آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

روزگار شگفتى است. آدم احساس مى کند روز به روز ارزش ها و پاى فشارى براصول در معامله سیاست ها چوب حراج مى خورد و ارزان به فروش مى رسد. دلت مى خواهد باورکنى که خوابى واین مطالب دروغ است و وهم وخیال; ولى واقعیت ها خود را به تو تحمیل مى کنند.
هنوز بیش از دو دهه از انقلاب و یک دهه از دفاع مقدس نگذشته است. هنوز پیکر شهیدان دفاع مقدس بر دوش مردم است.
هنوز چشم هاى بسیارى منتظر خبرى از مفقودالاثرهاست. گاه احکام دینى, ارزشهاى اسلامى و مقدسات مردم به بازى و تمسخر گرفته مى شود. آنان که سر در آخور غرب دارند, به میدان آمده اند و هیچ حرمتى را پاس نمى دارند و هیچ مرزى نمى شناسند. فریادشان هم بلند است که ((دیگران چرا حرمت نمى نهند و بر مىآشوبند.))
امام خمینى(ره) پیش بینى کرده بود ((عده اى ده سال بعد بنشینند و حکم ارتداد سلمان رشدى را نقد کنند و آن را با محک قوانین ورشکسته فرهنگ غرب بسنجند.)) اکنون امام کجاست تا ببیند عزا بسیار سهمگین تر و مصیبت بسى دشوارتر است؟ اکنون حکم مسلم قصاص و ارث و اصول عقاید مسلم اسلامى هم توسط برخى غربزدگان مورد حمله قرار گرفته است.
آنان که فریاد تخصصشان گوش فلک را کر کرده است, هیچ تخصصى را در فقه و کلام ضرورى نمى بینند و به نقد روایات مى پردازند و به زن حکم قضاوت مى دهند, به ارث مساوى وى و دیه همانند او حکم صادر مى کنند.
قصاص را خشونت بار و دیه را مربوط به جامعه جاهلى عرب مى شناسند, غنا را هماهنگ با فطرت و پرواز دهنده روح معرفى مى کنند, زن ها را به خودنمایى و ورزش هایى علنى دعوت مى کنند. این همه اگر چه از دهان ها و قلم هاى گوناگون بیرون مى ریزد, آن قدر هماهنگ و همنواست که هر عاقلى مى فهمد سرنخ این عروسک ها دست یک استاد زبردست در پشت پرده است.
این واقعیت ها بسیار تلخ و جانگداز است اما جانگدازتر از آنها نیز هست. آنچه از این واقعیت تلخ, تلخ تر و از این شرنگ جان سوز, جان سوزتر است, زهرخند رضایتآمیز دوستان است.
زخم دشمن نمى کشد ما را
خنده دوستان است زهرآدمکش
امروز جناح هاى مختلفى در مقابل این حرکت ها ساکت نشسته اند, آنها حمل بر صحت مى کنند, بزرگوارانه مى بخشند, تجاهل مى کنند و تساهل و تسامح مى ورزند. (فاین تذهبون)
آیا توهین به مقدسات هم مسئله اى جناحى است؟! این ها هم راست و چپ, تندرو و کندرو مى شناسند؟! آیا امام زمان این جناح با آن جناح فرق مى کند؟!
بحث ما فقط دو جناح مطرح نیست, با همه مى گویم:
اى کسانى که به روحانى مبارزى در لبنان تإحد تکفیر ناسزا گفتید! چرا در مقابل این همه جسارت ساکتید؟! چرا وقتى رهبر انقلاب با آن همه شهامت و شجاعت به میدان آمد, شما همراهى و همدلى نکردید؟!
اى انقلابیون دیروز, یادتان هست براى مقاله احمد رشیدى مطلق که در روزنامه اطلاعات چاپ شده و به امام(ره) توهین کرده بود, برآشفتید و با همراهى مردم بساط حکومت شاهى را سرنگون کردید, امروز چرا ساکتید و بر بساط لرزان این افکار پوسیده غرب زدگان و بعضا وابسته و حقوق بگیر سازمان هاى جاسوسى نمى تازید؟!
مى گویند: بى خود مسئله را بزرگ مى کنید, ((الباطل یموت تبرک ذکره)), یک مقاله این همه جنجال ندارد.
برادرم! مگر مقاله احمد رشیدى مطلق یک مقاله نبود؟! بناست بالاى منبر مسجداعظم قم, و مسجدصاحب الزمان و مسجدگوهرشاد به مقدسات توهین کنند تا عکس العمل نشان دهیم؟! تا حالا دیده اید کسى حرمت شکنى و شبهه افکنى را از آشکارترین موضع شروع کند و جنگ را از علنى ترین جبهه و قابل دیدترین نقطه آغاز کند؟
مى گویند: برخى مسئله را جناحى مى کنند و بهره بردارى خطى مى کنند. از این رو ما ساکتیم.
آیا اگر همه جناحهاى سیاسى این جسارت ها را محکوم مى کردند, جلو سوء استفاده جناحى گرفته نمى شد؟! آیا همین ایستادگى برسر ارزش ها به یک وفاق سیاسى ـ اجتماعى در مرز مقدسات منجر نمى شد؟!
مردم مسلمان ایران از هر جناحى که اسلام و انقلاب مردمى را براى خود بخواهد, متنفر است. مردم جناح ها را براى اسلام و انقلاب مى خواهند و الا از بازىهاى سیاسى نفرت دارند.
مى گویند: با خشونت رفتار نکنید. بحث استدلابى کنیم. آن ها بنویسند شما هم جواب بدهید. مناظره بگذارید. مباحثه کنید.
مگر فحش و ناسزا و تمسخر را با استدلال و برهان و حجت پاسخ مى دهند؟! به نوشته هاى فیلسوف نماهایشان بنگرید. با این که ادعاى حرمت گذارى و تمناى ادب دارند, چه بى ادبانه مى نویسند و به مقدسات حمله مى کنند.
پیامبر اسلام(ص) که تمام کفار مکه را امان داد و بخشید, شاعران بدگو و بدزبانى را که او و عقاید او را به تمسخر و هجو گرفته بودند, امان نداد و فرمود: ((آنها را بکشید; اگر چه به رشته هاى پرده کعبه آویزان شده باشند.)) آرى این گروه, تنها کشته شدگان فتح مکه اند.
یکى از آن ها در کنار کعبه در حالى که به پرده کعبه پناهنده شده بود, کشته شد. (1)
فردى به حضرت رسول الله(ص) اهانت کرد و فقهاى دربارى به شلاق زدن او فتوا دادند. امام صادق(ع) بر مىآشوبد و مى گوید: پس فرق بین پیامبر و صحابه اش نیست؟! آنگاه فتوا به اعدام او مى دهد.(2)
دشمن به اصول ارزشى, عقاید و احکام مسلم ما هجوم برده است. بازىهاى سیاسى و قدرت طلبى ها وظیفه را از یادتان نبرد. امام و شهدا در عالم برزخ از این اهانت هاى برخود, نظاره گر ماهستند.
پى نوشت ها:
1 ـ بحارالانوار, ج 21, ص ;131 سیره ابن هشام, ج 4, ص 52.
2 ـ وسائل الشیعه, ج 18, ص 451, باب سب النبى(ص).

تبلیغات