چکیده

هر یک از روش شناسی های مختلف در مطالعه هنر و معماری دوران اسلامی، با محوریت قرار دادن برخی مؤلفه ها، به مطالعه آثار و داده های باقی مانده از دوران گذشته پرداخته و با توجه به رویکردها و مبانی نظری متفاوت، نتایج ناهمگون و بعضاً ضدونقیضی حاصل کرده اند. سنت گرایی، تاریخی نگری، پدیدارشناسی و هرمنوتیک از جمله این دیدگاه ها و روش ها هستند. هدف اصلی این پژوهش شناسایی رابطه ی گفتمانی بین مجموعه های معماری دوره ایلخانی با مطالعه موردی ارگ و گنبد سلطانیه و ارکان اصلی قدرت بوده و در این راه از مبانی تاریخی نگری و جامعه شناسی هنر استفاده خواهد شد. روش تحقیق تحلیلی توصیفی و نوع کیفی و تاریخی می باشد و داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی گردآوری شده است. نتایج نشانگر پیوند ارکان اصلی قدرت (قدرت سیاسی، اقتصادی و مذهبی) در مهم ترین بنای مذهبی و شاهانه ی باقی مانده از عهد ایلخانی می باشد. سازمان دهی بناهایی از قبیل مساجد جامع و خانقاه، دیوان حکومتی، بازارها و راه های تجاری در یک مجموعه معماری، بازتاب ارکان قدرت ساز و مشروعیت بخش در معماری و شهرسازی اواخر عهد ایلخانی است.

تبلیغات