زیارت امیرالمؤمنین(ع)در سیره معصومین(علیهم السلام)
آرشیو
چکیده
متن
در مقالهاى دیگر، پیرامون زیارت قبر پیامبر اکرم(ص) و بزرگان بقیع در سیره معصومین(علیهمالسلام) به بحث پرداختیم و دانستیم که زیارت بزرگان دین، بویژه قبر پیامبر اسلام و اهل بیت گرامى آن حضرت، وسیلهاى براى ناختخداوند; و جلوهاى از توحید و صفاى روح عاشقان و مشتاقان امامان معصوم(علیهمالسلام) و پیوند با آرمانها و اعتقادات صاحب قبر در راستاى تداوم راه او است.
مقاله حاضر مرورى استبر سیره معصومین(علیهمالسلام) در زیارت قبر امیرمؤمنان على(ع).
سرزمین نجف
بارگاه ملکوتى مولا على(ع) براى هر مسلمان عاشق شناخته شده است. «نجف» به معناى جایگاه بلند در زمین هموار است که آب آن را فرا نمىگیرد. در آن جایگاه پیامبران بزرگى مانند حضرت آدم و نوح آرمیدهاند. «على» نیز به معناى والا و برتر است و از مرتبه ویژهاى در میان سایر انسانها برخوردار مىباشد، به گونهاى که انسانهاى عادى به مقام او نمىرسند. «لا یرقى الى الطیر» عاشقان امام که دلداده این درگاهند، با زیارت بارگاه ملکوتى آن حضرت و ارتباط روحى و معنوى با آن امام همام مىکوشند تا خود را از تعلقات مادى رها سازند و به مقام بلند آن حضرت نزدیک شوند. و بدینوسیله بتوانند قابلیت نوشیدن آب گواراى «حوض کوثر» را از دست امام خویش دریابند. و این است فلسفه زیارت امام على(ع) که در روایات فراوانى به آن اشاره شده است.
پیامبر اسلام(ص) فرمود: «من زار علیا فقد زارنى و من احبه فقد احبنى...» کسى که على را زیارت کند مرا زیارت کرده و آن شخص که او را دوست دارد مرا دوست داشته است.
و امام صادق(ع) فرمود: «من زار امیرالمؤمنین عارفا بحقه غیر متجبر و لا متکبر کتب الله له اجر مائه الف شهید...»
کسى که امیرمؤمنان(ع) را با شناختن حق او و بدون جبر و تکبر زیارت نماید، خداوند بزرگ پاداش صد هزار شهید براى او مىنویسد.
در برخى روایات آمده است که زائر امیرمؤمنان تنها آن حضرت را زیارت نمىکند بلکه آدم و نوح را نیز زیارت مىکند.
و امام صادق(ع) از زیارت امام على(ع)، به عنوان پناهگاهى براى دردمندان یاد کرد و فرمود: «در پشت کوفه، قبرى است که دردمندان به آن پناه مىبرند و خداوند بزرگ، به خاطر آن شفا کرامت مىفرماید».
بسیار روشن است که انسانى که در زندگى دنیایى خویش فریادرس هر درماندهاى بود در حیات اخروى نیز پناهگاه هر پناهندهاى خواهد بود.
مرحوم شیخ مفید نقل کرده است که: روزى هارون الرشید به قصد شکار از کوفه بیرون رفت و بسوى غریین وثویه [اطراف نجف] حرکت نمود، در آنجا آهوانى را دید. دستور داد تا بازهاى شکارى رها شوند و بر آنها حمله کنند، آهوان فرار کرده و به پشتهاى پناه بردند و در آنجا آرمیدند; بازها نیز افتاده و تازیها هم باز شدند. هارون تعجب کرد; هنگامى که آهوان از فراز پشته به پایین آمدند، بازها نیز قصد شکار آنها داشتند بار دیگر به آن پشته پناه مىبردند و شکارىها از قصد آنها بر مىگشتند تا سه بار بدینگونه تکرار شد. هارون که سخت در تعجب فرو رفته بود، دستور داد تا پیرامون آن مکان کسب خبر کنند. خدمتگزاران به جستجو پرداختند و پیرمردى یافتند و نزد او آوردند. هارون از حال آن مکان جویا شد.
گفت: اگر به من امان بدهى، قصه آن را مىگویم. هارون گفت: با خدا عهد مىکنم تو را آزار نرسانم و تو در امان باشى.
گفت: خبر داد مرا پدرم از پدران خود که مىگفتند قبر امیرمؤمنان(ع) در این پشته واقع است و حقتعالى آن را حرم امن و امان خود قرار داده است و هر که به آن پناه ببرد در امان باشد.
آرى امام على(ع) امان اهل زمین است; چنانکه پیامبر(ص) آن حضرت و فرزندانش را مانند ستارگان - که امان اهل آسمانهایند - امان اهل زمین معرفى فرمود.
از دیدگاه شیعه، معصومین علیهم السلام پس از مرگ مانند دوران حیات خویش هدایتگر انسانها و پناهدهنده درماندگان مىباشند. از اینرو به زیارت و توسل به آنان تاکید شده است. در این میان ائمه معصومین علیهم السلام نیز براى زیارت اهمیت زیادى قایل بودند دارد. بطوریکه امامان دیگر هم خود به این مهم مىپرداختند و هم دیگران را تشویق به زیارت مىنمودند. شایسته استبراى آگاهى از چگونگى و محتواى زیارت آنان نمونههایى را ارائه مىدهیم.
زیارت امام على در سیره امام سجاد و امام باقر علیهما السلام
بدون تردید رفتار معصومین (علیهم السلام) روشنترین سرچشمه شناخت است، بگونهاى که رفتار آنان از گفتارشان رساتر و گویاتر مىباشد; چرا که در گفتار جاى احتمالات و اطلاق و تقید و ... وجود دارد، در صورتى که عمل گویاترین دلیل بر مشروعیت و مطلوبیت است. از اینرو «سیره عملى امامان» بهترین الگو براى زائران مىباشد.
امام باقر(ع) فرمود: با پدرم به زیارت قبر جدم امیرمؤمنان - على بنابیطالب - در نجف رفتیم. پدرم نزدیک قبر ایستاد و گریست و فرمود:
«السلام على ابى الائمة و خلیل النبوة و المخصوص بالاخوة. السلام على یعسوب الایمان و میزان الاعمال و سیف ذىالجلال. السلام على صالح المؤمنین و وارث علم النبیین، الحاکم فى یوم الدین. السلام على شجرة التقوى. السلام على حجة الله البالغة و نعمته السابغة و نقمته الدامغة، السلام على الصراط الواضح ... انت وسیلتى الى الله و ذریعتى ولى حق موالاتى و تامیلى; فکن لى شفیعى الى الله عز و جل فى الوقوف على قضاء حاجتى و هى فکاک رقبتى من النار و اصرفنى فى موقفى هذا بالنحج. و النجم الائح و الامام الناصح و رحمة الله و برکاته.
اللهم ارزقنى عقلا کاملا و لبا راحجا و قلبا زکیا و عملا کثیرا و ادبا بارعا و اجعل ذلک کله لى و لا تجعله على برحمتک یا ارحم الراحمین».
سلام بر پدر امامان و دوست مقام پیامبرى اختصاص یافته به [رسول خدا.] درود بر پیشواى ایمان، میزان اعمال، شمشیر خداوند با جلال و عظمت.
درود بر حاکم روز قیامت. درود بر درخت پرهیزکارى حجتبالغه الهى و نعمت واسعه و عذاب کوبنده خداوندى. درود بر راه روشن حق و ستاره درخشان هدایت و پیشواى خیرخواه. اى امیرمؤمنان تو وسیله و واسطه من بسوى خدایى. حق دوستى شما براى من، مایه امید است. پس مرا در توقفگاهها در پیشگاه خداوند «عزوجل» شفاعت نما و نیازم را که آزادى از آتش جهنم استبرآورده ساز و از این جایگاه، پس از زیارت، مرا با موفقیت و برآورده شدن حاجتها بازگردان...
نکته دوم این است که زائرین باید امامان معصوم(علیهمالسلام) را به عنوان وسیله و شفیع خود قراردهند.
خدایا به من عقل کامل و مغزى ممتاز، قلبى پاک و عملى صالح و شایسته فراوان و ادب والا عطا فرما و تمام این نعمتها را به سود من نه بر ضرر من مقرر فرما.
در متن این زیارت نکاتى چند قابل دقت است.
1- روش سلام دادن: هر سلامى همراه با یادآورى یکى از ویژگیهاى امیرمؤمنان(ع) است. از اینرو در روایات اشاره شده که از شرایط زیارت معصومین(علیهمالسلام) شناختن مقام و ویژگیهاى آنان است.
امام سجاد(ع)، بهترین آشنا به مقام ولایت عظمى برخى از مقامات آن حضرت را اینگونه یادآورى مىکند: «على(ع) پدر امامان معصوم(علیهمالسلام) است. کسانى که پیامبر اکرم(ص) آنان را به عنوان جانشین خویش معرفى فرموده و آنان را هم وزن قرآن یاد کرده است. «انى تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتى اهل بیتى».
على(ع) بهترین دوست و برادر پیامبر(ص) است و تنها فردى که شایستگى خلیل بودن رسول خدا را کسب کرد امام على(ع) بود زیرا خلیل بودن بالاتر از دوستبودن است و بدین جهت آن حضرت او را برادر خود برگزید.
«على(ع) معیار اعمال است». توسط آن حضرت ایمان و نفاق شناختهمىشود و بهشتیان از دوزخیان متمایز مىگردند زیرا «على مع الحق و الحق مع على یدور حیث ما دار».
«على(ع) شمشیر خدا است». قدرت خداوند در قدرت و بازوى على(ع) جلوهگر شده است. شمشیر على(ع) سر کافران را از تن جدا نمود و بزرگان آنان را در خون خود غلطاند; از این رو پیامبر(ص) فرمود: «شمشیر زدن على در روز خندق برتر از عبادت جن و انس است.»
«على(ع) وارث دانش پیامبر است». از آنجا که دانش پیامبران الهى در نزد پیامبر اسلام بود و به فرموده آن حضرت من شهر علمم و على(ع) در آن است; به طور مسلم پیامبر(ص) تمامى دانش خود را بر على(ع) عرضه داشته است.
على(ع) درخت تقوى است، بىشک شخصى که مىخواهد تقوى را بشناسد، باید على(ع) را بشناسد و براى شناخت على(ع)، باید واقعیت تقوى را بفهمد. آن حضرت در خطبه همام، ویژگیهاى متقین را با بیان الهى خویش آشکارا بیان فرموده که همه آنها در وجود حضرت تجلى یافته است.
2 - نکته دوم این است که زائرین باید امامان معصوم(علیهمالسلام) را به عنوان وسیله و شفیع خود قرار دهند تا در پیشگاه خداوند بزرگ از آنان شفاعت نمایند. نیازهاى خویش را عرضه کنند، تا بواسطه مقام و عظمت امام برآورده شود. بزرگترین حاجت انسان آزادى و نجات از آتش دوزخ است. که امام سجاد(ع) آن را بیان فرمود.
3 - روش درخواست نیازهاى اساسى: بهترین نعمتبراى انسان عقل کامل و قلب پاک است که اصول و پایه زندگى سالم را تشکیل مىدهد از این رو زائر بایستى از درگاه خداوند بزرگ عقل کامل و روحى عالى و قلبى پاک را درخواست نماید این سیره و روش زیارت معصومین(علیهمالسلام) مىباشد.
ابوحمزه ثمالى که از چهرههاى زاهد و عارف کوفه بود مىگوید: روزى امام سجاد(ع) را در کوفه ملاقات کردم فرمود: آیا دوست دارى به همراه من قبر جدم على بنابیطالب(ع) را زیارت کنى؟ عرض کردم: آرى.
آنگاه در سایه شتر آن حضرت حرکت کردم در حالى که با من صحبت مىکرد; تا به بقعه و جایگاهى رسیدیم که نور افشان بود امام سجاد(ع) از مرکب فرود آمد. گونههاى مبارک را بر قبر گذاشت و فرمود: «یا اباحمزه هذا قبر جدى علىبنابیطالب(ع) ثم زاره بزیارة اولها: السلام على اسم الله الرضى و نور وجهه المضیئ».
اى ابا حمزه این قبر جدم على است آنگاه به زیارت مشغول شد.
4 - جابر جعفى از چهرههاى بزرگ اسلام و از تابعان به شمار مىآید و امام باقر و صادق(ع) را ملاقات کرده است. به نقل از امام باقر(ع) مىگوید: امام زینالعابدین به زیارت امیر مؤمنان رفت و نزدیک قبر ایستاده و گریست. آنگاه چنین فرمود: «السلام علیک یا امینالله فى ارضه و حجته على عباده السلام علیک یا امیرالمؤمنین اشهد انک جاهدت فى الله حق جهاده و عملتبکتابه و اتبعتسنن نبیه(صلى الله علیه و آله) حتى دعاک الله الى جواره ... اللهم فاجعل نفسى مطمئنه بقدرک راضیة بقضائک مولعة بذکرک و دعائک محبة لصفوة اولیائک محبوبة فى ارضک و سمائک صابرة على نزول بلائک شاکرة لفواضل نعمائک...»
درود بر تو اى کسى که در زمین امین پروردگار و بر بندگان حجتخدایى. سلام بر تو اى امیر مؤمنان. گواهى مىدهم که تو در راه خدا حق جهاد و تلاش را انجام دادى و به کتاب خدا (قرآن) عمل کردى و از سنت پیامبر(ص) پیروى نمودى، تا اینکه خداوند تو را بسوى خود فرا خواند... بارالها تو جان مرا به قضا و قدر خود مطمئن و خوشنود فرما و به یاد خویش مشتاق و حریص گردان و من را دوستدار خاصان از اولیاى خود و محبوب اهل زمین و آسمان قرار ده. در هنگام نزولبلا و سختى به من صبر و شکیبایى عنایت فرما. مرا شکرگزار نعمتهاى فراوان خود قرار بده.
این زیارت معروف به زیارت امین الله است که از لحاظ متن و سند مورد اطمینان کامل است و مرحوم مجلسى از این زیارت که به بهترین مسائل اخلاقى و معنوى اشاره کرده استبه عنوان بهترین زیارت یاد کرده است.
لازم به یادآورى است که زیارت امینالله نزد قبور هر یک از امامان وارد شده است از اینرو امام باقر(ع) فرمود: هر که از شیعیان ما این زیارت را نزد قبر امیرمؤمنان(ع) یا قبر یکى از ائمه علیهم السلام بخواند حقتعالى این زیارت و دعا را در نامهاى از نور بالا مىبرد و مهر حضرت محمد(ص) بر آن مىزند و آن را نگهدارى مىکند تا تسلیم قائم آل محمد(ص) شود و آن حضرت با بشارت و تحیت و کرامت از زائر استقبال مىکند.
نگاهى اجمالى به زیارت امینالله
از آداب بسیار خوب و پسندیده آن است که هنگام ورود بر شخصى، بویژه اگر از بزرگان باشد، به او سلام داده و از حالات او جویا شد و براى او دعا کرد. از دیدگاه اسلام مرگ نابودى نیست، بلکه تحول و کمال است; بویژه براى انسانهاى رشد یافته. از اینرو در هنگام ورود به مشاهده مشرفه امامان (علیهم السلام) بر آنان نظیر انسانهاى زنده سلام گفته و راز دل با آنان در میان مىگذاریم و یاد مىکنیم و ویژگیهاى بزرگ و برجسته آنان را بر زبان مىآوریم. یک زائر با این دید سلام مىدهد که صاحب قبر سخن او را شنیده و پاسخ مىدهد.
در زیارت امینالله زائر در آغاز با سلامهاى کوتاه و یادآورى چند ویژگى برجسته، به سراغ نیازها و خواستههایش مىرود و آنها را مطرح مىسازد. البته نیازها گاه نیازهاى مادى و گاه معنوى است. نیازهاى معنوى سعادت دنیوى و اخروى را به دنبال دارد. از اینرو امامان علیهمالسلام به نیازهاى معنوى بیشتر اصرار داشتهاند تا به عاشقان و زائران دلداده مولا على و سایر امامان چگونه دعا کردن و چگونه خواستن را بیاموزند.
مقاله حاضر مرورى استبر سیره معصومین(علیهمالسلام) در زیارت قبر امیرمؤمنان على(ع).
سرزمین نجف
بارگاه ملکوتى مولا على(ع) براى هر مسلمان عاشق شناخته شده است. «نجف» به معناى جایگاه بلند در زمین هموار است که آب آن را فرا نمىگیرد. در آن جایگاه پیامبران بزرگى مانند حضرت آدم و نوح آرمیدهاند. «على» نیز به معناى والا و برتر است و از مرتبه ویژهاى در میان سایر انسانها برخوردار مىباشد، به گونهاى که انسانهاى عادى به مقام او نمىرسند. «لا یرقى الى الطیر» عاشقان امام که دلداده این درگاهند، با زیارت بارگاه ملکوتى آن حضرت و ارتباط روحى و معنوى با آن امام همام مىکوشند تا خود را از تعلقات مادى رها سازند و به مقام بلند آن حضرت نزدیک شوند. و بدینوسیله بتوانند قابلیت نوشیدن آب گواراى «حوض کوثر» را از دست امام خویش دریابند. و این است فلسفه زیارت امام على(ع) که در روایات فراوانى به آن اشاره شده است.
پیامبر اسلام(ص) فرمود: «من زار علیا فقد زارنى و من احبه فقد احبنى...» کسى که على را زیارت کند مرا زیارت کرده و آن شخص که او را دوست دارد مرا دوست داشته است.
و امام صادق(ع) فرمود: «من زار امیرالمؤمنین عارفا بحقه غیر متجبر و لا متکبر کتب الله له اجر مائه الف شهید...»
کسى که امیرمؤمنان(ع) را با شناختن حق او و بدون جبر و تکبر زیارت نماید، خداوند بزرگ پاداش صد هزار شهید براى او مىنویسد.
در برخى روایات آمده است که زائر امیرمؤمنان تنها آن حضرت را زیارت نمىکند بلکه آدم و نوح را نیز زیارت مىکند.
و امام صادق(ع) از زیارت امام على(ع)، به عنوان پناهگاهى براى دردمندان یاد کرد و فرمود: «در پشت کوفه، قبرى است که دردمندان به آن پناه مىبرند و خداوند بزرگ، به خاطر آن شفا کرامت مىفرماید».
بسیار روشن است که انسانى که در زندگى دنیایى خویش فریادرس هر درماندهاى بود در حیات اخروى نیز پناهگاه هر پناهندهاى خواهد بود.
مرحوم شیخ مفید نقل کرده است که: روزى هارون الرشید به قصد شکار از کوفه بیرون رفت و بسوى غریین وثویه [اطراف نجف] حرکت نمود، در آنجا آهوانى را دید. دستور داد تا بازهاى شکارى رها شوند و بر آنها حمله کنند، آهوان فرار کرده و به پشتهاى پناه بردند و در آنجا آرمیدند; بازها نیز افتاده و تازیها هم باز شدند. هارون تعجب کرد; هنگامى که آهوان از فراز پشته به پایین آمدند، بازها نیز قصد شکار آنها داشتند بار دیگر به آن پشته پناه مىبردند و شکارىها از قصد آنها بر مىگشتند تا سه بار بدینگونه تکرار شد. هارون که سخت در تعجب فرو رفته بود، دستور داد تا پیرامون آن مکان کسب خبر کنند. خدمتگزاران به جستجو پرداختند و پیرمردى یافتند و نزد او آوردند. هارون از حال آن مکان جویا شد.
گفت: اگر به من امان بدهى، قصه آن را مىگویم. هارون گفت: با خدا عهد مىکنم تو را آزار نرسانم و تو در امان باشى.
گفت: خبر داد مرا پدرم از پدران خود که مىگفتند قبر امیرمؤمنان(ع) در این پشته واقع است و حقتعالى آن را حرم امن و امان خود قرار داده است و هر که به آن پناه ببرد در امان باشد.
آرى امام على(ع) امان اهل زمین است; چنانکه پیامبر(ص) آن حضرت و فرزندانش را مانند ستارگان - که امان اهل آسمانهایند - امان اهل زمین معرفى فرمود.
از دیدگاه شیعه، معصومین علیهم السلام پس از مرگ مانند دوران حیات خویش هدایتگر انسانها و پناهدهنده درماندگان مىباشند. از اینرو به زیارت و توسل به آنان تاکید شده است. در این میان ائمه معصومین علیهم السلام نیز براى زیارت اهمیت زیادى قایل بودند دارد. بطوریکه امامان دیگر هم خود به این مهم مىپرداختند و هم دیگران را تشویق به زیارت مىنمودند. شایسته استبراى آگاهى از چگونگى و محتواى زیارت آنان نمونههایى را ارائه مىدهیم.
زیارت امام على در سیره امام سجاد و امام باقر علیهما السلام
بدون تردید رفتار معصومین (علیهم السلام) روشنترین سرچشمه شناخت است، بگونهاى که رفتار آنان از گفتارشان رساتر و گویاتر مىباشد; چرا که در گفتار جاى احتمالات و اطلاق و تقید و ... وجود دارد، در صورتى که عمل گویاترین دلیل بر مشروعیت و مطلوبیت است. از اینرو «سیره عملى امامان» بهترین الگو براى زائران مىباشد.
امام باقر(ع) فرمود: با پدرم به زیارت قبر جدم امیرمؤمنان - على بنابیطالب - در نجف رفتیم. پدرم نزدیک قبر ایستاد و گریست و فرمود:
«السلام على ابى الائمة و خلیل النبوة و المخصوص بالاخوة. السلام على یعسوب الایمان و میزان الاعمال و سیف ذىالجلال. السلام على صالح المؤمنین و وارث علم النبیین، الحاکم فى یوم الدین. السلام على شجرة التقوى. السلام على حجة الله البالغة و نعمته السابغة و نقمته الدامغة، السلام على الصراط الواضح ... انت وسیلتى الى الله و ذریعتى ولى حق موالاتى و تامیلى; فکن لى شفیعى الى الله عز و جل فى الوقوف على قضاء حاجتى و هى فکاک رقبتى من النار و اصرفنى فى موقفى هذا بالنحج. و النجم الائح و الامام الناصح و رحمة الله و برکاته.
اللهم ارزقنى عقلا کاملا و لبا راحجا و قلبا زکیا و عملا کثیرا و ادبا بارعا و اجعل ذلک کله لى و لا تجعله على برحمتک یا ارحم الراحمین».
سلام بر پدر امامان و دوست مقام پیامبرى اختصاص یافته به [رسول خدا.] درود بر پیشواى ایمان، میزان اعمال، شمشیر خداوند با جلال و عظمت.
درود بر حاکم روز قیامت. درود بر درخت پرهیزکارى حجتبالغه الهى و نعمت واسعه و عذاب کوبنده خداوندى. درود بر راه روشن حق و ستاره درخشان هدایت و پیشواى خیرخواه. اى امیرمؤمنان تو وسیله و واسطه من بسوى خدایى. حق دوستى شما براى من، مایه امید است. پس مرا در توقفگاهها در پیشگاه خداوند «عزوجل» شفاعت نما و نیازم را که آزادى از آتش جهنم استبرآورده ساز و از این جایگاه، پس از زیارت، مرا با موفقیت و برآورده شدن حاجتها بازگردان...
نکته دوم این است که زائرین باید امامان معصوم(علیهمالسلام) را به عنوان وسیله و شفیع خود قراردهند.
خدایا به من عقل کامل و مغزى ممتاز، قلبى پاک و عملى صالح و شایسته فراوان و ادب والا عطا فرما و تمام این نعمتها را به سود من نه بر ضرر من مقرر فرما.
در متن این زیارت نکاتى چند قابل دقت است.
1- روش سلام دادن: هر سلامى همراه با یادآورى یکى از ویژگیهاى امیرمؤمنان(ع) است. از اینرو در روایات اشاره شده که از شرایط زیارت معصومین(علیهمالسلام) شناختن مقام و ویژگیهاى آنان است.
امام سجاد(ع)، بهترین آشنا به مقام ولایت عظمى برخى از مقامات آن حضرت را اینگونه یادآورى مىکند: «على(ع) پدر امامان معصوم(علیهمالسلام) است. کسانى که پیامبر اکرم(ص) آنان را به عنوان جانشین خویش معرفى فرموده و آنان را هم وزن قرآن یاد کرده است. «انى تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتى اهل بیتى».
على(ع) بهترین دوست و برادر پیامبر(ص) است و تنها فردى که شایستگى خلیل بودن رسول خدا را کسب کرد امام على(ع) بود زیرا خلیل بودن بالاتر از دوستبودن است و بدین جهت آن حضرت او را برادر خود برگزید.
«على(ع) معیار اعمال است». توسط آن حضرت ایمان و نفاق شناختهمىشود و بهشتیان از دوزخیان متمایز مىگردند زیرا «على مع الحق و الحق مع على یدور حیث ما دار».
«على(ع) شمشیر خدا است». قدرت خداوند در قدرت و بازوى على(ع) جلوهگر شده است. شمشیر على(ع) سر کافران را از تن جدا نمود و بزرگان آنان را در خون خود غلطاند; از این رو پیامبر(ص) فرمود: «شمشیر زدن على در روز خندق برتر از عبادت جن و انس است.»
«على(ع) وارث دانش پیامبر است». از آنجا که دانش پیامبران الهى در نزد پیامبر اسلام بود و به فرموده آن حضرت من شهر علمم و على(ع) در آن است; به طور مسلم پیامبر(ص) تمامى دانش خود را بر على(ع) عرضه داشته است.
على(ع) درخت تقوى است، بىشک شخصى که مىخواهد تقوى را بشناسد، باید على(ع) را بشناسد و براى شناخت على(ع)، باید واقعیت تقوى را بفهمد. آن حضرت در خطبه همام، ویژگیهاى متقین را با بیان الهى خویش آشکارا بیان فرموده که همه آنها در وجود حضرت تجلى یافته است.
2 - نکته دوم این است که زائرین باید امامان معصوم(علیهمالسلام) را به عنوان وسیله و شفیع خود قرار دهند تا در پیشگاه خداوند بزرگ از آنان شفاعت نمایند. نیازهاى خویش را عرضه کنند، تا بواسطه مقام و عظمت امام برآورده شود. بزرگترین حاجت انسان آزادى و نجات از آتش دوزخ است. که امام سجاد(ع) آن را بیان فرمود.
3 - روش درخواست نیازهاى اساسى: بهترین نعمتبراى انسان عقل کامل و قلب پاک است که اصول و پایه زندگى سالم را تشکیل مىدهد از این رو زائر بایستى از درگاه خداوند بزرگ عقل کامل و روحى عالى و قلبى پاک را درخواست نماید این سیره و روش زیارت معصومین(علیهمالسلام) مىباشد.
ابوحمزه ثمالى که از چهرههاى زاهد و عارف کوفه بود مىگوید: روزى امام سجاد(ع) را در کوفه ملاقات کردم فرمود: آیا دوست دارى به همراه من قبر جدم على بنابیطالب(ع) را زیارت کنى؟ عرض کردم: آرى.
آنگاه در سایه شتر آن حضرت حرکت کردم در حالى که با من صحبت مىکرد; تا به بقعه و جایگاهى رسیدیم که نور افشان بود امام سجاد(ع) از مرکب فرود آمد. گونههاى مبارک را بر قبر گذاشت و فرمود: «یا اباحمزه هذا قبر جدى علىبنابیطالب(ع) ثم زاره بزیارة اولها: السلام على اسم الله الرضى و نور وجهه المضیئ».
اى ابا حمزه این قبر جدم على است آنگاه به زیارت مشغول شد.
4 - جابر جعفى از چهرههاى بزرگ اسلام و از تابعان به شمار مىآید و امام باقر و صادق(ع) را ملاقات کرده است. به نقل از امام باقر(ع) مىگوید: امام زینالعابدین به زیارت امیر مؤمنان رفت و نزدیک قبر ایستاده و گریست. آنگاه چنین فرمود: «السلام علیک یا امینالله فى ارضه و حجته على عباده السلام علیک یا امیرالمؤمنین اشهد انک جاهدت فى الله حق جهاده و عملتبکتابه و اتبعتسنن نبیه(صلى الله علیه و آله) حتى دعاک الله الى جواره ... اللهم فاجعل نفسى مطمئنه بقدرک راضیة بقضائک مولعة بذکرک و دعائک محبة لصفوة اولیائک محبوبة فى ارضک و سمائک صابرة على نزول بلائک شاکرة لفواضل نعمائک...»
درود بر تو اى کسى که در زمین امین پروردگار و بر بندگان حجتخدایى. سلام بر تو اى امیر مؤمنان. گواهى مىدهم که تو در راه خدا حق جهاد و تلاش را انجام دادى و به کتاب خدا (قرآن) عمل کردى و از سنت پیامبر(ص) پیروى نمودى، تا اینکه خداوند تو را بسوى خود فرا خواند... بارالها تو جان مرا به قضا و قدر خود مطمئن و خوشنود فرما و به یاد خویش مشتاق و حریص گردان و من را دوستدار خاصان از اولیاى خود و محبوب اهل زمین و آسمان قرار ده. در هنگام نزولبلا و سختى به من صبر و شکیبایى عنایت فرما. مرا شکرگزار نعمتهاى فراوان خود قرار بده.
این زیارت معروف به زیارت امین الله است که از لحاظ متن و سند مورد اطمینان کامل است و مرحوم مجلسى از این زیارت که به بهترین مسائل اخلاقى و معنوى اشاره کرده استبه عنوان بهترین زیارت یاد کرده است.
لازم به یادآورى است که زیارت امینالله نزد قبور هر یک از امامان وارد شده است از اینرو امام باقر(ع) فرمود: هر که از شیعیان ما این زیارت را نزد قبر امیرمؤمنان(ع) یا قبر یکى از ائمه علیهم السلام بخواند حقتعالى این زیارت و دعا را در نامهاى از نور بالا مىبرد و مهر حضرت محمد(ص) بر آن مىزند و آن را نگهدارى مىکند تا تسلیم قائم آل محمد(ص) شود و آن حضرت با بشارت و تحیت و کرامت از زائر استقبال مىکند.
نگاهى اجمالى به زیارت امینالله
از آداب بسیار خوب و پسندیده آن است که هنگام ورود بر شخصى، بویژه اگر از بزرگان باشد، به او سلام داده و از حالات او جویا شد و براى او دعا کرد. از دیدگاه اسلام مرگ نابودى نیست، بلکه تحول و کمال است; بویژه براى انسانهاى رشد یافته. از اینرو در هنگام ورود به مشاهده مشرفه امامان (علیهم السلام) بر آنان نظیر انسانهاى زنده سلام گفته و راز دل با آنان در میان مىگذاریم و یاد مىکنیم و ویژگیهاى بزرگ و برجسته آنان را بر زبان مىآوریم. یک زائر با این دید سلام مىدهد که صاحب قبر سخن او را شنیده و پاسخ مىدهد.
در زیارت امینالله زائر در آغاز با سلامهاى کوتاه و یادآورى چند ویژگى برجسته، به سراغ نیازها و خواستههایش مىرود و آنها را مطرح مىسازد. البته نیازها گاه نیازهاى مادى و گاه معنوى است. نیازهاى معنوى سعادت دنیوى و اخروى را به دنبال دارد. از اینرو امامان علیهمالسلام به نیازهاى معنوى بیشتر اصرار داشتهاند تا به عاشقان و زائران دلداده مولا على و سایر امامان چگونه دعا کردن و چگونه خواستن را بیاموزند.