آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

بنت الهدى بانوى اندیشمند و فرزانه بود و در صحنه سیاست ومجاهدت دوشادوش برادر بززگوارش شهید آیت الله صدر مبارزه کرد. او معلمى فداکار، سخنورى توانا و هنر آفرینى متعهد و متدین‏بود. داستانها و رمانهاى وى نشان دهنده لطافت روح و سوزهدایتگرى اوست. او سرانجام با شهادت، که انتخابى برگزیده است،زیباترین مهر هستى را بر زندگى‏اش زد و جاودانگى را برگزید. اینک به میهمانى نگاه او مى‏رویم تا براى امروز و فرداهاتوشه‏اى معنوى برگیریم.
پیشینه‏اى پاک
آمنه (بنت الهدى) صدر در سال‏1356 ه ق در خانواده‏اى‏اندیشمند و مذهبى به دنیا آمد. پدر بزرگوارش «سید حیدرصدر»، فرزند سید اسماعیل صدر اصفهانى، از علما و بزرگان زمان‏خود بود و همواره پناه مسلمانان، به ویژه شیعیان، شمرده مى‏شد.«سید اسماعیل صدر»، پدر بزرگ آمنه، در سال 1280 ه ق ازاصفهان به نجف هجرت کرد. تا در حوزه درس شیخ انصارى علوم‏اسلامى فراگیرد; ولى پیش از ورود او به نجف اشرف، شیخ‏انصارى(ره) دارفانى را وداع گفت و به دیار باقى شتافت.
هرچند سید اسماعیل صدر در سوگ شیخ بسیار گریست; ولى شوق وعلاقه وى به علم و فقاهت او را در نجف اشرف ماندگار ساخت. بدین‏ترتیب، خاندان صدر، در عراق اقامت گزید.
سرانجام سید اسماعیل از فقهاى بزرگ و مشهور نیمه اول قرن‏چهاردهم هجرى شد و پس از میرزاى شیرازى اول به مرجعیت‏شیعه‏رسید. او پس از عمرى پر برکت که در راه هدایت امت اسلامى سپرى‏کرد، در سال 1338 از دنیا رفت و در مقبره «آل الصدر» به خاک‏سپرده شد. پس از سید اسماعیل، فرزندانش که همگى از استوانه‏هاى‏علم و فقاهت‏بودند، پناهگاه شیعیان شدند. سید حیدر، فرزندچهارم سید اسماعیل صدر است. او در سال 1314 براى کسب علوم‏اسلامى به کربلا مهاجرت کرد; در مورد سید حیدر، پدر بنت الهدى‏مى‏نویسند:
«السید حیدر الصدر سید جلیل القدر، عظیم المنزله حامل لواءالتحقیق، نابغه دهره و نادره عصره...»
سید حیدر صدر مردى‏بلند مرتبه بود و مقامى والا داشت، پرچم تحقیق و پژوهش را بردوش مى‏کشید; نابغه روزگار شمرده مى‏شد و در عصر خویش بى‏نظیربود...
سید حیدر صدر در سال‏1356 در کاظمین وفات کرد و در مقبره آل‏الصدر به خاک سپرده شد. و همان گونه که گفته شد، بنت الهدى،سومین فرزند سید حیدر و تنها دختر او، در همان سال وفات پدرش‏دیده به جهان گشود. وقتى بنت الهدى شش ماهه بود، پدر عزیزش به‏جهان باقى پرکشید.
مادر بنت الهدى بانوى صالح و پاک بود که فرزندانى چون شهیدصدر و بنت الهدى در دامان وى پرورش یافتند. او دختر مرحوم آیت‏الله شیخ عبدالحسین آل یاسین است و پدر و برادرانش همگى ازعلما و مراجع بزرگ بود.
2جوانه‏هاى علم
آمنه، پس از مرگ پدر،در دامان تربیت مادر و زیر سایه دو برادر بزرگوارش; سیداسماعیل، که در آن روز شانزده ساله بود و سید محمد باقر صدرکه سه سال بیشتر نداشت، زندگى مى‏کرد. آنچه بیش از هرچیز اهمیت‏دارد، عظمت مادر اوست که یتیمان کم سن و سالش را، باوجودمشکلات آن روز عراق، به رشد و بالندگى رساند. فرزندان وى هر سه‏از چهره‏هاى پرفروغ علم و فقاهت و معنویت‏شدند. و روشنگر راه‏مسلمانان گردیدند.
در مورد کودکى بنت الهدى نوشته‏اند:«در خرد سالى خواندن و نوشتن را نزد برادرانش فراگرفت و درهمان کودکى همراه برادرانش، که براى ادامه تحصیل عازم حوزه‏علمیه نجف بودند، به این شهر مقدس رفت. »
آمنه، دختر فقاهت،پس از آنکه خواندن و نوشتن آموخت و مقدمات تحصیل را فراهم‏کرد، به علوم اسلامى پرداخت و صرف و نحو و اصول فقه و علم‏الحدیث را فراگرفت تا از آنها به عنوان ابزارى براى فهم قرآن‏کریم و جهان بینى صحیح استفاده کند. سپس براى فراگیرى تفسیرقرآن، اخلاق و سیره پیامبران بسیار کوشید.
او، پس از آشنایى با مبانى دینى و نگرشهاى صحیح مذهبى، واردمرحله دیگرى از آموزش شد و به آموختن جامعه شناسى و بررسى‏بیماریهاى اخلاقى و اجتماعى به ویژه مسائل مربوط به زنان جامعه‏مسلمان عراق پرداخت.
براستى اگر اندیشمندى بخواهد براى احیاى‏ارزشهاى انسانى و دینى گام بردارد، در مرحله اول باید باموضوع تبلیغ خویش یعنى انسان آشنا شود. بى‏تردید انسان شناسى‏وجامعه شناسى یاریگر هر مصلح در هدایت و رهبرى جامعه است. بنت‏الهدى نیک مى‏دانست که پیش از شروع کار باید خود را با سلاح‏دانش و بینش مجهز ساخته، با نگرشى عمیق به اوضاع زمان خود وجو فکرى و سیاسى جامعه، قدم بردارد.بنت الهدى یک الگوى عملى براى مبلغان حق و حقیقت‏بوده و هست.اگر رهبران فکرى جامعه با درس گرفتن از این بانوى ایمان وجهاد به هدایت جامعه بپردازد، به یقین در رسیدن به اهداف مقدس‏خود موفق خواهند بود. آرى;
باطل است آنچه مدعى گوید خفته را خفته کى کند بیدار
به هرحال، دوران خردسالى این بانوى فاضل با آموختن و اندوختن‏دانشهاى گوناگون سپرى شد; چرا که در دامان مادرى پاک ودانش‏پرور و دانش دوست تربیت‏شده بود. او در فضایى نفس مى‏کشیدکه نادانى در آن ننگ بود; و با برادرانى مى‏زیست که افق نگرش‏خود را از مادیات و رفاه دنیوى بالاتر برده، با نظرگاه آسمانى‏و الهى به زمین و زمینیان مى‏نگریستند. هرچند در نجف حوزه‏علمیه ویژه بانوان وجود داشت ولى او به سبب هوش سرشار واستفاده از فرصتهاى طلایى در نوجوانى و جوانى نزد برادران خودعلوم و دانشهاى اسلامى را آموخت تا در زمان کوتاهتر به قله‏هاى‏اندیشه و اجتهاد دست‏یابد.
تاریخ ساز; نه ساخته تاریخ!
مرواریدهاى اخلاق و فضایل همواره در صدف وجود انسانهایى است که‏خود تاریخ سازند; نه ساخته تحولات تاریخى. این انسانها همواره‏در جامعه اثر گذار بوده، با آگاهى و بینش و اتصال به منابع‏فیض روشنگر راهند. بنت الهدى، مادر مبارزه و جهاد، شخصیتى بودکه خود را شناخت و با تلاشى پیگیر و خستگى ناپذیر در صدد برآمد تا به انسانهاى جامعه خود، به ویژه زنان این مظلومان‏همیشه تاریخ که گاه از صحنه ذهنها محو شده و گاه مورد سوءاستفاده اقتصادى و سیاسى قرار مى‏گیرند، جرعه‏اى از بیکران‏حقیقت‏بنوشاند و آنان را به گوهر وجود و منزلت‏خودشان آشناسازند تا سرمایه‏هاى عظیم خدا دادى یعنى، عقل و فطرت و عمر واستعدادهاى ذاتى خود را قربانى تمایلات نفسانى و زود گذر خویش‏نکنند.زمانى که فرهنگ شیطانى چونان اژدهایى بى‏رحم فرهنگ اسلامى وشیعى عراق را مورد هجوم قرار داده بود و دنیا را با ظاهرى‏فریبنده براى مسلمانان، به ویژه زنان مسلمان، مى‏آراست، بنت‏الهدى، این تندیس شهامت و شجاعت‏بر آشفت; به مبارزه باشیفتگان و پیروان شیطان پرداخت و پرچم بیدارگرى نسلها را بردوش کشید. بنت الهدى با بینش و بصیرت دشمن را شناخت و در سایه‏این دشمن شیطانى به یارى فریب خوردگان شیطانهاى انسان نماشتافت تا آنها را رهایى بخشد. او در این راه از هیچ خطرى‏نهراسید و جان خویش را براى بیدار کردن مردم فدا کرد.
صفات‏آسمانى بنت الهدى را مى‏توان در ابعاد زیر مورد بررسى قرارداد:
الف- بینش و بصیرت ژرف که در سایه مطالعات و آگاهیهاى‏برخاسته از دانشهاى او بود.
بنت الهدى آینه‏اى درخشان است که در زندگى او مى‏توان به حقیقت‏بزرگى دست‏یافت; حقیقتى به نام «استفاده از فرصتهاى طلایى‏»به ویژه در نوجوانى و جوانى که هم توان بیشترى براى حرکت هست‏و هم سرعت فزونتر.
براى ایجاد این بینش و بصیرت، باید بامطالعه کتابهاى گوناگون و آشنا شدن با اخبار روز و انس وهمراهى با مردم به بالا بردن معرفت و سطح تفکر خود بپردازیم.این امر به تلاش همه جانبه نیاز دارد و انگیزه سالم و قوى. راه‏بالا بردن سطح بینش و ایمان اتصال به قرآن و کلام نورانى‏معصومان است. آمنه در سایه سار درخت قرآن روز به روز بر ایمان‏و دانش خود افزود.
ب- رهبرى فکرى جامعه که خاستگاه آن اعتماد به نفس و دلسوزى‏براى جامعه است.
انسان تا زمانى که در میان مردم نباشد و درد جامعه را نشناسدو براى نجات آنها از پرتگاههاى انحراف سوز هدایت نداشته باشد،دانش و بینش وى بى‏ثمر خواهد بود و حد اکثر تنها خود را ازورطه نابودى نجات خواهد داد.
بنت الهدى پس از دست‏یابى به بینش و بصیرت و آموختن دانش‏ومعرفت پیامبر وار به سوى جامعه در حال سقوط خود حرکت کرد تادست‏بشریت را گرفته و به سعادت رهنمون شود.
براستى رسیدن به حیات طیبه‏اى که قرآن کریم بشارت داده است‏به‏زن یا مرد بودن بستگى ندارد. هرکس ایمان و عمل صالح داشته‏باشد از «حیات طیبه‏» برخور دار مى‏شود: «من عمل صالحا من‏ذکر او انثى فلنحیینه حیوه طیبه‏»
ج- آگاهى سیاسى در کنار تبلیغ دین از ویژگیهاى بنت الهدى صدراست.بسیارى از بانوان در زندگى خویش تک بعدى مى‏اندیشند و با همان‏عقیده هم زندگى مى‏کنند; یعنى اگر در وادى علم و تحقیق مسایل‏مذهبى وارد شدند، تنها به همان مى‏اندیشند و مسایل سیاسى واقتصادى را به اهل سیاست وا مى‏گذارند; یا اگر در جنبه‏هاى هنرى‏وارد شدند، علم و سیاست و دیگر مسایل را فراموش مى‏کنند و تنهابه خلاقیت هنرى مى‏اندیشند; اما بنت الهدى زنى بود که زندگى رااز یکتا الگوى انسانى زنان; زهراى بزرگ آموخته بود. او نه‏تنها یک مبلغ متدین و رهیافته و متعهد و دین باور بود; بلکه‏در جامعه نیز دین پرورى و متدین آفرینى پرداخت و در مسایل‏سیاسى زمان نقش بزرگى ایفا کرد. او همواره در آگاه ساختن مردم‏عراق از اختناق موجود در آن کشور، رابطه‏هاى سیاسى و استعمارى‏بیگانگان و بى کفایتى دولت وقت عراق و بعثیان جنایتکارمى‏کوشید.
سخنرانیهاى آتشین او که در تاریخ ثبت‏شده است; چنان بود که‏لرزه بر اندام کاخ نشینان مى‏افکند.
بنت الهدى از نظر هنرى نیز آثارى ماندگار برجاى گذاشت.رمانهاى جذاب و در عین حال هدایتگرانه وى زبانزد اهل هنر واحساس است. زبان جوان قرن بیستم با جوانان قرون گذشته متفاوت‏است. آنان دین را از لا به لاى داستانهاى زیبا و مبتنى برواقعیت‏بهتر مى‏پذیرند تا از موعظه‏هاى صریح و بدون تنوع.
در دنیاى امروز ارتباط غیر مستقیم بیش از موعظه و القاى‏مستقیم اثر گذار است و همین موجب پیشرفت هنر در زمینه‏هاى‏گوناگون شده است. بنت الهدى «جوان‏» زمان خود را و «دختر»روزگار خود را به خوبى درک کرد و مطابق با ساختار شخصیتى اونسخه فرهنگى پیچید. او عالم به زمان و اهل زمانه بود; و براى‏یک اندیشمند این آگاهى ضرورى است.
د- فکر فرهنگى و پدید آوردن آثار فرهنگى از دیگر ابعاد شخصیت‏بنت الهدى شمرده مى‏شود.
او مدارس دخترانه «الزهراء» را در بغداد و کاظمین بنیادنهاد. محافل فرهنگى اسلامى را براى خواهران دانشگاهى سازمان‏داد و در فرصت‏هاى گوناگون، با بانوان متدینى که از راههاى دورو نزدیک به دیدارش مى‏شتافتند تا پاسخ پرسشهاى دینى و سیاسى‏خود را بیابند، صمیمانه دیدار مى‏کرد.
از دیگر فعالیتهاى وى تهیه درسها و سرودها براى دوشیزگان وزنان مسلمان در مراحل مختلف فرهنگى و عقیدتى بود. او هر سال‏موسم حج‏یک کاروان حدود 200 نفره از بانوان و دوشیزگان به مکه‏و مدینه مى‏برد و با راهنمایى‏هاى همه جانبه خود اعمال و فلسفه‏و اسرار حج را به آنان مى‏آموخت.
بدیهى است‏سفرى به این عظمت‏یک برنامه کامل پرورشى براى بانوان بود. او از هر بانوى عراقى‏یک بنت‏الهدى ساخت تا سکان هدایت مومنان را در این دنیاى طوفان‏زده به دست گیرد و آنگاه صداى این دختر هدایت‏به وسیله بعثیان‏خاموش شد، و پرچم ایمان و آگاهى را بر دوش کشد.
آرى، بنت‏الهدى بانوى نستوه بود که از هر فرصتى براى رسیدن به هدف مقدس‏خویش استفاده کرد. او هرگز نمى‏میرد و در قلبهایى که براى اسلام‏و تشیع مى‏تپد، جایگاهى بس والا دارد.
صحیفه‏هاى جاودان
بنت الهدى صدر، در کنار مبارزات سیاسى و هدایتگرى مردم،از راه قلم نیز براى نسلهاى فردا تلاش کرد. و امروزه کتابهاى‏ارزشمند وى در دستان جوانان مسلمان مى‏گردد و قلبهاى سرد راحرارت مى‏بخشد.
آثار شهید بنت الهدى صدر را اینگونه ذکرکرده‏اند:
1- الفراغ; (نزاع و مناظره) ترجمه این کتاب، با نام ستیز، به‏وسیله دفتر نشر فرهنگ اسلامى منتشر شده است.
2- مذکرات الحج; (خاطرات حج)
3- الفضیله تنتصر; (فضیلت پیروز است)
4- الخاله الضائعه; (خاله گم شده)
5- الباحثه عن الحقیقه; (کسى که در پى حقیقت است)
6- لقاء فى المستشفى; (دیدار در بیمارستان) ترجمه این کتاب،با نام «ملاقات در بیمارستان‏» به وسیله سازمان تبلیغات اسلامى‏چاپ شده است.
7- امرءتان و رجل (دو زن و یک مرد) ترجمه این کتاب، به نام‏«سرنوشت دو دختر» به وسیله سازمان تبلیغات اسلامى منتشر شده‏است.
8- لیتنى کنت اعلم; (کاش مى‏دانستم).ترجمه این کتاب نیز با همین نام منتشر شده است.
9- بطوله المرءاه‏المسلمه; (شخصیت زن مسلمان).
این اثر به وسیله آقاى صادقى اردستانى ترجمه شده و انتشارات‏حافظ آن را منتشر کرده است.
علاوه بر کتب ذکر شده، برخى از مقالات کتاب دیگرى به نام «زن‏در حضور پیامبر» را در شمار آثار بنت الهدى ذکر کرده‏اند.همچنین «نساء العقیده‏» و «کلمه و دعوه‏» و «النکران‏الجمیل‏» از دیگر یادگارهاى او شمرده‏اند.
بنت الهدى صدر ازاندیشمندان و دانشمندان آگاه، شاعران و هنرمندان دردمند ومتعهد و سیاستمداران شجاع و دلیر است. ترجمه قسمتى از شعرهاى‏حماسه آفرین او در آشنایى ما با خلاقیت و ایمان وى بسیارسودمند مى‏نماید:
«پیمانى دیگرباره با پیامبر»بشارتى تو راست اى پیمبر خدا، نگاه کن ببین چگونه نور حق
ز مشرق وجود ما کنون طلوع مى‏کند. بدان تو اى رسول حق; بدان که ما زنان پاکدامن زمان
ز بعد سالهاى سال کتاب آسمانى تو را فراز دستهاى خویش برده‏ایم.
ز پرتو هدایت محمدى(ص) برابرى میان خلق پا گرفت و هیچ بنده‏اى‏اگر عرب اگر عجم
فضلیتى به کس نداشت.
ز امت محمدى هر آنکه پار ساتر است، برتر است.
جرعه‏اى از جام شهادت
زندگى حماسه ساز و موج آفرین بنت الهدى، شعاعى از خورشید وجودفاطمه(س) بود و براى رژیم بعث و اهداف غیر انسانى و غیر دینى‏آنان مشکل ایجاد مى‏کرد. آنها به بهانه‏هاى گوناگون در مقابل‏فعالیتهاى این بانوى پیکار و جهاد کار شکنى مى‏کردند تا او راخانه نشین سازند; حتى به بهانه ملى کردن مدارس سعى کردند مانع‏او شوند، ولى توفیق نیافتند، تا اینکه برادر بزرگوارش در سال‏1399 به علت فعالیتهاى سیاسى دستگیر شد.او که حسین زمانش را در چنگال یزیدیان مى‏دید، زینب وار روى‏به دشمن کرد و گفت:تا کى وجدانتان در خواب خواهد بود؟چرا تن به این زندگى ذلت‏بارداده اید؟
فرداى آن روز، صبح زود، به بازار نزدیک حرم رفت وبا فریادهاى تکبیر و سخنان پر شور به بیدارگرى پرداخت. بدین‏ترتیب، حرکت عظیم مردمى در عراق شکل گرفت. او در مسیر حرکت‏به‏سوى حرم امیر مومنان(ع) فریاد مى‏زد:
مردم نجف کجایید؟ بیدارشوید و قیام کنید! اى یاران على بپاخیزید ... اى فرزندان‏على... اى فرزندان اسلام ... مرجع شما را بردند ... «صدر» رابردند! وقتى وارد حرم شد; زهراگونه و زینب وار خطبه‏اى خواند وآتش خشم مردم نجف را شعله‏ور ساخت. بخشى از سخنرانى وى چنین‏است:
«اى جد من، اى ابوالحسن، شکایت‏خود را از مصیبتهاى این کفارنزد تو آورده‏ام. از آنهایى که به حرمت ما تعرض کرده‏اند و به‏امام امت تعدى کرده‏اند به تو شکایت مى‏کنم و...»
سخنرانى‏هاى‏بیدار کننده و فعالیتهاى سیاسى این بانو سبب شدماموران سفاک حکومت‏بعثى صبح یکشنبه‏17 فروردین سال‏1359 (20جمادى 1400 ه ق )،پس از دستگیرى آیت الله صدر، بى‏شرمانه به خانه بنت الهدى یورش‏برده تا این بانوى مجاهد و دانشمند را دستگیر کنند. او را ازنجف به بغداد برده، زیر شکنجه‏هاى طاقت فرسا قرار دادند وسرانجام به شهادت رساندند.
به گفته سید محمد صادق صدر، پسر عموى بنت‏الهدى، این دوبزرگوار در روز سه شنبه‏19 فروردین به دست عمال بعثى کشته‏شدند.حدود یک ساعت پس از نیمه شب، عوامل بعث‏سید محمد صادق را باوضعى دلخراش به نجف بردند; جنازه‏هاى شهیدان را به او سپردند وبا تهدید از وى خواستند خبر شهادت را منتشرنکند. آثار شکنجه‏بسیار در اجساد آن دو دیده مى‏شد. لکه‏هاى سیاه و متورم فراوان‏روى بدن شهید بنت الهدى وجود داشت; مچ دست و پاهاى هردو خون‏آلود بود و موهاى سر بنت الهدى نیز سوخته مى‏نمود.
بر فرس تندرو هر که تو را دید گفت‏برگ گل سرخ را باد کجا مى‏بردروحش شاد و روانش جاودان.

تبلیغات