بررسی جایگاه فرش در ادبیات داستانی (بچه های قالیبافخانه اثر هوشنگ مرادی کرمانی)
آرشیو
چکیده
فرش دستباف یکی از هنرهای ایران است که از دوران بسیار دور و کهن مورد استفاده مردم بوده است. در طی قرن های متمادی، فرش به مرور زمان، به زندگی، فرهنگ، داستان وارد شده است. در دوران معاصر، نویسنده داستان های بومی، به نام هوشنگ مرادی کرمانی، داستانی از هنر قالیبافی کرمان به نام "بچه های قالیبافخانه" را نوشته است. بدین منظور سوال های پژوهش عبارتند از: آیا در داستان بچه های قالیبافخانه، به ویژگی های ظاهری و مسائل و مشکلات مربوط به آن اشاره شده است؟ آیا پیشه و حرفه قالی، محوریت اصلی در داستان را بر عهده دارد؟ ضرورت و رسالت این پژوهش، بررسی ابعاد مختلف جایگاه قالی در داستان بچه های قالیبافخانه هوشنگ مرادی کرمانی است که می توان گفت کمتر و یا اصلا به آن پرداخته نشده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی است که از طریق گردآوری اطلاعات کتابخانه ای انجام شده است. در نتایج این پژوهش به جایگاه فرش در ابعاد مختلف (اصطلاحات قالیبافی، فضای کارگاه، طرح و نقش قالی، شرایط و وضعیت قالیبافخانه، دستمزد قالیباف، جایگاه فرهنگی فرش، رنگ های استفاده شده در قالی و ...) مورد بررسی قرار گرفته است. که نتیجه پژوهش نشان می دهد، در یکی از داستان های مذکور، به طرح قالی کرمان اشاره شده و در هر دو داستان انواع رنگ های رایج قالی کرمان، در آن زمان را بیان کرده است. و قالی محوریت اصلی داستان را بر عهده دارد و داستان های فرعی دیگر با آن ترکیب شده اند و شالوده کلی داستان را تشکیل داده اند.Examining the place of carpet in fiction (children of the carpet factory by "Houshang Moradi Kermani")
Handwoven carpet is one of the arts of Iran, which has been used by people since ancient times ,and stories. In the contemporary era, the writer of native stories, named Houshang Moradi Kermani, wrote a story about the carpet weaving art of Kerman called "Bachehai Qalibafkhaneh. which gives a new look at the different dimension times to the contemporary reader. For this purpose, the research questions are, is the color and design of the Kerman carpet? mentioned in the story of the children of the carpet maker? Is the carpet the main focus of the story? The necessity and mission of this research is to examine the different aspects of the story of the children of Houshang Moradi Kerman’s carpet factory, which can be said to be less or not addressed at all. This research is a descriptive-analytical method that was done through the collection of library information. In the results of this research in different dimensions (carpet weaving terminology, workshop space, carpet design and layout, conditions and status of carpet weaving shop, carpet weaver’s wages, cultural place of carpets, colors used in carpets, etc.) have been investigated. As the result of the research shows, in one of the mentioned stories, the design of Kerman carpet is mentioned and in both stories, the types of common colors of Kerman carpet at that time are mentioned. And the carpet is the main focus of the story, and other sub-stories are combined with it and from the overall foundation of the story.