در انتظار رؤیت خورشید
آرشیو
چکیده
متن
ولادت
بامداد جمعه، پانزدهم شعبان 255 هجرى قمرى، دوازدهمین اختر آسمان امامت و ولایتحجة بنالحسن المهدى(عج) در خانه امام عسکرى(ع) در شهر «سامرا» دیده به جهان گشود. مادرش نرجس، ریحانه، سوسن و صیقل خوانده مىشد. آن یادگار الهى حجت، قائم، خلف صالح، صاحب الزمان و بقیةالله لقب گرفته است و مشهورترین لقبش حضرت «مهدى» است.
این مولود مسعود دو غیبت دارد; نخست غیبت صغرى، که69 سال طول کشید و بعد از شهادت امام عسکرى(ع) در سال 260ه .ق (زمان6 سالگى حضرت) آغاز شد و تا سال329ه .ق (زمان درگذشت آخرین نایب خاصش «على بنمحمد سیمرى») ادامه یافت. پس از آن، غیبت کبرى آغاز شد که از سال329ه .ق تا کنون استمرار یافته است و پایانش بر کسى جز خداوند آشکار نیست.
امیرمؤمنان(ع) فرمود: [امام] غایب ما دو غیبتخواهد داشت که یکى طولانىتر از دیگرى است. در دوران غیبت او، تنهاء;ء کسانى در اعتقاد به امامتش پایدار مىمانند که داراى یقینى استوار و معرفتى کامل باشند.
در انتظار مهدى(ع)
از باورهاى عمومى جهان اسلام، به ویژه جامعه تشیع، اعتقاد به مهدویت و آمدن مصلحى بزرگ است. آن که تلاشهاى شبانهروزى دیگر مصلحان و مشعلداران هدایت را به ثمر مىرساند و انسان گرفتار کجرویها و دلخوشىهاى زودگذر و اضطراب و دودلى و حیرت را نجات مىبخشد. به راستى انتظار وجود چنین نجاتبخشى دلهاى مرده را زنده مىکند و مردم را از نومیدى، که بزرگترین مشکل روانى قرن معاصر است، رها مىسازد. پیامبر گرامى اسلام چنین انتظار مثبت و سازندهاى را عبادت و بندگى خداوند سبحان برشمرده، مىفرماید:
افضل اعمال امتى انتظار فرج الله - عزوجل-; برترین و والاترین کارهاى امت من داشتن امید و تلاش در راستاى فرج الهى است.
و امیرمؤمنان على بنابىطالب(ع) نیز فرموده:
انتظروا الفرج و لاتیاسوا من روح الله فان احب الاعمال الى الله - عزوجل - انتظار الفرج; شما امیدوار فرج و گشایش الهى باشید و از کمکهاى خداوند نومید نگردید; همانا برترین اعمال در نزد خالق یکتا انتظار فرج است.
انتظار در امتهاى گذشته
پیامبران گذشته در میان امتهاى خویش از اصلاح اساسى و اجراى عدالت همگانى سخن مىگفتند و وعده ظهور مصلح بزرگ به پیروان خود مىدادند. آنها خود با تمام توان در این راستا مىکوشیدند; قربانیان و شهداى فراوانى تقدیم مىداشتند; در جهت اصلاح جوامع گرفتاریهاى بسیار تحمل مىکردند; ولى اصلاح فراگیر و جهان شمول تحقق پیدا نکرد.
ابراهیم خلیل الرحمان(ع)، بعد از طوفان نوح، به ارشاد و تبلیغ پرداخت تا بسیارى از افراد پاک مجذوب وى گشتند و سر تسلیم فرود آوردند. او با نمرودیان درافتاد و رنجهاى بسیار تحمل کرد; ولى نمرود (حمورابى)، با منحرف ساختن مردم، ساختن بهشت و دوزخ و سوق دادن مردم به سوى مادیت، افکار شیطانى خود را گسترش داد; در نهایتسد راه شد و عدالت عمومى تحقق پیدا نکرد و باز آن وعده ابراهیم(ع) اجرا نشده باقى ماند. موسى پیامبر(ع) با تلاش قوم خویش را از دست فرعون نجات داد. ولى به پیروزى جهانى نرسید. عیسى(ع) تلاش فراوان کرد; ولى در نهایت او را به دار آویختند تا فریاد عدالتخواهىاش خاموش شود و خود به چپاول سرمایههاى مادى و معنوى مردم بپردازند. البته خداوند سبحان عیسى(ع) را از شر آنان محفوظ داشت و براى روز دیگر، که همان وقت ظهور است، به آسمان برد. او از آسمان فرود مىآید و پشتسر حضرت مهدى قرار مىگیرد. قرآن مىگوید:
«و قولهم انا قتلنا المسیح عیسى بنمریم رسول الله و ما قتلوه و ما صلبوه و لکن شبه لهم ... و ما قتلوه یقینا، بل رفعه الله الیه و کان الله عزیزا حکیما»
گفتار [دروغ] آنان که گفتند: ما مسیح «عیسى بنمریم» رسول خدا را کشتیم در صورتى که او را نکشتند و نه به دار آویختند; بلکه امر بر آنان مشتبه گردید ... به یقین، آنان عیسى(ع) را نکشتند; بلکه خداوند او را به سوى خود بالا برد; و پیوسته خداوند بر هر کارى مقتدر است و اعمالش از روى حکمت.
علامه طباطبایى، در تفسیر آیه فوق مىنویسد: در اینکه عیسى بنمریم به هنگام ظهور مهدى(ع) فرود خواهد آمد و پشتسر او نماز خواهد گزارد، احادیث و روایات بسیارى، از طریق اهل سنت و شیعه، از پیامبر و ائمه اهل بیت (علیهم السلام) نقل شده که یقینآور است و جایى براى تردید باقى نمىگذارد.
پس انبیا و امتهاى پیشین در انتظار مصلحى بزرگ و نجاتبخشى جهانى به سر مىبردند تا زحمات پیامبران (علیهم السلام) را به ثمر رساند و آن امرى حتمى است.
انواع انتظار
باید اذعان کرد که بشر، بر اساس طبیعتخویش، در پى تحقق عدالت عمومى است تا همه گروههاى جامعه از ستمگرى و استبداد و محرومیتخویش و دیگران رها گردند. جهت تحقق این وعده الهى دو گونه انتظار دیده مىشود:
الف) انتظار مخرب
بعضى از افراد جامعه چنین مىاندیشند که باید دست روى دست گذارند و براى نابودى ستم و استبداد هیچ فعالیتى انجام ندهند و خطرى را به جان نخرند; زیرا تحول و دگرگونى جامعه یا نابودى افراد فاسد، بر عهده دیگران است. آنان باید چشم انتظار بنشینند تا قدرتى غیبى همه چیز را دگرگون کند و زمینه بهرهبردارى از نعمتهاى الهى را براى آنان فراهم سازد. این گونه انتظار را انتظار مخرب مىنامند; زیرا زمینه را براى فساد بیشتر تبهکاران و مفسدان فراهم مىسازد و بىتردید استکبار و مکتبهاى الحاد و مادى همواره مبلغ و ناشر آن بودهاند. متاسفانه گاه این طرز فکر ادرستبه حساب باورهاى دینى گذاشته مىشود. در این نوع انتظار، گناه هم فال است و هم تماشا; هم لذت و کامجویى است و هم کمک به انقلاب مقدس نهایى; زیرا اینان فکر مىکنند تا فساد همه جا را فرا نگیرد آن مصلح قیام نمىکند.
در ره دوستبه هر حیله رهى باید کرد طاعت از دست نیاید گنهى باید کرد
اینان هر حرکت اصلاحطلبانهاى را محکوم به شکست مىدانند و به هیچ تحول و حرکتى کمک نمىکنند و به همه حرکتها با بدبینى مىنگرند. این نوع برداشت از انتظار و مهدویت، جز تعطیلى احکام و حدود الهى و گسترش فساد به وسیله مستکبران دستاوردى ندارد.
ب) انتظار سازنده و پویا
سازندگى و پویایى جهتبهتر زیستن از آرمانهاى جوامع اسلامى است. در مکتب ارزشمند اسلام، آن که دو روزش مساوى باشد و در مقایسه به گذشته خود رشد و تکاملى نداشته باشد، مغبون و زیانکار شمرده شده است; و آن کس که امروزش از دیروز بدتر باشد، ملعون و طرد شده است. علاوه بر این، معصومان پاک گفتهاند; آن که پرونده عملش چنان باشد که آینده خود را از گذشته بهتر نبیند، مرگ برایش از زندگى سزاوارتر و بهتر است. منتظران واقعى، چنانچه در زمان یبتبه فرمان رهبران راستین خود گوش فرا دهند، باید از هیچ تلاشى در راستاى اصلاح جامعه کوتاهى نکنند، بلکه هر خطرى را به جان بخرند تا صلاح و سعادت تحقق یابد و زمینه ظهور آن نجاتبخش فراهم گردد.
در انتظار سازنده چنانچه مؤمنان تلاشى پىگیر در اصلاح جامعه نداشته باشند و با زشتیها و منکرات مبارزه نکنند، منتظر شمرده نمىشوند. در این نوع انتظار، جامعه آمادگى ویژهاى دارد; در هر حال خود را در خدمت مصلحى بزرگ مىبیند و آماده استبا تلاش صادقانه جامعه بشرى را متحول کند و با رهبرى آن نجاتبخش، عدل و انصاف را بر سرنوشت همه انسانها حاکم گرداند.
مفضل بنعمر، که از شاگردان امام صادق(ع) بود، مىگوید: خدمت آن حضرت بودیم، سخن از انتظار و آمادگى و پذیرش نجاتبخش الهى، که از فرزندان رسول خدا(ص) است، به میان آمد; آن حضرت فرمود:
من مات منتظرا لهذا الامر کان کمن کان مع القائم فى فسطاطه لا بل کان بمنزلة الضارب بین یدى رسول الله(ص) بالسیف.
آن که در انتظار فرج به سر برد و با حال آمادگى براى ظهور قائم و مصلح کل از دنیا رود وضعیت او مانند کسى است که در خیمه فرماندهى آن نجاتبخش جهت اصلاح جامعه به سر مىبرد و گوش به فرمان است.
سپس امام صادق(ع) فرمود: بلکه بالاتر، او همانند کسى است که شمشیر در دست دارد و در راه خدا در رکاب رسول خدا(ص) جهت اصلاح جامعه و نشر اسلام حقیقى جهاد مىکند.
مصلح بزرگ در کتابهاى آسمانى
ظهور مهدى موعود(ع) از نعمتهاى بزرگ الهى است که خداوند به وسیله آن بر مردم و مستضعفان جهان منت گذاشته و اراده کرده آنان را سرورى و آقایى دهد. قرآن مىگویدم«و لقد کتبنا فى الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادى الصالحون»
و ما، بعد از تورات، در زبور داود نوشتیم [در کتابهاى انبیا گذشته وعده دادیم]که بندگان نیکوکار من زمین را به ارث مىبرند و در آن حکومتخواهند کرد.
در کتابهاى تفسیرى آمده است: این وعده الهى، در همه کتابهاى آسمانى است و مراد از «صالحین» قائم آل محمد، مهدى موعود(ع) و یاران اویند.
علامه مجلسى(ره) در بحارالانوار توضیح مىدهد: بعد از اینکه در همه کتابهاى آسمانى پیامبران وعده خود را نوشتیم، در قرآن نیز وعده خویش را تکرار کردیم.
سپس مىنویسد: مقصود از «ذکر» تورات است و بعضى از مفسران بر این باورند که مراد از «زبور» همه کتابهاى آسمانى است. در کتاب انجیل و تورات، در موارد مختلف از ظهور مصلح بزرگ سخن به میان آمده است که اشاره به نمونههایى از آن سودمند مىنماید:
الف) در عهد جدید چنین مىخوانیم: «او پسرى خواهد زایید که نامش را «یسوع» «عیسى» مىگذارد. آن فرزند متخویش را از گناهانشان رهایى مىبخشد.»
ب) در انجیل یوحنا چنین آمده است: «زیرا در حقیقتشنیدهایم که او «مسیح» نجاتدهنه عالم است.»
ج) در انجیل لوقا، به صورت عموم در باره نجاتبخش و انتظار آن، چنین مىنویسد:
«پس خود را حفظ کنید، مبادا دلها از پرخورى و مستى و اندیشههاى دنیوى سنگین گردد.»
«و آن روز ناگهان بر شما آید، زیرا مثل دامى بر جمیع سکنه تمام روى زمین خواهد آمد.»
«پس در هر وقت دعا کرده و بیدار باشید تا شایسته آن شوید که از جمیع این چیزهایى که در زمین به وقوع خواهد پیوست نجات یابید و در حضور پسران ایشان بایستید.»
د) در عهد قدیم (تورات) راجع به امنیت کامل براى همه موجودات آمده است:
«در آن روز به جهت ایشان با حیوانات صحرا و مرغان هوا و حشرات زمین عهد خواهم بست و کمان و شمشیر و جنگ را از زمین خواهم شکست و ایشان را به امنیتخواهم رسانید و بعد خواب، همراه با آرامش خواهند کرد.»
ه) و نیز در باره نجات مستضعفان و ظهور مصلح بزرگ آمده است:
«هر که تا انتها صبر کند، نجات یابد.»
«زیرا شما را صبر لازم است تا اراده خداى را به جاى آورده و وعده او را بیابید»
«زیرا بعد از اندک زمانى آن آینده خواهد آمد و تاخیر نخواهد داشت.»
بامداد جمعه، پانزدهم شعبان 255 هجرى قمرى، دوازدهمین اختر آسمان امامت و ولایتحجة بنالحسن المهدى(عج) در خانه امام عسکرى(ع) در شهر «سامرا» دیده به جهان گشود. مادرش نرجس، ریحانه، سوسن و صیقل خوانده مىشد. آن یادگار الهى حجت، قائم، خلف صالح، صاحب الزمان و بقیةالله لقب گرفته است و مشهورترین لقبش حضرت «مهدى» است.
این مولود مسعود دو غیبت دارد; نخست غیبت صغرى، که69 سال طول کشید و بعد از شهادت امام عسکرى(ع) در سال 260ه .ق (زمان6 سالگى حضرت) آغاز شد و تا سال329ه .ق (زمان درگذشت آخرین نایب خاصش «على بنمحمد سیمرى») ادامه یافت. پس از آن، غیبت کبرى آغاز شد که از سال329ه .ق تا کنون استمرار یافته است و پایانش بر کسى جز خداوند آشکار نیست.
امیرمؤمنان(ع) فرمود: [امام] غایب ما دو غیبتخواهد داشت که یکى طولانىتر از دیگرى است. در دوران غیبت او، تنهاء;ء کسانى در اعتقاد به امامتش پایدار مىمانند که داراى یقینى استوار و معرفتى کامل باشند.
در انتظار مهدى(ع)
از باورهاى عمومى جهان اسلام، به ویژه جامعه تشیع، اعتقاد به مهدویت و آمدن مصلحى بزرگ است. آن که تلاشهاى شبانهروزى دیگر مصلحان و مشعلداران هدایت را به ثمر مىرساند و انسان گرفتار کجرویها و دلخوشىهاى زودگذر و اضطراب و دودلى و حیرت را نجات مىبخشد. به راستى انتظار وجود چنین نجاتبخشى دلهاى مرده را زنده مىکند و مردم را از نومیدى، که بزرگترین مشکل روانى قرن معاصر است، رها مىسازد. پیامبر گرامى اسلام چنین انتظار مثبت و سازندهاى را عبادت و بندگى خداوند سبحان برشمرده، مىفرماید:
افضل اعمال امتى انتظار فرج الله - عزوجل-; برترین و والاترین کارهاى امت من داشتن امید و تلاش در راستاى فرج الهى است.
و امیرمؤمنان على بنابىطالب(ع) نیز فرموده:
انتظروا الفرج و لاتیاسوا من روح الله فان احب الاعمال الى الله - عزوجل - انتظار الفرج; شما امیدوار فرج و گشایش الهى باشید و از کمکهاى خداوند نومید نگردید; همانا برترین اعمال در نزد خالق یکتا انتظار فرج است.
انتظار در امتهاى گذشته
پیامبران گذشته در میان امتهاى خویش از اصلاح اساسى و اجراى عدالت همگانى سخن مىگفتند و وعده ظهور مصلح بزرگ به پیروان خود مىدادند. آنها خود با تمام توان در این راستا مىکوشیدند; قربانیان و شهداى فراوانى تقدیم مىداشتند; در جهت اصلاح جوامع گرفتاریهاى بسیار تحمل مىکردند; ولى اصلاح فراگیر و جهان شمول تحقق پیدا نکرد.
ابراهیم خلیل الرحمان(ع)، بعد از طوفان نوح، به ارشاد و تبلیغ پرداخت تا بسیارى از افراد پاک مجذوب وى گشتند و سر تسلیم فرود آوردند. او با نمرودیان درافتاد و رنجهاى بسیار تحمل کرد; ولى نمرود (حمورابى)، با منحرف ساختن مردم، ساختن بهشت و دوزخ و سوق دادن مردم به سوى مادیت، افکار شیطانى خود را گسترش داد; در نهایتسد راه شد و عدالت عمومى تحقق پیدا نکرد و باز آن وعده ابراهیم(ع) اجرا نشده باقى ماند. موسى پیامبر(ع) با تلاش قوم خویش را از دست فرعون نجات داد. ولى به پیروزى جهانى نرسید. عیسى(ع) تلاش فراوان کرد; ولى در نهایت او را به دار آویختند تا فریاد عدالتخواهىاش خاموش شود و خود به چپاول سرمایههاى مادى و معنوى مردم بپردازند. البته خداوند سبحان عیسى(ع) را از شر آنان محفوظ داشت و براى روز دیگر، که همان وقت ظهور است، به آسمان برد. او از آسمان فرود مىآید و پشتسر حضرت مهدى قرار مىگیرد. قرآن مىگوید:
«و قولهم انا قتلنا المسیح عیسى بنمریم رسول الله و ما قتلوه و ما صلبوه و لکن شبه لهم ... و ما قتلوه یقینا، بل رفعه الله الیه و کان الله عزیزا حکیما»
گفتار [دروغ] آنان که گفتند: ما مسیح «عیسى بنمریم» رسول خدا را کشتیم در صورتى که او را نکشتند و نه به دار آویختند; بلکه امر بر آنان مشتبه گردید ... به یقین، آنان عیسى(ع) را نکشتند; بلکه خداوند او را به سوى خود بالا برد; و پیوسته خداوند بر هر کارى مقتدر است و اعمالش از روى حکمت.
علامه طباطبایى، در تفسیر آیه فوق مىنویسد: در اینکه عیسى بنمریم به هنگام ظهور مهدى(ع) فرود خواهد آمد و پشتسر او نماز خواهد گزارد، احادیث و روایات بسیارى، از طریق اهل سنت و شیعه، از پیامبر و ائمه اهل بیت (علیهم السلام) نقل شده که یقینآور است و جایى براى تردید باقى نمىگذارد.
پس انبیا و امتهاى پیشین در انتظار مصلحى بزرگ و نجاتبخشى جهانى به سر مىبردند تا زحمات پیامبران (علیهم السلام) را به ثمر رساند و آن امرى حتمى است.
انواع انتظار
باید اذعان کرد که بشر، بر اساس طبیعتخویش، در پى تحقق عدالت عمومى است تا همه گروههاى جامعه از ستمگرى و استبداد و محرومیتخویش و دیگران رها گردند. جهت تحقق این وعده الهى دو گونه انتظار دیده مىشود:
الف) انتظار مخرب
بعضى از افراد جامعه چنین مىاندیشند که باید دست روى دست گذارند و براى نابودى ستم و استبداد هیچ فعالیتى انجام ندهند و خطرى را به جان نخرند; زیرا تحول و دگرگونى جامعه یا نابودى افراد فاسد، بر عهده دیگران است. آنان باید چشم انتظار بنشینند تا قدرتى غیبى همه چیز را دگرگون کند و زمینه بهرهبردارى از نعمتهاى الهى را براى آنان فراهم سازد. این گونه انتظار را انتظار مخرب مىنامند; زیرا زمینه را براى فساد بیشتر تبهکاران و مفسدان فراهم مىسازد و بىتردید استکبار و مکتبهاى الحاد و مادى همواره مبلغ و ناشر آن بودهاند. متاسفانه گاه این طرز فکر ادرستبه حساب باورهاى دینى گذاشته مىشود. در این نوع انتظار، گناه هم فال است و هم تماشا; هم لذت و کامجویى است و هم کمک به انقلاب مقدس نهایى; زیرا اینان فکر مىکنند تا فساد همه جا را فرا نگیرد آن مصلح قیام نمىکند.
در ره دوستبه هر حیله رهى باید کرد طاعت از دست نیاید گنهى باید کرد
اینان هر حرکت اصلاحطلبانهاى را محکوم به شکست مىدانند و به هیچ تحول و حرکتى کمک نمىکنند و به همه حرکتها با بدبینى مىنگرند. این نوع برداشت از انتظار و مهدویت، جز تعطیلى احکام و حدود الهى و گسترش فساد به وسیله مستکبران دستاوردى ندارد.
ب) انتظار سازنده و پویا
سازندگى و پویایى جهتبهتر زیستن از آرمانهاى جوامع اسلامى است. در مکتب ارزشمند اسلام، آن که دو روزش مساوى باشد و در مقایسه به گذشته خود رشد و تکاملى نداشته باشد، مغبون و زیانکار شمرده شده است; و آن کس که امروزش از دیروز بدتر باشد، ملعون و طرد شده است. علاوه بر این، معصومان پاک گفتهاند; آن که پرونده عملش چنان باشد که آینده خود را از گذشته بهتر نبیند، مرگ برایش از زندگى سزاوارتر و بهتر است. منتظران واقعى، چنانچه در زمان یبتبه فرمان رهبران راستین خود گوش فرا دهند، باید از هیچ تلاشى در راستاى اصلاح جامعه کوتاهى نکنند، بلکه هر خطرى را به جان بخرند تا صلاح و سعادت تحقق یابد و زمینه ظهور آن نجاتبخش فراهم گردد.
در انتظار سازنده چنانچه مؤمنان تلاشى پىگیر در اصلاح جامعه نداشته باشند و با زشتیها و منکرات مبارزه نکنند، منتظر شمرده نمىشوند. در این نوع انتظار، جامعه آمادگى ویژهاى دارد; در هر حال خود را در خدمت مصلحى بزرگ مىبیند و آماده استبا تلاش صادقانه جامعه بشرى را متحول کند و با رهبرى آن نجاتبخش، عدل و انصاف را بر سرنوشت همه انسانها حاکم گرداند.
مفضل بنعمر، که از شاگردان امام صادق(ع) بود، مىگوید: خدمت آن حضرت بودیم، سخن از انتظار و آمادگى و پذیرش نجاتبخش الهى، که از فرزندان رسول خدا(ص) است، به میان آمد; آن حضرت فرمود:
من مات منتظرا لهذا الامر کان کمن کان مع القائم فى فسطاطه لا بل کان بمنزلة الضارب بین یدى رسول الله(ص) بالسیف.
آن که در انتظار فرج به سر برد و با حال آمادگى براى ظهور قائم و مصلح کل از دنیا رود وضعیت او مانند کسى است که در خیمه فرماندهى آن نجاتبخش جهت اصلاح جامعه به سر مىبرد و گوش به فرمان است.
سپس امام صادق(ع) فرمود: بلکه بالاتر، او همانند کسى است که شمشیر در دست دارد و در راه خدا در رکاب رسول خدا(ص) جهت اصلاح جامعه و نشر اسلام حقیقى جهاد مىکند.
مصلح بزرگ در کتابهاى آسمانى
ظهور مهدى موعود(ع) از نعمتهاى بزرگ الهى است که خداوند به وسیله آن بر مردم و مستضعفان جهان منت گذاشته و اراده کرده آنان را سرورى و آقایى دهد. قرآن مىگویدم«و لقد کتبنا فى الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادى الصالحون»
و ما، بعد از تورات، در زبور داود نوشتیم [در کتابهاى انبیا گذشته وعده دادیم]که بندگان نیکوکار من زمین را به ارث مىبرند و در آن حکومتخواهند کرد.
در کتابهاى تفسیرى آمده است: این وعده الهى، در همه کتابهاى آسمانى است و مراد از «صالحین» قائم آل محمد، مهدى موعود(ع) و یاران اویند.
علامه مجلسى(ره) در بحارالانوار توضیح مىدهد: بعد از اینکه در همه کتابهاى آسمانى پیامبران وعده خود را نوشتیم، در قرآن نیز وعده خویش را تکرار کردیم.
سپس مىنویسد: مقصود از «ذکر» تورات است و بعضى از مفسران بر این باورند که مراد از «زبور» همه کتابهاى آسمانى است. در کتاب انجیل و تورات، در موارد مختلف از ظهور مصلح بزرگ سخن به میان آمده است که اشاره به نمونههایى از آن سودمند مىنماید:
الف) در عهد جدید چنین مىخوانیم: «او پسرى خواهد زایید که نامش را «یسوع» «عیسى» مىگذارد. آن فرزند متخویش را از گناهانشان رهایى مىبخشد.»
ب) در انجیل یوحنا چنین آمده است: «زیرا در حقیقتشنیدهایم که او «مسیح» نجاتدهنه عالم است.»
ج) در انجیل لوقا، به صورت عموم در باره نجاتبخش و انتظار آن، چنین مىنویسد:
«پس خود را حفظ کنید، مبادا دلها از پرخورى و مستى و اندیشههاى دنیوى سنگین گردد.»
«و آن روز ناگهان بر شما آید، زیرا مثل دامى بر جمیع سکنه تمام روى زمین خواهد آمد.»
«پس در هر وقت دعا کرده و بیدار باشید تا شایسته آن شوید که از جمیع این چیزهایى که در زمین به وقوع خواهد پیوست نجات یابید و در حضور پسران ایشان بایستید.»
د) در عهد قدیم (تورات) راجع به امنیت کامل براى همه موجودات آمده است:
«در آن روز به جهت ایشان با حیوانات صحرا و مرغان هوا و حشرات زمین عهد خواهم بست و کمان و شمشیر و جنگ را از زمین خواهم شکست و ایشان را به امنیتخواهم رسانید و بعد خواب، همراه با آرامش خواهند کرد.»
ه) و نیز در باره نجات مستضعفان و ظهور مصلح بزرگ آمده است:
«هر که تا انتها صبر کند، نجات یابد.»
«زیرا شما را صبر لازم است تا اراده خداى را به جاى آورده و وعده او را بیابید»
«زیرا بعد از اندک زمانى آن آینده خواهد آمد و تاخیر نخواهد داشت.»