گزارشى از عتبات عالیات (5) - در حریم احرار اسوه آزادگان و توبهکنندگان
آرشیو
چکیده
متن
گرچه سر تا قدمم غرقه تقصیر و خطاست لیک چشمم سویت اى خسرو اقلیم وفاست گر ببخشى تو گناه من دل خسته رواست لنگر حلم تو اى کشتى توفیق کجاست که در این بحر کرم غرق گناه آمدهایم
سردارى که فرمانرواى هزار سرباز جنگى است و از اشراف و بزرگانکوفه در زمان جاهلیت و اسلام به شمار مىرود، به دستور عبید اللهبن زیاد در منزل ذو حسم راه را بر کاروان حسینى بست و او را ازادامه مسیر به طرف شهر کوفه باز داشت; ولى در این بازداشتن ومقابله، جانب ادب فرو نگذاشت تا آنجا که حتى نماز جماعت رانیز به امامت امام حسین(ع) اقامه و سربازانش را نیز بدین نمازفرا خواند.
در ادامه مسیر زندگى، لطف الهى این اولین مهاجم و اولین دشمنرا فرا گرفت و جذبه عشق حسینى از عمق جهنم به اوج بهشتشبرکشید. نگاه آکنده از عاطفه و زبان سرشار از خیرخواهى ونصحیتحسین از بردهاى یزیدى آزادهاى حسینى ساخت و بدین گونهحر در حقیقت در عاشورا متولد شد; همراه فرزندش با نردبانشهادت به محضر حقیقتبار یافت و در بزم عشق از دستساقى ازلمى باقى نوشید.
آرى حر با یک توبه و برداشتن چند گام به صف همراهانابا عبد الله(ع) پیوست و نام خویش را براى همیشه بر بلنداى تاریخآزادى و انسانیت و ایمان درج کرد. زائران حرم حر بطور طبیعىهمه به فکر توبه مىافتند و با خود مىگویند اکنون که خدا راهبازگشت را چنین گشوده است و بدین سادگى مىتوان خطاهاى بزرگىمانند بستن راه بر امام حسین(ع) را جبران کرد، چرا سستى وسهلانگارى؟!
همه شهداى کربلا در یک نقطه دفن شدهاند، اما حر ازاین قافله بازمانده است. در باره علت اینکه چرا حر از اینقافله دور مانده است، مىگویند: پس از شهادت حر افراد تحتفرماندهى وى و خویشانش، که در لشکر ابن زیاد باقى ماندهبودند، از عمر سعد خواستند که به پاس احترام حر در قبیلهاش ونیز خدمات گذشتهاش، اجازه دهد پیکر حر بر زمین نماند. عمراجازه داد. آنان بدن حر را از صحنه نبرد دور کرده، در محلکنونى به خاک سپردند.
حرم زیباى حر داراى گنبدى کاشىکارى است. گفته مىشود اولین کسىکه حرم حر را بنیاد نهاد، شاه اسماعیل صفوى بود. آنگونه کهکاشىهاى حرم حکایت مىکند، این حرم به همتحسینخان شجاعالسلطان در محرم سیصد و بیست و پنج هجرى ساخته شده است.
(موسوعه العتبات، ج 8، ص183.)
برخى از مورخان نوشتهاند: چونشاه اسماعیل صفوى به زیارت کربلا آمد; خواستبه زیارت حر مشرفشود، گروهى بر او خرده گرفتند و گفتند: چرا به زیارت حر مىرودبا آن که معلوم نیست توبهاش پذیرفته شده باشد.
شاه اسماعیل با شنیدن این انتقاد تصمیم گرفت قبر حر رابشکافد; زیرا معتقد بود اگر توبه حر پذیرفته شده، باید بدنشسالم مانده باشد.
از این رو، فرمان داد قبر حر را بشکافتند، بدن وى بطور کاملسالم مانده بود. بر سر حر دستمالى خونآلود بسته شده بود. شاهاسماعیل تصمیم گرفت آن را به عنوان تبرک بردارد; ولى نتوانست.
پس از این جریان، قبر را دوباره ترمیم کرد، فرمان داد حرم رابسازند و فردى را با حقوقى درخور به عنوان خادم حرم حر معینکرد.(ابصار العین، ص127.)
زیارت عون بن عبد الله
در همین مسیر، که براى زیارت حر و طفلان مسلم پیمودیم، بارگاهبا شکوه امامزادهاى به نام عون بن عبد الله قرار دارد که مردمعراق به وى اعتقادى راسخ دارند و معتقدند قبر شریفش محل برآمدنحاجتها و استجابت دعاست.
در باره نسب صاحب این بارگاه مطهر سخنان گوناگون گفته مىشود;
ولى میان مردم عراق چنان، مشهور است که وى عون بن عبد الله بنجعفر است; یعنى فرزند حضرت زینب(س) نوه دخترى امیر المؤمنین(ع)و نوه پسرى جعفر طیار برادر امیر مومنان(ع) است.
به نوشته مورخان، در حادثه عاشورا دو فرزند از عبد الله بنجعفر طیار به شهادت رسیدند. یکى از آنان از فرزندان حضرت زینببود و دیگرى فرزند همسر دیگر عبد الله. (ابصار العین، ص29.)
برخى از مورخان دلیلى براى جدا بودن قبر فرزند حضرت زینب ازسایر شهداى کربلا نمىبینند و معتقدند که این امامزاده محترم ازفرزندان امام حسن مجتبى(ع) است. عون حرمى بسیار با صفا و زیبادارد که در میدانى وسیع زئران را به خود فرا مىخواند. بهمناسبت مقام، از حضرت زینب(س) و مصائبش که بر این بانوى بزرگوارد آمده، است، سخن مىگویم. پس از زیارت این امامزادهبزرگوار و خواندن چند رکعت نماز، حرم مطهر وى را ترک مىگوییمتا براى نماز جماعت، دیگر بار خود را به بارگاه ملکوتىحسین(ع) برسانیم.
هنگام اذان ظهر مجددا توفیق زیارت حرم مطهر حسینى(ع) مىیابیموارد حرم مىشویم، نماز ظهر و عصر را به جماعت مىخوانیم و پساز عرض ارادتى و زیارتى به هتل بازمىگردیم.
روضههاى مجسم
هزاران کاروان دل، در اینجا مىکند منزل اگر اهل دلى،اى دل، بیا اینجا، بیا اینجا «مجاهدى»
پس از صرف نهار و استراحتى مختصر، ما را به دیدار از برخى ازاماکن متبرک و تاریخى شهر کربلا فرا مىخوانند. خداى را سپاس کهدر این دیدار به اتوبوس نیاز نداریم و قرار است پیاده برویم.
فرصتى است تا بیشتر در کربلا گام زنیم و با این شهر آرمانها وآرزوها آشنا شویم.
از هتل که بیرون مىآییم، در فاصله حدود هفتصدمترى گنبدى کاشىبسیار کوچکى به چشم مىخورد که روى استوانهاى کاشىکارى شدهجاى گرفته و گفته مىشود محل قطع شدن دست چپ سالار سرافراز وسقاى عطشان کربلاست. این مکان در سمت قبله حرم حضرتابو الفضل(ع) و تقریبا مقابل باب الفرات حرم مطهر واقع شدهاست. در فاصله حدود سیصد یا چهارصدمترى، ستون مشابه دیگرىقرار دارد که گفته مىشود محل قطع شدن دست استحضرتابو الفضل(ع) است. مردم این دو مکان را به نامهاى «چف العباسالایمن والایسر» مىشناسند که به معناى کف و دست راست و چپابوالفضل العباس(ع) است.
شاید این دو مکان سند تاریخى محکمى نداشته باشد، اما هر چه هستاز ستونهاى یادبود و بناهاى باشکوهى که به یاد حوادث گوناگونساخته مىشود، کمتر نیست. این بنا یادآور حادثهاى شگرف است;
رادمردى که با تشنهکامى وارد دریاى آب مىشود; ولى با یادآورىتشنهکامى مقتداى خویش حاضر نمىشود آب بنوشد و سرانجام هنگامحمل آب دستهایش را از کف مىدهد و شهید مىشود.
زائران ستون سنگى یادگار دستان قطعشده ولى دستگیر و پرتوانابو الفضل(ع) را مىبوسند و به طرف دومین مکان دیدار امروز حرکتمىکنند.
تل زینبیه
اى پرچم کربلا به دوشت زینب قربان تو و خشم و خروشت زینب تا موى سرت سپید شد از غم دوست شد کعبه دل سیاهپوش زینب (جواد شفق)
براى رسیدن به تل زینبیه، حرم ابو الفضل(ع) را دور مىزنیم وآنگاه در طرف راست قبله حرم امام حسین(ع) به سالنى کوچکمىرسیم که بر فرازش گنبدى کاشىکارىشده و آبىرنگ سر برآسمان مىساید. براى ورود به این سالن که تقریبا از تمامىساختمانهاى اطراف بلندتر است، باید چند پله را طى کرد و بالارفت. اینجا کجاست؟! اینجا رصدخانه کربلا و عاشورا است. آنجا کهزینب منظومه نور حسین(ع) در شط جارى شب ستم را رصد کرده است.
اینجا دیدهبانى جبهه عاشوراست. آنجا که زینب(س) صفهاى حق وباطل را و نبرد نور و ظلمت را به نظاره نشسته است.
زینبیه روضه مجسم کربلاست. از این رو، تا شروع به سخن کردم، سیلاشکها جارى شد و نالهها به آسمان رفت. شاید این محل به دقت درطول تاریخ حفظ شده باشد; زیرا موقعیت جغرافیایى آن بارویدادهاى تاریخى و گفتههاى مورخان دقیقا تطبیق مىکند. حرممطهر حسینى(ع) در گودى واقع شده است و تل زینبیه بلندیى مشرفبر حرم مطهر و قتلگاه ستبا فاصله تقریبى سیصد متر.
این بلندى حدود همین مقدار نیز با خیمهگاه فاصله دارد. پس بهخوبى مىتواند حلقه وصل این دو پایگاه عاشورا (خیمهگاه وقتلگاه) باشد.
در سمت راست این سالن، رو به حرم مطهر حسینى، تصویرى از نوعنقاشىهاى پردههاى تعزیهخوانى نصب شده است که بیانگر حادثهعاشورا و نقش تل زینبیه است.
پس از صحبت و روضه در این مکان، از کنار تل زینبیه و از داخلبازار بسیار کوچک و شلوغى به سوى خیمهگاه حرکت مىکنیم.
خیمهگاه در مقایسه با تل زینبیه بسیار گودتر است; حتى درمقایسه با حرم مطهر نیز گودتر به نظر مىرسد و در قسمت قبلهحرم مطهر قرار دارد.
خیمهگاه اکنون خود به صورت حرمى جداگانه درآمده است. از درکه وارد مىشویم، خادم، محلى را نشان مىدهد و مىگوید: اینجامحل خیمه حضرت ابو الفضل العباس(ع) است که اکنون ساختمان شدهاست.
از این مکان که مىگذریم، دو ردیف طاقهاى هلالى کوچک مشاهدهمىشود که بیاد جهازهاى شتران بر زمین مانده قافله کربلا ساختهشده است. پس از عبور از میان این هلالهاى کوچک، به سالنسرپوشیده و مدورى مىرسیم که اتاقهاى کوچکى گرداگردش ساخته شدهاست. این سالن به تمامى این اتاقها راه دارد. ساختمان وسیعوسط را خیمه حضرت ابا عبد الله(ع) معرفى مىکنند و ساختمانهاىاطراف را به عنوان خیمههاى اصحاب مىشناسند. در درون سالن مدوروسط، دو محراب به نامهاى محراب امام حسین(ع) و محراب حضرت زینالعابدین(ع) وجود دارد. در بیرون این ساختمان و در گوشه حیاطاین حرم، قسمتى را خیمه قاسم بن الحسن معرفى مىکنند. آنچهمىتوان پذیرفت این است که این مکان مقدس محل خیمههاى امامحسین(ع) و یاران و اهل بیت او بوده است; ولى دیگر خصوصیاتى کهمىگویند، دلیل تاریخى ندارد. البته همین نیز مطلبى کوچک و کماهمیت نیست.
در اینجا درنگى بیشتر باید و تاملى شایستهتر. اینجا کجاست؟
خیمهگاه، یعنى محل نماز جماعتحسین(ع). در اقامت هشتروزهاشدر این سرزمین، خیمهگاه، یعنى محل مناجات و نماز شب امامحسین(ع) و یارانش در شبهاى محرم سال شصت و یک و در شب به یادماندنى و فراموشنشدنى عاشورا.
اینجا محل سخنرانى ابا عبد الله(ع) است و محل نجوا و رازگویىاو با امام سجاد(ع) و زینب کبرى(س).
اینجا دریاى خاطره است و پیام. اندیشه برمىآشوبد و حافظه زیرو رو مىشود و خاطرات و حوادث و تاریخ کربلا جان مىگیرد; بویژهاگر هنگام غروب خونرنگ کربلا در این مکان حضور داشته باشى. مادر برخى از نقاط این مکان با ظمتبه یاد نمازها و نیازهاىحسینى چند رکعت نماز مىگزاریم و این مکان مقدس را، براى اقامهنماز جماعت مغرب و عشا در حرم مطهر حسینى(ع) ترک مىکنیم.
در فرصت کوتاهى که وجود دارد، برخى از زائران به بازار کوچککنار تل زینبیه مىروند تا سوغات بخرند. مهمترین سوغات کربلامهر و تسبیح تربت ابا عبد الله(ع) است. شاید تذکر این نکته لازمباشد که سجده کردن بر خاک، ریشه در سنت پیامبر اکرم(ص) دارد.
رسول اکرم(ص) و صحابه گرامش براى محل سجده خود از خاک پاک یاسنگ یا حصیر استفاده مىنمودند و این نکته نه تنها در کتب شیعهبلکه در جوامع روائى اهل سنت نیز بیان شده است.
چنانکه در سنن بیهقى، ج 2، ص 421; کتاب الصلوه، (باب الصلوهعلى الخمره) و نیز در ج 2، ص 15 کتاب الصلوه باب الکشف عنالسجده فى السجود روایات متعددى در باره سجده رسول اکرم(ص) واصحابش بر خاک و سنگ و حصیر نقل کرده است و حتى از برخى صحابهنقل شده است که هنگام سوار شدن بر کشتى، خشتى همراه خود برمىداشتتا بر آن سجده نماید. (الطبقات الکبرى، ج6، ص79 دراحوالات مسروق بن اجدع)
و از این روست که شیعه سجده را جز برزمین و آنچه از زمین مىروید و خوراکى و پوشاکى نیست جایزنمىشمارد ولى برتر از همه اینها خاک پاک; و برتر از همهخاکها، خاک تربتحسینى(ع) است که در جوار بدن پاک پاره تنرسول خدا(ص) قرار گرفته است و خود یادآور درسهاى بسیارعاشوراست درس غیرت دینى، درس شهادت و شهامت و جانبازى، درسقیام براى خدا و نجات مردم.
اینک روایاتى چند در باره فضیلت تربتحسینى(ع)
یکى از اصحاب امام صادق(ع) مىگوید: آن حضرت کیسه کوچکى از خاکتربتسید الشهداء همراه داشت که به هنگام نماز روى سجادهاشمىریخت و بر آن سجده مىکرد و مىفرمود: سجده بر تربت امامحسین(ع) حجابهاى هفتگانه را مىدرد (یعنى سجده بر آن موانعقبول را برطرف کرده مورد قبول حضرت حق واقع مىشود.) (بحار، ج85، ص153) حمیرى یکى از اصحاب حضرت مهدى(ع) به آن حضرتنامهاى نگاشت و سؤال کرد: آیا سجده بر مهرهایى که از خاک قبرحسین(ع) مىسازند جائز است و آیا داراى فضیلتى است؟ اماممهدى(ع) در پاسخ وى نوشت: آرى سجده بر آن جائز و داراى فضیلتاست. (بحار، ج 85، ص149)
و در روایات آمده است که امامصادق(ع) جز بر تربتسید الشهداء(ع) سجده نمىکرد. (بحار، ج 85،ص 158) امام موسى کاظم(ع) مىفرماید: (اکل الطین حرام مثلالمیته و الدم و لحم الخنزیر الا طین قبر الحسین، فان فیه شفاءمن کل داء و امنا من کل خوف) خوردن گل حرام است همانند حرمتمردار و خون و گوشتخوک مگر خوردن گل قبر حسینى که شفاى هردردى است و ایمنىبخش از هر بیمى مىباشد.(کامل الزیارات، ص285) محمد بن مسلم از یاران امام باقر(ع) وارد شهر مدینهمىشود در حالى که سخت مریض است. امام باقر(ع) ظرفى و شربتىبراى وى مىفرستد. چون آن شربت را مىنوشد ناگاه امراض او برطرفشده در نهایت صحتبراى تشکر به خدمت امام باقر(ع) مشرفمىشود و از آن حضرت مىپرسد: چه چیز در این شربتبود کهاین گونه باعثشفاى من شد؟
حضرت فرمود: اندکى خاک قبر حسین(ع)در آب حل شده بود و خاک قبر حسین بهترین چیز براى شفا گرفتناست. ما به کودکان و زنانمان مىدهیم و همه گونه خیر از آنمىبینیم. (کامل الزیارات، ص277) امام صادق(ع) فرمود: (لو انمریضا من المؤمنین یعرف حق ابى عبد الله و حرمته و ولایته اخذله من طین قبره على راس میل کان له دواء و شفاء) اگر مؤمنمریضى که معرفتبه حق ابا عبد الله(ع) داشته باشد و حرمت و ولایتاو را بشناسد از خاک قبر او بردارد اگر چه از فاصله یک میل آنباشد خاک براى او دوا و شفا خواهد بود.(کامل الزیارات، ص279)وعده گاه ما و زائران بعد از اذان، ایوان حرم مطهر حسینى(ع)است. کمکم زائران از راه مىرسند و هر کدام سوغاتى یادگار اینشهر را همراه دارند. نماز را به جماعت اقامه مىکنیم و پس ازآن زیارتنامه مىخوانیم; ولى امشب بیشتر زائران را با امامتنها مىگذارم و مانع خلوت آنان نمىشوم; زیرا امشب آخرین شبکربلاى ماست. فرصتخوبى است تا آخرین نجواها و سخنها را باامام(ع) در میان گذاریم و از تمام کسانى که التماس دعاگفتهاند، آرمان دیدار از کربلا در دل دارند و تاکنون به یادنیامدهاند، یاد کرده، برایشان دعا کنیم. حرم مطهر حسینى آدابو ادعیه و زیارات فراوانى دارد و تاکنون فرصتها بسیار کوتاهبوده است و نتوانستهایم چنانکه باید این دعاها را بخوانیم.
اکنون آخرین شب است.
از این رو، زیارت دسته جمعى را زودتر به پایان مىبریم و هر کسىکتاب دعا به دستبه گوشهاى پناه مىبرد و به زمزمه و دعا و اشکو نجوا و راز دل مىنشیند. هنوز از زلال نجوا با سالار شهیدانسیراب نشدهایم و عطش عشق فرو ننشسته است که اعلام مىکنند، بایدحرم را ترک کنیم. حرم مطهر حسینى را به قصد حرم ابو الفضل(ع)ترک مىکنیم. آنجا نیز قصه از همان قرار است. راز دل با توگفتنم هوس است... .
سردارى که فرمانرواى هزار سرباز جنگى است و از اشراف و بزرگانکوفه در زمان جاهلیت و اسلام به شمار مىرود، به دستور عبید اللهبن زیاد در منزل ذو حسم راه را بر کاروان حسینى بست و او را ازادامه مسیر به طرف شهر کوفه باز داشت; ولى در این بازداشتن ومقابله، جانب ادب فرو نگذاشت تا آنجا که حتى نماز جماعت رانیز به امامت امام حسین(ع) اقامه و سربازانش را نیز بدین نمازفرا خواند.
در ادامه مسیر زندگى، لطف الهى این اولین مهاجم و اولین دشمنرا فرا گرفت و جذبه عشق حسینى از عمق جهنم به اوج بهشتشبرکشید. نگاه آکنده از عاطفه و زبان سرشار از خیرخواهى ونصحیتحسین از بردهاى یزیدى آزادهاى حسینى ساخت و بدین گونهحر در حقیقت در عاشورا متولد شد; همراه فرزندش با نردبانشهادت به محضر حقیقتبار یافت و در بزم عشق از دستساقى ازلمى باقى نوشید.
آرى حر با یک توبه و برداشتن چند گام به صف همراهانابا عبد الله(ع) پیوست و نام خویش را براى همیشه بر بلنداى تاریخآزادى و انسانیت و ایمان درج کرد. زائران حرم حر بطور طبیعىهمه به فکر توبه مىافتند و با خود مىگویند اکنون که خدا راهبازگشت را چنین گشوده است و بدین سادگى مىتوان خطاهاى بزرگىمانند بستن راه بر امام حسین(ع) را جبران کرد، چرا سستى وسهلانگارى؟!
همه شهداى کربلا در یک نقطه دفن شدهاند، اما حر ازاین قافله بازمانده است. در باره علت اینکه چرا حر از اینقافله دور مانده است، مىگویند: پس از شهادت حر افراد تحتفرماندهى وى و خویشانش، که در لشکر ابن زیاد باقى ماندهبودند، از عمر سعد خواستند که به پاس احترام حر در قبیلهاش ونیز خدمات گذشتهاش، اجازه دهد پیکر حر بر زمین نماند. عمراجازه داد. آنان بدن حر را از صحنه نبرد دور کرده، در محلکنونى به خاک سپردند.
حرم زیباى حر داراى گنبدى کاشىکارى است. گفته مىشود اولین کسىکه حرم حر را بنیاد نهاد، شاه اسماعیل صفوى بود. آنگونه کهکاشىهاى حرم حکایت مىکند، این حرم به همتحسینخان شجاعالسلطان در محرم سیصد و بیست و پنج هجرى ساخته شده است.
(موسوعه العتبات، ج 8، ص183.)
برخى از مورخان نوشتهاند: چونشاه اسماعیل صفوى به زیارت کربلا آمد; خواستبه زیارت حر مشرفشود، گروهى بر او خرده گرفتند و گفتند: چرا به زیارت حر مىرودبا آن که معلوم نیست توبهاش پذیرفته شده باشد.
شاه اسماعیل با شنیدن این انتقاد تصمیم گرفت قبر حر رابشکافد; زیرا معتقد بود اگر توبه حر پذیرفته شده، باید بدنشسالم مانده باشد.
از این رو، فرمان داد قبر حر را بشکافتند، بدن وى بطور کاملسالم مانده بود. بر سر حر دستمالى خونآلود بسته شده بود. شاهاسماعیل تصمیم گرفت آن را به عنوان تبرک بردارد; ولى نتوانست.
پس از این جریان، قبر را دوباره ترمیم کرد، فرمان داد حرم رابسازند و فردى را با حقوقى درخور به عنوان خادم حرم حر معینکرد.(ابصار العین، ص127.)
زیارت عون بن عبد الله
در همین مسیر، که براى زیارت حر و طفلان مسلم پیمودیم، بارگاهبا شکوه امامزادهاى به نام عون بن عبد الله قرار دارد که مردمعراق به وى اعتقادى راسخ دارند و معتقدند قبر شریفش محل برآمدنحاجتها و استجابت دعاست.
در باره نسب صاحب این بارگاه مطهر سخنان گوناگون گفته مىشود;
ولى میان مردم عراق چنان، مشهور است که وى عون بن عبد الله بنجعفر است; یعنى فرزند حضرت زینب(س) نوه دخترى امیر المؤمنین(ع)و نوه پسرى جعفر طیار برادر امیر مومنان(ع) است.
به نوشته مورخان، در حادثه عاشورا دو فرزند از عبد الله بنجعفر طیار به شهادت رسیدند. یکى از آنان از فرزندان حضرت زینببود و دیگرى فرزند همسر دیگر عبد الله. (ابصار العین، ص29.)
برخى از مورخان دلیلى براى جدا بودن قبر فرزند حضرت زینب ازسایر شهداى کربلا نمىبینند و معتقدند که این امامزاده محترم ازفرزندان امام حسن مجتبى(ع) است. عون حرمى بسیار با صفا و زیبادارد که در میدانى وسیع زئران را به خود فرا مىخواند. بهمناسبت مقام، از حضرت زینب(س) و مصائبش که بر این بانوى بزرگوارد آمده، است، سخن مىگویم. پس از زیارت این امامزادهبزرگوار و خواندن چند رکعت نماز، حرم مطهر وى را ترک مىگوییمتا براى نماز جماعت، دیگر بار خود را به بارگاه ملکوتىحسین(ع) برسانیم.
هنگام اذان ظهر مجددا توفیق زیارت حرم مطهر حسینى(ع) مىیابیموارد حرم مىشویم، نماز ظهر و عصر را به جماعت مىخوانیم و پساز عرض ارادتى و زیارتى به هتل بازمىگردیم.
روضههاى مجسم
هزاران کاروان دل، در اینجا مىکند منزل اگر اهل دلى،اى دل، بیا اینجا، بیا اینجا «مجاهدى»
پس از صرف نهار و استراحتى مختصر، ما را به دیدار از برخى ازاماکن متبرک و تاریخى شهر کربلا فرا مىخوانند. خداى را سپاس کهدر این دیدار به اتوبوس نیاز نداریم و قرار است پیاده برویم.
فرصتى است تا بیشتر در کربلا گام زنیم و با این شهر آرمانها وآرزوها آشنا شویم.
از هتل که بیرون مىآییم، در فاصله حدود هفتصدمترى گنبدى کاشىبسیار کوچکى به چشم مىخورد که روى استوانهاى کاشىکارى شدهجاى گرفته و گفته مىشود محل قطع شدن دست چپ سالار سرافراز وسقاى عطشان کربلاست. این مکان در سمت قبله حرم حضرتابو الفضل(ع) و تقریبا مقابل باب الفرات حرم مطهر واقع شدهاست. در فاصله حدود سیصد یا چهارصدمترى، ستون مشابه دیگرىقرار دارد که گفته مىشود محل قطع شدن دست استحضرتابو الفضل(ع) است. مردم این دو مکان را به نامهاى «چف العباسالایمن والایسر» مىشناسند که به معناى کف و دست راست و چپابوالفضل العباس(ع) است.
شاید این دو مکان سند تاریخى محکمى نداشته باشد، اما هر چه هستاز ستونهاى یادبود و بناهاى باشکوهى که به یاد حوادث گوناگونساخته مىشود، کمتر نیست. این بنا یادآور حادثهاى شگرف است;
رادمردى که با تشنهکامى وارد دریاى آب مىشود; ولى با یادآورىتشنهکامى مقتداى خویش حاضر نمىشود آب بنوشد و سرانجام هنگامحمل آب دستهایش را از کف مىدهد و شهید مىشود.
زائران ستون سنگى یادگار دستان قطعشده ولى دستگیر و پرتوانابو الفضل(ع) را مىبوسند و به طرف دومین مکان دیدار امروز حرکتمىکنند.
تل زینبیه
اى پرچم کربلا به دوشت زینب قربان تو و خشم و خروشت زینب تا موى سرت سپید شد از غم دوست شد کعبه دل سیاهپوش زینب (جواد شفق)
براى رسیدن به تل زینبیه، حرم ابو الفضل(ع) را دور مىزنیم وآنگاه در طرف راست قبله حرم امام حسین(ع) به سالنى کوچکمىرسیم که بر فرازش گنبدى کاشىکارىشده و آبىرنگ سر برآسمان مىساید. براى ورود به این سالن که تقریبا از تمامىساختمانهاى اطراف بلندتر است، باید چند پله را طى کرد و بالارفت. اینجا کجاست؟! اینجا رصدخانه کربلا و عاشورا است. آنجا کهزینب منظومه نور حسین(ع) در شط جارى شب ستم را رصد کرده است.
اینجا دیدهبانى جبهه عاشوراست. آنجا که زینب(س) صفهاى حق وباطل را و نبرد نور و ظلمت را به نظاره نشسته است.
زینبیه روضه مجسم کربلاست. از این رو، تا شروع به سخن کردم، سیلاشکها جارى شد و نالهها به آسمان رفت. شاید این محل به دقت درطول تاریخ حفظ شده باشد; زیرا موقعیت جغرافیایى آن بارویدادهاى تاریخى و گفتههاى مورخان دقیقا تطبیق مىکند. حرممطهر حسینى(ع) در گودى واقع شده است و تل زینبیه بلندیى مشرفبر حرم مطهر و قتلگاه ستبا فاصله تقریبى سیصد متر.
این بلندى حدود همین مقدار نیز با خیمهگاه فاصله دارد. پس بهخوبى مىتواند حلقه وصل این دو پایگاه عاشورا (خیمهگاه وقتلگاه) باشد.
در سمت راست این سالن، رو به حرم مطهر حسینى، تصویرى از نوعنقاشىهاى پردههاى تعزیهخوانى نصب شده است که بیانگر حادثهعاشورا و نقش تل زینبیه است.
پس از صحبت و روضه در این مکان، از کنار تل زینبیه و از داخلبازار بسیار کوچک و شلوغى به سوى خیمهگاه حرکت مىکنیم.
خیمهگاه در مقایسه با تل زینبیه بسیار گودتر است; حتى درمقایسه با حرم مطهر نیز گودتر به نظر مىرسد و در قسمت قبلهحرم مطهر قرار دارد.
خیمهگاه اکنون خود به صورت حرمى جداگانه درآمده است. از درکه وارد مىشویم، خادم، محلى را نشان مىدهد و مىگوید: اینجامحل خیمه حضرت ابو الفضل العباس(ع) است که اکنون ساختمان شدهاست.
از این مکان که مىگذریم، دو ردیف طاقهاى هلالى کوچک مشاهدهمىشود که بیاد جهازهاى شتران بر زمین مانده قافله کربلا ساختهشده است. پس از عبور از میان این هلالهاى کوچک، به سالنسرپوشیده و مدورى مىرسیم که اتاقهاى کوچکى گرداگردش ساخته شدهاست. این سالن به تمامى این اتاقها راه دارد. ساختمان وسیعوسط را خیمه حضرت ابا عبد الله(ع) معرفى مىکنند و ساختمانهاىاطراف را به عنوان خیمههاى اصحاب مىشناسند. در درون سالن مدوروسط، دو محراب به نامهاى محراب امام حسین(ع) و محراب حضرت زینالعابدین(ع) وجود دارد. در بیرون این ساختمان و در گوشه حیاطاین حرم، قسمتى را خیمه قاسم بن الحسن معرفى مىکنند. آنچهمىتوان پذیرفت این است که این مکان مقدس محل خیمههاى امامحسین(ع) و یاران و اهل بیت او بوده است; ولى دیگر خصوصیاتى کهمىگویند، دلیل تاریخى ندارد. البته همین نیز مطلبى کوچک و کماهمیت نیست.
در اینجا درنگى بیشتر باید و تاملى شایستهتر. اینجا کجاست؟
خیمهگاه، یعنى محل نماز جماعتحسین(ع). در اقامت هشتروزهاشدر این سرزمین، خیمهگاه، یعنى محل مناجات و نماز شب امامحسین(ع) و یارانش در شبهاى محرم سال شصت و یک و در شب به یادماندنى و فراموشنشدنى عاشورا.
اینجا محل سخنرانى ابا عبد الله(ع) است و محل نجوا و رازگویىاو با امام سجاد(ع) و زینب کبرى(س).
اینجا دریاى خاطره است و پیام. اندیشه برمىآشوبد و حافظه زیرو رو مىشود و خاطرات و حوادث و تاریخ کربلا جان مىگیرد; بویژهاگر هنگام غروب خونرنگ کربلا در این مکان حضور داشته باشى. مادر برخى از نقاط این مکان با ظمتبه یاد نمازها و نیازهاىحسینى چند رکعت نماز مىگزاریم و این مکان مقدس را، براى اقامهنماز جماعت مغرب و عشا در حرم مطهر حسینى(ع) ترک مىکنیم.
در فرصت کوتاهى که وجود دارد، برخى از زائران به بازار کوچککنار تل زینبیه مىروند تا سوغات بخرند. مهمترین سوغات کربلامهر و تسبیح تربت ابا عبد الله(ع) است. شاید تذکر این نکته لازمباشد که سجده کردن بر خاک، ریشه در سنت پیامبر اکرم(ص) دارد.
رسول اکرم(ص) و صحابه گرامش براى محل سجده خود از خاک پاک یاسنگ یا حصیر استفاده مىنمودند و این نکته نه تنها در کتب شیعهبلکه در جوامع روائى اهل سنت نیز بیان شده است.
چنانکه در سنن بیهقى، ج 2، ص 421; کتاب الصلوه، (باب الصلوهعلى الخمره) و نیز در ج 2، ص 15 کتاب الصلوه باب الکشف عنالسجده فى السجود روایات متعددى در باره سجده رسول اکرم(ص) واصحابش بر خاک و سنگ و حصیر نقل کرده است و حتى از برخى صحابهنقل شده است که هنگام سوار شدن بر کشتى، خشتى همراه خود برمىداشتتا بر آن سجده نماید. (الطبقات الکبرى، ج6، ص79 دراحوالات مسروق بن اجدع)
و از این روست که شیعه سجده را جز برزمین و آنچه از زمین مىروید و خوراکى و پوشاکى نیست جایزنمىشمارد ولى برتر از همه اینها خاک پاک; و برتر از همهخاکها، خاک تربتحسینى(ع) است که در جوار بدن پاک پاره تنرسول خدا(ص) قرار گرفته است و خود یادآور درسهاى بسیارعاشوراست درس غیرت دینى، درس شهادت و شهامت و جانبازى، درسقیام براى خدا و نجات مردم.
اینک روایاتى چند در باره فضیلت تربتحسینى(ع)
یکى از اصحاب امام صادق(ع) مىگوید: آن حضرت کیسه کوچکى از خاکتربتسید الشهداء همراه داشت که به هنگام نماز روى سجادهاشمىریخت و بر آن سجده مىکرد و مىفرمود: سجده بر تربت امامحسین(ع) حجابهاى هفتگانه را مىدرد (یعنى سجده بر آن موانعقبول را برطرف کرده مورد قبول حضرت حق واقع مىشود.) (بحار، ج85، ص153) حمیرى یکى از اصحاب حضرت مهدى(ع) به آن حضرتنامهاى نگاشت و سؤال کرد: آیا سجده بر مهرهایى که از خاک قبرحسین(ع) مىسازند جائز است و آیا داراى فضیلتى است؟ اماممهدى(ع) در پاسخ وى نوشت: آرى سجده بر آن جائز و داراى فضیلتاست. (بحار، ج 85، ص149)
و در روایات آمده است که امامصادق(ع) جز بر تربتسید الشهداء(ع) سجده نمىکرد. (بحار، ج 85،ص 158) امام موسى کاظم(ع) مىفرماید: (اکل الطین حرام مثلالمیته و الدم و لحم الخنزیر الا طین قبر الحسین، فان فیه شفاءمن کل داء و امنا من کل خوف) خوردن گل حرام است همانند حرمتمردار و خون و گوشتخوک مگر خوردن گل قبر حسینى که شفاى هردردى است و ایمنىبخش از هر بیمى مىباشد.(کامل الزیارات، ص285) محمد بن مسلم از یاران امام باقر(ع) وارد شهر مدینهمىشود در حالى که سخت مریض است. امام باقر(ع) ظرفى و شربتىبراى وى مىفرستد. چون آن شربت را مىنوشد ناگاه امراض او برطرفشده در نهایت صحتبراى تشکر به خدمت امام باقر(ع) مشرفمىشود و از آن حضرت مىپرسد: چه چیز در این شربتبود کهاین گونه باعثشفاى من شد؟
حضرت فرمود: اندکى خاک قبر حسین(ع)در آب حل شده بود و خاک قبر حسین بهترین چیز براى شفا گرفتناست. ما به کودکان و زنانمان مىدهیم و همه گونه خیر از آنمىبینیم. (کامل الزیارات، ص277) امام صادق(ع) فرمود: (لو انمریضا من المؤمنین یعرف حق ابى عبد الله و حرمته و ولایته اخذله من طین قبره على راس میل کان له دواء و شفاء) اگر مؤمنمریضى که معرفتبه حق ابا عبد الله(ع) داشته باشد و حرمت و ولایتاو را بشناسد از خاک قبر او بردارد اگر چه از فاصله یک میل آنباشد خاک براى او دوا و شفا خواهد بود.(کامل الزیارات، ص279)وعده گاه ما و زائران بعد از اذان، ایوان حرم مطهر حسینى(ع)است. کمکم زائران از راه مىرسند و هر کدام سوغاتى یادگار اینشهر را همراه دارند. نماز را به جماعت اقامه مىکنیم و پس ازآن زیارتنامه مىخوانیم; ولى امشب بیشتر زائران را با امامتنها مىگذارم و مانع خلوت آنان نمىشوم; زیرا امشب آخرین شبکربلاى ماست. فرصتخوبى است تا آخرین نجواها و سخنها را باامام(ع) در میان گذاریم و از تمام کسانى که التماس دعاگفتهاند، آرمان دیدار از کربلا در دل دارند و تاکنون به یادنیامدهاند، یاد کرده، برایشان دعا کنیم. حرم مطهر حسینى آدابو ادعیه و زیارات فراوانى دارد و تاکنون فرصتها بسیار کوتاهبوده است و نتوانستهایم چنانکه باید این دعاها را بخوانیم.
اکنون آخرین شب است.
از این رو، زیارت دسته جمعى را زودتر به پایان مىبریم و هر کسىکتاب دعا به دستبه گوشهاى پناه مىبرد و به زمزمه و دعا و اشکو نجوا و راز دل مىنشیند. هنوز از زلال نجوا با سالار شهیدانسیراب نشدهایم و عطش عشق فرو ننشسته است که اعلام مىکنند، بایدحرم را ترک کنیم. حرم مطهر حسینى را به قصد حرم ابو الفضل(ع)ترک مىکنیم. آنجا نیز قصه از همان قرار است. راز دل با توگفتنم هوس است... .