چکیده

شواهد مختلف حاکی از آن است که واکاوی تجربیات کارآفرینان روستایی می تواند منجر به شکل گیری نگرش اساسی، بررسی کاستی ها و چالش های موجود، اصلاح محدودیت های پیشِ رو و توسعه مسیر آینده و در نهایت بهبود بهره وری بنگاه های کوچک شود. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش پدیدار شناسی توصیفی و با هدف شناسایی چالش های توسعه کارآفرینی روستایی و کشاورزی در بخش مرکزی شهرستان جیرفت انجام شد. در این پژوهش از روش کلایزی برای استخراج مضامین و مفاهیم، بهره گرفته شد. جمع آوری داده ها، با استفاده از مشاهده مستقیم و مصاحبه های نیمه ساختارمند صورت پذیرفت. مشارکت کنندگان، شامل کارآفرینان پیشرو در حیطه های کشاورزی و روستایی بخش مرکزی شهرستان جیرفت بودند. نمونه گیری به روش هدفمند از نوع گلوله برفی بود و مصاحبه ها با 10 نفر از مشارکت کنندگان تا دستیابی به اشباع داده ها و آستانه سودمندی اطلاعات قابل دسترس ادامه یافت. یافته های پژوهش نشان دادند چالش های توسعه کارآفرینی کشاورزی در بستر مناطق روستایی در قالب 7 محور "اقتصادی؛ سیاست گذاری و برنامه ریزی؛ پشتیبانی و حمایتی؛ آموزشی و ارتباطی- اطلاع رسانی؛ زیرساختی؛ فرهنگی؛ شخصیتی- روانشناختی" قابل تفکیک است. اقتصاد بسته، برنامه ریزی متمرکز، تحولات بین المللی، بی ثباتی در قیمت نهاده ها و فروش محصولات؛ اخذ مالیات های سنگین از کسب وکارها؛ هزینه های حمل و نقل؛ نبود سرمایه و نقدینگی، نرخ بهره بانکی، بی اعتمادی به سرمایه گذاری در بخش کشاورزی و روستایی اهم این چالش ها بودند. در پایان راهکارهایی عملیاتی برای کنترل و تعدیل چالش ها ارائه گردید.

Phenomenology of Rural Entrepreneurship Development Challenges from the Leading Entrepreneurs’ Viewpoints in Central District of Jiroft County

Various evidence indicates that the analysis of the experiences of rural entrepreneurs can lead to the formation of a fundamental attitude, the examination of the existing shortcomings and challenges, the correction of the limitations ahead, the development of the future path, and ultimately, the improvement of the productivity of small enterprises. Therefore, the current study was conducted using the descriptive phenomenology method and with the aim of identifying the challenges of developing agricultural and rural entrepreneurship in the central district of Jiroft County. In this research, the Colaizzi method is used to extract meanings and concepts. Direct observations and semi-structured interviews were used to collect data. The participants included leading entrepreneurs in the agricultural and rural areas of the central part of Jiroft County. Using purposeful snowball sampling, 10 participants were interviewed until reaching data saturation and the usefulness threshold of available information. Results revealed that the challenges of agricultural entrepreneurship development in rural areas were categorized into seven clusters: economic challenges, policy-making and programming, support, educational and communicative challenges, infrastructural challenges, cultural challenges, and personal-psychological challenges. Among them, the main challenges were a closed economy, centralized planning, international developments, instability in input prices and product sales, levying heavy taxes on businesses, shipping costs, lack of capital and liquidity, bank interest rate, and lack of trust in investment in the agricultural and rural sector. In the end, operational solutions were presented to control and adjust the challenges.

تبلیغات