آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

بى‏شک اولیاى الهى انسانهاى بزرگى هستند که هر چند انگشت‏شمارند اما وجودشان سرچشمه حیات و فیض و برکت است. آنان مجراى فیض حق و واسطه بین خالق و مخلوقند، انسانها از کانال وجود آنان به حق رسیده، از کوثر وجودشان سیراب مى‏شوند. از این رو هر چه پیوند با اولیاى الهى بیشتر باشد بهره‏هاى معنوى، اخلاقى و علمى بهترى نصیب مردم خواهد شد. بدیهى است که این ارتباط به دوره زندگى معصومین و اولیاى الهى محدود نمى‏شود، چنانکه پیروى از آنان نیز چنین است. مرگ تنها ارتباط ظاهرى را از بین مى‏برد اما ارتباط باطنى و معنوى و پیروى از دستورات و سیره آنان جاودان است; به عبارت دیگر هر یک از اولیاى الهى را با مردم عهدى است که پس از مرگ استمرار دارد و وفاى به آن با ارتباط و زیارت قبور آنان تکمیل مى‏شود. چنانکه امام رضا - علیه السلام - مى‏فرماید:
ان لکل امام عهدا فى عنق اولیائه و شیعته و ان من تمام وفاء بالعهد و حسن الاداء زیارة قبورهم فمن زارهم رغبة فى زیارتهم و تصدیقا بما رغبوا فیه کان ائمتهم شفعاءهم یوم القیامة.
هر امامى را بر دوش پیروانش عهد و پیمانى است که بایستى به آن وفا کنند. تکمیل و وفاى کامل به آن عهد با زیارت قبور آنان، پس از مرگ انجام مى‏گیرد. هر کس که با میل و علاقه امامان - علیهم السلام - را زیارت کند و آنچه مورد علاقه و اراده آنان است‏بپذیرد، در قیامت مشمول شفاعت آنها خواهد شد.
بر این اساس زیارت استمرار وفاى به عهد و تکمیل کننده آن است. زیارت محدود به مردم نیست‏بلکه منابع اسلامى نشان مى‏دهد که ملائکه و پیامبران - علیهم السلام - نیز هماره به زیارت امامان شتافته، از کوثر وجود آنان بهره مى‏گیرند.
امام صادق(ع) به نقل از جدش رسول خدا(ص) مى‏فرماید:
خداوند بزرگ هیچ آفریده‏اى به اندازه ملائکه نیافریده است. در هر روز و شب هفتاد هزار ملک به طواف خانه خدا رفته، از آنجا به زیارت رسول خدا(ص) و امیرمؤمنان(ع) مى‏شتابند و سلام و درود مى‏فرستند; سپس در حرم حسین‏بن‏على(ع) حضور یافته، تا هنگام سحر در برابر قبر آن حضرت مى‏ایستند; آنگاه به آسمان عروج کرده، برنمى‏گردند.
اسحاق بن‏عمار مى‏گوید از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود:
هیچ پیامبرى در آسمانها و زمین نیست جز آنکه زیارت حسین(ع) را از خداوند بزرگ تقاضا مى‏کند. پس از آن گروه گروه به زیارت ایشان مى‏پردازند.
در زیارت اولیاى الهى اسرارى وجود دارد که با بررسى گفتار و سیره معصومین پرتوى از آن کشف خواهد شد. بدین سبب آنان با گفتار و کردار خویش زیارت اولیا و امامان را به مردم مى‏آموختند حتى گاه آن را واجب مى‏شمردند. از این رو مى‏بینیم مسلمانان، از صدر اسلام تا کنون، قبور پیامبران، امامان و بزرگان دین را زیارت مى‏کنند و با خواندن نماز و دعا و توسل به آنان، به خدا تقرب مى‏جویند. ابوحامد غزالى در آداب سفر مى‏گوید: قسم دوم آن است که مسافرت کند به خاطر عبادت یا براى جهاد یا حج... و در زمره آنها زیارت قبور پیامبران و قبور صحابه و تابعان و سایر علماء و اولیاست. هر کس که در زمان حیات او از محضرش تبرک جسته مى‏شد، پس از مرگ وى نیز با زیارت تبرک جسته مى‏شود و مسافرت به سوى آنها براى این مقصد روا است.
مخالفان و معاندان مى‏کوشند تا ساحت قدس مکتب اهل بیت - علیهم السلام - را به اتهام کفر و شرک خدشه‏دار ساخته، اثرات سازنده زیارت اولیاى خدا را از بین ببرند. قصیمى مى‏گوید: با این غلوى که از طایفه شیعه در باره پیشوایانشان دیدى و با این خدایى که شیعیان در باره على و فرزندانش شنیدى. آنان قبور صاحبان آن را عبادت کرده، براى آنان قبه و بارگاه ساخته‏اند و از راه دور و نزدیک و هموار و ناهموار به زیارت آنان رفته، نذرها و هدایاو قربانیها را به ایشان تقدیم مى‏کنند و آنچنان نسبت‏به آنان اظهار اخلاص مى‏کنند که براى خدا چنان خضوغ و خشوعى ابراز نمى‏نمایند.
او در جاى دیگر مى‏گوید:
در کارهاى مشروع از قبیل درود و تحیت‏بر پیامبر اکرم(ص) فرقى در دور یا نزدیک بودن نیست; چرا که این کارها در هر دو حالت مقدور است و به اتفاق همه علماء دیدن قبر آن حضرت و یا سنگ و ساختمان آن فضیلت و ثوابى ندارد. بلکه دیدن خود آن بزرگوار در زمان حیاتش ذاتا فضیلتى نداشته است و فضیلت تنها در ایمان و پیروى از اوست. این سخنان از جانب کسانى القا مى‏شود که همواره در تلاشند تا سیره و روش مسلمانان در زیارت بزرگان و اولیاى دین را نادیده بگیرند. با سیرى بر سنت عملى معصومین - علیهم السلام - و در صدر آنان پیامبر اکرم - صلى الله علیه و آله - حقیقت روشن و بطلان سخنان این افراد هویدا مى‏شود.
پیش از ورود به اصل بحث‏شایسته است‏بطور اختصار به تعریف «سیره‏» اشاره کنیم.
از قرن اول و دوم هجرى این واژه به کار برده شده، کتابهایى نیز به این نام نگاشته شده است.
سیره ابن‏هشام، سیره حلبى و ... سیره در زبان عربى از ریشه «سیر» به معناى راه رفتن است. سیره بر وزن «فعله‏» دلالت‏بر نوع عمل دارد، مانند «جلسه‏» که به معناى سبک و نوع نشستن است. راغب اصفهانى مى‏گوید: السیرة الحالة التى یکون علیها الانسان و غیره غریزیا کان او مکتسبا یقال فلان له سیرة حسنة و سیرة قبیحه و قوله سنعیدها سیرتها الاولى، اى الحالة التى کانت علیها.
بنا بر این سیره نحوه رفتار و عمل است و آنچه سیره‏نویسان یاد کرده‏اند تنها نقل رفتار است نه سبک و اسلوب آن. در سیره پیامبر(ص) و سایر معصومین - علیهم السلام - بحث از این است که روش آنان چه بوده است; براى مثال اگر سخن از تبلیغ است، سیره روش تبلیغى را تبیین مى‏سازد و یا سبک حکومت، قضاوت، زندگى خانوادگى، جنگ و ... را بیان مى‏کند.
یکى از مواردى که شایسته است در سیره معصومین - علیهم السلام - به آن پرداخته شود مساله زیارت است. سبک آنان در زیارت چگونه بوده است؟ آیا از این کار جلوگیرى مى‏کردند و یا خود بدان مى‏پرداختند؟ در مباحث آینده با ارائه نمونه‏هایى از سیره عملى، گذشته از مشروعیت زیارت، استحباب و نیز شیوه آن به خوبى روشن مى‏شود.
زیارت در سیره معصومین در چند بخش مورد بررسى قرار خواهد گرفت:
1 - زیارت قبور بقیع در سیره معصومین علیهم السلام‏2 - زیارت شهداى احد در سیره معصومین(ع)3 - زیارت آمنه بنت وهب در سیره پیامبر(ص)4 - زیارت قبر پیامبر در سیره معصومین(ع)5 - زیارت امام على(ع) در سیره معصومین(ع)6 - زیارت امام حسن و امام حسین در سیره معصومان(ع)7 - زیارت امام سجاد(ع) در سیره معصومان(ع) و ... که به ترتیب ارائه مى‏شود.
زیارت بقیع در سیره معصومین علیهم السلام
بقیع شخصیتهاى بزرگى را در خود جاى داده است امام حسن‏بن على، امام‏زین العابدین، امام باقر و امام صادق - علیهم السلام - عباس عموى پیامبر(ص)، ابراهیم فرزند رسول خدا(ص) گروهى از همسران و عمه آن حضرت، شهداى احد و بسیارى دیگر از صحابه و تابعان، در بقیع حضور دارند. از این رو رسول خدا - صلى الله علیه و آله - و سایر معصومین(ع) بقیع را زیارت مى‏کردند; فقها بر استحباب زیارت آن تاکید کرده، آن را وسیله تقرب به خداوند متعال دانسته‏اند. در اینجا به نمونه‏هایى از سیره معصومین اشاره مى‏کنیم:
1 - صفوان جمال مى‏گوید، شنیدم از امام صادق - علیه السلام - فرمود:
کان رسول الله(ص) یخرج فى ملاء من الناس من اصحابه کل عشیة خمیس الى بقیع المدینین فیقول السلام علیکم یا اهل الدیار ثلاثا، رحمکم الله ثلاثا.
رسول خدا - صلى الله علیه و آله - در هر شامگاه پنجشنبه همراه گروهى از یاران خود به زیارت بقیع [قبرستان مدینه] مى‏شتافت. آنگاه سه بار درود مى‏فرستاد و سه مرتبه طلب رحمت مى‏کرد.
2 - عایشه از رسول خدا(ص) چنین نقل کرده است: جبرئیل نزدم آمد و گفت: پروردگارت دستور داده است‏به بقیع بروى و براى آنان درخواست آمرزش کنى.
عایشه پرسید: اى رسول خدا، چگونه دعا کنم؟
پیامبر اکرم(ص) فرمود: بگو درود بر مؤمنان و مسلمانانى که در این دیار آرمیده‏اند خداوند متعال پیشینیان را بیامرزد. و ما، ان‏شاءالله به شما ملحق خواهیم شد.
3 - ابن عباس مى‏گوید: ان رسول الله(ص) مر بقبور اهل المدینة فاقبل علیهم بوجهه فقال: السلام علیکم یا اهل القبور و یغفر الله لنا و لکم و انتم لنا سلف و نحن بالاثر.
رسول خدا از قبور مدینه مى‏گذشت، به آنها روى کرد و فرمود: درود بر شما اى اهل قبور، خدا ما و شمار ا بیامرزد شما پیشگامان مایید و ما در پى شما خواهیم آمد.
4 - رسول خدا(ص) با گروهى از مردم به سوى قبرستان رفت و چگونگى زیارت و دعا به مؤمنان را اینگونه آموزش داد: السلام على اهل الدیار من المؤمنین و المسلمین و انا ان شاء الله بکم لاحقون اسال الله لنا و لکم العافیة.
درود بر شما مؤمنان و مسلمانان که در این دیار آرمیده‏اید. ما نیز، اگر خدا بخواهد، به شما ملحق خواهیم شد. شما پیشرو قافله ما هستید و ما نیز پیروتان خواهیم بود از خداوند بزرگ عافیت مى‏خواهیم.
5 - روزى پیامبر(ص) به زیارت بقیع شتافت، سه بار سلام و درود فرستاد و سپس فرمود: اگر مى‏دانستید که خداوند متعال شما را از کارهایى که پس از رفتن شما پدید خواهد آمد، نجات داد. سپس رو به مردم کرد و فرمود: اینان از شما بهترند. عرض کردند اى رسول خدا، آنان برادران مایند که مانند ما ایمان آورده‏اند و از اموال خویش انفاق کردند، مانند ما در راه خدا جهاد کردند و سرانجام مرگشان فرا رسید، ما نیز در انتظار مرگ به سر مى‏بریم رسول خدا(ص) فرمود: ان هؤلاء قد مضوا لم یاکلو من اجورهم شیئا و قد اکلتم من اجورکم و لا ادرى کیف تضعون بعدى; اینان در حالى رفتند که از پاداششان بهره‏اى نبردند و شما بهره‏مند شدید و نمى‏دانم که پس از من چگونه عمل خواهید کرد.
6 - ابوالبخترى از امام سجاد(ع) چنین روایت مى‏کند: ان الحسین بن‏على(ع) کان یزور قبر الحسن بن‏على علیهما السلام کل عشیة جمعة.
امام حسین(ع) در هر شامگاه جمعه قبر برادرش امام حسن(ع) را زیارت مى‏کرد.
چنانکه در باره محمد بن‏حنفیه نیز نقل شده است که نزد قبر حسن بن‏على آمد و بر آن حضرت چنین درود فرستاد: «السلام علیک یا ابن‏امیرالمؤمنین و ابن‏الاول المسلمین و کیف لا تکون کذلک و انت‏سلیل الهدى و حلیف التقوى و خامس اهل الکساء غذتک ید الرحمة و ربیت فى حجر الاسلام و رضعت من ثدى الایمان‏».
به همین مضمون روایت دیگرى نقل شده است طبق این نقل محمد بالاى قبر حسن‏بن‏على(ع) ایستاد، بغض گلویش را گرفت و توان سخن گفتن از وى ربود. آنگاه که به سخن آمد، گفت: اى ابامحمد، خدا تو را رحمت کند، اگر حیاتت عزت بخش بود مرگت ذلت آور است. بهترین روح روحى است که با بدنت همراه بود و بهترین بدن بدنى است که در کفنت قرار دارد. چگونه چنین نباشد در حالى که تو بقیه فرزندان پیغمبران و راه هدایت و پنجم اصحاب کسایى، از دست‏هاى حق و حقیقت تغذیه کردى و در دامان اسلام تربیت‏شدى، پس در زمان حیات و مرگ پاک و پاکیزه بودى. اگر چه از فراقت دل ما خونین است ولى خیر را برایت‏شک ندارم.
7 - عمر بن ابى مقدام از پدرش نقل مى‏کند در بقیع در خدمت امام باقر(ع) بودیم و بر قبرى از شیعیان آن حضرت، که اهل کوفه بود، گذشتیم. حضرت‏ایستاد و چنین دعا کرد: اللهم ارحم غربته و صل وحدته و آنس وحشته و اسکن الیه من رحمتک رحمة یستغنى بها عن رحمة من سواک و الحقه بمن کان یتولاه. ثم قرء سورة القدر سبعة مرات.
خدایا بر غریبى او رحم کن و از تنهایى بیرونش آور و در هنگام ترس همدم او باش، رحمتى به او عنایت فرما تا از دیگران بى‏نیاز باشد و او را با کسى که در زندگى دوست داشته محشور فرما.
از آنچه در باره زیارت قبور بقیع در سیره معصومین، بیان کردیم در مى‏یابیم که زیارت آنان با تصمیم قبلى و برنامه‏ریزى بوده، همراه یارانشان به زیارت مى‏شتافتند. از این رو سخن کسانى که مى‏گویند سفر جز براى سه مسجد روا نیست، ناتمام و با سیره عملى آنان ناسازگار است.
زیارت شهداى احد در سیره
مشهور بر آنند که شهیدان احد هفتاد نفرند و زیارت آنها بویژه در روزهاى پنجشنبه، استحباب دارد.
حمزاوى، یکى از علماى اهل سنت، مى‏گوید: شهداى احد وسیله رسیدن به آرزوها هستند، زیرا آنجا محل فرود آمدن رحمتهاى الهى بوده است; رسول خدا(ص) فرمود: «ان لربکم فى ایام دهرکم نفحات الا فتعرضوا لها» براى پروردگارتان در دوران زندگى نسیم‏هاى روح‏بخشى است‏خود را در برابر آن قرار دهید. بدون تردید این مکان محل فرود آمدن رحمتهاى الهى است. پس شایسته است زائران از این نسیم‏هاى ربانى بهره‏مند شوند. چگونه چنین نباشد در حالى که آنان دوستان خدا و وسیله‏هاى بزرگ به سوى پروردگار و رسولش هستند. پس سزاوار است‏براى کسى که به آنها متوسل شده به آرزوهایش نایل و به درجات عالى فائز شود. چون آنان کریمان زنده‏اند و کسى که به مقام بزرگ شهدا توجه کند محروم برنمى‏گردد.
پیامبر اکرم(ص) هر سال به زیارت شهداى احد مى‏شتافت و بر آنان درود مى‏فرستاد.
1 - ابن شبه مى‏گوید: ان رسول الله(ص) کان یاتى قبور الشهدا باحد على راس کل حول فیقول سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبى الدار.
رسول خدا(ص) در آغاز هر سال به زیارت قبور شهداى احد مى‏آمد و مى‏گفت: درود بر شما به خاطر صبر و مقاومتى که از خود نشان دادید، پس خانه عاقبت‏شما نیکوست.
2 - در صحیح بخارى آمده است، - رسول صلى الله علیه و سلم - على قتلى احد بعد ثمان سنین: کالمودع للاحیاء و الاموات. رسول خدا(ص) هشت‏سال پس از شهادت شهداى احد بر آنان درود [دعا] فرستاد مانند کسى که با زنده‏ها و مرده‏ها وداع مى‏کند.
سایر معصومین(ع) نیز به زیارت قبور شهدا رفته، براى آنان دعا و نماز خوانده‏اند.
3 - امام صادق(ع) فرمود:
ان فاطمه کانت تاتى قبور الشهداء فى کل غداة سبت فتاتى قبر حمزة و تترحم علیه و تستغفر له.
فاطمه زهرا(س) در هر صبحگاه شنبه به زیارت شهدا مى‏رفت، آنگاه نزد قبر حمزه مى‏شتافت و براى او درخواست رحمت و استغفار مى‏کرد.
4 - امام صادق(ع) فرمود:
عاشت فاطمه بعد رسول الله خمسة و سبعین یوما لم تر کاشرة و لا ضاحکة تاتى قبور الشهداء فى کل جمعة مرتین الاثنین و الخمیس فتقول: هاهنا کان رسول الله و ها هنا کان المشرکون.
فاطمه زهرا(س) پس از رسول خدا(ص) هفتاد و پنج روز زندگى کرد و هرگز خندان و شادمان دیده نشد. در هر هفته دو بار، دوشنبه و پنجشنبه، به زیارت قبور شهدا مى‏رفت، [با دست‏خویش اشاره مى‏کرد و] مى‏فرمود: در آنجا رسول خدا بود و در آنجا مشرکین.
5 - حاکم نیشابورى از على(ع) چنین روایت کرده است:
ان فاطمة کانت تزور قبر عمها حمزه، کل جمعة فتصلى و تبکى عنده.
فاطمه زهرا(س) هر جمعه، قبر عمویش حمزه را زیارت مى‏کرد و پس از زیارت، در کنار قبر، به نماز و گریه مى‏پرداخت.
6 - امام باقر(ع) فرمود:
فاطمه، دختر رسول خدا(ص)، قبر حمزه را زیارت مى‏کرد و پس از آن به اصلاح و مرمت قبر پرداخته، و با سنگ نشانه‏گذارى مى‏کرد؟
7 - زرین از امام باقر(ع) نقل مى‏کند: فاطمه زهرا(س) در هر دو یا سه روزى شهداى احد را زیارت مى‏کرد.
و پیامبر صلى الله علیه و آله قبر مادر
پیامبر اکرم چندین بار به زیارت مادرش آمنه رفته است. در برخى از روایات مى‏خوانیم که آن حضرت چند سال پس از فوت مادر قبر وى را زیارت کرده است:
زار النبى(ص) قبر امه فبکى و بکى من حوله.
پیامبر(ص) قبر مادرش را زیارت کرده، گریه کرد و اطرافیان نیز گریه کردند.
ابن سعد در «طبقات‏» مى‏گوید: رسول خدا(ص) در عمره حدیبیه هنگامى که از ابواء، محل دفن مادرشان آمنه گذشت، فرمود: خداوند متعال به پیامبر خود اجازه داده است قبر مادر را زیارت کند. آنگاه به زیارت آمد و قبر مادر را اصلاح و ترمیم کرد و گریست. پس مسلمانان نیز گریه کردند. گریه آن حضرت بر برخى از اصحاب گران و سخت آمد. پیامبر(ص) فرمود: رحمت و مهربانى مادر را در خود یافتم و گریه کردم.
عبدالله بن‏مسعود مى‏گوید: پیامبر(ص) روزى بیرون رفت ما نیز آن حضرت را همراهى کردیم تا به قبرستان رسیدیم. به دستور آن حضرت نشستیم، پیامبر(ص) اندکى قدم زد و سرانجام کنار قبرى نشستند، مدتى مناجات کرد و با صداى بلند گریست. آنگاه ما نیز گریه کردیم. رسول خدا به سوى ما آمد، عمر بن خطاب برابر حضرت ایستاد و گفت: اى رسول خدا، چرا چنان گریه کردید که همه ما را به گریه انداختید. پیامبر اکرم(ص) دست عمر را گرفت و به سوى ما اشاره کرد. خدمت‏حضرت آمدیم، فرمود: آیا گریه من موجب فزع و گریه شما شد؟ گفتیم: آرى، اى رسول خدا، آنگاه فرمود: قبرى که مشاهده کردید و در کنارش مناجات کردم، قبر مادرم آمنه دختر وهب بود. اجازه زیارت او را خواستم، اجازه یافتم.
در پایان این بخش مناسب است‏به چند نمونه از زیارت قبور مسلمانان در سیره امام على(ع) اشاره کنیم:
1 - على بن‏ابى‏طالب - علیه السلام - کنار قبر خباب بن‏ارث ایستاد و فرمود:
خدا خباب را رحمت کند که با رغبت و اراده اسلام را برگزید، در راه بندگى کوشش کرد و زندگى را با جهاد و سختى‏ها پشت‏سرگذاشت. خداوند متعال پاداش کسى را که عمل نیک انجام دهد ضایع نمى‏کند.
2 - آن حضرت در باره زیارت قبور فرمود:
درود بر شما اى مؤمنان و مسلمانانى که در این دیار آرمیده‏اید; شما پیشروان قافله ما هستید و ما نیز بزودى به شما ملحق خواهیم شد. خدایا ما و آنها را بیامرز و از تقصیراتمان در گذر! خوشا به حال کسى که تصمیم رفتن به سوى معاد را دارد، اعمال نیک انجام مى‏دهد و به مقدار احتیاج قناعت کرده، از خدا راضى و خشنود است.
3 - یکى از یاران و نزدیکان امام على (ع) «حبه عرنى‏» است. وى مى‏گوید:
همراه على، امیرالمؤمنین(ع) بیرون رفتیم تا به «وادى السلام‏» رسیدیم. حضرت ایستاد و شروع به سخن کرد، به گونه‏اى که گویا گروهى از مردم در برابر آن حضرت قرار دارند و براى آنان سخنرانى مى‏فرماید. همراه امام (ع) ایستادم تا خسته شدم و نشستم; آنگاه از نشستن خسته شده، برخاستم و دوباره از ایستادن خسته شدم و نشستم. پس از آن برخاستم و عباى خود را پهن کردم و عرض کردم: اى امیر مؤمنان، بسیار بر شما مشفق هستم، عباى خود را پهن کردم تا بنشینید. فرمود: اى حبه، آنچه مشاهده کردى تنها سخن گفتن و انس گرفتن مؤمن است. عرض کردم: آیا آنان نیز سخن گفته، انس مى‏گیرند؟ فرمود: آرى، اگر پرده کنار رود آنان را حلقه‏وار خواهى دید که با محبت‏خاصى با یکدیگر سخن مى‏گویند. عرض کردم: آنان جسم‏اند یا روح؟ فرمود: ارواح، آنگاه ادامه داد: هر مؤمنى که در بقعه‏اى از زمین بمیرد به روحش گفته مى‏شود به وادى السلام ملحق شوید که بقعه‏اى از بهشت عدن است.
زیارت قبر پیامبر صلى الله علیه‏و آله در سیره معصومین علهیم‏السلام
رفتار و کردار معصومین - علیهم السلام - براى تمامى مسلمانان حجت و الگوست. چنانکه گفتار و سخنان آنان نیز سرمشق و هدایت‏کننده است; و لقد کان لکم فى رسول الله اسوة حسنة.
با بررسى و تحقیق در تاریخ و روایات درمى‏یابیم که تمامى معصومین - علیهم السلام - قبر پیامبر(ص) را زیارت مى‏کردند. آنان نه تنها با سیره و سنت‏خویش بر عظمت و ارزش زیارت افزودند، بلکه با گفتارهاى آموزنده، پاداش و ثواب آن را، با ثواب و پاداش حج و عمره برابر دانسته‏اند. بدین سبب بر پیروان و شیعیان آنان است که چگونگى زیارت را از سیره و سنت امامان - علیهم السلام - بیاموزند تا هیچ دستاویزى جهت‏خدشه‏دار کردن ساحت مقدس مکتب اهل بیت، به دست‏بدخواهان و معاندان، ندهند. از رفتارهایى که بوى غلو و زیاده‏روى را مى‏دهد بپرهیزند تا در جهت اهداف سازنده زیارت توفیق بیشترى حاصل کنند.
در اینجا به نمونه‏هایى از سیره معصومین و زیارت پیامبر(ص) اشاره مى‏کنیم:
1 - از على - علیه السلام - روایت‏شده است که، وقتى رسول خدا را دفن کردند، فاطمه(س) کنار قبر ایستاد، مقدارى از خاک قبر را برداشت و بر چشمش گذاشت. آنگاه کریه کرد و این شعار را خواند:
ما ذا على من شم تربة احمد ان لا یشم مدى الزمان غوالیا صبت على مصائب لوانها صبت على الایام عدن لیالیا
چه باک کسى را که خاک کوى احمد را ببوید و هرگز در طول زمان مشک و عنبرى را نبویدمصیبت‏هایى بر من وارد شد که اگر بر روزها وارد مى‏شده شب تار مى‏گردید.
2 - زیارت امام حسین(ع)پس از فوت معاویه، یزید به ولید بن عقبه حاکم مدینه دستور داد تا از امام حسین(ع) یعت‏بگیرد. و یاسر آن حضرت را براى یزید بفرستد. این پیشنهاد براى شخصیتى مانند حسین بن‏على(ع) بسیار دشوار بود، آن حضرت به جدش رسول خدا(ص) متوسل شد. شبى از منزل بیرون آمده، نزد قبر جدش رسول الله(ص) رفت و چنین گفت:
السلام علیک یا رسول الله انا الحسین بن‏فاطمة فرخک و ابن فرختک و سبطک و الثقل الذى خلفته فى امتک فاشهد علیهم یا نبى الله انهم قد خذلونى و ضیعونى و لم یحفظونى، و هذه شکواى الیک حتى القاک صلى الله علیک.
درود بر تو اى رسول خدا، من حسین فرزند فاطمه و فرزند تو و دخترت هستم، یکى از دو گوهرى که در میان امت‏به جاى گذاشتى. پس گواه باش اى پیامبر خدا، که امت تو چگونه مرا خوار و ضایع کردند از گوهرت نگهدارى نکردند. این شکوائیه‏اى است‏به سوى شما تا هنگام دیدار فرا رسد.
امام - علیه السلام - تا صبح کنار قبر جدش مشغول رکوع و سجده بود.
شب سوم فرا رسید امام حسین(ع) دوباره به زیارت آمد. چند رکعت نماز به جاى آوردند و چنین گفت: اللهم ان هذا قبر نبیک محمد - صلى الله علیه و آله - و انا ابن بنت نبیک و قد حضرنى من الامر ما قد علمت اللهم انى احب المعروف و انکر المنکر و انى اسالک یا ذالجلال و الاکرام بحق هذا القبر و من فیه الا اخترت لى من امرى ما هو لک رضى و لرسولک رضى، و للمؤمنین رضى.
خدایا این قبر پیامبرت محمد(ص) است و من پسر دختر پیامبرت هستم، براى من مشکلى پدید آمده که خود آگاه هستید. خدایا من معروف را دوست دارم و منکر را انکار مى‏کنم. اى صاحب جلالت و بزرگى، از تو درخواست دارم به حق این قبر و کسى که در آن جاى گرفته آنچه مورد پسند خود و رسول و مؤمنین است، براى من اختیار فرمایى.
امام تا نزدیکى صبح سر را بر قبر گذاشته، کنار قبر جدش گریه کرد. در این میان خواب بر آن حضرت عارض شد. در خواب رسول خدا(ص) را دید که همراه گروهى از ملائکه...
از نحوه زیارت امام حسین(ع) نکات بسیار ارزشمندى به دست مى‏آید که به برخى از آن اشاره مى‏کنیم:
1 - در آغاز هر دعایى از مقام بلند پیامبر(ص) استمداد شود;
2 - در ضمن توسل و امداد، وظیفه مهم الهى را یادآور شود;
3 - امام(ع) با عمل خویش حقیقت توسل را روشن ساخت‏به عبارت دیگر دو نوع توسل وجود دارد: یکى مثبت و دیگرى منفى. توسل مثبت آن است که زائران خدا را در همه مراتب ببینند و از مقام الوهیت، به خاطر بلند مرتبه بودن شفیع، درخواست‏شفاعت و آمرزش گناه و رفع اشکال کنند. ولى توسل منفى آن است که به طور مستقل و بدون اینکه خداوند متعال را ببیند از مقامى تقاضاى رفع مشکل کند.
4 - زیارت وقتى ثمر دارد که با دعا و نماز و گریه توام باشد. هر چه مدت آن افزوده شود، زمینه بهره‏گیرى آماده‏تر مى‏شود. آنان که تنها با طواف و بوسیدن زیارت را تمام مى‏کنند ثوابى برده، اما بهره‏هاى روحى کمترى به دست مى‏آورند.
5 - مخالفان مى‏گویند: نمى‏توان خداوند متعال را با جمله «بحق هذا القبر» و سوگند داد و از او درخواست کرد. زیرا در پیشگاه خداوند کسى حقى ندارد. و حق، تنها ویژه مقام الوهیت است. در صورتى که امام حسین(ع) با عمل خویش این اشتباه را برطرف فرمود; به این معنا که خداوند متعال گر چه حق مطلق را داراست ولى بخشى از آن را به افراد خاصى واگذار کرده است.
سیره امام سجاد(ع)
امام باقر علیه السلام فرمود:
پدرم امام سجاد(ع) هنگامى که به زیارت پیامبر(ص) تشریف مى‏برد، در کنار قبر ایستاده، سلام مى‏کرد، سپس به قبر نزدیک شده آن را لمس مى‏کرد; پشت‏خود را به قبر تکیه مى‏داد و به سوى قبله چنین مى‏گفت: اللهم الیک الجات امرى و الى قبر محمد(ص) عبدک و رسولک اسندت ظهرى، و القبلة التى رضیت لمحمد(ص) استقبلت، اللهم انى اصبحت لا املک لنفسى خیر ما ارجو لها و لا ادفع عنها شر ما احذر علیها و اصبحت الامور بیدک و لا فقیر افقر منى انى لما انزلت الى من خیر فقیر.
خدایا، کار و مشکل خود را نزد تو آوردم; پشت‏خود را بر قبر محمد(ص) بنده و رسولت تکیه دادم و رو به سوى قبله‏اى کردم که براى محمد(ص) پسندیده‏اى. خدایا، صبح کردم در حالى که خوبیهایى را که براى خودم امید دارم مالک نیستم و توان دفع و بدى را که بر خود ترس دارم، در خود نمى‏یابم. صبح کردم در حالى که امور به دست توست، هیچ فقیرى نیازمندتر از من نیست و به آنچه از خوبى فرو فرستى نیازمندم.
سیره امام صادق(ع)
محمد بن‏مسعود مى‏گوید: امام صادق(ع) را در کنار قبر پیامبر(ص) دیدم. در حالى که دست مبارکش را بر قبر گذاشته بود و مى‏گفت: اسال الله الذى اجتباک و اختارک و هداک و هدى بک تصلى علیک ثم قال: ان الله و ملائکته یصلون على النبى یا ایها الذین آمنوا صلو علیه و سلموا تسلیما.
از خدایى که تو را برگزید و هدایتت کرد و به وسیله تو مردم را هدایت فرمود، مى‏خواهم که بر تو درود فرستد; همانا خدا و فرشتگانش بر پیغمبر اسلام(ص) درود مى‏فرستند. پس اى کسانى که ایمان آورده‏اید شما نیز درود فرستید و بر او سلام مخصوص بدهید.
از این روایت استفاده مى‏شود که بهترین دعا هنگام زیارت پیامبر(ص) درود و صلوات بر آن حضرت است.
سیره امام کاظم(ع)
محمد بن‏ابى نصر مى‏گوید: از محضر مبارک امام موسى کاظم(ع) چگونگى سلام و زیارت پیامبر اسلام(ص) را جویا شدم. فرمود: چنین بگو: السلام على رسول الله، السلام علیک یا حبیب الله، السلام علیک یا صفوة الله، السلام علیک یا امین الله، اشهد انک قد نصحت لامتک و جاهدت فى سبیل الله و عبدته حتى اتاک الیقین... .
در جاى دیگر ابراهیم بن‏ابى‏البلاد مى‏گوید: امام کاظم(ع) فرمود: چگونه رسول خدا(ص) را زیارت مى‏کنى؟ عرض کردم به آن چیزى که از محضر شریفتان روایت‏شده و آموخته‏ایم. فرمود: آیا دوست دارى تو را به بهتر از آن راهنمایى کنم؟ عرض کردم: آرى فدایت‏شوم، آنگاه با دست مبارک نوشت و چنین قرائت کرد: هر گاه در پیشگاه قبر پیامبر(ص) ایستادى بگو:
اشهد ان لااله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله و اشهد انک محمد بن‏عبدالله و اشهد انک خاتم النبیین... اللهم صل على محمد و آل محمد و ترحم على محمد و آل محمد ...
ابن فضال مى‏گوید: امام ابوالحسن(ع) را، هنگام وداع و رفتن عمره، مشاهده کردم. امام پس از غروب به سوى قبر پیامبر(ص) تشریف مى‏برد. آنگاه بالاى سر مبارک ایستاده، سلام کرد. نزدیک قبر رفته، آن را در آغوش گرفت. پس از آن کنار قبر ایستاد، نماز بجا آورد، شانه چپ را به قبر چسباند. و سپس در حالى که نعلین به پا داشت، شش یا هشت رکعت نماز گزارد، مقدار رکوع و سجده آن حضرت سه تسبیح یا بیشتر بود. زمانى که فارغ شد، سجده طولانى به جاى آورد، به گونه‏اى که سنگریزه‏ها از عرق آن حضرت خیس شد. البته بعضى از اصحاب گفته‏اند که، آن حضرت صورت خود را بر زمین مسجد گذاشته بود.
همچنین صفوان بن‏یحیى مى‏گوید: به امام کاظم(ع) عرض کردم: هر گاه از انتهاى مسجد رسول الله(ص) عبور مى‏کنم، پیامبر(ص) را سلام نمى‏دهم. امام فرمود: لم یکن ابوالحسن یصنع ذلک قلت فیدخل المسجد فیسلم من بعید لایدنو من القبر فقال لا، سلم علیه حین تدخل و حین تخرج و من بعید.
ابوالحسن چنین نمى‏کند، عرض کردم وارد مسجد شوم و بدون اینکه نزدیک قبر شوم از همانجا سلام دهم فرمود: نه، هنگام ورود و هنگام خروج و از دور آن حضرت را سلام بده. از این روایت درمى‏یابیم که هر زمان امکان ورود به مسجد و سلام بر آن حضرت باشد، باید وارد مسجد شد و سلام داد. در غیر این صورت باید از دور سلام داده، وارد مسجد شد.
احتمال دیگرى وجود دارد و آن اینکه: شیوه و سیره امام کاظم(ع) آن بود که هر گاه از پشت مسجد عبور مى‏کرد، وارد مسجد مى‏شد در کنار قبر پیامبر(ص) سلام مى‏داد. اما دیگران به هر وجهى که خواستند از دور یا از درون مسجد، مى‏توانند سلام دهند. بى‏تردید شیوه امام کاظم(ع) بهتر است.
مرحوم شیخ صدوق از محول سجستانى چنین روایت کرده است: هنگامى که مامون درخواست کرد تا امام رضا(ع) را از مدینه به خراسان بیاورند، حضرت براى وداع و زیارت قبر پیغمبر(ص) وارد مسجد شد، بطور مکرر با قبر رسول خدا(ص) وداع مى‏کرد. پیوسته بیرون مى‏آمد و نزد قبر بازمى‏گشت در هر بار صداى مبارکش به گریه بلند بود. نزد آن حضرت رفتم و سلام کردم. چون جواب داد به خاطر سفرى که در پیش داشت. حضرت فرمود: مرا زیارت کن، همانا از جوار جدم بیرون مى‏روم. و در غربت مى‏میرم و دفن مى‏شوم.
سیره امام جواد(ع)
محمد بن‏ابى‏العلا مى‏گوید: با یحیى بن‏اکثم، قاضى سامرا، مناظره و گفتگوى فراوانى داشتم. از وى پیرامون علوم آل محمد پرسیدم، گفت: بینا انا ذات یوم دخلت اطوف بقبر رسول الله(ص) فرایت محمد بن‏على‏الرضا(ع) یطوف به فناظرته فى مسائل عندى فاخرجها الى.
یک روز وارد مسجد پیامبر(ص) شدم، در حالى که پیرامون قبر رسول خدا(ص) به طواف مشغول بودم، محمد بن‏على‏الرضا(ع) را دیدم، که بر قبر آن حضرت طواف مى‏کند. از فرصت استفاده کرده، مسایل فراوانى را با آن حضرت در میان گذاشتم. آن حضرت پاسخ تمام آنها را روشن فرمود.
با نگاهى به سیره معصومین مى‏آموزیم که اصالت در همه کارها، از جمله زیارات و عبادات، پرستش خداوند متعال است. بدین ترتیب به زیارت اهمیت داده شده که توحید در آن جلوه‏گر است و مى‏توان از کانال شناخت‏حجتهاى خداوند متعال، خدا را شناخت.

تبلیغات