آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

نهضت‏حسینى و رویدادهاى عاشوراى سال 61 هجرى از جمله وقایعى است که بیش از همه رخدادهاى تاریخى در فرهنگ مکتوب بشرى مطرح بوده است، فرازهایى از تاریخ عاشورا در آثار اغلب نویسندگان و هنرمندان ملل جهان هر چند کوتاه و تحریف شده نشان از اهمیت، بزرگى و شگفت‏آفرینى این نهضت دارد.
تردیدى نیست که انگیزه‏هاى سیاسى و اجتماعى فراوانى براى تحریف این واقعه از همان آغاز وجود داشته که از مهم‏ترین آنها حاکمیت استبدادى مخوف حزب اموى بر سرزمین‏هاى اسلامى آن هم به مدتى نسبتا طولانى بوده است.
علاوه بر این، سایر حکومتهاى مستبد و مفسد که منش و روش امویان و فرزندان ابوسفیان را پیشه خود ساخته بودند و فرهنگ جهادى و شهیدپرور حسین بن‏على(ع) را در تضاد با منافع خود مى‏دیدند، انگیزه‏اى نیرومند براى مسخ و تحریف تاریخ و فرهنگ عاشوراداشته‏اند.
منافع شخصى و گروهى عامل دیگرى براى چنین رویکرد شوم نیز گردیده است. شگفت اینکه على‏رغم همه این عوامل تاریخ و فرهنگ عاشورا تا به امروز سالمتر از هر رویداد دیگرى در دسترس پژوهشگران قرار دارد.
عظمت این حقیقت هنگامى آشکار مى‏گردد که انسان عصر صنعت‏با وجود بهره‏مندى از امکانات اطلاع‏رسانى نوین ناظر خبرسازى و تحریف فزاینده وقایع در رسانه‏هاى گروهى مى‏گردد.
رمز این ماندگارى چیست؟
از منظر باورهاى دینى، حسین(ع) مظهر اسماء الهى است، یاد او یاد خداست، و این گفته بارى تعالى است: «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون‏». آرى خداى سبحان حافظ نام و یاد و مکتب حسینى است.
اما از جهت تاریخى نیز عوامل بسیارى در صیانت از تاریخ عاشورا سهیم بوده‏اند، مهم‏ترین این عوامل نخست اخبار غیبى است که از پیامبر اکرم(ص) و امیرمؤمنان(ع) در باره ماجراى عاشورا به مردم رسیده است و پس از آنها روایاتى است که معصومین(ع) در این باره یادآور شده‏اند.
بزرگداشت واقعه عاشورا و برگزارى مجالس سوگوارى سالار شهیدان توسط آن بزرگواران، سنتى را پایه‏گذارى کرد که همواره نام و یاد حسین(ع) و یارانش در خاطره‏ها زنده بماند.
علت دیگر این ماندگارى، اهلبیت‏حضرت اباعبدالله(ع) و بازماندگان حادثه کربلا بودند، کسانى که خود در آن واقعه عظیم حاضر بودند و رویدادها را به چشم مى‏دیدند. این آزادگان در بند، به هنگام عبور از شهرهاى گوناگون، بویژه در شهرهاى کوفه و شام پرده تزویر از چهره دشمن دریدند و حقایق را براى همگان عریان ساختند; خطبه‏هاى آتشین و افشاگرانه خواهران و فرزندان امام حسین(ع) بویژه روشنگریهاى حضرت زینب کبرى(س) و امام سجاد(ع)، نمونه‏اى از این تحریف‏زدایى و صیانت از تاریخ عاشورا است.
علاوه بر این بزرگواران، کسانى از مجاهدان و جانبازان عاشورا که از معرکه جان سالم بدر برده‏اند، مشاهدات خود را به دیگران بازگو مى‏کردند که یکى از آنها حسن مثنى فرزند امام مجتبى(ع) است که تا آخرین توان خویش با دشمن جنگید و پس از آنکه بر اثر زخمهاى بسیار بى‏تاب و توان شد و به خاک و خون غلطید بوسیله یکى از بستگان مادرى‏اش در سپاه دشمن، از معرکه بیرون برده شد و معالجه گردید.
همچنین کسان دیگرى از اصحاب امام(ع) که به افتخار شهادت نائل نشده و از چنگ دشمن گریخته بودند این رسالت را به خوبى انجام دادند. مانند: «ضحاک ابن‏عبدالله بن‏قیس مشرقى‏» که در میانه راه نزدیک کربلا به امام حسین(ع) پیوست و در روز عاشورا تا آخرین لحظات با شهامت و شجاعت در برابر دشمن به پایدارى پرداخت، بگونه‏اى که تحسین امام را برانگیخت و چون مقاومت‏خود را بى‏حاصل یافت، طبق قراردادى که با حضرت اباعبدالله(ع) بسته بود، صحنه رزم را ترک و بر پشت اسبى از پیش آماده جست و از معرکه جان سالم بدر برد.
جالب اینکه مورخان نخستین، بخش مهمى از روایات مربوط به روز عاشورا را از زبان همو نقل کرده‏اند.
البته، برخى از افرادى که در سپاه دشمن حضور داشتند، نیز بر اثر غرور و یا به جهت تنبه و بیدارى وجدان، به افشاى وقایع عاشورا پرداختند که «حمید بن‏مسلم‏» یکى از آنهاست. به هر حال این روایات به همت دو تن از شاگردان برجسته امام صادق(ع) به نامهاى «لوط بن‏یحیى‏» معروف به «ابن مخنف‏» و «هشام بن محمد» مشهور به «کلبى‏» بطور جداگانه گردآورى شد.
بنا به دلایلى روایات ابى‏مخنف بیشتر به کتابها راه یافت و بعنوان مرجع و منبع موثق تاریخ عاشورا به تایید علماى عامه و خاصه رسید.
ابى مخنف از خاندان بزرگى است، جد او بنام «مخنف بن سلیم ازدى‏» نیز از اصحاب على بن‏ابى‏طالب(ع) بود که در جنگ جمل علمدارى را به عهده داشت و در همان جنگ به شهادت رسید.
ابى‏مخنف که از چنین خاندانى برخاسته بود، و از همان آغاز جانش با مهر على(ع) و خاندان او پیوند یافته بود به جمع اصحاب امام صادق(ع) پیوست و شاید به دستور آن حضرت به گردآورى احادیث‏بویژه اخبار مربوط به واقعه کربلا همت گماشت. البته اصل این مقتل هم اکنون در دست نیست، فقط روایات او را مى‏توان در کتابهاى سیره و تاریخ از جمله «تاریخ طبرى‏» و «ارشاد» شیخ مفید و دیگران یافت.
ناگفته نماند مقتلى را هم اکنون به او نسبت مى‏دهند و به فارسى نیز ترجمه کرده‏اند، جعلى و فاقد اعتبار است و بقول محدث بزرگوار مرحوم حاجى میرزا حسین نورى برخى مطالب زشت و مخالف اصول مذهب را در بردارد که آن را دشمنان دین و جاهلین به جهت پاره‏اى از اغراض فاسد در کتاب مزبور داخل کرده‏اند، بدین سبب از اعتبار و اعتماد افتاده و بر گفته‏هاى آن هیچ اطمینانى نیست.
و براستى یکى از شگفتى‏هاى بزرگ تاریخ این است که بر خلاف تصور برخى از افراد ناآگاه، موار اختلاف در کتابهاى معتبرى که به زمان رخداد عاشورا نزدیک بوده‏اند بسیار ناچیز است. و بیشتر اختلافات و موارد مشکوک به همین چند قرن اخیر مربوط مى‏شود، که شاید از عصر صفویه دورتر نباشد.
متاسفانه از آن دوره به بعد افرادى با انگیزه‏هاى گوناگون به جعل روایات و تحریف وقایع و حقایق نهضت عاشورا پرداختند. بعدها مطالب آنان به مذاق برخى از مداحان و روضه‏خوانها خوش آمد. بخصوص آنان که از این راه ارتزاق مى‏کردند براى گرمى بازار خود به این مطالب ساختگى، شاخ و برگى افزودند و آنها را وسیله فریب عوام قرار دادند.
البته گاه افرادى ناآگاه به انگیزه کسب پاداش به این موارد دامن زده‏اند و آثار و یا مطالبى نحیف و سست را براى برانگیختن احساسات و عواطف مردم نشر داده‏اند.
تردیدى نیست که ساده‏دلى و کژاندیشى سبب گمراهى و گمراهگرى آنان شده است زیرا پنداشته‏اند که تاکید اهلبیت(ع) بر تعزیه‏دارى و تعظیم شعائر حسینى، بهره‏گیرى از هر وسیله‏اى را براى این هدف مجاز مى‏سازد. درست است که گریاندن مؤمنین بر مصائب حضرت اباعبدالله(ع) از عبادات بسیار پسندیده شرع مقدس است و در این باره روایات صحیح بسیارى از ائمه معصومین (صلوات علیهم اجمعین) وارد شده است. احادیثى که ذاکران و شاعران و مرثیه‏سرایان و سوگواران حسینى را سزاوار پاداشهاى بزرگ مى‏شمارد، این احادیث‏به اندازه‏اى فراوان است که فصلهاى نسبتا گسترده‏اى از کتابهاى روایى را در بر گرفته است.
اما بر آگاهان پوشیده نیست که از نظر شارع مقدس مقبولیت هر عملى در گرو رعایت تقوا و پرهیز از گناه مى‏باشد.
محدث بزرگ حاجى میرزا حسین نورى(ره) که در عصر خویش پرچم مبارزه با تحریف تاریخ و معارف حسینى را برافراشت در کتاب پر ارج «لؤلؤ مرجان‏»، با اذعان به مطالب یاد شده عباراتى به این مضمون نگاشت:
«اما چون نقل مصائب حضرت سیدالشهدا(ع) و اصحاب آن حضرت از عبادات بشمار مى‏آید و شرط قبولى عبادات قصد قربت است، سزاوار است ذاکرین مصائب اهل بیت پیامبر(ص) و اصحاب آنها، رضایت‏حضرت حق را در نطر داشته باشند و نیت‏خود را به انگیزه‏هاى مادى نیالایند. اخلاص در عمل و پرهیز از ریا در عبادات نیز از شرایط صحت است‏».
این محدث بزرگوار از این که برخى نادانان و یا عالم‏نمایان موازین شرعى را در نقل وقایع رعایت نمى‏کنند و با نام دین و به طمع ثواب، به نشر اکاذیب مى‏پردازند به شگفت آمده، از این رو فصلى از کتاب خود به نقل روایاتى در باره قبح دروغ و سزاى دروغگو اختصاص داده است و در پى آن مقتل‏نگاران و روضه‏خوانان را به محاکمه کشیده و از آنها پرسیده است که چگونه با وجود این نصوص صریح، براى انجام عملى مستحب، مرتکب گناهى بزرگ مى‏شوند؟ بویژه آنکه دروغ به اوصیا و اهلبیت پیامبر از اعظم کبائر است و چنانکه در احکام صوم آمده مبطل روزه مى‏باشد. او دو کتاب «روضة الشهدا» و «اسرار الشهادة‏» را مورد انتقاد قرار داده و آن دو را منشا تحریفات و انحرافات در این باره مى‏داند.
اما باید افزود که پیش از دو کتاب یاد شده، روایاتى ضعیف و آثارى مجعول وجود داشته و همانها دست‏مایه تالیفات اخیر شده است. چنانکه شخصى به نام‏«حسین بن‏حمدان خصیبى‏» متوفاى‏334 ه که از اهالى حلب بوده و از غلات شیعه به شمار مى‏آمده کتابى تالیف کرده با عنوان «هدایة الکبرى‏» که ضمن شرح زندگى سایر امامان شیعه، فصلى را نیز به قیام امام حسین(ع) اختصاص داد که پر از روایات جعلى و شاذاست، روایاتى که با دو و یا سه واسطه به امام محمد باقر(ع) و امام صادق(ع) مى‏رسد. همچنین داستانهایى در آن آمده است که با روایات صحیح و معتبر تناقض دارد و جعلى بودن آنها آشکار است.
مطالب اینگونه آثار به دیگر کتابها راه یافته و بر سر زبان مرثیه‏خوانها افتاده و در نتیجه تحریفاتى زشت را در وقایع عاشورا شایع ساخته است. نوشته‏اند یکى از آثار مجهول مجعول به دست مرحوم فاضل دربندى رسید بى‏تامل مطالب آن را با مطالبى از روضة الشهداى واعظ کاشفى درآمیخت و به مدد ذوق و سلیقه خویش آن را به نوعى پرورید که بر ذائقه عوام و مرثیه‏سرایان و روضه‏خوانان خوش رسید!
مطالبى از شمار عروسى قاسم، جمال ساربان، فضه و شیر، مرغ خون‏آلود و فاطمه صغرى، داستان على‏اکبر و لیلا، و قصه‏پردازیها و خیالبافى‏هاى دیگر که نه تنها دروغ بودن همه آنها واضح است‏بلکه وقوع آن در یک نیم روز غیر ممکن مى‏نماید.
بگذریم از گزارشهاى مبالغه‏آمیزى چون شمار لشکریان کوفیان که او حدود آنان را تا به ششصدهزار سواره‏رو و دو کرور پیاده‏رو رسانده است!
و چون وقایع نادرست زیاده از حد نقل مى‏کند، براى این که از تعجب و استبعاد خواننده بکاهد و این شبهه را پیش نیاورد که چگونه در یک نیم روز این همه حوادث روى داده است، ناگزیر طول روز عاشورا را افزایش مى‏دهد و آن را به هفتاد و دو ساعت مى‏رساند!!
این افسانه‏سازى‏ها و دروغ‏پردازیها به همراه مسخ و تحریفهایى که در انگیزه‏ها و اهداف نهضت‏حسینى به عمل آمده، چنان ضربه مهلکى بر مکتب اهل بیت وارد کرد که بى‏مبالغه از ضربات ظلمه و قتله کربلا کمتر نبوده است، و اگر نبود روشنگریهاى محدثان بزرگى چون حاجى نورى و تحریف زداییهاى مصلحان مجاهدى چون، شهید مرتضى مطهرى، سید محسن امین عاملى و دیگر احیاگران تفکر دینى، بخش مهمى از زحمات و جانفشانیهاى حضرت اباعبدالله(ع) و شهداى کربلا توسط تحریفگران و منحرفان ضایع شده بود.

تبلیغات