با امام باقر(ع) در سایه قرآن
منبع:
فرهنگ کوثر 1378 شماره 31
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی امامان معصوم
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
آرشیو
چکیده
متن
بدون شک سخنان معصومان و ائمه اطهارعلیهم السلام هماره روشنگرمعناى آیات نورانى قرآن کریم بوده است. در این سلسله مقالاتبرآنیم با مشعل فروزان بیانات حضرت امام باقرالعلوم(ع) آسمانمعرفت را بشکافیم و چندگام به حقیقت نزدیک شویم.
زنگار دلها
قرآن درباره مجرمان و گناهکاران جسور که به بهانههاى واهى ازاجابت دعوت الهى سرباز مىزنند، مىفرماید:
(کلا بل ران على قلوبهم ما کانوا یکسبون) چنین نیست که آنهاگمان مىکنند، بلکه کارهایشان همچون زنگارى بر دلهایشان نشستهاست. (و از درک حقیقت محروم گشتهاند. ) امام باقر(ع) در بارهاین آیه مىفرماید:
هیچ بنده مومنى نیست مگر آنکه در قلبش یک نقطه سفید (ونورانى) وجود دارد، پس آنگاه که از وى گناهى سرزند، در میانآن نقطه سفید، نقطه سیاهى ایجاد مىگردد. پس اگر توبه کند، آنسیاهى رختبر مىبندد; و اگر در گناهان غوطهور گردد، بر سیاهىافزوده مىشود تا آنکه تمام سفیدى را مىپوشاند. وقتى سفیدىپوشانده شد، دارنده چنین دلى دیگر هرگز روى سعادت را نخواهددید و این است معناى سخن خداوند که مىفرماید: (کلا بل ران علىقلوبهم ما کانوا یکسبون)
فروش دین به دنیا
در مورد متعددى از قرآن به آیاتى برمىخوریم که یهود را بهپیروى از قرآن فرا مىخواند، در یکى از این آیات مىخوانیم:
«به آنچه نازل کردهام (قرآن) ایمان آورید که تایید و تصدیقکننده کتابى است که شما با آن سروکار دارید (توارت) و نخستینکافر به آن نباشید و آیات مرا به بهاى ناچیزى نفروشید و تنهادر برابر من تقوا پیشه سازید.» امام باقر(ع) در مورد شاننزول آیه فوق مىفرماید: براى حیىبن اخطب و کعب بن اشرف وگروهى دیگر از عالمان یهود، هر ساله مجلس میهمانى بسیار مجللىاز طرف یهودیان ترتیب داده مىشد. این افراد راضى بنودند، باتصدیق و تایید قرآن، آن منافع را از دستبدهند. به همین جهتتورات را تحریف کرده، آیاتى از آن را، که در زمینه اوصافپیامبر اسلام (ص) بود، به بهاى ناچیز (مجالس و یا پولهایى کهبه جیب آنها سرازیر مىشد.) فروختند.
درس عبرت از انسانهاى مسخ شده
همان طور که مىدانیم روحیه سرکشى و نافرمانى از دستوراهاىالهى و علاقه شدید به مال دنیا از ویژگیهاى یهود بوده، آیاتىاز قرآن بدانها اشاره کرده است، ماهیگیرى در شنبه یکى ازمظاهر این علاقه است: خداوند به یهود فرمان داده بود روز«شنبه» را تعطیل کنند; اما گروهى از آنها که کنار دریامىزیستند و مشمول حکم الهى بودند، دلشان نمىآمد آن روز ازماهیهاى فراوان و چشمگیر بگذرند. اتفاقا روزهاى شنبه ماهیهاىبیشترى مىآمد. آنها با ترفند و حیلهگرى روز شنبه نیز ماهیگیرىمىکردند تا آنکه عذاب خدا آنها را فرا گرفت. در همین زمینه درقرآن چنین مىخوانیم: قطعا حال کسانى (یهودیانى) که در روزشنبه نافرمانى کردند، دانستید. (و نیز به عذاب ما آگاه شدیدکه) به آنها گفتیم: همچون بوزینگان طرد شده در آیید و آنهاچنین شدند.
در آیه بعد از آن مىفرماید: ما این جریان را مجازات و درسعبرتى براى پیش روى آن واقعه (مابین یدیها) و پشت آن(ماخلفها) قرار دادیم.
امام باقر(ع) در توضیح مابین یدیها و ماخلفها مىفرماید:
(مقصود از «مابین یدیها»، نسل آن زمان و مراد از«ماخلفها» ما مسلمانان هستیم. یعنى این درس عبرت مخصوصبنىاسرائیل نبود و همه انسانها را شامل مىشود.» در مرحله عملروشن مىشود هر فرد چه کاره است و تنها ادعاى ایمان کافى نیست.
آیا مىتوان باور کرد: کسى ایمان به خدا داشته باشد اما بادشمنان خدا دست دوستى دهد و آنها را محرم اسرار خویش سازد؟ درقرآن مىخوانیم: آیا گمان کردهاید به خود واگذار مىشوید وخداوند کسانى را که جهاد کرده و غیر از خدا و فرستاده او ومومنان محرم اسرارى نگرفتهاند، معلوم نمىدارد؟ و خداوندبدانچه انجام مىدهید آگاه است. امام باقر(ع) در باره آیه فوقفرمود:
جز خدا محرم اسرارى نگیرید که در این صورت مومن نخواهید بود.
همانا هر سبب و نسب (قرابت) و محرم اسرار گرفتن و بدعت وشبههاى بریده خواهد شد مگر آن چیزى که قرآن آن را اثبات کردهاست. (تقوا)
گمان مىنمایید آیا شما بگردید بىآزمایش رها؟ نکرده خدا تا به امروز فاش مقام شما را به سعى و تلاش کدامینتان هست مومن درست که از غیر یزدان خود دستشست نگیرد دگر دوست غیر از خدا بجز مومنان و بجز مصطفى به هرکارتان هستیزدان خبیر بود آگه از رازهاى ضمیر نور نبوت و ولایت
در قرآن مىخوانیم: او خدایى است که خورشید را مایه روشنایى وماه را نوربخش قرار داد; هوالذى جعل الشمس ضیاء والقمر نورا.
امام باقر(ع) در باره آیه فوق چنین مىفرماید:
خداوند زمین را به نور محمد(ص) روشن ساخت، همانگونه که با نورخورشید آن را روشن گرداند. به همین جهت، محمد(ص) را به خورشیدو وصىاش على(ع) را به ماه تشبیه کرده است.
رهبرى، خار چشم دشمن
حمله به رهبرى امت اسلامى یکى از ترفندها و نقشههاى اصلىدشمنان دین است که از همان صدر اسلام در صدر توطئههاى آنهاقرار داشته است. در همین زمینه در قرآن مىخوانیم:
«منافقان از آن بیم دارند که آیهاى علیه آنها نازل شود و بهآنها از اسرار درونشان خبر دهد.» (اى پیامبر به آنها) بگو:
استهزا و تمسخر کنید، خداوند آنچه را از آن بیم دارید آشکارمىسازد.
و اگز از آنها بپرسى، (در توجیه کارشان) مىگویند: ما شوخىمىکردیم و بازى. بگو: آیا خدا و آیات او و پیامبرش را مسخرهمىکنید؟
بگو: عذرخواهى دیگر سودى ندارید. شما پس از ایمان آوردن کافرشدید، اگر گروهى از شما را (به خاطر توبه) ببخشیم، گروه دیگرىرا عذاب خواهیم کرد، زیرا آنها مجرمند.
امام باقر(ع) در شان نزول آیات فوق مىفرماید:
گروهى از منافقان در جلسهاى سرى براى کشتن پیامبر اسلام(ص)
نقشه کشیدند که پس از برگشتن از جنگ تبوک در یکى از گردنههابهصورت ناشناس کمین کنند; شتر حضرت را رم دهند و حضرت را به قتلرسانند. خداوند پیامبرش را از این نقشه مطلع ساخت و حضرت نیزدستور داد گروهى از مسلمانان مراقب باشند تا آنها را متفرقکنند. هنگامى که پیامبر(ص) به محل مورد نظر (گردنه) رسید،عمار مهار شتر حضرت را در دست داشت و حذیفه از پشتسر، آن رامىراند. در این هنگام، منافقان با صورتهاى پوشیده هجومآوردند. پیامبر(ص) به حذیفه فرمود: به صورت مرکبهاى آنها بزنتا دور شوند و حذیفه نیز چنین کرد. هنگامى که پیامبر(ص) بهسلامت از گردنه گذر کرد، به حذیفه فرمود:
آنها را شناختى؟ گفت: خیر، هیچ کس را نشناختم. سپس رسولخدا(ص) نام همه آنها را برشمرد. حذیفه گفت: اکنون که چنین استچرا گروهى را نمىفرستى آنها را به قتل رسانند؟
فرمود: «دوست ندارم عرب بگویند هنگامى که محمد بر یارانشپیروز شد به کشتن آنها پرداخت.»
پیشتازان عرصه جهاد را دریابید!
افرادى که درآمد زیاد نداشتند و به قول امام خمینى(ره) «ازپابرهنگان بودند» مخلصترین یاران پیامبر اسلام(ص) شمردهمىشدند. آنها از دیار خود دل کنده، به خدا دل بسته بودند، درمیدانهاى کارزار از جان مایه مىگذاشتند و وقت نداشتند تادنبال منافع شخصى و سفرهاى تجارتى بروند و براى خود کاخبسازند. لذا خداوند منان به مسلمانان دستور داده بود تا بهاین دسته از برادران خویش کمک مالى کنند. در همین زمینه درقرآن مىخوانیم:
(انفاق شما، مخصوصا باید) براى نیازمندانى باشد که در راه خدادر تنگناى (اقتصادى) قرار گرفتهاند، نمىتوانند مسافرت (تجارت)
کنند. و نا آگاهان آنها را، از شدت خویشتندارى، بىنیازمىپندارند، اما آنها را از چهرههایشان مىشناسى و هرگز بااصرار از مردم چیزى نمىخواهند; و هرچیز خوبى را در راه خداانفاق کنید، خداوند از آن آگاه است.
امام باقر(ع) فرمود: این آیه در باره «اصحاب صفه» نازل شدهاست. کنار مسجد (پیامبر(ص» روى صفهاى (سکوى بزرگى) جاىداشتند... و خداوند به مردم دستور داد از کمک به این دسته ازبردران خود دریغ نورزند. آنها نیز چنین کردند.
زنگار دلها
قرآن درباره مجرمان و گناهکاران جسور که به بهانههاى واهى ازاجابت دعوت الهى سرباز مىزنند، مىفرماید:
(کلا بل ران على قلوبهم ما کانوا یکسبون) چنین نیست که آنهاگمان مىکنند، بلکه کارهایشان همچون زنگارى بر دلهایشان نشستهاست. (و از درک حقیقت محروم گشتهاند. ) امام باقر(ع) در بارهاین آیه مىفرماید:
هیچ بنده مومنى نیست مگر آنکه در قلبش یک نقطه سفید (ونورانى) وجود دارد، پس آنگاه که از وى گناهى سرزند، در میانآن نقطه سفید، نقطه سیاهى ایجاد مىگردد. پس اگر توبه کند، آنسیاهى رختبر مىبندد; و اگر در گناهان غوطهور گردد، بر سیاهىافزوده مىشود تا آنکه تمام سفیدى را مىپوشاند. وقتى سفیدىپوشانده شد، دارنده چنین دلى دیگر هرگز روى سعادت را نخواهددید و این است معناى سخن خداوند که مىفرماید: (کلا بل ران علىقلوبهم ما کانوا یکسبون)
فروش دین به دنیا
در مورد متعددى از قرآن به آیاتى برمىخوریم که یهود را بهپیروى از قرآن فرا مىخواند، در یکى از این آیات مىخوانیم:
«به آنچه نازل کردهام (قرآن) ایمان آورید که تایید و تصدیقکننده کتابى است که شما با آن سروکار دارید (توارت) و نخستینکافر به آن نباشید و آیات مرا به بهاى ناچیزى نفروشید و تنهادر برابر من تقوا پیشه سازید.» امام باقر(ع) در مورد شاننزول آیه فوق مىفرماید: براى حیىبن اخطب و کعب بن اشرف وگروهى دیگر از عالمان یهود، هر ساله مجلس میهمانى بسیار مجللىاز طرف یهودیان ترتیب داده مىشد. این افراد راضى بنودند، باتصدیق و تایید قرآن، آن منافع را از دستبدهند. به همین جهتتورات را تحریف کرده، آیاتى از آن را، که در زمینه اوصافپیامبر اسلام (ص) بود، به بهاى ناچیز (مجالس و یا پولهایى کهبه جیب آنها سرازیر مىشد.) فروختند.
درس عبرت از انسانهاى مسخ شده
همان طور که مىدانیم روحیه سرکشى و نافرمانى از دستوراهاىالهى و علاقه شدید به مال دنیا از ویژگیهاى یهود بوده، آیاتىاز قرآن بدانها اشاره کرده است، ماهیگیرى در شنبه یکى ازمظاهر این علاقه است: خداوند به یهود فرمان داده بود روز«شنبه» را تعطیل کنند; اما گروهى از آنها که کنار دریامىزیستند و مشمول حکم الهى بودند، دلشان نمىآمد آن روز ازماهیهاى فراوان و چشمگیر بگذرند. اتفاقا روزهاى شنبه ماهیهاىبیشترى مىآمد. آنها با ترفند و حیلهگرى روز شنبه نیز ماهیگیرىمىکردند تا آنکه عذاب خدا آنها را فرا گرفت. در همین زمینه درقرآن چنین مىخوانیم: قطعا حال کسانى (یهودیانى) که در روزشنبه نافرمانى کردند، دانستید. (و نیز به عذاب ما آگاه شدیدکه) به آنها گفتیم: همچون بوزینگان طرد شده در آیید و آنهاچنین شدند.
در آیه بعد از آن مىفرماید: ما این جریان را مجازات و درسعبرتى براى پیش روى آن واقعه (مابین یدیها) و پشت آن(ماخلفها) قرار دادیم.
امام باقر(ع) در توضیح مابین یدیها و ماخلفها مىفرماید:
(مقصود از «مابین یدیها»، نسل آن زمان و مراد از«ماخلفها» ما مسلمانان هستیم. یعنى این درس عبرت مخصوصبنىاسرائیل نبود و همه انسانها را شامل مىشود.» در مرحله عملروشن مىشود هر فرد چه کاره است و تنها ادعاى ایمان کافى نیست.
آیا مىتوان باور کرد: کسى ایمان به خدا داشته باشد اما بادشمنان خدا دست دوستى دهد و آنها را محرم اسرار خویش سازد؟ درقرآن مىخوانیم: آیا گمان کردهاید به خود واگذار مىشوید وخداوند کسانى را که جهاد کرده و غیر از خدا و فرستاده او ومومنان محرم اسرارى نگرفتهاند، معلوم نمىدارد؟ و خداوندبدانچه انجام مىدهید آگاه است. امام باقر(ع) در باره آیه فوقفرمود:
جز خدا محرم اسرارى نگیرید که در این صورت مومن نخواهید بود.
همانا هر سبب و نسب (قرابت) و محرم اسرار گرفتن و بدعت وشبههاى بریده خواهد شد مگر آن چیزى که قرآن آن را اثبات کردهاست. (تقوا)
گمان مىنمایید آیا شما بگردید بىآزمایش رها؟ نکرده خدا تا به امروز فاش مقام شما را به سعى و تلاش کدامینتان هست مومن درست که از غیر یزدان خود دستشست نگیرد دگر دوست غیر از خدا بجز مومنان و بجز مصطفى به هرکارتان هستیزدان خبیر بود آگه از رازهاى ضمیر نور نبوت و ولایت
در قرآن مىخوانیم: او خدایى است که خورشید را مایه روشنایى وماه را نوربخش قرار داد; هوالذى جعل الشمس ضیاء والقمر نورا.
امام باقر(ع) در باره آیه فوق چنین مىفرماید:
خداوند زمین را به نور محمد(ص) روشن ساخت، همانگونه که با نورخورشید آن را روشن گرداند. به همین جهت، محمد(ص) را به خورشیدو وصىاش على(ع) را به ماه تشبیه کرده است.
رهبرى، خار چشم دشمن
حمله به رهبرى امت اسلامى یکى از ترفندها و نقشههاى اصلىدشمنان دین است که از همان صدر اسلام در صدر توطئههاى آنهاقرار داشته است. در همین زمینه در قرآن مىخوانیم:
«منافقان از آن بیم دارند که آیهاى علیه آنها نازل شود و بهآنها از اسرار درونشان خبر دهد.» (اى پیامبر به آنها) بگو:
استهزا و تمسخر کنید، خداوند آنچه را از آن بیم دارید آشکارمىسازد.
و اگز از آنها بپرسى، (در توجیه کارشان) مىگویند: ما شوخىمىکردیم و بازى. بگو: آیا خدا و آیات او و پیامبرش را مسخرهمىکنید؟
بگو: عذرخواهى دیگر سودى ندارید. شما پس از ایمان آوردن کافرشدید، اگر گروهى از شما را (به خاطر توبه) ببخشیم، گروه دیگرىرا عذاب خواهیم کرد، زیرا آنها مجرمند.
امام باقر(ع) در شان نزول آیات فوق مىفرماید:
گروهى از منافقان در جلسهاى سرى براى کشتن پیامبر اسلام(ص)
نقشه کشیدند که پس از برگشتن از جنگ تبوک در یکى از گردنههابهصورت ناشناس کمین کنند; شتر حضرت را رم دهند و حضرت را به قتلرسانند. خداوند پیامبرش را از این نقشه مطلع ساخت و حضرت نیزدستور داد گروهى از مسلمانان مراقب باشند تا آنها را متفرقکنند. هنگامى که پیامبر(ص) به محل مورد نظر (گردنه) رسید،عمار مهار شتر حضرت را در دست داشت و حذیفه از پشتسر، آن رامىراند. در این هنگام، منافقان با صورتهاى پوشیده هجومآوردند. پیامبر(ص) به حذیفه فرمود: به صورت مرکبهاى آنها بزنتا دور شوند و حذیفه نیز چنین کرد. هنگامى که پیامبر(ص) بهسلامت از گردنه گذر کرد، به حذیفه فرمود:
آنها را شناختى؟ گفت: خیر، هیچ کس را نشناختم. سپس رسولخدا(ص) نام همه آنها را برشمرد. حذیفه گفت: اکنون که چنین استچرا گروهى را نمىفرستى آنها را به قتل رسانند؟
فرمود: «دوست ندارم عرب بگویند هنگامى که محمد بر یارانشپیروز شد به کشتن آنها پرداخت.»
پیشتازان عرصه جهاد را دریابید!
افرادى که درآمد زیاد نداشتند و به قول امام خمینى(ره) «ازپابرهنگان بودند» مخلصترین یاران پیامبر اسلام(ص) شمردهمىشدند. آنها از دیار خود دل کنده، به خدا دل بسته بودند، درمیدانهاى کارزار از جان مایه مىگذاشتند و وقت نداشتند تادنبال منافع شخصى و سفرهاى تجارتى بروند و براى خود کاخبسازند. لذا خداوند منان به مسلمانان دستور داده بود تا بهاین دسته از برادران خویش کمک مالى کنند. در همین زمینه درقرآن مىخوانیم:
(انفاق شما، مخصوصا باید) براى نیازمندانى باشد که در راه خدادر تنگناى (اقتصادى) قرار گرفتهاند، نمىتوانند مسافرت (تجارت)
کنند. و نا آگاهان آنها را، از شدت خویشتندارى، بىنیازمىپندارند، اما آنها را از چهرههایشان مىشناسى و هرگز بااصرار از مردم چیزى نمىخواهند; و هرچیز خوبى را در راه خداانفاق کنید، خداوند از آن آگاه است.
امام باقر(ع) فرمود: این آیه در باره «اصحاب صفه» نازل شدهاست. کنار مسجد (پیامبر(ص» روى صفهاى (سکوى بزرگى) جاىداشتند... و خداوند به مردم دستور داد از کمک به این دسته ازبردران خود دریغ نورزند. آنها نیز چنین کردند.