر و ابونعیم قائل به این قول هستند. البته انکار شهادت ابن تیهان در صفین و نسبت دادن در گذشت او به زمان هاى قبل از آن, از روى تعصب و عناد است. و از ابن قتیبه بعید نیست.))(15)
3 ـ على بن عبدالواحد شیبانى, معروف به ((ابن اثیر)) در مورد شرح حال او مى گوید: ((مالک بن تیهان یکى از شش نفرى است که براى اولین بار از طرف مردم مدینه با رسول الله ملاقات کرد. وى در عقبه نخست به پیامبر ایمان آورد و درعقبه دوم با آن حضرت تجدید میثاق نمود. مالک به نقابت و ریاست بنى عبدالاشهل (از تیره هاى انصار) انتخاب شد و در بدر و احد و سایر میدان هاى مبارزه همراه پیامبر بود. مى گویند: او در سال 37, درجنگ صفین کشته شد.))(16)
4 ـ دکتر صبحى صالح, استاد معارف و فقه اللغه درمورد ابن تیهان مى نویسد: ((ابوهیثم بن تیهان یکى از بزرگان صحابه پیامبربزرگوار اسلام و از پیشتازان انصار است.))(17)
در سنگر علم و دانش
ابوهیثم بن تیهان علاوه بررشادت ها و مجاهدت هاى فراوان در راه تحقق اهداف پیامبرعظیم الشإن اسلام و استحکام پایه هاى حکومت حضرت على(ع), در جهت نشر اهداف عالى خویش به فراگیرى علم و دانش و احادیث پیشوایان اسلام همت گماشت. در این جا به چند نمونه از احادیث ابن تیهان اشاره مى کنیم:
خطبه طالوتیه
خطبه طالوتیه مولاى متقیان مشتمل برمضامین عالى و در رابطه با توحید وصفات زیباى خداوند و اعتقادات جامع اسلامى مى باشد. حضرت على(ع) در این خطبه از تنهایى و مظلومیت خویش و بى وفایى مردم اظهار شکایت مى کند و مى فرماید: ((سوگند به آن خدایى که دانه را شکافت و جنبندگان را آفرید, اگر علم و دانش را ازمعدنش به دست مىآوردید و آب گوارا را نوش مى کردید و خیر و خوبى را از جایگاهش ذخیره مى کردید, راه ها براى شما روشن مى شد, نشانه ها براى شما آشکار و اسلام براى شما مى درخشید, به خوبى و فراوانى مى خوردید و عائله مند گرفتارى در میان شما نبود و به هیچ مسلمان و غیرمسلمانى که درعهد و پیمان شماست, ستم نمى شد...
سوگند به آن که دانه را شکافت و جنبندگان را آفرید, به خوبى مى دانید که منم زمامدار شما و آن کس که به پیرویش مإمور هستید. و منم دانشمند شما و آن کس که نجات شما به علم و دانش اوست; و وصى پیامبرشما و برگزیده پروردگارشما و زبان نور (رسول خدا یا قرآن) شما و دانا به مصالح شما هستم و به زودى خداى عزوجل از شما درباره امامانتان سوال خواهد کرد...
به خداوند سوگند! اگر به اندازه اصحاب طالوت یا به شماره اهل بدر یاور داشتم, هرآینه شما را با شمشیر مى زدم تا به سوى حق بازگردید و به راستى رو آورید و این کار براى جلوگیرى در رخنه اى که در دین ایجاد شده است, بهتر بود. خدایا! تو میان ما به حق حکم فرما, که بهترین داور هستى.))(18)
ستارگان اهل زمین و...
ابن تیهان در مجلس مناظره بامخالفان اهل بیت(علیهم السلام), این حدیث را بیان کرد:
قال رسول(ص): ((ان اهل بیتى نجوم اهل الارض فقدموهم و لا تقدموهم))(19)
اهل بیت من ستارگان اهل زمین هستند. آن ها را مقدم کنید و بر آنان پیشى نگیرید.
قال رسول(ص): ((على ولى المومنین بعدى وانصح الناس لامتى))(20)
على بعد از من, ولى و امام مومنین است و دلسوزترین فرد براى امت من مى باشد.
سفر وصل
ابوهیثم مالک بن تیهان انصارى, یار دیرین پیامبر و على8 و چهره درخشان عالم تشیع بعد از تلاش هاى فراوان در راه دفاع از اسلام واهل بیت(علیهم السلام), در سال 37 ه' .ق, در جنگ صفین و در کنار رهبر آزادمردان جهان, مولاى متقیان(ع) به درجه رفیعه شهادت نایل شد و مرغ روحش که مالامال از عشق به خدا و مولا و رهبر خویش بود, به ملا اعلا پرکشید. رحمت ورضوان خداوند براوباد.
پى نوشتها:
1 ـ بحارالانوار, ج 40, ص 107.
2 ـ طبقات الکبرى, ج 3, ص 448.
3 ـ نشریه پرتو, 11 / 3 / 1379.
4 ـ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید, ج 5, ص 190.
5 ـ امالى شیخ مفید, مجلس 19, حدیث 6.
6 ـ همان.
7 ـ همان.
8 - شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید, ج 1, ص 143.
9 ـ نهج البلاغه, فیض الاسلام, خطبه 181.
10 ـ همان.
11 ـ عیون اخبارالرضا, ج 2, ص 125.
12 ـ شرح نهج البلاغه ابن میثم بحرانى, ج 3, ص 394.
13 ـ رجال شیخ طوسى, ص 86.
14 ـ طبقات الکبرى, ج 3, ص 448.
15 ـ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید, ج 10, ص 108 و ج 5, ص 190.
16 ـ اسدالغابه, ج 4, ص 274.
17 ـ نهج البلاغه, ص 264.
18 ـ روضه کافى, ج 8, ص 33.
19 ـ بحارالانوار, ج 28, ص 219.
20 ـ احتجاج طبرسى, ج 1, ص 78.

تبلیغات