بررسی «زبان شعر» در ترکیب بند عاشورایی موسوی گرمارودی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
سروده های عاشورایی از رایج ترین گونه های شعر آیینی است که در آن ها جلوه های متنوعی از این واقعه بزرگ مطرح می شود. ترکیب بند ِ «آغاز روشنایی ِ آیینه » یکی از مهم ترین اشعار علی موسوی گرمارودی در موضوع عاشورا و حماسه کربلاست که کارکردهای زبانی آن در پژوهش پیش رو به شیوه توصیفی – تحلیلی، بررسی شده است. این پژوهش بر اساس یکی از الگوهای بررسی زبان شعر، در سه لایه بیرونی(آرایه های لفظی) میانی (صنایع معنوی) و لایه مرکزی (هسته زبان: معنا) انجام شده است. این الگو تمام جنبه های شعر و زوایای پیدا و پنهان آن را در برمی گیرد و در تحقیقات سبک شناسی نیز کاربرد دارد. یافته های تحقیق، درباره این ترکیب بند عاشورایی، نشان داد که این شعر در هر سه لایه به کمال نسبی رسیده است؛ البته بیشترین نمود هنری کلام در لایه بیرونی یعنی شگردهای علم بدیع به ویژه «تکرار» است و سپس استفاده از آرایه های معنوی از قبیل تشبیه، استعاره، ایهام، کنایه و تناسب در کمیت و کیفیتی مطلوب دیده می شود که سهم تشبیه آن هم از نوع حسی، در این لایه بیشتر است. با این تمهیدات، اندیشه شاعر بهتر به خواننده منتقل می شود. همچنین برای تعمیق معنا در کنار شگردهای بلاغی از تمهیدات دستور زبان فارسی همانند همسان سازی و جابه جایی ارکان جمله نیز استفاده شده، شعر را در «تکنیک» و «معنا» به میزان قابل توجهی، ارتقا بخشیده است.Examining the “Language of Poetry” in the Ashurai Poetry of Mousavi Garmaroudi
Ashurai poems are one of the most common types of ritual poetry in which various manifestations of this great event are presented. “The Beginning of the Mirror’s Light” is one of the most important poems of Ali Mousavi Garmaroudi about Ashura and the epic of Karbala, whose linguistic functions have been analyzed, descriptively and analytically, in the following research. The research has been conduced based on one of the models of examining the language of poetry in three layers: outer layer (verbal literary devices), middle layer (figures of speech) and central layer (core of language: meaning). The model is a comprehensive one and has been used in research on stylistics. The findings indicate that this Ashurai stanza has reached relative perfection in all three layers; that is, the poet has mostly focused on the outer layer and benefited from the techniques of prosody, especially “repetition”; furthermore, he has used figures of speech such as simile, metaphor, irony, and symmetry, (especially simile and mostly synesthesia) in a good quantity and quality. This way the poet’s thought has been better conveyed to the reader. In order to deepen the meaning, along with the rhetorical devices, the poet has also used the provisions of Persian grammar, such as assimilation and transposition of sentence elements, improving the poem in terms of “technique” and “meaning” to a significant extent.