آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

هفت‏سال دوم
على(ع) فرمود: ... در هفت‏سال دوم، فرزند خدمتگزار وفرمانبردار شماست.
امام صادق(ع) نیز مى‏فرماید: ... هفت‏سال خواندن و نوشتن‏بیاموزد...
همچنین مى‏فرماید: ... در هفت‏سال دوم به تادیب او بپرداز...
این روایت‏ها نشان مى‏دهد که باید هفت‏سال دوم را به تادیب‏فرزند اختصاص داد.
هرکه در خردى‏اش ادب نکنند در بزرگى ادب از او برخاست
چوب تر را چنان که خواهى پیچ نشود خشک جز به آتش راست
این نظریه مى‏گوید: کودک داراى سجایا و صفاتى است که قابل رشداست و زمانى رشد مى‏کند که محیطى مناسب فراهم شود. غزالى‏مى‏گوید: کودک داراى هیچ نقشى نیست و مى‏تواند هرگونه نقشى‏بپذیرد.
بنابراین اگر کودک را از هنگام خردسالى به صفات و رفتارهاى‏خوب عادت دهند، به همان صفات پرورش مى‏یابد و بدانها خومى‏گیرد. اما اگر کودک را به حال خود واگذارند، اخلاق بد وعادات ناپسند در وى ملکه مى‏شود و از میان بردن آن دشوار است.
خصوصیات کودک در سن هفت تا چهارده سالگى
1- اعتماد به نفس دارد ومى‏خواهد هرکار را تجربه کند.
2- براى یادگیرى، منظم خواندن، نوشتن و حساب کردن آمادگى‏دارد و مى‏تواند آنها را در امور روزانه‏اش به کار برد.
3- مى‏خواهد مسئولیتى به عهده گیرد و با بهتر انجام دادن آن‏مورد تمجید واقع شود.
4- به ستایش بزرگسالان نیاز دارد.
معمولا بچه‏ها در سن هفت‏یا هشت‏سالگى زودتر وآسانتر خواندن ونوشتن مى‏آموزند و به تدریج مفاهیم ریاضى را فرا مى‏گیرند.
با توجه به خصوصیات کودک در این برهه، روایات مساله تادیب وتنظیم رفتار را مطرح کرده‏اند. در این موقعیت، پدر و مادرباید:
الف - مسئولیت‏هایى که کودک مى‏تواند بپذیرد، به وى یاد آورى‏کنند.
ب - از حقیر شمردن کودک خوددارى کنند.
ج - فرصت استقلال و انجام دادن مسئولیت‏به کودک دهند و از تحت‏فشار قرار دادنش بپرهیزند.
روشهاى تربیتى: تربیت‏به وسیله سرمشق
عملى‏ترین وسیله تربیت، استفاده از یک نمونه عملى و سرمشق زنده‏است. بدین جهت، خداوند محمد(ص) را سرمشق جهانیان قرار داد.
(لقد کان لکم فى‏رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجوا الله‏والیوم الاخر و ذکرالله کثیرا) به طور یقین، زندگى رسول خدابراى شما و آنان که به خدا و روز قیامت امیدوارند و خدا رابسیار یاد مى‏کنند، سرمشقى نیک مى‏باشد.
رسول خدا(ص) بزرگترین سرمشق بشریت است که با رفتار خود مردم‏را تربیت مى‏کرد. در هر خانواده، پدر و مادر باید نمونه‏اى ازتعلیمات اسلامى باشند. کودکى که مى‏بیند پدر و مادرش دروغ‏مى‏گویند، ممکن نیست راستى بیاموزد. فرزندى که پدر خود را نسبت‏به خود سنگدل و سختگیر ببیند، نمى‏تواند مهربانى و همکارى بادیگران را بیاموزد. خانواده تربیت کننده‏اى است که نخستین‏بذرهاى تربیت را در جان طفل مى‏کارد و رفتار و طرز تفکر او رامى‏سازد.
تربیت کردن با پند و اندرز
(هذا بیان للناس و هدى و موعظه للمتقین) این بیانى براى مردم‏و هدایت و پندى براى پرهیزکاران است.
اگر سرمشق شایسته و درستى وجود داشته باشد، موعظه در نفس اثرمى‏گذارد.
ممکن است نه پدر کودک دزدى کند نه مادرش; ولى طفل با انگیزه‏کودکانه به دزدى روى آورد. امکان دارد والدین طفل دروغ‏نگویند; ولى کودک براى تکمیل کمبودهایى که در خود یا خانه یاپدر و مادرش احساس مى‏کند، به دروغ گفتن گراید.
در این موقعیت، اندرز سودمند مى‏نماید. البته اندرز باید بسیارآرام و لطیف باشد تا طفل به راه صواب و خوى نیک برگردد.
پس محبت نخستین گام تربیت است.
پس از محبت و سرمشق قرار گرفتن خانواده، نوبت‏به اندرز مى‏رسدو اگر هیچ کد کار گر نیفتاد، ناگزیر باید به اندکى شدت عمل‏روى آورد.
البته تنبیه ضرورى نیست; ولى گاه براى گروهى سودمند واقع‏مى‏شود. تربیت همراه با مهربانى بسیار ممکن است اطفال را به‏درستى و پاکى و راستى برساند; اما اگر مهربانى و عطوفت از حدبگذرد، زیانى جبران ناپذیر به شخصیت طفل وارد مى‏آورد.
تربیت‏با داستان‏سرایى
(و اضرب لهم مثلا رجلین جعلنا لاحدهما جنتین من عناب و حففناهمابنخل و جعلنا بینهما زرعا) براى آنها مثل آن دو مرد را بیان‏کن که به یکى از آنها دو باغ انگور دادیم و اطراف آن را بادرختان خرما پوشاندیم و میان دو باغ را کشتزار قرار دادیم.
اسلام تاثیر افسونگر داستان بر دلها را مى‏شناسد و آن را به‏عنوان وسیله تربیت‏به استخدام در مى‏آورد. قرآن داستان را براى‏همه انواع تربیت مورد استفاده قرار داده و در این مسیر از همه‏نوع تعبیرات هنرى و خصوصیات داستان‏گویى بهره گرفته است.
تربیت‏با عادت دادن
اسلام عادت را وسیله تربیت مى‏داند و هرچیز خوب و خیر را به‏عادت تبدیل مى‏کند. تکرار عمل، یکى از روشهاى موثر قرآنى است.
از راه تکرار و ایجاد عادت مطلوب مى‏توان اخلاق بد را از میان‏برد و خویهاى پسندیده را جانشین آن ساخت.

تبلیغات