آیینه زهرا(س)
آرشیو
چکیده
متن
پنجم جمادى الاولى سال پنجم و یا ششم هجرت، پرثمرترین میوه شجاعت و بردبارى، عفت و پاکدامنى در مدینه منوره ظاهر گشت. (1) او مظهر عواطف و احساسات پاک و ثمره وجودى دو دریاى مواج و خروشان نبوت و امامت گشت و بیت علوى را نورانیتى دیگر بخشید و سومین اثر زیباى «مرج البحرین یلتقیان» (2) شد. به طورى که به انسانهاى شرافتمند جهان، افتخار دیگرى دارد. قدومش بر همگان مبارک و راهش پر رهرو باد.
خواهى که شوى با خبر از رتبه او بابش على عالى و مامش زهراست
زینب در گرانبهاى نبوى و علوى است. لحظهاى که پا به عرصه وجود گذاشت، جهت جلوه بیشتر درخشش روحانى وجودیش در برابر همه ستمگریها و تاریکیهاى تاریخ نسبتبه معنویات، پنج تن آلعبا دستبه تربیت و پرورش وى یازیدند و او را مورد توجه قرار دادند، از این رو زینب بعد از مادرش، مظهر وجودى پیامبر، على، فاطمه، حسن و حسین گردید، و به حق وى را زینب یعنى زینت پدر نامیدند.
نامگذارى
عقیله بنىهاشم آنگاه که پا به عرصه وجود گذاشت و در منزل وحى در کنار پنج تن قرار گرفت. مادرش فاطمه اطهر علیها السلام رو به شوهرش على بن ابىطالب(ع) کرد و از او خواست تا نام زیبایى را برایش انتخاب کند. آن حضرت فرمود: «در این امر مهم، بر پیامبر خدا پیشى نخواهم گرفت. باید مقدارى تحمل کنیم تا آن وجود نازنین از سفر برگردد». چون رسول خدا از سفر بازگشت، آن دو نامگذارى اولین فرزند دختر خویش را بر عهده آن حضرت گذاشتند. آن بزرگوار کمى تامل نمود، در آن هنگام جبرئیل نازل شد و سلام و درود حضرت حق را بر وى ابلاغ کرد و سپس گفت: «نام این نوزاد را زینب بگذار، زیرا خداوند این نام را برگزید و آن را انتخاب کرد». بعد هم پیشگوییهایى را نسبتبه حوادث و قضایاى آینده آن سلاله پاک بیان داشت. (3)
زینب علیها السلام ، دختر امیرالمؤمین، را زینب کبرى نامیدهاند تا از دیگر زینبها، همچون زینب بنت محمد، جدا گردد و نیز او را صدیقه صغرى گفتهاند تا از مادرش صدیقه کبرى علیها السلام جدا گردد.
القاب زینب
عظمت و قدرت روحى دختر امیرالمؤمنین در میدانهاى مختلف سبب گردید که او همچون استوانه محکمى باشد که بخش سنگینى از بار امامت و زعامت پدر و دو برادرش را بر دوش کشد. محدثان و مورخان براى آن حضرت القاب گوناگونى را ذکر کردهاند که هر کدام نشانگر قوت موضعگیرى آن بانوى بزرگوار در برابر حوادث و رویدادهاى مختلف است، همانند تحمل رحلت پیامبر گرامى اسلام، شهادت صدیقه طاهره در دوران خردسالى، شهادت امیرالمؤمنان در محراب کوفه، تحمل شهادت امام مجتبى و از همه بالاتر واقعه پرحماسه و خونین کربلا که در کمتر از نصف روز شاهد به خون غلطیدن امام زمان خویش، حسین بن على بن ابىطالب، گردید و همراه او نزدیک به17 نفر از نزدیکترین افرادش، همچون فرزند و فرزندان برادر و یا خواهر بودند. برخى از القاب زیباى آن بانوى مکرمه در روایات مستند آمده و برخى هم برخواسته از صفات عالیه و فضایل بیشمار آن حضرت است.
زینب کبرى از نگاه اهل سنت
دانشمندان و نویسندگان و جامعه اهل سنت زینب کبرى را عزیز و گرامى مىدارند و با تمام وجود در برابر شخصیت آن حضرت کرنش مىنمایند و اعتقاد درونى خویش و خضوع و خشوع خود را بر زبان و قلم اظهار مىکنند. از تاریخ درخشان و سراسر شورآفرین زندگى این بانوى سترگ و قهرمان، نزدیک به 1352 سال مىگذرد و طبق پژوهشى که انجام گرفته بیش از یکصد و هفتاد کتاب مستقل (4) و صدها مقاله نوشته شده است. اساس این امر دو مطلب ذیل مىتواند باشد:
اول: زینب کبرى تربیتیافته بیت رسالت و نبوت و آیینه تمامنماى عفت فاطمى و اصالت محمدى و شجاعت علوى است. او دختر امیرمؤمنان و خلیفه رسول خداست و نواده پیامبر بوده، رسول گرامى اسلام او را تکریم نموده و بر او ارج نهاده، سخن و کلام او را مىشنیده و بر آن تحلیل داشته است. در روایات آمده: آخرین روزهاى عمر پیامبر که زینب کبرى حدود 5 سال داشتخدمت آن حضرت آمد. عرض کرد: «جد بزرگوار دیشب در عالم خواب دیدم که تندباد سیاهى همه جا را فرا گرفتبه طورى که همه جا تاریک شد و آن باد تند مرا نیز جابجا نمود. خود را به درخت تنومندى رساندم و پناهنده شدم. فاصلهاى نشد که آن درخت نیز از جا کنده شد و بر زمین افتاد. من به یکى از شاخههاى قوى آن درخت متمسک شدم که او هم قطع گردید. دوباره شاخه قوى دیگرى را گرفتم که آن تندباد او را هم شکست. از خواب بیدار شدم». رسول خدا سخنان زینب را شنید و اشکهاى مبارکش جارى شد. بعد فرمود: آنچه را در خواب دیدهاى واقعیتى است که آن را توضیح مىدهم. سپس فرمود: «آن درختبزرگى را که بدان تکیه کرده بودى، جد توست و بعد هم شاخه قوى بزرگ مادرت، فاطمه زهرا، است و شاخه بزرگ دیگر پدرت، على بن ابىطالب، است و دو شاخه بعد از آن حسن و حسین مىباشد. با فقدان من و اینان دنیا را ظلمت و ستم فرا خواهد گرفت (و بعد از شهادت فرزندم حسین) عزا و ماتم و حزن همه را فرا خواهد گرفت.»
تحلیل پیامبر خدا بر رؤیاى زینب کبرى نواده خویش و متاثر گشتن به هنگام استماع سخنان دخترى پنجساله چیزى جز عزت نهادن و گرامى داشتن آن کریمه نخواهد بود.
دوم: شخصیت ذاتى زینب کبرى از بدو تولد تا لحظه رحلت عامل دیگرى بوده که زندگى سراسر افتخار این بانو را از دیگر بانوان جدا ساخته است و در همه فراز و نشیبها فطرت خداشناسى و اوصاف رحمانى در وجودش تبلور یافته است و از این رو در صبر و مقاومت، پاکدامنى و عفاف، پشتکار و ایمان، زهد و پارسایى و ... زبانزد خاص و عام گردیده است. اینک از باب ذکر نمونه سخنان بعضى از شخصیتهاى اهل قلم جامعه اهل سنت را مىآوریم:
الف) جلالالدین سیوطى در رساله «زینبیه» خویش مىنویسد: «زینب در زمان جدش رسول خدا پا به عرصه جهان گشود و در دامن وى پرورش یافت. او هوشمندى توانا و دوراندیش و داراى قلبى پرقوت و پرصلابتبود». سپس مىافزاید: حسن بن على هشتسال قبل از رحلت پیامبر خدا و حسین بن على هفتسال قبل از آن و زینب کبرى نیز پنجسال قبل از رحلت آن بزرگوار به دنیا آمدهاند، پس زینب پنجسال از عمر خویش را در کنار پیامبر خدا گذرانده و تربیتیافته است».
ب) شیخ عزالدین معروف به ابن اثیر جزرى مىنویسد: «زینب دختر على بن ابىطالب، مادرش فاطمه دختر رسول خدا بود. او در زمان پیامبر خدا بدنیا آمد و مقدارى از زندگى آن حضرت را درک نمود. زینب تنها خانم متفکر و دانشمندى بود که از قوت فکر بالایى برخوردار بود. پدرش وى را به ازدواج عبدالله بن جعفر درآورد خداوند به وى فرزندانى عنایت کرد که نام آنان على، عون اکبر، عباس، محمد و امکلثوم بوده است. او در واقعه کربلا همراه برادرش حسین بن على بود. بعد از شهادتش بهمراه قافله روانه شام گشت و در برابر یزید بن معاویه خطبهاى شیوا و پرمعنى ایراد کرد که در کتابهاى تاریخى ذکر شده. ایراد آن خطبه درایت و عقل و اندیشه و قدرت بالاى قلبى وى را مىرساند.» (6)
ج) استاد محمد فرید وجدى: «زینب، دختر على بن ابىطالب، از جمله زنان بافضیلت و بزرگوارى است که دوراندیشى و فکر با عظمتى داشت. او همراه برادرش حسین بن على در واقعه کربلا حضور داشتبه امر یزید بن معاویه آن خانم را به همراه دیگر اسراء به شام و شهرهاى مختلف بردند که در شام زینب کبرى در برابر یزید خطبهاى غراء خواند.» (7)
د) محمد غالب شافعى مصرى: او که از نویسندگان مقتدر مصرى است در مجله «الاسلام» سال اول شماره27 علاقه و عشق خود را به زینب چنین مىنگارد:
«یکى از بزرگترین زنان اهل بیت از نظر حسب و نسب و از بهترین بانوان طاهره که داراى روحى بزرگ و مقام تقوى و آیینه سر تا پا نماى رسالت و ولایتبوده، حضرت سیده زینب دختر على بن ابىطالب مىباشد که به نحو کامل او را تربیت کرده بودند و از پستان علم و دانش خاندان نبوت سیراب گشته بود. به حدى که در فصاحت و بلاغتیکى از آیات بزرگ الهى گردید و در حلم و کرم و بینایى و بصیرت و تدبیر کارها در میان خاندان بنىهاشم و بلکه عرب مشهور شد و میان جمال و جلال و سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت را جمع کرده بود. شبها در حال عبادت و روزها را روزه داشت و به تقوى و پرهیزگارى معروف بود.» (8)
به راز و نیاز و به سوز و گداز تو گویى که زهرا بود در نماز
پىنوشتها:
1- ریاحین الشریعة، ج3، ص33; زینب کبرى در پنجم جمادى الاولى سال پنجم یا ششم هجرت به دنیا آمد، بعضى ولادت آن حضرت را اوائل شعبان سال پنجم هجرت و بعضى ماه رمضان و یا اواخر ربیعالثانى همان سال دانستهاند. (که به طور معمول مرجح خاصى براى اقوال فوق وجود ندارد).
2- تفسیر نورالثقلین، الهویزى، ج5، ص191، ح17; مناقب، ابنآشوب، ج3، ص319.
3- زینب الکبرى، علامه جعفر نقدى، ص17 -16.
4- فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفى، ج2، ص636-637.
5- مجله آیینه پژوهش، سال سوم (1371)، شمارههاى 15 - 14، ص160 - 154.
6- زینب الکبرى، علامه جعفر نقدى، ص19 - 18.
7- اسدالغابة فى معرفة الصحابة، ابن اثیر، ج7، شماره 6961.
8- دائرة معارف القرن العشرین، ج4، ص796 - 795.
خواهى که شوى با خبر از رتبه او بابش على عالى و مامش زهراست
زینب در گرانبهاى نبوى و علوى است. لحظهاى که پا به عرصه وجود گذاشت، جهت جلوه بیشتر درخشش روحانى وجودیش در برابر همه ستمگریها و تاریکیهاى تاریخ نسبتبه معنویات، پنج تن آلعبا دستبه تربیت و پرورش وى یازیدند و او را مورد توجه قرار دادند، از این رو زینب بعد از مادرش، مظهر وجودى پیامبر، على، فاطمه، حسن و حسین گردید، و به حق وى را زینب یعنى زینت پدر نامیدند.
نامگذارى
عقیله بنىهاشم آنگاه که پا به عرصه وجود گذاشت و در منزل وحى در کنار پنج تن قرار گرفت. مادرش فاطمه اطهر علیها السلام رو به شوهرش على بن ابىطالب(ع) کرد و از او خواست تا نام زیبایى را برایش انتخاب کند. آن حضرت فرمود: «در این امر مهم، بر پیامبر خدا پیشى نخواهم گرفت. باید مقدارى تحمل کنیم تا آن وجود نازنین از سفر برگردد». چون رسول خدا از سفر بازگشت، آن دو نامگذارى اولین فرزند دختر خویش را بر عهده آن حضرت گذاشتند. آن بزرگوار کمى تامل نمود، در آن هنگام جبرئیل نازل شد و سلام و درود حضرت حق را بر وى ابلاغ کرد و سپس گفت: «نام این نوزاد را زینب بگذار، زیرا خداوند این نام را برگزید و آن را انتخاب کرد». بعد هم پیشگوییهایى را نسبتبه حوادث و قضایاى آینده آن سلاله پاک بیان داشت. (3)
زینب علیها السلام ، دختر امیرالمؤمین، را زینب کبرى نامیدهاند تا از دیگر زینبها، همچون زینب بنت محمد، جدا گردد و نیز او را صدیقه صغرى گفتهاند تا از مادرش صدیقه کبرى علیها السلام جدا گردد.
القاب زینب
عظمت و قدرت روحى دختر امیرالمؤمنین در میدانهاى مختلف سبب گردید که او همچون استوانه محکمى باشد که بخش سنگینى از بار امامت و زعامت پدر و دو برادرش را بر دوش کشد. محدثان و مورخان براى آن حضرت القاب گوناگونى را ذکر کردهاند که هر کدام نشانگر قوت موضعگیرى آن بانوى بزرگوار در برابر حوادث و رویدادهاى مختلف است، همانند تحمل رحلت پیامبر گرامى اسلام، شهادت صدیقه طاهره در دوران خردسالى، شهادت امیرالمؤمنان در محراب کوفه، تحمل شهادت امام مجتبى و از همه بالاتر واقعه پرحماسه و خونین کربلا که در کمتر از نصف روز شاهد به خون غلطیدن امام زمان خویش، حسین بن على بن ابىطالب، گردید و همراه او نزدیک به17 نفر از نزدیکترین افرادش، همچون فرزند و فرزندان برادر و یا خواهر بودند. برخى از القاب زیباى آن بانوى مکرمه در روایات مستند آمده و برخى هم برخواسته از صفات عالیه و فضایل بیشمار آن حضرت است.
زینب کبرى از نگاه اهل سنت
دانشمندان و نویسندگان و جامعه اهل سنت زینب کبرى را عزیز و گرامى مىدارند و با تمام وجود در برابر شخصیت آن حضرت کرنش مىنمایند و اعتقاد درونى خویش و خضوع و خشوع خود را بر زبان و قلم اظهار مىکنند. از تاریخ درخشان و سراسر شورآفرین زندگى این بانوى سترگ و قهرمان، نزدیک به 1352 سال مىگذرد و طبق پژوهشى که انجام گرفته بیش از یکصد و هفتاد کتاب مستقل (4) و صدها مقاله نوشته شده است. اساس این امر دو مطلب ذیل مىتواند باشد:
اول: زینب کبرى تربیتیافته بیت رسالت و نبوت و آیینه تمامنماى عفت فاطمى و اصالت محمدى و شجاعت علوى است. او دختر امیرمؤمنان و خلیفه رسول خداست و نواده پیامبر بوده، رسول گرامى اسلام او را تکریم نموده و بر او ارج نهاده، سخن و کلام او را مىشنیده و بر آن تحلیل داشته است. در روایات آمده: آخرین روزهاى عمر پیامبر که زینب کبرى حدود 5 سال داشتخدمت آن حضرت آمد. عرض کرد: «جد بزرگوار دیشب در عالم خواب دیدم که تندباد سیاهى همه جا را فرا گرفتبه طورى که همه جا تاریک شد و آن باد تند مرا نیز جابجا نمود. خود را به درخت تنومندى رساندم و پناهنده شدم. فاصلهاى نشد که آن درخت نیز از جا کنده شد و بر زمین افتاد. من به یکى از شاخههاى قوى آن درخت متمسک شدم که او هم قطع گردید. دوباره شاخه قوى دیگرى را گرفتم که آن تندباد او را هم شکست. از خواب بیدار شدم». رسول خدا سخنان زینب را شنید و اشکهاى مبارکش جارى شد. بعد فرمود: آنچه را در خواب دیدهاى واقعیتى است که آن را توضیح مىدهم. سپس فرمود: «آن درختبزرگى را که بدان تکیه کرده بودى، جد توست و بعد هم شاخه قوى بزرگ مادرت، فاطمه زهرا، است و شاخه بزرگ دیگر پدرت، على بن ابىطالب، است و دو شاخه بعد از آن حسن و حسین مىباشد. با فقدان من و اینان دنیا را ظلمت و ستم فرا خواهد گرفت (و بعد از شهادت فرزندم حسین) عزا و ماتم و حزن همه را فرا خواهد گرفت.»
تحلیل پیامبر خدا بر رؤیاى زینب کبرى نواده خویش و متاثر گشتن به هنگام استماع سخنان دخترى پنجساله چیزى جز عزت نهادن و گرامى داشتن آن کریمه نخواهد بود.
دوم: شخصیت ذاتى زینب کبرى از بدو تولد تا لحظه رحلت عامل دیگرى بوده که زندگى سراسر افتخار این بانو را از دیگر بانوان جدا ساخته است و در همه فراز و نشیبها فطرت خداشناسى و اوصاف رحمانى در وجودش تبلور یافته است و از این رو در صبر و مقاومت، پاکدامنى و عفاف، پشتکار و ایمان، زهد و پارسایى و ... زبانزد خاص و عام گردیده است. اینک از باب ذکر نمونه سخنان بعضى از شخصیتهاى اهل قلم جامعه اهل سنت را مىآوریم:
الف) جلالالدین سیوطى در رساله «زینبیه» خویش مىنویسد: «زینب در زمان جدش رسول خدا پا به عرصه جهان گشود و در دامن وى پرورش یافت. او هوشمندى توانا و دوراندیش و داراى قلبى پرقوت و پرصلابتبود». سپس مىافزاید: حسن بن على هشتسال قبل از رحلت پیامبر خدا و حسین بن على هفتسال قبل از آن و زینب کبرى نیز پنجسال قبل از رحلت آن بزرگوار به دنیا آمدهاند، پس زینب پنجسال از عمر خویش را در کنار پیامبر خدا گذرانده و تربیتیافته است».
ب) شیخ عزالدین معروف به ابن اثیر جزرى مىنویسد: «زینب دختر على بن ابىطالب، مادرش فاطمه دختر رسول خدا بود. او در زمان پیامبر خدا بدنیا آمد و مقدارى از زندگى آن حضرت را درک نمود. زینب تنها خانم متفکر و دانشمندى بود که از قوت فکر بالایى برخوردار بود. پدرش وى را به ازدواج عبدالله بن جعفر درآورد خداوند به وى فرزندانى عنایت کرد که نام آنان على، عون اکبر، عباس، محمد و امکلثوم بوده است. او در واقعه کربلا همراه برادرش حسین بن على بود. بعد از شهادتش بهمراه قافله روانه شام گشت و در برابر یزید بن معاویه خطبهاى شیوا و پرمعنى ایراد کرد که در کتابهاى تاریخى ذکر شده. ایراد آن خطبه درایت و عقل و اندیشه و قدرت بالاى قلبى وى را مىرساند.» (6)
ج) استاد محمد فرید وجدى: «زینب، دختر على بن ابىطالب، از جمله زنان بافضیلت و بزرگوارى است که دوراندیشى و فکر با عظمتى داشت. او همراه برادرش حسین بن على در واقعه کربلا حضور داشتبه امر یزید بن معاویه آن خانم را به همراه دیگر اسراء به شام و شهرهاى مختلف بردند که در شام زینب کبرى در برابر یزید خطبهاى غراء خواند.» (7)
د) محمد غالب شافعى مصرى: او که از نویسندگان مقتدر مصرى است در مجله «الاسلام» سال اول شماره27 علاقه و عشق خود را به زینب چنین مىنگارد:
«یکى از بزرگترین زنان اهل بیت از نظر حسب و نسب و از بهترین بانوان طاهره که داراى روحى بزرگ و مقام تقوى و آیینه سر تا پا نماى رسالت و ولایتبوده، حضرت سیده زینب دختر على بن ابىطالب مىباشد که به نحو کامل او را تربیت کرده بودند و از پستان علم و دانش خاندان نبوت سیراب گشته بود. به حدى که در فصاحت و بلاغتیکى از آیات بزرگ الهى گردید و در حلم و کرم و بینایى و بصیرت و تدبیر کارها در میان خاندان بنىهاشم و بلکه عرب مشهور شد و میان جمال و جلال و سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت را جمع کرده بود. شبها در حال عبادت و روزها را روزه داشت و به تقوى و پرهیزگارى معروف بود.» (8)
به راز و نیاز و به سوز و گداز تو گویى که زهرا بود در نماز
پىنوشتها:
1- ریاحین الشریعة، ج3، ص33; زینب کبرى در پنجم جمادى الاولى سال پنجم یا ششم هجرت به دنیا آمد، بعضى ولادت آن حضرت را اوائل شعبان سال پنجم هجرت و بعضى ماه رمضان و یا اواخر ربیعالثانى همان سال دانستهاند. (که به طور معمول مرجح خاصى براى اقوال فوق وجود ندارد).
2- تفسیر نورالثقلین، الهویزى، ج5، ص191، ح17; مناقب، ابنآشوب، ج3، ص319.
3- زینب الکبرى، علامه جعفر نقدى، ص17 -16.
4- فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفى، ج2، ص636-637.
5- مجله آیینه پژوهش، سال سوم (1371)، شمارههاى 15 - 14، ص160 - 154.
6- زینب الکبرى، علامه جعفر نقدى، ص19 - 18.
7- اسدالغابة فى معرفة الصحابة، ابن اثیر، ج7، شماره 6961.
8- دائرة معارف القرن العشرین، ج4، ص796 - 795.