آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

طفیل هستى عشقند آدمى و پرى ارادتى بنما تا سعادتى ببرى
زیارت، به سوى دیار یار رفتن و حدیث آشنایى به حضور دوست‏بردن است.
زیارت، جذبه است و جذبه از مقوله عشق. آنجا که انسان از پاى مى‏افتد و مى‏رود که در گرداب سکون و یاس و فسردگى نابودشود، براق زیارت او را به فضاى عطرآگین امید و ایمان رهنمون مى‏شود. زیارت نشستن بر براق اشتیاق است و مظهرى از اعجاز عشق; و بالاخره زیارت مکتب است; مکتبى داراى متعالى‏ترین اندیشه‏ها و اصول عملى که اگر با آداب و شرایط آن انجام‏شود مى‏تواند یکى از زیباترین حرکت‏هاى معنوى را ترسیم کند. این نوشتار کوششى در جهت پرداختن به بخشى از فلسفه و اصول این پرواز روح است.
الف - الهام از اسوه‏ها
تقلید یکى از اصول روان‏شناسى است. این اصل بیان مى‏کند که چگونه رفتار انسانها با هم رابطه نزدیک و از یکدیگر تاثیر مى‏پذیرد. اصولا یکى از عوامل گرایش انسان به اسطوره‏ها همین موضوع است. او مى‏خواهد با الگو قراردادن آنها به زندگى و حیات خویش جهت‏بخشیده، در پرتو الهام از ایشان حرکتى بانشاط را آغازکند. اگر امروزه در بعضى از کشورها مرقد سربازان گمنام، به عنوان پایگاه حماسه و به نشانه بزرگداشتن روحیه مقاومت ملى، مورد تجلیل قرار مى‏گیرد و گلباران مى‏شود، ریشه در این حقیقت دارد.
قرآن کریم و اسوه‏ها
در پاسخ به همین نیاز فطرى قرآن‏کریم، براى انسانهاى برخوردار از جهان‏بینى الهى، حضرت ابراهیم و رسول مکرم اسلام را به عنوان مقتدایى نیکو و الگویى شایسته معرفى مى‏کند و مى‏فرماید: «قدکانت لکم اسوة حسنة فى ابراهیم والذین معه‏» (1) ; براى شما مؤمنان بسیار پسندیده و نیکوست که به ابراهیم و اصحابش اقتدا کنید. و درباره رسول گرامى اسلام مى‏فرماید: «لقد کان لکم فى رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجوا الله والیوم الآخر» (2) ; بیقین رسول مکرم اسلام، براى کسانى که به خدا و روز قیامت امیدوارند، مقتدایى نیکوست.
بخشى از آیات الهى با ارائه نمونه‏هایى مثل آسیه و مریم الگوى زنان مسلمان را مشخص مى‏کند; چنانکه مى‏خوانیم:
«وضرب الله مثلا للذین آمنوا امرات فرعون و مریم ابنة‏عمران التى (4 و 3) ; خداوند براى مؤمنان «آسیه‏» زن فرعون و مریم دخت عمران را مثل آورده‏است.
انسان علاوه بر معارف نظرى مکتب و قوانین اصیل نیازمند راهنمایى عینى و الگویى مقدس است که با عمل و رکت‏خویش او را به سوى حقیقت‏ها و زیباییها رهنمون‏سازد.
زیارت گامى در راستاى همین هدف، یعنى «الهام‏گرفتن از اسوه‏ها» است.
زیارت در تمام ابعاد و اقسام آن همچون زیارت کعبه، پیامبران(صلوات الله علیهم)، پیامبر خاتم(صلى الله علیه وآله)، ائمه معصومین(علیهم‏السلام)، امامزادگان و نیکان چون گرفتن نور و نیرو از خورشید و ماه و ستاره است.
تجلى اسوه‏ها در فرهنگ زیارت
چگونه زیارت منبع و مرکز الهام است؟ این پرسشى است که جواب آن با نگاهى اجمالى به زیارت در ابعاد و اشکال مختلف آن روشن مى‏شود:
زیارت کعبه
کعبه یادگار قهرمان توحید و بت‏شکن تاریخ پیامبر بزرگ الهى ابراهیم(ع) است. زائران بیت‏الله در کنار آن هاجر و اسماعیل(ع) را مشاهده مى‏کنند که عظیم‏ترین و عارفانه‏ترین نقش توحیدى خویش را در تاریخ بشریت ترسیم کرده‏اند. جاى‏جاى سرزمین وحى حکایتى شنیدنى از عرفان، عشق، امید و تسلیم محض در برابر خداوند هستى‏بخش دارد و زائر همواره آنان را در حرکت و عمل خویش حاضر و شاهد مى‏بیند. آنجا که لبیک مى‏گوید، دعوت ابراهیم(ع) را اجابت مى‏کند و خود را قطره‏اى از دریاى بیکران این آیه شریفه مى‏داند که فرمود:
«واذن فى الناس بالحج‏یاتوک رجالا وعلى کل ضامر یاتین من کل فج عمیق (5) ;و میان مردم آواى حج‏برآور تا مردم پیاده و سواره و از هر راه دور به سوى تو جمع‏آیند.
آن هنگام که زائر در مقام ابراهیم(ع) به نماز مى‏ایستد و به نیایش و رازونیاز با پروردگار مى‏پردازد، اقتدا به ابراهیم(ع) را فرامى‏گیرد. وقتى که خود را در سعى صفا و مروه در نقش هاجر و همراه او مى‏بیند ایثار سرخ یک مادر را نمایش مى‏دهد. آن هنگام که شاهد قربانگاه اسماعیل(ع) و صبر و پایدارى او در مقابل فرمان الهى مى‏شود (6) ، یاد تسلیم ابراهیمى و شکوه ایمان اسماعیلى را در خاطره زنده‏مى‏کند.
و بالاخره آنجا که، همچون ابراهیم، برائت و بیزارى خویش را از مشرکین و شیاطین اغواگر اعلام مى‏دارد: «قدکانت لکم اسوة حسنة فى ابراهیم والذین معه اذ قالوا لقومهم انا برآؤا منکم و مما تعبدون من دون الله (7) ; براى شما بسیار پسندیده و نیکوست که به ابراهیم و اصحابش اقتداکنید که آنها به قوم مشرک خود گفتند ما از شما و بتهاى شما که به جاى خدا مى‏پرستید بکلى بیزاریم.
اینها همه خود نشان‏دهنده نقش الگوها در حرکتهاى عملى اسلام و درسهاى زائران کوى دوست است که حاجى مسلمان از محضر منادى بزرگ توحید فرامى‏گیرد.
الهام از قبور اولیا
متونى که در زیارت قبور اولیاى الهى قرائت مى‏شود در دسترس است. مفاهیم و محتواى بلند آن هر نظاره‏گر را به تامل و دقت واداشته فلسفه اصلى زیارت اولیا را نیز مشخص مى‏کند. با نگاهى اجمالى به آن مى‏توان دریافت که در فرهنگ شیعى زیارت از چه معنایى برخوردار است و شیعه واقعى در زیارت به دنبال کدامین گمشده مى‏گردد. و در این بخش، بر ساحل این فرهنگ عظیم و خلاق مى‏ایستیم و بخشى از ویژگیهاى بیان‏شده زیارتنامه‏ها را مورد مطالعه قرار مى‏دهیم، تا بخوبى دریابیم که از دریاى زیارت مقربان و ابرار امواج عبودیت و بندگى خدا برمى‏خیزد و ساحت قدسى زیارت رنگ شرک و بدعت نمى‏پذیرد.
ویژگیهاى اسوه و فرهنگ زیارت نماز اشهد انک قداقمت الصلاة درس اول و آخر در محضر و مزار مقربان و صالحان نماز است.
اقامه نماز در سیره انبیا و معصومین - علیهم‏السلام - جایگاهى رفیع دارد. در این زمینه آیات و روایات آیینه زیبایى را فراراه حق‏جویان قرار داده‏است. کعبه براى اقامه نماز شکل گرفته‏است، در قرآن‏کریم مى‏خوانیم: «ربنا انى اسکنت من ذریتى بواد غیر ذى زرغ عند بیتک المحرم ربنا لیقیموا الصلاة (8) ; پروردگارا کسانى از ذریه خویش را در این بیابان بى‏کشت‏سکونت‏دادم پروردگارا براى اینکه نماز را به‏پا دارند.
خداوند درباره خصوصیات حضرت اسماعیل مى‏فرماید: «وکان یا مراهله بالصلاة والزکاة وکان عند ربه مرضیا» (9) ;اسماعیل خانواده خود را به «نماز» و زکات دستور مى‏داد و در نزد خدا فردى پسندیده بود. لقمان حکیم، در سفارشهاى خود به فرزندش، بر اقامه نماز تاکید مى‏کند: «یابنى اقم الصلاة (10) ; پسرم نماز را به‏پادار.
مریم مادر عیسى روح‏الله همواره در محراب عبادت به عبادت و نیایش مشغول‏بود و رزق و مائده الهى را آنجا دریافت مى‏کرد: «کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقا» (11) ; هر زمان که زکریا بر مریم وارد مى‏شد در نزد او غذائى مى‏یافت.
حضرت زکریا در حال اقامه نماز مژده فرزندى به نام یحیى را دریافت مى‏دارد; چنانکه در قرآن‏کریم آمده‏است: «فنادته الملائکة وهو قائم یصلى فى المحراب ان الله یبشرک بیحیى‏» (12) ; ملائکه زکریا را، درحالى که در محراب عبادت به نماز ایستاده‏بود، ندادادند که خداوند تو را به فرزندى به نام یحیى مژده‏مى‏دهد. نماز سفارش خداوند به عیسى است که در اولین نطق آن حضرت در گهواره ذکر شده‏است: «واوصانى بالصلاة والزکاة مادمت‏حیا» (13) ; خداوند مرا تا زنده‏ام به نماز و زکات سفارش کرده‏است.
اقامه نماز، آنهم در بخشى از شب، از اولین دستورهاى الهى به نبى خاتم(ص) است. در قرآن‏کریم مى‏خوانیم: «یاایها المزمل قم اللیل الا قلیلا نصفه او انقص منه قلیلا» (14) ; اى رسولى که در جامعه خفته‏اى، هان شب را به نماز و طاعت‏خدا برخیز مگر کمى که نصف یا چیزى کمتر از نصف باشد (15) . در پى تلاش مضاعف پیامبر در نمازشب آیاتى از سوره طه نازل‏شد و فرمود: «طه ما انزلنا علیک القرآن لتشقى‏» (16) ; طه، اى رسول، ما قرآن را براى تو نازل نکردیم که خویشتن را به رنج درافکنى. تفسیر المیزان از درالمنثور نقل مى‏کند که رسول گرامى(ص) پس از نزول سوره مزمل تمام شب را به نماز مشغول بود به گونه‏اى که دو پاى مبارکش ورم‏کرد; «قام اللیل کله حتى تورمت قدماه‏» (17) . رسول گرامى(ص)، طبق دستور قرآن، حتى در حال جنگ نیز نماز را به جماعت اقامه مى‏کرد. قرآن در این باره مى‏فرماید: «فلیصلوا معک ولیاخذوا حذرهم واسلحتهم‏» (18) ; گروهى که نماز نخوانده‏اند به نماز آیند و البته با لباس جنگ و با اسلحه. جهت‏یادآورى این خصوصیت است که زائر در زیارت پیامبر(ص) مى‏گوید: اشهد انک قد بلغت الرسالة واقمت الصلاة (19) ; گواهى مى‏دهم که پیام الهى را بخوبى ابلاغ‏کردى و نماز را به‏پا داشتى.
همان نماز که مى‏فرمود نور چشم من در آن قرار داده شده‏است: «جعل قرة عینى فى الصلاة‏» (20) . گاه اشتیاق به‏حضور در نماز چنان آن بزرگوار را بى‏تاب مى‏کرد که نغمه «ارحنا یابلال; اى بلال، آرامش ببخش ما را» (21) مى‏سرود.
در روایت مى‏خوانیم: «کان النبى(ص) اذا قام الى الصلاة تربد وجهه خوفا من الله تعالى وکان لصدره ازیز کازیز المرجل‏» (22) ; همواره پیامبر گرامى اسلام این چنین بود که موقع اقامه نماز از خوف الهى صورت مبارکش تغییر مى‏کرد و در سینه‏اش صدایى همانند صداى دیگ جوشان پیدامى‏شد.
نماز و زهرا(س)
فاطمه - سلام‏الله علیها - خیر فراوان و کوثر محمد(صلى الله علیه وآله) است که وجودش فلسفه نماز است و مبناى انفاق: «انا اعطیناک الکوثر فصل لربک وانحر»; ما به تو کوثر عطاکردیم پس به شکرانه آن نماز بخوان و قربانى کن. طبیعى است که نور محرابش ملکوتیان را غرق حیرت و دیدگان آنان را مجذوب زمین خویش سازد.
از امام صادق - علیه‏السلام - سؤال‏شد که، چرا فاطمه(س) را زهرا نام‏نهادند؟ «فقال لانها کانت اذا قامت فى محرابها زهر نورها لاهل السماء کما یزهر نور الکواکب لاهل الارض‏» (23) ; فرمود به خاطر اینکه فاطمه(س) وقتى در محراب عبادت مى‏ایستاد نورش براى اهل آسمان همان درخشندگى را داشت که نور ستارگان براى اهل زمین. آن بانوى بزرگوار بعضى از شبها تا سپیده‏دم به نیایش و عبادت مشغول‏بود چنانکه از فرزند بزرگوارش امام مجتبى - علیه‏السلام - نقل شده‏است: «رایت امى قامت فى محرابها لیلة جمعتها فلم تزل راکعة ساجدة حتى اتضح عمود الصبح; در شب‏جمعه مادرم فاطمه(ع) را دیدم که در محراب خود همواره عبادت مى‏کرد تا اینکه سپیده‏دم چهره خود را نشان‏داد. در روایت دیگرى آمده‏است که در نماز صدایى مانند صداى دیگ جوشان از سینه ابراهیم - علیه‏السلام - شنیده‏مى‏شد. وکذلک یسمع من صدر سیدنا رسول‏الله(ص) ذالک وکانت فاطمة(ع) تنهج فى الصلاة من خیفة‏الله; چنین صدایى از سینه سرور ما رسول‏الله(ص) شنیده‏مى‏شد و فاطمه -علیهاالسلام - در نماز از خوف خدا از حال عادى خارج مى‏شد و نفس وى به شماره مى‏افتاد (24) . زائر کوى فاطمه(س) و مقبره بى‏نشان او پرتوى از لیلة‏القدر آن بزرگوار را در خویش تجلى مى‏بخشد و در مزار زهرا(س) بر اسوه نماز درود مى‏فرستد.
پى‏نوشتها:
1 - ممتحنه‏آیه/4.
2 - احزاب آیه/21.
3 - سوره تحریم آیه‏11و12.
4 - سوره تحریم آیه‏11و12.
5 - حج، آیه /27.
6 - سوره صافات آیه/102.
7 - ممتحنه آیه/4.
8 - سوره ابراهیم آیه/37.
9 - سوره مریم آیه/55.
10 - سوره لقمان آیه/17.
11 - سوره آل‏عمران آیه/37.
12 - آل‏عمران /39.
13 - سوره مریم آیه/31.
14 - سوره مزمل آیه‏1-3.
15 - ترجمه فوق از آقاى الهى قمشه‏اى استفاده‏شده.
16 - سوره طه آیه‏1و2.
17- تفسیر المیزان ج‏14، ص‏136، طبع ایران.
18 - سوره نساء آیه/102.
19 - مصباح الزائر، ص‏20 نقل از بحارالانوار، ج‏97، ص‏161.
20 - فروع کافى، ج‏5، ص‏321، باب حب‏النساء، حدیث‏7.
21 - آداب الصلاة امام‏خمینى، ص‏113 «مؤسسه نشر آثار امام‏».
22 - فلاح السائل، ص‏161، چاپ دفتر تبلیغات اسلامى.
23 - بحار، ج‏43، ص‏12.
24 - نقل از آداب‏الصلاة امام خمینى، ص‏151.

تبلیغات