با امام کاظم(ع) در سایه قرآن
منبع:
فرهنگ کوثر 1377 شماره 16
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی امامان معصوم
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی الگوها و عبرتهای شخصیتی و رفتاری
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر قرآن و تفسیر در روایات
آرشیو
چکیده
متن
1 صداى زیبا و حزنآور
عالم بزرگوار شیخ مفید(ره) مىنویسد: طبق ادله گذشته،آن حضرت دانشمندترین مردم زمانه بود و بیش از همه حافظ کتاب الهى وخوشصداترین آنان در قرائت قرآن بود. هنگام قرائت، آهسته و حزنآور مىخواند ومىگریست و شنوندگان هم گریه مىکردند، اهل مدینه او را «زین المجتهدین»مىنامیدند. (1)
در روایتى دیگر آمده است:(و کانت قراته حزنا) یعنى قرائت آنحضرت حزنآوربود. (2) به ابرهه مسیحى فرمود: «با کتاب خودت چقدر آشنایى؟ پاسخداد: به متن و تاویل آن آگاهم، هشام مىگوید: حضرت کاظم(ع) شروع کرد به قرائتانجیل، آنگاه ابرهه گفت: «حضرت مسیح اینچنین مىخوانند و جز او هیچ کسى چنیننخوانده است و از پنجاه سال پیش تا کنون در جستجوى چنین شخصیتى بودم» و دراین هنگام، ابرهه به دست امام مسلمان شد. (3)
2 ترتیل
یعنى حروف کاملا ادا وبیان و وقوف رعایت گردد.
حضرت کاظم(ع) مىفرماید: از پیامبر اکرم در باره معناى «و رتل القرآنترتیلا» (4) پرسیدند، در پاسخ فرمود:
بینه تبیانا و لا تنثره نثر الرهل و لا تهذه هذالشعر، قفوا عند عجائبه و حرکوابه القلوب و لا یکون هم احدکم آخر السوره. (5)
یعنى قرآن را واضح و کاملا روشنبیان کن و حروفش را مانند رمل و شنهایى که باد یکباره مىپاشد بر روى هم نریزو آن را مانند شعرخوانى پشتسر هم و با شتاب مخوان; نزد شگفتیهاى قرآنبایستید و دلها را با آن تکان دهید و همت و نظر شما رسیدن به آخر سورهنباشد، یعنى به کیفیتبپردازید نه به کمیت. (6)
3 ارج نهادن به حاملان قرآن
آن حضرت در حدیثى از جد بزرگوارش نقل مىفرماید: خداى تعالى بخشنده است و جودرا دوست دارد و کارهاى عالى را دوست مىدارد و از کارهاى پست ناخرسند است وواقعا از احترام به جلال الهى بزرگداشتسه گروه است:
الف) ریش سفید مسلمان،
ب) امام عادل،
ج) آن کسى که حامل و تسلیم قرآن کریم استبه گونهاى که نه اهل غلو است ونه از بار تکالیفش شانه خالى مىکند. (7)
4 اهداى ثواب قرائتبه معصومان(ع)
على بنمغیره به امام کاظم(ع) مىگوید:
پدرم از جد شما پرسید آیا رواستشبى یک ختم قرآن بخوانم؟
جد شما فرمود: هر شب. دوباره پرسید: آیا در ماه رمضان هم؟ جد شما فرمود: درماه رمضان نیز، جدم عرض کرد: بلى هر چه توانستم.
و برنامه پدرم این بود که در ماه رمضان چهل بار قرآن را ختم مىکرد; و من نیزپس از پدر قرآن مىخوانم بیشتر و گاهى کمتر از پدرم، کم و زیادیش بستگى داشتبه اندازه فرصت و فراغت و یا کار و سرگرمى و نشاط و بیماریم و هنگام عیدفطر، قرآنهایى که خوانده بودم، یک ختمش را براى رسول اکرم(ص) یکى براىعلى(ع)، یکى براى فاطمه(ع) و همچنین براى هر کدام از امامان تا به شما رسیدو یکى هم براى شما قرار مىدادم، از هنگامى که خدا این بینش و حال را به منعنایت کرده است و در سلک پیروان شما قرار گرفتهام.
حال آیا براى خودم نیز پاداشى هست؟ حضرت فرمود: پاداش تو آن است که در قیامتبا آنها هستى، گفتم اللهاکبر، آیا چنین اجرى دارم؟ حضرت سه بار فرمود:
بلى. (8)
شیعه و قرائت قرآن
حضرت کاظم به مردى فرمود: آیا دوست دارى در دنیا بمانى؟ پاسخ داد:
بلى، پرسید: براى چه؟ گفت: به خاطر قرائت قل هو الله احد، آنگاه حضرت ساکتشد و پس از زمانى گفت: اى حفص! هرکس از دوستان و شیعیان ما بمیرد و قرآن راخوب نداند، در عالم برزخ آموزش داده مىشود تا خدا به واسطه آن درجه و مقامشرا بالا ببرد زیرا درجات بهشتبه قدر آیههاى قرآن کریم است: به قارى گفتهمىشود: بخوان و ترقى کن پس او مىخواند و ترقى مىکند. حفص گوید:
در عمرم ندیدم کسى را که از امام کاظم (ع) بیشتر خدا ترس و به رحمتحقامیدوارباشد و قرآن خواندنش همراه با حزن بود و گویا هنگام قرائتبه شخصىخطاب مىکند. (9)
پرهیز از بحثهاى بىفایده
همچنانکه امروزه، پرداختن به طرح و حل بسیارى از معماهاى قرآنى، وقتگیر،کمفایده و مایه غفلت از اهداف اصلى قرآن کریم است، در گذشته نیز مباحثىچون مخلوق بودن یا قدیم بودن قرآن، به صورت مشکلى جنجالى درآمده بود ومایه درگیرى و خونریزىها و اتلاف وقت و... مىشد. هنگامى که در این باره ازامام کاظم(ع) نظرخواهى و گفته شد مردم در این باره اختلاف دارند برخىقرآن را مخلوق مىدانند و بعضى غیر مخلوق; فرمود: من آنچه را آنان مىگویند، نمىگویم ولى مىگویم: «انه کلام الله» قرآن سخن خداست. (10)
این روش و منشباید سرمشق امروز و همیشه ما باشد، که از مباحث نظرى بىفایده و مشکلآفرینبپرهیزیم.
عنایتبه تفسیر قرآن
به جاست که قارى به معنى و تفسیر هم توجه نماید، در سخنان امام کاظم(ع)مواردى از تفسیر آیات بیان شده مثلا «توبه نصوح» در آیه«یا ایها الذین آمنوا توبوا الى الله توبه نصوحا» (11) را چنین تفسیرمىفرماید: بنده به درگاه خدا توبه مىکند و دیگر برنمىگردد و توبه نمىشکند وبراستى که محبوبترین بندگان خدا در پیشگاه حق، فریب خوردگانتوبهکنندهاند. (12)
تفسیر واژههاى مشکل
در تفسیر «الذین هم عن صلاتهم ساهون» (13) سهو در نماز را تضییعنماز مىداند. (14) و یا در تفسیر «الله الصمد» (15) مىفرماید: «الصمد الذىلا جوف له» (16) یعنى صمد کسى است که توخالى نیست; بدیهى است که اجسام همهتوخالى و داراى هسته مرکزى و پروتون هستند، و طبق این تفسیر صمد یعنى غیرمادى و غیر جسم.
بیان مصداق و مورد آیه
شان نزول و یا روشنترین مصداقهاى برخى آیات، در سخنان امام بیان شدهاست مثل مصداق «ماء معین» که منظور از آن غیبتحضرت مهدى امام زمان(ع)است. در این آیه از انسان سؤال شده: «قل ارءیتم ان اصبح ماوکم غورا فمنیاتیکم بماء معین» (17) یعنى بگو: به من خبر دهید، اگر آب شما فرو رود،چه کسى آب روان برایتان خواهد آورد؟
و در توضیح «فجار» در آیه: «کلا ان کتاب الفجار لفى سجین» (18) مىفرماید:
بدکاران و فاجران کسانى هستند که در حق ائمه (علیهم السلام) نافرمانى و برآنان قلدرى کردند. (19) گفتنى است که بیشترین تفسیرهاى آن بزرگوار در شرحآیههایى است که در اثبات امامت و رهبرى و یا بیزارى و مذمت منحرفان از امامتنازل شده است.
در معرفى مهمترین مصداق منافقان، کسانى را نشان مىدهد که به ولایتحضرتعلى(ع) ایمان نمىآوردند، قرآن کریم مىفرماید:
«هنگامى که منافقان نزد تو آیند مىگویند:
«ما شهادت مىدهیم که یقینا تو رسول خدایى» خداوند مىداند که تو رسول اوهستى، ولى خداوند شهادت مىدهد که منافقان دروغگو هستند...» (20)
این به خاطرآن است که نخست ایمان آوردند سپس کافر شدند از اینرو بر دلهاى آنان مهرنهاده شده و حقیقت را درک نمىکنند. امام(ع) مىفرماید: منظور منافقانى است کهنخست ایمان آوردند به رسالت پیامبر(ص) و سپس به لایتحضرت على(ع) وصى آنحضرت کفر ورزیدند.
ثواب تلاوت
در سخنان امام(ع) ثواب و آثار تلاوت بسیارىاز آیهها و سورهها بیان شده که نمونههایى را مرور مىکنیم:
1 هرگاه از چیزى ترسیدى صد آیه از هر جاى قرآن که خواستى، بخوان، آنگاهسه بار بگو: اللهم اکشف عنى البلاء. (21)
2 امام کاظم(ع): نسیم رحمت الهى در هر روز جمعه هزار بار مىوزد، و به هربندهاى هر چه خدا بخواهد مىدهد پس هر که بعد از عصر جمعه صد بار سوره قدر رابخواند خداوند آن هزار رحمت و همانند آن را به او مىبخشد. (22)
پىنوشتها:
1 ارشاد مفید، ص 235; بحارالانوار، ج 48، ص 102.
2 کافى، ج 2، ص606، به نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 11.
3 بحارالانوار، ج 48، ص 104.
4 سوره مزمل، آیه 4.
5 بحارالانوار، ج76، ص63; مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 44.
6 مسند الامام الکاظم(ع)، ص 44، نقل از بحارالانوار، ج 92، ص 215.
7 بحارالانوار، ج 92، ص 184.
8 کافى، ج 2، ص 418; مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 98.
9 همان، ص606; نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ص 11.
10 توحید صدوق، ص 224; مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص7.
11 سوره تحریم، آیه77.
12 تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 374; مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 42، بااندکى تفاوت.
13 سوره ماعون.
14 مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص47.
15 سوره توحید.
16 مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 48.
17 سوره ملک، آیه 30.
18 سوره مطففین، آیه 8.
19 مناقب ابن شهرآشوب، ج 2، ص 352، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص46.
20 سوره منافقون، آیه3 1.
21 مناقب ابن شهرآشوب، ج 1، ص559، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ص 41.
22 ثواب الاعمال، ص157، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 11.
23 امالى صدوق، ص 361، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص9.
عالم بزرگوار شیخ مفید(ره) مىنویسد: طبق ادله گذشته،آن حضرت دانشمندترین مردم زمانه بود و بیش از همه حافظ کتاب الهى وخوشصداترین آنان در قرائت قرآن بود. هنگام قرائت، آهسته و حزنآور مىخواند ومىگریست و شنوندگان هم گریه مىکردند، اهل مدینه او را «زین المجتهدین»مىنامیدند. (1)
در روایتى دیگر آمده است:(و کانت قراته حزنا) یعنى قرائت آنحضرت حزنآوربود. (2) به ابرهه مسیحى فرمود: «با کتاب خودت چقدر آشنایى؟ پاسخداد: به متن و تاویل آن آگاهم، هشام مىگوید: حضرت کاظم(ع) شروع کرد به قرائتانجیل، آنگاه ابرهه گفت: «حضرت مسیح اینچنین مىخوانند و جز او هیچ کسى چنیننخوانده است و از پنجاه سال پیش تا کنون در جستجوى چنین شخصیتى بودم» و دراین هنگام، ابرهه به دست امام مسلمان شد. (3)
2 ترتیل
یعنى حروف کاملا ادا وبیان و وقوف رعایت گردد.
حضرت کاظم(ع) مىفرماید: از پیامبر اکرم در باره معناى «و رتل القرآنترتیلا» (4) پرسیدند، در پاسخ فرمود:
بینه تبیانا و لا تنثره نثر الرهل و لا تهذه هذالشعر، قفوا عند عجائبه و حرکوابه القلوب و لا یکون هم احدکم آخر السوره. (5)
یعنى قرآن را واضح و کاملا روشنبیان کن و حروفش را مانند رمل و شنهایى که باد یکباره مىپاشد بر روى هم نریزو آن را مانند شعرخوانى پشتسر هم و با شتاب مخوان; نزد شگفتیهاى قرآنبایستید و دلها را با آن تکان دهید و همت و نظر شما رسیدن به آخر سورهنباشد، یعنى به کیفیتبپردازید نه به کمیت. (6)
3 ارج نهادن به حاملان قرآن
آن حضرت در حدیثى از جد بزرگوارش نقل مىفرماید: خداى تعالى بخشنده است و جودرا دوست دارد و کارهاى عالى را دوست مىدارد و از کارهاى پست ناخرسند است وواقعا از احترام به جلال الهى بزرگداشتسه گروه است:
الف) ریش سفید مسلمان،
ب) امام عادل،
ج) آن کسى که حامل و تسلیم قرآن کریم استبه گونهاى که نه اهل غلو است ونه از بار تکالیفش شانه خالى مىکند. (7)
4 اهداى ثواب قرائتبه معصومان(ع)
على بنمغیره به امام کاظم(ع) مىگوید:
پدرم از جد شما پرسید آیا رواستشبى یک ختم قرآن بخوانم؟
جد شما فرمود: هر شب. دوباره پرسید: آیا در ماه رمضان هم؟ جد شما فرمود: درماه رمضان نیز، جدم عرض کرد: بلى هر چه توانستم.
و برنامه پدرم این بود که در ماه رمضان چهل بار قرآن را ختم مىکرد; و من نیزپس از پدر قرآن مىخوانم بیشتر و گاهى کمتر از پدرم، کم و زیادیش بستگى داشتبه اندازه فرصت و فراغت و یا کار و سرگرمى و نشاط و بیماریم و هنگام عیدفطر، قرآنهایى که خوانده بودم، یک ختمش را براى رسول اکرم(ص) یکى براىعلى(ع)، یکى براى فاطمه(ع) و همچنین براى هر کدام از امامان تا به شما رسیدو یکى هم براى شما قرار مىدادم، از هنگامى که خدا این بینش و حال را به منعنایت کرده است و در سلک پیروان شما قرار گرفتهام.
حال آیا براى خودم نیز پاداشى هست؟ حضرت فرمود: پاداش تو آن است که در قیامتبا آنها هستى، گفتم اللهاکبر، آیا چنین اجرى دارم؟ حضرت سه بار فرمود:
بلى. (8)
شیعه و قرائت قرآن
حضرت کاظم به مردى فرمود: آیا دوست دارى در دنیا بمانى؟ پاسخ داد:
بلى، پرسید: براى چه؟ گفت: به خاطر قرائت قل هو الله احد، آنگاه حضرت ساکتشد و پس از زمانى گفت: اى حفص! هرکس از دوستان و شیعیان ما بمیرد و قرآن راخوب نداند، در عالم برزخ آموزش داده مىشود تا خدا به واسطه آن درجه و مقامشرا بالا ببرد زیرا درجات بهشتبه قدر آیههاى قرآن کریم است: به قارى گفتهمىشود: بخوان و ترقى کن پس او مىخواند و ترقى مىکند. حفص گوید:
در عمرم ندیدم کسى را که از امام کاظم (ع) بیشتر خدا ترس و به رحمتحقامیدوارباشد و قرآن خواندنش همراه با حزن بود و گویا هنگام قرائتبه شخصىخطاب مىکند. (9)
پرهیز از بحثهاى بىفایده
همچنانکه امروزه، پرداختن به طرح و حل بسیارى از معماهاى قرآنى، وقتگیر،کمفایده و مایه غفلت از اهداف اصلى قرآن کریم است، در گذشته نیز مباحثىچون مخلوق بودن یا قدیم بودن قرآن، به صورت مشکلى جنجالى درآمده بود ومایه درگیرى و خونریزىها و اتلاف وقت و... مىشد. هنگامى که در این باره ازامام کاظم(ع) نظرخواهى و گفته شد مردم در این باره اختلاف دارند برخىقرآن را مخلوق مىدانند و بعضى غیر مخلوق; فرمود: من آنچه را آنان مىگویند، نمىگویم ولى مىگویم: «انه کلام الله» قرآن سخن خداست. (10)
این روش و منشباید سرمشق امروز و همیشه ما باشد، که از مباحث نظرى بىفایده و مشکلآفرینبپرهیزیم.
عنایتبه تفسیر قرآن
به جاست که قارى به معنى و تفسیر هم توجه نماید، در سخنان امام کاظم(ع)مواردى از تفسیر آیات بیان شده مثلا «توبه نصوح» در آیه«یا ایها الذین آمنوا توبوا الى الله توبه نصوحا» (11) را چنین تفسیرمىفرماید: بنده به درگاه خدا توبه مىکند و دیگر برنمىگردد و توبه نمىشکند وبراستى که محبوبترین بندگان خدا در پیشگاه حق، فریب خوردگانتوبهکنندهاند. (12)
تفسیر واژههاى مشکل
در تفسیر «الذین هم عن صلاتهم ساهون» (13) سهو در نماز را تضییعنماز مىداند. (14) و یا در تفسیر «الله الصمد» (15) مىفرماید: «الصمد الذىلا جوف له» (16) یعنى صمد کسى است که توخالى نیست; بدیهى است که اجسام همهتوخالى و داراى هسته مرکزى و پروتون هستند، و طبق این تفسیر صمد یعنى غیرمادى و غیر جسم.
بیان مصداق و مورد آیه
شان نزول و یا روشنترین مصداقهاى برخى آیات، در سخنان امام بیان شدهاست مثل مصداق «ماء معین» که منظور از آن غیبتحضرت مهدى امام زمان(ع)است. در این آیه از انسان سؤال شده: «قل ارءیتم ان اصبح ماوکم غورا فمنیاتیکم بماء معین» (17) یعنى بگو: به من خبر دهید، اگر آب شما فرو رود،چه کسى آب روان برایتان خواهد آورد؟
و در توضیح «فجار» در آیه: «کلا ان کتاب الفجار لفى سجین» (18) مىفرماید:
بدکاران و فاجران کسانى هستند که در حق ائمه (علیهم السلام) نافرمانى و برآنان قلدرى کردند. (19) گفتنى است که بیشترین تفسیرهاى آن بزرگوار در شرحآیههایى است که در اثبات امامت و رهبرى و یا بیزارى و مذمت منحرفان از امامتنازل شده است.
در معرفى مهمترین مصداق منافقان، کسانى را نشان مىدهد که به ولایتحضرتعلى(ع) ایمان نمىآوردند، قرآن کریم مىفرماید:
«هنگامى که منافقان نزد تو آیند مىگویند:
«ما شهادت مىدهیم که یقینا تو رسول خدایى» خداوند مىداند که تو رسول اوهستى، ولى خداوند شهادت مىدهد که منافقان دروغگو هستند...» (20)
این به خاطرآن است که نخست ایمان آوردند سپس کافر شدند از اینرو بر دلهاى آنان مهرنهاده شده و حقیقت را درک نمىکنند. امام(ع) مىفرماید: منظور منافقانى است کهنخست ایمان آوردند به رسالت پیامبر(ص) و سپس به لایتحضرت على(ع) وصى آنحضرت کفر ورزیدند.
ثواب تلاوت
در سخنان امام(ع) ثواب و آثار تلاوت بسیارىاز آیهها و سورهها بیان شده که نمونههایى را مرور مىکنیم:
1 هرگاه از چیزى ترسیدى صد آیه از هر جاى قرآن که خواستى، بخوان، آنگاهسه بار بگو: اللهم اکشف عنى البلاء. (21)
2 امام کاظم(ع): نسیم رحمت الهى در هر روز جمعه هزار بار مىوزد، و به هربندهاى هر چه خدا بخواهد مىدهد پس هر که بعد از عصر جمعه صد بار سوره قدر رابخواند خداوند آن هزار رحمت و همانند آن را به او مىبخشد. (22)
پىنوشتها:
1 ارشاد مفید، ص 235; بحارالانوار، ج 48، ص 102.
2 کافى، ج 2، ص606، به نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 11.
3 بحارالانوار، ج 48، ص 104.
4 سوره مزمل، آیه 4.
5 بحارالانوار، ج76، ص63; مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 44.
6 مسند الامام الکاظم(ع)، ص 44، نقل از بحارالانوار، ج 92، ص 215.
7 بحارالانوار، ج 92، ص 184.
8 کافى، ج 2، ص 418; مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 98.
9 همان، ص606; نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ص 11.
10 توحید صدوق، ص 224; مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص7.
11 سوره تحریم، آیه77.
12 تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 374; مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 42، بااندکى تفاوت.
13 سوره ماعون.
14 مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص47.
15 سوره توحید.
16 مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 48.
17 سوره ملک، آیه 30.
18 سوره مطففین، آیه 8.
19 مناقب ابن شهرآشوب، ج 2، ص 352، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص46.
20 سوره منافقون، آیه3 1.
21 مناقب ابن شهرآشوب، ج 1، ص559، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ص 41.
22 ثواب الاعمال، ص157، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص 11.
23 امالى صدوق، ص 361، نقل از مسند الامام الکاظم(ع)، ج 2، ص9.