آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

شاعران مکتبى، هم درون مایه شعرى خویش را از «باورهاى دینى‏» مى‏گیرند، هم تعابیر و ترکیبهاى ادبى اشعارشان، تحت تاثیر فرهنگ واژگان و اصطلاحات «قرآن و حدیث‏» است. این شیوه، هم مستندات اندیشه‏هاى آنان را تبیین مى‏کند، هم با ذهنیت عامه مردم که فرهنگ دینى دارند، راحت‏تر ارتباط برقرار مى‏سازد.
این اثرپذیرى از فرهنگ دینى در سروده‏هاى شاعران مکتبى، گاهى به صورت «تلمیح‏» است، گاهى «تضمین‏»، گاهى «اقتباس‏» و گاهى به شکلهاى دیگر رنگ و بوى سخنان اولیاء الهى را با خود دارد. دامنه این بحث، بسى گسترده است، اما در این مختصر، نیم نگاهى به گوشه‏اى از این گنجینه داریم.
سروده‏هاى مربوط به حضرت فاطمه(ع) در آثار شاعران فارسى گوى، از این قاعده مستثنى نیست. در این اندک، تنها به گوشه‏اى از این حقیقت ادبى اشاره مى‏شود، با نمونه‏هایى از آثار شاعران شیعه: مثلا «کفو» بودن على(ع) براى فاطمه(ع) و اینکه اگر امیرالمؤمنین نبود، همتایى براى همسرى زهرا(ع) یافت نمى‏شد. این مضمون که در احادیث فراوان آمده است. در شعر «فؤاد کرمانى‏» چنین جلوه یافته است:
در اوصاف کمال او همین کافى است‏بر دانا که این دوشیزه را شوهر، امیرالمؤمنین آمد
در بیت دیگرى از یک غزل، مى‏گوید:
از این دختر که با دست‏خدا شد پایه‏اش همسر بر آدم تا ابد فخر و شرف باقى است‏حوا را
و در رباعى مشهورش، اشاره به همین «همتایى‏» دارد، که مى‏گوید:
عالم صدف است و فاطمه گوهر اوست گیتى عرض است و این گهر جوهر اوست در قدر و شرافتش همین بس که ز خلق «احمد» پدر است و «مرتضى‏» شوهر اوست
«صغیر اصفهانى‏» نیز، از شاعرانى است که در سروده‏هایش از مضامین دینى بسیار بهره گرفته است. در شعرى که با عنوان «سر خدا» در میلاد آن حضرت سروده است، ضمن اشاره به مضمون «روح پیامبر» بودن حضرت زهرا (روحى التى بین جنبى) به بى‏همتایى بانوى عصمت و همتا بودن على(ع) براى او اشاره دارد:
فاطمه، روح نبى همسر و همتاى على فاطمه، عالیه‏اى کش نبد ار زوج، على فرد و بى مثل بد، آنگونه که حى متعال
و در مخمس دیگرى با عنایت‏به همین مضمون گفته است:
تنها نه دختر است رسول خداى را کز رتبه، بر ولى خدا نیز همسر است
اشاره به «کفویت‏» على و فاطمه‏«علیهما السلام‏»، توجه به مجموعه فضایلى است که در وجود عزیز این دو حجت الهى متبلور است. باز هم نمونه دیگرى بخوانیم، از سروده‏هاى زنده یاد «على‏اکبر خوشدل تهرانى‏» که در شعرى با عنوان «مسند نشین باغ جنان‏» به این فضیلت اشاره کرده است:
کفو على، ولى خدا، شیر کردگار زینت فزاى کون و مکان بود فاطمه بین زنان نمونه، چو شویش که در رجال آرى، سزاى مرد چنان بود فاطمه
و اما بشنویم از «ناصر خسرو علوى قبادیانى‏» که در شعر بلند و زیبایش با عنوان «ناموس حق‏» چنین آورده است:
این گوهر از جناب رسول‏الله پاک است و داور است‏خریدارش کفوى نداشت‏حضرت صدیقه گر مى نبود حیدر کرارش
و... اختر طوسى در یک رباعى چنین سروده است:
محبوبه حق کسى بجز فاطمه نیست گر هست کسى، بگویدم آن کس کیست؟ بعد از پدرش محمد، او را همسر در رتبه کسى نیست، و گر هست على است
در اشعار مرحوم دکتر قاسم رسا هم از این نمونه‏ها دیده مى‏شود. از جمله دراشاره به این منقبت فاطمى، در قصیده بلند «زهره زهرا» چنین گفته است:
بر سر گردون اعلا پا نهد از برترى همسرى چون با على عالى اعلا کند
طبق مضمون احادیث، راز آفرینش على(ع) آن بوده که فاطمه زهرا همتا داشته باشد. به این مضمون، شاعرى دیگر چنین اشاره کرده است:
حق چو ندید همسرش در همه ممکنات، از آن واجب و لازم آمدش خلقت‏حیدر آورد
در قصیده بلند دیگرى در مدح حضرتش مى‏خوانیم:
الا اى مصطفى را یار و همدم الا اى مرتضى را کفو یکتا به فرق حیدرى تاج ولایت به دوش مصطفى تشریف عظمى
اینها گوشه‏اى از تموج فضایل اهل بیت و مناقب حضرت زهرا(ع) در شعر و ادب شاعران شیعى است، آن هم اختصاص بر محور فضیلت «کفو» و «همتا» بودن زهرا و على(علیهما السلام).
وجود اینگونه اشارات و تضمین‏ها و تلمیحات در شعر، آن را دلنشین‏تر مى‏کند و نشانه غناى فکرى و بار فرهنگى شاعر آل الله است. امید است این مختصر، انگیزه‏اى بیافریند تا اهل ذوق و ادب که در سایه هنرشان به ساحت مقدس اولیاء تقرب مى‏جویند و به «مدح آفتاب‏» مى‏پردازند، با مطالعات دینى و بهره‏ورى از فرهنگ دینى و معارف قرآن و حدیث، آثار خود را پر مایه‏تر سازند، آنگونه که همه پیش‏کسوتان «ادب آل الله‏» عمل مى‏کردند.
ابوبصیر مى‏گوید: امام صادق(ع) فرمود: کودکان شیعیان ما را [در عالم برزخ] فاطمه زهرا(س) تربیت مى‏کند و در روز قیامت‏به پدرانشان تحویل مى‏دهد.

تبلیغات