بانوان نمونه در نگاه وحى(2)
آرشیو
چکیده
متن
روابط اجتماعى و چگونگى پیوند میان اعضاى امت اسلامى، از موضوعاتى است که مورد توجه ویژه قرآن کریم قرار گرفته و در آیات متعددى به بحث در این باره پرداخته است، از اینرو مبانى و اصولى به بشر ارائه کرده است که برخى از آن مبانى از اهداف رسالت پیامبران به شمار مىآید. «عدالت و احسان» و «اخوت و برادرى» دو نمونه این اصولاند.
از این مبانى مىتوان اصل «ولایت» یا «کارسازى و یارىرسانى» را نیز نام برد، که خداوند رعایتش را از ویژگیهاى زنان و مردان نمونه برشمرده است. آنجا که مىفرماید: «و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض» مردان و زنان مؤمن کارسازان و یاوران همدیگرند.
براى فهم بهتر معنا و پیام آیه شریفه یادآورى این نکته ضرورى است که: برخى از مترجمان معاصر واژه «اولیاء»، را به غلط، دوستداران ترجمه کردهاند در حالى که «اولیاء» از ماده «ولایت» به کسر «واو» به معناى یارىرسانى است و یا از ریشه «ولایت» به فتح «واو» به معناى سرپرستى و کارسازى است. ازاین رو مفسران ژرفاندیش - از شیعه و سنى - واژه «اولیاء» را در آیه شریفه به معناى «کارسازان» یا «یاوران» تفسیر کردهاند. کارسازى چنان فراگیر است که، حضور در عرصه کارزار و جهاد را نیز شامل خواهد بود. همانگونه که; زنان مسلمان صدر اسلام در صحنه جنگ حضور مىیافتند یا در پشت جبههها به یارى رزمندگان شتافته، براى حمل مجروحان، مداواى آنان و تهیه غذا، سلاح و دیگر نیازهاى جهادگران مىکوشیدند; تا آنجا که برخى در زمره شهداى اسلام قرار گرفتند.
مرحوم طبرسى در کتاب شریف «مجمعالبیان» از حضور نظامى زنان صدر اسلام چنین یاد مىکند: «مردان و زنان مؤمن، یاور یکدیگر بودند که به یارى هم مىپرداختند تا جایى که; زنان تمامى وسایل سفر جنگ را براى همسرانشان فراهم مىکردند و در غیاب آنان، به حفاظت از منافعشان مىپرداختند و همگى (مردان و زنان) چون «یدى واحد» علیه دشمنان بودند.»
آزادیخواهى و عدالتطلبى
یکى از زنان نمونه که مورد توجه قرآن کریم قرار گرفته، همسر با ایمان و شجاع فرعون است که خداوند از او به عنوان الگویى مثالزدنى براى زنان و بلکه براى تمامى انسانها یاد کرده و او را چنین ستوده است: «و ضرب الله مثلا للذین امنوا امرات فرعون اذ قالت رب ابن لى عندک بیتا فى الجنة و نجنى من فرعون و عمله و نجنى من القوم الظالمین» و خدا براى کسانى که ایمان آوردهاند، زن فرعون را مثل آورده است: آنگاه که گفت: پروردگارا، در بهشتبراى من و در نزد خویش خانهاى بساز و مرا از (شر) فرعون و کردار او، و ستمکاران رها ساز.
بر اساس این آیه شریفه، همسر فرعون، در آرزوى جامعهاى متعادل و به دور از ظلم بوده، رهایى از محیط آلوده به ستم و حکومت مبتنى بر ظلم را، مطلوب خود مىدانست.
بنابراین، زن شایسته در نگاه وحى، فردى انقلابى، ظلمستیز و بیزار از جامعه آلوده به ستم و حکومت مبتنى بر ظلم است. و در جستجوى جامعه مبتنى بر عدالتبر خواهد آمد.
پرداخت زکات
هفتمین مورد از ویژگیهاى زن نمونه، پرداخت زکات و اداى فریضه مالى است. این فریضه در حقیقت انتقال بخشى از امکانات توانمندان به تهیدستان و تامین نیازهاى جامعه است. در قرآن کریم از این فریضه چنین یاد شده است: «و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلاة و یؤتون الزکوة» مردان و زنان مؤمن کارسازان و یاوران همدیگرند، که، امر به معروف و نهى از منکر مىکنند، نماز بر پا مىدارند و زکات مىپردازند.
بنابراین زن آرمانى در قرآن کسى است که به فریضه اقتصادیش نیز عمل کند و قسمتى از اموالش را به عنوان واجب مالى پرداخت نماید.
انفاق و پرداخت صدقه
بانوى نمونه در نگاه وحى، در برابر فقر و نیازمندیهاى جامعه نه تنها بىتفاوت نیست، بلکه علاوه بر پرداخت زکات، خمس و دیگر واجبات مالى، بخشى از اموال و درآمدهایش را به فقرزدایى از جامعه و تامین نیازهاى عمومى اختصاص مىدهد. بگونهاى که این عمل به صورت بخشى از برنامه زندگى او در مىآید. از اینرو خداوند متعال از آنان با عنوان «صدقهپردازان» و «وامدهندگان به خدا» یاد کرده، مىفرماید: «ان المصدقین و المصدقات و اقرضوا الله قرضا حسنا یضاعف لهم و لهم اجر کریم». بىگمان مردان و زنانصدقهدهنده و آنان که به خدا وام دادند «وامى نیکو»، به آنان دو چندان، افزون، داده شود و ایشان فزونى گرانمایه دارند.
تعبیر زیبایى که در این آیه شریفه به کار رفته، شایان توجه است. خداوند انفاق زنان مؤمن و انفاقکننده را، قرض به خدا - آن هم قرضى نیکو - تلقى کرده است که نه تنها اصل مال از بین نمىرود بلکه چندین برابر آن از سوى خدا به آنان عطا مىشود.
ایثار
دیگران را بر خویشتن ترجیح دادن یکى دیگر از ویژگیهاى زن نمونه در قرآن است. این خصلت، از برترین ارزشهاى انسانى به شمار مىآید و همه انسانها، در طول تاریخ با تمام تفاوتها از آن به عنوان ارزشى مقدس یاد کردهاند. خداوند متعال بانوان نمونه را به عنوان «انسانهاى ایثارگر» یاد مىکند که بخشى از اموال خود را براى رفع محرومیت از جامعه انفاق مىکنند و آسایش دیگران را بر آسایش و راحتى خویش مقدم مىدارند. به موردى از ایثارگریهاى زن نمونه که در قرآن آمده است مىتوان اشاره کرد: «والذین تبوء و الدار و الایمن من قبلهم یحبون من هاجر الیهم و لا یجدون فى صدورهم حاجة مما اوتوا یؤثرون على انفسهم و لو کان بهم خصاصة و من یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون». و نیز کسانى که در سراى هجرت و ایمان، مدینه، پیش از ایشان جاى گرفتهاند - انصار که در دیار خود ایمان آوردند -، هر که را به سوى آنان هجرت کرده است، دوست مىدارند و در سینههاى خویش از آنچه به آنان (مهاجران) داده شده نیازى، تنگى و حسدى، نمىیابند و آنان را بر خویش برمىگزینند. هر چند که خود بداننیازمند باشند، و هر که از بخل خویش نگاه داشته شود ایشانند رستگاران.
مفسران در شان نزول آیه شریفه آوردهاند: شخصى به پیامبر اسلام(ص) عرض کرد: گرسنهام. پیامبر(ص) دستور داد تا از منزل غذایى براى او بیاورند. اما در منزل غذایى یافت نشد. حضرت فرمود: چه کسى امشب این مرد را میهمان مىکند؟ مردى از انصار اعلام آمادگى کرد و او را به منزل خویش برد. او نیز جز مقدار اندکى غذا که براى کودکان خود فراهم کرده بود چیزى نداشت. همان را براى میهمان آورد. در همان حال چراغ را خاموش کرده و خود مشغول کارى شد. میهمان از آن غذا خورد و سیر شد ولى آن زن و مرد شب را گرسنه به صبح رساندند. مرد انصارى خوشحال از اینکه از مهمانشان به خوبى پذیرایى کردهاند، شب را گرسنه به صبح رساندند. هنگامى که به خدمت پیامبر خدا رسیدند حضرت نگاهى به آنان کرد و تبسمى فرمود. آنگاه آیه نهم از سوره حشر را تلاوت کرد و ایثار آنان را ستود.
مرحوم طبرسى صاحب تفسیر «مجمعالبیان» نوشته است; آن زن و مرد انصارى که ایثار کردند - طبق سند صحیح - فاطمه و على(علیهماالسلام) بودند.
حاصل اینکه زنان شایسته در منظر قرآن، گرسنه مىمانند تا دیگران سیر باشند، بىخانمان مىشوند تا دیگر مردمان صاحب سر پناه شوند، به زندان مىروند تا مردمشان در آزادى به سر برند، سیلى مىخورند تا ستمگران سیلى به صورت مظلومى نزنند و تیغ دشمن را به تن مىخرند تا تن رنجور ضعیفان در امان ماند.
از این مبانى مىتوان اصل «ولایت» یا «کارسازى و یارىرسانى» را نیز نام برد، که خداوند رعایتش را از ویژگیهاى زنان و مردان نمونه برشمرده است. آنجا که مىفرماید: «و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض» مردان و زنان مؤمن کارسازان و یاوران همدیگرند.
براى فهم بهتر معنا و پیام آیه شریفه یادآورى این نکته ضرورى است که: برخى از مترجمان معاصر واژه «اولیاء»، را به غلط، دوستداران ترجمه کردهاند در حالى که «اولیاء» از ماده «ولایت» به کسر «واو» به معناى یارىرسانى است و یا از ریشه «ولایت» به فتح «واو» به معناى سرپرستى و کارسازى است. ازاین رو مفسران ژرفاندیش - از شیعه و سنى - واژه «اولیاء» را در آیه شریفه به معناى «کارسازان» یا «یاوران» تفسیر کردهاند. کارسازى چنان فراگیر است که، حضور در عرصه کارزار و جهاد را نیز شامل خواهد بود. همانگونه که; زنان مسلمان صدر اسلام در صحنه جنگ حضور مىیافتند یا در پشت جبههها به یارى رزمندگان شتافته، براى حمل مجروحان، مداواى آنان و تهیه غذا، سلاح و دیگر نیازهاى جهادگران مىکوشیدند; تا آنجا که برخى در زمره شهداى اسلام قرار گرفتند.
مرحوم طبرسى در کتاب شریف «مجمعالبیان» از حضور نظامى زنان صدر اسلام چنین یاد مىکند: «مردان و زنان مؤمن، یاور یکدیگر بودند که به یارى هم مىپرداختند تا جایى که; زنان تمامى وسایل سفر جنگ را براى همسرانشان فراهم مىکردند و در غیاب آنان، به حفاظت از منافعشان مىپرداختند و همگى (مردان و زنان) چون «یدى واحد» علیه دشمنان بودند.»
آزادیخواهى و عدالتطلبى
یکى از زنان نمونه که مورد توجه قرآن کریم قرار گرفته، همسر با ایمان و شجاع فرعون است که خداوند از او به عنوان الگویى مثالزدنى براى زنان و بلکه براى تمامى انسانها یاد کرده و او را چنین ستوده است: «و ضرب الله مثلا للذین امنوا امرات فرعون اذ قالت رب ابن لى عندک بیتا فى الجنة و نجنى من فرعون و عمله و نجنى من القوم الظالمین» و خدا براى کسانى که ایمان آوردهاند، زن فرعون را مثل آورده است: آنگاه که گفت: پروردگارا، در بهشتبراى من و در نزد خویش خانهاى بساز و مرا از (شر) فرعون و کردار او، و ستمکاران رها ساز.
بر اساس این آیه شریفه، همسر فرعون، در آرزوى جامعهاى متعادل و به دور از ظلم بوده، رهایى از محیط آلوده به ستم و حکومت مبتنى بر ظلم را، مطلوب خود مىدانست.
بنابراین، زن شایسته در نگاه وحى، فردى انقلابى، ظلمستیز و بیزار از جامعه آلوده به ستم و حکومت مبتنى بر ظلم است. و در جستجوى جامعه مبتنى بر عدالتبر خواهد آمد.
پرداخت زکات
هفتمین مورد از ویژگیهاى زن نمونه، پرداخت زکات و اداى فریضه مالى است. این فریضه در حقیقت انتقال بخشى از امکانات توانمندان به تهیدستان و تامین نیازهاى جامعه است. در قرآن کریم از این فریضه چنین یاد شده است: «و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلاة و یؤتون الزکوة» مردان و زنان مؤمن کارسازان و یاوران همدیگرند، که، امر به معروف و نهى از منکر مىکنند، نماز بر پا مىدارند و زکات مىپردازند.
بنابراین زن آرمانى در قرآن کسى است که به فریضه اقتصادیش نیز عمل کند و قسمتى از اموالش را به عنوان واجب مالى پرداخت نماید.
انفاق و پرداخت صدقه
بانوى نمونه در نگاه وحى، در برابر فقر و نیازمندیهاى جامعه نه تنها بىتفاوت نیست، بلکه علاوه بر پرداخت زکات، خمس و دیگر واجبات مالى، بخشى از اموال و درآمدهایش را به فقرزدایى از جامعه و تامین نیازهاى عمومى اختصاص مىدهد. بگونهاى که این عمل به صورت بخشى از برنامه زندگى او در مىآید. از اینرو خداوند متعال از آنان با عنوان «صدقهپردازان» و «وامدهندگان به خدا» یاد کرده، مىفرماید: «ان المصدقین و المصدقات و اقرضوا الله قرضا حسنا یضاعف لهم و لهم اجر کریم». بىگمان مردان و زنانصدقهدهنده و آنان که به خدا وام دادند «وامى نیکو»، به آنان دو چندان، افزون، داده شود و ایشان فزونى گرانمایه دارند.
تعبیر زیبایى که در این آیه شریفه به کار رفته، شایان توجه است. خداوند انفاق زنان مؤمن و انفاقکننده را، قرض به خدا - آن هم قرضى نیکو - تلقى کرده است که نه تنها اصل مال از بین نمىرود بلکه چندین برابر آن از سوى خدا به آنان عطا مىشود.
ایثار
دیگران را بر خویشتن ترجیح دادن یکى دیگر از ویژگیهاى زن نمونه در قرآن است. این خصلت، از برترین ارزشهاى انسانى به شمار مىآید و همه انسانها، در طول تاریخ با تمام تفاوتها از آن به عنوان ارزشى مقدس یاد کردهاند. خداوند متعال بانوان نمونه را به عنوان «انسانهاى ایثارگر» یاد مىکند که بخشى از اموال خود را براى رفع محرومیت از جامعه انفاق مىکنند و آسایش دیگران را بر آسایش و راحتى خویش مقدم مىدارند. به موردى از ایثارگریهاى زن نمونه که در قرآن آمده است مىتوان اشاره کرد: «والذین تبوء و الدار و الایمن من قبلهم یحبون من هاجر الیهم و لا یجدون فى صدورهم حاجة مما اوتوا یؤثرون على انفسهم و لو کان بهم خصاصة و من یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون». و نیز کسانى که در سراى هجرت و ایمان، مدینه، پیش از ایشان جاى گرفتهاند - انصار که در دیار خود ایمان آوردند -، هر که را به سوى آنان هجرت کرده است، دوست مىدارند و در سینههاى خویش از آنچه به آنان (مهاجران) داده شده نیازى، تنگى و حسدى، نمىیابند و آنان را بر خویش برمىگزینند. هر چند که خود بداننیازمند باشند، و هر که از بخل خویش نگاه داشته شود ایشانند رستگاران.
مفسران در شان نزول آیه شریفه آوردهاند: شخصى به پیامبر اسلام(ص) عرض کرد: گرسنهام. پیامبر(ص) دستور داد تا از منزل غذایى براى او بیاورند. اما در منزل غذایى یافت نشد. حضرت فرمود: چه کسى امشب این مرد را میهمان مىکند؟ مردى از انصار اعلام آمادگى کرد و او را به منزل خویش برد. او نیز جز مقدار اندکى غذا که براى کودکان خود فراهم کرده بود چیزى نداشت. همان را براى میهمان آورد. در همان حال چراغ را خاموش کرده و خود مشغول کارى شد. میهمان از آن غذا خورد و سیر شد ولى آن زن و مرد شب را گرسنه به صبح رساندند. مرد انصارى خوشحال از اینکه از مهمانشان به خوبى پذیرایى کردهاند، شب را گرسنه به صبح رساندند. هنگامى که به خدمت پیامبر خدا رسیدند حضرت نگاهى به آنان کرد و تبسمى فرمود. آنگاه آیه نهم از سوره حشر را تلاوت کرد و ایثار آنان را ستود.
مرحوم طبرسى صاحب تفسیر «مجمعالبیان» نوشته است; آن زن و مرد انصارى که ایثار کردند - طبق سند صحیح - فاطمه و على(علیهماالسلام) بودند.
حاصل اینکه زنان شایسته در منظر قرآن، گرسنه مىمانند تا دیگران سیر باشند، بىخانمان مىشوند تا دیگر مردمان صاحب سر پناه شوند، به زندان مىروند تا مردمشان در آزادى به سر برند، سیلى مىخورند تا ستمگران سیلى به صورت مظلومى نزنند و تیغ دشمن را به تن مىخرند تا تن رنجور ضعیفان در امان ماند.