مقایسه اثرات نامتقارن سیاست پولی(حجم نقدینگی) بر تولید بخش صنعت و خدمات در کشورهای منتخب صادرکننده نفت: رهیافت Panel GMM (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
با توجه به اهمیت بخش صنعت و حجم بالای فعالیت های اقتصادی بخش خدمات و نقش مهم سیاست پولی در این دو بخش و همچنین به دلیل اینکه اثرات تکانه های پولی در دوره های رکود با دوره های رونق یکسان نیست؛ لذا هدف اصلی در این پژوهش بررسی و آزمون آثار نامتقارن رشد حجم نقدینگی به عنوان نمانده سیاست پولی بر رشد ارزش افزوده بخش خدمات و صنایع ومعادن در کشورهای منتخب صادرکننده نفت می باشد. برای این منظور از روش گشتاورهای تعمیم یافته (Panel GMM) برای دوره زمانی 2002 تا2020 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که وجود عدم تقارن در تکانه های مثبت و منفی در بخش صنایع ومعادن مورد تأیید قرار نگرفت و تکانه های مثبت و منفی به یک میزان بر رشد ارزش افزوده این بخش اثرگذار هستند و میزان اثرگذاری نیز به مقدار ناچیز می باشد. وجود عدم تقارن در تکانه های مثبت و منفی در بخش خدمات مورد تأیید قرار گرفت و اثرگذاری تکانه منفی بر کاهش رشد ارزش افزوده بخش خدمات بیش از اثرگذاری تکانه مثبت بر افزایش رشد ارزش افزوده بخش خدمات می باشد. در واقع بخش صنایع ومعادن کشورهای منتخب در واکنش به سیاست های نامتقارن ضعیف عمل می کند اما بخش خدمات به دلیل گستردگی آن در این کشورها واکنش بهتری نسبت به تکانه های مثبت و منفی نشان می دهد.A Comparison of the Asymmetric Effects of Monetary Policy on Industries & Service Sector Output in Selected Oil Exporting Countries: A Panel GMM Approach
Considering the most important industry and the high volume of economic activities of the service sector and the role of monetary policy in these two sectors, as well as due to the activity of monetary Shocks in periods of recession and periods of prosperity.The main goal of this research is to examine and test the asymmetric effects of Monetary Policy on the added value created by services, industries, and mines in selected oil exporting countries. For this purpose, the generalized moments method (Panel GMM) has been applied for the time period from 2002 to 2020. The results obtained do not confirm the existence of an asymmetry in positive and negative impulses in the industries and mining sector, whilst the existence of positive and negative impulses was found to have an insignificant effect on the growth of the added value of this sector. On the other hand, the existence of asymmetry in positive and negative impulses in the service sector was confirmed, whilst, the effect of negative impulse on the reduction of the value-added growth of the service sector was found to be greater than the effect of positive impulse in increasing the value-added growth of the service sector. In effect, the industry sector of the countries understudy performs poorly in response to asymmetric policies, but the service sector shows a better response to positive and negative impulses due to its expansion in these countries.