آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

هفت‏سال سوم
امام صادق (ع) : «... در هفت‏سال سوم مراقب او باش .»
امام صادق (ع) : «. . . در هفت‏سال حلال و حرام قانونى رایاد بگیرد .»
پیامبراکرم (ص) : «. . . و در هفت‏سال سوم وزیر و مشاورشماست .»
نقش مشاوره در خانواده
اعضاى خانواده از طریق مشاوره و تبادل نظر مى‏توانند همدیگررا بشناسند و از ویژگیهاى روانى ، فکرى ، عاطفى و . . . یکدیگرمطلع شوند . امام جواد (ع) مى‏فرماید : «الانسان مخبوء تحت‏لسانه .»
آدمى در زیر زبان خود پنهان است .
آنگاه که سخن بگوید ، مکنونات و اسرار نهفته‏اش آشکار مى‏گردد. خانواده مهم‏ترین عامل موثر در رشد و پرورش فرزندان است و ازمهمترین عوامل در تامین سلامت و پرورش عقل و اندیشه و بهداشت‏روانى فرزندان روابط صحیح و متعادل والدین با آنهاست و ازشاخص‏ترین و نافذترین برنامه‏هاى تربیتى و از بهترین شیوه‏هاى‏ارتباط با فرزندان ، مشورت و مشاوره با آنان است . والدین بایدبا فرزندان سخن بگویند ، سخن آنان را بشنوند و با آنان مشاوره‏کنند و باید امر مشاوره از سوى والدین شروع شود و با این کارالگوى مشاوره را عملا به فرزندان یاد دهند . زمانى که والدین بافرزندان خود به مشورت مى‏نشینند ، باید نشان دهند که تمایل‏دارند با دقت‏سخن فرزندان را گوش دهند و این به نوبه خود نشان‏مى‏دهد که نظر والدین فرزندان خود را با ارزش مى‏دانند و به سخن‏و نظر او احترام مى‏گذارند . بدیهى است وقتى فرزند این گونه‏رفتار را مشاهده مى‏نماید ، اعتماد به نفس پیدا مى‏کند و داراى‏اراده قوى خواهد شد .
فرزندان در مراحل گوناگون کودکى ، نوجوانى ، و جوانى داراى‏مشکلات فراوانى هستند که باید با تدبیر و آگاهى و تبادل نظر ومشاوره بر طرف شوند . امور مربوط به تعلیم و تربیت ، مسائل‏مربوط به معاشرت و روابط اجتماعى ، امور مربوط به رشد جنسى ،بلوغ ، مسائل شرعى و . . . امورى هستند که نیاز به آگاهى وشناخت دارند و باید با تدبیر و رایزنى صحیح به درستى حل شوند ودر صورتى که والدین با فرزندان خود الفت و رفاقت نداشته باشند، فرزندان اسرار ناگفته‏خود را به دوستان خود و چه بسا دوستان‏ناباب خواهند گفت و از طریق نادرست مشکلات خود را حل خواهند کرد.
وظیفه والدین این است که باب گفتگو را در خانواده مفتوح نگه‏دارند و پدر ، مسائل ویژه مربوط به فرزند پسر خود را به طریق‏حساب شده بیان کند و مادر مسائل ویژه دختر خود را مدبرانه به‏او تفهیم نماید و از این طریق خانه و خانواده را محل آسایش وآرامش قرار دهد و این جاست که معناى سخن عمیق امیرالمومنین (ع) روشن مى‏شود که مى‏فرماید :
«لامظاهره اوثق من المشاوره‏»
پشتیبانى بهتر از مشاوره نیست .
خانه و خانواده اولین مهد و مدرسه‏اى است که کودک در آن پرورش‏پیدا مى‏کند و مایه شخصیت وى در این مهد ریخته مى‏شود و چون‏الگوى رفتارى کودک والدین او هستند ، اینان باید تلاش کنند بامشاوره ، تبادل نظر و رایزنى ، جو تفاهم ، همدلى و اعتماد به‏نفس را در خانواده گسترش داده و از این طریق عقل و اندیشه واراده فرزندان را پرورش دهند و در برابر سرزنش‏ها و پشیمانى‏ها ،دژى مستحکم از مشاوره و تبادل نظر و تفاهم ایجاد کنند ، پیامبراسلام (ص) چه بسیار زیبا مى‏فرماید :
«مشاوره دژ مستحکم در برابر پشیمانى است و در برابر سرزنش‏امان دهنده است .»
مشورت پویشى است که به انسان کمک مى‏کند تا با استفاده ازآراء ، اندیشه‏ها و دیدگاه‏هاى مختلف توانایى‏ها و استعدادهاى خودو دیگران را بشناسد و با موقعیت‏ها و امکانات فردى و اجتماعى ونیز با محدودیت‏ها ، کاستى‏ها و نارسائى‏ها آشنا گردد .
شور و مشورت در لغت‏به دو معنا به کار مى‏رود : الف‏ک اظهار و ابداء شیى‏ء . ب ک اخذ و استخراج شیى‏ء و در اصطلاح به معناى استخراج راى دیگران از طریق تبادل‏افکار و اندیشه‏هاست .
احترام گذاشتن به کودکان یعنى شناخت‏حق آنان در برآورده شدن‏نیازهاى اولیه‏شان ; احترام به کودکان به معناى در نظر گرفتن‏آنها به عنوان افرادى با شخصیت و ظرفیت‏خاص خودشان است .براى نشان دادن احترام به کودکان در مراحل مختلف رشد ، خیلى‏ساده مى‏توان تنها به سخنان آنها گوش داد . اوقاتى را که باکودکانمان مى‏گذرانیم زیربناى تمام اهدافى است که به عنوان پدرو مادر مایلیم بدانها دست‏یابیم . وقتى در انجام کارها با آنهامشارکت مى‏کنیم ، با زبان بى‏زبانى به آنها مى‏فهمانیم که برایشان‏آن قدر ارزش قائلیم که وقتمان را در اختیار آنها قرار مى‏دهیم‏هرچند که کارهاى بسیار دیگرى هست که باید به آنها بپردازیم .یا بهتر بگوییم ترجیح مى‏دهیم به آنها بپردازیم .
بلوغ
بلوغ را مى‏توان یکى از مهمترین دوره‏هاى زندگى دانست که ازنظر فیزیولوژیکى ، فیزیکى و روانى تحولات بسیار عمیقى در فردایجاد مى‏کند و باعث مى‏شود که نظم جسمانى و روانى نوجوان به هم‏بخورد . نوجوان در این دوره از نظر جسمانى در حال رشد ، ازلحاظ عاطفى نارس ، از نظر تجربه محدود و از لحاظ فرهنگ اجتماعى‏بسیار شکننده و تحت تاثیر است . بلوغ یک دوران بى‏سروسامانى وبه عبارت دیگر هنگامه‏اى از زندگى است که شخص غالبا دستخوش‏کشمکش‏هاى گوناگون است .
عدم آشنائى و توجه به تغییرات روانى در این دوره ممکن است ،منجر به بروز مناقشات خانوادگى و اجتماعى شده و منشا بسیارى‏از انحرافات اخلاقى ، پناه بردن به اعتیاد ، دزدى و انواع‏تبه‏کارى در نوجوانان گردد .
والدین اکثرا امیال و آرزوهاى نوجوانان را در مقام یک شخصیت‏مستقل درک نمى‏کنند و با وجودى که ظاهرا از رشد کودک خودخوشحالند ، در باطن میل ندارند که تسلط خود را بر فرزندان ازدست‏بدهند . پدران و مادران تصور مى‏کنند که معاشرین فرزندان‏آنها از نظر رفتار و اخلاق منحرف بوده و شایسته همسازى وهمزیستى نیستند . این اختلاف سلیقه‏ها موجب مشاجرات بین پدر ومادر از یک طرف و فرزندان از طرف دیگر شده و سوء تفاهمات موجود، مشکلات عدیده رفتارى ، اجتماعى ، روانى و یا ناتوانیهاى‏جسمانى براى نوجوان به بار مى‏آورد . باید قبول کرد که نوجوانان‏در عصرى غیر از عصر والدین زندگى مى‏کنند و این والدین هستند که‏باید در عصر فرزند خود زندگى کنند ، نه اینکه نوجوان را وادارسازند در عصر آنها زندگى کند .
سرعت رشد یک پسر بالغ یا دختر بالغ پدیده قابل توجهى است ،رشد و تکامل عقلى ، عاطفى و روانى معمولا با رشد جسمى همگام وهماهنگ پیشرفت نمى‏کند ، در نتیجه این ناهماهنگى ، اختلافات‏جدیدى بروز مى‏کند که سطح توقعات خانواده را از فرزندان وبالعکس ، غیر قابل قبول جلوه‏گر مى‏سازد .
از زمان بلوغ ، تمایلات جنسى رفتار نوجوانان را تحت تاثیرقرار مى‏دهد و لذا آشنایى به آن لازم به نظر مى‏رسد ، اگر چه‏نوجوانان در این دوره با مشکلات عدیده‏اى روبه رو هستند ،خوشبختانه اکثرا موفق به حل آنها مى‏شوند . راهنمایى جنسى بایدبا توجه به سن و رشد و قواى عقلانى فرد طرح ریزى شود و پدر ومادر نیز بایستى در این راهنمائى شرکت کنند . مسلما اقدام به‏روشهاى انضباطى شدید در این مورد ، درست نیست و در اکثر مواردنتیجه معکوس خواهد داد ، بهترین روش این است که در مقابل‏سوالاتى که کودکان در مورد مسائل جنسى مى‏نمایند ، پاسخهاى مناسب‏و سنجیده از طرف پدر و مادر ارائه گردد ، به نحوى که قابل درک‏براى کودکان باشد .
کودکان باید قبل از رسیدن به سن بلوغ به وسیله پدر ، مادر ،آموزگار و مشاورین خانوادگى آمادگى کامل نسبت‏به تحمل تحولاتى‏که در نتیجه بلوغ رخ مى‏دهد داشته باشند ، عدم آشنایى به مسائل‏دوران بلوغ خود ممکن است پایه‏گذار مسائل ، مشکلات روانى واختلالات رفتارى بخصوص در زمینه فعالیتهاى جنسى بشود .
بهداشت روانى در مورد آموزش مسائل جنسى بر دو نکته تکیه‏مى‏کند :
1ک تغییرات و تحولات فیزیکى و فیزیولوژیکى دوران بلوغ .
2ک تغییرات و تحولات سایکوبیولوژیک .
آموزش دراین دو زمینه بایستى هماهنگى داشته و به موازات‏یکدیگر پیش برود و یا به عبارت دیگر در آموزش مسائل جنسى به‏جنبه‏هاى جسمانى و فیزیولوژیک بلوغ از یک طرف و جنبه‏هاى روانى وعاطفى آن از طرف دیگر ، توجه لازم و کافى بشود .
نوجوانى دوره‏اى است که در آن شکل ظاهرى بدن و مخصوصا چهره‏خیلى اهمیت پیدا مى‏کند و عزت نفس را تحت تاثیر قرار مى‏دهد .احساس محبوبیت‏یا عدم محبوبیت ، احساس پذیرفته شدن از طرف‏دوستان و همتایان ، در طول این دوره شکل مى‏گیرد . مشغولیت ذهنى‏بسیارى از نوجوانان این است که در باره وضع ظاهرى خود بیندیشندو روزى چند ساعت در جلوآینه بایستند و هر لحظه لباس عوض کنند ،نبابراین والدین باید در این دوره حساس باشند و مساله راحادتر نکنند ، بدین صورت که وضع ظاهرى نوجوان را چه زشت و چه‏زیبا موضوع روز نکنند و مساله نیافرینند .
والدین در این دوره از زندگى سعى کنند ، کمتر دستور بدهند ،کمتر نظر خود را تحمیل کنند و بیش از پیش راهبردهائى ارائه‏دهند که بتوانند قدرت خود را با نوجوانان تقسیم کنند . در این‏صورت بحرانهاى نوجوانى کمتر مشاهده خواهد شد .
دوست داشتن نوجوان در این برهه به این معنى است که شنونده‏خوبى باشیم ، از آنجائى که نوجوانان خود در تلاش براى سازش باغریزه جنسى رو به تکاملشان ، فشار تکالیف مدرسه و دلواپسى ازآینده خود هستند ، آن قدر که به کسى نیاز دارند که واقعا به‏صحبت آنها گوش دهد ، به پند و اندرز دیگران نیاز ندارند .

تبلیغات