چکیده

آگاهی ما از فرهنگ ها و تمدن های گذشته معمولاً از دوره های تاریخی فراتر نمی رود؛ ازاین رو، شگفت نخواهد بود که در ابتدای زندگی برخی ملت ها، با آراء و عقایدی برخورد کنیم که پیشرفته به نظر می آید. این، دلیل هوش و ذکاوت برتر آن ملت نیست، بلکه ما از دوره ای از حیات اجتماعی آن ها اطلاع داریم که ابتدای تاریخ است و در این دوره است که به نظر می رسد آن ها نسبت به هم زمانان خود افکاری پیشرفته تر و تمدن و فرهنگی مشخص تر دارند. زندگی قوم ایرانی چنین است. نگارنده در این مقاله می کوشد از طریق بازیافت نشانه های مکتب های فکری و اخلاقی (کیش توتم، نیاپرستی، مهرپرستی و دوگانگی) در حماسه ملی (شاهنامه فردوسی) این فرضیه را اثبات کند.

Ritual Signs in the National Epic

Our awareness of past cultures and civilizations usually does not go beyond historical periods; therefore, it will not be surprising to find ideas and beliefs that seem advanced at the beginning of the life of some nations. This is not because of the superior intelligence of that nation, but we know of a period of their social life which coincides with the beginning of history, and it is during this period that they seem to have more advanced thoughts and distinct civilization and culture compared with their contemporaries. This is the life of Iranian people. In this paper, the author tries to support this hypothesis by extracting the signs of intellectual and moral schools (Totemism, Atheism, Mithraism and Dualism) in Ferdowsi’s Shahnameh as the national epic.

تبلیغات