زبان حال سرایی در مقتل های عاشورا: روایت حضرت قاسم بن الحسن (ع) در مقتل های تاریخی- داستانیِ روضه الشهداء، طوفان البکاء و مُحرِق القلوب (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
زبان حال سرایی یکی از شگردهای ادبی در مقتل نویسی است. این شگرد بیشتر در مقتل های تاریخی- داستانیِ بعد از سده نهم دیده می شود. برخی از زبان حال ها به سبب تأثیرگذاری بلاغی، به تدریج به عنوان واقعیت تاریخی پذیرفته شده اند و تحلیل و بررسی آن ها، دو هدف را برآورده می کند؛ نخست اینکه سیر تاریخی و تکوینی زبان حال سرایی در روایت پردازی های عاشورا به زبان فارسی شناخته می شود و دیگر اینکه سرچشمه برخی تحریفات در گزارش های تاریخی این واقعه معلوم می گردد. مقتل پژوهان، مقتل و مقتل نگاری را به دو نوع کلی تقسیم می کنند: مقتل های معتبر و قابل استناد که بیشتر شامل منابع کهن و نوشته های قرن دوم تا هفتم است و منابعی که به داستان پردازی روی آوردند و شامل مقتل های قرن هشتم تا چهاردهم هستند. در این نوشته، زبان حال سرایی در سه مقتلِ تاریخی-داستانیِ روضه الشهداء، مُحرِقُ القلوب و طوفانُ البُکاء بررسی شده است که از نظر گزارش تاریخی با نقد جدی مواجه هستند، اما از لحاظ نگارش ادبی و سبک هنری آن، قابل توجه می نمایند. محدوده پژوهش، روایت نبرد و شهادت حضرت قاسم بن حسن (ع) است که قصه پردازی های غیر مستندِ بسیاری در آن راه یافته است. نتیجه تحقیق نشان می دهد بیشتر زبان حال سرایی ها مربوط به گفتگوی شخصیت ها، به ویژه خاندان امام حسین (ع) است که بیشتر در خرده روایت های غیر معتبر آمده است و محتوای عاطفی دارد.Religious Narrations in Ashoura’s Killing Places: Narrations of Holy Qasem Ibn Hassan in Three Historical-Fictional Killing Places: Rozatolshohada, Toufanolboka and Moharagholgholoub
Religious Narration is a literary style in narration of killing places. This style is mostly seen in historical-fictional killing places after the 16 th century. Due to their eloquent influence, some religious narrations are gradually accepted as historical reality, and their analysis will fulfil two purposes: (1) recognizing historical and evolutionary development of religious narrations in Ashoura’s narrations in the Persian language, and (2) identifying the origin of some distortions in the historical reports of this event. Killing place researchers classify the killing place and killing place narrations into two general types: valid killing places that mostly include the old resources and writings of the 9–11 th centuries, and the resources dealing with story telling that consist of the killing places related to 12–21 st centuries. This paper analyzes religious narrations in three historical-fictional killing places, Rozatolshohada, Toufanolboka and Moharagholgholoub, which have provoked serious criticism in terms of historical report criteria, but are valued in terms of literary writing and artistic style. The scope of the research is the narration of Holy Qasem Ibn Hassan’s fights and martyrdom whose narrations in many parts may not be supported by evidence. The results indicate that many religious narrations are related to the dialogue of the characters, especially Imam Hussein’s family members, which in most parts are unfounded and have emotional content.