آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

در نوشتارهاى پیش سخن از «ارکان دعا» بود. ارکان دعا از این قرار است: 1-اعتقاد و توجه به ربوبیت‏خدا 2- احساس نیاز3- اعتقاد به اجابت الهى.
در این زمینه مباحث‏بسیارى وجود دارد همچون آداب و شرایط زمان و مکان دعا و غیر آن که با ظرفیت محدودمجله مجال بحث در همه آن موارد نیست و در این نوشتار پیرامون آنچه خداوند در این خصوص به عهده گرفته و آن «اجابت دعا» است‏به گفتگو مى‏نشینیم.
اصل اجابت
بر اساس وعده الهى هرگاه از بنده‏اى دعا به وقوع بپیوندد اصل اجابت هم از طرف خداوند اجتناب‏ناپذیر است.
موضوعى که برخى نسبت‏به آن دچار اشتباه شده‏اند، قیاس اجابت انسانها با اجابت‏خداست زیرا معمولا هرگاه انسانى از انسان دیگرى خواسته‏اى داشته باشد - اگر در توانش باشد - همان چیزى را که او درخواست کرده است‏بدون تاخیر و فوت وقت - بدون اینکه در این زمینه به مصالح مختلف احاطه داشته یا آن را در نظر بگیرد - عملى مى‏کند. و همین محدودیت اندیشه بشرى ذهن او را عادت داده است که اجابت الهى را نیز در همین دائره ارزیابى کند و خارج از آن را بى‏توجهى خداوند نسبت‏به خود دانسته و اجابت نداند. و گاهى نیز تا آنجا در این اشتباه پیش مى‏رود که در وعده الهى به تردید افتاده و در فهم آن دچار اشکال مى‏شود.
در صورتى که موضوع اجابت در مورد خدا با آنچه بین بندگان او مطرح است، تفاوت بسیار دارد.
او براى استجابت دعاى بنده خود، با احاطه‏اى که به تمامى مصالح و مفاسد امور دارد با توجه به رحمت عام و نیز لطف ویژه‏اش نسبت‏به سائلان، آن‏چه به صلاح آنان بداند عملى مى‏کند.
به عنوان مثال مریضى را در نظر بگیرید که به شدت تشنه است و پى در پى به آه و ناله و اصرار تقاضاى آب مى‏کند، در همین حال اگر یکى از بستگان او که از وضع او بى‏خبر است‏با او ملاقات کند بدیهى است اولین کارى که براى او انجام خواهد داد سیراب کردن اوست در حالى که ممکن است‏با همین آب دادن، حیات او را نیز در معرض خطر قرار دهد. در صورتى که اگر دکتر معالج او در این وضع او را ببیند با احاطه‏اى که به مرض و نوع آن دارد و آب را براى چنین مریضى خطرناک مى‏داند، تن به این خواسته نخواهد داد و یا حداقل آن را براى مدت معینى به تاخیر خواهد انداخت. و اگر ممکن باشد از راه دیگرى براى تخفیف تشنگى او اقدام خواهد کرد.
این بى‏توجهى به تقاضاى مریض نیست‏بلکه خود عین اجابت‏با در نظر گرفتن مصلحت اوست. خداوند متعال نیز، هرگاه دعایى - با توجه به ارکان آن - از بنده‏اش ابراز شود، قطعا بدان پاسخ خواهد داد، ولى اینکه شخص «دعاکننده‏» اجابت دعاى خود را در به اجرا درآوردن مو به موى خواسته خود از سوى خدا بداند اندیشه‏اى غلط، انتظارى بیجا و از باب قیاس خالق به خلق است.
انواع اجابت
اجابت الهى با توجه به مجموعه مصالح و مفاسد تحقق مى‏پذیرد و بدیهى است چنین کارى صورتهاى مختلف دارد که در هر خواسته‏اى با توجه به اوضاع و مناسبات خاص آن، به صورت ویژه‏اى جلوه مى‏کند که به برخى از آنها مى‏پردازیم.
البته آنچه اینجا بدان مى‏پردازیم به غیر از نوع روشن و رایج آن است که برآمدن حاجت دائمى به همان صورت مطلوب اوست.
1- جلب رحمت
از نتایج‏بسیار مهم دعا جلب توجه و عنایت ویژه الهى است که سراسر زندگى و لحظه لحظه عمر دعاکننده را فرا مى‏گیرد.
بر طبق آیات قرآن کریم، خداوند بزرگ رساندن رحمت را به بندگان، بر خود مقرر فرموده و مقصود از آفرینش آنان را نیز همین امر، اعلام کرده است ولى بهره‏مندى از آن را به تقاضا و درخواست‏آنهااز خودمنوطدانسته‏است.
شخص «دعاکننده‏» نباید در کار دعا تنها به برآمدن حاجت‏خود قناعت ورزد تا اگر محقق نشد دست از طلب بردارد بلکه باید با نظرى بلند و در افقى بسیار وسیعتر و فراتر از برخى خواسته‏هاى محدود بدین عمل دست‏یازد.
البته خواسته‏هاى کوچک را هم باید از خدا خواست. بلکه بنا به روایتى از امام صادق(ع) تمامى امور از کوچک و بزرگ را باید از او طلب کرد زیرا همان کسى که صاحب اختیار کارهاى بزرگ است، سررشته کارهاى کوچک را نیز در دست‏خود دارد.
ولى سخن این است که همواره باید امور محدود و جزیى را در پرتو عنایت کلى الهى خواست و به وسیله دعا عنایت و توجه عام و رضایت‏خداوند را به سوى خود جلب کرد.
قرآن مجید از قول حضرت ابراهیم(ع) خطاب به مشرکان عصر خود اینچنین مى‏فرماید: «واعتز لکم و ما تدعون من دون الله و ادعو ربى عسى الا اکون بدعاء ربى شقیا» من از شما و آنچه مى‏پرستید کناره مى‏گیرم و پروردگار خود را مى‏خوانم بدین امید که به وسیله این کار - رحمت‏خدا را در همه حال به سوى خود جلب کنم و در پیشگاه او - محروم و مطرود نباشم.
امام صادق(ع) از نبى اکرم(ص) نقل مى‏کند که آن حضرت فرمودند:
«رحم الله عبدا طلب من الله عز و جل حاجة فالح فى الدعاء استجیب له ام لم یستجیب [له]، و تلا هذه الآیة ...»
سایه رحمت الهى بر سر آن بنده‏اى باد که حاجت‏خویش را از خدا بخواهد و در آن اصرار بورزد خواه آن خواسته‏اش محقق شود و خواه عملى نگردد. آنگاه حضرت همین آیه را به عنوان شاهد کلام خود ذکر فرمود.
باز در حدیث دیگرى حضرت صادق(ع) فرمودند: ان الله عز و جل یقول: من شغل بذکرى عن مسالتى اعطیته افضل ما اعطى من سالنى.
خداى متعال مى‏فرماید: کسى که به یاد من مشغول شود و از عرض حاجت‏خود باز ماند - با جلب رحمت‏خود به سوى او - بهترین عطایاى خویش را که به‏سائلان مى‏دهم بدو نیزخواهم‏بخشید.
و نیز همان حضرت فرمودند: «هیچ بنده‏اى دست‏خود را به سوى خدا نگشود مگر اینکه خداوند بزرگ از این که آن دست را خالى برگرداند حیا مى‏کند و از رحمت‏خود آنچه بخواهد بدو عنایت مى‏کند. پس هرگاه کسى از شما دست‏به دعا برداشت آن را بر سر و صورت خود بکشاند.»
بنابراین بهترین و سودمندترین پاسخ الهى به بنده نیایشگر خود سرازیر کردن رحمت‏بى‏پایان خویش به سوى اوست و از باب اینکه: «چون که صد آمد نود هم پیش ماست‏» در پرتو آن تمامى مشکلات مادى و معنوى رو به سامان خواهد گذاشت و هیچ دعایى از مؤمن، خالى از این بهره گرانسنگ نخواهد بود، چه دعاگر حاجت مورد نظر خود را نیز بگیرد یا به مصالحى بدان دست نیابد.

تبلیغات