هفت گام تا حضور
آرشیو
چکیده
متن
بزرگان، پیوسته ماه شعبان را مقدمه ورود به «ضیافةالله» در ماه رمضان دانستهاند.
از اینرو، کسب آمادگیهاى فکرى و روحى براى درک هر چه بیشتر فیض معنوىاز این «مهمانى خدا»، لازم است.
برنامهریزى براى استفاده از این فرصت ناب، ضرورى است و اینکه چه باید کرد؟
چه مىتوان کرد؟ چه کارى بهتر و با فضیلتتر است؟ سؤالاتى است که براى یک مؤمندلآگاه مطرح است. در این نوشته، با گوشههایى از «آداب بهرهورى بهتر از ماه رمضان»آشنا مىشویم:
1 - خودسازى
همه برنامههاى دینى براى تربیت نفس و تهذیب اخلاق و الهى شدن و وارسته گشتن است. ماه مبارک رمضان، فرصتى مناسب براى چنین کارى است. کنترل امیال و خواستهها، مهارزدن بر غرایز طوفانى و خشمها و شهوتها و تمنیات نفسانى از آن جمله است. یافتن حالات روحانى و معنوى در توجه بیشتر به عبادت و نیایش و ذکر، ثمره درک فیض این ماه است. «توبه»، برنامه مهم دیگرى است که در این ماه مىتوان داشت و از گناهان پاک شد و «استغفار» و «احیاء» در «شبهاى قدر» را وسیله آن قرار داد.
کسانى که هشیار و بصیر باشند، رمضان را فرصتى براى یک «تحول اخلاقى و روحى» در زندگى خویش قرار مىدهند. رسول خدا(ص) نیز در «خطبه شعبانیه» بر محورهاى عمدهاى در پیشواز از ماه رمضان تاکید فرمود که مسائل اخلاقى و دورى از گناه و انجام وظایف در قبال خدا و مردم و عبادات شرعى از جمله آنهاست.
2 - دینشناسى
آشنایى با معارف دینى، چه در حیطه مباحث اعتقادى، چه اخلاقى و تربیتى و اجتماعى، براى یک مسلمان، بخصوص «جوان»، ضرورى است. براى تامین این «نیاز»، همه ایام و فصول سال مناسب است، ولى حال و هواى ماه مبارک و برنامههاى تبلیغى و معارفى که در مساجد و منابر و جلسات و رسانههاى عمومى و مدارس و ... فراهم مىشود، ویژگى خاصى دارد.
باید کوشید تا رمضان را به یک «کلاس معارف» تبدیل کرد. در جلسات و سخنرانیهایى شرکت کرد که بار معارفى بیشترى دارد. نوع مطالعات را باید بر اساس این هدف، تنظیم و برنامهریزى کرد. بدون آگاهى عمیق از مبانى مکتبى و پایههاى دین، جوانان عزیز در معرض شبههآفرینیها و القاءات سوء دشمنان قرار مىگیرند و چه بسا شبههپراکنىهاى مغرضان، میان نسل جوان و مکتب فاصله بیندازد.
از اینرو، باید یکى از برنامههاى ماه مبارک رمضان را تقویت «معرفتشناسى» در حوزه معارف اسلام و مباحث عقیدتى قرار داد. دستاندرکاران مجالس و محافل و برنامهریزىهاى دینى نیز باید بکوشند تا از این فرصت ناب، بهرهورى بیشترى داشته باشند و تدبیر و درایت و نوآورى را در «پربار» ساختن اینگونه مجالس و مراسم، در نظر بگیرند.
3 - آموزش احکام
هر چند «احکام» و «مسائل فقهى» نیز بخشى از «دین» است و در فصل گذشته که به دینشناسى اشاره شد، مىگنجد، اما به لحاظ اهمیت آن جداگانه طرح مىگردد.
یک مسلمان مکتبى، باید متعبد و متشرع باشد، یعنى براى هر عمل خود، در ریزترین برنامههاى روزانه و تکالیف فردى، تا مهمترین وظایف اجتماعى و عمومى، «حجت» داشته باشد و عمل بر طبق «فقه» کند.
شناختحلال و حرام الهى و واجبات و تکالیف و نحوه صحیح انجام وظایف عبادى و عبادات و معاملات و معاهدات و ... «آشنایى با احکام» را مىطلبد. «مسالهدانى» براى یک مسلمان، هم لازم است، هم مایه آبرو و امتیاز است.
در ماه رمضان، فرصتى پیش مىآید تا بخشى از احکام شرعى و فقهى (و عمدتا بر محور نماز و روزه) طرح شود. اشخاصى مساله مىگویند. خود مسلمانان روزهدار هم به فراگیرى احکام، بیشتر رغبت نشان مىدهند.
از این جهت، از موقعیت ماه رمضان باید استفاده کرد و براى مسالهآموزى، آن هم نه فقط بر محور احکام روزه و مبطلات آن، بلکه در قلمرو گستردهاى از احکام که در زندگى فردى و اجتماعى با آن مواجهیم، تلاش کرد.
آنان هم که کار تبلیغى و سخنرانى و برنامههاى فرهنگى دارند، بجاست که سهمى و بخشى از وقت و برنامه را به این امر اختصاص دهند. متاسفانه در میان اقشار مختلف مردم، کسانى که با مسائل شرعى آشنایى کافى و لازم را ندارند، کم نیستند. بعضى به دلیل عدم احساس لزوم، و بعضى به خاطر شرم و حیا از پرسیدن و یاد گرفتن، در پى این آشنایى نمىروند. تکلیف واعظان و مربیان و مجلسگردانان سنگین است. شایسته است که «آموزش احکام» را، آن هم با شیوههاى جدیدتر و جذاب، در برنامههاى خود بگنجانند. قبل از آغاز هر برنامه، گفتن و شنیدن چند مساله، بسیار مفید مىتواند باشد.
4 - احیاى مساجد
احیاى واقعى آن به این است که مرکزى براى عبادت و آموزش و تهذیب نفوس و آگاهىبخشى اجتماعى و سیاسى و جذب جوانان به دین و خدا و اهل بیت(ع) باشد.
چنین هدفى، نظارت و دقت در برنامههاى محتوایى مساجد از یک سو و نظافت و مجهز بودن و فضاى دوست داشتنى و پرجاذبه مساجد از سوى دیگر، و نحوه برخورد مطلوب و جاذب با مردم، بویژه جوانان و نوجوانان از سوى سوم را مىطلبد.
«هفته غبارروبى مساجد» که در آستانه فرا رسیدن ماه رمضان برگزار مىشود، هر چند گرد و غبار غربت، از سیماى مساجد مىزداید و ورود به آن را براى جوانان، مطلوبتر مىسازد، ولى این تنها یک گوشه از کار است.
براى جذب جوانان به این کانونهاى معنویت، باید جاذبه به حدى باشد که بتواند کشش جوانان را به مراکز تفریحى و احیانا فساد، کاهش دهد و «شوق بندگى» در آنان بیافریند. این خواسته، بخشى از طریق رفتارهاى پسندیده و شوقانگیز دستاندرکاران مساجد تامین مىشود (اعم از رفتار خادم، متولى، هیات امنا، مؤذن، پیشنماز و ...) و بخشى از راه نظم کارها و نظافتحیاط و دستشویى و وضوخانه و فضاى مسجد و فرشها و موکتها و کفشداریها و ... به دست مىآید، بخشى نیز، در گرو برنامههاى متنوع و آموزنده و کلاسهاى سودمند و خدمات مختلف و جلسات پربار و سخنرانیهاى پرمایه است، و بالاخره، قسمتى هم در سایه جاذبههاى برنامههاى جنبى و فوق برنامه و مسابقات و کتابخانه و نمایش فیلم و برگزارى نمایشگاه و ارائه کتاب و نوار امانى و ... به دست مىآید.
ماه رمضان، بطور طبیعى فصل حضور بیشتر مردم بویژه جوانان در مساجد است. از این فرصتباید بیشتر استفاده کرد و بر جاذبههاى مسجد افزود و رمضان مسجدها و مسجد رمضانها را پربار و زنده ساخت و به عمران معنوى و آبادى محتوایى مساجد افزود.
5 - انس با قرآن
اهل دل، پیوسته با قرآن مانوس و همدماند و با خواندن و تدبر در آیات الهى، جان را در زلال این «چشمه یقین» و «نور هدایت» شستشو مىدهند.
ماه رمضان که فصل روشندلى و صاحب دل گشتن است، انس بیشتر با کلامالله را مىطلبد.
جلسات قرآنى در این ماه، بیش از مواقع دیگر است. در خانهها، مغازهها، مدرسهها و مسجدها نیز قرآنخوانى و «تلاوت»، بیشتر رواج دارد. به تعبیرى دیگر رمضان، بهار قرآن است. بعضى مقیدند حداقل یک بار در این ماه، قرآن را ختم کنند و با روزى یک جزء تلاوت، در این ماه قرآن را تا آخر مىخوانند. برخى هم که توفیق بیشتر دارند، چندین بار ختم قرآن مىکنند.
شبهاى نورانى این ماه، فرصتى براى انس با قرآن است. جلسات قرآن در مساجد محل و منازل، زمینه این مانوس شدن را فراهم مىسازد. هم خودمان انس بگیریم، هم کودکان و نوجوانان را انس بدهیم.
برگزارى کلاسهاى آموزش قرآن نیز در این ماه، رونق بسزایى دارد.
آنان که هنوز نمىتوانند قرآن بخوانند یا در این مساله ضعف دارند، در این ماه براى فراگیرى روخوانى قرآن تلاش بیشترى کنند.
آنان هم که توان «تدریس» دارند، در محله و مسجد، کلاس برگزار کنند و نوجوانان را سر سفره پر نعمت وحى بنشانند و براى خود، باقیات الصالحاتى باقى بگذارند.
نوار تلاوت روزانه یک جزء از قرآن که از رادیو پخش مىشود، فرصت مناسب دیگرى است که افراد آن را گوش دهند و اگر مجال یا زمینه مناسب براى قرائت ندارند، دست کم با شنیدن آن تلاوت، روزى یک ساعت و همنوایى با آن، به پیدایش این انس، کمک کنند.
هر روز نیز برنامه «تفسیر قرآن» از رادیو پخش مىشود. گوش سپردن به این برنامه روزانه نیز بسیار مفید است.
6 - همدلى با محرومان
رمضان، فرصتى براى چشیدن طعم گرسنگى و تشنگى و محرومیت است. روزهداران، با اراده و اختیار، از داشتهها نمىخورند و نمىآشامند. ولى برخى هم ندارند تا بخورند و در حسرت برخى غذاها و میوهها به سر مىبرند.
از فلسفههاى تشریع روزه، یکى هم توجه به نیازها و محرومیتهاى مسکینان و ناتوانان اقتصادى است. کمک به مستمندان و «اطعام» گرسنگان و «افطار» دادن به روزهداران، بخصوص در این ماه شریف فضیلتبیشترى دارد.
افطار دادن، باید بگونهاى باشد که رنج نادارى و غصه مسکنت و بینوایى را از دل تهیدستان و فقیران بزداید، یا بکاهد.
سفرههاى مفصل و پر خرج، آن هم به صورتى که همه اعیان و اشراف و دوستان و نورچشمىها بر گرداگرد آن بنشینند و از فقرا و نیازمندان سر سفره افطار، کسى نباشد، افطارى نیست که خدا و رسول به آن توصیه کرده باشند.
«افطار روزهداران»، یعنى به قصد قربت، سیر کردن شکم گرسنگانى که چه بسا در سختى و عسرت به سر مىبرند، نه حیف و میل بیتالمال، یا ولخرجیها و اسرافهاى اشرافمنشانه و از روى رقابت و چشم و همچشمى و به قصد عقب نماندن از رقبا و همتایان و همکاران و همقطاران!..
ارزش هر افطار، به قدرى است که بینوایى را به نوا برساند یا از محرومى، محرومیتزدایى کند.
على(ع) و فاطمه(س)، آنگونه افطار به مسکین و یتیم و اسیر دادند که سوره «هل اتى» نازل شد. هم قصد قربت و هم سیر کردن گرسنه و رساندن طعام به «مستحق».
آنان که در طول سال، از رنج و غم دیگران بىخبرند، این ماه فرصتى است که آگاهى یابند و به یادشان بیفتد که گرسنگى و نداشتن و حرمان یعنى چه!
جویا شدن از حال همسایگان و خویشاوندان دور و نزدیک و کمک مالى به بىبضاعتها و رساندن آذوقه و گوشت و برنج و مواد غذایى به در خانه مستمندان، آن هم با حفظ کرامت نفس آنان و بدون تحقیر و توهین، از بزرگترین عبادتها در این ماه است. باید «فقراى واقعى» را شناخت و در این ماه به «فقرزدایى» پرداخت.
چه بسا اموال بسیارى که خرج موارد بیهوده و بىخاصیت مىشود و گاهى مبلغى ناچیز یا کمک اندک، اگر «بجا» افتد، گرهى از زندگى دیگرى مىگشاید. خوشا آنکه بداند چگونه و کجا خرج مىکند!
7 - دعا و نماز
توجه به معبود و راز و نیاز با خالق و خضوع در پیشگاه پروردگار، کمال مىآورد و عزت دنیا و آخرت مىبخشد.
کسى که بخواهد از برکات و فیضهاى شب و روز این ماه، بهره بیشترى ببرد، باید بیشتر «بندگى» و «طاعت» و «عبادت» کند و در آستان پروردگار، «افتادهتر» باشد.
افتادگى آموز اگر طالب فیضىهرگز نخورد آب، زمینى که بلند استمداومتبر خواندن نمازهاى واجب سر وقت و به جماعت و در مسجد، بسیار فضیلت دارد.
خواندن دعاهاى شب و روز این ماه مبارک، ثواب دارد و چشمههاى نور را در دل انسان مىجوشاند. شبها دعاى افتتاح، سحرها دعاى سحر و ابوحمزه ثمالى، دعاهاى هر روز، تعقیبات نماز، انجام اعمالمشترک و خاص در روزها و شبهاى این ماه، قرار گرفتن در محور طاعت و بندگى است، البته بشرط آنکه نمازها با حال، دعاها با توجه به معانى و برخوردار از روح نیایشگرانه و التجاء و تضرع باشد.
شبهاى احیا را نباید از دست داد. از مائده دعاى کمیل باید بیشترین بهره را گرفت. نمازهاى مستحبى فراوانى در این ماه است. با خواندن آنها مىتوان به نورانیت درون و صفاى دل رسید. نماز، برقرار کردن رابطه با خالق است. هر چه بیشتر بهتر، هر چه زلالتر و شفافتر، سودمندتر و اثربخشتر.
خلاصه آنکه ... گاهى، در شبها و روزها، با خدا خلوت کردن و اشک ریختن و از او حاجتخواستن و به درگاهش نیاز بردن، خدایى شدن، طعم بندگى را چشیدن، رنگ الهى گرفتن، اهل مراقبه و محاسبه شدن، رمضان را شناختن و «شبهاى قدر» را «قدر» شناختن و قدر خود را دانستن و به غفلت و پوچى دل نسپردن و ... اینهاست که رمضانى پربار، برایمان به ارمغان مىآورد.
از اینرو، کسب آمادگیهاى فکرى و روحى براى درک هر چه بیشتر فیض معنوىاز این «مهمانى خدا»، لازم است.
برنامهریزى براى استفاده از این فرصت ناب، ضرورى است و اینکه چه باید کرد؟
چه مىتوان کرد؟ چه کارى بهتر و با فضیلتتر است؟ سؤالاتى است که براى یک مؤمندلآگاه مطرح است. در این نوشته، با گوشههایى از «آداب بهرهورى بهتر از ماه رمضان»آشنا مىشویم:
1 - خودسازى
همه برنامههاى دینى براى تربیت نفس و تهذیب اخلاق و الهى شدن و وارسته گشتن است. ماه مبارک رمضان، فرصتى مناسب براى چنین کارى است. کنترل امیال و خواستهها، مهارزدن بر غرایز طوفانى و خشمها و شهوتها و تمنیات نفسانى از آن جمله است. یافتن حالات روحانى و معنوى در توجه بیشتر به عبادت و نیایش و ذکر، ثمره درک فیض این ماه است. «توبه»، برنامه مهم دیگرى است که در این ماه مىتوان داشت و از گناهان پاک شد و «استغفار» و «احیاء» در «شبهاى قدر» را وسیله آن قرار داد.
کسانى که هشیار و بصیر باشند، رمضان را فرصتى براى یک «تحول اخلاقى و روحى» در زندگى خویش قرار مىدهند. رسول خدا(ص) نیز در «خطبه شعبانیه» بر محورهاى عمدهاى در پیشواز از ماه رمضان تاکید فرمود که مسائل اخلاقى و دورى از گناه و انجام وظایف در قبال خدا و مردم و عبادات شرعى از جمله آنهاست.
2 - دینشناسى
آشنایى با معارف دینى، چه در حیطه مباحث اعتقادى، چه اخلاقى و تربیتى و اجتماعى، براى یک مسلمان، بخصوص «جوان»، ضرورى است. براى تامین این «نیاز»، همه ایام و فصول سال مناسب است، ولى حال و هواى ماه مبارک و برنامههاى تبلیغى و معارفى که در مساجد و منابر و جلسات و رسانههاى عمومى و مدارس و ... فراهم مىشود، ویژگى خاصى دارد.
باید کوشید تا رمضان را به یک «کلاس معارف» تبدیل کرد. در جلسات و سخنرانیهایى شرکت کرد که بار معارفى بیشترى دارد. نوع مطالعات را باید بر اساس این هدف، تنظیم و برنامهریزى کرد. بدون آگاهى عمیق از مبانى مکتبى و پایههاى دین، جوانان عزیز در معرض شبههآفرینیها و القاءات سوء دشمنان قرار مىگیرند و چه بسا شبههپراکنىهاى مغرضان، میان نسل جوان و مکتب فاصله بیندازد.
از اینرو، باید یکى از برنامههاى ماه مبارک رمضان را تقویت «معرفتشناسى» در حوزه معارف اسلام و مباحث عقیدتى قرار داد. دستاندرکاران مجالس و محافل و برنامهریزىهاى دینى نیز باید بکوشند تا از این فرصت ناب، بهرهورى بیشترى داشته باشند و تدبیر و درایت و نوآورى را در «پربار» ساختن اینگونه مجالس و مراسم، در نظر بگیرند.
3 - آموزش احکام
هر چند «احکام» و «مسائل فقهى» نیز بخشى از «دین» است و در فصل گذشته که به دینشناسى اشاره شد، مىگنجد، اما به لحاظ اهمیت آن جداگانه طرح مىگردد.
یک مسلمان مکتبى، باید متعبد و متشرع باشد، یعنى براى هر عمل خود، در ریزترین برنامههاى روزانه و تکالیف فردى، تا مهمترین وظایف اجتماعى و عمومى، «حجت» داشته باشد و عمل بر طبق «فقه» کند.
شناختحلال و حرام الهى و واجبات و تکالیف و نحوه صحیح انجام وظایف عبادى و عبادات و معاملات و معاهدات و ... «آشنایى با احکام» را مىطلبد. «مسالهدانى» براى یک مسلمان، هم لازم است، هم مایه آبرو و امتیاز است.
در ماه رمضان، فرصتى پیش مىآید تا بخشى از احکام شرعى و فقهى (و عمدتا بر محور نماز و روزه) طرح شود. اشخاصى مساله مىگویند. خود مسلمانان روزهدار هم به فراگیرى احکام، بیشتر رغبت نشان مىدهند.
از این جهت، از موقعیت ماه رمضان باید استفاده کرد و براى مسالهآموزى، آن هم نه فقط بر محور احکام روزه و مبطلات آن، بلکه در قلمرو گستردهاى از احکام که در زندگى فردى و اجتماعى با آن مواجهیم، تلاش کرد.
آنان هم که کار تبلیغى و سخنرانى و برنامههاى فرهنگى دارند، بجاست که سهمى و بخشى از وقت و برنامه را به این امر اختصاص دهند. متاسفانه در میان اقشار مختلف مردم، کسانى که با مسائل شرعى آشنایى کافى و لازم را ندارند، کم نیستند. بعضى به دلیل عدم احساس لزوم، و بعضى به خاطر شرم و حیا از پرسیدن و یاد گرفتن، در پى این آشنایى نمىروند. تکلیف واعظان و مربیان و مجلسگردانان سنگین است. شایسته است که «آموزش احکام» را، آن هم با شیوههاى جدیدتر و جذاب، در برنامههاى خود بگنجانند. قبل از آغاز هر برنامه، گفتن و شنیدن چند مساله، بسیار مفید مىتواند باشد.
4 - احیاى مساجد
احیاى واقعى آن به این است که مرکزى براى عبادت و آموزش و تهذیب نفوس و آگاهىبخشى اجتماعى و سیاسى و جذب جوانان به دین و خدا و اهل بیت(ع) باشد.
چنین هدفى، نظارت و دقت در برنامههاى محتوایى مساجد از یک سو و نظافت و مجهز بودن و فضاى دوست داشتنى و پرجاذبه مساجد از سوى دیگر، و نحوه برخورد مطلوب و جاذب با مردم، بویژه جوانان و نوجوانان از سوى سوم را مىطلبد.
«هفته غبارروبى مساجد» که در آستانه فرا رسیدن ماه رمضان برگزار مىشود، هر چند گرد و غبار غربت، از سیماى مساجد مىزداید و ورود به آن را براى جوانان، مطلوبتر مىسازد، ولى این تنها یک گوشه از کار است.
براى جذب جوانان به این کانونهاى معنویت، باید جاذبه به حدى باشد که بتواند کشش جوانان را به مراکز تفریحى و احیانا فساد، کاهش دهد و «شوق بندگى» در آنان بیافریند. این خواسته، بخشى از طریق رفتارهاى پسندیده و شوقانگیز دستاندرکاران مساجد تامین مىشود (اعم از رفتار خادم، متولى، هیات امنا، مؤذن، پیشنماز و ...) و بخشى از راه نظم کارها و نظافتحیاط و دستشویى و وضوخانه و فضاى مسجد و فرشها و موکتها و کفشداریها و ... به دست مىآید، بخشى نیز، در گرو برنامههاى متنوع و آموزنده و کلاسهاى سودمند و خدمات مختلف و جلسات پربار و سخنرانیهاى پرمایه است، و بالاخره، قسمتى هم در سایه جاذبههاى برنامههاى جنبى و فوق برنامه و مسابقات و کتابخانه و نمایش فیلم و برگزارى نمایشگاه و ارائه کتاب و نوار امانى و ... به دست مىآید.
ماه رمضان، بطور طبیعى فصل حضور بیشتر مردم بویژه جوانان در مساجد است. از این فرصتباید بیشتر استفاده کرد و بر جاذبههاى مسجد افزود و رمضان مسجدها و مسجد رمضانها را پربار و زنده ساخت و به عمران معنوى و آبادى محتوایى مساجد افزود.
5 - انس با قرآن
اهل دل، پیوسته با قرآن مانوس و همدماند و با خواندن و تدبر در آیات الهى، جان را در زلال این «چشمه یقین» و «نور هدایت» شستشو مىدهند.
ماه رمضان که فصل روشندلى و صاحب دل گشتن است، انس بیشتر با کلامالله را مىطلبد.
جلسات قرآنى در این ماه، بیش از مواقع دیگر است. در خانهها، مغازهها، مدرسهها و مسجدها نیز قرآنخوانى و «تلاوت»، بیشتر رواج دارد. به تعبیرى دیگر رمضان، بهار قرآن است. بعضى مقیدند حداقل یک بار در این ماه، قرآن را ختم کنند و با روزى یک جزء تلاوت، در این ماه قرآن را تا آخر مىخوانند. برخى هم که توفیق بیشتر دارند، چندین بار ختم قرآن مىکنند.
شبهاى نورانى این ماه، فرصتى براى انس با قرآن است. جلسات قرآن در مساجد محل و منازل، زمینه این مانوس شدن را فراهم مىسازد. هم خودمان انس بگیریم، هم کودکان و نوجوانان را انس بدهیم.
برگزارى کلاسهاى آموزش قرآن نیز در این ماه، رونق بسزایى دارد.
آنان که هنوز نمىتوانند قرآن بخوانند یا در این مساله ضعف دارند، در این ماه براى فراگیرى روخوانى قرآن تلاش بیشترى کنند.
آنان هم که توان «تدریس» دارند، در محله و مسجد، کلاس برگزار کنند و نوجوانان را سر سفره پر نعمت وحى بنشانند و براى خود، باقیات الصالحاتى باقى بگذارند.
نوار تلاوت روزانه یک جزء از قرآن که از رادیو پخش مىشود، فرصت مناسب دیگرى است که افراد آن را گوش دهند و اگر مجال یا زمینه مناسب براى قرائت ندارند، دست کم با شنیدن آن تلاوت، روزى یک ساعت و همنوایى با آن، به پیدایش این انس، کمک کنند.
هر روز نیز برنامه «تفسیر قرآن» از رادیو پخش مىشود. گوش سپردن به این برنامه روزانه نیز بسیار مفید است.
6 - همدلى با محرومان
رمضان، فرصتى براى چشیدن طعم گرسنگى و تشنگى و محرومیت است. روزهداران، با اراده و اختیار، از داشتهها نمىخورند و نمىآشامند. ولى برخى هم ندارند تا بخورند و در حسرت برخى غذاها و میوهها به سر مىبرند.
از فلسفههاى تشریع روزه، یکى هم توجه به نیازها و محرومیتهاى مسکینان و ناتوانان اقتصادى است. کمک به مستمندان و «اطعام» گرسنگان و «افطار» دادن به روزهداران، بخصوص در این ماه شریف فضیلتبیشترى دارد.
افطار دادن، باید بگونهاى باشد که رنج نادارى و غصه مسکنت و بینوایى را از دل تهیدستان و فقیران بزداید، یا بکاهد.
سفرههاى مفصل و پر خرج، آن هم به صورتى که همه اعیان و اشراف و دوستان و نورچشمىها بر گرداگرد آن بنشینند و از فقرا و نیازمندان سر سفره افطار، کسى نباشد، افطارى نیست که خدا و رسول به آن توصیه کرده باشند.
«افطار روزهداران»، یعنى به قصد قربت، سیر کردن شکم گرسنگانى که چه بسا در سختى و عسرت به سر مىبرند، نه حیف و میل بیتالمال، یا ولخرجیها و اسرافهاى اشرافمنشانه و از روى رقابت و چشم و همچشمى و به قصد عقب نماندن از رقبا و همتایان و همکاران و همقطاران!..
ارزش هر افطار، به قدرى است که بینوایى را به نوا برساند یا از محرومى، محرومیتزدایى کند.
على(ع) و فاطمه(س)، آنگونه افطار به مسکین و یتیم و اسیر دادند که سوره «هل اتى» نازل شد. هم قصد قربت و هم سیر کردن گرسنه و رساندن طعام به «مستحق».
آنان که در طول سال، از رنج و غم دیگران بىخبرند، این ماه فرصتى است که آگاهى یابند و به یادشان بیفتد که گرسنگى و نداشتن و حرمان یعنى چه!
جویا شدن از حال همسایگان و خویشاوندان دور و نزدیک و کمک مالى به بىبضاعتها و رساندن آذوقه و گوشت و برنج و مواد غذایى به در خانه مستمندان، آن هم با حفظ کرامت نفس آنان و بدون تحقیر و توهین، از بزرگترین عبادتها در این ماه است. باید «فقراى واقعى» را شناخت و در این ماه به «فقرزدایى» پرداخت.
چه بسا اموال بسیارى که خرج موارد بیهوده و بىخاصیت مىشود و گاهى مبلغى ناچیز یا کمک اندک، اگر «بجا» افتد، گرهى از زندگى دیگرى مىگشاید. خوشا آنکه بداند چگونه و کجا خرج مىکند!
7 - دعا و نماز
توجه به معبود و راز و نیاز با خالق و خضوع در پیشگاه پروردگار، کمال مىآورد و عزت دنیا و آخرت مىبخشد.
کسى که بخواهد از برکات و فیضهاى شب و روز این ماه، بهره بیشترى ببرد، باید بیشتر «بندگى» و «طاعت» و «عبادت» کند و در آستان پروردگار، «افتادهتر» باشد.
افتادگى آموز اگر طالب فیضىهرگز نخورد آب، زمینى که بلند استمداومتبر خواندن نمازهاى واجب سر وقت و به جماعت و در مسجد، بسیار فضیلت دارد.
خواندن دعاهاى شب و روز این ماه مبارک، ثواب دارد و چشمههاى نور را در دل انسان مىجوشاند. شبها دعاى افتتاح، سحرها دعاى سحر و ابوحمزه ثمالى، دعاهاى هر روز، تعقیبات نماز، انجام اعمالمشترک و خاص در روزها و شبهاى این ماه، قرار گرفتن در محور طاعت و بندگى است، البته بشرط آنکه نمازها با حال، دعاها با توجه به معانى و برخوردار از روح نیایشگرانه و التجاء و تضرع باشد.
شبهاى احیا را نباید از دست داد. از مائده دعاى کمیل باید بیشترین بهره را گرفت. نمازهاى مستحبى فراوانى در این ماه است. با خواندن آنها مىتوان به نورانیت درون و صفاى دل رسید. نماز، برقرار کردن رابطه با خالق است. هر چه بیشتر بهتر، هر چه زلالتر و شفافتر، سودمندتر و اثربخشتر.
خلاصه آنکه ... گاهى، در شبها و روزها، با خدا خلوت کردن و اشک ریختن و از او حاجتخواستن و به درگاهش نیاز بردن، خدایى شدن، طعم بندگى را چشیدن، رنگ الهى گرفتن، اهل مراقبه و محاسبه شدن، رمضان را شناختن و «شبهاى قدر» را «قدر» شناختن و قدر خود را دانستن و به غفلت و پوچى دل نسپردن و ... اینهاست که رمضانى پربار، برایمان به ارمغان مىآورد.