انتظار وظیفهساز
آرشیو
چکیده
متن
السلام على مهدى الامم
انتظار از این زاویه که تمامى ادیان و مذهب «مژده ظهور منتظر» را دادهاند، از دیرباز فراوان مورد بحث و پژوهش قرار گرفته است; اما از این منظر که امام مهدى علیه السلام از امت اسلامى چه انتظاراتى دارد و مسؤولیت جامعه اسلامى و مؤمنان در پیشگاه آن حضرت چیست؟ کمتر مورد کنکاش واقع شده است.
در ابتدا به نظر مىرسد، پیرامون مکتب اهلبیت علیهم السلام دو نوع وظیفه دارند:
الف) وظایفى که تک تک افراد باید آن را انجام دهند.
ب) مسؤولیتهایى که جامعه باید عمل کند.
وظایف افراد:
به دلیل محدودیت فرصت، به عنوان نمونه، چند وظیفه را یادآور مىشویم:
1- معرفت امام علیه السلام
طبیعىترین و بدیهىترین انتظارى که از ما متوقع است، این است که شناخت و معرفتخود را به امام عصر علیه السلام گسترش دهیم. در روایات مىخوانیم:
«هرکس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، مانند مردم عصر جاهلیت مرده است. (1)
شناخت امام و حجتخداوند سبحان، چنان اهمیت دارد که معصومان علیهم السلام سفارش کردهاند: دست استمداد به سوى پروردگار عالم دراز کنیم و بگوییم:
«اللهم عرفنى حجتک فانک ان لم تعرفنى حجتک ضللت عن دینى» (2)
خداوندا! حجتخود را به من بشناسان که اگر حجتخود را به من معرفى نکنى، از دینم گمراه مىشوم.
امام صادق علیه السلام در بیان ارزش و جایگاه امامشناسى مىفرماید: «هرکس بمیرد در حالى که عارف به امام زمان خویش باشد، مانند آن است که با حضرت قائم و در خیمه وى زندگى مىکند.» (3)
2- ایمان و اطاعت
بعد از شناخت و معرفت نسبى - که اولین وظیفه ماست. - تکلیف دوم، ایمان آوردن و پذیرش امام علیه السلام است. هرچه شناخت ما از امام عمیقتر و صحیحتر باشد، درجات ایمان و اعتقاد ما افزایش مىیابد. و این دو مقدمه اطاعت از وى شمرده مىشود.
امام زین العابدین علیه السلام مىفرماید:
«من ثبت على ولایتنا فى غیبة قائمنا اعطاه الله اجر الف شهید مثل شهداء بدر و احد» (4)
کسى که در زمان غیبت قائم ما بر ولایت ما ثابتقدم باشد، خداوند اجر هزار شهید مانند شهیدان بدر و احد را به او عطا خواهد کرد.
3- انتظار فرج
از جمله وظایف شخصى معتقدان و محبان امام مهدى علیه السلام، انتظار فرج است. این امر در متون ارزشمند حدیثى مورد توجه و سفارش بسیار قرار گرفته است.
امام صادق علیه السلام فرمود:
«هرکه بمیرد و منتظر امر (فرج امام عصر علیه السلام) باشد، مانند آن است که با حضرتش و در خیمه وى به سر مىبرد.»
امام صادق علیه السلام سپس اندکى مکث کرد و فرمود:
«نه، بلکه مانند آن است که در کنار وى شمشیر مىزند و مىجنگد.»
آنگاه ادامه داد:
«نه، به خدا سوگند، چنین شخصى مانند یاران رسول خدا صلى الله علیه و آله خواهد بود که در کنار وى در میدان نبرد شهادت طلبانه به پیکار مشغول بودند.» (5)
انتظار فرج و امید به آمدن منجى بشریت و شوق دیدار کسى که مىخواهد به همه ناهنجارىها پایان داده، حکومت عدل الهى را به طور کامل برقرار کند، مورد توجه همه امامان علیهم السلام بود.
سدیر مىگوید: من همراه مفضل بن عمرو، ابوالحسن و ابان بن تغلب خدمت امام صادق علیه السلام مشرف شدیم، در حالى که او روى خاک نشسته بود، لباسى که آستین کوتاه داشت، پوشیده بود، بسیاراندوهگین مىنمود و مانند زنى که فرزند عزیزش را از دست داده، گریه مىکرد و مىفرمود:
«سرورم! غیبت تو خوابم را ربوده و استراحت و شادمانىام را از میان برده است. سید من! غیبت تو، مصیبت مرا پیوسته گردانیده و محنتها و گرفتاریهایم را پیاپى ساخته، آب دیدگانم را جارى و ناله و اندوهم را برآوردهاست... .»
سدیر گفت: چون حضرت را در این حالت مشاهده کردیم، حیران شدیم و نزدیک بود قلب ما پاره گردد. گمان کردیم حضرت را زهر دادهاند یا بلیه عظیمى از بلایاى روزگار بر او حادث شده است. پس عرض کردیم: اى فرزند بهترین خلق! خدا هرگز دیدگانت را گریان نگرداند. چه حادثهاى تو را گریان گردانیده است; چه اتفاقى افتاده که چنین ماتم گرفتهاى؟
حضرت آه سوزناکى برکشید و فرمود:
«امروز صبح در کتاب «جفر» نگریسته، ولادت حضرت صاحب الامر، درازى عمر وى، غیبت آن حضرت، طول غیبت، ابتلاى مؤمنان در زمان غیبت، بسیار شدن شبههها در دل مردم و مرتد شدن اکثر آنها... را مشاهده کردم و اندوه بر من چیره شد.» (6)
اگر امام صادق علیه السلام پیش از تولد امام زمان (عج) براى او و مسائل مربوط به وى چنین ناله سر مىدهد و اشک مىریزد، وظیفه ما بسیار روشن و سختخواهد بود.
4- امتحان
همان طورى که مىدانید، عصر پرمحنت غیبتبراى شیعیان آل محمد صلى الله علیه و آله عصر امتحان الهى است که خداوند متعال پیروان ثابت قدم او را از مدعیان دروغین امتحان مىکند.
و خود امام عصر (عج) فرمودهاند:
«تنها کسانى بر عقیده غیبت پایدار مىمانند که خداوند قلبشان را آزموده باشد.» (7)
و على بن موسىالرضا علیه السلام مىفرماید:
«سوگند به خدا آنچه را که چشم بدان دوختهاید، رخ نشان نمىدهد مگر این که امتحان شوید.» (8)
اجمالا ما در حال امتحان هستیم و هر لحظه در برابر تکالیف و وظایفى که بر عهده داریم، آزموده خواهیم شد و طبیعى است کسانى که از این امتحان سختخداوند بزرگ سرفراز بیرون آیند و مهر تایید و قبول را بگیرند، از دوستان و یاران حضرت محسوب خواهند شد و در این زمینه نیز انتظارات ایشان را انجام دادهاند.
البته این که مواد امتحانى چیست، فواید امتحان کدام است و خداوند چرا مردمان را امتحان مىنماید، بحث جداگانهاى است که مجال دیگرى مىخواهد.
وظایف اجتماع:
1- شناخت ویژگىهاى حکومتحضرت و فراهم آوردن مقدمات آن.
بخشى از ویژگىهاى عصر ظهور عبارت است از:
1- فروپاشى حاکمان ستم و تصفیه دنیا از اهل باطل.
2- غلبه اسلام بر تمامى ادیان و مکاتب باطل و منسوخ.
3- تشکیل دولت جهانى اسلام.
4- پیشرفت فرهنگ و دانش و اخلاق و معنویت.
5- اصلاح زمین و برقرارى عدل کامل الهى.
6- عمران و آبادى سراسر زمین به گونهاى که نقطهاى به صورت مخروبه باقى نخواهد ماند.
7- به کارگیرى کارگزاران دلسوز و عزل متصدیان ناسالم.
8- زنده ساختن سیره و رفتار رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام.
2- تبیین سیماى ملکوتى امام و حکومت او
این کار سبب مىشود مردم شیفته حضرت و حکومت وى شوند و خود را براى ظهور او آماده سازند. روایات در این باره بسیار است; براى نمونه امام صادق علیه السلام مىفرماید:
«تمامى علم 27 حرف است و همه انبیاء دو حرف آن را آوردهاند. آنگاه که قائم ما قیام کند، 25 حرف بر آن افزوده مىگردد و حضرت تمامى علوم را در میان مردم گسترش مىدهد.» (9)
امام مهدى علیه السلام یاران خود را براى عمران و آبادى اعزام مىکند و آنان را به عدل، احسان و آبادى سرزمینها فرمان مىدهد. (10)
امام پنجم در این باره مىفرماید:
«هیچ مخروبهاى در زمین باقى نمىماند مگر این که آباد مىشود.» (11)
... اموال عمومى به گونهاى توزیع مىگردد که نیازمند زکات یافت نمىشود. (12)
3- پیروى از احکام الهى
سومین وظیفه اجتماعى امت اسلام، به ویژه شیعیان، وارد ساختن اسلام در صحنه زندگى است. نمىتوان به بهانه دوران غیبت از مسؤولیتشانه خالى کرد و از اجراى فرمانهاى خداوند سرباز زد.
از آن جا که بسیارى از قوانین اسلام تنها در پرتو حکومت دینى قابل اجرا است، تشکیل حکومت اسلامى، به عنوان مقدمه عمل به فرمانهاى اسلام واجب خواهد بود. براین اساس، باید در مسیر حفظ «جمهورى اسلامى» ، این یادگار ارزنده امام خمینىقدس سره - که به همتبلند و استقامت وى و مردم مسلمان ایران به دست آمد. - کوشید. این وظیفهاى سنگین و دشوار است; اما به دلیل ارزشى و ایمانى که دارد، باید بدان همت گمارد. شاید علت این که حضرت رسول صلى الله علیه و آله امت اسلام را در زمان غیبت، «برادران» خود خطاب فرمود و مشتاق ملاقات آنان بود، همین باشد که آنان وظیفهاى مهم، بزرگ و سختبرعهده دارند.
عوف بن مالک مىگوید: روزى پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود:
«کاش برادرانم را ملاقات مىکردم!»
ابوبکر و عمر گفتند: آیا ما برادران تو نیستیم با آن که به تو ایمان آورده، هجرت کردهایم؟
حضرت فرمود: ایمان آوردهاید و هجرت کردهاید، ولى کاش برادرانم را ملاقات مىکردم!
آنها گفته خود را تکرار کردند. حضرت فرمود:
«شما اصحاب من هستید; ولى برادران من کسانى هستند که بعد از شما مىآیند (آنان در حالى) به من ایمان مىآورند و مرا دوست دارند، یارى و تصدیقم مىکنند که مرا ندیدهاند. کاش برادرانم را ملاقات مىکردم!» (13)
پىنوشتها:
1- کافى، ج 1، ص 371.
2- اکمال الدین، ج 2، ص 342.
3- بحارالانوار، ج 52، ص 142.
4- همان، ص 125.
5- همان، ص 126.
6- نجم الثاقب، چاپ مرکز فرهنگى مسجدجمکران، ص 741.
7- نوید امن و امان، ص 177.
8- مهدى موعود، ص 880.
9- مهدى انقلابى بزرگ.
10- یوم الخلاص، ص 395.
11- منهاج البراعه، ج 8، ص 353.
12- یوم الخلاص، ص 395.
13- بحارالانوار، ج 52، ص 132.
انتظار از این زاویه که تمامى ادیان و مذهب «مژده ظهور منتظر» را دادهاند، از دیرباز فراوان مورد بحث و پژوهش قرار گرفته است; اما از این منظر که امام مهدى علیه السلام از امت اسلامى چه انتظاراتى دارد و مسؤولیت جامعه اسلامى و مؤمنان در پیشگاه آن حضرت چیست؟ کمتر مورد کنکاش واقع شده است.
در ابتدا به نظر مىرسد، پیرامون مکتب اهلبیت علیهم السلام دو نوع وظیفه دارند:
الف) وظایفى که تک تک افراد باید آن را انجام دهند.
ب) مسؤولیتهایى که جامعه باید عمل کند.
وظایف افراد:
به دلیل محدودیت فرصت، به عنوان نمونه، چند وظیفه را یادآور مىشویم:
1- معرفت امام علیه السلام
طبیعىترین و بدیهىترین انتظارى که از ما متوقع است، این است که شناخت و معرفتخود را به امام عصر علیه السلام گسترش دهیم. در روایات مىخوانیم:
«هرکس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، مانند مردم عصر جاهلیت مرده است. (1)
شناخت امام و حجتخداوند سبحان، چنان اهمیت دارد که معصومان علیهم السلام سفارش کردهاند: دست استمداد به سوى پروردگار عالم دراز کنیم و بگوییم:
«اللهم عرفنى حجتک فانک ان لم تعرفنى حجتک ضللت عن دینى» (2)
خداوندا! حجتخود را به من بشناسان که اگر حجتخود را به من معرفى نکنى، از دینم گمراه مىشوم.
امام صادق علیه السلام در بیان ارزش و جایگاه امامشناسى مىفرماید: «هرکس بمیرد در حالى که عارف به امام زمان خویش باشد، مانند آن است که با حضرت قائم و در خیمه وى زندگى مىکند.» (3)
2- ایمان و اطاعت
بعد از شناخت و معرفت نسبى - که اولین وظیفه ماست. - تکلیف دوم، ایمان آوردن و پذیرش امام علیه السلام است. هرچه شناخت ما از امام عمیقتر و صحیحتر باشد، درجات ایمان و اعتقاد ما افزایش مىیابد. و این دو مقدمه اطاعت از وى شمرده مىشود.
امام زین العابدین علیه السلام مىفرماید:
«من ثبت على ولایتنا فى غیبة قائمنا اعطاه الله اجر الف شهید مثل شهداء بدر و احد» (4)
کسى که در زمان غیبت قائم ما بر ولایت ما ثابتقدم باشد، خداوند اجر هزار شهید مانند شهیدان بدر و احد را به او عطا خواهد کرد.
3- انتظار فرج
از جمله وظایف شخصى معتقدان و محبان امام مهدى علیه السلام، انتظار فرج است. این امر در متون ارزشمند حدیثى مورد توجه و سفارش بسیار قرار گرفته است.
امام صادق علیه السلام فرمود:
«هرکه بمیرد و منتظر امر (فرج امام عصر علیه السلام) باشد، مانند آن است که با حضرتش و در خیمه وى به سر مىبرد.»
امام صادق علیه السلام سپس اندکى مکث کرد و فرمود:
«نه، بلکه مانند آن است که در کنار وى شمشیر مىزند و مىجنگد.»
آنگاه ادامه داد:
«نه، به خدا سوگند، چنین شخصى مانند یاران رسول خدا صلى الله علیه و آله خواهد بود که در کنار وى در میدان نبرد شهادت طلبانه به پیکار مشغول بودند.» (5)
انتظار فرج و امید به آمدن منجى بشریت و شوق دیدار کسى که مىخواهد به همه ناهنجارىها پایان داده، حکومت عدل الهى را به طور کامل برقرار کند، مورد توجه همه امامان علیهم السلام بود.
سدیر مىگوید: من همراه مفضل بن عمرو، ابوالحسن و ابان بن تغلب خدمت امام صادق علیه السلام مشرف شدیم، در حالى که او روى خاک نشسته بود، لباسى که آستین کوتاه داشت، پوشیده بود، بسیاراندوهگین مىنمود و مانند زنى که فرزند عزیزش را از دست داده، گریه مىکرد و مىفرمود:
«سرورم! غیبت تو خوابم را ربوده و استراحت و شادمانىام را از میان برده است. سید من! غیبت تو، مصیبت مرا پیوسته گردانیده و محنتها و گرفتاریهایم را پیاپى ساخته، آب دیدگانم را جارى و ناله و اندوهم را برآوردهاست... .»
سدیر گفت: چون حضرت را در این حالت مشاهده کردیم، حیران شدیم و نزدیک بود قلب ما پاره گردد. گمان کردیم حضرت را زهر دادهاند یا بلیه عظیمى از بلایاى روزگار بر او حادث شده است. پس عرض کردیم: اى فرزند بهترین خلق! خدا هرگز دیدگانت را گریان نگرداند. چه حادثهاى تو را گریان گردانیده است; چه اتفاقى افتاده که چنین ماتم گرفتهاى؟
حضرت آه سوزناکى برکشید و فرمود:
«امروز صبح در کتاب «جفر» نگریسته، ولادت حضرت صاحب الامر، درازى عمر وى، غیبت آن حضرت، طول غیبت، ابتلاى مؤمنان در زمان غیبت، بسیار شدن شبههها در دل مردم و مرتد شدن اکثر آنها... را مشاهده کردم و اندوه بر من چیره شد.» (6)
اگر امام صادق علیه السلام پیش از تولد امام زمان (عج) براى او و مسائل مربوط به وى چنین ناله سر مىدهد و اشک مىریزد، وظیفه ما بسیار روشن و سختخواهد بود.
4- امتحان
همان طورى که مىدانید، عصر پرمحنت غیبتبراى شیعیان آل محمد صلى الله علیه و آله عصر امتحان الهى است که خداوند متعال پیروان ثابت قدم او را از مدعیان دروغین امتحان مىکند.
و خود امام عصر (عج) فرمودهاند:
«تنها کسانى بر عقیده غیبت پایدار مىمانند که خداوند قلبشان را آزموده باشد.» (7)
و على بن موسىالرضا علیه السلام مىفرماید:
«سوگند به خدا آنچه را که چشم بدان دوختهاید، رخ نشان نمىدهد مگر این که امتحان شوید.» (8)
اجمالا ما در حال امتحان هستیم و هر لحظه در برابر تکالیف و وظایفى که بر عهده داریم، آزموده خواهیم شد و طبیعى است کسانى که از این امتحان سختخداوند بزرگ سرفراز بیرون آیند و مهر تایید و قبول را بگیرند، از دوستان و یاران حضرت محسوب خواهند شد و در این زمینه نیز انتظارات ایشان را انجام دادهاند.
البته این که مواد امتحانى چیست، فواید امتحان کدام است و خداوند چرا مردمان را امتحان مىنماید، بحث جداگانهاى است که مجال دیگرى مىخواهد.
وظایف اجتماع:
1- شناخت ویژگىهاى حکومتحضرت و فراهم آوردن مقدمات آن.
بخشى از ویژگىهاى عصر ظهور عبارت است از:
1- فروپاشى حاکمان ستم و تصفیه دنیا از اهل باطل.
2- غلبه اسلام بر تمامى ادیان و مکاتب باطل و منسوخ.
3- تشکیل دولت جهانى اسلام.
4- پیشرفت فرهنگ و دانش و اخلاق و معنویت.
5- اصلاح زمین و برقرارى عدل کامل الهى.
6- عمران و آبادى سراسر زمین به گونهاى که نقطهاى به صورت مخروبه باقى نخواهد ماند.
7- به کارگیرى کارگزاران دلسوز و عزل متصدیان ناسالم.
8- زنده ساختن سیره و رفتار رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام.
2- تبیین سیماى ملکوتى امام و حکومت او
این کار سبب مىشود مردم شیفته حضرت و حکومت وى شوند و خود را براى ظهور او آماده سازند. روایات در این باره بسیار است; براى نمونه امام صادق علیه السلام مىفرماید:
«تمامى علم 27 حرف است و همه انبیاء دو حرف آن را آوردهاند. آنگاه که قائم ما قیام کند، 25 حرف بر آن افزوده مىگردد و حضرت تمامى علوم را در میان مردم گسترش مىدهد.» (9)
امام مهدى علیه السلام یاران خود را براى عمران و آبادى اعزام مىکند و آنان را به عدل، احسان و آبادى سرزمینها فرمان مىدهد. (10)
امام پنجم در این باره مىفرماید:
«هیچ مخروبهاى در زمین باقى نمىماند مگر این که آباد مىشود.» (11)
... اموال عمومى به گونهاى توزیع مىگردد که نیازمند زکات یافت نمىشود. (12)
3- پیروى از احکام الهى
سومین وظیفه اجتماعى امت اسلام، به ویژه شیعیان، وارد ساختن اسلام در صحنه زندگى است. نمىتوان به بهانه دوران غیبت از مسؤولیتشانه خالى کرد و از اجراى فرمانهاى خداوند سرباز زد.
از آن جا که بسیارى از قوانین اسلام تنها در پرتو حکومت دینى قابل اجرا است، تشکیل حکومت اسلامى، به عنوان مقدمه عمل به فرمانهاى اسلام واجب خواهد بود. براین اساس، باید در مسیر حفظ «جمهورى اسلامى» ، این یادگار ارزنده امام خمینىقدس سره - که به همتبلند و استقامت وى و مردم مسلمان ایران به دست آمد. - کوشید. این وظیفهاى سنگین و دشوار است; اما به دلیل ارزشى و ایمانى که دارد، باید بدان همت گمارد. شاید علت این که حضرت رسول صلى الله علیه و آله امت اسلام را در زمان غیبت، «برادران» خود خطاب فرمود و مشتاق ملاقات آنان بود، همین باشد که آنان وظیفهاى مهم، بزرگ و سختبرعهده دارند.
عوف بن مالک مىگوید: روزى پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود:
«کاش برادرانم را ملاقات مىکردم!»
ابوبکر و عمر گفتند: آیا ما برادران تو نیستیم با آن که به تو ایمان آورده، هجرت کردهایم؟
حضرت فرمود: ایمان آوردهاید و هجرت کردهاید، ولى کاش برادرانم را ملاقات مىکردم!
آنها گفته خود را تکرار کردند. حضرت فرمود:
«شما اصحاب من هستید; ولى برادران من کسانى هستند که بعد از شما مىآیند (آنان در حالى) به من ایمان مىآورند و مرا دوست دارند، یارى و تصدیقم مىکنند که مرا ندیدهاند. کاش برادرانم را ملاقات مىکردم!» (13)
پىنوشتها:
1- کافى، ج 1، ص 371.
2- اکمال الدین، ج 2، ص 342.
3- بحارالانوار، ج 52، ص 142.
4- همان، ص 125.
5- همان، ص 126.
6- نجم الثاقب، چاپ مرکز فرهنگى مسجدجمکران، ص 741.
7- نوید امن و امان، ص 177.
8- مهدى موعود، ص 880.
9- مهدى انقلابى بزرگ.
10- یوم الخلاص، ص 395.
11- منهاج البراعه، ج 8، ص 353.
12- یوم الخلاص، ص 395.
13- بحارالانوار، ج 52، ص 132.