فلسفه زیارت
آرشیو
چکیده
متن
طفیل هستى عشقند آدمى و پرى ارادتى بنما تا سعادتى ببرى
زیارت، به سوى دیار یار رفتن و حدیث آشنایى به حضور دوستبردن است.
زیارت، جذبه است و جذبه از مقوله عشق. آنجا که انسان از پاى مىافتد و مىرود که در گرداب سکون و یاس و فسردگى نابودشود، براق زیارت او را به فضاى عطرآگین امید و ایمان رهنمون مىشود. زیارت نشستن بر براق اشتیاق است و مظهرى از اعجاز عشق; و بالاخره زیارت مکتب است; مکتبى داراى متعالىترین اندیشهها و اصول عملى که اگر با آداب و شرایط آن انجامشود مىتواند یکى از زیباترین حرکتهاى معنوى را ترسیم کند. این نوشتار کوششى در جهت پرداختن به بخشى از فلسفه و اصول این پرواز روح است.
الف - الهام از اسوهها
تقلید یکى از اصول روانشناسى است. این اصل بیان مىکند که چگونه رفتار انسانها با هم رابطه نزدیک و از یکدیگر تاثیر مىپذیرد. اصولا یکى از عوامل گرایش انسان به اسطورهها همین موضوع است. او مىخواهد با الگو قراردادن آنها به زندگى و حیات خویش جهتبخشیده، در پرتو الهام از ایشان حرکتى بانشاط را آغازکند. اگر امروزه در بعضى از کشورها مرقد سربازان گمنام، به عنوان پایگاه حماسه و به نشانه بزرگداشتن روحیه مقاومت ملى، مورد تجلیل قرار مىگیرد و گلباران مىشود، ریشه در این حقیقت دارد.
قرآن کریم و اسوهها
در پاسخ به همین نیاز فطرى قرآنکریم، براى انسانهاى برخوردار از جهانبینى الهى، حضرت ابراهیم و رسول مکرم اسلام را به عنوان مقتدایى نیکو و الگویى شایسته معرفى مىکند و مىفرماید: «قدکانت لکم اسوة حسنة فى ابراهیم والذین معه» (1) ; براى شما مؤمنان بسیار پسندیده و نیکوست که به ابراهیم و اصحابش اقتدا کنید. و درباره رسول گرامى اسلام مىفرماید: «لقد کان لکم فى رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجوا الله والیوم الآخر» (2) ; بیقین رسول مکرم اسلام، براى کسانى که به خدا و روز قیامت امیدوارند، مقتدایى نیکوست.
بخشى از آیات الهى با ارائه نمونههایى مثل آسیه و مریم الگوى زنان مسلمان را مشخص مىکند; چنانکه مىخوانیم:
«وضرب الله مثلا للذین آمنوا امرات فرعون و مریم ابنةعمران التى (4 و 3) ; خداوند براى مؤمنان «آسیه» زن فرعون و مریم دخت عمران را مثل آوردهاست.
انسان علاوه بر معارف نظرى مکتب و قوانین اصیل نیازمند راهنمایى عینى و الگویى مقدس است که با عمل و رکتخویش او را به سوى حقیقتها و زیباییها رهنمونسازد.
زیارت گامى در راستاى همین هدف، یعنى «الهامگرفتن از اسوهها» است.
زیارت در تمام ابعاد و اقسام آن همچون زیارت کعبه، پیامبران(صلوات الله علیهم)، پیامبر خاتم(صلى الله علیه وآله)، ائمه معصومین(علیهمالسلام)، امامزادگان و نیکان چون گرفتن نور و نیرو از خورشید و ماه و ستاره است.
تجلى اسوهها در فرهنگ زیارت
چگونه زیارت منبع و مرکز الهام است؟ این پرسشى است که جواب آن با نگاهى اجمالى به زیارت در ابعاد و اشکال مختلف آن روشن مىشود:
زیارت کعبه
کعبه یادگار قهرمان توحید و بتشکن تاریخ پیامبر بزرگ الهى ابراهیم(ع) است. زائران بیتالله در کنار آن هاجر و اسماعیل(ع) را مشاهده مىکنند که عظیمترین و عارفانهترین نقش توحیدى خویش را در تاریخ بشریت ترسیم کردهاند. جاىجاى سرزمین وحى حکایتى شنیدنى از عرفان، عشق، امید و تسلیم محض در برابر خداوند هستىبخش دارد و زائر همواره آنان را در حرکت و عمل خویش حاضر و شاهد مىبیند. آنجا که لبیک مىگوید، دعوت ابراهیم(ع) را اجابت مىکند و خود را قطرهاى از دریاى بیکران این آیه شریفه مىداند که فرمود:
«واذن فى الناس بالحجیاتوک رجالا وعلى کل ضامر یاتین من کل فج عمیق (5) ;و میان مردم آواى حجبرآور تا مردم پیاده و سواره و از هر راه دور به سوى تو جمعآیند.
آن هنگام که زائر در مقام ابراهیم(ع) به نماز مىایستد و به نیایش و رازونیاز با پروردگار مىپردازد، اقتدا به ابراهیم(ع) را فرامىگیرد. وقتى که خود را در سعى صفا و مروه در نقش هاجر و همراه او مىبیند ایثار سرخ یک مادر را نمایش مىدهد. آن هنگام که شاهد قربانگاه اسماعیل(ع) و صبر و پایدارى او در مقابل فرمان الهى مىشود (6) ، یاد تسلیم ابراهیمى و شکوه ایمان اسماعیلى را در خاطره زندهمىکند.
و بالاخره آنجا که، همچون ابراهیم، برائت و بیزارى خویش را از مشرکین و شیاطین اغواگر اعلام مىدارد: «قدکانت لکم اسوة حسنة فى ابراهیم والذین معه اذ قالوا لقومهم انا برآؤا منکم و مما تعبدون من دون الله (7) ; براى شما بسیار پسندیده و نیکوست که به ابراهیم و اصحابش اقتداکنید که آنها به قوم مشرک خود گفتند ما از شما و بتهاى شما که به جاى خدا مىپرستید بکلى بیزاریم.
اینها همه خود نشاندهنده نقش الگوها در حرکتهاى عملى اسلام و درسهاى زائران کوى دوست است که حاجى مسلمان از محضر منادى بزرگ توحید فرامىگیرد.
الهام از قبور اولیا
متونى که در زیارت قبور اولیاى الهى قرائت مىشود در دسترس است. مفاهیم و محتواى بلند آن هر نظارهگر را به تامل و دقت واداشته فلسفه اصلى زیارت اولیا را نیز مشخص مىکند. با نگاهى اجمالى به آن مىتوان دریافت که در فرهنگ شیعى زیارت از چه معنایى برخوردار است و شیعه واقعى در زیارت به دنبال کدامین گمشده مىگردد. و در این بخش، بر ساحل این فرهنگ عظیم و خلاق مىایستیم و بخشى از ویژگیهاى بیانشده زیارتنامهها را مورد مطالعه قرار مىدهیم، تا بخوبى دریابیم که از دریاى زیارت مقربان و ابرار امواج عبودیت و بندگى خدا برمىخیزد و ساحت قدسى زیارت رنگ شرک و بدعت نمىپذیرد.
ویژگیهاى اسوه و فرهنگ زیارت نماز اشهد انک قداقمت الصلاة درس اول و آخر در محضر و مزار مقربان و صالحان نماز است.
اقامه نماز در سیره انبیا و معصومین - علیهمالسلام - جایگاهى رفیع دارد. در این زمینه آیات و روایات آیینه زیبایى را فراراه حقجویان قرار دادهاست. کعبه براى اقامه نماز شکل گرفتهاست، در قرآنکریم مىخوانیم: «ربنا انى اسکنت من ذریتى بواد غیر ذى زرغ عند بیتک المحرم ربنا لیقیموا الصلاة (8) ; پروردگارا کسانى از ذریه خویش را در این بیابان بىکشتسکونتدادم پروردگارا براى اینکه نماز را بهپا دارند.
خداوند درباره خصوصیات حضرت اسماعیل مىفرماید: «وکان یا مراهله بالصلاة والزکاة وکان عند ربه مرضیا» (9) ;اسماعیل خانواده خود را به «نماز» و زکات دستور مىداد و در نزد خدا فردى پسندیده بود. لقمان حکیم، در سفارشهاى خود به فرزندش، بر اقامه نماز تاکید مىکند: «یابنى اقم الصلاة (10) ; پسرم نماز را بهپادار.
مریم مادر عیسى روحالله همواره در محراب عبادت به عبادت و نیایش مشغولبود و رزق و مائده الهى را آنجا دریافت مىکرد: «کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقا» (11) ; هر زمان که زکریا بر مریم وارد مىشد در نزد او غذائى مىیافت.
حضرت زکریا در حال اقامه نماز مژده فرزندى به نام یحیى را دریافت مىدارد; چنانکه در قرآنکریم آمدهاست: «فنادته الملائکة وهو قائم یصلى فى المحراب ان الله یبشرک بیحیى» (12) ; ملائکه زکریا را، درحالى که در محراب عبادت به نماز ایستادهبود، ندادادند که خداوند تو را به فرزندى به نام یحیى مژدهمىدهد. نماز سفارش خداوند به عیسى است که در اولین نطق آن حضرت در گهواره ذکر شدهاست: «واوصانى بالصلاة والزکاة مادمتحیا» (13) ; خداوند مرا تا زندهام به نماز و زکات سفارش کردهاست.
اقامه نماز، آنهم در بخشى از شب، از اولین دستورهاى الهى به نبى خاتم(ص) است. در قرآنکریم مىخوانیم: «یاایها المزمل قم اللیل الا قلیلا نصفه او انقص منه قلیلا» (14) ; اى رسولى که در جامعه خفتهاى، هان شب را به نماز و طاعتخدا برخیز مگر کمى که نصف یا چیزى کمتر از نصف باشد (15) . در پى تلاش مضاعف پیامبر در نمازشب آیاتى از سوره طه نازلشد و فرمود: «طه ما انزلنا علیک القرآن لتشقى» (16) ; طه، اى رسول، ما قرآن را براى تو نازل نکردیم که خویشتن را به رنج درافکنى. تفسیر المیزان از درالمنثور نقل مىکند که رسول گرامى(ص) پس از نزول سوره مزمل تمام شب را به نماز مشغول بود به گونهاى که دو پاى مبارکش ورمکرد; «قام اللیل کله حتى تورمت قدماه» (17) . رسول گرامى(ص)، طبق دستور قرآن، حتى در حال جنگ نیز نماز را به جماعت اقامه مىکرد. قرآن در این باره مىفرماید: «فلیصلوا معک ولیاخذوا حذرهم واسلحتهم» (18) ; گروهى که نماز نخواندهاند به نماز آیند و البته با لباس جنگ و با اسلحه. جهتیادآورى این خصوصیت است که زائر در زیارت پیامبر(ص) مىگوید: اشهد انک قد بلغت الرسالة واقمت الصلاة (19) ; گواهى مىدهم که پیام الهى را بخوبى ابلاغکردى و نماز را بهپا داشتى.
همان نماز که مىفرمود نور چشم من در آن قرار داده شدهاست: «جعل قرة عینى فى الصلاة» (20) . گاه اشتیاق بهحضور در نماز چنان آن بزرگوار را بىتاب مىکرد که نغمه «ارحنا یابلال; اى بلال، آرامش ببخش ما را» (21) مىسرود.
در روایت مىخوانیم: «کان النبى(ص) اذا قام الى الصلاة تربد وجهه خوفا من الله تعالى وکان لصدره ازیز کازیز المرجل» (22) ; همواره پیامبر گرامى اسلام این چنین بود که موقع اقامه نماز از خوف الهى صورت مبارکش تغییر مىکرد و در سینهاش صدایى همانند صداى دیگ جوشان پیدامىشد.
نماز و زهرا(س)
فاطمه - سلامالله علیها - خیر فراوان و کوثر محمد(صلى الله علیه وآله) است که وجودش فلسفه نماز است و مبناى انفاق: «انا اعطیناک الکوثر فصل لربک وانحر»; ما به تو کوثر عطاکردیم پس به شکرانه آن نماز بخوان و قربانى کن. طبیعى است که نور محرابش ملکوتیان را غرق حیرت و دیدگان آنان را مجذوب زمین خویش سازد.
از امام صادق - علیهالسلام - سؤالشد که، چرا فاطمه(س) را زهرا نامنهادند؟ «فقال لانها کانت اذا قامت فى محرابها زهر نورها لاهل السماء کما یزهر نور الکواکب لاهل الارض» (23) ; فرمود به خاطر اینکه فاطمه(س) وقتى در محراب عبادت مىایستاد نورش براى اهل آسمان همان درخشندگى را داشت که نور ستارگان براى اهل زمین. آن بانوى بزرگوار بعضى از شبها تا سپیدهدم به نیایش و عبادت مشغولبود چنانکه از فرزند بزرگوارش امام مجتبى - علیهالسلام - نقل شدهاست: «رایت امى قامت فى محرابها لیلة جمعتها فلم تزل راکعة ساجدة حتى اتضح عمود الصبح; در شبجمعه مادرم فاطمه(ع) را دیدم که در محراب خود همواره عبادت مىکرد تا اینکه سپیدهدم چهره خود را نشانداد. در روایت دیگرى آمدهاست که در نماز صدایى مانند صداى دیگ جوشان از سینه ابراهیم - علیهالسلام - شنیدهمىشد. وکذلک یسمع من صدر سیدنا رسولالله(ص) ذالک وکانت فاطمة(ع) تنهج فى الصلاة من خیفةالله; چنین صدایى از سینه سرور ما رسولالله(ص) شنیدهمىشد و فاطمه -علیهاالسلام - در نماز از خوف خدا از حال عادى خارج مىشد و نفس وى به شماره مىافتاد (24) . زائر کوى فاطمه(س) و مقبره بىنشان او پرتوى از لیلةالقدر آن بزرگوار را در خویش تجلى مىبخشد و در مزار زهرا(س) بر اسوه نماز درود مىفرستد.
پىنوشتها:
1 - ممتحنهآیه/4.
2 - احزاب آیه/21.
3 - سوره تحریم آیه11و12.
4 - سوره تحریم آیه11و12.
5 - حج، آیه /27.
6 - سوره صافات آیه/102.
7 - ممتحنه آیه/4.
8 - سوره ابراهیم آیه/37.
9 - سوره مریم آیه/55.
10 - سوره لقمان آیه/17.
11 - سوره آلعمران آیه/37.
12 - آلعمران /39.
13 - سوره مریم آیه/31.
14 - سوره مزمل آیه1-3.
15 - ترجمه فوق از آقاى الهى قمشهاى استفادهشده.
16 - سوره طه آیه1و2.
17- تفسیر المیزان ج14، ص136، طبع ایران.
18 - سوره نساء آیه/102.
19 - مصباح الزائر، ص20 نقل از بحارالانوار، ج97، ص161.
20 - فروع کافى، ج5، ص321، باب حبالنساء، حدیث7.
21 - آداب الصلاة امامخمینى، ص113 «مؤسسه نشر آثار امام».
22 - فلاح السائل، ص161، چاپ دفتر تبلیغات اسلامى.
23 - بحار، ج43، ص12.
24 - نقل از آدابالصلاة امام خمینى، ص151.
زیارت، به سوى دیار یار رفتن و حدیث آشنایى به حضور دوستبردن است.
زیارت، جذبه است و جذبه از مقوله عشق. آنجا که انسان از پاى مىافتد و مىرود که در گرداب سکون و یاس و فسردگى نابودشود، براق زیارت او را به فضاى عطرآگین امید و ایمان رهنمون مىشود. زیارت نشستن بر براق اشتیاق است و مظهرى از اعجاز عشق; و بالاخره زیارت مکتب است; مکتبى داراى متعالىترین اندیشهها و اصول عملى که اگر با آداب و شرایط آن انجامشود مىتواند یکى از زیباترین حرکتهاى معنوى را ترسیم کند. این نوشتار کوششى در جهت پرداختن به بخشى از فلسفه و اصول این پرواز روح است.
الف - الهام از اسوهها
تقلید یکى از اصول روانشناسى است. این اصل بیان مىکند که چگونه رفتار انسانها با هم رابطه نزدیک و از یکدیگر تاثیر مىپذیرد. اصولا یکى از عوامل گرایش انسان به اسطورهها همین موضوع است. او مىخواهد با الگو قراردادن آنها به زندگى و حیات خویش جهتبخشیده، در پرتو الهام از ایشان حرکتى بانشاط را آغازکند. اگر امروزه در بعضى از کشورها مرقد سربازان گمنام، به عنوان پایگاه حماسه و به نشانه بزرگداشتن روحیه مقاومت ملى، مورد تجلیل قرار مىگیرد و گلباران مىشود، ریشه در این حقیقت دارد.
قرآن کریم و اسوهها
در پاسخ به همین نیاز فطرى قرآنکریم، براى انسانهاى برخوردار از جهانبینى الهى، حضرت ابراهیم و رسول مکرم اسلام را به عنوان مقتدایى نیکو و الگویى شایسته معرفى مىکند و مىفرماید: «قدکانت لکم اسوة حسنة فى ابراهیم والذین معه» (1) ; براى شما مؤمنان بسیار پسندیده و نیکوست که به ابراهیم و اصحابش اقتدا کنید. و درباره رسول گرامى اسلام مىفرماید: «لقد کان لکم فى رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجوا الله والیوم الآخر» (2) ; بیقین رسول مکرم اسلام، براى کسانى که به خدا و روز قیامت امیدوارند، مقتدایى نیکوست.
بخشى از آیات الهى با ارائه نمونههایى مثل آسیه و مریم الگوى زنان مسلمان را مشخص مىکند; چنانکه مىخوانیم:
«وضرب الله مثلا للذین آمنوا امرات فرعون و مریم ابنةعمران التى (4 و 3) ; خداوند براى مؤمنان «آسیه» زن فرعون و مریم دخت عمران را مثل آوردهاست.
انسان علاوه بر معارف نظرى مکتب و قوانین اصیل نیازمند راهنمایى عینى و الگویى مقدس است که با عمل و رکتخویش او را به سوى حقیقتها و زیباییها رهنمونسازد.
زیارت گامى در راستاى همین هدف، یعنى «الهامگرفتن از اسوهها» است.
زیارت در تمام ابعاد و اقسام آن همچون زیارت کعبه، پیامبران(صلوات الله علیهم)، پیامبر خاتم(صلى الله علیه وآله)، ائمه معصومین(علیهمالسلام)، امامزادگان و نیکان چون گرفتن نور و نیرو از خورشید و ماه و ستاره است.
تجلى اسوهها در فرهنگ زیارت
چگونه زیارت منبع و مرکز الهام است؟ این پرسشى است که جواب آن با نگاهى اجمالى به زیارت در ابعاد و اشکال مختلف آن روشن مىشود:
زیارت کعبه
کعبه یادگار قهرمان توحید و بتشکن تاریخ پیامبر بزرگ الهى ابراهیم(ع) است. زائران بیتالله در کنار آن هاجر و اسماعیل(ع) را مشاهده مىکنند که عظیمترین و عارفانهترین نقش توحیدى خویش را در تاریخ بشریت ترسیم کردهاند. جاىجاى سرزمین وحى حکایتى شنیدنى از عرفان، عشق، امید و تسلیم محض در برابر خداوند هستىبخش دارد و زائر همواره آنان را در حرکت و عمل خویش حاضر و شاهد مىبیند. آنجا که لبیک مىگوید، دعوت ابراهیم(ع) را اجابت مىکند و خود را قطرهاى از دریاى بیکران این آیه شریفه مىداند که فرمود:
«واذن فى الناس بالحجیاتوک رجالا وعلى کل ضامر یاتین من کل فج عمیق (5) ;و میان مردم آواى حجبرآور تا مردم پیاده و سواره و از هر راه دور به سوى تو جمعآیند.
آن هنگام که زائر در مقام ابراهیم(ع) به نماز مىایستد و به نیایش و رازونیاز با پروردگار مىپردازد، اقتدا به ابراهیم(ع) را فرامىگیرد. وقتى که خود را در سعى صفا و مروه در نقش هاجر و همراه او مىبیند ایثار سرخ یک مادر را نمایش مىدهد. آن هنگام که شاهد قربانگاه اسماعیل(ع) و صبر و پایدارى او در مقابل فرمان الهى مىشود (6) ، یاد تسلیم ابراهیمى و شکوه ایمان اسماعیلى را در خاطره زندهمىکند.
و بالاخره آنجا که، همچون ابراهیم، برائت و بیزارى خویش را از مشرکین و شیاطین اغواگر اعلام مىدارد: «قدکانت لکم اسوة حسنة فى ابراهیم والذین معه اذ قالوا لقومهم انا برآؤا منکم و مما تعبدون من دون الله (7) ; براى شما بسیار پسندیده و نیکوست که به ابراهیم و اصحابش اقتداکنید که آنها به قوم مشرک خود گفتند ما از شما و بتهاى شما که به جاى خدا مىپرستید بکلى بیزاریم.
اینها همه خود نشاندهنده نقش الگوها در حرکتهاى عملى اسلام و درسهاى زائران کوى دوست است که حاجى مسلمان از محضر منادى بزرگ توحید فرامىگیرد.
الهام از قبور اولیا
متونى که در زیارت قبور اولیاى الهى قرائت مىشود در دسترس است. مفاهیم و محتواى بلند آن هر نظارهگر را به تامل و دقت واداشته فلسفه اصلى زیارت اولیا را نیز مشخص مىکند. با نگاهى اجمالى به آن مىتوان دریافت که در فرهنگ شیعى زیارت از چه معنایى برخوردار است و شیعه واقعى در زیارت به دنبال کدامین گمشده مىگردد. و در این بخش، بر ساحل این فرهنگ عظیم و خلاق مىایستیم و بخشى از ویژگیهاى بیانشده زیارتنامهها را مورد مطالعه قرار مىدهیم، تا بخوبى دریابیم که از دریاى زیارت مقربان و ابرار امواج عبودیت و بندگى خدا برمىخیزد و ساحت قدسى زیارت رنگ شرک و بدعت نمىپذیرد.
ویژگیهاى اسوه و فرهنگ زیارت نماز اشهد انک قداقمت الصلاة درس اول و آخر در محضر و مزار مقربان و صالحان نماز است.
اقامه نماز در سیره انبیا و معصومین - علیهمالسلام - جایگاهى رفیع دارد. در این زمینه آیات و روایات آیینه زیبایى را فراراه حقجویان قرار دادهاست. کعبه براى اقامه نماز شکل گرفتهاست، در قرآنکریم مىخوانیم: «ربنا انى اسکنت من ذریتى بواد غیر ذى زرغ عند بیتک المحرم ربنا لیقیموا الصلاة (8) ; پروردگارا کسانى از ذریه خویش را در این بیابان بىکشتسکونتدادم پروردگارا براى اینکه نماز را بهپا دارند.
خداوند درباره خصوصیات حضرت اسماعیل مىفرماید: «وکان یا مراهله بالصلاة والزکاة وکان عند ربه مرضیا» (9) ;اسماعیل خانواده خود را به «نماز» و زکات دستور مىداد و در نزد خدا فردى پسندیده بود. لقمان حکیم، در سفارشهاى خود به فرزندش، بر اقامه نماز تاکید مىکند: «یابنى اقم الصلاة (10) ; پسرم نماز را بهپادار.
مریم مادر عیسى روحالله همواره در محراب عبادت به عبادت و نیایش مشغولبود و رزق و مائده الهى را آنجا دریافت مىکرد: «کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقا» (11) ; هر زمان که زکریا بر مریم وارد مىشد در نزد او غذائى مىیافت.
حضرت زکریا در حال اقامه نماز مژده فرزندى به نام یحیى را دریافت مىدارد; چنانکه در قرآنکریم آمدهاست: «فنادته الملائکة وهو قائم یصلى فى المحراب ان الله یبشرک بیحیى» (12) ; ملائکه زکریا را، درحالى که در محراب عبادت به نماز ایستادهبود، ندادادند که خداوند تو را به فرزندى به نام یحیى مژدهمىدهد. نماز سفارش خداوند به عیسى است که در اولین نطق آن حضرت در گهواره ذکر شدهاست: «واوصانى بالصلاة والزکاة مادمتحیا» (13) ; خداوند مرا تا زندهام به نماز و زکات سفارش کردهاست.
اقامه نماز، آنهم در بخشى از شب، از اولین دستورهاى الهى به نبى خاتم(ص) است. در قرآنکریم مىخوانیم: «یاایها المزمل قم اللیل الا قلیلا نصفه او انقص منه قلیلا» (14) ; اى رسولى که در جامعه خفتهاى، هان شب را به نماز و طاعتخدا برخیز مگر کمى که نصف یا چیزى کمتر از نصف باشد (15) . در پى تلاش مضاعف پیامبر در نمازشب آیاتى از سوره طه نازلشد و فرمود: «طه ما انزلنا علیک القرآن لتشقى» (16) ; طه، اى رسول، ما قرآن را براى تو نازل نکردیم که خویشتن را به رنج درافکنى. تفسیر المیزان از درالمنثور نقل مىکند که رسول گرامى(ص) پس از نزول سوره مزمل تمام شب را به نماز مشغول بود به گونهاى که دو پاى مبارکش ورمکرد; «قام اللیل کله حتى تورمت قدماه» (17) . رسول گرامى(ص)، طبق دستور قرآن، حتى در حال جنگ نیز نماز را به جماعت اقامه مىکرد. قرآن در این باره مىفرماید: «فلیصلوا معک ولیاخذوا حذرهم واسلحتهم» (18) ; گروهى که نماز نخواندهاند به نماز آیند و البته با لباس جنگ و با اسلحه. جهتیادآورى این خصوصیت است که زائر در زیارت پیامبر(ص) مىگوید: اشهد انک قد بلغت الرسالة واقمت الصلاة (19) ; گواهى مىدهم که پیام الهى را بخوبى ابلاغکردى و نماز را بهپا داشتى.
همان نماز که مىفرمود نور چشم من در آن قرار داده شدهاست: «جعل قرة عینى فى الصلاة» (20) . گاه اشتیاق بهحضور در نماز چنان آن بزرگوار را بىتاب مىکرد که نغمه «ارحنا یابلال; اى بلال، آرامش ببخش ما را» (21) مىسرود.
در روایت مىخوانیم: «کان النبى(ص) اذا قام الى الصلاة تربد وجهه خوفا من الله تعالى وکان لصدره ازیز کازیز المرجل» (22) ; همواره پیامبر گرامى اسلام این چنین بود که موقع اقامه نماز از خوف الهى صورت مبارکش تغییر مىکرد و در سینهاش صدایى همانند صداى دیگ جوشان پیدامىشد.
نماز و زهرا(س)
فاطمه - سلامالله علیها - خیر فراوان و کوثر محمد(صلى الله علیه وآله) است که وجودش فلسفه نماز است و مبناى انفاق: «انا اعطیناک الکوثر فصل لربک وانحر»; ما به تو کوثر عطاکردیم پس به شکرانه آن نماز بخوان و قربانى کن. طبیعى است که نور محرابش ملکوتیان را غرق حیرت و دیدگان آنان را مجذوب زمین خویش سازد.
از امام صادق - علیهالسلام - سؤالشد که، چرا فاطمه(س) را زهرا نامنهادند؟ «فقال لانها کانت اذا قامت فى محرابها زهر نورها لاهل السماء کما یزهر نور الکواکب لاهل الارض» (23) ; فرمود به خاطر اینکه فاطمه(س) وقتى در محراب عبادت مىایستاد نورش براى اهل آسمان همان درخشندگى را داشت که نور ستارگان براى اهل زمین. آن بانوى بزرگوار بعضى از شبها تا سپیدهدم به نیایش و عبادت مشغولبود چنانکه از فرزند بزرگوارش امام مجتبى - علیهالسلام - نقل شدهاست: «رایت امى قامت فى محرابها لیلة جمعتها فلم تزل راکعة ساجدة حتى اتضح عمود الصبح; در شبجمعه مادرم فاطمه(ع) را دیدم که در محراب خود همواره عبادت مىکرد تا اینکه سپیدهدم چهره خود را نشانداد. در روایت دیگرى آمدهاست که در نماز صدایى مانند صداى دیگ جوشان از سینه ابراهیم - علیهالسلام - شنیدهمىشد. وکذلک یسمع من صدر سیدنا رسولالله(ص) ذالک وکانت فاطمة(ع) تنهج فى الصلاة من خیفةالله; چنین صدایى از سینه سرور ما رسولالله(ص) شنیدهمىشد و فاطمه -علیهاالسلام - در نماز از خوف خدا از حال عادى خارج مىشد و نفس وى به شماره مىافتاد (24) . زائر کوى فاطمه(س) و مقبره بىنشان او پرتوى از لیلةالقدر آن بزرگوار را در خویش تجلى مىبخشد و در مزار زهرا(س) بر اسوه نماز درود مىفرستد.
پىنوشتها:
1 - ممتحنهآیه/4.
2 - احزاب آیه/21.
3 - سوره تحریم آیه11و12.
4 - سوره تحریم آیه11و12.
5 - حج، آیه /27.
6 - سوره صافات آیه/102.
7 - ممتحنه آیه/4.
8 - سوره ابراهیم آیه/37.
9 - سوره مریم آیه/55.
10 - سوره لقمان آیه/17.
11 - سوره آلعمران آیه/37.
12 - آلعمران /39.
13 - سوره مریم آیه/31.
14 - سوره مزمل آیه1-3.
15 - ترجمه فوق از آقاى الهى قمشهاى استفادهشده.
16 - سوره طه آیه1و2.
17- تفسیر المیزان ج14، ص136، طبع ایران.
18 - سوره نساء آیه/102.
19 - مصباح الزائر، ص20 نقل از بحارالانوار، ج97، ص161.
20 - فروع کافى، ج5، ص321، باب حبالنساء، حدیث7.
21 - آداب الصلاة امامخمینى، ص113 «مؤسسه نشر آثار امام».
22 - فلاح السائل، ص161، چاپ دفتر تبلیغات اسلامى.
23 - بحار، ج43، ص12.
24 - نقل از آدابالصلاة امام خمینى، ص151.