محمد بنقولویه
آرشیو
چکیده
متن
سخن از محدثى گرانقدر است، گرچه از شخصیتبا عظمتش، در کتب رجالى به گونهاى مفصل ذکرى به میان نیامده، ولى شان و منزلتش بر اهل نظر پوشیده نیست. از میان علما، بسیارى زبان به تعریف و تمجیدش گشودهاند. ما در این نوشتار سعى داریم در حد توان خویش، با معرفى اساتید و شاگردان این محدث بلندمرتبه و انسان الهى، او را هر چه بیشتر به جامعه بشناسانیم و قدمى هر چند ناچیز، در مسیر آشنا ساختن مردم عالم دوستبا عالمان و محدثان اسلامى برداریم. به امید اینکه مقبول درگاه احدیت قرار گیرد.
خاندان پاک
نامش محمد و کنیهاش ابوجعفر یا ابوالقاسم است. وى از جمله محدثین و فقهاى نامدار شیعه و از موثقین علما به شمار مىرود. مرحوم محمد بنجعفر بنقولویه، از شاگردان و راویان خاص سعد بنعبدالله اشعرى قمى است که سالیان دراز از محضر استاد بهره جست و توشه و زاد راه خویش را، از آن خرمن معرفتبرگرفت. آنگاه خود به پرورش شاگردان پرداخت. خاندان او، از جمله خاندانهاى دانشپرور و عالمان روزگار بودند و از ان سلاله پاک، خیرات فراوانى به جامعه تشیع رسید و شیعیان از ایشان بهرههاى فراوانى بردند. محمد بنقولویه در طول زندگى، براى جمعآورى احادیث اهل بیت و رساندن آن به گوش مشتاقان و شیفتگان سخن ائمه اطهار، به سفرهاى متعددى دست زد. در اثناى این مسافرتها و «هجرتهاى فى سبیلالله»، به ملاقات بزرگان اهل سنت نیز رفت و احادیثى را از آنان استماع نمود.
در محضر استاد
از جمله اساتید محمد بنقولویه، سعد بنعبدالله اشعرى قمى است که در این فراز با نگاهى گذرا به زندگانى او، سعى خواهیم کرد بهتر به این مساله پى ببریم که محمد بنقولویه محضر چه بزرگانى را درک نموده است. سعد بنعبدالله آخرین دانشمند نامدار اواخر سده سوم هجرى، در خاندان بزرگ اشعرى دیده به جهان گشود و از خود آثارى گرانمایه و شاگردانى بزرگ به یادگار نهاد. مرحوم نجاشى(ره) از وى اینگونه یاد مىکند:
«ابوالقاسم سعد بنعبدالله ابىخلف اشعرى قمى، رئیس طایفه اشعرى و فقیه سرشناس آنان است». وى احادیث فراوانى از عامه شنیده و در پى یافتن احادیث اهل بیت، سفرهاى فراوان نموده و از بزرگان اهل سنت که با ایشان ملاقات کردهاند; مىتوان حسن بنعرفه، محمد بنعبدالملک دقیقى، ابوحاتم رازى و عباس برفقى را نام برد.»
از افتخارات سعد بنعبدالله تشرفش به محضر امام حسن عسکرى(ع) است و علماى بزرگوارى، در کتابهاى مختلف به این مساله اشاره نمودهاند. سعد بنعبدالله با دستان پرتوان خویش، آثارى گرانسنگ به رشته تحریر درآورد که در اینجا به معرفى تعدادى از آنها مىپردازیم:
1- کتاب الرحمه که خود شامل چندین کتاب است. (کتاب طهارت، کتاب صلاة، کتاب زکوة، کتاب صوم و کتاب حج)
2- کتاب الضیاء (در امامت)
3- کتاب مقالات امامیه
سعد نزد بسیارى از فقها و محدثین نیمه دوم سده سوم هجرى، زانوى ادب بر زمین زد و از محضر آنان، بهرههاى زیادى برد. وى از استادان شیعه و سنى نیز اجازاتى کسب نمود. از میان اساتید عامه ایشان مىتوان به حسن بنعرفه، محمد بنعبدالملک دقیقى، ابوحاتم رازى و عباس برفقى اشاره کرد و از اساتید و مشایخ سعد که از فقها و محدثین شیعى بودند; احمد بنحسین بنسعید اهوازى، احمد بنمحمد بنعیسى، احمد بناسحاق قمى، سهل بنیسع، عبدالله بنجعفر حمیرى و محمد بناسماعیل بنبزیع را نام برد. سعد شاگردان بزرگوارى چون محمد بنقولویه، على بنبابویه قمى، محمد بنموسى بنالمتوکل و ... را تربیت نمود که هر کدام ستارهاى درخشان در آسمان تشیع گشتند. در مورد تاریخ وفات این محدث بزرگ، نظرها متفاوت است و آن را بین سالهاى299 تا 301 ه. دانستهاند.
شاگردان برجسته محمد بن قولویه
شاگردان گرانمایهاى از محضر محمد بنقولویه بهره جستند که هر کدام به سهم خود، نقش بسزایى در رساندن احادیث ناب اهل بیتبه گوش مشتاقان آن خاندان با فضیلت داشتند.در اینجا نگاهى کوتاه به زندگى دو تن از ایشان خواهیم افکند.
1- محمد بنعمرو بنعبدالعزیز کشى:
وى از دانشمندان نامى نیمه اول سده چهارم هجرى است که در شهر «کش» از شهرهاى ماوراءالنهر، دیده به جهان گشود و بیشتر اساتیدش نیز از همان ناحیه بودهاند. ابوالعباس نجاشى دانشمند رجالى، او را مورد اعتماد دانسته و دربارهاش مىگوید:
«او مصاحب عیاشى بود و از وى استفادههاى فراوان برد و در حقیقت، از مکتب او برخاست.»
شیخ ابو عمرو کشى در کتاب رجال خویش، بسیارى از اساتیدش را معرفى و روایاتى را نیز از آنان بیان کرده است. افرادى مثل محمد بنمسعود عیاشى سمرقندى، محمد بنقولویه، جعفر بنمحمد بنقولویه، عثمان بن ... کشى، سعد بنصباح کشى، احمد بنابراهیم قرشى و ... که از بزرگان و فقهاى اواخر سده سوم و اوایل سده چهارم هجرى، محسوب مىشدند.
از میان شاگردان این رجالى عالیقدر، به معرفى دو تن از برجستهترین ایشان، هارون بنموسى تلعکبرى. و ابو احمد حیدر بنمحمد بننعیم سمرقندى، اکتفا مىکنیم.
2- جعفر بنمحمد قولویه:
دومین شاگرد بزرگ محمد بنقولویه، فرزند دانشمندش جعفر بنقولویه است که در سال 224ه. در شهر سرمنراى (سامرا) به دنیا آمد و در میان اهل رجال، گوى سبقت از پدر ربوده و آوازهاش از او بلندتر گشت. او که به اختصار «ابنقولویه» خوانده مىشود; از مفاخر فقها و محدثین پیشین ماست و استاد شیخ مفید(ره) محسوب مىگردد. او کتابهاى بسیارى نوشت و شیعه از چرخش قلمش، استفاده فراوان برد. جعفر بنمحمد، دست پرورده پدر دانشمند و فاضل بود. ابن شهرآشوب در کتاب معالم العلماء در بارهاش نوشته:
«جعفر بنمحمد بنقولویه ابوالقاسم، از کلینى و ابنعقده نقل روایت کرده و کتابهاى مداواة الحسد لحیاة الابد، الجمعه و الجماعه، الفطرة، کتاب الصرف و ... از اوست.»
یکى از کتابهاى معروف جعفر بنمحمد بنقولویه، کتاب شریف و ذى قیمت; «کامل الزیارات»است. مرحوم علامه امینى(ره) در مقدمه خود بر این کتاب، در مورد ارزش واهمیت آن نوشته: «کامل الزیارات از کتابهاى قدیمى معروف است و شیخ طوسى، در کتاب تهذیب و همین طور سایر محدثین از آن نقل کردهاند. شیخ حر عاملى آن را از مصادر کتابش، وسائل الشیعه قرار داده و از کتب مورد اعتماد دانسته است.»
کامل الزیارات داراى 108 باب است که نویسنده، باب آغازین آن را به ثواب زیارت رسول اکرم(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و حسنین(ع) اختصاص داده است. آخرین باب کتاب نیز، مختص نوادر زیارات است. این کتاب ارزشمند، تنها کتابى است که از ابنقولویه به یادگار مانده و باعث معروفیتش گشته، آنچنان که تا نام کامل الزیارات آورده مىشود; نام ابنقولویه نیز در کنار آن ذکر مىگردد. اهمیت این کتاب به خاطر احادیثى است که با اسناد معتبر، در آن گردآورى شده و به عنوان ماخذى قابل اطمینان، مورد استفاده اهل قلم قرار گرفته است. از استادان جعفر بنمحمد مىتوان به پدر گرانقدرش محمد بنقولویه، ثقةالاسلام کلینى، على بنبابویه و برادرش على بنمحمد بنقولویه اشاره کرد. جعفر بنمحمد با ربیتشاگردانى مثل ابوعبدالله محمد بنمحمد بننعمان المفید، حسین بنعبیدالله غضائرى و احمد بنعبدول که بعدها از علما و مفاخر اسلام گردیدند; برگهایى زرین به دیباچه زندگى خویش افزود. سرانجام چراغ حیات این راوى بزرگ، در سال 368 یا369ه. رو به خاموشى نهاد و در بقعه مطهره کاظمیه پایین پاى حضرت موسى بنجعفر(ع) به خاک سپرده شد. در زمان حاضر، قبر وى در کنار قبر شاگرد بزرگوارش شیخ مفید واقع شده است.
لبیکگوى دعوت حق
محمد بنقولویه پس از سالها تربیتشاگران و مسافرت در پى به دست آوردن احادیث اهل بیت، سرانجام در شهر قم - آخرین شهرى که پذیراى آن محدث بزرگ بودند - در سال299 یا 301ه. دعوت حق را لبیک گفت و دوستارانش را با غمى سنگین تنها گذاشت.
از شمار دو چشم یک تن کم وز شمار خرد هزاران بیش
هماکنون مرقد شریف این عالم جلیلالقدر، در شهر مقدس قم، خیابان آیتالله مرعشى نجفى(ره)، مقابل مدرسه آیتالله گلپایگانى(ره) و نزدیک بقعه على بنبابویه واقع شده و در کمال سادگى و به دور از هر گونه زرق و برقى، زیارتگاه عالمان و فرهیختگان است. سادگى این مکان همراه به جذابیتى آرامبخش، انسان را به سمتخود جذب مىکند. بر سنگ قبر نیز، این جملات با خطى زیبا نوشته شده است:
هو الحى الذى لا یموت
قد ارتحل عن دار الغفلة و الغرور الى عالم البهحة و السرور و العطریف المتعمد منبع العلم و الحکم و مجمع الفضل و الکرم الامام العالم و الفاضل الفخام و المقتدى الانام و المرجع الخواص و العوام و الراوى للاحادیث النبویة على مبلغها الف الف سلام و تحیة الجامع لمرتبة العلم و العمل و الخادم لعلوم سید المرسلین شیخ محمد بنقولویه الجمال من اجلة رواة اخبار ائمة الاخیار صلوات الله و سلامه علیهم از این دار فانى به عالم جاودانى پیوست.
گلگشت در گلستان
پایان کلام را، به نقل احادیثى زینت مىبخشیم که از فرزند محمد بنقولویه (جعفر بنقولویه) به ما رسیده است.
وفاى به عهد
جعفر بنمحمد بنقولویه عن ابیه و اخیه و على بنالحسین و محمد بنالحسن کلهم عن احمد بنادریس عن عبیدالله بنموسى عن الوشاء قال: «سمعت الرضا(ع) یقول، ان لکل امام عهدا فى عنق اولیائه و شیعته و ان من تمام الوفاء بالعهد زیارة قبورهم ...
جعفر بنمحمد از پدرش محمد بنقولویه، با چند واسطه از امام رضا(ع) نقل مىکند که فرمود: «براى هر امامى در گردن دوستداران و پیروان عهدى است که از وفاى به عهد آنان، زیارت قبر ائمه است».
ثواب زیارت امام حسین(ع)
جعفر بنمحمد از پدر بزرگوارش نقل مىکند که امام صادق(ع) در ضمن حدیثى فرمودند: «من زار قبر الحسین(ع) عارفا بحقه کتب الله له ثواب الف حجة مقبولة و غفر له ما تقدم من ذنبه و ما تاخر.»
هر کس قبر حسین بنعلى(ع) را در حالى که عارف به حق امام است; زیارت کند، خداوند متعال ثواب هزار حج قبول شده را براى او قرار مىدهد و تمام گناهان گذشته و آینده او، آمرزیده خواهد شد.
تولد دوباره
جعفر بنمحمد از محمد بنقولویه نقل مىکند که امام صادق(ع) فرمودند: «من اغتسل من ماء الفرات و زار قبر الحسین(ع) کان کیوم ولدته اما صفا من الذنوب.»
امام صادق(ع) فرمودند: «هر کس در آب فرات غسل کند و قبر حسین(ع) را زیارت کند; مثل آن روزى است که از مادر متولد شده و از گناهان پاک است.»
خداوند متعال روح این محدث گرانسنگ را، با ارواح پاک دیگر علما و بزرگان درگذشته، محشور گرداند.
خاندان پاک
نامش محمد و کنیهاش ابوجعفر یا ابوالقاسم است. وى از جمله محدثین و فقهاى نامدار شیعه و از موثقین علما به شمار مىرود. مرحوم محمد بنجعفر بنقولویه، از شاگردان و راویان خاص سعد بنعبدالله اشعرى قمى است که سالیان دراز از محضر استاد بهره جست و توشه و زاد راه خویش را، از آن خرمن معرفتبرگرفت. آنگاه خود به پرورش شاگردان پرداخت. خاندان او، از جمله خاندانهاى دانشپرور و عالمان روزگار بودند و از ان سلاله پاک، خیرات فراوانى به جامعه تشیع رسید و شیعیان از ایشان بهرههاى فراوانى بردند. محمد بنقولویه در طول زندگى، براى جمعآورى احادیث اهل بیت و رساندن آن به گوش مشتاقان و شیفتگان سخن ائمه اطهار، به سفرهاى متعددى دست زد. در اثناى این مسافرتها و «هجرتهاى فى سبیلالله»، به ملاقات بزرگان اهل سنت نیز رفت و احادیثى را از آنان استماع نمود.
در محضر استاد
از جمله اساتید محمد بنقولویه، سعد بنعبدالله اشعرى قمى است که در این فراز با نگاهى گذرا به زندگانى او، سعى خواهیم کرد بهتر به این مساله پى ببریم که محمد بنقولویه محضر چه بزرگانى را درک نموده است. سعد بنعبدالله آخرین دانشمند نامدار اواخر سده سوم هجرى، در خاندان بزرگ اشعرى دیده به جهان گشود و از خود آثارى گرانمایه و شاگردانى بزرگ به یادگار نهاد. مرحوم نجاشى(ره) از وى اینگونه یاد مىکند:
«ابوالقاسم سعد بنعبدالله ابىخلف اشعرى قمى، رئیس طایفه اشعرى و فقیه سرشناس آنان است». وى احادیث فراوانى از عامه شنیده و در پى یافتن احادیث اهل بیت، سفرهاى فراوان نموده و از بزرگان اهل سنت که با ایشان ملاقات کردهاند; مىتوان حسن بنعرفه، محمد بنعبدالملک دقیقى، ابوحاتم رازى و عباس برفقى را نام برد.»
از افتخارات سعد بنعبدالله تشرفش به محضر امام حسن عسکرى(ع) است و علماى بزرگوارى، در کتابهاى مختلف به این مساله اشاره نمودهاند. سعد بنعبدالله با دستان پرتوان خویش، آثارى گرانسنگ به رشته تحریر درآورد که در اینجا به معرفى تعدادى از آنها مىپردازیم:
1- کتاب الرحمه که خود شامل چندین کتاب است. (کتاب طهارت، کتاب صلاة، کتاب زکوة، کتاب صوم و کتاب حج)
2- کتاب الضیاء (در امامت)
3- کتاب مقالات امامیه
سعد نزد بسیارى از فقها و محدثین نیمه دوم سده سوم هجرى، زانوى ادب بر زمین زد و از محضر آنان، بهرههاى زیادى برد. وى از استادان شیعه و سنى نیز اجازاتى کسب نمود. از میان اساتید عامه ایشان مىتوان به حسن بنعرفه، محمد بنعبدالملک دقیقى، ابوحاتم رازى و عباس برفقى اشاره کرد و از اساتید و مشایخ سعد که از فقها و محدثین شیعى بودند; احمد بنحسین بنسعید اهوازى، احمد بنمحمد بنعیسى، احمد بناسحاق قمى، سهل بنیسع، عبدالله بنجعفر حمیرى و محمد بناسماعیل بنبزیع را نام برد. سعد شاگردان بزرگوارى چون محمد بنقولویه، على بنبابویه قمى، محمد بنموسى بنالمتوکل و ... را تربیت نمود که هر کدام ستارهاى درخشان در آسمان تشیع گشتند. در مورد تاریخ وفات این محدث بزرگ، نظرها متفاوت است و آن را بین سالهاى299 تا 301 ه. دانستهاند.
شاگردان برجسته محمد بن قولویه
شاگردان گرانمایهاى از محضر محمد بنقولویه بهره جستند که هر کدام به سهم خود، نقش بسزایى در رساندن احادیث ناب اهل بیتبه گوش مشتاقان آن خاندان با فضیلت داشتند.در اینجا نگاهى کوتاه به زندگى دو تن از ایشان خواهیم افکند.
1- محمد بنعمرو بنعبدالعزیز کشى:
وى از دانشمندان نامى نیمه اول سده چهارم هجرى است که در شهر «کش» از شهرهاى ماوراءالنهر، دیده به جهان گشود و بیشتر اساتیدش نیز از همان ناحیه بودهاند. ابوالعباس نجاشى دانشمند رجالى، او را مورد اعتماد دانسته و دربارهاش مىگوید:
«او مصاحب عیاشى بود و از وى استفادههاى فراوان برد و در حقیقت، از مکتب او برخاست.»
شیخ ابو عمرو کشى در کتاب رجال خویش، بسیارى از اساتیدش را معرفى و روایاتى را نیز از آنان بیان کرده است. افرادى مثل محمد بنمسعود عیاشى سمرقندى، محمد بنقولویه، جعفر بنمحمد بنقولویه، عثمان بن ... کشى، سعد بنصباح کشى، احمد بنابراهیم قرشى و ... که از بزرگان و فقهاى اواخر سده سوم و اوایل سده چهارم هجرى، محسوب مىشدند.
از میان شاگردان این رجالى عالیقدر، به معرفى دو تن از برجستهترین ایشان، هارون بنموسى تلعکبرى. و ابو احمد حیدر بنمحمد بننعیم سمرقندى، اکتفا مىکنیم.
2- جعفر بنمحمد قولویه:
دومین شاگرد بزرگ محمد بنقولویه، فرزند دانشمندش جعفر بنقولویه است که در سال 224ه. در شهر سرمنراى (سامرا) به دنیا آمد و در میان اهل رجال، گوى سبقت از پدر ربوده و آوازهاش از او بلندتر گشت. او که به اختصار «ابنقولویه» خوانده مىشود; از مفاخر فقها و محدثین پیشین ماست و استاد شیخ مفید(ره) محسوب مىگردد. او کتابهاى بسیارى نوشت و شیعه از چرخش قلمش، استفاده فراوان برد. جعفر بنمحمد، دست پرورده پدر دانشمند و فاضل بود. ابن شهرآشوب در کتاب معالم العلماء در بارهاش نوشته:
«جعفر بنمحمد بنقولویه ابوالقاسم، از کلینى و ابنعقده نقل روایت کرده و کتابهاى مداواة الحسد لحیاة الابد، الجمعه و الجماعه، الفطرة، کتاب الصرف و ... از اوست.»
یکى از کتابهاى معروف جعفر بنمحمد بنقولویه، کتاب شریف و ذى قیمت; «کامل الزیارات»است. مرحوم علامه امینى(ره) در مقدمه خود بر این کتاب، در مورد ارزش واهمیت آن نوشته: «کامل الزیارات از کتابهاى قدیمى معروف است و شیخ طوسى، در کتاب تهذیب و همین طور سایر محدثین از آن نقل کردهاند. شیخ حر عاملى آن را از مصادر کتابش، وسائل الشیعه قرار داده و از کتب مورد اعتماد دانسته است.»
کامل الزیارات داراى 108 باب است که نویسنده، باب آغازین آن را به ثواب زیارت رسول اکرم(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و حسنین(ع) اختصاص داده است. آخرین باب کتاب نیز، مختص نوادر زیارات است. این کتاب ارزشمند، تنها کتابى است که از ابنقولویه به یادگار مانده و باعث معروفیتش گشته، آنچنان که تا نام کامل الزیارات آورده مىشود; نام ابنقولویه نیز در کنار آن ذکر مىگردد. اهمیت این کتاب به خاطر احادیثى است که با اسناد معتبر، در آن گردآورى شده و به عنوان ماخذى قابل اطمینان، مورد استفاده اهل قلم قرار گرفته است. از استادان جعفر بنمحمد مىتوان به پدر گرانقدرش محمد بنقولویه، ثقةالاسلام کلینى، على بنبابویه و برادرش على بنمحمد بنقولویه اشاره کرد. جعفر بنمحمد با ربیتشاگردانى مثل ابوعبدالله محمد بنمحمد بننعمان المفید، حسین بنعبیدالله غضائرى و احمد بنعبدول که بعدها از علما و مفاخر اسلام گردیدند; برگهایى زرین به دیباچه زندگى خویش افزود. سرانجام چراغ حیات این راوى بزرگ، در سال 368 یا369ه. رو به خاموشى نهاد و در بقعه مطهره کاظمیه پایین پاى حضرت موسى بنجعفر(ع) به خاک سپرده شد. در زمان حاضر، قبر وى در کنار قبر شاگرد بزرگوارش شیخ مفید واقع شده است.
لبیکگوى دعوت حق
محمد بنقولویه پس از سالها تربیتشاگران و مسافرت در پى به دست آوردن احادیث اهل بیت، سرانجام در شهر قم - آخرین شهرى که پذیراى آن محدث بزرگ بودند - در سال299 یا 301ه. دعوت حق را لبیک گفت و دوستارانش را با غمى سنگین تنها گذاشت.
از شمار دو چشم یک تن کم وز شمار خرد هزاران بیش
هماکنون مرقد شریف این عالم جلیلالقدر، در شهر مقدس قم، خیابان آیتالله مرعشى نجفى(ره)، مقابل مدرسه آیتالله گلپایگانى(ره) و نزدیک بقعه على بنبابویه واقع شده و در کمال سادگى و به دور از هر گونه زرق و برقى، زیارتگاه عالمان و فرهیختگان است. سادگى این مکان همراه به جذابیتى آرامبخش، انسان را به سمتخود جذب مىکند. بر سنگ قبر نیز، این جملات با خطى زیبا نوشته شده است:
هو الحى الذى لا یموت
قد ارتحل عن دار الغفلة و الغرور الى عالم البهحة و السرور و العطریف المتعمد منبع العلم و الحکم و مجمع الفضل و الکرم الامام العالم و الفاضل الفخام و المقتدى الانام و المرجع الخواص و العوام و الراوى للاحادیث النبویة على مبلغها الف الف سلام و تحیة الجامع لمرتبة العلم و العمل و الخادم لعلوم سید المرسلین شیخ محمد بنقولویه الجمال من اجلة رواة اخبار ائمة الاخیار صلوات الله و سلامه علیهم از این دار فانى به عالم جاودانى پیوست.
گلگشت در گلستان
پایان کلام را، به نقل احادیثى زینت مىبخشیم که از فرزند محمد بنقولویه (جعفر بنقولویه) به ما رسیده است.
وفاى به عهد
جعفر بنمحمد بنقولویه عن ابیه و اخیه و على بنالحسین و محمد بنالحسن کلهم عن احمد بنادریس عن عبیدالله بنموسى عن الوشاء قال: «سمعت الرضا(ع) یقول، ان لکل امام عهدا فى عنق اولیائه و شیعته و ان من تمام الوفاء بالعهد زیارة قبورهم ...
جعفر بنمحمد از پدرش محمد بنقولویه، با چند واسطه از امام رضا(ع) نقل مىکند که فرمود: «براى هر امامى در گردن دوستداران و پیروان عهدى است که از وفاى به عهد آنان، زیارت قبر ائمه است».
ثواب زیارت امام حسین(ع)
جعفر بنمحمد از پدر بزرگوارش نقل مىکند که امام صادق(ع) در ضمن حدیثى فرمودند: «من زار قبر الحسین(ع) عارفا بحقه کتب الله له ثواب الف حجة مقبولة و غفر له ما تقدم من ذنبه و ما تاخر.»
هر کس قبر حسین بنعلى(ع) را در حالى که عارف به حق امام است; زیارت کند، خداوند متعال ثواب هزار حج قبول شده را براى او قرار مىدهد و تمام گناهان گذشته و آینده او، آمرزیده خواهد شد.
تولد دوباره
جعفر بنمحمد از محمد بنقولویه نقل مىکند که امام صادق(ع) فرمودند: «من اغتسل من ماء الفرات و زار قبر الحسین(ع) کان کیوم ولدته اما صفا من الذنوب.»
امام صادق(ع) فرمودند: «هر کس در آب فرات غسل کند و قبر حسین(ع) را زیارت کند; مثل آن روزى است که از مادر متولد شده و از گناهان پاک است.»
خداوند متعال روح این محدث گرانسنگ را، با ارواح پاک دیگر علما و بزرگان درگذشته، محشور گرداند.