طب و تربیت (5)
آرشیو
چکیده
متن
هفتسال دوم
على(ع) فرمود: ... در هفتسال دوم، فرزند خدمتگزار وفرمانبردار شماست.
امام صادق(ع) نیز مىفرماید: ... هفتسال خواندن و نوشتنبیاموزد...
همچنین مىفرماید: ... در هفتسال دوم به تادیب او بپرداز...
این روایتها نشان مىدهد که باید هفتسال دوم را به تادیبفرزند اختصاص داد.
هرکه در خردىاش ادب نکنند در بزرگى ادب از او برخاست
چوب تر را چنان که خواهى پیچ نشود خشک جز به آتش راست
این نظریه مىگوید: کودک داراى سجایا و صفاتى است که قابل رشداست و زمانى رشد مىکند که محیطى مناسب فراهم شود. غزالىمىگوید: کودک داراى هیچ نقشى نیست و مىتواند هرگونه نقشىبپذیرد.
بنابراین اگر کودک را از هنگام خردسالى به صفات و رفتارهاىخوب عادت دهند، به همان صفات پرورش مىیابد و بدانها خومىگیرد. اما اگر کودک را به حال خود واگذارند، اخلاق بد وعادات ناپسند در وى ملکه مىشود و از میان بردن آن دشوار است.
خصوصیات کودک در سن هفت تا چهارده سالگى
1- اعتماد به نفس دارد ومىخواهد هرکار را تجربه کند.
2- براى یادگیرى، منظم خواندن، نوشتن و حساب کردن آمادگىدارد و مىتواند آنها را در امور روزانهاش به کار برد.
3- مىخواهد مسئولیتى به عهده گیرد و با بهتر انجام دادن آنمورد تمجید واقع شود.
4- به ستایش بزرگسالان نیاز دارد.
معمولا بچهها در سن هفتیا هشتسالگى زودتر وآسانتر خواندن ونوشتن مىآموزند و به تدریج مفاهیم ریاضى را فرا مىگیرند.
با توجه به خصوصیات کودک در این برهه، روایات مساله تادیب وتنظیم رفتار را مطرح کردهاند. در این موقعیت، پدر و مادرباید:
الف - مسئولیتهایى که کودک مىتواند بپذیرد، به وى یاد آورىکنند.
ب - از حقیر شمردن کودک خوددارى کنند.
ج - فرصت استقلال و انجام دادن مسئولیتبه کودک دهند و از تحتفشار قرار دادنش بپرهیزند.
روشهاى تربیتى: تربیتبه وسیله سرمشق
عملىترین وسیله تربیت، استفاده از یک نمونه عملى و سرمشق زندهاست. بدین جهت، خداوند محمد(ص) را سرمشق جهانیان قرار داد.
(لقد کان لکم فىرسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجوا اللهوالیوم الاخر و ذکرالله کثیرا) به طور یقین، زندگى رسول خدابراى شما و آنان که به خدا و روز قیامت امیدوارند و خدا رابسیار یاد مىکنند، سرمشقى نیک مىباشد.
رسول خدا(ص) بزرگترین سرمشق بشریت است که با رفتار خود مردمرا تربیت مىکرد. در هر خانواده، پدر و مادر باید نمونهاى ازتعلیمات اسلامى باشند. کودکى که مىبیند پدر و مادرش دروغمىگویند، ممکن نیست راستى بیاموزد. فرزندى که پدر خود را نسبتبه خود سنگدل و سختگیر ببیند، نمىتواند مهربانى و همکارى بادیگران را بیاموزد. خانواده تربیت کنندهاى است که نخستینبذرهاى تربیت را در جان طفل مىکارد و رفتار و طرز تفکر او رامىسازد.
تربیت کردن با پند و اندرز
(هذا بیان للناس و هدى و موعظه للمتقین) این بیانى براى مردمو هدایت و پندى براى پرهیزکاران است.
اگر سرمشق شایسته و درستى وجود داشته باشد، موعظه در نفس اثرمىگذارد.
ممکن است نه پدر کودک دزدى کند نه مادرش; ولى طفل با انگیزهکودکانه به دزدى روى آورد. امکان دارد والدین طفل دروغنگویند; ولى کودک براى تکمیل کمبودهایى که در خود یا خانه یاپدر و مادرش احساس مىکند، به دروغ گفتن گراید.
در این موقعیت، اندرز سودمند مىنماید. البته اندرز باید بسیارآرام و لطیف باشد تا طفل به راه صواب و خوى نیک برگردد.
پس محبت نخستین گام تربیت است.
پس از محبت و سرمشق قرار گرفتن خانواده، نوبتبه اندرز مىرسدو اگر هیچ کد کار گر نیفتاد، ناگزیر باید به اندکى شدت عملروى آورد.
البته تنبیه ضرورى نیست; ولى گاه براى گروهى سودمند واقعمىشود. تربیت همراه با مهربانى بسیار ممکن است اطفال را بهدرستى و پاکى و راستى برساند; اما اگر مهربانى و عطوفت از حدبگذرد، زیانى جبران ناپذیر به شخصیت طفل وارد مىآورد.
تربیتبا داستانسرایى
(و اضرب لهم مثلا رجلین جعلنا لاحدهما جنتین من عناب و حففناهمابنخل و جعلنا بینهما زرعا) براى آنها مثل آن دو مرد را بیانکن که به یکى از آنها دو باغ انگور دادیم و اطراف آن را بادرختان خرما پوشاندیم و میان دو باغ را کشتزار قرار دادیم.
اسلام تاثیر افسونگر داستان بر دلها را مىشناسد و آن را بهعنوان وسیله تربیتبه استخدام در مىآورد. قرآن داستان را براىهمه انواع تربیت مورد استفاده قرار داده و در این مسیر از همهنوع تعبیرات هنرى و خصوصیات داستانگویى بهره گرفته است.
تربیتبا عادت دادن
اسلام عادت را وسیله تربیت مىداند و هرچیز خوب و خیر را بهعادت تبدیل مىکند. تکرار عمل، یکى از روشهاى موثر قرآنى است.
از راه تکرار و ایجاد عادت مطلوب مىتوان اخلاق بد را از میانبرد و خویهاى پسندیده را جانشین آن ساخت.
على(ع) فرمود: ... در هفتسال دوم، فرزند خدمتگزار وفرمانبردار شماست.
امام صادق(ع) نیز مىفرماید: ... هفتسال خواندن و نوشتنبیاموزد...
همچنین مىفرماید: ... در هفتسال دوم به تادیب او بپرداز...
این روایتها نشان مىدهد که باید هفتسال دوم را به تادیبفرزند اختصاص داد.
هرکه در خردىاش ادب نکنند در بزرگى ادب از او برخاست
چوب تر را چنان که خواهى پیچ نشود خشک جز به آتش راست
این نظریه مىگوید: کودک داراى سجایا و صفاتى است که قابل رشداست و زمانى رشد مىکند که محیطى مناسب فراهم شود. غزالىمىگوید: کودک داراى هیچ نقشى نیست و مىتواند هرگونه نقشىبپذیرد.
بنابراین اگر کودک را از هنگام خردسالى به صفات و رفتارهاىخوب عادت دهند، به همان صفات پرورش مىیابد و بدانها خومىگیرد. اما اگر کودک را به حال خود واگذارند، اخلاق بد وعادات ناپسند در وى ملکه مىشود و از میان بردن آن دشوار است.
خصوصیات کودک در سن هفت تا چهارده سالگى
1- اعتماد به نفس دارد ومىخواهد هرکار را تجربه کند.
2- براى یادگیرى، منظم خواندن، نوشتن و حساب کردن آمادگىدارد و مىتواند آنها را در امور روزانهاش به کار برد.
3- مىخواهد مسئولیتى به عهده گیرد و با بهتر انجام دادن آنمورد تمجید واقع شود.
4- به ستایش بزرگسالان نیاز دارد.
معمولا بچهها در سن هفتیا هشتسالگى زودتر وآسانتر خواندن ونوشتن مىآموزند و به تدریج مفاهیم ریاضى را فرا مىگیرند.
با توجه به خصوصیات کودک در این برهه، روایات مساله تادیب وتنظیم رفتار را مطرح کردهاند. در این موقعیت، پدر و مادرباید:
الف - مسئولیتهایى که کودک مىتواند بپذیرد، به وى یاد آورىکنند.
ب - از حقیر شمردن کودک خوددارى کنند.
ج - فرصت استقلال و انجام دادن مسئولیتبه کودک دهند و از تحتفشار قرار دادنش بپرهیزند.
روشهاى تربیتى: تربیتبه وسیله سرمشق
عملىترین وسیله تربیت، استفاده از یک نمونه عملى و سرمشق زندهاست. بدین جهت، خداوند محمد(ص) را سرمشق جهانیان قرار داد.
(لقد کان لکم فىرسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجوا اللهوالیوم الاخر و ذکرالله کثیرا) به طور یقین، زندگى رسول خدابراى شما و آنان که به خدا و روز قیامت امیدوارند و خدا رابسیار یاد مىکنند، سرمشقى نیک مىباشد.
رسول خدا(ص) بزرگترین سرمشق بشریت است که با رفتار خود مردمرا تربیت مىکرد. در هر خانواده، پدر و مادر باید نمونهاى ازتعلیمات اسلامى باشند. کودکى که مىبیند پدر و مادرش دروغمىگویند، ممکن نیست راستى بیاموزد. فرزندى که پدر خود را نسبتبه خود سنگدل و سختگیر ببیند، نمىتواند مهربانى و همکارى بادیگران را بیاموزد. خانواده تربیت کنندهاى است که نخستینبذرهاى تربیت را در جان طفل مىکارد و رفتار و طرز تفکر او رامىسازد.
تربیت کردن با پند و اندرز
(هذا بیان للناس و هدى و موعظه للمتقین) این بیانى براى مردمو هدایت و پندى براى پرهیزکاران است.
اگر سرمشق شایسته و درستى وجود داشته باشد، موعظه در نفس اثرمىگذارد.
ممکن است نه پدر کودک دزدى کند نه مادرش; ولى طفل با انگیزهکودکانه به دزدى روى آورد. امکان دارد والدین طفل دروغنگویند; ولى کودک براى تکمیل کمبودهایى که در خود یا خانه یاپدر و مادرش احساس مىکند، به دروغ گفتن گراید.
در این موقعیت، اندرز سودمند مىنماید. البته اندرز باید بسیارآرام و لطیف باشد تا طفل به راه صواب و خوى نیک برگردد.
پس محبت نخستین گام تربیت است.
پس از محبت و سرمشق قرار گرفتن خانواده، نوبتبه اندرز مىرسدو اگر هیچ کد کار گر نیفتاد، ناگزیر باید به اندکى شدت عملروى آورد.
البته تنبیه ضرورى نیست; ولى گاه براى گروهى سودمند واقعمىشود. تربیت همراه با مهربانى بسیار ممکن است اطفال را بهدرستى و پاکى و راستى برساند; اما اگر مهربانى و عطوفت از حدبگذرد، زیانى جبران ناپذیر به شخصیت طفل وارد مىآورد.
تربیتبا داستانسرایى
(و اضرب لهم مثلا رجلین جعلنا لاحدهما جنتین من عناب و حففناهمابنخل و جعلنا بینهما زرعا) براى آنها مثل آن دو مرد را بیانکن که به یکى از آنها دو باغ انگور دادیم و اطراف آن را بادرختان خرما پوشاندیم و میان دو باغ را کشتزار قرار دادیم.
اسلام تاثیر افسونگر داستان بر دلها را مىشناسد و آن را بهعنوان وسیله تربیتبه استخدام در مىآورد. قرآن داستان را براىهمه انواع تربیت مورد استفاده قرار داده و در این مسیر از همهنوع تعبیرات هنرى و خصوصیات داستانگویى بهره گرفته است.
تربیتبا عادت دادن
اسلام عادت را وسیله تربیت مىداند و هرچیز خوب و خیر را بهعادت تبدیل مىکند. تکرار عمل، یکى از روشهاى موثر قرآنى است.
از راه تکرار و ایجاد عادت مطلوب مىتوان اخلاق بد را از میانبرد و خویهاى پسندیده را جانشین آن ساخت.