آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۶

چکیده

متن


در تحلیل های ارائه شده از وقایع تاریخ انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی، غلبه با مفاهیم و مقولات سیاسی و اجتماعی است و همین امر موجب شده است تا بسیاری از نکات مهم فرهنگی و معرفت شناسی پدیده انقلاب اسلامی که نقشی بنیادین در نگاه و اندیشه سیاسی امام خمینی داشته اند مورد غفلت قرار گیرند. ماجرای تبعید امام به ترکیه و بازخوانی مراحل و وقایع آن نیز از این قاعده مستثنی نیست. هر چند که هنوز زوایا و حقایق سیاسی ناگفته فراوانی از این دوران خصوصاً مقطع تبعید امام در ترکیه وجود دارد اما آنچه که گفته شده است نیز عمدتاً بر مدار تحلیل حوادث سیاسی بوده است، کاپیتولاسیون و قیام امام علیه آن، رویارویی مستقیم نهضت امام با دخالت آمریکا و نفوذ صهیونیستها در هیأت حاکمه ایران، و واکنش رژیم وابسته شاه در تبعید رهبری نهضت به ترکیه و تغییر محل تبعید از ترکیه به عراق، تقریباً محور همه مطالبی است که تاکنون در این باره نوشته و گفته اند. اما درباره روحیه، ویژگیهای شخصیتی و نوع واکنشها و رفتارهای فردی و اجتماعی رهبری نهضت در آن دوران کمتر گفته شده است.
متأسفانه از دوره یازده ماهه تبعید امام خمینی در کشور ترکیه به دلیل شدت محدودیتهایی که نیروهای امنیتی ایران و ترکیه پدید آورده بودند ـ به حدی که برای مدتی امام خمینی از پوشیدن لباس رسمی و متعارف روحانیت نیز منع شده بود ـ اسناد و مکاتبات اندکی در دسترس می باشد. اما از لابلای همین نامه های معدود نشانه هایی روشن از منش و روحیات امام به چشم می خورد.
اخیراً چندین مکتوب منتشر نشده از نامه های امام خمینی و یا مرتبط با ایشان در دوران تبعید ترکیه در اختیار مؤسسه قرار گرفت که در چاپ جدید صحیفه امام و دیگر آثار مؤسسه منتشر خواهند شد.
بازخوانی این مکاتبات فرصت و بهانه ای شد برای پرداختن به جنبه هایی دیگر از روح بزرگ رهبر کبیر انقلاب اسلامی. شاید در شرایط کنونی، جامعه ما بیش از هر زمان دیگر نیازمند اینگونه نکته های آموزنده اخلاقی و معنوی، خانوادگی و اجتماعی است.
این نامه ها و همچنین 15 مکتوبی که از دوره تبعید امام به ترکیه ـ که قبلاً در آخر جلد یک صحیفه امام منتشر شده اند ـ علیرغم اینکه به ظاهر نامه های خانوادگی و عادی اند اما در بردارنده نکات آموزنده اخلاقی فراوانی اند که در این نوشتار به چند نکته مهم آنها می پردازم.
1ـ در غالب مکتوباتی که اشاره شد و همچنین در سراسر اسناد و مدارک دوران حبس و حصر و دوران تبعید 13 ساله امام در نجف، سترگی روحیه و بزرگمنشی و بی توجهی امام به رنجهای شخصی که در مسیر نهضت و قیام الهی خویش متحمل شده است کاملاً هویدا است. بر خلاف اغلب رهبران و مبارزینی که در گرفتاریهایی نظیر حبس و حصر و تبعید به بزرگنمایی محدودیتها و فشارها و بازگویی مداوم رنجهای شخصی می پردازند و توجه پیروان خویش را به آن جلب می کنند که این واقعیت را می‌توان در نوشته، نامه‌ها و خاطرات افراد مشاهده نمود، اما در ادبیات امام خمینی کمترین گلایه از شرایط پدید آمده برای شخص خویش به چشم نمی‌خورد بلکه بر عکس همواره بر خوبی اوضاع و رضایتمندی خویش از شرایط پدید آمده ـ هرچند طاقتفرسا و دشوار بوده‌اند ـ تأکید می ورزند. این نکته تقریباً در تمام مکتوبات مورد بحث به نحوی مورد عنایت امام قرار گرفته است از جمله در نامه ای خطاب به فرزندشان حاج آقا مصطفی می نویسند: «... از جهت من به هیچ وجه نگران نباشید هم حالم خوب و هم جایم خوب است». امام در تلگرافی که همان روز ورود به آنکارا مخابره می کنند می نویسند: «به هیچ وجه نگران نباشید. حالم خوب و راحت هستم». در نامه ای که چند روز بعد می نویسند باز تأکید می کنند « قبل از ظهر روز حرکت از قم وارد آنکارا شدم وله الشکر حالم خوب است. شماها نگران نباشید. آنچه از طرف خداوند تعالی مقدّر شده است جمیل است»، و در نامه ای دیگر می نویسند: «هوای اینجا از ایران بهتر است! برای من به هیچ وجه نگران نباشید و راضی نیستم به هیچ وجه تشبث به کسی نمایید. خداوند تبارک و تعالی حاکم است و نعم الحکم» مشابه همین مضمون در تمامی نامه‌هایی که امام در ترکیه نوشته‌اند به چشم می‌خورد. فراموش نکنیم که این مطالب در شرایطی عنوان شده است که امام خمینی رهبر محبوب نهضت و مرجع تقلید مردم را در سحرگاه 13 آبان 1343 صدهاکماندوی اعزامی رژیم شاه در قم دستگیر کرده و مستقیماً به فرودگاه تهران برده و با هواپیمای نظامی در محاصره مأمورین امنیتی به آنکارا منتقل و در آنجا در نهایت محدودیت تحت محاصره مأمورین سازمان امنیت ایران و ترکیه قرار داده اند. شرایط بگونه ای است که در تمام دوره یازده ماهه فقط یکی دو بار تحت مراقبت مأمورین امنیتی اجازه تردد در شهر را آنهم بدون لباس روحانیت داده اند.
امام خمینی ددمنشی رژیم شاه را در قیام 15 خرداد مشاهده کرده است و اینک نیز که برخلاف تهدیدها و هشدارهای رژیم، در خطابه ها و پیامهای آتشین خویش علیه جنایتها و دخالتهای آمریکا در ماجرای کاپیتولاسیون افشاگری کرده است بخوبی از عمق کینه شاه و ساواک نسبت به خویش آگاه است؛ سرنوشت امام نامعلوم است، احتمال هر توطئه ای نسبت به جان ایشان می رود. امام خمینی نیز بر مبنای موازین شرعی در تبعیدگاه ترکیه آماده هر نوع پیامدی است و لذا در یکی از نامه هایشان وصیتنامه قبلی خویش را که نزد منسوبین به امانت گذاشته اند تنفیذ فرموده و افزون بر آن نکات دیگری از وصایای شخصی متذکر می شوند، اما علیرغم این شرایط بحرانی نامعلوم و تبعید در تنهایی و غربت، در نامه های امام کمترین اثری از نگرانی وجود ندارد بلکه ادبیات امام بگونه ای است که اگر کسی در جریان شرایط نباشد تصور می کند ایشان در نهایت آرامش در یک سفر سیاحتی بسر می برند؛ حقیقتاً درک ابعاد شخصیت صاحب این روح بلند جز در پرتو فهم حقایق عرفانی و اخلاقی همچون فنای فی الله و مراتب بالای توکل و تسلیم و رضا دشوار است.
2ـ نکته بسیار مهم دیگری در این مکتوبات به چشم می خورد که در حقیقت ریشه همان آرامش عمیق روحی و عدم اظهار کمترین شکوائیه از شرایط سخت پیش آمده برای امام می باشد. امام خمینی در نامه ای از ترکیه خطاب به همسرشان می نویسند: «هیچ نگرانی نداشته باشید. خداوند تعالی آنچه مقدر فرموده است صلاح است و واقع خواهد شد: عسی اَن تَکرهوا شیئاً و هو خیرٌ لکم» و در نامه ای دیگر از ترکیه خطاب به شیخ نصرالله خلخالی در نجف اشرف می نویسند:
«... چند روزی است در اسلامبول هستم. امروز حرکت می کنم به بورسا. جنابعالی و سایر دوستان نگران نباشید. آنچه خداوند تعالی مقرر فرموده، صلاح است» و در نامه ای خطاب به ایت الله نجفی مرعشی می نویسند: «بحمدالله حال اینجانب خوب و هیچ نگرانی نیست. خداوند متعال هر چه مقدر فرموده صلاح اوست». و در نامه شان خطاب به حاج آقا مصطفی نیز تأکید می کنند «برای من به هیچ وجه نگران نباشید و راضی نیستم به هیچ وجه تشبث به هیچ کس نمایید. خداوند تبارک و تعالی حاکم است و نِعمَ الحَکَم» و در نامه ای دیگر از آنکارا خطاب به ایشان می نویسند: «حالم خوب است و نگرانی بحمدالله نیست. خداوند انشاءالله خیر مقدر فرماید. آنچه لازم است تذکر دهم، ... صبر جمیل و عدم فزع. به هیچ وجه تشبت نکنید. خداوند تعالی آنچه مقدر فرموده واقع خواهد شد» همچنین امام خمینی در نامه ای دیگر از بورسای ترکیه خطاب به همسرشان در ایران می نویسند: «حالت اینجانب و مصطفی له الحمدوالشکر خوب و سلامت هستیم و به هیچ وجه نگرانی ندارم. و آنچه خداوند تعالی مقدر فرموده و ما را مورد عنایت خود قرار داده است عین صلاح است از مقام مقدسش خواستارم که ما را راضی فرماید و شماها را نیز در نعمتهای خودش شکرگذار فرماید ... مکرر عرض می کنم که من و مصطفی سلامت هستیم و هیچ ناراحتی نداریم» و در نامه ای خطاب به حاج آقای ثقفی می نویسند: «حالت اینجانب و مصطفی بحمدالله تعالی خوب است و هیچ نقاهتی نداریم. و آنچه در قلم تقدیر الهی گذاشت خواهد شد و عین صلاح است».
اوج این نگاه شکرگذاری در همه حال و تکلیف گرایی و رضامندی نسبت به تقدیر الهی را در این فراز از نامه امام خمینی خطاب به فرزندشان حاج آقا مصطفی می توان ملاحظه کرد:
«... از قم وارد آنکارا شدم وله الشکر حالم خوب است، شماها نگران نباشید، آنچه از طرف خداوند تعالی مقدر شده است جمیل است». چه قدر این جمله و این نگاه شبیه است به منطق عارفانة عاشورایی زینب کبری(ع) که وقتی در مقابل سؤال طعنه آمیز خصم که نظر ایشان را از چگونگی اوضاع در جریان سفر غم انگیز کاروان اسرا سؤال نمود، پاسخ داد:
«و ما رایت الاجمیلا» جز زیبایی ندیدم. الله اکبر از این نگاه عارفانه علوی! آنهمه مصایبی که در تراژدی بی مانند تاریخ بشریت اتفاق افتاد و رنج شهادت همه عزیزان و تحقیرها و توهین ها و رنجهای بی پایان دوران اسارت، در منطق سفیر عاشورا، حضرت زینب کبری جز زیبایی و جمال نیست. او پرورش یافته مکتب پدری چون امام علی(ع) است که فرمود: «ما رایت شیئاً اِلا و
رایت الله قبله و بعده و معه» ـ هیچ چیز را ندیدم جز آنکه خدا را قبل از آن و با آن و پس از آن مشاهده کردم ـ آن کسی که در همه چیز و در همه جا و در همه حال خدا را می بیند، پس در هر شرایطی حتی در سخت ترین صحنه های مصیبت و رنج نیز در حقیقت جلوه های جمیل جمال حضرت حق ـ جل و علا ـ را مشاهده می کند.
امام خمینی به عنوان یکی از پرورش یافتگان همین عرفان ناب علوی است که عالم را محضر خدا می دید، قیامِ لِله در برابر ستمگران را تکلیف مقام عبودیت در قبال فرمان خدا می پنداشت و پیامدهای قیام، از شکست ظاهری و حبس و تبعید و مرگ در هجرت و شهادت را
«احدی الحسنیین» می دانست.
پیروی از خط امام فقط در سیاست و امور اجتماعی نیست بلکه قبل از آن می بایست در وادی جهاد اکبر، مفاهیمی همچون رضا و توکل و تسلیم و حق بینی و خداخواهی را فهمید و تجربه کرد.
3ـ نکته اخلاقی آموزنده بسیار مهم دیگری که در نامه های ارسالی امام خمینی از تبعیدگاه ترکیه به چشم می خورد، روابط عالی اخلاقی و انسانی با ذوی الحقوق و فرزندان و همسر و برادران و سایر منسوبین است که در غالب مکاتبه های این ایام بدان تصریح شده است ـ برای پرهیز از تفصیل مطلب، خوانندگان محترم را به مطالعه این نامه ها (در صحیفه امام جلد 1 صفحات 427 به بعد) ارجاع می‌دهم ـ در سفارشات امام توجه به علم آموزی توأم با تهذیب نفس فرزندان و خصوصاً سفارش مؤکدّ نسبت به شأن و مقام مادر و وجوب جلب رضایت وی از اهمیت افزونی برخوردار است. امام خمینی خطاب به حاج آقا مصطفی می نویسند: «نور چشم محترم ... اگر شما رضایت من و خدای توانا را می خواهید باید با تمام بستگان خصوصاً مادر، خصوصاً مادر، خصوصاً مادر مهربانی و خوشرفتاری کنید و رضای آنها را به دست بیاورید» ـ سه بار تأکید بر عبارت «خصوصاً مادر» عین متن نامه امام است ـ و در نامه ای دیگر خطاب به ایشان می نویسند: «لازم است در موضوع مادر و خواهرها و احمد و بستگان به شما تأکید کنم، رضای خداوند و رضای من در حسن سلوک با آنهاست. مادر خیلی احتیاج به خدمت دارد، باید از هر حیث مادی و معنوی رضایت او را به دست آورید، نگذارید نگرانی پیدا کند، راحتی او را فراهم کنید». و در نامه سوم می نویسند: «لازم به تذکر نیست که باید با مادر و متعلقین با کمال مهربانی و عطوفت رفتار نمایید، مخصوصاً خدمت کنید، به مادر که رضای خدای تعالی در آن است». و در نامه دیگر: «آنچه لازم است به شما تذکر دهم آن است که اگر رضای خداوند تعالی و رضای مرا می خواهی، با مادر و خواهران و برادر و بستگان مطلقاً حُسن رفتار نمایید. همه محتاج به حُسن سلوک شما هستند. تقاضا می کنم به همه خوشرفتاری نمایید».
4ـ نکته لطیف دیگر که در نامه های امام خمینی در دوران تبعید به ترکیه مکرر به چشم می خورد اهتمام ایشان به استمرار فعالیتهای علمی و فقهی است. در شرایطی که وضعیت بعدی امام نامعلوم و زمان و مکان تبعید نامشخص و شرایط آتی از هر جهت در پرده ابهام است؛ امام خمینی با طمأنینه و آرامش مختص به امثال ایشان، در نامه هایشان از بستگان می خواهند که کتب فقهی را
ـ در صورت امکان ـ برایشان ارسال کنند. جالب آنکه شاهکار مکتب فقهی امام خمینی یعنی کتاب شریف « تحریرالوسیله » که در واقع نقطه عطفی است در رویکرد فقه و فقیهان به مسائل مستحدثه و جدید و مطرح نمودن مسائل متروک باب امر به معروف و جهاد و دفاع در رساله های عملیه، در همین دوران و در کنج غربت و تنهایی در تبعیدگاه ترکیه تألیف شده است.

تبلیغات