آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

1 صداى زیبا و حزن‏آور
عالم بزرگوار شیخ مفید(ره) مى‏نویسد: طبق ادله گذشته،آن حضرت دانشمندترین مردم زمانه بود و بیش از همه حافظ کتاب الهى وخوش‏صداترین آنان در قرائت قرآن بود. هنگام قرائت، آهسته و حزن‏آور مى‏خواند ومى‏گریست و شنوندگان هم گریه مى‏کردند، اهل مدینه او را «زین المجتهدین‏»مى‏نامیدند. (1)
در روایتى دیگر آمده است:(و کانت قراته حزنا) یعنى قرائت آن‏حضرت حزن‏آوربود. (2) به ابرهه مسیحى فرمود: «با کتاب خودت چقدر آشنایى؟ پاسخ‏داد: به متن و تاویل آن آگاهم، هشام مى‏گوید: حضرت کاظم(ع) شروع کرد به قرائت‏انجیل، آنگاه ابرهه گفت: «حضرت مسیح این‏چنین مى‏خوانند و جز او هیچ کسى چنین‏نخوانده است و از پنجاه سال پیش تا کنون در جستجوى چنین شخصیتى بودم‏» و دراین هنگام، ابرهه به دست امام مسلمان شد. (3)
2 ترتیل
یعنى حروف کاملا ادا وبیان و وقوف رعایت گردد.
حضرت کاظم(ع) مى‏فرماید: از پیامبر اکرم در باره معناى «و رتل القرآن‏ترتیلا» (4) پرسیدند، در پاسخ فرمود:
بینه تبیانا و لا تنثره نثر الرهل و لا تهذه هذالشعر، قفوا عند عجائبه و حرکوابه القلوب و لا یکون هم احدکم آخر السوره. (5)
یعنى قرآن را واضح و کاملا روشن‏بیان کن و حروفش را مانند رمل و شن‏هایى که باد یکباره مى‏پاشد بر روى هم نریزو آن را مانند شعرخوانى پشت‏سر هم و با شتاب مخوان; نزد شگفتیهاى قرآن‏بایستید و دلها را با آن تکان دهید و همت و نظر شما رسیدن به آخر سوره‏نباشد، یعنى به کیفیت‏بپردازید نه به کمیت. (6)
3 ارج نهادن به حاملان قرآن
آن حضرت در حدیثى از جد بزرگوارش نقل مى‏فرماید: خداى تعالى بخشنده است و جودرا دوست دارد و کارهاى عالى را دوست مى‏دارد و از کارهاى پست ناخرسند است وواقعا از احترام به جلال الهى بزرگداشت‏سه گروه است:
الف) ریش سفید مسلمان،
ب) امام عادل،
ج) آن کسى که حامل و تسلیم قرآن کریم است‏به گونه‏اى که نه اهل غلو است ونه از بار تکالیفش شانه خالى مى‏کند. (7)
4 اهداى ثواب قرائت‏به معصومان(ع)
على بن‏مغیره به امام کاظم(ع) مى‏گوید:
پدرم از جد شما پرسید آیا رواست‏شبى یک ختم قرآن بخوانم؟
جد شما فرمود: هر شب. دوباره پرسید: آیا در ماه رمضان هم؟ جد شما فرمود: درماه رمضان نیز، جدم عرض کرد: بلى هر چه توانستم.
و برنامه پدرم این بود که در ماه رمضان چهل بار قرآن را ختم مى‏کرد; و من نیزپس از پدر قرآن مى‏خوانم بیشتر و گاهى کمتر از پدرم، کم و زیادیش بستگى داشت‏به اندازه فرصت و فراغت و یا کار و سرگرمى و نشاط و بیماریم و هنگام عیدفطر، قرآنهایى که خوانده بودم، یک ختمش را براى رسول اکرم(ص) یکى براى‏على(ع)، یکى براى فاطمه(ع) و همچنین براى هر کدام از امامان تا به شما رسیدو یکى هم براى شما قرار مى‏دادم، از هنگامى که خدا این بینش و حال را به من‏عنایت کرده است و در سلک پیروان شما قرار گرفته‏ام.
حال آیا براى خودم نیز پاداشى هست؟ حضرت فرمود: پاداش تو آن است که در قیامت‏با آنها هستى، گفتم الله‏اکبر، آیا چنین اجرى دارم؟ حضرت سه بار فرمود:
بلى. (8)
شیعه و قرائت قرآن
حضرت کاظم به مردى فرمود: آیا دوست دارى در دنیا بمانى؟ پاسخ داد:
بلى، پرسید: براى چه؟ گفت: به خاطر قرائت قل هو الله احد، آنگاه حضرت ساکت‏شد و پس از زمانى گفت: اى حفص! هرکس از دوستان و شیعیان ما بمیرد و قرآن راخوب نداند، در عالم برزخ آموزش داده مى‏شود تا خدا به واسطه آن درجه و مقامش‏را بالا ببرد زیرا درجات بهشت‏به قدر آیه‏هاى قرآن کریم است: به قارى گفته‏مى‏شود: بخوان و ترقى کن پس او مى‏خواند و ترقى مى‏کند. حفص گوید:
در عمرم ندیدم کسى را که از امام کاظم (ع) بیشتر خدا ترس و به رحمت‏حق‏امیدوارباشد و قرآن خواندنش همراه با حزن بود و گویا هنگام قرائت‏به شخصى‏خطاب مى‏کند. (9)
پرهیز از بحثهاى بى‏فایده
همچنانکه امروزه، پرداختن به طرح و حل بسیارى از معماهاى قرآنى، وقت‏گیر،کم‏فایده و مایه غفلت از اهداف اصلى قرآن کریم است، در گذشته نیز مباحثى‏چون مخلوق بودن یا قدیم بودن قرآن، به صورت مشکلى جنجالى درآمده بود ومایه درگیرى و خونریزى‏ها و اتلاف وقت و... مى‏شد. هنگامى که در این باره ازامام کاظم(ع) نظرخواهى و گفته شد مردم در این باره اختلاف دارند برخى‏قرآن را مخلوق مى‏دانند و بعضى غیر مخلوق; فرمود: من آنچه را آنان مى‏گویند، نمى‏گویم ولى مى‏گویم: «انه کلام الله‏» قرآن سخن خداست. (10)
این روش و منش‏باید سرمشق امروز و همیشه ما باشد، که از مباحث نظرى بى‏فایده و مشکل‏آفرین‏بپرهیزیم.
عنایت‏به تفسیر قرآن
به جاست که قارى به معنى و تفسیر هم توجه نماید، در سخنان امام کاظم(ع)مواردى از تفسیر آیات بیان شده مثلا «توبه نصوح‏» در آیه‏«یا ایها الذین آمنوا توبوا الى الله توبه نصوحا» (11) را چنین تفسیرمى‏فرماید: بنده به درگاه خدا توبه مى‏کند و دیگر برنمى‏گردد و توبه نمى‏شکند وبراستى که محبوبترین بندگان خدا در پیشگاه حق، فریب خوردگان‏توبه‏کننده‏اند. (12)
تفسیر واژه‏هاى مشکل
در تفسیر «الذین هم عن صلاتهم ساهون‏» (13) سهو در نماز را تضییع‏نماز مى‏داند. (14) و یا در تفسیر «الله الصمد» (15) مى‏فرماید: «الصمد الذى‏لا جوف له‏» (16) یعنى صمد کسى است که توخالى نیست; بدیهى است که اجسام همه‏توخالى و داراى هسته مرکزى و پروتون هستند، و طبق این تفسیر صمد یعنى غیرمادى و غیر جسم.
بیان مصداق و مورد آیه
شان نزول و یا روشن‏ترین مصداقهاى برخى آیات، در سخنان امام بیان شده‏است مثل مصداق «ماء معین‏» که منظور از آن غیبت‏حضرت مهدى امام زمان(ع)است. در این آیه از انسان سؤال شده: «قل ارءیتم ان اصبح ماوکم غورا فمن‏یاتیکم بماء معین‏» (17) یعنى بگو: به من خبر دهید، اگر آب شما فرو رود،چه کسى آب روان برایتان خواهد آورد؟
و در توضیح «فجار» در آیه: «کلا ان کتاب الفجار لفى سجین‏» (18) مى‏فرماید:
بدکاران و فاجران کسانى هستند که در حق ائمه (علیهم السلام) نافرمانى و برآنان قلدرى کردند. (19) گفتنى است که بیشترین تفسیرهاى آن بزرگوار در شرح‏آیه‏هایى است که در اثبات امامت و رهبرى و یا بیزارى و مذمت منحرفان از امامت‏نازل شده است.
در معرفى مهم‏ترین مصداق منافقان، کسانى را نشان مى‏دهد که به ولایت‏حضرت‏على(ع) ایمان نمى‏آوردند، قرآن کریم مى‏فرماید:
«هنگامى که منافقان نزد تو آیند مى‏گویند:
«ما شهادت مى‏دهیم که یقینا تو رسول خدایى‏» خداوند مى‏داند که تو رسول اوهستى، ولى خداوند شهادت مى‏دهد که منافقان دروغگو هستند...» (20)
این به خاطرآن است که نخست ایمان آوردند سپس کافر شدند از این‏رو بر دلهاى آنان مهرنهاده شده و حقیقت را درک نمى‏کنند. امام(ع) مى‏فرماید: منظور منافقانى است که‏نخست ایمان آوردند به رسالت پیامبر(ص) و سپس به لایت‏حضرت على(ع) وصى آن‏حضرت کفر ورزیدند.
ثواب تلاوت
در سخنان امام(ع) ثواب و آثار تلاوت بسیارى‏از آیه‏ها و سوره‏ها بیان شده که نمونه‏هایى را مرور مى‏کنیم:
1 هرگاه از چیزى ترسیدى صد آیه از هر جاى قرآن که خواستى، بخوان، آنگاه‏سه بار بگو: اللهم اکشف عنى البلاء. (21)
2 امام کاظم(ع): نسیم رحمت الهى در هر روز جمعه هزار بار مى‏وزد، و به هربنده‏اى هر چه خدا بخواهد مى‏دهد پس هر که بعد از عصر جمعه صد بار سوره قدر رابخواند خداوند آن هزار رحمت و همانند آن را به او مى‏بخشد. (22)
پى‏نوشت‏ها:
1 ارشاد مفید، ص 235; بحارالانوار، ج 48، ص 102.
2 کافى، ج 2، ص‏606، به نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 11.
3 بحارالانوار، ج 48، ص 104.
4 سوره مزمل، آیه 4.
5 بحارالانوار، ج‏76، ص‏63; مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 44.
6 مسند الامام الکاظم(ع)، ص 44، نقل از بحارالانوار، ج 92، ص 215.
7 بحارالانوار، ج 92، ص 184.
8 کافى، ج 2، ص 418; مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 98.
9 همان، ص‏606; نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ص 11.
10 توحید صدوق، ص 224; مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص‏7.
11 سوره تحریم، آیه‏77.
12 تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 374; مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 42، بااندکى تفاوت.
13 سوره ماعون.
14 مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص‏47.
15 سوره توحید.
16 مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 48.
17 سوره ملک، آیه 30.
18 سوره مطففین، آیه 8.
19 مناقب ابن شهرآشوب، ج 2، ص 352، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص‏46.
20 سوره منافقون، آیه‏3 1.
21 مناقب ابن شهرآشوب، ج 1، ص‏559، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ص 41.
22 ثواب الاعمال، ص‏157، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 11.
23 امالى صدوق، ص 361، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص‏9.
 

تبلیغات