آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

هیچ کس با شور و نشاط و سلامت و تکاپوى فرزندان اسلام مخالف نیست. «توانایى‏» و «ورزیدگى‏» کودک و پیر و جوان میهن اسلامى، آرزوى هر آدم عاقل و مسلمانى است که در کره خاکى زندگى مى‏کند. اما سیاست‏هاى کنونى حاکم بر ورزش برخاسته از جهل و ناآگاهى و غفلت عناصر خودى و مسلمان و در جهت تامین اغراض سیاسى، فرهنگى، اقتصادى استکبار جهانى است. امیدواریم حوادث ورزشى اخیر در عربستان و قطر بتواند وجدان دست‏اندرکاران و سیاست‏گذاران ورزش را بیدار کند و دلایل قرآنى، عقلى و روائى، تجربى و مشهود و محسوس، ارائه شده در این مقاله در میان هیاهوى میادین ورزشى گم نشود و فریاد نهى از منکرى در برابر «بت ورزش‏» محسوب شود و در اصلاح سیاست کنونى ورزش کشور مؤثر باشد. با دهها و شاید هم صدها دلیل، استعمارى بودن و نامشروع بودن سیاست‏هاى حاکم بر ورزش کنونى کشور جمهورى اسلامى ایران را مى‏توان اثبات کرد که ما در این مقاله به مواردى از آن اشاره مى‏کنیم:
1- ورزش و بیت‏المال
ورزش کنونى بار گرانى بر دوش بودجه عمومى و بیت‏المال جمهورى اسلامى است و حق و حقوق محرومان و جانبازان و پیران و از کارافتادگان، صرف کسانى و کارهایى مى‏شود که حکومت اسلامى هیچ وظیفه‏اى نسبت‏به تدارک آنان ندارد. این پرداخت‏ها، مشابهت زیادى به پرداخت «صله‏ها و جوائز» کلان به دلقک‏ها و خوانندگان و نوازندگان در عصر خلفاى عباسى و سلاطین جور در طول تاریخ دارد و در حالى که مردم و اقشار زحمتکش جامعه در تامین نیازهاى اولیه زندگى مثل غذا و لباس و مسکن و دارو و آموزش ابتدایى و متوسطه و ازدواج و غیره در تنگناى شدید اقتصادى قرار دارند، سالانه بیش از پانصد میلیارد مستقیم و غیر مستقیم از کیسه تولیدکنندگان و زحمتکشان مملکت در این «چاه ویل‏» ریخته مى‏شود. سرپرست محترم تربیت‏بدنى چهارصد میلیارد بودجه سال جارى را اقرار کرده و خواهان هزار میلیارد شده‏اند!! چرا در حالى که هزاران مرکز آموزشى و مدرسه غیرانتفاعى شده است و آموزش و پرورش و آموزش عالى در فشار مالى است ورزش و تبلیغات ورزشى از کیسه محرومین اداره مى‏شود. بودجه ورزش در برنامه توسعه اول و دوم بیش از هزار برابر شده است.
2- ورزش و وابستگى
همه مى‏دانند ورزش کنونى در کل جهان با مدیریت، برنامه‏ریزى، سیاستگذارى، قوانین و تبلیغات نظام سرمایه‏دارى جهانى اداره مى‏شود و صهیونیسم جهانى در آن نقش فعال دارد. چرا ما واگن ورزش جمهورى اسلامى را به قطارى بسته‏ایم که خطوط آن از سالها قبل توسط سرمایه‏داران و صهیونیست‏ها به سوى مقاصد دلخواه آنان کشیده شده و کارگزاران اصلى آن را هم آنان تعیین مى‏کنند و چرا هر روز هم بر آمار مربیان و سرمربیان و مستشاران خارجى ورزش افزوده مى‏شود. در حالى که امام خمینى قدس‏سره در جریان جنگ تحمیلى یک مستشار و مربى خارجى به کار نگرفت.
3- ورزش و قمار
برد و باخت و شرطبندى و دستیابى به اموال دیگران بدون انجام کار تولیدى، توزیعى، خدماتى معقول، مصداق روشن «میسر و قمار» است و حرمت «میسر» و برد و باخت از محرمات مورد اتفاق قرآن و حدیث و فقه اسلامى است. «انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوة و البغضاء فى الخمر و المیسر».
4- ورزش و داورى کفار
پذیرش و رسمیت‏بخشیدن به نظام قضاوت غیر اسلامى، رجوع به طاغوت و از محرمات قطعى در فرهنگ قرآن و مبانى فقه شیعه است و در بسیارى از موارد در نظام ورزشى حاکم بر دنیاى امروز و ایران اسلامى، داوران کافر حتى در مسابقات ورزشى کشورهاى اسلامى داورى مى‏کنند.
5- ورزش و تولى و تبرى
دو اصل مهم تولى و تبرى از مبانى عقیدتى و راهکارهاى اساسى در زندگى مسلمانان و از ضروریات فقه اسلامى و محتواى دهها آیه از کلام خداست. اما سیاست ورزش کنونى با کشورهایى مثل آمریکا، مسابقات دوستانه برگزار مى‏کند و اگر از نیروهاى جبهه انقلاب اسلامى نترسد، با اسرائیل هم نرد ورزشى مى‏بازد و در مسابقه با کشورهاى مسلمان و کوچکى همچون قطر به خشونت و کینه مى‏گراید. «نعوذبالله من سبات العقل‏»
6- ورزش و غیبت و تهمت و دروغ
به دنبال هر «باخت ورزشى‏» بازار غیبت و تهمت و دروغ داغ مى‏شود و هر کس خود را تبرئه مى‏کند و گناه! آن را به گردن دیگران مى‏اندازد و همه آثار ضد اخلاقى اختلاف، بدبینى در غیبت‏ها و تهمت‏ها، دروغ‏ها، تقلب‏ها و رشوه‏هاى میادین ورزش هم وجود دارد.
7- ورزش و ملى‏گرایى
احیاى روح ملى‏گرایى و عصبیت‏هاى گوناگون منطقه‏اى، کشورى، شهرستانى و تیمى با اهداف معنوى و فرهنگ فراملیتى اسلام، فرسنگ‏ها فاصله دارد و بسیارى از ورزشها، نه تنها گامى در جهت دوستى و همفکرى و همکارى یست‏بلکه با آرمان بلند تقریب مذاهب اسلامى و مسلمین جهانى در تضاد کامل است.
8- ورزش و اسراف
اتلاف عمر و زندگى صدها هزار نفر و میلیونها ساعت در کارى که هیچ نقشى در تامین نیازهاى واقعى دنیوى و اخروى آنان ندارد و آنان را از رشد علمى، اخلاقى، تلاش اقتصادى و آگاهى اجتماعى باز مى‏دارد. از روشن‏ترین مصادیق اسراف و از گناهان فرعونى محسوب مى‏شد «انه کان عالیا من المسرفین‏»
9- ورزش و «لغو» و «لهو»
تماشاى ورزش و پخش مسابقات ورزشى از کانال‏هاى مختلف تلویزیونى و شبکه‏هاى رادیویى و حضور صدهاهزار نقر در میادین ورزشى از مصادیق «لغو» و «لهو» در «مقیاس میلیونى‏» است که به صریح قرآن، «والذین هم عن اللغو معرضون‏»، یک نظام اسلامى نمى‏تواند مروج و تبلیغات‏چى آن باشد و باز دیده‏ایم و مى‏بینیم که این مسابقات از نماز و یاد خدا و عاشورا و توجه به سرنوشت مسلمین و حتى تامین نیازهاى امروز و فرداى خود بازیگران و تماشاگران هم بازداشته است.
10- ورزش و گسترش جهل و افت‏تحصیلى
کیست که نداند سیاست‏هاى حاکم بر تبلیغ و ترویج‏بى‏حد و مرز ورزش عامل عقب‏ماندگى، علمى، صنعتى، کاهش اطلاعات اجتماعى، خالى شدن کتابخانه‏ها و مانع بزرگ مطالعه و درس خواندن کودکان و جوانان و سبب افت درسى بسیارى از فرزندان جامعه اسلامى شده و مى‏شود و این سیاست‏ها آینده علمى و استقلال فرهنگى، اقتصادى کشور اسلامى را تهدید مى‏کند.
11- حرمت ذاتى برخى ورزشها
برخى از رشته‏هاى ورزشى مثل مشت‏زنى، شطرنج و هر ورزشى که زیان و اضرار قابل توجه به خود ورزشکار یا حریف و رقیب وارد آورد، از مصادیق روشن اضرار به خود یا دیگرى و حرام است و در میان کارهایى که امروزه به نام ورزش تبلیغ و تعریف مى‏شود، این‏گونه کارها فراوان به چشم مى‏خورد.
12- مدح کفار و قهرمان‏سازى از آنان
بزرگداشت، ستایش و مدح و تعریف از ورزشکاران و مربیان و کارشناسان کافر و الگوسازى از آنان و دادن مدال و جایزه و . .. به شکل مستقیم و غیر مستقیم از نمونه‏هاى روشن «منکر» است که یک نظام اسلامى وظیفه دارد با آن مبارزه کند نه با آن هماهنگ شود.
13- ورزش و سلطه فرهنگى کفار
در ورزش کنونى، فرهنگ، زبان، لباس، قوانین، اصطلاحات، خط به گونه‏اى طراحى شده که زبان و لباس و استقلال کشورهاى اسلامى باید خود را با نظام کفر هماهنگ کند و استکبار جهانى مى‏خواهد همه اقشار مملکتى که استقلال خود را با خون میلیونها شهید و مجروح و جانباز خریده‏اند، همه اقشار، حتى سپاه و ارتش و بانوان آن را خلع اندیشه و استقلال و لباس و فرهنگ کند و شیطان بر «برهنگى فرهنگى‏» این ملت‏بخندد.
14- ورزش و نگاه حرام
نمایش اندام لخت ورزشکاران کافر و مسلمان از تلویزیون‏هاى رنگى عامل گسترش فساد و انحراف جنسى است و مسؤولانى که وظیفه دارند در جهت‏سلامت اخلاقى، روانى جامعه گام بردارند امروز از کانال ورزش و نمایش مسابقات ورزشى و بدنهاى لخت ورزشکاران، خانواده‏ها را به ابتذال وانحراف جنسى مى‏کشانند.
آویختن مدال طلا به گردن مردان ورزشکار، شرطبندى‏هاى بینندگان، گسترش جاسوسى از راه ورزش، ایجاد کینه و بدبینى نسبت‏به مؤمنین، قتل‏ها، تصادف‏ها، هیجان‏ها و مرگ و میرهایى که به خاطر سیاست‏هاى تبلیغاتى کنونى در ورزش رخ مى‏دهد و هزاران انحراف و کمبود دیگر پیامد سیاست‏هاى ورزشى استکبار جهانى است که ما با دنباله‏روى و پیروى کورکوانه به سوى آن مى‏رویم. راستى، چرا مردم کشور ما ورزشکاران را بهتر از دانشمندان، مخترعان، محققان و خدمتگذاران بشر و حتى وزراء و نمایندگان مجلس و استانداران و فرمانداران مى‏شناسند. آیا این بى‏خبرى نسبت‏به سرنوشت علمى - سیاسى خویش، ناشى از یک سیاست استعمارى نیست؟ چرا در حالى که در طول هشت‏سال دفاع مقدس سویچ یک موتور سوارى به سربازان و بسیجیان و رزمندگان ندادیم، امروز به ورزشکاران سویچ ماشین و کلید آپارتمان مى‏بخشیم.
چرا مطالبات‏9 میلیاردى چایکاران استان گیلان پرداخت نمى‏شود؟
چرا از رنج کشاورزان و برنج‏کاران و کارمندان شریف و کم درآمد هیچ نمى‏گوییم؟
چرا آنها که براى شکست ورزشى در قطر گریه کردند از ترور روزانه مسلمانان پاکستان، قتل‏عام در افغانستان و الجزایر و سودان ککشان نمى‏گزد.
چرا جوانان کشور ما در جریان ریز و درشت‏بازى‏هاى آسیایى و آفریقایى و کذایى و کجایى قرار مى‏گیرند ولى از سرنوشت جوانان غیور فلسطینى، مصرى، کشمیرى، پاکستانى، و لبنانى بى‏خبرند، چرا ورزش بانوان کشور ما مشوق آوردن بانوان کشورهاى اسلامى به این میدان فضاحت‏بار شده است؟! چرا دست‏اندرکاران صدا و سیماى ما به جاى پخش چهار کانال «ورزش‏» و «ورزش‏» و «ورزش‏» از «حماس‏» و حزب‏الله و جنبش جهاد اسلامى فلسطین و آل‏انصار کشمیر و ظلومیت‏بى‏مرز افغانستان نمى‏گویند؟ چرا جوانان پاک و باصفاى ایران اسلامى از فعالیت صهیونیسم جهانى در مرزهاى آذربایجان، ترکیه، قرقیزستان، چچن بى‏خبر مى‏مانند.
چرا از خالد مشعل، سیدعبدالله نورى و فضل‏الرحمن که بازى راستین سرنوشت را در فلسطین و تاجیکستان و کشمیر رقم مى‏زنند، سیماى جمهورى اسلامى هیچ نمى‏گوید. سلام بر هر کس به چشم عقل و وحى به آفاق زندگى بنگرد و در راه ابلاغ و تبلیغ مکتب از غیر خدا نهراسد.
والسلام على من اتبع الهدى
سردبیر

تبلیغات